سال های زیادی از عمرم را چاق بودم و در این سالها تلاش زیادی برای لاغر شدن انجام دادم اما هرگز لاغر نشدم.
امروز که به لطف خدای مهربان در شرایط جسمی متفاوتی هستم به وضوح می دانم که اطلاع نداشتن از مراحل لاغر شدن مهمترین عامل شکست من در استفاده از روش های لاغری بود.
مراحل لاغر شدن اصولی
ممکن است در ذهن شما مراحل لاغر شدن اصولی شامل ابتدا آزمایش دادن برای مشخص شدن میزان قند و چربی خون باشد و بعد از آن تعیین bmi و سپس انتخاب برنامه غذایی متناسب با شرایط جسمی خود و بعد از آن اجرای دقیق برنامه لاغری و … باشد.
اما مراحل لاغر شدن اصولی در لاغری با ذهن با آنچه تاکنون شنیده یا فکر کرده اید تفاوت دارد بنابراین برای کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری با ذهن لازم است که این مراحل لاغر شدن را به دقت انجام دهید.
باور کردن توانایی لاغر شدن
به طور معمول افرادی که به سایت تناسب فکری هدایت می شوند سالهاست درگیر چاقی و استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن هستند. آنها بارها سعی کرده اند با تحمل رنج و سختی زیاد از طریق رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو و دمنوش خوردن و هر روشی که به آنها پیشنهاد شده یا با آن مواجه شده اند لاغر شوند اما نتیجه مطلوب کسب نکرده اند.
بارها تلاش کردن و نتیجه نگرفتن سبب شده است این نگرش که من لاغر شدنی نیستم در ذهن ما تقویت شود.
البته عوامل مختلفی مانند شرایط سنی، جنسیت، مشغله کاری، استرس های روزمره و …. سبب شده است که بیشتر باور کنیم امکان لاغر شدن نداریم یا به دلیل بالا رفتن سن و … فرصت لاغر شدن را از دست داده ایم.
از آنجا که نگرش و عقیده ای که نسبت به خودمان داریم مهمترین عامل تعیین کننده میزان موفقیت ما در موضوع لاغری و سایر جنبه های زندگی است بنابراین لازم است بیشتر از هر موضوع دیگر روی باورپذیر بودن لاغر شدن مان کار کنیم.
این اولین و مهمترین مرحله از مراحل لاغر شدن با قدرت ذهن است.
از زمانی که به لطف خدا آموزش زبان لاغری را آغاز کردم تا به امروز هزاران نفر از محتوای آموزشی سایت تناسب فکری استفاده کرده اند و بطور مستقیم از طریق خواندن نوشته های آنها در بخش نظرات هر جلسه پیگیر نحوه استفاده و نتیجه هنرجویان لاغری با ذهن بوده ام.
آنچه به وضوح برای من مشخص شده است تنها دلیل تفاوت در کسب نتیجه توسط افراد تفاوت در میزان باور آنها نسبت به امکان لاغر شدن آنهاست.
شاید منطقی تر بود اختلاف اضافه وزن افراد دلیل تفاوت در کسب نتیجه آنها باشد اما با اطمینان عقیده دارم که فقط میزان اطمینان آنها از لاغر شدن شان است که نتیجه نهایی را رقم می زند.
تفاوتی ندارد چند کیلو اضافه وزن دارید.
اگر ۵ کیلو اضافه وزن داشته باشید اما نگرش شما درباره لاغر شدن این باشد که: من لاغر شدنی نیستم یا لاغر می شوم اما باید خیلی تلاش کنم و سختی متحمل بشوم طیق تجربه چند ساله اعلام می کنم موفق به کاهش وزن نخواهید شد.
اما اگر ۵۰ یا ۷۰ یا ۱۰۰ و یا به هر مقدار اضافه وزن داشته باشید اما نگرش شما درباره لاغر شدن این باشد که: من به راحتی لاغر می شوم و خیلی ذوق و شوق دارم که با یادگیری مراحل لاغر شدن به سادگی لاغر خواهم شد صد در صد به تناسب اندام ایده آل خود خواهید رسید.
هیچ تفاوتی بین افراد چاق از نظر جسمی وجود ندارد و تنها تفاوت در محتویات ذهن آنهاست که باعث اختلاف در کسب نتیجه عالی از آموزش های لاغری با ذهن می شود.
من و شما و هر فردی که اضافه وزن دارد دلایل مختلفی برای چاق بودن و موفق نبودن مان در لاغر شدن داریم اما همه این دلایل فقط وهم و خیال است و تنها دلیل اینکه ما لاغر نشده ایم این است که به توانایی خود در لاغر شدن باور نداشته ایم.
واضح ترین دلیل اینکه ما به توانایی خود در لاغر شدن اطمینان نداشتیم این بوده است که برای لاغر شدن تلاش کرده ایم از روش های مختلف لاغری استفاده کنیم.
- اگر ما به توانایی خود در لاغر شدن اطمینان داشتیم چرا باید از دیگران از روش های دیگران برای لاغر شدن استفاده می کردیم؟
- چرا هر بار که از روشی برای لاغر شدن استفاده کرده و شکست می خوردیم دوباره تصمیم می گرفتیم از روش دیگری برای لاغر شدن اقدام کنیم؟
رفتار و عملکرد ما نشان می دهد که چه نگرش و عقیده ای درباره خودمان داریم.
همه افرادی که چاق هستند و باور ندارند می توانند لاغر شوند در زندگی خود کارهای بسیار سخت تر از لاغر شدن را انجام داده اند. تنها به این دلیل که عقیده نداشتند انجام آن کار سخت و غیرممکن است.
اما همیشه درباره لاغر شدن عقیده دارند که کاری سخت و غیر ممکن است.
آنها مهارت های متفاوتی را آموخته اند و مشاغل مختلفی را انجام می دهند.
باور اینکه آنها نمی توانند لاغر شوند سبب شده است که علیرغم اینکه در انجام هر کاری موفق هستند در لاغر شدن همیشه ناموفق باشند.
اگر شما اضافه وزن دارید و می خواهید از مسیر لاغری با ذهن رؤیای لاغری خود را محقق کنید باید بدانید که مهمترین مرحله از مراحل لاغر شدن باور کردن امکانپذیر بودن لاغر شدن است.
باید در خود توانایی لاغر شدن را ایجاد کنید تا ذهن تان برای حرکت به سمت متناسب شدن اقدام کند.
شاید بهتر باشد جمله قبل را به این شکل بیان کنم:
باید در خود توانایی لاغر شدن را پیدا کنید و باور کنید که شما دارای این قدرت برای لاغر شدن هستید.
باید خود را لایق و مستحق لاغر شدن بدانید.
همانگونه که شعله ای کوچک می تواند جنگلی را به آتش بکشید، باور به اینکه می توانم لاغر شوم به راحتی می تواند جسم شما را متحول کند.
چشم پوشی از وضعیت موجود
یکی از رایج ترین خطاهای افرادی چاق توجه کردن بیش از حد به وضعیت موجود است.
وقتی به وضعیت جسمی فعلی خودتان توجه کنید در ذهن شما شرایط فعلی بعنوان وضعیت موجود پذیرفته می شود. نتیجه پذیرش وضعیت موجود ایجاد احساس بد در خودتان است. و نتیجه ایجاد احساس بد، از دست دادن انگیزه و امید برای لاغر شدن است چرا که هربار به وضعیت موجود توجه کنید این سوالات در ذهن شما مرور می شود که:
- چطور قراره این همه چربی آب بشه؟
- چطور ممکنه با یادگیری مراحل لاغر شدن بدون رژیم یا ورزش کردن لاغر بشم؟
- شرایط من با بقیه فرق داره و ممکنه این روش روی من تاثیر نداشته باشه.
- من خیلی چاقم و وضعیت من از حد اینکه با ذهنم بتونم لاغر بشم گذشته
صدها سوال مشابه در ذهن شما مرور خواهد شد که نتیجه همه آنها ابهام، شک و تردید و نگرانی از لاغر نشدن خواهد بود.
بنابراین دومین مرحله مهم از مراحل لاغر شدن بی توجهی نسبت به وضعیت موجود است.
شرایط فعلی شما حاصل افکار، نگرش ها و عادت هایی است که سالها تکرار شده اند تا وضعیت فعلی شما را ایجاد کرده اند.
به این نکته توجه کنید که وضعیت فعلی شما مرحله نهایی و نتیجه افکار، نگرش و عادت های شماست اما به دلیل عدم اطلاع از موارد مراحل اول و غیرقابل مشاهده بودن آنها ما وضعیت جسمی فعلی که قابل دیدن است را مشاهده می کنیم و این نگرش در ذهن ایجاد می شود که چطور قراره لاغر بشم؟!
اطلاع از مراحل چاق شدن به شما کمک می کند تا درک بهتری از فرایند چاق شدن و بعد از آن از مراحل لاغر شدن داشته باشید.
مراحل چاق شدن
مراحل چاق شدن برای همه افراد به این صورت است:
مرحله اول: افکار چاق کننده از طریق شنیدن و دیدن وارد ذهن می شود.
مرحله دوم: تکرار افکار چاق کننده باعث ایجاد نگرش و انتظار چاقی در فرد می شود.
مرحله سوم: رفتارها، واکنش ها و عادت های فرد به مرور تغییر میکند.
مرحله چهارم: ترکیب افکار چاق کننده با عادت های ایجاد شده باعث چاقی جسم می شود.
آنچه با مشاهده خود می بینید چاقی است که مرحله چهارم و نهایی مراحل چاق شدن است.
در تمام روش های لاغری با تمرکز بر تغییر مرحله چهارم که چاقی جسم است قصد دارند به افراد چاق کمک کنند که لاغر شوند و این امر غیرممکن است.
چاقی نتیجه سه مرحله قبل است که به مرور در فرد شکل گرفته اند بنابراین نمی توان با تغییر مرحله آخر به تنهایی لاغر شد.
رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو و دمنوش خوردن، عمل جراحی و استفاده از هر وسیله یا روشی که جسم را تحت فشار برای لاغر شدن قرار می دهد کار بی هوده و منجر به شکست خواهد شد.
مراحل لاغر شدن اصولی باید به همان ترتیب مراحل چاق شدن سپری شود.
لاغری با ذهن اصولی ترین روش لاغری
آنچه روش لاغری با ذهن را از سایر روش های لاغری متمایز می کند مراحل لاغر شدن آن است.
مرحله اول:
ایجاد احساس لیاقت و خودباوری در فرد برای لاغر شدن است.
این احساس از طریق توضیحات فایل های آموزشی که به صورت رایگان در سایت تناسب فکری قرار داده شده است انجام می شود.
همه افرادی که از محتوای استفاده کرده اند این عقیده را دارند که به محض وارد شدن به سایت تناسب فکری و گوش دادن به اولین فایل احساس آرامش و امیدواری کردند که بعد از سالها تلاش برای لاغر شدن بالاخره با روشی آشنا شدند که از همان لحظه اول احساس می کنند این بار نتیجه خواهند گرفت.
به دلیل اهمیت موضوع خودباوری برای لاغر شدن در تمام جلسات آموزشی به این موضوع توجه شده است به همین دلیل است که در همان روزهای اول احساس افراد به شکل کاملا واضح بهتر می شود.
مرحله دوم:
در روش لاغری با ذهن این اشتباه که سالهاست روش های مختلف لاغری مرتکب می شوند، انجام نمی شود.
در لاغری با ذهن اولین موضوعی که مورد بی توجهی قرار می گیرد جسم می باشد.
به همین دلیل در روش لاغری با ذهن خبری از رژیم و محدودیت غذایی یا برنامه ورزشی یا تجویز دارو و دمنوش نیست چون همه اینها جهت تحت فشار قرار دادن جسم برای لاغر شدن مورد استفاده قرار می گیرند.
در روش لاغری با ذهن به جای اینکه اول سراغ جسم برویم اول به سراغ ذهن می رویم.
از طریق جلسات آموزشی به هنرجویان آموخته می شود چگونه وارد ذهن خود شده و محتوای مرتبط با چاقی را کشف کنند.
محتوای چاقی شامل افکار چاق کننده، نگرش های چاق کننده، احساس چاقی، دلایل چاق بودن، رفتارهای چاق کننده و سایر موارد مرتبط با چاقی است.
سپس هنرجویان می آموزند چگونه محتوای مرتبط با چاقی را در ذهن خود با محتوای مرتبط با لاغری جایگزین کنند.
وقتی عمل پیدا کردن عوامل چاقی ذهن و جایگزین کردن آنها با عوامل لاغری از طریق تمرینات جلسات آموزشی به مقدار لازم انجام شود به شکل خودبخود مرحله سوم آغاز می شود.
مرحله سوم:
تغییر تمایلات فرد به شکل خودبخودی انجام می شود و این مرحله به شکل خودبخودی انجام می شود.
وقتی به اندازه کافی از محتوای آموزشی استفاده کردید و تمرینات را انجام دادید افکار و نگرش شما درباره چاقی تغییر می کند. تصاویر چاقی ذهن شما تغییر می کند و انتظار لاغر شدن در ذهن تان شکل می گیرد.
انتظار لاغر شدن باعث ایجاد تصاویر ذهنی جدید از حالت تناسب اندام ایده آل در ذهن تان می شود و از نشانه های واضح این امر ذوق و شوق شما برای ادامه دادن و تجربه لاغری جسمی است.
وقتی انتظار لاغر شدن در شما ایجاد شود به شکل خودبخود تمایلات شما تغییر می کند.
بدون اینکه تصمیم گرفته باشی افکار شما تغییر می کند.
مثل گذشته در ذهنتان افکار مربوط به چاق بودن و ترس از چاق تر شدن مرور نمی شود.
مثل گذشته در ذهنتان افکار مربوط به سرزنش کردن خودتان بخاطر چاقی مرور نمی شود.
به طور کلی با چاقی راحت می شوید چون افکار مربوط به چاقی و برخورد انسانها و بازخوردهای روزمره به شکل بسیار کمتر در ذهن شما مرور می شود.
پس از آن تغییر تمایل در رفتار خود را مشاهده می کنید.
متوجه می شوید که مثل گذشته تمایل به خوردن برخی خوراکی ها ندارید.
بدون اینکه به شما گفته شود چگونه رفتار کنید یا از چه مواد غذایی بخورید و از چه موادی نخورید به شکل خودبخودی تمایلات شما تغییر میکند.
این تغییرات برای هر فرد مختص به خودش است و بر اساس نیاز بدن و شرایط جسمی او ایجاد می شود.
زمانی که به اندازه کافی تغییرات در سطح افکار و رفتار شما ایجاد شود مرحله چهارم و آخر به شکل خودبخودی آغاز می شود.
مرحله چهارم:
آخرین مرحله هم مانند مرحله سوم به شکل خودبخودی انجام می شود و شما بدون اینکه از برنامه رژیمی خاصی استفاده کرده باشید یا از برنامه ورزشی روزانه استفاده کرده باشید و یا حتی رنج و سختی محدودیت غذایی داشته باشید و بدون حتی یک بار تحمل گرسنگی شاهد لاغر شدن جسمتان خواهید بود.
لاغر شدن بعنوان مرحله چهارم از مراحل لاغر شدن مشابه چاق شدن در مرحله چهارم چاق شدن است.
آموزش های دوره لاغری با ذهن به افراد کمک می کند تا ابتدا در خود احساس لیاقت و خودباوری برای لاغر شدن را در خود ایجاد کنند و سپس به صورت گام به گام مراحل لاغر شدن را طی کرده و لاغر شوند.
هر تمرین این دوره به منزله یک گام فاصله گرفتن از وضعیت موجود و نزدیک شدن به وضعیتی است که سال هاست در رویای ما بوده است.
نتیجه استفاده از مراحل لاغر شدن
این فایل هم مثل همیشه خیلی عالی بود و به من خیلی انگیزه داد برای مصمم‌تر شدن جهت رسیدن به یک اندام عالی و زیبا و متناسب…
من مطمئن شدم که می تونم لاغر بشم چون آدم توانمند و با اراده ای هستم و این را با همه ی وجودم باور کردم.
سالهاست بارها و بارها روش های مختلفی را برای لاغر شدن تجربه کردم، روش هایی بسیار سخت که شاید کمتر کسی توان تحملش را داشته باشه و هر بار که موفق نشدم ناامید نشدم و مسیر لاغری را رها نکردم و همچنان روش های دیگری را امتحان کردم.
اکنون به لطف خدای مهربان به این روش عالی لاغری با ذهن هدایت شدم و تازه فهمیدم که هر کاری روش خاص خود را داره و اگر از هر راه دیگه ای بری موفق نمیشی مگر اینکه راه صحیح را برگزینی تا به هدف برسی و در مورد لاغری هم دقیقا همینطوره و باید مراحل لاغر شدن را طی کنیم.
خدا را شکر میکنم که به مسیر صحیح رسیدن به تناسب اندام هدایت شدم و با راهنمایی های عالی استاد عزیز با همه وجود به این باور رسیدم که من می توانم با طی کردن مراحل لاغر شدن بعد از سالها تحمل رنج و سختی لاغر بشم.
من انسان توانمندی هستم و در تمام طول دوره با فراز و نشیب هایی که در زندگی داشتم گوش دادن به فایل ها و انجام تمرینات را رها نکردم و هرگز تردید به خودم راه ندادم و سعی کردم روی لاغری و اندام زیبایی که دوست دارم داشته باشم تمرکز کنم نه روی چاقی که دوست ندارم.
چون مطمئن شدم به هر چه فکر کنم و روی هر چیز که تمرکز کنم همون را بدست میارم و همون در زندگیم اعمال میشه…
در این دوره یاد گرفتم که همه ی روش های لاغری را که تجربه کردم و به نتیجه نرسیدم چون اولا روش غلط بود و من به جای اینکه تصویر ذهنی ام را درست کنم با فشار و آزار و اذیت جسمم را تحت فشار قرار میدادم در صورتیکه تصویر ذهنی من چاقی بود و ذهنم فرمان خوردن صادر می کرد و مرا به سوی چاقی سوق میداد.
من با سختی در مقابل فرمان ذهن و مغزم مقاومت میکردم و جسمم را تحت شکنجه ی نخوردن قرار میدادم و چون تصویر ذهنی ام چاقی بود اولا احساسم خیلی بد بود و افسرده میشدم و ثانیا یا لاغر نمیشدم و یا اگر هم لاغر میشدم خیلی موقت و کوتاه مدت بود و با اندک غفلتی دوباره به شرایط قبل بر می گشتم.
دوباره غم و غصه هام بیشتر و بیشتر میشد و ثانیا در همه ی روش های دیگه رژیم همراه با نگرانی و استرس و اضطراب موفق نشدن همراه بود و وقتی هم که به نتیجه نمیرسیدم اضطراب و استرس و نگرانی و سرخوردگی ام بیشتر و بیشتر میشد…
لاغری با ذهن آسان ترین کار دنیاست
در روش لاغری با ذهن من باور کردم لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست.
چون من با احساس خوب و با لذت و بدون هیچ سختی و فشار و شکنجه ای فقط با استمرار و تداوم تمرینات و اصلاح تصویر ذهنی و تمرکز بر لاغری براحتی لاغر میشم…
چون تصویر ذهنی من تبدیل به رفتار غذایی میشه
اگر تصویر ذهنی من لاغری باشه خود به خود رفتارغذایی ام اصلاح میشه و من به سمت لاغری سوق داده میشم و به قول استاد عزیز اونوقت چه بخوام و چه نخوام لاغر میشم…
اگر چه چند ماهی طول کشید تا روند لاغری ام شروع بشه اما در تمام مدت احساسم عالی بود و استرس و نگرانی چاقی را نداشتم در صورتی که در تمام روش ها همیشه استرس و نگرانی به هدف نرسیدن و لاغر نشدن را داشتم.
حالا به لطف خدای مهربون و با راهنمایی ها و دستورالعمل های عالی استاد عزیز و همت و پشتکار خودم در طی کردن مراحل لاغر شدن دارم متناسب میشم.
هم سایز کم کردم و هم مقداری از وزنم کم شده، و این باعث امیدواری و خوشحالیه
البته روی ترازو نرفتم اما لباس هایی که قبلا برام تنگ بودن و نمی تونستم بپوشم را الان راحت می تونم بپوشم و همه بهم میگن که لاغر شدی.
از خوشحالی دوست دارم پرواز کنم و تا رسیدن به اندام متناسب مورد نظرم همچنان بر شنیدن فایل ها و انجام تمرینات استمرار و تداوم و تاکید خواهم داشت.
باز هم خدا را شکر میکنم بخاطر شروع روند لاغری و رها شدن از سختی های چاقی و رها شدن از نگاه ها و حرف های دیگران و مشکلاتی و بیماری هایی که چاقی برام بوجود آورده و رسیدن به آسایش و آرامش که با ارزش ترین نتیجه ی آموزش های لاغری با ذهن هست.
از شما استاد عزیزم هم بی نهایت سپاسگزارم و براتون بهترین ها را آرزو دارم…
نوشته خانم زهره عزیز در بخش نظرات این جلسه
✍️ تمرین آموزشی 📖
انجام مراحل لاغر شدن از مهمترین موضوعاتی است که باید هر روز مورد توجه شما باشد تا به لطف خداوند نتیجه عالی از حضور و استمرار خود در مسیر لاغری با ذهن کسب کنید.
برای انجام صحیح مراحل لاغر شدن ابتدا محتوایی نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در بخش نظرات این جلسه پاسخ دهید.
- نگرش خود درباره تاثیر باور توانمندی لاغر شدن در کسب نتیجه را شرح دهید.
- استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن باعث تقویت توانمندی لاغر شدنتان می شد یا تضعیف آن؟
- چرا استفاده مکرر از روش های لاغری باعث تضعیف روحیه لاغری در ما شده است؟
- مراحل چاق شدن را در روند چاقی خود بررسی و شرح دهید که چگونه چاق شدید؟
- به صورت منطقی اثبات کنید که توانایی لاغر شدن را دارید. می توانید از توانایی های خود در سایر جنبه های زندگی مثال بزنید.
- نگرش خود درباره مراحل لاغر شدن که در محتوایی آموزشی شرح داده شد را بنویسید.
- درک و برداشت خود از توضیحات ویدیوی آموزشی را شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
Rating 3.92 from 39 votes
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
دیدن زنان بسیاری که با افزایش سن و مسایل مربوط به بارداری دچار اضافه وزن می شوند.
باور اینکه من هم از دیگران مستثنی نیستم و همزمان به مرحله بارداری و شیردهی و سن سی سالگی رسیده ام .پس من هم دچار افزایش وزن می شوم.
تغییر رفتارها از حالت متناسب و جوان و دخترانه به رفتارهای زنی چاق و با سن بالا.
و به مرور چاق شدن.
مرحله باور و تغییر عادتها خیلی مهمه .
وقتی ما چیزی رو باور می کنیم یعنی ایمان داریم که رخ میده .و وقتی ایمان داشته باشیم در راه رسیدن بهش تلاش میکنیم ،انگیزه داریم و امید داریم.
و در مورد لاغری هم همین طوره وقتی ما باور داریم که از طریق لاغری با ذهن به نتیجه می رسیم فایلها رو گوش میدم و سعی می کنیم اونه رو در رهنمون نهادینه کنیم و با این کار عادت های ما هم تغییر می کنه و چون باور کردیم ازین طریق لاغر میشیم با تغییر عادتها مثل یه فرد متناسب رفتار میکنیم،و این تغییر رفتار به مرور باعث میشه ما واقعا متناسب بشیم .
به نام خداوند مهربان حمایتگر عاشق و همیشه حاضر و خواهان پیشرفت ما،
و درود و رحمت و هدایت عزت برکت نعمت لذت پیشرفت سعادت رضایت ارامش آسایش رشد آگاهی ونور خدا هر لحظه روانه زندگی شما استاد بزرگوار و ارجمند ،
استاد راه های قبلی همگی تجربه شدن و ممنونم‌ازشون و راهنمای مسیر درست هدایت من به این بهترین راه شده اند
و من فرد شجاع و قدرتمندی و با اراده و مصمم و با جسارتی هستم که رفتم تو راه شروع کردم ادامه دادم تا که تابلو هدایت مسیر لاغری ذهنی اصلی رو دیدم،پس:
بسم الله الرحمن الرحیم
شروع کردیم قدم‌گذاشتیم به امید الله در این مسیر زیبا
و همیشه خدا میگه با من باش و پادشاهی کن،واقعا دارم پادشاهی میکنم چون مسیرم اسان و لذت بخش شده ،دیگه از کجا مسیر از این زیباتر و ما داریم چیزهایی یادگیری میگیریم از ریشه که زندگی ما رو کلا تحت تاثیر قرار میده خدایا شکرت،
بر طبق فرموده استاد وتمرین و آموزش به ذهنم که در تکرار نکته های اصلی فایل استاد هست:
برای خودم میگویم:
۱)باور دارم به قدرت اینکه همه چی ممکن هست هر چی که من دلم بخواد ممکن هست آن هم آسان دقیق زیبا ،آخه من عزیز خدا هستم خدا عاشق من و
پرودگارم که از همه چیز زنده تر و خالقتر هست به من مثل خودش توانایی خلق و انتخاب داده و توانایی خلق لاغریمو بهم داده بود من دارم الان ازش استفاده میکنم تازه از یکی ازتواناییهام من شگفت انگیزه واقعا،من لاغریمو خواسته بودم و حالا که اینجام باور دارم شدنی شده و شکر میگویم چون خدا سریع مرا به این سایت و استاد و اموزشهایی که هیچ‌جا ندیدم و نشنیدم معرفی کرد،و هدایت کرد حتمااااا سهم م ن از لاغری از قبل جدا بوده مطمئنم،
الانم‌تازه لاغر شدم با تکرار باورم وشایستگی م ه دارم وتصحیح رفتارم و با هماهنگی اول دنیای درونم و بعد با دنیای بیرونم که الان کاملا ناخودآگاه اصلاح شده و اصلاحتر و بهتر خواهد شد تا آخر عمرم،
تو هر شرایطی تو هر ساعتی تو هر وضعیت روحی و جسمی خداوندا را شکر میگویم خودم را زیباترین خودمو میدانم و میبینم و خدا به من قدرت آرامش و آزادی انتخاب داده تا به هدفم که آزادی با قدرت و فکر راحت و فراغ بال و رها در خوردن هست برسم که رسیدم و پیشرفت کنم و گسترش بدم تناسب و سلامتیمو تا آخر عمرم ودر مرحله آخر به لذت شادی خودم برسم و رسلدم و شکر،
من واقعا اگر نیازم بود غذای سالم میخورم تازه یک قدم بالاتر رفتم هر چیزیو دیگه افتخار نمیدم و نمیخورم چون والا هست بدنم،و
تحت هر شرایطی هم وقتی سیرم دیگه نمیخورم همچنین قدرت انتخاب و آزادی رهایی و لذتی در مورد رفتارم و طرز تفکر لاغرم پیدا کردم وای چقدر زیبا که من دارم بیشتر یادمیگیرم طرز فکر لاغریو و رفتار لاغریو و جمله معروف استاد لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست و این جمله معجزه گر دیگر استاد :
(ذهنت لاغر شود جسمت بخوای نخوای لاغر میشود.)هووورراااا از این بهتر آسانتر شادتر وای خدایا شکرت چقدر حالم خوب به به چقدر همه چی زیباتر شده چه آرامشی چه رهایی و زیبا بینی چه اصول زیبای ذهنی یاد گرفتم ،
من کلا متعادل شده خوردنم، قاطی پاطی نمیخورم روهم رو هم و ساعت نزدیک بهم نمیخورم، با فراق باز خیال راحت و آزادی و بدون هیچ فکری با شجاعت و با نگاه لاغری با توانایی ذهنم و با انتخاب درست و به اندازه خوردن و رفتار کردن و گفتن اینکه من هر موقع گرسنه واقعی هستم میخورم و بعدش من واقعا سیرم اصلا بدنم نمیخواد خود به خود دیگه ،
و نگاه کردن ابدی به زیبایی و سلامتی اندامم که ابدی،
و من فقط به عادت جدید درست لاغری و اندام لاغرم توجه میکنم که قراره چقدر شادتر ازالانم بشم،
طبق آموزش استاد مسیر رسیده شده به لاغری و هزاران بار خدایا شکرت :
۱توجه و تمرکز بر روی دیدنیهام شنیده‌هام و نوشته‌هام از سایت تناسب فکری و لاغری با ذهن
و۲ دومیش تکرار تکرار تکرار
۳سومیش آرام آرام انجام عادتهای درست
۴چهارمی ترکیب ذهنو افکارم با رفتارم
طبطبق ا کورش بعدی استاد گرامی:
اصول لاغری اسون فقط با ذهن صورت میگرد:
۱من لایق لاغری و زیبایی اندام بودمو هستم من نباشم خوب کدوم موجود خدا قدرت انتخاب داره؟؟؟من انتظار لاغری از خودم داشتمو دارم کدوم موجود دیگه خدا فکر تناسب و زیبایی و انتخاب خوب فقط انسان انتظار و باور من از خودم رسیدن به کمالم هست در هر چیزی چون من عشق خداوندم هستم .
۲ شناسایی اون خرده و موانع سنگهای که در مسیر لاغریم هست حالا میام بدون توجه با ساختن راه جدید از مسیر جدید وارد مرحله لاغریم میشم نمیام دوباره از جاده سخت پر از سنگ برگردم بلکه میام از جاده جدید جاده اسان و تمیز تازه زیبا و سرعتمم حدی دارم که مناظر را ببینم و در مسیر لذت بمونم تا آخر عمرم و از همه نعمتهایی که خدا به من داده لذت ببرم این حق من و مخلص کلام وتمام (بسته تمومش کنیم راحت کنیم خودمونو دیگه اینهمه رنج تنگی احساسی و کوتاه بینی از لحاظ روانی احساس خفگی و در زندانبان داشتن و در رنج بودن و زندانی بودن و مدام کنترل شدن از طرف همه چیز و همه کس بسته؛انجام ه زاران بار ورزشهای سخت بسته ،تحقیر بسته آنقدر توهین شنیدیم هی هیچی نگفتیم با اینهمه تواناییمون و لیاقتهامون یا کوفت و زهرمار کردن هر چیزی به خودمون ترس نا امیدی جنگ با مواد غذایی انداهتن تقصیرات گردن غذا گردن شرایط و افراد ،سرزنش تحقیر خودمون کافی بسته)،
بیایم به آرامی تا آخر عمون با فراغی بال با رهایی با قدرت آزادی با پیشرفت گسترش لاغریم با لذت از این سلامتی و زیبایی انداممون خودمون را رها کنیم و آزاد بشیم پرواز به سوی کمالمون.
در ادامه نکته سوم که استاد آموزش دادن:
۳دیگه کمرنگ میشه جونی ندارد نه ترسهامون نه مرور و تصویر هامون از چاقی
خود ب خود واقعا اینو تجربه کردم از همون جلسات اول نمیدونم دقیق جلسه چندم بود که استاد از یک عزیز دوست عزیزی پیامشون رو گذاشته بودن که نوشته بودن راحت شدم من ،من امروز کره و عسل خوردم واقعا زمانی خوردم که گرسنه بودم با آرامش و خیال راحت و زمانی نخوردم که سیر شدم و تمام،من بعد از خواندن اون پیام در جلسات اول تمایل به خوردنم ولعم رفت اصلا دیگه یادم میره که ذهنم یه زمانی بهم میگفتی وای وای دیگه نخور وای وای چی خوردی برنج خوردی ؟؟؟به خودم دیگه نمیگم نخور بخور چاق نشی !!!اصلا بقران یادم‌رفته میخورم سیر میشم میگم تینا دیدی چه خوب رفتار کردی تنها چیزی که ذهن مهربان با استعدادم بهم یاد آوری میکنه و بهم خودش افتخار میکنه و مدال میده میگه تینا دیدی چقدر عالی رفتار کردی تازه بعد سیر شدنم یادم میاد من چه گلی شدم از گل‌های بهشت و چه دارم به کمال خودم میرسم به به ،
و مرحله چهارم همان سعادت ابدی همونی که از اول باید همون می بودم لاغری ذهنت ناخوداگاه بخوای نخوای به قول استاد موتورت روشن شده ماشین افتاده رو حرکت آسان دیگه داری لذت میبری از مسیر و شادی خدا در حق ما تمام و کمال شده به به .
به نام خداوند بخشنده ام
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات مراحل لاغر شدن
به نام خدای هستی بخش
گام 43: راهنمای جامع مراحل لاغر شدن
چه اسم مناسبی برای این گام استفاده کردین واقعا این فایل راهنمای جامع لاغر شدن هست . اول از هرچیزی که مراحل چاق شدن رو به طور کامل استاد عزیز توضیح دادن که چطوری چاقی به وجود میاد اولین گام چاقی شنیدن و دیدن افکار چاق کننده ست که ما با تکرار کردن این افکار چاق کننده وارد مرحله دوم چاقی یعنی ایجاد نگرش و انتظار چاقی و در واقع همونجوری که استاد در این فایل به طور مفصل در موردش توضیح دادین تصویر چاقی در ذهن ما ایجاد میشه و مغز ما براساس این تصویر چاقی باعث تغییر رفتار و واکنش های روزمره ما میشه و در نهایت ترکیب افکار و رفتار چاق کننده باعث چاقی جسم ما میشن . همه ی ما چاق ها برای رهایی از چاقی فقط به مرحله آخر که چاقی جسم هستش توجه می کنیم و میخوایم که این چاقی رو از بین ببریم چون فقط چاقی قابل دیدنه و ما از پشت پرده این چاقی خبر نداریم که چه چیزی باعث این چاقی شده ؟؟؟؟؟ تصمیم میگیریم که با رژیم گرفتن جسم خودمون رو تغییر بدیم ولی بار هربار استفاده ار ژریم با شکست مواجه میشیم که البته به نظر من شکست زمانی معنا پیدا میکنه که ما راه درستی رو انتخاب کنیم و اونو انجام بدیم و وقتی به نتیجه نرسیدم بگیم که شکست خوردیم و گرنه به نتیجه نرسیدن یک راه اشتباه به منزله شکست ما نیست فقط هشدار دهنده اشتباه بودن راه و مسیر ماست البته من قبلا این دیدگاه رو نداشتم و مثل بقیه به نتیجه نرسیدن رژیم هامو شکست میدونستم و باعث نا امیدی و احساس ناتوانی در من میشد ولی به لطف بودن در سایت تناسب فکری و به آگاهی رسیدن به این دیدگاه رسیدم که راه اشتباه اشتباه ست و شاید اگر من این همه راه رو امتحان نمیکردم و بعد با سایت تناسب فکری آشنا میشدم خیلی زود به این نتیجه نمیرسیدم که هیچ روشی به جز لاغری با ذهن نمیتونه باعث تناسب اندام من بشه شاید با دیدن هر تبلیغی وسوسه میشدم و میگفتم نکنه که با رژیم سریع تر بتونم به نتیجه برسم چون رژیم رو تجربه نکرده بودم و خیلی سریع میتونستم از راه به در بشم و به اصطلاح سایت تناسب فکری لیز بخورم و دیگه نتونم بلند بشم و دوباره به بیراهه کشیده بشم ولی الان که بهش فک میکنم که لازم بوده که من از اون روش ها استفاده کنم و نتیجه نگیرم که وقتی مسیر درست سر راه من قرار گرفت بفهمم که اون راه ها اشتباه بود و با اطمینان و راحتتر بپذیرم راه درست چیه ؟ انگار برای پذیرفتن لاغری با ذهن این پیش زمینه رو باید داشته باشم باید اون خستگی و درماندگی رو داشته باشم که وقتی به سمت سایت هدایت شدم و فایل هارو گوش دادم با گوشت و پوست و استخونم درکشون کنم و باعث آرامشم بشن شاید اگه بدون رنج و سختی که از روش های قبلی بهم تحمیل شد به این سایت هدایت میشدم اینقده فایل هارو درک نمیکردم و خیلی راحت از کنارشون رد میشدم . همان طوری که آب خوردن بعد تشنگی شدید خیلی لذت بخشه یا غذا خوردن در زمان گرسنگی ، که انگار این آب و غذا مزه دیگه میده که در زمان سیری اون طعم و مزه رو احساس نمیکنیم این همون آمادگیه که استاد تو فایل ها بهش اشاره میکنن که ما باید به حالت تسلیم و عطش برسیم بعد خدا وارد عمل میشه اگر با این دیدگاه به قضیه نگا کنم دیگه فک نمیکنم که لاغری سخته چون شکست خوردم به راحتی میگم که راه م اشتباه بوده و الان به راه درست رسیدم من مشکلی نداشتم راه و روشم مشکل داشته، دیگه برچسب به اراده بودن و بی انگیزه بودن و ناتوانی به خودم نمیزنم اتفاقا من خیلی شجاع و توانمند و با اراده هستم که اینقده ادامه دادم که به راه درست رسیدم . جوینده یابنده ست !!!!! من لیاقت رسیدن به راه درست رو داشتم که خداوند منو به این راه هدایت کرده هرکسی به این راه هدایت نمیشه .
به نام خدای راحتی ها وآسانی ها
یه نکته ای رو آخرفایلتون بهش اشاره کردید وزود رد شدید که منو حسابی به فکر برد و اون حسرت خوردن افراد چاق نسبت به افراد لاغر هست .
این موضوع نه تنها در مورد چاقی لاغری بلکه در اکثر موارد هم مثل ثروتمند بودن وفقر و سلامت وبیماری . روابط عالی وروابط خراب صدق میکنه .
واقعا چرا حسرت میخوریم ؟
به نظرم پشت هر حسرتی این هست که خوش به حالت که دردهای ورنج های چاقی. فقر . روابط نامطلوب و… رو نمی چشی .
و احساسمون بد میشه چون تمرکزمون میره روی ناخواسته ها وحس نومیدی ما رو فرا میگیره .و به واسطه اون تناسب اندام و ثروت و … اون رو ارزشمند میدونیم . درحالیکه همون فرد اگه چاق هم بود و فقیر هم بود خودش رو باز ارزشمند میدونست .
من خودم همکاری داشتم خانمه ۱۱۰ کیلو وزت داشت تو سن ۲۳ سالگی ودختر بود . بعد چه ازدواجی کرد. وهمش محکم بود و چاقی رو در ارزشمندیش دخیل نمیکرد .
درحالیکه طرف ابتدا احساس ارزشمندی کرد بعد تونست به اون موفقیت برسه .
این روزها که خبرهای اومدن رونالدو به ایران و اون هجمه استقبالی که ازش شده منو حسابی به فکر برد که آیا رونالدو به واسطه فوتبالیست موفق بودن تونست پیش مردم یه کشور دیگه وقاره دیگه ارزشمند بشه یا ابتدا احساس ارزشمندی کرد وبعد تونست به این موفقیت دست پیدا کنه؟
اگه واقعا دستاوردش یعنی فوتبالیست بودن باعث این استقبال گسترده ازش شده چرا درمورد فوتبالیست های دیگه این طوری نیست؟
کلی ماشین اسکورتش کردن . مردم بالای تپه بالا میرفتند تا اون رو ببینن . مردم داخل هتل ریختن وشبی ۴۳ میلیون تومان دادن هتل تا اون رو ببینن .
بله من اگه بتونم خودم از درون خودم رو ارزشمند بدونم و برچسب نمیتونم به خودم نزنم وعاشق خودم و اهدافم باشم منم میتونم بشم رونالدو .
درمورد متناسب شدن هم همینطوره تا زمانی که من بشینم حسرت دیگران رو بخورم دارم به خودم برچسب بی لیاقتی میزنم .
پاشم حرکت کنم خودم رو ارزشمند بدونم واهدافم رو دنبال کنم و به نتایجم برسم هم خودم به خواستم میرسم و هم الگویی میشم برای دیگران مثل استاد عزیز .
چطور احساس ارزشمندی کنم . ؟
اینکه فارغ از هرگونه دستاوردی خودم رو ارزشمند بدونم دختره فاطمه حمامی که ناتوانی جسمی داشت و با انگشت پاش عکسهای رونالدو رومیکشید و رونالدو بهای بالایی رو براش پرداخت .
اگه میگفت خوش به حال افرادی که دست وپای سالم دارن و از من هنرمندتر هستند ومن نمیتونم و من شرایطم اینه مگه میتونست اینقدر هنرنمایی کنه . وانگیزه ای برای رشد داشت . شاید اگر من جای اون بودم انگیزه هیچ کاری نداشتم چه برسه به نقاشی یه فوتبالیست رو بکشم .
واقعن جای تحسین داره اینکه اون خودش رو بااون وضعیت جسمانی پذیرفت وحرکت کرد ورشد کرد والان اسمش سرزبونها بیافته .
پس بیام منم با خودم به صلح برسم و در هروضعیتی که هستم فارغ از اظهارات دیگران عاشق خودم باشم و بعد حرکت کنم به سمت خواسته هام .ویکی یکی اونها رو خلق کنم میدونم باید تمرکزی روش کارکنم رنج نیست لذته .
چون هدف خودمه مال خودمه لذت میبرم ورنجی نیست تازه کلی هم به خودشناسی میرسم . ورابطه ام باخدا و باخودم بهتر میشه .
منم اوایل دوره نجواهای ذهنی وحرف وحدیث دیگران میخاست حس بی ارزشی رو بهم بقبولونه . ولی من آرام ارام حرکت کردم و همه اون پارامتراای بیرونی رو که من در ارزشمندبودن خودم دخالتش میدادم بی اعتبار کردم انرژیم برای حرکت بیشتر شد و آرامشم بیشتر شد و باورهای مخرب یکی یکی میوند جلوی چشمم . وادامه دادم و تونستم کاهش وزن زیادی رو تجربه کنم و بازهم ادامه میدم .
میدونم آخرش قشنگ تر از اون چیزی که من الان دارم تصورش میکنم .
واون تسلط من به افکارم و مهارت در خلق رویاهام هست مثل استاد که مهارت زیادی درخلق رویاهاشون داشتند ودارند ورویاهاشون الان شده واقعیت زندگیشون . بااین وحود بازهم ادامه میدن این مسیر رو .
پس من هم میتوانم .
به نام خداوند عالمم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
مراحل لاغر شدن را بیاموزید
وای چقدر این جمله قشنگه ،چقدر مفهوم داره
اصلا اصل حرفه
یاد گرفتن هر چیزی مراحلی داره و باید خوب یاد گرفت و مرحله به مرحله پیش رفت نمیشه از مرحله پایین یهو پرید مرحله بالا ،گاماس گاماس
یادم میاد زمانی که میخواستم رانندگی یاد بگیرم اولاش باورم نمیشد بتونم ؛همش میگفتم میترسم اگه بزنم به کسی چی؟اگه تصادف کنم ماشین خراب بشه چی؟
و پر از ترس و نا امیدی بودم آروم آروم و مرحله مرحله شروع کردم اولین کاری بود که بعد سالها داشتم انجام میدادم یعنی من فقط تجربه مادری داشتم تا قبلش و حتی تنهایی بیرون هم نمی‌رفتم حتی یه خرید ساده و اصلا اعتماد به نفس نداشتم
آموزش رانندگی شروع یک زندگی جدید برای من شد با تلاش زیاد و استمرار کلاسهام و میرفتم و دقیقا مرحله به مرحله گذشت تا گواهینامه ام و گرفتم ولی گرفتن گواهینامه رانندگی تنها که فایده نداره باید بر ترسهام غلبه میکردم و رانندگی میکردم تا مراحل موفقیتم تکمیل بشه ، یادمه میگفتم یعنی میشه یه روزی منم مثل این همه راننده راحت رانندگی کنم بدون توجه به ترمز و کلاج ؟هر کی میگفت رانندگی برات میشه مثل نفس کشیدن میگفتم وا مگه میشه ؟ولی شد و من بر ترسهام غلبه کردم البته به کمک انرژی های مثبت همسر عزیزم و من یه راننده حرفه ای شدم و واقعا مثل نفس کشیدن راحت شد .قطعا لاغری هم همینطوره و مثل نفس کشیدن راحت اتفاق میفته .
من بعد گواهینامه ام ، درسم و شروع کردم و لیسانس حقوقم و گرفتم و در مدارس غیر انتفاعی تدریسم میکردم و کلی موفقیتهای شغلی و زندگی و درسی کسب کردم و زندگیم متحول شد .
طرز فکرام ،نگرشهام همگی دست خوش تغییرات مثبتی شدن و من کلی تغییرات مثبتو تجربه کردم البته بعد از ورودم به سایت و استفاده ار آموزشهای استاد روشن بزرگوار ،من سطح نگرشهام و افکارم باز هم در حال پیشرفت مثبت و رشد هستن و در حال کسب موفقیتهای با ارزش دیگه ای هستم که از این بابت شاکر خداوند خوبم هستم .
پس من توی این گام یاد گرفتم لاغری با ذهن هم مثل سایر چیزهایی که یاد گرفتم باید مراحلش یکی یکی و بدون عجله و درست طی بشه
کسی که از شنیدن جمله لاغری با ذهن تعجب میکنه کجای این جمله عجیبه ؟
از بس یاد گرفتیم برای لاغری خودکشی جسمی کنیم با رژیم و ورزش و دارو و جراحی اصلا باور نمیکنیم که اینم یک چیز آموختنیه مثل بقیه چیزهایی که یاد گرفتیم
مثلا وقتی میرفتم رانندگی ،اگه اون موقع می‌شنیدم رانندگی با ذهن یا وقتی خیاطی رفتم می‌شنیدم خیاطی با قدرت ذهن یا وقتی آشپزی میکنم بگم با قدرت ذهن آشپزی کردم
معلومه پذیرشش برام سخت میشه اگر پذیرش جمله لاغری با ذهن سخته فقط بخاطر همینه
ما هر فعلی انجام میدیم قطعا با ذهن و مغزمون انجام میگیره اگر مغز کار نکنه هیچ اتفاقی رقم نمیخوره
اصلا کسانی که مرگ مغزی میشن و نگا ،تمام اعضا سالم هستن و دارن مثل همیشه کار میکنن ،قلب،ریه،کلیه ولی مغز مرده و اون آدم مرده در نظر گرفته میشه پس مغز و فرمان‌هاش اصل ماست و ما بدون فرامین مغزی هیچیم
حالا این مغز عزیز یه سری کارها رو غریزی انجام میده مثل خونرسانی و هضم غذا و……یه سری چیزها رو باید یاد بگیره تا مهارت اون کار و کسب کنه مثل رانندگی،درس خوندن،خیاطی،انواع شغل‌ها و حتی لاغری و چاقی
پس دیگه نباید رفتن تو مسیر تناسب فکری توش بوی
نا امیدی و نتونستن بیاد، اینجا نشدن و نرسیدن وجود نداره قطعا هر چیزی و خوب یادبگیریم تبدیل میشه به یک مهارت و اتفاق می افته مثل هر آنچه در قبل این مسیر کسب کردیم با آموزش ،برای بعضی مهارت‌ها یک ماه آموزش دیدیم برای بعضی ها مثل گرفتن لیسانس سالها آموزش دیدیم حتی برای دیپلم ۱۲ سال تلاش کردیم و در مسیر تحصیل بودیم ،مسیر تناسب فکری هم باید زمان خودش و طی کنه که این زمان بستگی به باورها و افکار شخص هنر جوی لاغری داره و میزان استمرار و تلاشش برای عملی شدن آموخته هاش
خوب وقتی کلاس خیاطی میرفتم و استاد الگو کشی و یاد میداد اون یکبار توضیح کلی میداد و تامام
این من بودم که باید میومدم و بارها و بارها الگو میکشیدم و پاترون (دوخت مدل روی پارچه متقال )می‌دوختم تا اون الگوی بی نقص و یاد بگیرم و بتونم روی پارچه اصلی ام الگوم و پیاده کنم.پس تمام چیزهایی که یاد گرفتیم مراحلی داشته اگر من الگوی اشتباه میکشیدم و مینداختم روی پارچه اصلی قطعا هم خروجی لباس مورد نظر نمیشد و پارچه خراب میشد و زحمات من به هدر میرفت .
من شجاعم و دلیلی نداره نا امید بشم از یادگیری، این همه چیزهای جالب یاد گرفتم تا به الان، لاغری هم یکی از اونها
من اگه قبلا توی رسیدن به لاغری شکست خوردم دلیلش همون روش اشتباه بوده انگار الگوی اشتباه و انداختم رو پارچه اصلی معلومه که نتیجه افتضاحه
ولی وقتی مرحله به مرحله لاغری و یادش بگیرم و انجام بدم دیگه شکست و اشتباه رفتن معنایی نداره
من آماده ام برای طی کردن مسیر تناسب، من باور دارم توانمندم و هیچ کاری نداره یاد گرفتن لاغری
من همه برچسبهای بد و میکنم
من قدرتمندم و بارها ثابت کردم بی نظیرم و میتونم
به جای اینکه انرژی خودم و بزارم برای دیگران اونو صرف خودم میکنم صرف رسیدن به آرزوهای خودم میکنم به جای اینکه صدم و بزارم برای دیگران ،صدم و میزارم برای خودم
الان من دارم رنج چاقی و تحمل میکنم یا دیگران ؟
پس وقت اینه که اول به فکر خودم باشم
به جای اینکه پولم و خرج دیگران کنم ،پولم و خرج خودم میکنم دوره های آموزشی برای خودم میخرم چه لزومی داره فلان مهمونی و بدم یا فلان هدیه و عیدی و بدم ؟
من پولم و خرج حال خوب خودم میکنم
الان یه مهمونی ساده ساده دادن حداقل ده ملیون هزینشه
یا حتی مهمونی رفتن حداقل یه ملیون باید هدیه یا شیرینی بخری ببری بعدم تازه باید جبران کنی و مهمونی بدی
واقعا چه کاریه؟
چرا پولام و برای شادی و حال خوب خودمون خرج نکنیم
ما میریم پولمون و خرج دیگران میکنیم و موقع خرید دوره میگیم وای زیاده از کجا بیارم ولش کن اگه لاغر نشدم چی ؟الکی باشه چی؟
چرا الکی باشه؟
چرا لاغر نشیم ؟
چرا انگیزه نداریم ؟
چرا خودباوری نداریم ؟
چرا قبول نداریم میتونیم لاغر بشیم ؟
مگه شاخ قول میخوایم بشکونیم ؟
هر چی و درست یاد بگیریم بهترین نتیجه ها رو میگیریم
چرا پیش داوری میکنیم و خودمون لایق تناسب و لاغری نمی‌بینیم .
قطعا ما میتونیم و ما نتونیم کی بتونه؟
من باور دارم میتونم
لاغری ترسناک نیست ،تناسب ترسناک نیست
همونطور که رانندگی ترسناک نبود ،خیاطی ترسناک نبود و……
من همه این ترسها رو نابود میکنم چطور با اعتماد کردن به خودم ،من مطمئنم میتونم من بدون رژیم و دارو و ورزش و جراحی و هزار کوفت و زهر مار دیگه به راحتی نفس کشیدن به راحتی آب خوردن لاغر و متناسب میشم
من حیرت انگیزم من یک شگفتی ساز حیرت انگیزم
من پر از احساس شادی و قدرت و توانایی ام
من هر روز دارم بهتر از دیروزم میشم
من هر ساعت دارم بهتر از ساعت قبلم میشم
من هر لحظه بهتر از لحظه قبلم میشم
چرا چون من حیرت انگیزم چون من خوب فکر میکنم و به خدای بی همتام و هدایتش ایمان دارم من ایمان دارم هر چیزی و یاد بگیری توش موفق میشی تو هر کاری مداومت داشته باشی موفقیت مال توست اگر چاشنی عشق هم بهش بزنی دیگه تو موفق نشی کی بشه ؟
من عاشق موفقیتم
من عاشق متناسب شدنم
من عاشق لاغری ام
من تصور لاغری و به واقعیت تبدیل میکنم
من تصویر ذهنی لاغری خودم و تقویت میکنم تا تبدیل به رفتار من بشه و من اونو به واقعیت تبدیل میکنم وقتی تصویر ذهنی لاغری خودم و رشد بدم قطعا پرخوری و قاطی خوری و رفتارهای پرتکرار ذهن چاق و خود به خود انجام نمیدم چون رفتار من بر اساس تصاویر ذهنی من شکل میگیره و من به راحتی لاغر و متناسب میشم.
یه آدم چاق و نشون بدید که وقتی از غذا جدا میشه نگه ترکیدم ،نگه وای مردم، وای پوکیدم،خیلی از آدمهای چاق بیشتر از اونی که خورده باشن بیشتر تصور چاقتر شدن دارن و همین تصور نابودشون میکنه برای همین تصور ذهنیه که بعضی متناسبها یه عالمه بیشتر از چاقها میخورن ولی متناسبن و طفلک چاقهایی که این راز سر به مهر و هنوز نمیدونن خدا رو شاکرم برای هدایتم .
همین الان ما که در ابتدای مسیر تناسب فکری هستیم و هنوز کامل نیستیم هی میاییم برای خودمون بارورسازی میکنیم یا کم میخوریم و رژیم اختراع میکنیم یا از اونور بوم میفتیم و دیگه عالمه میخوریم
یا کافیه دو قاشق اضافه بخوریم سریع تصور میکنیم وای فشار شکمی گرفتیم ، وای چاقی و همین ترس و تصور کافیه برای نابود کردن ما ،یا تصور میکنیم بابا چجوری بدون کم خوردن و ورزش میشه لاغر شد ؟قبلا این همه رژیم و ورزش و دارو دریغ از کاهش وزن مگه میشه مگه داریم ؟
اومدم بگم آره میشه آره داریم
هیچ کدومتون فکر نکنم اندازه من روشهای غلط رژیم و ورزش و دارو تو کارنامه هاتون داشته باشید ولی من تا اینجای کار که دل دادم، که اعتماد کردم ،که یاد گرفتم ،که عمل کردم، تونستم و موفق شدم من بیشتر از ده کیلو متناسبتر شده جسمم ،چیزی که الان هستم هیچ وقت نبودم ،نمیدونم چند کیلو هستم ،فقط میدونم حالم عالیه ،از خودم نفرت ندارم، آرامش دارم، چیزی که هیچ قرص اعصابی بهم ندادش،
شادم، احساس پوچی ندارم ،به خودم افتخار میکنم،کوه اعتماد به نفس شدم ،پس میشه ،من نشدن و نقض میکنم؛ چون شد .چون من تونستم. پس دوست خوبم تو هم میتونی، مثل استاد، مثل دوستان شگفتی ساز و مثل من
خوب حالا بیاییم به جای تصور چاقی بگیم من هر چقدرم بخورم چاق نمیشم یه وقتی هم لیز میخوریم زیاد میخوریم نکنیمش تصویر ذهنی چاق برای خودمون،نکنیمش پیرهن عثمون، نگیم وای الان چاق میشیم ،تصور ذهنمون و داغون نکنیم ما در مسیر تناسب هستیم و فقط لاغری و تناسب درو میکنیم پس ترس معنایی نداره
مگه میشه گشنیز بکاریم و نعنا درو کنیم ؟
ما تصویر لاغری و میکاریم و قطعا لاغری و درو میکنیم
البته منظورم این نیست رفتارهای اشتباه تکرار شونده رو مدام تکرار کنیم و بگیم خوب ما دیگه تصور لاغری داریم و تامام
حتما رفتار اشتباه ما رو از نتیجه مطلوب دور میکنه مثل همون مثال خیاطی که زدم فکر کن هی هر بار الگوی اشتباه بندازی روی پارچه گرون قیمت، قطعا بیخیال خیاطی میشی و نتیجه فقط هدر دادن هزینه و انرژی و وقت آدمه و تو فکر میکنی خیاط شدن غیر ممکنه در حالی که اگر قشنگ یاد بگیری و قشنگ انجام بدی خیاطی خیلی آسونه و کلی هم لذت داره
باید مسیر و سخت نکنیم نگیم ما سی کیلو اضافه وزن داریم چطور ممکنه متناسب بشیم مگه روزی که خیاطی یاد میگرفتم از همون اول به فکر مزون زدن و لباس عروس دوختن بودم معلومه نه ولی با طی کردن مراحل من زیباترین لباس مجلسی‌ها رو دوختم برای دخترانم لباس عروس زیبا دوختم و به این مهارت رسیدم چون از اول تصویر سخت برای خودم نساختم از دوخت روی متقال شروع کردم و به مرور پارچه های گران قیمت را تبدیل به لباسهای زیبا میکردم بعدها اینقدر مهارت پیدا کردم که پارچه های ارزان رو هم با ترکیب و طراحی تبدیل میکردم به لباسهای زیبا ،پس با کسب مهارت زیبایی درو میکنیم عشق درو میکنیم تناسب درو میکنیم اصلا ما متناسب نباشیم کی باشه؟
استاد ممنونم بخاطر هدایت ناب امروز و چقدر خداوند و شاکرم که انسانی چون شما رو خلق کرد و من و لایق دونست شاگردی شما رو بکنم خدایا استاد روشن و دوستان همگامم و خودم و عزیزانم را در بهترین حالت‌های آفرینش روزی بده
الهی به امید تو
سلام به استادجان و همه دوستان لاغری با ذهن
مطمانم هرکسی که تونسته تا گام ۴۳ برسه حتما در این مسیر استمرار داشته و مثل من خودش رو خیلی به لاغری نزدیک میبینه و خیلی احساس خوبی داره و خوشحال
ج سوال اول بعد از گذراندن مراحل غلط گذشته ک غذاس ک باعث چاقی یا نه مقدار غذا بلکه کالری موحود در غذا همیشه منو آزار داده الان به این نتیجه رسیدم که من لایق آرامش و لذت بردن از زندگی ک خدا در اختیار من قرار داده هستممن لایق لذت بردن از غذاهای مختلف هستممن لایق چشیدن اون پنیر پیتزایی ک درون پیتزا هست رو دارم من لایق چشیدن بستنی دلخواهم هستم من مانند هر انسان متناسب و لاغری لایق لاغری و جسمی باریک و متناسب و زیبا هستم بدون هیچ تلاشی بدون هیچ یک از فشارهای جسمی و روحی
ج سوال دوم مشخص که روش های دیگه لاغری باعثت ضعیف شدن من میشد چون باعث فشار جسمی فکری و روحی زیادی در من میشد به من پیام اینو میداد ک من توانایی لاغر شدن رو ندارم چرا چون روش کاملا با زحمت و بدون لذت بودن مخصوصا رژیم غذایی
ج سوال سومچونکه روش های دیگه هر بار این رو به ما یادآور میشدن که این راه سخت و ما قادر به انجام آن نیستیم ، من در طول رژیمم با همه مواد غذایی ک خدا آفریده و همه لاغر ها آزاد به خوردنش هستند قهر کرده بودم در صورتی ک همیشه این مواد غذایی برای هر انسانی ضروری هست در واقع اشتب میزدم برای اینکه اگاه نبودم ولی خوشبختانه الان خیلی خوشحالم ک ب لطف خدا با استاد عزیزم آشنا شدم
ج سوال چهارممراحل چاقی : منی ک تا سن ۱۱سالگی متناسب و لاغر بودم بعد از اون به صورت ناخودآگاه پر خوری من شروع شد و به مرور اضافه وزنم افزایش پیدا کرد اون زمان اصلااا آگاه نبودم ک این رفتار پرخطر هستش تا اینکه ی روز داروخونه رفته بودم دیدم به وزن ۷۵ کیلو رسیدم و وحشت زده شدم بعد اون با رژیم سرخورد لاغر شدم ولی چه فایده که به بدنم آسیب زدم بعد مجبور به ترک رژیم شدم و کم کم دوباره اضافه وزن پیدا کردم من اینو به همه دوستان و خودم میگم که مشخص روشی که قرار باشه به سما آسیب بزنه مشخص که روش صحیحی نیست لاغری با ذهن هیچ آسیبی به ما نمیزنه ک هیچ بلکه باعث لذت بردن از زندگی و لذت خوردن و خود باوری و دوست داشتن خودمون میشه و تنها حال خوب و اندام لاغر روی به ما هدیه میده اندامی ک به ما حس پرواز میده و احساس موفقیت رو در طول کل عمر از زندگیمون تجربه میکنیم
ج سوال پنجمبله من پتانسیل لاغری رو دارم و صدرصد توانایی لاغر شدن رو دارم چون یک اینکه من قبلا در ایستگاه لاغری بودم با وزن ۵۶ کیلو و دوم اینکه من با رژیم تونستم خودم رو به وزن نزدیک به وزن ایده عالم برسونم به نظر من حتی در مورد اول موفق تر بودم چون هیچ آسیبی به من نزده ، و مورد بعدی اینکه من وقتی تونستم لیسانس بگیرم ابن خودش یه موفقیت این یعنی این ذهن و بدن توانایی یادگیری رو داره و من یقین دارم در آخر این مسیر با جسمی لاغر و دوست داشتنی رو به رو خواهم شد
ج سوال ششم به نظر من لاغری با ذهن یکی از بهترین و متفاوت ترین روش های لاغری هست چون مارو تحت فشار نزاشته و نمیزاره بلکه به آموخته شده چگونه با بدن خودمون مهربون باشیم اگه گرسنه ای حتما به بدنت نیاز داره که اعلام گرسنگی میکنه مثل همین الان ک وقت نهار رسیده خخخ ، با تموم سر خوردن های من در طول مسیر الان خیلی احساس عالی دارم و شور شوق لاغری ک در مراحل اول با من همراه بود دوباره ب سمت برگشته من عاشق لاغریم من جوون میدم براش واقعا این روش به آدم احساس سرخوشی و پرواز میده و ما چقدر خوشبخت بودیم ک تو این مسیر هستیم چون هیچ انسان لاغری که همیشه لاغر بوده این احساس شگفت انگیز مارو نداره
(خب میرسیم به محتوای ویدیو آموزشی )باید بگم که من جدیدا متوجه شدم ک استاد چقدر درست میگف که ما با موفقیت در این راه میتونیم در تمام جنبه های دیگه ام به موفقیت برسیم قربون خدای خودم بشم ک در زمانی ک در سختی بودم و غمگین بودم بهم الهام کرد که خب زینب همینطوری ک داری مراحل لاغری رو طی میکنی همین ترفند رو برای ثروت و سلامتی بزن خب حالا که فهمیدی و راه روش لاغری فهمیدی بیا اونارو جایگزین ثروت و سلامتی کن حالا بهتون میگم چطوری این فکر به ذهنم رسید خب ما در لاغری باید بی توجه به وضعیت موجود میشدیم یعنی چاقی یعنی چربی های بدن ک زده بیرون خب ما اگر وضعیت مالی خوبی نداریم میتونیم بی توجه به وضعیت مالی باشیم یعنی باور کنیم که در درون ما یه من ثروتمندی هست ک مونده اون زیر چربی ها و دیده نمیشه پس ما میایم با سپاسگزاری هر آنچه که داریم و عبارات تاکیدی ک خودم همین دیشب دوباره برام یادآور شد که چقدر ارتباط مستقیمی با حال و احساس ما دارند مثلا خدایا شادی و ثروت رو در زندگیم افزایش بده خب ترفنت بعدی ک خودم درگیرش هستم رو به شما هم میگم من جدیدت درگیر ریزش مو شدم خب همون ترفند لاغری رو میزنم میگم خدایا من یک روزی در ایستگاه موهای زیبا و پرپشتی بودم پس نگاه به وضعیت موجود نمیکنم و به یادم میارم ک من همون آدمم ک موهای پرپشتی داشتم پس من میتونم برگردم به ایستگاه موهای زیبا و پرپشت کافیه از این موضوع ریزش دیگه جایی حرفی نزنم مثل احساس گرسنگی ک استادجان مثال زد کافیه حس خوب داشته باشم مشخص ک بدنی ک پر از آرامش و بدون استرس بهترین عملکرد رو در کل بدن داره و انتظار من موهای پرپشت خواهد بود انتظار من فقط لاغری خواهد بود خب برگردیم به محتوای اموزشی استادجان استاد جان تو این فایل اشاره کردن به فردی ک پنج تا همبرگر میزد بر بدن و با این حال کاملا متناسب بود تا اینکه قرص و تلقین ذهنی اون رو چاق کرد یعنی ما اگر پرخوری هم کنیم ولی ذهنمون درست باشه یعنی هیچ انتظاری نباید جز لاغری داشته باشیم حتی من به این فکر کردم ای داد بیداد چرا من این همه مدت فکر میکردم پرخورم در صورتی غذای من اندازه یه بچس واقعا چرا انتظار چاقی داشتم درصورتی ک یه فرد لاغر میتونه پنج تاااا همبرگر بخوره و من 😐 من حتی چندین سال جز افراد پرخورم نیستم پس داستان چی بوده داستان همین ذهن چاقم بوده ک هی برا من داستان میبافته بخور نخور چاق میشی فلان میشی این ذهن به معنای واقعی فریب داده بیایم فریب ذهنمون رو نخوریم نکته بعدی که استاد گفتن این بود ک فرد لاغری که با توجه به شکم دوستش چاق شده به نظر من وقتی افراد چاق رو میبینم بیایم مثل خودمون تو ذهنمون بگیم که این فردم ی روزی لاغر بود و این وضعیت چاقی این فرد یه توهم به این وضعیت الانش توجه نکنیم واقعا هم همینطوره ها من وقتی عکس قدیم مثلا خواهرم یا خواهرزادم هام رو دیدم گفتم چقد لاغر بوده، این فردم ی روزی در ایستگاه لاغری بوده ها
لاغری در من دیگر یک آرزو نیست چون خیلی خیلی بهش نزدیک هستم
ثروتمند شدن دیگه رویا نیست چون خیلی بهش نزدیکم
موهای پرپشت دیگه رویا نیست چون خیلی بهش نزدیکم
اینو یادمون نره قلق هرچیزی رو به دست بیاری تو اون کار بسیار ماهر میشی مثل استاد عزیز
الهی شکرت ک منو از گمراهی در اوردی
سلام استاد صبح شما بخیر
خیلی خوشحالم که توانستم با مشغله زیادزندگی این فایل را گوش بدهم من الان در دانپزشکی دارم نظرات دوستان را می خوانم تا نوبتم شود به قول استاد اگر سنگ از آسمان ببارد چون من عاشق این مسیر هستم پس کارهایم را طوری تنظیم کنم که حتما یک فایل را گوش بدهم و تمرینات را انجام بدهم و در فایلی استاد گفتند اگر سنگ این فایلها را فقط گوش بدهد لاغر میشه من به خودم گفتم زهرا تواز سنگ که کمتر نیستی پس تا گام ۱۰۰ را حتما هرروز انجام میدهم تا نتیجه تلاشم را ببینم استاد چقدر شما ما را آگاهانه به این سمت هدایت می کنید و چقدر ذهن ما چاقها مثل هم حرف می‌زند دقیقا صحبتهای شما را ذهن من هم می گوید و می خواهد ما را از مسیر منحرف کند و چقدر شما ۴ مرحله لاغری قشنگ توصیف کردید
۱_ ایجاد احساس لیاقت و خودباوری در فرد برای لاغر شدن
۲_ در روش لاغری با ذهن به جای اینکه اول سراغ جسم برویم اول به سراغ ذهن می رویم.
۳_ تغییر تمایلات فرد به شکل خودبخودی انجام می شود و این مرحله به شکل خودبخودی انجام می شود.
۴_اخرین مرحله هم مانند مرحله سوم به شکل خودبخودی انجام می شود و شما بدون اینکه از برنامه رژیمی خاصی استفاده کرده باشید یا از برنامه ورزشی روزانه استفاده کرده باشید و یا حتی رنج و سختی محدودیت غذایی داشته باشید و بدون حتی یک بار تحمل گرسنگی شاهد لاغر شدن جسمتان خواهید بود.
استاد چقدر درست این مراحل را تقسیم بندی نمودید و دراین فایل یکبار دیگر اشتیاق را در هنرجویان ایجاد کردید ممنون از شما و من با ۲۰کیلو کم کردن خیلی بهتر وراحتر شدم در راه رفتن ، بالا رفتن از کوه و تپه ، بلند شدن از زمین ، کارهای داخل منزل را انجام دادن بدون ریختن عرق و نفس نفس زدن ، به راحتی پله ها را بالا می روم بدون اینکه بایستم ، امسال برای اولین بار در مسافرت تابستانی ، بدن من عرق سوز نشد و چقدر خوشحال شدم در بازار به راحتی لباسم را انتخاب کردم و چقدر خوشحال بودم که رنگ مورد علاقه من هم هست 🙌🙌🙌و استاد ممنون از شما و همه را مدیون شما هستم و می دانم که تا رسیدن به وزن ایده الم یعنی ۶۰ نباید زیاد عجله کنم چون من ۴۶ سال چاق بودم پس منتظر می مانم و هرروز فایلها را گوش میدهم و خودم را مسئول چاقی خودم میدانم پس خودم هم خودم را لاغر میکنم و می دانم این اتفاق خواهد افتاد
نگرش خود درباره تاثیر باور توانمندی لاغر شدن در کسب نتیجه را شرح دهید؟ نگرش من این است فقط از این روش بدون سختی و با روش درست می توانیم به لاغری برسیم فقط عجله نکنیم و نگذاریم ذهن منفی برای ما مانع ایجاد کند با عاشق لاغر شدن به راحتی لاغر می شویم از سنگ که کمتر نیستم
استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن باعث تقویت توانمندی لاغر شدنتان می شد یا تضعیف آن؟ فکر کنم تضعیف لاغر شدن ما ولی ما چاقها بازم هم اراده داشتیم و اگر از این راه خوب نبود روش دیگری را امتحان کردیم پس اراده داریم فقط روش درستی را انتخاب نمی کردیم و این باعث میشد توانمدی لاغری را در خود تضعیف کنیم و بگیم ما برای همیشه چاق هستیم
چرا استفاده مکرر از روش های لاغری باعث تضعیف روحیه لاغری در ما شده است؟چون نتیجه آن موقتی است نه دائم و وقتی در ذهن بگه بخور و ما آن را نخوریم و منع کنیم بدن حریص تر میشود برای خوردن ووقتی ناامید شویم و رژیم را رها کنیم ظرف یکماه یا کمتر دوباره برمیگردیم به وزن قبلی با روحیه خراب و اعتماد به نفس پایین که ما دوباره چاق می‌شویم
مراحل چاق شدن را در روند چاقی خود بررسی و شرح دهید که چگونه چاق شدید؟ ۱_من از ابتدای کودکی چاق بودم با وزن ۵کیلو بدنیا آمده ام ، در تمام دوران کودکی و نوجوانی و تا الان ۴۶ سال چاق بودم و بعضی مواقع ۵تا ۱۰ کیلو کم کردم ولی دوباره برگشتم
۲- همیشه به گفتند تو ژنتیکی چاق هستی و عموها و عمه ها نمونه بارز آینده من بودند
۳_ بیماری تیروئید کم کار نمی گذارد من لاغر شوم
۴_ پشت میز نشستن وکاربردی و کم تحرکی باعث چاق شدن من می شود کارمند هستم
۵_ پر خوری و علاقه به شیرینی و نان و برنج و به اندازه نخوردن من را چاق می کند
۶_ خوردن زیاد در موقع عصبانیت باعث چاقی من می شود
۷_ اراده نداشتن برای به اندازه خوردن در موقع گرسنگی و عذاب وجدان بعد از خوردن غذا
۸_ استپ و وزن کم نشدن من در وزن ۱۰۰ به مدت ۱۰ سال
به صورت منطقی اثبات کنید که توانایی لاغر شدن را دارید. می توانید از توانایی های خود در سایر جنبه های زندگی مثال بزنید.؟ من می توانم لاغر شوم چون من خیلی علاقه به مطالعه و ادامه تحصیل دارم من با دوفرزند فوق دیپلم و با سه فرزند لیسانس و با چهار فرزند فوق لیسانس گرفتم و الان هم با ۴ فرزند میخواستم بروم دکتری را بگیرم پرسیدم گفتند دیگر برای شما کارایی نداره پس من که برای درس‌خواندن اینقدر تلاش کردم و سختی کشیدم و اراده دارم، برای لاغری که نباید سختی بکشم پس من با همین اراده لاغر می شوم
نگرش خود درباره مراحل لاغر شدن که در محتوایی آموزشی شرح داده شد را بنویسید.؟این محتوای آموزش خیلی عالی مراحل لاغری را توضیح دادند و ما از مرحله چهارم به مرحله اول برگردیم جاده دوطرفه است ما جاده را تا انتها رفتیم پس دوباره از انتها به ابتدا برگردیم و در ایستگاه مورد نظر پیاده شویم برای همیشه متناسب باشیم
درک و برداشت خود از توضیحات ویدیوی آموزشی را شرح دهید. برداشت من خیلی عالی بود از این فایل استاد اگر تمرینات را به خوبی انجام میدم ممنون میشم در این فایل به من پاسخ دهید که آیا درست است یا خیر بازم ممنون از شما 🙏🙏🙏
سلام به استاد عزیز و دوستان همیشه متناسبم
تصویر ذهنی…
استاد شما گفتین اول تصاویر ذهنی لاغری و باور لاغری در ما ایجاد میشه بعد ما احساس خوب میکنیم…پس منی که مدتیه حالم خوبه. آرامش دارم.حسم عالیه و یه چیزی درونم فریاد میزنه راه درست همینه یعنی خیلی وقت داره تصاویر ذهنی من عوض میشه.چقد خوبه‌که گهگاهی شما نشانه ها رو به ما میگین.یه احساس توانایی عجیبی در من ایجاد شد.حس قدرت. اینکه منم میتونم متناسب بشم .امروز فقط یه اشتباه درخوردنهام و برخورد با موادغذایی داشتم .اونم بخاطر فرمول قوی پرخوری عصبی در منه.در ذهن من عصبی شدن مساوی خوردنه. حالا راه های عصبی شدن که دیگه فراوونه.سردرد ،بیحالی،بحث،کار نکرده ،مریضی خودم یا عزیزانم،هر چی که میشه من ناخداگاه برای ارامش به یخچال پناه میبرم.خیلی وقتا تونستم بگم قدرت دست منه.مواد غذایی قدرتی ندارن ولی متاسفانه این یک فرمول گهگاهی منو مغلوب میکنه که میدونم با ادامه مسیر وقتی کفه ترازوی لاغری من سنگینتر بشه و حجم فرمول های لاغری بیشتر از فرمول های چاقی درذهن‌من بشه خودبخود درست میشه کمرنگ میشه و ناگهان یه روز میبینم دیگه موقع عصبانیت میرم حیاط قدم بزنم.سرم درد گرفته قرص میخورم. خوابم میاد خوابم نمیبره فایل گوش میدم و دیگه گاه و بیگاه در یخچال روباز نمیکنم. یعنی عصری همه غذاها و میوه های داخل یخچال صدام میکردن. کلافه شدم رفتم دم در یخچال به ذهنم گفتم ببین همه این غذاها واسه توه. فقط بذار معده م اعلام گشنگی کنه بعد.الان لطفا نه وبعدچند بار خطا با این جمله من ساکت شد.استاد بنظرتون ما با این سطح نگرش هیچوقت حتی اگه نیایم سایت دیگه ادم قبلی میشیم….نه.معلومه که نه. من دیگه هر چی همسرم میگه بروعصرا پارک پیاده روی تند کن و رژیم کاهش کربوهیدرات بگیر اصلا فقط نگاش میکنم…اونم میگه تو از دست رفتی…گرچه حتما یه روزی ورزش مثل شما برای تفریح و سلامتی میرم ولی برای کاهش وزن نه. معذرت میخوام از همه دوستان متعهدم که مدتی یه لیز کوچولوخوردم وبا اصرار همسرم‌و پزشکم باشگاه رفتم و رژیم منظمی گرفتم و بسختی شش کیلو کم کردم.باورتون میشه تو دو هفته دم عید چهارکیلوش برگشت.شاید کار خدا بود که من بیشتر مطمین بشم بهترین روش لاغری فقط لاغری با ذهنه. بهترین و آسونترین..چون یه ماهیه دوباره برگشتم به مسیر و دارم با لذت ادامه میدم ثابت که موندم هیچ کلی احساس آزاد شدن لباسامو دارم. راحتم. ارومم. حتی از اخبار و اکسپلور و حرف وحدیثم دورم. سرم تو گوشبمه و فایرفاکس….استاد ممنونم
خدایا ممنونم که منو به اینجا دوباره برگردوندی
این دفعه سرم بره من نمیررررررررررررم…تموم
بنام خدا
عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد روشن و دوستان عزیز
لاغری با ذهن دو تا کلمه که تا زمانی که من وارد سایت نشده بودم هرگز به گوشم نرسیده بود حتی وقتی دوستم یه توضیحاتی میداد من اصلا متوجه نمیشدم میگفتم یعنی چی ذهنی لاغر میشی تا اینکه وارد سایت شدم گوش دادم به فایلها و از همان روز اول باورش کردم و یه حسی میگفت که این مسیر درستی هستش و تو میتونی لاغر بشی
برای همین هر روز فایل گوش میدادم و تو دفتری یادداشت میکردم برای خودم تعهد بستم که ادامه بدم تا اینکه همون هفته اول متوجه شدم که لباسم یکم گشاد شده رفتم به بچه ها گفتم به همسرم گفتم هر روز خودم را تو آینه چک میکردم و تغییرات را می دیدم چون از همان روز اول باورش کرده بودم و هر چی جلوتر رفتم مسیر آسانتر میشد موانع بیشتری را شناسایی کردم حتی این مانع که دیگه نباید تو آینه خودم را چک کنم که لاغر تر شدم یا نه در طول مسیر حالم بهتر میشد امیدوارتر ،آرام‌تر دیگه نگران لاغری نبودم میگفتم من مسیر صحیح را پیدا کردم و میدانم تهش لاغری هستش همین که حالم خوبه عالیه همین که دیگه مجبور نیستم برم باشگاه ،برم پیاده‌روی رژیم بگیرم وقتی اینا نبودند لذت میبردم الانم واقعا دارم لذت میبرم لباسهای سایز کوچک میپوشم وقتی تو دورهمی میبینم بقیه چه با استرسی غذا میخورن و من با خیال راحت غذا میخورم تو دلم لذت میبرم و خدا را هزاران بار سپاس که منو هدایت کرد و از شما استاد عزیز بسیار سپاس .
با سلام
به نظر من روش صحیح این هست که از بازی چاقی و لاغری (هردو)بیاییم بیرون و زندگیمون را بکنیم و از زندگی لذت ببریم .تا زمانیکه در گیر واژه چاقی یا لاغری هستیم هر کدوم فرقی نمیکنه زندگی زجر آور و خسته کننده هست .زندگی برای لذت بردن هست نه زجر کشیدن و تا زمانیکه ذهن ما از این بازی رها نشه زندگی خسته کننده و سخت میشه.بیایین از این به بعد با هدف سلامتی و حال خوب غذا بخوریم .اگه هدف ما از تناسب اندام واقعا سلامتی حال خوب و لذت بردن از زندگی هست بیایین خوردن و نخوردنمون را با این سه هدف زیبا پیوند بدیم .
هیچ فرد لاغری دنبال لاغری نبوده بلکه دنبال سلامتی و حس و حال خوب و لذت بردن از لحظات زندگیش بوده و به پرخوری اجازه نداده این سه مورد را ازش بگیره به عبارت دیگه سلامتیش و حال خوبش براش با ارزش تر از غذا بوده به عنوان مثال همه میدونیم پرخوری نه تنها لذت بخش نیست بلکه زجر آور هست هم از لحاظ بعد روحی و هم بعد جسمی وقتی واقعا از درون این را باور کنیم باید دیوانه باشیم که بیش از حد لازم غذا بخوریم!من اعتقاد دارم تنوع غذایی خوبه عالیه کی گفته تنوع غذایی بده ؟اما تنوع در غذاهای سالم خوبه غذاهایی که برای بدن ما مفید هستند غذاهای خالی از قند و شکر و روغنهای بی کیفیت غذاهایی که در زمان درست خورده میشن غذاهایی که با مزاج بدن ما سازگار هستند
فرغ یک فرد لاغر و چاق در این هست که فرد لاغر خودش را بالاتر و با ارزش تر از مواد غذایی میبینه و یک فرد چاق بر عکس ذلیل و عبید غذا هست بنده غذا هست برده غذا هست
ما نیاز نیست تمام شبانه روز و زندگیمون در گیر افکار چاقی و لاغری کنیم اگر در غذا خوردن به سالم بودن مواد غذایی توجه کنیم به حس و حالمون در اثر خوردن غذا توجه کنیم وجود ما در سطح بالاتری قرار میگیره و این یک زندگی لذت بخش توام با تناسب اندام خواهد بود
و وقتی میبینی وباور داری ۹۰ درصد امراض و ناراحتیهای جسمی (،که خودش باعث ناراحتی روحی هم میشه)در اثر مصرف مواد دارای قند وشکر و روغنهای صنعتی هست بازهم برای نخوردن اینها نیاز به چیز دیگه ای هست؟
وقتی میبینیم افراد چاق یکی پس از دیگری دچار بیماری دیابت میشن آیا برای نخوردن قند وشکر غذاهای دارای قند زیاد نیاز به دلیل داریم؟
عزیزان مشکل چاقی نیست چاقی و عدم تناسب اندام فقط یک علامت هست یک نشانه هست که میخواد به ما بگه یک جای راه را رو داریم اشتباه میریم. همه میدونیم که نان و برج معدن هیدرات کربن هستند و هیدرات کربن یعنی قند پس نتیجه اینکه نان و برنج را به اندازه مصرف کنیم (به اندازه ای که بعد از خوردن غذا احساس سنگینی نکنیم سبک باشیم و از لحظات لذت ببریم )نه اینکه نیم ساعت غذا بخوریم و بعد ۵ ساعت روش بخواببیم !وقتی ذهنیت ما در غدا خوردن یا نخوردن به سمت عزت نفس سلامتی شاد بودن سبک بودن سرحال بودن بره اونوقت خیلی راحت تر و زیباتر و پرانگیزه تر زندگی میکنیم.
چقدر زیباتر هست وقتی بگیم
نخوردم چون برام مضر بود
نخوردم چون پر از روغن صنعتی بود
نخوردم چون بیکیفیت بود
کمتر خوردم چون میخواستم سبک باشم و از طبیعت لذت ببرم
کمتر خوردم چون میخواستم بیدار باشم و زندگی کنم
نخوردم چون گرسنه نبودم
نخوردم و یا کمتر خوردم چون حالم را خراب میکرد
خدا را سپاسگذار.باتشکر
سلام و درود .
گام ۴۳
مراحل لاغر شدن رو بیاموزید .
اولین مرحله از نظر من هدایت هست .
گرچه این راه زیبا به نظر من مثل دایره است یعنی از نقطه ای میشه شروع کرد و یه مبداءی براش در نظر گرفت . اما در اصل آغازی نداره چون همیشه بوده هست و خواهد بود .
اما مبداءش برای من جاییه که خودم وارد این دایره شدم .
مرحله اولش برای من هدایت الهی بود . بعد امید و بعد یادگیری اولیه (گوش دادن یکی دوتا فایل و خوندن مطالب ) و بعد ایمان .
ایمان به اینکه میشه از این روش لاغر شد .
هدایت + امید + خوندن و نوشتن + ایمان باعث شد من به این روش لاغری ایمان بیشتری بیارم و بخوام تمرینات و مراحل یادگیری رو ادامه بدم .
من تا یک هفته ادامه دادم و بعد در جایی متوجه شدم میشه این تمرینات رو وارد عمل کرد . یعنی عمل کردن به تمرینات رو یاد گرفتم و اون ها رو خیلی راحت اجرا کردم .
همین که تونستم به مرحله اجرا برسونم اونم بدون رنج از نخوردن ترس از رژیم بدون ورزش کلا فرمولهای عمل من تغییر کرد .
حالا دیگه اشتیاق به انجام تمارین در من بیشتر شد . امید بیشتر شد . ایمان بیشتر شد . همین که من میتونم لاغر بشم بیشتر شد و مهمتر از اون میتونم به آسونی لاغر بشم در من بیشتر شد .
نیروی اشتیاق در من کاری کرد که من تا امروز که حدودا نزدیک دوماهه وارد سایت تناسب فکری شدم بمونم و این روش رو ادامه بدم .
من در این دو ماه یاد گرفتم و در مسیر لاغری بودم .
نوبت به این رسیده که باور اصلی لاغر شدن رو برای خودم بیشتر باز و بررسی کنم .
ما بارها گفتیم رژیم (کم خوردن یا طبق اصولی غذا خوردن ) و ورزش علت لاغری نیست ولی خب به هر حال چون سالها با این باورها زندگی کردیم باز هم گه گاه باورش می اومد که خب حالا من دارم لاغری رو یاد میگیرم ولی تهش باید به خودم زجر بدم که لاغر بشم که معمولا هم ما به خودمون زجر نمیدیم در نتیجه هیچ وقت لاغر نمیشیم و برای خودمون زندگی در چاقی رو طبیعی میدونیم در حالیکه طبیعت اصلی ما لاغر بودنه .
پس مرحله بعد تغییر فرمولهای ذهنی و بررسی سیم کشی های داخلیه که اونقدر با فرمولهای چاقی اتصالی پیدا کرده که سیم شاهراه اصلی رو سوزونده .
امروز میخوام این قسمت رو تعمیر کنم .
در حقیقت ما به واسطه ی باورهای چاقی مسیر لاغری رو خدشه دار کردیم و ارتباطش رو قطع کردیم . حالا با این تمرینات داریم مسیر اصلی رو دوباره تعمیر می کنیم لحیمش می کنیم . سیم کشی ها رو به هم وصل می کنیم تا برق تناسب در جاهایی که قطع شده در وجودمون متصل بشه و دوباره شاهراه تناسب رو چراغونی کنه .
شاهراه تناسب باور به چگونه لاغر شدنه .
تا زمانیکه باور به کم خوردن و ورزش داشته باشیم و اینارو راه لاغری بدونیم شاهراه اصلی هنوز سیمش متصل نشده .
ما اینارو کنار میزاریم و یه سری باورهای اولیه جسمی که از خودمون هست رو پیدا می کنیم .
چون لاغری اطلاعات جدیدی نیست . تو وجودخودمون هست فقط باید یاد بگیریم از ابزارش استفاده کنیم . مواد اولیه در ما هست ما کلیه ابزارها رو داریم وقتی درست ازش استفاده کنیم برق تناسب در خونه ی جسم ما جاری میشه .
حالا ببینیم کجاها نیاز به تعمیر داره . خب شاهراه اصلی تناسب از نظر من چگونه لاغر شدنه .
خب تنها راه لاغر شدن از نظر من لاغری با ذهنه .
چرا که از درون ما رو به تنظیمات اولیه بر میگردونه . شاید براتون جالب باشه ولی من فعلا انتظار لاغری از خودم ندارم چون فعلا دارم یاد میگیرم .
مراحل لاغر شدن اول در ذهنه .
من از اول صبح ذهنم رو با چاقی آمیخته نکنم .
به خودم بدبین نباشم .
افکار لاغر کننده در خودم ایجاد کنم .
استاد من یه مانعی در ذهنم دارم و باعث میشم لاغریم محدود بشه .
میگم وقتی خوب عمل کنی لاغر میشی .
یعنی اگه خوب عمل نکنی لاغر نمیشی .
یعنی برای لاغر شدنم محدودیت رفتاری قرار دادم .
این حس منو یکم اذیت می کنه .
مثلا میگم برو بابا تو که عمل نکردی که البته در یکی از قدمها توضیح دادید که این باورها باعث میشن ما از مسیر لاغری فاصله بگیریم .
پس ایم یه مانعه . من حتی اگه عمل هم نکنم جسم من داره عمل می کنه پس من احساس لاغری رو در خودم حفظ کنم .
خب برگردیم به ادمه تمرین .
مراحل لاغری برای من از ذهن شروع میشه .
اصل و نسخه فابریک ذهن و جسم من فابریکه
و ما فقط کافیه اجازه یدیم این روند جاری بشه .
با افکار محدود کننده لاغریمون رو محدود نکنیم .
لاغر شدن یه پروسه ی نامحدوده . همونجور که دامنه چاقی خیلی زیاد بود دامنه لاغری هم قابل گسترشه .
این باور رو باید نسبت به لاغری در سرم ایجاد و گسترش بدم .
لاغر شدن محدود به رفتار کردن نیست .
لاغر شدن در همه ی ابعاد شخصیت من رخ میده .
باز میرم سراغ ادامه تمرین
مراحل لاغر شدن
انتخاب کانون توجه روی لاغری
انتخاب افکار و عادات لاغر کننده ذهنی
انتخاب احساس لاغری بدون هیچ محدودیتی
انتخاب گفتگوهای ذهنی و بیرونی لاغر کننده
انتخاب رفتار و عادات لاغر کننده جسمی .
انتخاب شخصیت متناسب
و در نتیجه جسم متناسبی خلق خواهیم کرد .
سلام صبح پنج شنبه ۵ اسفند تون بخیر شادی
ما شجاع هستیم چون اینجا هستیم چون حرکت کردیم چون خواستیم چون توان درخودمان دیدیم چون ما میتونیم بخش کر دبم چون زنده هستیم چون زتدگی بهتر رو دوست داریم جون بهتر ینهارو حق خودمون میدونیم چون لایق لاغری هستیم.هزارچون دیگه
کسانی که درخودباور شدن وتوانستن رو قویی کردن پای در میدان میزارن اگه ابن نیرو و قویی نباشه د ر افراد ایجاددلسردی+ ناامیدی+ منصرف شدن+ رهاکردن = خارج شدن از مسیر .
ماافراد شجاعی هستیم چراباورنداریم که میتونیم خواستن توانیستن است جلویی اینه خودتون تماشا کنید به خودتوت بگید من شجاعت ادمه مسیر رو دارم
به خودمن ثابت شده در تربیت فرزند اگه زمان ووقت بزای ونتبجه رو خواهی دید ولی اگه زمان ووقت ازش دریق کنی در مشلات بوجود اماده ودرمرحله که کا ر سختره باید وفت بزاری خلاصه این زمان ووقت وتوجه میخواد اگه اول باشه بهت نتیجه داره ولی در زمان دوم شایدیانتجه نده یا کم رنکتر نتبجه بگیری و فرزندت دچا رمشکل وناراحتی زندگی میکنه وناراحتیا ن شما رو بیشتر غذاب میده من در اطراف خو این ماجرا رو دیدم .
کسانی که قالی باف هستن وفتی دارقالی رو شروع میکنن خیلی چیزه مهمی نیست شایدتو دل دیگران گفته شه اخه این تار پود کشی چی حوصله دارن کاربیهوده ای که چی بشه اینهمه زمام میزارن ۱ سال شاید ۳ سال باید زمان بزان برای بافت درقالی با کیفیت تابافته شه .
ولی ولی وفتی دستان هنرمند روش کارمیکنه بانخهای رنکی و ابریشم وبافت هنر مندانه چنان جلا ورنگی به قالی میده که چشمو به رویا به رویا میبره همون افراد مهو تماشایی قالی شده وکیف میکنن واگه به زبون نگن د دل احسن خواهن گفت .
ما افراد شجاعی هستیم ما به خودمون ابمان داشته باشیم
در نتیجه همه رو شگفت زده خواهیم کرد .حتی شاید ویا وحتمادیگران ازشما کمک خوان خواست روزی گه اقایی عطاران شروع کرد وحال نتیجه اون شده سر زمین لاغریی نه خودشون فقط لا غریی ودیگران هیچ .
چرا باوراطمیان از ما گرفته شده چرا شجاعت ما زیر سوال رفته مگه نه اینگه ما تلاشهای کردیم ونتیجه کم رنک گرفتیم دربعضی زمام شاید پر رنگ بود موجی که ما درست کردیم کم رنک بود ساحل زیبایی لاغریی ما چون مسیرش اشتباه بود با توفان برگشت چاقی ویران شد مادر این مثله بی گناهانی بودیم که از نا بلدان راهنمایی خواستیم نابلد بودن ولی خودشون بلد معرفی کردن ما اون زمان گول خوردیم چرا حالت که با بلد کار روبرو شدیم تلافی اون نابلدان رو توی این مسر خالی کنیم .من وشما غزیز پا شو یم خودمونو تویی آینه نگاه کنبم به خودمون بگویم ما می تونم ما می تونم ما به نتیجه میرسم ما این سخره سخت رو مشکافیم مااین جسم از این با رخلاص میکنم.
اگه به مورچه وحرکتش نگاه کنی باو تونستن بالا میره بارها سنگین رو که چند برابر وزنش روحمل میکنه من وتویی عزیز ازمورچه کمتریم .خدواند کمک همه انسانهاست ولی انسانی پیروزه که کمک خداوند هم دلی وهم عملی قبول کنه خدواند کمک کر ه ماتومسیر درست رو پیدا کنیم اینم دیگه همت من شما رو می طلبه .
تا زمانی که همت نکنی وخیلی اسون بازم میگم خیلی اسون به نتیجه میرسیم ا
اول شجاعت + همت + استمرا +خودباوری +احساس+اشتباق +کندن برچسبها +توانمندی +عزت نفس +انگیزه + بر داشتن عینک جاقی ازچشم= لوازم حرکت درمسیر لاغری
باحق حق نگهدارتون باشه
“به نام خداوند مهربانی ها ”
با درود و سلام به همه ی هم مسیران عزیز و استاد گرامی ؛
گام چهل و سوم : مراحل لاغر شدن را بیاموزید ؛
خدای مهربانم از تو سپاس گزارم که امروز ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ مرا یاری دادی که بتوانم گام چهل و سوم را نیز بردارم.امروز به دلیل مراسم سالگرد پدر شوهرم تا آخر شب درگیر هستم . صبح زود از خواب بیدار شدم و بعد از خواندن نوشته های قبل از فایل و دیدن فایل تصویری و خواندن دیدگاه ها ، تصمیم به نوشتن دیدگاه خودم کردم که گام امروز را هم با خیال راحت و آسودگی انجام داده باشم.ما انسان ها برای انجام هر کاری ابتدا باید وسایل و ابزار و لوازم مورد نیاز مربوط به آن کار را قبل از انجام آن مهیا و آماده کنیم تا بتوانیم بهتر و راحت تر آن کار را به انجام برسانیم مثلا اگر ما قصد مسافرت به یک جای دیگری داشته باشیم ابتدا شروع به آماده کردن وسایل مورد نیاز خود در طول سفر می کنیم تا سفر بهتر و راحت تری را تجربه کنیم .در مورد لاغری و متناسب شدن نیز دقیقا باید همین کار را انجام دهیم چون ما می خواهیم از حالت چاقی به حالت لاغری و تناسب اندام برویم یا برگردیم باید ابزار و لوازم مورد نیاز را برای خود فراهم کنیم . حالا این ابزار و لوازم شامل چه چیزهایی می باشند؟! یکی از مهم ترین ابزار رسیدن به لاغری ، خود باوری و ایمان به توانایی خود در لاغر و متناسب شدن است . کافی است که ما به خود باور داشته باشیم که من هم به راحتی می توانم لاغر شوم و به رویای تناسب اندام خود برسم مانند خود استاد و خیلی از کسانی که با استفاده از این روش به راحتی و آسانی به تناسب اندام رسیده اند و هر روز باید در خود این باور را بیشتر و بیشتر کنیم تا نتیجه ی بهتری کسب کنیم. برای بیشتر شدن این باور در خود باید به خود بگوییم که ما در طول زندگی خود خیلی کارهای سخت تر از لاغری را توانسته ایم به راحتی انجام بدهیم مثلا در مورد خود من یادم می آید که در سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی تصمیم گرفتم که با توجه به علاقه خودم به دوچرخه سواری به هر طریقی که شده است دوچرخه سواری را یاد بگیرم آن هم در زمانی که همه می گفتند که آخه دختر را چه به دوچرخه سواری ؟! و من برای این کار تابستان ظهرها ساعت ۲ که رفت و آمد در کوچه خیلی کمتر بود شروع به دوچرخه سواری می کردم و بارها و بارها از روی دوچرخه افتادم و زمین خوردم اما من دلسرد نشدم و همچنان ادامه دادم و بالاخره بعد از یک مدت توانستم دوچرخه سواری را خوب یاد بگیرم.و یا اینکه وقتی من توانسته ام با حضور یک بچه ی دو ساله مدرک کارشناسی ام را بگیرم خود نشان از توانایی و اراده ی من در انجام کاری که می خواهم انجام بدهم دارد و خیلی کارهای دیگر که من به راحتی می توانم آنها را درست انجام دهم پس من می توانم به راحتی لاغر و متناسب شوم و از آن لذت ببرم. تنها کافی است که برچسب های نمی توانم ، نمی شود ،سخت است ، از توان من خارج است ،من بی اراده هستم را از ذهن و فکر خود پاک کنیم و به توانایی خود در انجام کارها باور و ایمان داشته باشیم .راستی این را هم بگویم که دیروز پسر کوچکم که پیش دبستانی است در حال انجام تکالیف خودش بود که به من گفت من باید دایره بکشم اما من هرگز نمی توانم این کار را انجام بدهم !!! من هم به او گفتم اگر تو دائما با خودت تکرار کنی که من نمی توانم پس نمی توانی آن کار را انجام بدهی ولی کافی است که به خودت بگویی من می توانم پس می توانی آن کار را انجام بدهی.من به اتاق دیگر آمدم و او درگیر انجام تکالیف خودش بود . وقتی پسر بزرگم داشت تلویزیون نگاه می کرد پسر کوچکم به او گفت ببین چه دایره های قشنگی کشیدم و آن را به پسر بزرگم نشان داد و گفت مامان به من گفت اگر به خودت بگویی می توانی می توانی و من هم گفتم و توانستم دایره را خیلی خوب بکشم.من خیلی خوشحال شدم که این موضوع را به پسرم فهماندم که به توانایی خودش در انجام کارهایی که به نظرش سخت می آید باور داشته باشد و چه چیزی لذت بخش تر از این. دومین ابزار لازم برای لاغر شدن انگیزه دادن به خود است و اما چگونه این کار را انجام بدهیم ؟! برای انگیزه دادن به خود در طول مسیر لاغری با ذهن من می توانم با دیدن عکس شگفتی سازان که در سایت قرار دارد و توانسته اند که از این روش به لاغری برسند به خود انگیزه بدهم که بسیار مفید و تاثیر گذار است . من حتی با دیدن افراد متناسب در اطراف خودم که اندام زیبا و متناسبی دارند هم می توانم به خود انگیزه بدهم و حتی مقایسه ی حال و احوال خودم قبل از شروع دوره با الان که در دوره هستم و مسیر را ادامه میدهم خود یک نوع انگیزه برای من به حساب می آید.سومین ابزار لازم برای لاغر شدن ، حس و حال خوب است یعنی من وقتی این مسیر را شروع کردم و در حال ادامه دادن آن هستم در طول مسیر حال و احساس خوبی نسبت به خود داشته باشم و شرایط خود را بپذیرم و در جهت برطرف کردن چاقی خود استمرار و تمرین داشته باشم و حس خوب را در خودم ایجاد کنم .من برای رسیدن به رویای لاغری خودم که بسیار نزدیک و دست یافتنی است باید ذهن خود را مملو از تصویر سازی لاغری و تناسب اندام کنم تا بتوانم تصاویر چاقی را از ذهنم پاک کنم و با این کار راحت تر به هدفم برسم .برای تصویر سازی درست و لاغر کننده من می توانم با دیدن افراد متناسب و دارای اندامی زیبا در اطراف خودم لذت ببرم و حال خوش تناسب اندام را احساس کنم و به خود بگویم که به زودی من هم حال خوش آنها را درک و حس می کنم و با این کار تصویر سازی ذهنی انجام میدهم.
برای موفق شدن در هر کاری باید در آن کار استمرار و تکرار و تمرین داشته باشیم و همچنین برای لاغر و متناسب شدن هم باید همین کار را انجام دهیم.
“لاغر شدن آسان ترین و راحت ترین کار دنیاست .”
“یا حق”
سلام استاد گرامی و دوستان هم مسیر
من وقتی خودم رو با ۸ماه قبل مقایسه می کنم میبینم واقعا احساس آرامشم در خوردن مواد غذایی خیلی فرق کرده،دیگه نمی ترسم ، دیگه کالری سنجی نمی کنم ، دیگه حرص و ولع خوردن ندارم طوری که خودم حالم بد بشه که چرا اینقدر ارزش قائل میشم واسه خوردن ،
خودم رو برای مسائل ریزی که در زندگی رخ میده اذیت نمیکنم و سعی دارم حال خوبم رو حفظ کنم ،
به چیزهای منفی فکر نمیکنم قیلا اینجوری نبودم الان میگم سخت نگیر ،اگه سخت بگیری سخت میشه و این جمله رو همیشه به خودم یادآوری می کنم شاید هرگز پیش نیاید ، خیلی مسائل هست در زندگی که شاید هیچوقت رخ نده اما ما این اشتباه بزرگ رومیکنیم و بهش فکر میکنیم و باعث اذیت خودمون میشیم ،
سعی میکنم در حال زندگی کنم و برای لحظاتی که دارم ارزش بذارم و همین کمک میکنه اطرافیان اون انرژی مثبت رو در من درک کنند و حال اونها رو هم خوب کنم ,
همه اینها تغییرات عالی هستش که من با همین فایلهای رایگان وبا ارزش بدست آوردم .
یاد گرفتم که باید احساس توانایی برای لاغر شدن رو در خودمون بوجود بیاریم و باور داشته باشیم که لاغر میشیم ،
با توجه کردن به موفقیتهای قبلیمون در زندگی نتیجه می گیریم که ما قطعا می تونیم لاغر بشیم ،
کارها و پیشرفتهایی داشتیم در زندگی که خیلی سخت تر از لاغر شدن بوده پس ما می تونیم موفق بشیم و به تناسب اندام برسیم .
باید خودمون رو آروم و خوشحال نگهداریم باید سعی کنیم حاشیه نریم و مسائل پیرامون ما رو به طرف خودش جذب نکنه چون اون حال خوب کمک میکنه ما مطالب رو بخونیم ،فایل گوش بدیم ،تمرکز کنیم و ادامه بدیم ،
چون به هر چیزی توجه کنیم و هر تصویری در ذهنمون ایجاد کنیم همون در زندگیمون اتفاق میوفته .
دستور مغزی رو نمیشه با رژیم ، دمنوش ، ورزش و … عوض کرد .
وقتی تصاویر ذهنیمون عوض بشه ،مغز دستورات متفاوتی صادر میکنه پس رفتار ما عوض میشه و کم کم جسم ما هم لاغر میشه .
ممنونم استاد عزیز
به نام خدا
از بس راههای مختلفی برای لاغرشدن امتحان کردیم اوایل دوره پذیرش اینکه من دوباره بیام با یه روش ذهنی متناسب شوم برای ذهنم غیر قابل قبول بود . و آنقدر تصاویر شگفت انگیران واستاد وفایل ها رو گوش دادم وآنقدر باخودم صحبت کردم که موفق شدم این دوره رو ادامه بدم بعد چندماه که نتایج محرزتر شد دیگه انرژیم مضاعف شد بدای استمرار در مسیر وکسب نتیجه مورد انتظار .
دومین چالشی که بعد متناسب شدنم مرتب رو مخمه و منو تحریک میکنه که گاها خودم رو برانداز کنم ترس از برگشت متناسب شدن و دوباره به حالت قبل برگشتن هست .
و باز هم باید تصاویر استاد وشگفت انگیزان رو بارها وبارها ببینم و بارها باخودم صحبت کنم که این روش آموزشی بود مثل آموزش جدول ضرب یا آرایشگری یا کامپیوتر . مگر من آنچه که تا حالا یاد گرفتم دوباره برمیگرده حالت قبل خودش .
روشهای قبلی چون فرمولهای ذهنی ام چاق بود و من با فشار فیزیکی میخاستم متناسب بشوم بعد مدتی که اون روش رو رها میکردم دوباره با حالت قبل برمی گشت .
اما این روش کاملا ذهنی هست و من فرض میکنم د دانشگاه دارم رشته لاغری میخونم و یاد میگیرم و قراره برم باهاش زندگی کنم .
من با همون ذهنی که چاق شدم با همون ذهن متناسب شدم و برگشتی هم در کار نیست .
چون زمانی که ذهنم با روحم درهماهنگی کامل باشه همه چی خوب وعالی وبدون نقص پیش میره . ومن در آرامشم .
بنام خدا
مراحل لاغری را یاد بگیریم
همه ی دوستان اصلا خودم تا قبل آشنایی با سایت تناسب فکری برای لاغر شدن چه تلاش‌ها که نکردیم ورزش های سخت و،سنگین ، دمنوش بد مزه ،رژیم سخت تو خونه ورزش تو باشگاه ورزش همه ی فکر و زکرم لاغری که چطور لاغر،شوم هر کس و می دیدم لاغر شده بود،ازش سوال میکردم که چکار،کرده لاغر شده که منم انجام دهم شده بود یه معزل تو زندگی من همش ذهنم مشغول چاقی بود چون همش عوامل بیرونی را مقصر چاقی خودم میدونستم و سعی میکردم از طریق عوامل بیرونی خودم را لاغر کنم برا همین هر کا ری میکردم لاِغر نمیشدم ویا چند کیلو لاِغر میشدم دوباره بر می گشت راهی نداشتم خسته و درمانده تا اینکه با هدایت خداوند به این مسیر شگفت انگیز هدایت شدم و از وقتی اولین فایل را گوش کردم یه صدایی به من می گفت این تنها راه که میتونی به لاغری همیشگی رسید و اسانترین راه چون نه رژیم داره نه ورزش و نه هیچ روش دیگه ای که فقط باید استمرار داشته باشیم تمرین ها را انجام بدیم نیازی حفظ گردن نیست همین که هر روز یک فایل گوش کنیم و بنویسیم و به،آن عمل کنیم ما چه بخواهیم چه نخواهیم لاغر میشیم
سلام
منم وقتی این آموزشها رو دنبال میکنم هر سری که فرمولهای مخرب چاقی رو شناسایی میکنم و متوجه میشم که این عوامل بیرونی هیچ قدرتی در چاقی من نداشتند بلکه قدرت دست من بوده واز این نیروی ذهنم ازاین قدرت لامتناهی برای گسترش چاقیم استفاده کردم احساس توانمندی بی نظیری میکنم .
هرچقدر توانمندیم بیشتر میشه ترسهام کمتر میشه و خلق اندام رویایی ام برام دستیافتنی تر میشه .
وقتی قدرت روبه عوامل بیرونی میدادم و چون نمیتونستم عوامل بیرونی رو کنترل کنم همش درنبرد چاقی بازنده بودم .
اما وقتی متوجه شدم من مجهز به قدرت ذهنم وبااین ذهنم چاق شدم وعوامل بیرونی نقشی در کنترل زندگیم ندارند پا شدم ایستادم ورویای تناسب اندام رو دارم خلق میکنم .
همینطور در زمینه های سلامتی .ثروت . روابط عالی دارم باقدرت ذهنم به زندگیم یه سروسامانی میدم .
وقتی تواین مسیر هستم هم خودم لذت میبرم وهم احساس میکنم خدا لذت میبره . چون منو خلق کرد که ازاین دنیا لذت ببرم واین دنیا رو باتمام زیباییهاش تجربه کنم .
خودش سنگ تموم گذاشت ومرتب حین مسیر به نشانه های زیادی برخوردم احساس آرامش . احساس خوب . و… که منو امیدوار کرد به ادامه راه .
اگه قرار بود عوامل بیرونی در زندگیم موثرباشه اونوقت من انسان نبودم . من عروسک خیمه شب بازی بودم و هدف خلقت من کلا پوچ بود .
چون کسی که اختیاری ازخودش نداره چطور میخاد زندگی این دنیا رو تجربه کنه .
خواهرم وقتی به چالشی در زندگی میخورد ونمیتونست حلش کنه میگفت حتمن مصلحت ما همینه .
خدا گر زه حکمت ببندد دری
به رحمت گشاید در دیگری
ومن با اینگونه اشعار کلا مخالفم .
خداوند در بدوخلقت ما یک ذهن کاملا متناسب بافرمولهای درست بهمون داده و این من بودم با باورهای غلطم مسیرم رو عوض کردم و ذهنم رو گام به گام فرمولهای چاقی کد گذاری کردم و انوقت میزارم به حساب حکمت خداوند . وبعد خودم رو انسان معتقد میدونم .
من تجربه ای که خودم تواین مسیرداشتم و وزن قابل ملاحظه ای که کم کردم این بود که هرسری ذهنم شیفت میشد به گذشته و اون فرمول مخرب چاقی روپیداش میکردم وهمونجا بادلیل وبرهان میاوردم که دیدگاه من اشتباه بوده وقدرت رو از عامل بیرونی میگرفتم وبه خودم میدادم مرتب وزن کم می کردم .
به نظرم هرچی ایمانم بیشتر میشد که من خالق زندگی خودمم هستم روند متناسب شدنم شدت میگرفت .
من با ذهنم چاق شدم و من باهمین ذهنم متناسب میشم .
با آرزوی سلامتی وتناسب اندام برای همه دوستان .
با درود به همه ی عزیزان و استاد ارجمند
استاد سایت تناسب فکری گنجینه ایست که هر فایلش مانند سکه و جواهرات داخل گنجینه است،ازتون سپاسگذارم
دلایل اینکه ما چاق هستیم و موفق در لاغر شدن نبودیم چیه؟مهترین دلیل عدم باور و ایمان به خودمونه،وقتی من و یک فرد متناسب از یک شرایط جسمی برخورداریم چطور اون لاغره و من چاق؟تفاوت در نگرش ماست،یک فرد متناسب تصوری در مورد چاقی نداره و رفتار مناسبی با غذا داره،ما آموزش چاقی دیدیم به ما گفتن بخور تا قوی شی تا بزرگ شی، درست اما ما قدرت اختیار و انتخاب داریم،ما افراد چاق انقدر با انگیزه و قوی و شجاع هستیم که تونستیم ی روش دیگه ایی رو هم انتخاب کنیم،اگر ایمان پیدا کردیم ک روش لاغری با ذهن بهترین روش برای لاغری هستش دس خودمون رو مهیای این سفر کنیم،لازمه سفر وسیله ی سفر هستش،وسیله ما چیه؟اینکه تصویر های چاق از خودمون رو نابود کنیم و دست به آفرینش بزنیم،دست به خلق رویا یزنیم،باور کنیم ک ما توانمندیم،اشتبله ی فرد چاق اینکه فقط وضعیت فعلیشو هی مرور میکنه یا حواسش به افراد چاق دیگه ای و یا اگه ی متناسب رو ببینه حسرت میخوره و اون رو تبدیل به احساس بد میکنه و ذهن ما هم که نمیدونه ما داریم در مورد خودمون نظر میدیم یا دیگران هم احساس بد رو تبدیل میکنه به چاقی،به همین راحتی.امروز من هنگام تمرین انجام دادنم ی ویروس مزاحم هی ذهنمو قلقلک میداد میگفت حالا اومدیم تو ی نتیجه ایی گرفتی چون اول راهی،اگه وسطا استپ کنی چی،بعد حس و افکار با شعورم به این ویروس بی شعور گوشزد کرد ی فوتبالیست یا ورزشکار حرفه ایی ۲روزه ک عالی نشد فقط استمرار داشت بعد شد کریستین رونالدو یا چرا راه دور میری خود استاد رو نگاه کن ۴٠کیلو کاهش وزن داشته مگه عجی مجی کرده؟وقت ادامه داد و شگفتی ساز شد،هر وقت این فکر بیاد منو اذیت کنه اون تصویر استاد رو میکنم تو چشمش،برچسبای اشتباه من نمیتونم،من اراده ندارم رو بکنیم بندازمش دور،ما اینقدر کارهای موفقیت آمیز انجام دادیم که بهترین مثال واسه اینکه میتونیم بیاریم فقط باید یادآوریش کنیم.اگه احساس میکنی که نمیتونی حتما خودت رو لایق لاغری نمیدونی،باید باور داشته باشیم که ما میتونیم مگه شگفتی سازان این سایت چیکار کردن،فقط ادامه دادن،ایمان داشتن ک این مسیر بهترین راه لاغری هستش،دوستم دکتر رژیم میره و اون پی دی اف رژیمش رو واسه من به رسم عادت گذشته ارسال کرد خدا رو شکر که از من نظرش رو نپرسید چون من فایلش رو حتی بازم نکردم،مسیر ما مسیر آزادی هستش،خودت انتخاب میکنی کی بخوری کی نخوری،جی بخوری چی نخوری،باور کنیم ما به این مسیر هدایت شدیم لاغری خود بخود صورت میگیره،خدارو بی نهایت سپاسگذارم
استاد خیلی ازتون ممنونم
با سلام خدمت اسناد عزیز و دوستان عزیز همراه. بسیار ممنونم از توضیحات ارزشمند و مثال های عالی شما . خیلی انگیزه رو بالا برداسناد من دارم از دوره رایگان استقاده میکنم انقدر احساس درونی من با فایل های صبحگاهی وصد گام خیلی خوب شده که برای خودم هم باور کردنی نیست من این حال خوب رو دارم به جرات میگم تو این مدت ۴۲ سال زندگی چنین آرامش و احساس خوبی را تجربه نکرده بودم خیلی امیدوار شدم و هر روز این باور که لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست پررنگ تر میشه. تصور ذهنی من در مورد خودم واقعا چاق هست خیلی دارم سعی میکنم تصویر ذهنی خودم رو که با فرمول های درست و جدید واردذهن کنم و آن تصویر لاغری ارزشمند را رو در ذهنم غالب کنم. خدایا شگرت
سلام به همه
چند تا مورد خیلی مهم تو این فایل گفته شد
اول اینکه لاغری با ذهن راحتتتتت ترین راه لاغر شدنه، این روزا انقدر تبلیغ رژیم کتوژنیک و میبینیم که نگو انگار نصف آدم ها این سبک غذارو دارن دنبال میکنن رفتم سرچ کردم ببینم علت محبوبیت این روش چیه، اول اینکه گفته میشه از غذاهای مجاز هر اندازه که دلت بخواد میتونی بخوری و این که دستت تو خوردن بازه یه راحتی رو برای ذهن میاره که راحت تر قبول میکنه این روش و امتحان کنه، دوم اینکه چربی که همه ازش وحشت دارن و نه تنها آزاد میزاره بلکه ضروریه که بخوریش، پنیرهای چرب دنبه خامه انواع گوشت کره اینها رو میتونی هرچقدر دوست داری بخوری، ولی بین چه آدم هایی محبوبه؟؟ آدم هایی که از روش ذهنی خبر ندارن و واقعا هم حق دارن اون روش و انتخاب کنن چون بین همه رژیم ها تنها روشیه که نمیگه چه اندازه بخور، ولی من حتی حاضر نشدم یه روز امتحانش کنم چرا؟؟ چون لاغری با ذهن نه تنها نمیگه چقدر بخور بلکه میگه میتونی برنج و نون و میوه و آجیل و شیرینی و بستنی که تو روش کتوژنیک ممنوعه بخوری و لاغرم بشی، واقعا واقعا واقعا هیچ روشی به راحتی و آزادی لاغری با ذهن وجود نداره
مورد دوم راجع به این بود که دوستتون 28 سال زیاد میخوردن و لاغر بودن با یه حرف دکتر 16 کیلو تو یه ماه اضافه کردن، این نمونه رو من در اطرافم زیاد دارم که نباید حسرت اونایی رو بخوریم که زیاد میخورن ولی لاغرن این اشتباه خوردن بالاخره ممکنه کار دستشون بده، یکیش خواهرم مجردیش یه دیس برنج میخورد و 45 کیلو بود بعد عروسیش شد 64 کیلو و الان مجبوره 5 تا قاشق برنج بخوره تا لاغر بمونه، دیگه خودتون تجزیه تحلیلش کنین، یه خواهر دیگم هم دقیقا همین اتفاق براش افتاد، دخترخالم تا 40 سالگی لاغر بود ولی بعدش یهو دیدیم چاق شد باورمون نمیشد، گفت من همیشه میگفتم ادم بعد 40 سالگی چاق میشه، مادرم مجردیش خیلی لاغر بود ولی بعد ازدواج تا بالای 80 کیلو هم رسیده بود و کلی ازین نمونه ها که هممون اطرافمون داریم و ثابت میکنه چاقی از ذهنمون شروع میشه
مورد بعدیش راجع به توانمندی هامونه، ماهایی که اینجاییم یعنی چاقی رو نپذیرفتیم یعنی باور نکردیم که نمیتونیم لاغر بشیم چیزی ته دلمون به نام امید بود که باعث شد این روش رو هم امتحان کنیم، خیلی هامون ممکنه 4 سال درس خوندیم بدون اینکه امیدی باشه تا کار بگیریم ولی خوندیم بعضی ها فوق لیسانسشم گرفتیم، خب برای این روش انقدر اما و اگر بیاریم، دیگه سخت تر از چند سال درس خوندن و سر کلاس رفتن تو سرما و گرما که نیست، چرا انقدر توانمندی های خودمونو دست کم گرفتیم که فکر میکنیم توانایی لاغر شدن نداریم، ما کارای خیلی سخت تر ازین و انجام دادیم لاغری که در برابرش اصلا عددی نیست، این توانمندی در وجود همه انسانها هست فقط ماهایی که آمادگیشو داشتیم زودتر از بقیه هدایت شدیم به این سایت
بچه ها، سال جدید نزدیکه کل زمین و هرچیزی که در اونه نو میشه تمام درختها گیاهان خود زمین، چرا ما نو نشیم؟ چرا ذهن ما نو نشه؟ دیگه واقعا وقتش نیست اون ذهن قدیمی رو بندازیم دور و یکی جدید جاش بزاریم، همونیکه کلی برامون آرامش بیاره، سلامتی بیاره زیبایی بیاره جسم زیبا بیاره زنذگی زیبا بیاره، پاشین پاشیم ههمون یه کاری برای خودمون که با ارزش ترین فرد زندگیمون هستیم بکنیم، خوشحالش کنیم راضیش کنیم و لذت عزت نفس و تجربه کنیم
به خودمون و به همدیگه تعهد بدیم با اشتیاق بیشتری از امروز ادامه میدیم و به هم کمک کنیم تا به آرزومون برسیم، از تجربیاتمون بگیم از تغییراتمون در خوردن در افکارمون، از نحوه برخوردمون با مواد غذایی از نحوه انجام تمرینات تا این مسیر با لذت بیشتری طی بشه
روزتون بخیر
سلام استاد من یه داستانی برای باور توانایی خودم ساختم که برای شمام میگم
من یه تیمسار جنگی خیلی مقتد و قوی هستم که در حال مبارزه با یه غولم هربار میرم باهاش میجنگم با تمام توان خودم (روشهای غلط گذشته)این غوله زخمی میشه ناتوان میشه ولی بعد یه مدت قویتر برمیگرده یه روز رفتم محل زندگی اون و خودمو یه بررسی کردم دیدم یه رودخونه هست از آب حیات آقا غوله چند تا سد گذاشته روش (موانع لاغری)و اون آب به جایی که برای من بیاد برای آقا غوله میره به همین خاطر من فکر میکردم ناتوانم نمیتونم شکستش بدم حالا راه حلو پیدا کردم با تمام توانم سد ها را برداشتم آب اومد سمت من حالا غوله ضعیف و بیچاره شده و من پیروز و متناسب
سلااام
من این فایل رو خیلی دوست دارم و بار ها گوشش دادم.
اولین حرفایی که زدید درباره ی این بود که خودمون رو باور داشته باششیم وبدونیم که این مسیر برای همست . فقط برای کسایی نیست که خاصن یا یه چیزی دارن که ما نداریم . بلکه این مسیر برای تمام افراد دنیا جوابگوئه ، یادمه استاد توی یه فایلی گفتن اگه این فایل ها رو برای یه سنگ که قصد لاغر شدن داشته باشه بزاریم ، سنگه لاغر میشه دیگه چه برسه به اینکه ما آدمای آگاه که به این سایت هدایت شدیم و یا هر کس دیگه ای که از این گفته ها استفاده میکنه.
این اولین چیز ؛ اینکه این سایت کامله و همه میتونن ازش نتیجه بگیرن اما قدم بعدی و مهم ترین قدم اینه که ما به خودمون ایمان داشته باشیم یعنی ما بدونیم این راه درسته و یه بار امتحانش کنیم . فقط هم در این صورته که ذهن ناخودآگاه اجازه میده ما لاغر بشیم زمانی که بدونیم ما توانایی تبدیل شدن به یک آدم متناسب رو داریم.اگه اینو نپذیریم همه چیز تمومه ، اصلا توی این راه قدم نمیزاریم که بخوایم ازش نتیجه بگیریم یا اگه قدم بزاریم موندگار نمیشیم چون ذهن برتر ما میدونه که این راه درسته ولی ذهن ناخودآگاه ما که ما بهش یاد دادیم مدام قضاوت کنه ، نمیزاره به راهمون ادامه بدیم همش ما رو قضاوت میکنه و حتی اگه یه بار کوتاهی کردیم و یا نتیجه نگرفتیم و منحرف شدیم میگه دیدی بهت گفتم تو لاغر بشو نیستی . این خیلی مهمه که مادر این مسیر ناخودآگاهمون رو قانع کنیم ما لیاقت لاغر شدن رو داریم. ما خیلی کار های سخت دیگه کردیم ، خیلی هاش برای دیگران بوده ما حتی اذیت میشیدم اما انجامش میدادیم با وجود تمام موانع و سختی ها اما چرا به لاغری که میرسه ما احساس میکنیم بی اراده ترین فرد روی زمینیم؟ چون به ذهنمون آموزشش دادیم . ذهنمون یاد گرفته توی لاغری تنبل باشه ولی توی خیلی چیزای دیگه خوبه خب اگه ما واقعا آدم ناتوانی باشیم هیچ کاری رو نمیتونیم انجام بدیم نه اینکه یه سری کارار رو به بهترین شکل انجام بدیم و یه سری چیزا رو ایمان داشته باشیم که من توشون خوب نیستم و براشون ساخته نشدم . مثل سپهر که داداش کوچیکمه و همیشه میگه من حال ندارم آب بیارم و به ما اگه توی آشپزخونه باشیم میگه آب بیاریم براش و وقتی ما بهش میگم خودت پاشو بیار و کاراتو خودت انجام بده عصبانی میشه و میاد توی آشپز خونه به ما لقد میزنه یا ادا درمیاره بعد میره دوباره سر جاش میشینه ، خب اگه سپهر واقعا حال نداشت که کلا پا نمیشد بیاد یه دور تو آشپزخونه که به ما لگد بزنه و بعد دوباره بره سر جاش این واقعا مصداق خیلی از آدمای چاقه که تا پای سخت ترین کارا میرن ولی از همون مسیر نمیرن توی جاده ی لاغری هم یه قدم بزنن!
لاغری واقعا سخت نیست. اصلا کار سختی نیست درسته خودم کامل به این جمله باور پیدا نکردم ولی مطمعنم که کار سختی نیست مثلا خیلی از بازیگری هستن که برای نقششون توی یه مدت خیلی کوتاه کلی وزن کم میکنن حالا درسته اونا شرایطشون با ما یکی نیست ولی بدن بدنه اگه قرار باشه یه انسان توانایی لاغر شدن رو داشته باشه پس بقیه ی انسان هام میتون چون ما همه از یه منشا هستیم و خلقت هممون شبیه به همه اگه یه موجود فضایی میومد و به ما میگفت لاغر شدن آسونه و بعد با یه بشکن لاغر میشد ، ما حق داشتیم به حرفش شک کنیم چون اون مثل ما نیست اما استاد که از راه درستش لاغر شدن مثل تموم ماست ، اگه آدمیزاد به یه چیزی معتقد بشه و در راهش تلاش کنه قطعا توی اون مورد پیشرفت میکنه حالا اگه ما معتقد باشیم توی لاغری ناتوانیم و هر بار برای اثبات این باور دنبال دلیل بگردیم قطعا همینطوره که ما میگیم اگه بگیم نمیشه ، خب نمیشه و کسایی تونستن لاغر بشن که یه بار برای خودشون مشخص کردن که تو میخوای یا نمیخوای؟ واقعا عاشق لاغری هستی ؟ اونقدری که یک شبه تمام باورهات دگرگون بشه و فکر کنی میتونی لاغر بشی؟
لاغری هم کار پیچیده ای نیست درست مثل یاد گرفتن یه ورزش جدید ، یه زبان جدید ، یه روش جدید برای پختن یه غذای تکراری؛ اصلا از کجا معلوم شاید ما یه بار اون غذا رو طور دیگه ای پختیم و عاشق اون مزه ی جدیدش شدیم پس لاغری هم ارزش داره که یه بار از راه جدید امتحانش کنیم شاید واقعا همین درست ترین و مطمعنا راحت ترینش بود . همه چاقایی که میگن ما نمیخوایم لاغر بشیم دروغ میگن من خودم با یکیشون از نزدیک در ارتباط بودم و سر کلاسمون وقتی داشتیم مدیتیشن میکردیم استادمون گفت خودتون رو رها و آزاد کنید و در بهترین شکل خودتونو ببینید و بعد از تموم شدن مدیتیشن اون خانمه گفت که من خودمو لاغر و زیبا توی یه لباس سفید خشگل دیدم خب این یعنی هر بار میگه من نمیخوام لاغر شم دروغ میگه و داره خود برترش رو سرکوب میکنه چون زمانی که حرف از رهایی شده بود خودشو لاغر دیده این یعنی چاقا همشون اسیرن ، همشون از خودشون راضی نیستن و خودشون رو دوست ندارن و رهایی رو توی لاغری میبینن اما همه ی اونا جرئت تغییر رو ندارن .
خدایا شکرت
ممنونم استاد عزیزم برای تموم این آگاهی هایی که هیچ جای دنیا انقدر قشنگ توضیحشون وجود نداره
روز ۵۹ تکرار
مراحل لاغر شدن را بیاموزید
سلام و درود به همسیری های بزرگوار و استاد گرامی ،خدارو شکر میکنم برای دیدن یک روز دیگه و خلق لحظات جدید
چقدر خوشحالم و سپاسگذارم که هدایت شدم به مسیرهای متفاوت ، اینکه متفاوت تر از گذشته ی خودم فکر کنم ،احساس کنم و عمل کنم ،شاید به هر کسی بگی من دارم لاغر شدنو آموزش میبینم تعجب کنه و بپرسه مگه لاغر شدن آموزشیه ؟ اونها هم مثل خود من که قبلا نظرم این بود که لاغر شدن به نخوردنه ، عقیده دارن که برای لاغر شدن باید نخورد و سخت ورزش کرد ولی انتظارات جدید من دیگه حرف های سابق رو بمن نمیگه و اتفاقا میگه برای رسیدن به هر خواسته ای کافیه برنامه اونو تو مغزت دانلود کنی تا براحتی بهش برسی
باور کردن لاغری خودش یه پروسه قبل از شروع لاغر شدنه ،افرادی که سالها تلاش کردند،رنج بردن،ورزش های سخت انجام دادن و به سختی لاغر شدن اونم بصورت موقتی ، احساس ناتوانی و شکست هاییکه در اون مسیرها تجربه کردن در اونها حس و باور نشدن و نتوانستن رو بوجود آورده
و تصور میکنن برای لاغر شدن اگر درد نکشن یعنی اون راه درست نیست و لاغر نمیشن در واقع فکر میکنن راه پر پیچ و خمیو باید برن تا شاید یکمی نتیجه بگیرن اونم با کلی ترس و نخوردن
پس اولین قدم برداشتن اون باور ناتوانیه و ایجاد احساس شایستگی و لیاقت لاغر شدن که در طول همون مسیرهای چاقی ، حس شایستگی از این افراد کم و کمتر شده و تصور کردن که حقشون نیست لاغر باشن ،انگار خدا نشسته بود یه عده رو جدا کنه بفرسته تو دسته چاقها یه دسته هم تو گروه لاغرها و خوشبخت ها
همون احساس جداییه و عدم تعلق به جامعه و مردم کلی خسارت به افراد چاق وارد کرده ،وقتی طرف خودشو لایق لاغر شدن نمیدونست ،یواش یواش از افراد متناسب بدش اومد و ازشون فاصله گرفت و بعد از اون عزت نفسش هم تخریب شد
تجمیع تمام احساسات بد شد حس بی ارزشی ،کم بودن، دوست نداشتنی بودن،تصویر ناخوبی از خود، دوری از خود و دیگران ،بی اعتمادبنفس بودن ،زشت بودن ووو
حالا فرد چاق میخواد لاغر بشه ،اینهمه حس های بدشو چکار کنه ؟ در تمام روش های قدیمی و منسوخ شده ،شخص چاق له له لاغریو میزده لاغر هم میشده ولی وجودش گلوله ترس و وحشت چاق شدن مجدد بوده، موقع نهار و شام که غمگین بوده، لذتی نمیبرده از خودش و لحظاتش ،خودشو آدم خوبی نمیدیده ووو
آخه اون لاغر شدنه چه لذتی داشته بجز ضبط یه عالمه مموری و خاطره ناراحت کننده که همیشه همراهش خواهد بود
و الان که اینجا هستیم اول باید بپذیریم ما افراد خاصی هستیم که دوران بد و دردآلودی رو رد کردیم و پر از مموری نشدن ها هستیم ،خب حالا باید در کنار خودمون و حامی خودمون باشیم و به هر مانعی برخورد کردیم ،آگاهانه با ناتوانی هامون روبرو بشیم و نقاط ضعف خودمونو به نقاط قوت تبدیل کنیم
و هر جایی لازم بود آموزش ببینیم ،تمرین کنیم ،شخصیت قدرتمند و توانمند خودمونو آزاد کنیم تا بیاد به کمکمون و شخصیت قربانی رو از بین ببریم که فقط حرف های ناامیدی میزنه و باعث میشه انرژی های ناتوانی در ما ایجاد بشه
حالا متوجه شدیم که ما درون قدرتمندی هم داریم که میتونه مارو ببره بسمت لاغر شدن ،ما در قبل هم ثابت کردیم که توانایی انجام رژیم های سخت رو داریم پس میتونیم از اون نیرو بسمت لاغر شدن هم استفاده کنیم ،فقط نیازه که از پیش نویس های ناخوداگاه بیاییم بیرون و محو فرمان های مغز قدیممون نشیم
من به خودم افتخار میکنم که از ۱۰ سالگی تا الان دارم برای لاغر شدنم تلاش میکنم ،هر چند که مسیرهام اشتباه بوده ،خب اون زمانها همون راه ها وجود داشت که همه میرفتن و لاغری با ذهنی کشف نشده بود و استمرارم ستودنی بوده و این نشان دهنده توانایی،قدرت و خاص بودنه منه که تونستم برای خواستم سالها تلاش کنم ،خیلی ها همراه من اومدن ولی دوام نیاوردن و برگشتن ،همونجوری که اونجاها توانمندانه تونستم ادامه بدم الان هم میتونم که لاغر بشم اونم براحتی نه با سختی فقط کافیه خودمو باور کنم
پس برای اومدن تو مسیر لاغری با ذهن باید مهیا بشیم و برچسب های منفی و ناتوانی رو از خودمون برداریم و به خودمون صفات شخصیتی مثبت بدیم که آره منم میتونم لاغر بشم همونجوری که تونستم چاق بشم ،میتونم لاغر بشم همونجوری که ۳۰ سال برای لاغری تلاش کردم و نشانش اینه که هنوزم دارم تلاش میکنم
من میتونم لاغر بشم چونکه تا حالا کارهای خیلی بزرگیو انجام دادم ،من همونی ام که ۴ سال مرتب کلاس زبان میرفتم ،من همونی م که ۸ سال کلاس بدمینتون و چندین تا کلاس های مختلفو با هم میرفتم و یادآوری موفقیت هامون به خودباوری هامون کمک میکنه
تا اینجای کامنتمو صبح نوشتم ،امروز مادرم اقوام خودشو دعوت کرده بود و تا الان که ۱۰ شبه تعداد زیادیشون رفتن و منم ترجیح دادم بقیه کامنتمو بنویسم و فایلمو گوش کنم
امروز یه روز و شب بسیار پر تجربه ای بود برای من ،انقدر حرف های مخالف آموزش هامو شنیدم که حالم یجوری شده بود،از هر دری صحبت شد که من دوست نداشتم ،قبلا خیلی مخالفت میکردم و با آدم ها میجنگیدم ولی الان فقط نگاه میکردم و سر خودمو گرم کامنت خوندن میکردم
اولا که ۲ تا از خانم هاییکه اول اومدن منزلمون ،بمن گفتن فریده تو چقدر لاغر شدی و منم تشکر کردم و گفتم درستش همینه که لاغر بشم
بعد ازم پرسیدن چه رژیمی گرفتی؟ هر چند عید امسال که منو دیدن بهشون گفتم که با دوره های ذهنی دارم لاغر میشم ولی انگار یادشون رفته بود یا باورشون نمیشد که من هنوزم اون مسیرو ادامه میدم
ازم پرسیدن فقط با فکر کردن داری لاغر میشی؟ گفتم نه تو دوره هستم ،یجوری نگاهم میکردن که انگار دارم خواب تعریف میکنم و اونها فقط نگاهم میکردن
خلاصه یه چند ساعتی حرف لاغر شدن و چاقی بود، انقدر با هیجان از مدل های مختلف رژیم های جدیدشون تعریف میکردن و عده ای شون مخالفت میکردن و عده ای موافق بودن، نظر منو در مورد رژیم کتو پرسیدن که من گفتم من اطلاعی ندارم و نیازی هم به اطلاعات رژیم ها ندارم
امروز متوجه شدم که آدم ها هنوز هم درگیر چی بخورم چی نخورم ها هستن ، یکیشون میگفت من اینو نمیخورم رژیمم ،یکیشون تازه عمل جراحی شکم ،باسن کرده بود و نگران چاقتر شدنش بود ولی موقع برداشتن شیرینی ۲ تا با هم برداشت و حین خوردن مدام نگران بود
یکی از مهمان ها توصیه اکید داشت به پیاده روی کردن و مصرانه میگفت فقط پیاده روی درمان چاقیه و بقیه هم تاییدش میکردن، یکیشون میگفت دخترم با رژیم خیلی لاغر شده بود ۱۵ روز هم که مریض بود خیلی لاغرتر شد ولی وقتی بیماریش خوب شد دوباره چاق شد و انقدر عقاید مختلف از اونها شنیدم ، هر چند همون لحظه به خودم گفتم فریده تو خودتم یکی از همین ها بودی تا ۲ سال پیش ،خب آدم ها هم حق دارن که با باورهاشون زندگی کنن
امروز وقتی میخواستن یه عصرونه با کره درست کنن و من اعلام کردم که کره دوست ندارم و هرگز نخوردم و نخواهم خورد ، یکیشون اعتراض کرد و گفت یعنی چی کره نمیخوری تو باید عادت کنی که هر چیزی بود بخوری ،منم یدفعه یاد دوران کودکیم افتادم که مادرم مدام بهم میگفت فریده باید همه چیز بخوره ولی من قاطعانه گفتم این عصرونه رو نمیخورم بدلیل اینکه از کره خوشم نمیاد
امروز باز هم از خودم ،افکارم و عملکردهام راضی بودم و خوشحال از اینکه در مسیر درست هستم که نه دیگه از خوردن میترسم نه از چاقتر شدن و هیچ نگرانی نسبت به خوردن ندارم و با آرامش با خودم در صلحم با بدنم در صلحم و خدارو شکر میکنم
و جالبه اطرافیان من همگی میدونن که من در دوره های لاغری با ذهن هستم ولی اصلا کششی به این راه ندارن با اینکه منو میبینن که چقدر راحت دارم زندگی میکنم و لاغر میشم ولی انگار ذهن و بدنشون عادت کرده به رژیم ، نگرانی و رنج بردن و اگر درد نکشن باور نمیکنن که میتونن لاغر بشن
من به عنوان هنرجویی که ۲ ساله در هر ۴ دوره ه لاغری با ذهن ( مقدماتی ،پاکسازی، پیشرفته و روانشناس لاغری ) هستم و همینطور دوره ۱۰۰ گام و ۹۰ درصد فایلهای رایگان سایتو خوندم و گوش دادم ، میتونم این اجازه رو به خودم بدم که در مورد آموزش های این سایت صحبت کنم ،اعتراف میکنم که سایت تناسب فکری یکی از سایت های برتره در این زمینه حتی قویتر و زیباتر از بعضی سایتهای مشابهه
مطالبش که بینظیره و من اعلام میکنم دنیای منو دگرگون کرد ،منو از قعر نابودی نجات داد ،منو به زندگی امیدوار کرد و الان با اقتدار و قدرت میتونم صحبت کنم از توانمندی هام بگم، بگم که ۲ سال پیش انتخاب کردم به هدایت خداوند جواب بله بدم و شجاعانه پای هدفم باز هم بایستم و ایستادم
و خدارو شکر با استمرارم هر روز احساس میکنم کوله بارهای گذشتم داره ذره ذره سبکتر میشه و من سبکتر به مسیرم ادامه میدم
کوله بار سنگینی که سالهای طولانی حمل کردم ،خب اشکالی نداره نااگاه بودم میپذیرم و برای ساختن خودی جدید تلاش میکنم و خودمو تحسین میکنم که بابا فریده تو دیگه چه جواهری هستی که انقدر پشت خودت وایسادی و کوتاه نمیایی
آخه کی میتونه از ۱۰ سالگی تا ۴۶ سالگیش برای لاغر شدن تلاش کنه و کوتاه نیاد ، خب این من ، تشویق نداره ؟ نوازش نداره ؟
من دارم تمام خود قدیمم رو نمیشنوم و خود جدیدی میسازم که ۳۶۰ درجه مخالف خود قدیممه ، دارم تلاش میکنم صداهای قدیمی رو نشنوم بجاش صدای آموزش هارو در گوش و جانم بلند کردم وقتی با موقعیتی یا شرایطی یا حرفی روبرو میشم فکر میکنم ،میگم وایسا فریده ،ببینم استاد برای مواجه شدن با این موقعیت ها چی بهم آموزش داده؟
و متوجه میشم که یواش یواش در جنگ درونی افکار قدیم و جدیدم، افکار جدیدم برنده میشن ،این یعنی کفه ترازوی لاغری من خدارو شکر داره سنگین تر میشه که هر کدوم از ما زمان های مشخص خودشو میبره ،بنظر ذهنم که همش دوست داره تو گوش من وراجی کنه ، میگه تو داری دیر لاغر میشی ولی من بهش میگم لطفا تو خفه شو که هر چی میکشم از دست تو میکشم
مگه من تو ۲ سال چاق شدم ؟ یا مگه من فقط ۲ سال چاق بودم ؟ من ۴۶ ساله که چاقم ،اینارو نمیگم که اجازه چاق بودن به خودم بدم ،اینارو میگم که بفهمم یکمی به خودم وقت بدم تا با زایش جدیدش خو بگیره و عادت کنه تا نترسه و ادامه بده
منکه راضی م از انتخابم و خدارو هزاران بار شکر میکنم که همه چیز عالیه و من در مسیر سعادت و تناسب هستم ،عجله ندارم ،دارم زندگیمو میکنم و لاغر میشم و کیف میکنم ،اگر فایل گوش نکنم چکار کنم ؟ بشینم به ناخواسته هام فکر کنم ؟ خب الان، هم دارم آموزش میبینم ، هم لاغر میشم ،خدارو شکر دوره هارو که دارم، منم دارم تو آگاهی ها شنا میکنم و لذت میبرم ،حق انتخاب دارم که هر روز کجای سایت باشم ،هر چی دوست دارم میخورم ،دیگه چی از خدا میخوام ؟
فقط میتونم بگم خدایا شکرت
سلام
من یاد گرفتم تو این مسیر شاد باشم خودم قبول کنم قبول کنم ک چاقم ولی مقصر چاقیم خودم هستم
و خودم مسئولیت لاغریم رو ب عهده گرفتم
من از وقتی تو این مسیرم زندگی زیبا میبینم
من باور دارم و ایمان دادم ک لاغری در من هس فقط باید تصویرها و فرمولهای و افکارم عوض شن
منی ک انسان توانمندم اشرف مخلوقاتم تا حالا از راههای سختم لاغرشدم و مطمئنم ک توانایی لاغری در من دردرون من هس ما ادمها چیزی از خودمون نداریم خدا همه چیز ب من دادمن لاغری دارم در درونم وفقط ازش عبور کردم و میخوام ک دوباره برگردم
خدا هرگز دیر نمیکنه من همیشه حسش میکنم یجاهایی واقعا درکش کردم
الانم مطمئنم ک میشه واین اگاهی از طرف خداست برای من
من لاغر میشم مطمئنم
وقتی ادمهای اطرافم میبنم و حرف میزنن میببنم ک چقدر درکم رفته بالا چقدر حرفهاشونو نمیشنوم چقدر حرفهاشون مسخرس یا بیهودس
من خواستم زندگی کنم و خدا منو اینجا اورد این سابت خود بهشته خود زندگیه چیزی ک همیشه دنبالش بودم همیشه میگفتم خدا من با بقیه فرق دارم پرا منو خلق کردی ولی الان از خدای خودم ممنونم ک منو خلق کرد تا لذت ببرم از نعمتهاش از دنیاش از خودش
از خودم
من لاغری رو دارم چیزی جدا از من نیس
سلام دوستان شجاع در مسیر لاغری
مراحل لاغری را باید یاد بگیریم .
همه ی افراد چاق بسیار شجاع هستند چرا که سالها در تلاش بودند تا از روشهای مختلفی به تناسب اندام برسند و با اینکه نتیجه ماندگار نبوده است دست از تلاش بر نداشتند و بیخیال نشدند که بگویند دیگه کاری نمیشه کرد و هم اکنون در مسیر لاغری با ذهن هستند .
لاغری مقصد ماست و برای رسیدن به هدف ابزار و وسایلی لازم داریم و مهمترین ابزار برای رسیدن به مقصد لاغری خودباوری و احساس توانمندی است .
باور کردن توانمندی خود برای لاغری می تواند به یکباره مراحل تغییر جسم را ایجاد کند و البته افرادی که این توانمندی را در خود ایجاد نکردند و باور نکردند که می توانند به آسونی و برای همیشه لاغر بشوند البته با یک مانع لاغری قوی در ذهنشان روبرو هستند .
احساس توانمندی یعنی موفقیت در هرکاری تمام افراد چاق در خیلی از کارهای روزمره و یا حتی کارهای شاخصی در زندگی موفق شده اند ولی در موضوع لاغری چون بارها اقدام کردند و شکست خوردند ناتوان هستند مثال فردی که در آلاسکا مشغول تحصیل هست یا دوستانی که مدرک تحصیلی سطح بالایی دارند اما در موضوع لاغر شدن احساس ناتوانی دارند .و این فقط یک تفکره!… نباید تمام بار شکست از روشهای قبلی را در این مسیر قرار داد و میشه احساس توانمندی کرد از اینکه من بارها روشهای مختلفی را امتحان کردم و مطمئن شدم راه صحیح لاغری نبودند والآن می خوام این روش متفاوت که کاملا ذهنی و درونی هست را امتحان کنم …و شروع می کنم ببینم چی میشه و اصلا نباید پیش داوری کرد و شک و تردید کرد که یعنی با فکر کردن میشه !؟…تمام کارهای روزمره ما با فکر کردنه در واقع بدون فکر کردن هیچ کاری نمیشه انجام داد حالا وقتی متولد شدی یک سری کارها به ذهنت به صورت اتوماتیک سپرده شده بوده مثل ضربان قلب یا پروسه هضم و جذب و دفع یا پلک زدن اما تا یک مرحله ای بوده وبعد آموزشها از پیرامون باعث یادگیری ما شده مثلا راه رفتن فابریک مغز ما هست ولی برای دونده شدن باید آموزش دید و یا قلمو به دست گرفتن فابریک مغزه اما برای نقاش شدن باید آموزش دید و اینها ترکیبی هستند .
ما اصولا خدمات خیلی دقیق و منظمی به دیگران ارائه می دهیم اما برای خدمات دادن به خودمون ناتوان هستیم چون تمام برچسبهایی که خانواده و جامعه و معلمین و …از کودکی به ما زدند که تو بی عرضه ای و ناتوانی و بدبختی و نمی توانی و غیره را با خود حمل می کنیم ولی اینها فقط برچسب هستند که ما باید از خود جدا کنیم البته اون افراد خودشون هم سرخورده بودند و این روند داره به صورت عادتی در جامعه بشری گسترش پیدا می کنه اما من بیام تمام موفقیتهامو حتی مسواک زدن روزانه یا دوش گرفتنم را جز موفقیتهای خود به حساب بیاورم و خودمو تشویق کنم و به خودم تبریک بگم و این در حالیست که افرادی را دیده ایم که حتی مقید به مسواک زدن روزانه نیستند و متوجه می شوم که من در کارهای بیشماری موفق هستم و این احساس توانمندی را در خودم تقویت کنم و این یعنی عزت نفس یعنی من می خواهم و می توانم و می شود🌱💪💪و آماده بشم برای سفر به سرزمین لاغرها با قدرت با احساس خوب با انگیزه و اشتیاق و باور به اینکه نتیجه عالی و حتمی میگیرم
مراحل چاقی🍃🍃🍃
از طریق آموزشهای چاقی تصویر ذهنی چاق در ذهنمون صورت می گیره و بنابرتصویر ایجاد شده که درخواست ما برای ذهن تلقی میشه فرمانهای مغزی جدید در روند چاق شدن صادر میشه بنابراین خودبه خودی رفتار ما تغییر می کنه و چاق می شویم .
مثلا در دوران کودکی والدین به ما گفتند غذاتو بخور تا قوی بشی و بزرگ بشی و یا مسابقه برامون گذاشتند هر کی زودتر غذاشو تمام کنه ؟!…این دوواژه برای هر کودکی جذاب هست و البته ذهن را تشویق و ترغیب می کنه برای چاقی .این تصویر در ذهن کودک به وجود میاد و بنابراین تمایل به خوردن بیشتری و بیش از نیاز پیدا می کنه و چاق میشه .
رفتار من بر اساس تصویر ذهنی ام از خودم شکل می گیره نه علاقه ام✨
افراد لاغر و متناسب بسیاری هستند که حجم زیادی از غذا را مصرف می کنند ولی چون تصویر ذهنیشون از خودشون لاغره چاق نمی شوند من هم دوستی دارم بارها شنیدم که گفته من هرچی بخورم چاق نمی شم من همیشه همینم که هستم !…البته رفتار صحیح مورد تأیید ما هست چون افراد لاغری با الگوی مصرف غیر صحیح همیشه در معرض خطر هستند کافیه پزشکی بهشون بگه عوارض این دارو چاقیه و یا فردی که خیلی بهش اعتماد دارند و تصویر ذهنیشون از خودشون تغییر می کنه و روند چاقی براشون شروع میشه
تصویر ذهنی چاق در مغز افراد نقش میبنده و با عوامل بیرونی مثل جراحی و رژیم و ورزش و کرم و دمنوش این تصویر تغییری نمی کنه✨
در واقع فردی که از عوامل بیرونی و محدودیت و منع غذایی برای متناسب شدن استفاده می کنه همچنان تصویر ذهنی چاق داره و هر بار داره از دستورات مغز سرپیچی میکنه مثلا در روز مغز ۲۵بار فرمان چاقی صادر می کنه ولی فرد ۲۰بار سرپیچی می کنه و به کاغذ رژیم و تعهدش نگاه می کنه و در نتیجه داره ۲۰بار به روحش آسیب میرسونه و در این مبارزه ذهن مثل فنر عمل می کنه با هر سرپیچی جمع تر میشه و قدرت بیشتری میگیره تا بعد از مدتی فرصتی پیدا می کنه برای رها شدن و فردی که مثلا طی ۴ما با فشار و دردو رژیم و ورزش ۲۰کیلو اضافه وزن را کم کرده به سرعت در طی یکماه ۲۰کیلو یا بیشتر اضافه وزن پیدا می کنه .
و دستورات مغزی فقط با آموزش ذهنی عوض می شوند .
شاید افرادی باشند که با رژیم سالهاست که متناسب هستند اما این یک شکنجه است یک محدودیت و اسارته …در واقع دختردایی من از دبیرستان رژیم گرفت و الآن ۳۵سالشه و متناسبه و من همیشه فکرم درگیرش می شد که چه جوریاست ماندگار مونده !؟…اما الآن میبینم واقعا در شکنجه است با ترس میخوره دائم صاف بودن شکمش را در آینه چک می کنه و بعد از زایمان از ترس سریع رفت لیزر و البته اون شادابی و سرزندگی را نداره که من در تصویر شگفتی سازان میبینم .
وقتی تمرین نوشتاری را در سایت مینویسیم و نتیجه خودمون را میگیم در واقع برای خودمون شاهد جمع می کنیم و ممکنه نوشته ما به دوستان دیگری انگیزه بده و در واقع دامنه انرژی مثبت گسترش پیدا می کنه و از خودمون یه رد پای قشنگ به جا می زاریم و من به خاطر همین و البته لطف خداوند و استاد که بارها گفتند من عاشقانه منتظر نوشته هاتون هستم خیلی لذت میبرم در سایت می نویسم .و کاملا رها از زمان و مکان می شوم 😇
فکر کردن به اینکه من چند کیلو اضافه وزن دارم توجه را به اضافه میبره و در واقع قدرت توانایی ما را کم می کنه ما چیکار داریم مگه به وقت چاقی می دونستیم قراره چقدر اضافه پیدا کنیم ما حرکت می کنیم تا اتفاق خود به خودی قشنگ رخ بده برای تناسب اندام ایده آل .
نشونه اینکه در مسیر صحیح هستیم حال خوب داشتنه حس شوق و انگیزه که در واقع از تغییر تصویر ذهنی ما به وجود اومده یعنی در واقع ما هنوز چاقیم اما تصویر ذهنیمون لاغر هست و احساسمون خوب شده و آماده است برای اینکه در جسم ما تغییرات اعمال بشه .
ولی در تمام مدتی که ما چاق بودیم و در تلاش بودیم از روشهای قبلی متناسب بشیم حالمون بد بود اعصاب نداشتیم پرخاشگر بودیم چون تصویر ذهنی همون تصویر چاق بود و با زور هم نمیشه تصویر ذهنی را عوض کرد فقط با آموزش ذهن و تکرار و استمرار .
فردی که به شکم دیگران توجه می کنه و از دیدن شکم بزرگ احساس بدی پیدا می کنه و حتی به اون اشخاص حرف هم میزنه که بابا جمعش کن این چیه !؟بعد از مدتی خودش شکم میاره چرا !؟چون تصویر ذهنی خودش با احساس بدش همراه میشه و ذهن اصل و بدل را تشخیص نمی ده یعنی متوجه نمیشه شما به شخص دیگری گفتی یا خواستی کمک کنی یا دلت سوخته!. ذهن به عنوان درخواست خودتون تلقی می کنه و بعد از مدتی تصویر ذهنی ایجاد شده خلق میشه !….من این تجربه را داشتم و در تله افتادم برای دوروز در جمع چاقها بودم و دائم توجهم رفته بود به شکمهاشون و رفتار خوردنشون و وقتی برگشتم خونه تا مدتها این تصویرها در ذهنم نقش میبست یعنی تو خیابون بین این همه آدم متناسب فقط چشمم می افتاد به اونها که شکم داشتند و خودم هم شکم آوردم …و این در صورتیه که من از این آموزشها خبر داشتم ولی چون اون مدت مسیر را رها کردم این اتفاق افتاد .
کاملا درسته که اوایل تصویر ذهنی متناسب در ذهنت به خوبی ایجاد نمیشه توذهن ما پر از تصویر های چاقی هست و با تخیل و تجسم و اینکارا هم نمیشه نتیجه گرفت و فقط با آموزشهای ذهنی که هرروز تکرار و تمرین می کنیم و استمرار در مدت طولانی این تصویر ذهنی لاغر را کاملا شفاف به وضوح در ذهن ما نقش میبنده البته دیدن تصویر شگفتی سازان به شرط اینکه احساس خوبی در ما ایجاد کنه که ما هم می توانیم بسیار کمک کننده است اما اگر حسرت بخوریم و بگیم خوش به حالشون در واقع یک بار منفی به خودمون می دیم و ناتوانی خود را در برابر چاقیمون بیشتر حس می کنیم و کار خیلی سخت تر میشه …
الآن در این تکرار دوره کمی بهتر دارم درک می کنم که استمرار در مسیر چقدر مهمه و احساس می کنم لاغر شدم البته روزهای اول خیلی لیز می خوردم اما حرف استاد را گوش کردم و فقط ادامه دادم و چقدر این جمله استاد حالمو خوب کرد اگر یک کیلو از اضافه وزنت کم بشه دیگه می افتی رو دور(انگار شیب مسیر داره کم میشه ) و ادامه پیدا می کنه تا هر جایی که بخوای و من تناسبی ایده آل که خداوند برایم صلاح می داند را می خواهم و فقط ادامه می دهم چون لذت میبرم همراهتون هستم 😇🦋✨
الهی حال دلتون عالی باشه و شجاعانه تر به مسیر خلق رویاتون ادامه بدهید و اون وقت قطار تمام آرزوهاتون سر میرسه 🦋✨
به نام خدا
وقت بخیر عزیزان
واقعا ما آدمهای شجاعی هستیم این همه روش استفاده کردیم ولی چون روشها اشتباه بوده نتیجمون ماندگار نشده .با دمنوش و عمل جراحی و این رژیم‌ها و ورزش تصویر ذهنی تغییر نمی کنه برای همین هم در اون مواقع رژیم مغز می گه بخور ولی ما می خوایم نخوریم طبق رژیم این دو تا همسو نیستن همه چی باید ناخوداگاه باشه کم کم با اموزشها تصاویر ذهنی تغییر می کنه و مغز هم بر اساس همون تصاویر ذهنی فرمان صادر می کنه . باید روی این باورهامون خیلی کار کنیم . من حالا نمی دونم چرا چند روزی فکر می کنم صورتم چاق شده نمی دونم حالا هی فکرم و منحرف می کنم اتفاقا امروز رفته بودم سلمونی متوجه شد که من خیلی لاغرتر شدم از قبل امروز بهم گفت . خوشحال شدم منم .همه چی از این فکر و ذهن آدم میاد منم خیلی چیزها و باور نمی کنم از اطرافیان می شنوم از موقعی که با این مسایل آشنا شدم قبل سریع هر کی حرف می زد باورم می شد الان جالبه که حالا به قول شما مثلا دکترها یا اونایی که قبولشون داریم هم الان حرف می زنن به آدم اگه من خوشم نیاد باور نمی کنم واقعا و خیلی هم عالیه آدم باید دیگه الک کنه حرفایی و هم که می خواد بشنوه حالا فلان پرفسور کیک و….
من امروز صبح که بلند شدم الان چند ماهه که سر کار نمی رم و تو خونه ام دیرتر بلند می شم ولی می خوام یواش یواش دوباره صبح زود بلند شم ایشالله برای آدم خوبه . صبح من رفتم یه سری پیاده روی کردم الان یه هفته بود نرفته بودم اینجور نیست مثل اون موقع ها که حتما باید هر روز می رفتم نه هر وقت بخوام می رم قبلا اعصابم بهم می ریخت اگه یه روز نمی تونستم ورزش یا پیاده روی کنم ..
من هم مسیولیت چاقی خودم و پذیرفتم دارم از همون راه که چاق شدم برعکسشو می رم که برسم به لاغری و متناسب شدن نه با سختی بلکه با لذت بردن و زندگی کردن نه محدودیت و عرق ریختن.درست مثل یه فرد متناسب رفتار کردن از مسیر لاغری لذت می برم.
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
ما آدم شجاعی هستیم که هزاران راه رو رفتیم تا بلکه چند کیلویی از وزن خودمون کم کنیم .
ما شجاع هستیم که تمام مسیر ها رو دنبال کردیم .ما شکست خورده نیستیم .
ما تصمیم گرفتیم متناسب بشیم .
هر کسی هر جا قراره بره یک سری وسایل هایی رو باید برای رسیدن به هدفش همراه خودش برداره
مهمترین وسیله برای رسیدن به لاغری داشتن احساس خود باوری هست
اصل رسیدن به هدف: برداشتن برچسب های من نمی توانم و من ناتوانم و من بی عرضه هستم هست
ما تمام کارهای کوچیک و بزرگی که انجام دادیم و خیلی سخت تراز متناسب شدن بود پس خیلی راحت می توانم با لاغری با ذهن متناسب بشوم
من ۴ سال دنبال مدرک کارشناسی حقوق رفتم توی یک شهری که کیلومترها با خانه خودمون فاصله داشت و از نظر آب و هوایی فوق العاده گرم بود طوری که با طی کردن یک مسافت کوتاه از شدت گرما صورتم سرخ می شد و هرکی ازم سوال می کرد از کجا اومدی وقتی جواب بهشون میدادم می گفتن آخه دختر دیوانه بودی شهر خوش آب و هوای خودت رها کردی و اومدی اینجا توی گرما.
برای به لاغری رسیدن نباید احساس ناتوانی نباید بکنیم
با این کار انگیزه می گیریم و لوازم اصلی رسیدن به لاغری احساس توانمندی هست
این همه راه رفتیم و مطمئن شدیم این روش ها به دلیل اینکه هیچ کدام اصولی نبوده و فقط فشار جسمی بوده برای همین نتونستیم لاغر بشیم واین راه اصولی هست و من حتما به لاغری می رسم.
لاغری با ذهن رو شروع کنیم با انگیزه قوی که من می توانم
دلیل اینکه فقط عده کمی لاغر می شوند این نیست که سیستم بدنی افراد با یکدیگر تفاوت دارد بلکه فقط به این دلیل است که تفکر آنها درباره خودشان با هم متفاوت است.
یکم برا خودمون ارزش قائل باشیم من که اینقدر خوب از پس تمام کارهام با نهایت وجدان و احساس کارهای مردم رو رواج می دم و همه رو از خودم راضی کردم پس می تونم برای خودم و جسم خودم هم کاری بکنم
خود باوری و این که من می توانم لاغر بشم مهمترین اصل در متناسب شدنه
ما که برای یه دور همی ها این قدر برنامه ریزی می کردیم و آماده می شدیم
پس الانم باید برای رسیدن به سرزمین لاغر ها باید خودمون رو آماده کنیم با خود باوری .
این همه راه رو رفتیم و نشد اما الان میتونیم
خودمون رو لایق لاغری بدونیم
ترس نداشته باشیم در مسیر لاغری با ذهن هیچ گونه سختی نداره و خیلی راحت به لاغری می رسیم .ما اینقدر قوی هستیم که بخواهیم به هر چیزی بخواهیم برسیم.
ما همه کار هامون با فکر هست و همیشه ذهن ما رو در مسیر رسیدن به تمام کارها یاری می کنه اینقدر ذهن یاری کرده که الان ناخودآگاه ما داریم انجام می دهیم.
تکرار باعث میشه ما ساعت ها کار هامون رو درست و حسابی انجام بدهیم .
از زمانی که به دنیا اومدیم یک سری کارها رو از روز اول پیش فرض بلد بودیم و انجام دادیم مثل ضربان قلب و راه رفتن و … و یک سری کارها رو یاد گرفتیم مثل علم و هنر و …
چاقی هم ازجمله مسائلی بود که ما یاد گرفتیم و اینقدر به ما گفتن برای اینکه فلان کارها رو باید انجام بدی باید بزرگ بشی و قوی باشی و برای اینکه قوی بشی باید غذا بخوری و اینقدر برای ما تکرار کردن و ما بهش فکر کردیم تا اینکه چاق شدیم
ما دوست داشتیم لاغر بشیم اما تصویر ذهنی که در مورد خودمون داشتیم باعث می شد که ما چاق شدیم
افراد لاغر همیشه تصویر ذهنی از خودشون همیشه متناسب شدنه برای همین هیچ وقت چاق نمی شوند
اما نکته مهم اینه که رفتار اشتباه غذایی افراد متناسب هم می تونه با یه مشکل ذهنی و تصویر ذهنی جدید مثل اینکه فلان دارو چاق میکنه یا تیروئید که داری باعث چاقی میشه و… براشون اتفاق بیافته و فاجعه ساز باشه و چاق بشوند .
تصویر های ذهنی جسم ما رو می سازه فقط هم از همین طریق میشه جسم به لاغری رسوند
با فشار جسمی و تصویر سازی چاقی از خود هیچ وقت به لاغری نمی رسیم .
انواع رژیم ها و ورزش ها فقط فشار جسمی برروی ما آورده میشه و رفتار غذایی مون کنترل می کنیم و ذهن ما صد ها بار گفته بخور ولی ما به خاطر پرهیز بودن نخوردیم تحت فشار قرار می گیره تا اینکه یه روز دیگه طاقتمون طاق می شه و کل رژیم ها رو رها می کنیم و به سمت پر خوری حرکت میکنم .
متناسب شدن راه داره باید تصویر ذهنی مون عوض کنیم و در عین لذت و راحتی به اندام دلخواهمون برسیم .
روش صحیح لاغری رو باید درک کنیم و با فکر درست و اعتماد به خود و خودباوری می توان خیلی راحت لاغر بشیم.
لاغر شدن خیلی راحت تره تا چاق شدنه .
چقدر شکنجه شدیم به خاطر غذا نخوردن ها چقدر طعنه شدیم و چقدر لباس ها که نخریدیم و چقدر روزها با غم و غصه سپری کردیم .
اما لاغری سلامت میشیم و حال مون خوب میشه و احوال مون بهتر و بهتر میشه و جسممون راحت متناسب میشه
لاغر شدن آسانترین کار دنیاست
احساس خودم از لاغری چقدر دلچسبه
من با تناسب فکری دیدم در مورد خیلی چیز ها عوض شد
تا قبل از آشنایی با سایت فکر میکردم این دیگه سرنوشتم هست چاق باشم و به تبع این باور خودم رو از خیلی نعمت ها محروم می دیدم و می گفتم این نعمت ها نصیب ما نمی شه و کلی از این بابت ناراحت بودم
اما وقتی با سایت تناسب فکری آشنا شدم فهمیدم فقط باورهای ذهنی اشتباه من رو به چاقی رسونده و خیلی راحت میشه باورهای صحیح لاغری رو جایگزین باورهای اشتباه کرد و اینکه من لایق بهترین ها هستم و الان با تغییر باورهام کلی حالم خوب شده و چقدر سایز کم کردم و هر روز به این کم شدن داره اضاف میشه و چقدر روحیه ام بالا رفته و اعتماد به نفس فوق العاده ای دارم و چقدر به خودم و توانایی هام ایمان آوردم و خیلی راحت کارهام با حال خوش انجام می شه و چقدر روح و روانم در آرامش قرار گرفته
اصلا دنیا م زیر و رو شد و حال خوش نصیبم شد .
گاهی یه جرقه لازمه تا به خودت بیای و از همه لحاظ رشد کنی و از زندگی لذت ببری . آشنایی با لاغری با ذهن دقیقا همون جرقه زندگی من هست .
سلام به همه دوستان همراه! همه افراد چاق آرزوی لاغر شدن دارند اما فقط عده کمی به رویای خودشان دست پیدا می کنند. علت آن در تفاوت جسم این افراد نیست، بلکه به دلیل تفاوت در ذهن و افکار آنهاست. همه ما برای چاقی مان دلایل زیادی داریم که هیچ کدام از آنها واقعی نیست و به راحتی می توان همه آن دلایل را رد کرد.
هر چیزی که الان هستیم به باورهای ما ربط دارد و هر چیزی که باور کنیم در انجام دادن آن توانا هستیم را به راحتی انجام خواهیم داد. برعکس هر کاری را برای خودمان سخت و غیر ممکن در نظر بگیریم، حتی اگر ساده ترین کار دنیا هم باشد، نمیتوانیم آن را انجام بدهیم. همه ما مهارت های زیادی را در طول زندگیمان آموزش دیده ایم و با تکرار و استفاده از آنها، الان در آن مهارت‌ها استاد شده ایم، بنابراین ذهن ما قابلیت یادگیری هر چیزی را دارد و لاغری هم آموختنی است.
شرایط آموزش هم به این صورت است که همیشه اول اصول پایه را یاد می‌دهند، بعد که کاملا الفبای هر مهارتی را یاد گرفتیم، آموزش های سطح بالاتر، تا کلا مرحله آموزش تمام میشود و برای تثبیت اطلاعات و قدرتمندتر شدن نیاز به تمرین و تکرار های مداوم داریم.
کسی که می‌خواهد ساز گیتار را یاد بگیرد از الفبای موسیقی و نت خوانی و اصول دست گرفتن گیتار و شناسایی سیم های آن شروع میکند اما اطلاعات تئوری بالاخره تمام می شود و کسی می تواند آهنگ بنوازد که به صورت عملی آموخته هایش را روی گیتار پیاده کنند و با تمرین کردن و ساز زدن مداوم، به یک گیتاریست تبدیل گردد.
پس قبل از یادگیری هر مهارتی باید ابتدا باور کنیم می توانیم آن را یاد بگیریم. اینجا بحث لاغری است بنابراین باید باور کنیم که می توانیم لاغر شویم و قدرت لاغر شدن را داریم و این حق طبیعی ماست که به اشتباه آن را از دست دادیم و حالا می خواهیم آن را باز پس بگیریم. فقط کافی است که جرقه لاغری را در جنگل چاقی ذهنمان بیندازیم تا کل باور چاقی مان را نابود کند. بهترین کاری که میتوانیم برای خودمان انجام بدهیم این است که به چاقی و وضعیت فعلی بدنمان توجه نکنیم. این خودش یک مانع بزرگ در مسیر لاغر شدنمان است. ذهن دائم به ما می‌گوید :خودت را ببین، هیچ فرقی نکردی، این همه چربی آب شدنی نیست، پس کی قراره است نتیجه بگیری و سیل این افکار را به سمت ما روانه می کند که همین باعث ناامیدی و سست شدنمان در ادامه مسیر میشود.
با آموزش لاغری اول احساس لیاقت و خودباوری را در خودمان ایجاد می کنیم و وقتی خودمان را مستحق لاغری یا هر چیز دیگری بدانیم، دیگر دستیابی به آن برایمان کاری ندارد.
با هر تمرین یک گام به مقصد نزدیک تر می شویم و به زودی چیزی که سالها آرزویمان بوده است را به آغوش می دهیم. ما آدمهای ناتوانی نیستیم. تا حالا از پس موانع زیادی در زندگیمان برآمده ایم و اینقدر شجاعت داریم که با وجود همه ناکامی ها در لاغر شدن، هنوز دست از رویاهایمان بر نداشته ایم. پس باید تصورمان را از خودمان تغییر بدهیم. باید همه روش هایی که تاکنون انجام داده ایم را فراموش کنیم و به این روش جدید ایمان داشته باشیم.
نباید کوله بار ناکامی‌هایمان را به دوش بکشیم و با ناامیدی به این مسیر نگاه کنیم. با باور اینکه قبلاً نشده، پس الان هم نمیشود، شروع نکنیم.
چطور زمانی که برای بقیه کاری انجام می‌دهیم سعی میکنیم آن را به بهترین حالت انجام بدهیم اما به خودمان که می رسد به اهمیت می‌شویم!؟ پس اول برای خودمان احترام قائل باشیم و بهترینها را برای خودمان بخواهیم و رضایت خودمان را جلب کنیم. آماده سفر لاغری بشویم و هنوز راهی را شروع نکرده در مورد نتیجه آن حرف نزنیم. سعی نکنیم در برابر لاغری مقاومت کنیم و ترس هایمان را که ناشی از روشهای قبلی بوده، دور بریزیم.
به طور کلی برای هر سفری باید یک سری لوازم از قبل آماده کنیم برای سفر لاغری باید اول از همه خودباوری را در کوله بارمان بگذاریم و به خودمان ایمان داشته باشیم که می توانیم.
سپس باید برچسبهایی که خودمان یا دیگران به ما زده اند که باز هم اشاره به ضعف و ناتوانی ما دارد را با ایجاد حس توانایی به خودمان، حذف کنیم. احساس توانایی وقتی در ما ایجاد میشود که ما به کارهایی که تاکنون با موفقیت انجام داده ایم نگاه کنیم و بدانیم که باز هم میتوانیم از پس هر کاری برآییم.
ممکن است در این روش شیطان ذهنی بخواهد ما را گول بزند که مگر میشود با فکر کردن لاغر شد؟ در جواب باید بگویم مگر کاری است که ما بدون فکر کردن انجام بدهیم؟ یک سری کارها را چون تازه یاد میگیریم زمان بیشتری برایشان می‌گذاریم و بیشتر به آنها فکر میکنیم، اما یک سری کارها به صورت عادت در آمده و نیازی به فکر کردن آگاهانه ندارد، ولی برای همانها هم از قبل فکر می کنیم.
بخشی از فعالیت‌های مغز به صورت پیش فرض است، مثل نفس کشیدن و انجام فعالیت‌های طبیعی بدن، ولی اکثر فعالیت‌های آن به صورت آموزشی است. می توان برای آن یک تصویر ذهنی بسازیم و با تغییر رفتاری که در ما ایجاد میکند مثلاً با تغییر در میزان غذا خوردنمان، اگر تصویر چاقی ثبت کرده باشیم، ما را به چاقی می رساند. پس نیازی نیست دنبال روشهای رنج‌آور باشیم فقط باید تصویر ذهنی مان را عوض کنیم.
اگر در این مسیر لاغری با ذهن حال خوبی داشته باشیم نشانه این است که تصویر ذهنی مان در حال تغییر کردن است. من خودم به شخصه از زمانی که با این سایت آشنا شدم و حال خوبی پیدا کرده ام، سعی می کنم به همه دوستان و کسانی که احساس میکنم به این مطالب احتیاج دارند، سایت را معرفی کنم.
سلام استاد گرامی و دوستان عزیز
این فایل بسیار عالی و انگیزه بخش بود
باور کردن اینکه ما میتوانیم لاغر شویم نکته اساسی رسیدن به هدفمان است
ما این باور را در به یاد آوردن کارهای زیادی که انجام دادیم میتوانیم در خودمان پررنگ کنیم و همینطور با مراجعه به آلبوم شگفتی سازان که همه این دوستان همین مسیر را رفته اند و شگفتی ساز شده اند و ما هیچ تفاوتی با آنها نداریم
من خوشبختانه این باور را در خودم به راحتی ایجاد کردم
در مورد مشکل تیروئید برای چاق شدن میخواهم تجربه خودم را به اشتراک بگذارم
من قبل از ورود به سرزمین زیبای لاغرها برای چاقی ام دنبال مقصر می گشتم و آنرا هم پیدا کردم
شنیده بودم که درست کار نکردن تیروئید باعث چاقی میشود و من بلافاصله از دکترم خواستم که آزمایشی برای کارکرد تیروئیدم انجام دهد و نتیجه این بود که یکی از غدد کم کار بود پس دلیل چاق شدنم همین بود
بعدا که این دوره شگفت انگیز را شروع کردم و مسئولیت چاقی ام را بعهده گرفتم این باور مشکل تیروئید برای چاق شدن را در خودم از بین بردم
دکترم برای من برای متعادل کردن کار تیروئید دارو تجویز کرده بود اما من چون اصولا دارو خوردن را دوست ندارم به خوردن آنها ادامه ندادم البته بعداز اینکه وارد دوره لاغری با ذهن شده بودم
زمانیکه برای چک آپ پیش دکترم رفتم از من سوال کرد که داروی تیروئید را می خورم و من گفتم نه
او گفت نخوردن دارو باعث اضافه وزن میشود چون تیروئید کارش را درست انجام نمی دهد
من به او گفتم در این مدت من نه تنها اضافه وزن پیدا نکردم بلکه کاهش وزن هم داشته ام (آن زمان حدود سه ماه از شروع دوره ام گذشته بود و من سه سایز کم کرده بودم)
این ثابت میکند که دکترها هم این چیزها را زمان تحصیل شان آموخته اند و آنها را به بیمارهایشان منتقل میکنند
حالا من حرف دکتر را قبول کنم یا نتیجه ای که خودم تجربه کردم
این نتیجه اعتماد به قدرت ذهنمان و باور کردن اینکه ما میتوانیم لاغر شویم حتی اگر دکترها نظر مخالف آنرا دارند
البته بعدا دوباره به پیشنهاد دکترم داروی تیروئید را شروع کردم نه به خاطر اینکه جلوی چاقی را بگیرد چون این برای من ثابت شده بود که مشکل تیروئید باعث چاقی نمیشود
اما آزمایشی که بعدا داده بودم نتیجه اش جالب نبود و دکترم خواست که مصرف دارو را ادامه بدهم
دوباره قدرت ذهن را در اینجا تجربه کردم به اینصورت که من آن قرصها را با احساس بد و اینکه احتیاجی به مصرف این دارو ندارم میخوردم
بعد از سه ماه که دوباره آزمایش دادم دکتر دچار تعجب شده بود که تغییری در وضعیت من ایجاد نشده بود
او پیشنهاد کرد که با این وجود باز به خوردن آنها ادامه دهم
من اینکار را کردم اما اینبار با این احساس که این داروها برای منظم کردن کار تیروئیدم است و بعد از اینکه به حد نرمال رسید آنوقت میتوانم دیگر از آنها استفاده نکنم خلاصه اینکه احساسم را نسبت به مصرف آنها خوب کردم و نتیجه کاملا متفاوت شد
آزمایش دیگری گرفته شد و اینبار دکتر از نتیجه بسیار راضی بود
این نتیجه هایی که از قدرت ذهنم تجربه میکنم واقعا برایم تازگی داشته و هیجان انگیز است
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوب و هم فرکانسی خودم
من خودم در گذشته که در حال تلاش و مبارزه برای لاغری بودم و میخواستم با چنگ و دندون لاعری رو به دست بیارم فکر میکردم آدم شکست خورده ای هستم و احساس ناامیدی و یاس میکردم اما حالا بعد از مدتها در سایت بودن متوجه شدم که نه خیر من آدم بسیار شجاع و با اراده ای هستم که بارها برای لاغری تلاش کردم و اگر چه لاغری ماندگار نبود ه اما دوباره برای به دست آوردن اون تلاش میکردم پس من الان با افتخار در این سایت به همه ی دوستانم و خودم میگم فروغ تو جز با اراده ترین و شجاع ترین افراد بودی و هستی چون من در ۱۸ سال دوم زندگیم که چاق شدم اون رو نپدیرفتم و بارها رژیم گرفتم و خودم رو لاغر کردم و به هدفم رسیدم حالا اگر نتیجه ماندگار نبوده مشکل از من نبوده مشکل از راه و روش غلط بوده پس بارها به خودم میگم من آدم توانایی هستم که چندین بار تونستم خودم رو لاغر کنم من در سال ۸۳ در سال ۸۶ در سال ۹۰ در سال ۹۳ و در سال ۹۴ وتا سال ۹۸ که به این سایت هدایت بشم من بارها و بارها رژیم گرفتم و خودم رو متناسب کردم و این کم کاری نیست و هر بار در حد ۳۰ و ۲۵ و یا ۱۸ کیلو و ….. من وزن کم کردم و این واقعا توانایی و شجاعت و اراده میخواد پس بازم میگم دم خودم گرم که فقط در این یک مورد این همه پشتکار داشتم و هر بار شکست خوردم ناامید نشدم و دوباره تلاش کردم بماند در بقبه زمینه ها هم من کلی توانایی دارم در زمینه کامپیوتر و رانندگی و ارایشگری و گلسازی و آشپزی و خانه داری و ….. من کلی مهارت دارم و مدرک از فنی و حرفه ای دارم که واقعا کم چیزی نیستن .
من دیدم و نگاهم به خودم واقعا تغییر کرده و من بعد از مدتها در سایت بودن یاد گرفتم کلی به خودم احترام بزارم و برچسب خوب بزنم مثلا من بارها میگم من ادم توانمندی هستم من آدم با تعهدی هستم من ادمی هستم که در هر کاری پشت کار زیاد دارم و تا به نحو احسن تمومش نکنم زمین نمیشینم من ….
پس من عاشق این ورزن جدید خودم هستم و از نگاه جدید خودم به خودم دارم لذت میبرم و با حال خوب بهتری دارم این مسیر زیبا رو طی میکنم و دارم خودم رو و جسمم رو همزمان در این سایت تغییر میدم و لذت میبرم .و هر چقدر کار کنم روی خودم در این زمینه بازم کم هست چون اعتماد به نفس من و عزت نفس عالی من پایه ی تمام موفقیتها هست و من در این زمینه کلی تغییر کردم ولی هنوزم باید عالیتر بشم و تغییر کنم و بهتر و بهتر بشم .
من همین الان که نگاه به خودم میکنم انگیزه ی بیشتر میگیریم و بهتر این راه رو ادامه میدم چون من با چندین ماه در سایت بودن کلی تونستم وزن و سایز کم کنم و این کم چیزی نیست برای کسی که سالها در رنج و سختی بود و نمیتونست حتی وزنش رو ثابت نگه داره نه اینکه کم کنه فقط ارزو داشتم دیگه وزنم بالاتر نره و اما هر ماه بالاتر میرفت و عصه میخوردم و کاری نمیتونستم بکنم و شاهد چاقتر شدن خود م بود حالا میبینم که بدون رنج و سختی و بدون اینکه هیچ کار خاصی بکنم و هیچ محدودیتی داشته باشم در کمال آزادی و راحتی دارم روز به روز متناسب تر میشم استاد همین دو روز پیش بود که بعد از دیدن اون فایل شما که کلی تی شرت رنگی خریده بودین و من واقعا لذت بردم اون صحنه رو دیدم منم به همچین خریدی البته برای دخترم هدایت شدم و دخترم کلی لباسهای خونگی شیک و رنگا رنگ از یه مرکز خرید که کلی از لباسهاش رو آف زده بود خرید و همه هم سایز مانکن و سایزهای کوچیک نهایتا لارج بودن و من خوشحال شدم که تونستم این همه خرید زیاد و زیبای رنگی رنگی یک جا برای دخترم داشته باشم و مطمعنم این اتفاق قشنگ رو خودم جذب کردم و من فقط یکی از تی شرتهای دخترم رو که سایز لارج بودو برای خودش یکم آزاد بود به تنم امتحان کردم و دیدم چقدر قشنگ به تنم نشست و چقدر قشنگ اندازم بود و واقعا لذت میبرم که میتونم از خریدهای دخترم منم به تنم کنم یعنی احسنت میگم به خودم که اینقدر عالی پیشرفت کردم و تیشرت سایز لارج عالی و قشنگ تنم رفت و اصلا تنگ و چسبون بی حدی نبود فقط از بالاتنه برای من یکم اندامی تر بود که اصلا زننده هم نبود و کلی ذوق کردم و گفتم تو میتونی تو باید ادامه بدی عشقم بازم با پشتکار ادامه بده در نهایت میتونی یه سایز کوچیکتر هم امتحان کنی .پس من توانمندم من خود باوری دارم که میتونم جسم دلخواهم رو خلق کنم بدون اینکه من زجر و سختی بکشم .
من وقتی نگاه به رفتارهای غذایی گذشته ی خودم میکنم میبینم اصلا اون آدم گدشته نیستم و من کلی رفتار جالب و جدید دارم که واقعا نمیدونم چی شده فقط با بودن در سایت در من به وجود اومدن همین دیشب بعد از ادامه ی خریدهای رنگی برای دخترم و یه مقدار کم برای خودم و پسرم به پیشنهاد همسرم رفتیم بیرون که پیتزا بخوریم ولی من زیاد گرسنه نبودم دو برش،و نصفی خوردم و دیگه نخواستم که بخورم پیتزا بود ولی من نمیخواستم بخورم منی که قبلا وقتی پیتزا بود و اون رو میدیدم این حرفها نبود و فقط باید میخوردم اما دیشب نتونستم بخورم چون عصری حدودای ساعت شش من یکم گرسنم بود و یک کلوچه خورد ه بودم و انگار دیگه شب نمیتونستم از اون بیشتر پیتزا بخورم و رها کردم و ادامه ندادم و واقعا من بسیار رفتار غدایی ام تغییر کرده چرا ؟؟چون مدتها هست در سایت هستم و دارم لاغری رو یاد میگیریم و نگاهم و رفتارم تغییر کرده و دیگه من نمیتونم زیاد بخورم و یا پرخوری کنم هر چند این اواخر اینقدر زود به نقطه ی سیری میرسم که خیلی وقتها تا شروع میکنم در حد چهار پنج لقمه ( اینطوریا )دیگه باید حواسم رو بدم که از این به بعد اگر ادامه بدم فشار شکمی رو حس میکنم و یه وقتهایی ادامه نمیدم و یه وقتهایی با خوردن یکی دو لقمه بعد از اون که ادامه میدم سریع فشار شکمی رو حس میکنم که دارم روی خودم کار میکنم که دیگه این کار رو نکنم .
یکی دیگه از مزیتهای لاعری با ذهن این هست که دخترم هم کلی متناسب تر شده و خیلی کمتر از قبل دخترم غدا میخوره چرا ؟؟چون دیگه اجبارش نمیکنم باید غدات رو تا اخر بخوزی و اگر نخورد دعواش نمیکنم و اگر نخورد دیگه نمیگم بدنت ضعیف میشه و مریض میشی و … خیلی راحت برش میدارم حتی پسرم چقدر تغییر کرده و منی که قبلا باید خودم حتما بهش غدا میدادم تا خیالم راحت باشه خوب خورده و به اندازه ای که من دوست دارم خورده ، دیگه این کار رو نمیکنم کاملا این کار رو رها کردم و گذاشتم به عهده ی خودش که هر چقدر جسمش نیاز داره بخوره و دیگه به زور غذا وارد بدن اونها نمیکنم و خیلی وقتها چه دخترم چه پسرم میخورن یه وقتهایی کمتر میخورن یه جاهایی اصلا نمیخورن دیگه اجبارشون به خوردن نمیکنم و اذیتشون نمیکنم و اونها بسیار متناسب تر و خوش اندام تر شدن خود دخترم وقتی نگاه به عکسهای گدشته ی خودش میکنه میگه چقدر چاقتر از حالا بودم و گفت انگار صورتم قشنگتر بوده ولی من گفتم نه همین الانم تو زیبایی گول این حرفها رو نخور انصافا هم راست میگه تا قبل از ورودم به سایت دخترم چاقتر از حالا بوده چون من در مسیر نبودم و همیشه زیاد عدا خوردن اونها رو به مادری لایقتر بودن خودم ربط میدادم و خیلی پارامترهای دیگه که قوی میشین و زود بزرگ میشین و یا سلامت تر میشین و …..اما حالا هرگز همچین کاری نمیکنم و اتفاقا به دخترم گفتم این همه خریدهای عالی و راحت و سریع و بدون محدودیت تو به خاطر اندام عالی تو هست و من بسیار لذت بردم چون اگر چاق بودی امکان نداشت هر لباسی رو خوشت میومد به راحتی برداری و بخری اول باید میدید اندازت میشد یا نه ؟؟اما دخترم دیشب خیلی راحت هر چیزی رو خوشش میومد راحت برمیداشت پس خوشحالم که مادری اگاه و دانا هستم و در مسیر درستم .
من در مسیر درستم چون رفتارم و تصویر ذهنی ام تغییر کرده و من طبق اموزشها یاد گرفتم هیچ وقت برای فلان بهانه غذا نخورم ،من فقط میخورم که نیاز بدنم رفع بشه و این خیلی برای من ارزشمند هست و جلوی خیلی از الکی خوردنهای من رو گرفته و دیگه هر خوراکی که در اطرافم بود من بر نمیدارم که بخورم و خیلی خیلی دستورهای خوردن من که از طرف مغز من صادر میشد در گدشته که بخور دیگه نیست و ….. کمتر شده و من لذت میبرم که خود به خود فقط با بودن در سایت از ریشه داره مشکل من برطرف میشه یعنی دستور خوردن در بدن من کم شده که منم کمتر میخورم نه اینکه دستور خوردن زیاد باشه و من باهاش بجنگم که نمیشه خورد نه واقعا دستورهای خوردن کم شده و اونم بیشتر در مواقع گرسنگی هست پس هیچ اعصاب خوردی در کار نیست فقط حال خوب و ارامش دارم و روز به روز هم دارم متناسبتر میشم و لدت میبرم چون من خودم قبلا این تجربه ی بین دستور خوردن که از مغز میاد بخور و طبق برگه ی رژیم که نباید بخورم رو ،زیاد داشتم و واقعا تا یه حدی آدم میتونه با این ناهمانگی به زندگی ادامه بده و یه جاهایی دیگه تسلیم ذهن چاق میشه و زیاده روی میکنه و حرص، ولع شدید پیدا میکنه چون دستورهای مغزی من که با رژیم عوض نشده بودن و من داشتم فقط خوردن خودم رو کنترل میکردم و اگر رهاش میکردم دوباره همون مقدار خوردن دوران چاقی شاید بیشتر رو هم تجربه میکردم و سریع چاق میشدم .و من به اون سبک لاعر شدن رو دوست نداشتم چون همش رنج و سختی و محدودیت و اعصاب خوردی و استرس بود و اصلا ارزشی نداشت و تازه نتیجه هم ماندگار نبود .من الان از این سبک خوردن و زندگی کردن دارم لدت میبرم و بارها به خودم میگم لاغر شدن خیلی راحت و اسان هست چون من هر ماه از ماه پیش دارم سبکتر میشم و دارم اصولی لاغر میشم و چقدر من خوشحالم در این مسیرم من وظیفه دارم بنویسم و از نتایجم بگم تا در دل دوستانم انگیزه پیدا بشه و ادامه بدن و ناامید نشن به خدا نتیجه میده فقط کافیه هر روز در مسیر باشیم خود به خود خوردن شما کم میشه من خودم کسی هستم که به تناسب ایده الم خیلی نزدیکم در یک قدمی اون هستم و به زودی در سرزمین لاغرها ساکن میشم .ممکنه هنوز کمی چاقی با من همراه باشه ولی برام مهم نیست چون میدونم اطمینان دارم این مهمان ناخوانده ای هست که از بدن من بیرون میره همانطور که کلی از اون چاقی از جسم من تا حالا بیرون رفته پس من عاشق جسم خودم هستم .
چند نکته :
*من تصویر ذهنی لاغری از خودم دارم که حالم رو خوب میکنه و حال خوب من و رفتار متفاوت من به خاطر همین تصویرهای ذهنی لاغر خودم هست .
*من تمام تمرکزم و توجهم رو باید بر روی افراد لاغر بزارم و به اندام زیبای اونها نگاه کنم( اما بدون احساس حسرت که بگم خوش به حالش که اینقدر لاعر هست ) این جمله یعنی اون فرد میتونه لاعر بشه و لی من نمیتونم و این حسرت تو رو از هدف دور میکنه و اگر از اندامی چاقی خوشم نیومد به اون توجه نمیکنم و نگاه نمیکنم و براش ترحم و دلسوزی نمیکنم و احساس بد و افسوس براش نمیخورم چون همون مورد وارد زندگی خودم میشه .
*وقتی من به ارامش برسم همه چیز من تغییر میکنه حتی چهره ی من و سلامتی من و ….
*من اگر الان چاقم باید مسولیت چاقی خودم رو بپذیرم و از خودم بدم نیاد و با خودم در صلح باشم و بگم من یه روزی در وزن ۵۹ کیلو بودم و دوباره میخوام به اون وزن برگردم اون حق من هست پس با آموزشهای استاد من دارم لاغری رو یاد میگیرم و رفتارهای درست پیدا میکنم تا به لاغری دوباره هدایت بشم و در واقع این آموزشها مثل جی پی اس لاغری هستن که ما رو به سمت لاغری هدایت میکنن .
لاغر شدن با این آموزشها خیلی راحت و آسان هست و من به راحتی به وزن دلخواهم میرسم
به نام خدای مهربان
روز 158 : روز 59 تکرار ، روز دوشنبه 1400/6/29
سلام
من هم مثل اکثر افراد دچار اضافه وزن سعی و تلاش فراوانی برای متناسب شدن کرده و همچنان مشغولم. می دانم چون دائم در مسیر رسیدن به آرزوی خودم فعالیت کرده ام ، حتی در سالهایی که به نتیجه نرسیده بودم و یا نتایج نسبی بدست آوردم ولی نتوانستم آن را حفظ کنم پس من آدم قدرتمند و شجاعی هستم. شجاع چون در حسرت آرزویم نمانده ام و تلاش کرده و می کنم.
من مشکلم با روشهای قبلی عدم ثبات نتیجه بود. با تلاش و اراده آهنین به وزن نرمال می رسیدم ولی آهسته آهسته دوباره از دست می رفت و هرچه بیشتر مراقبت می کردم سریعتر و نامحسوس تر ناپدید می شد و دوباره اضافه وزن پیدا می کردم.
اکنون دریافته ام اشتباه من این بود که فکر می کردم اضافه وزن فقط مربوط به جسم من است و ذهنم را در این زمینه مهم نمی دانستم. اکنون دریافته ام نه تنها برای متناسب شدن بلکه برای همه اهدافم باید نخست موافقت ذهن ناخودآگاهم را جلب کنم و آنگاه در مسیر درست گام بگذارم و ادامه بدهم و ادامه بدهم و ادامه بدهم.
اکنون می دانم لاغر شدن و لاغر ماندن سخت نیست بلکه حتی از چاق شدن ساده تر است. وزن ایده آل من وزنی است که قبلا در آن وزن بوده ام ولی از آن عبور کرده ام و اکنون که تصویر ذهنی لاغری را برای خود ایجاد کرده ام پس با آرامش و بدون شک به همان وزن بازخواهم گشت.
اکنون می دانم برای لاغر شدن نیاز به کار سخت و عجیبی نیست. من می دانم چاقی من نتیجه مجموعه باورهای چاق کننده ای بوده که اکنون آنها را در ذهنم پس زده و با باورهای لاغر کننده و متناسب کننده جایگزین کرده ایم.
قرار نیست رنج از دست رفتن نتیجه و افزایش وزن دوباره را تجربه کنم. بلکه ذهنم از فرمولهای پیش فرض متناسب کننده استقبال می کند و مرا به سمت تناسب اندام پایدار هدایت می کند. در این راستا همسو با متناسب شدن از ورزش لذت می برم چون سبب افزایش سرعت ترمیم بدنم و کاهش سرعت تخریب در بدن من دارد. در راستای متناسب شدن از تکرار مفاهیمی که آموخته ام در ذهن خودم لذت می برم. سعی می کنم به عبارات میثاق نامه در طول زندگیم پایبند باشم و آنها را به کار ببرم.
همسو با متناسب شدن دقت می کنم فقط برای رفع نیاز جسمی بدنم اقدام به مصرف مواد غذایی کنم و با احترام به خودم خستگی را با استراحت و خوابیدن و نه خوردن برطرف کنم. سعی می کنم برای رفع استرس به خوردن پناه نبرم. و ….
در صورت انجام رفتار غلط خودم را سرزنش نمی کنم و به خودم برای اصلاح رفتارم فرصت بدهم تا بار دیگر بهتر و درست تر عمل کنم.
یادگیری زبان لاغری که با اصلاح باورها همراه است مسیری لذت بخش است که در آن ارامش و دوست داشتن خود را تجربه می کنیم. جوانه های امید به تناسب اندام در من رشد کرده و سعی می کنم با ادامه دادن و حفظ اشتیاق و امید به هدف دلخواهم برسم در این مسیر باید مواظب تله عجله کردن و نجواهای خانم ترسو و آفت های مسیر باشم. باید به نیروی الهی درونم که سوختگی دستم را ترمیم می کند و زخم پوستم را درمان می کند و سردرد مرا برطرف می کند پس هم اکنون که من آگاهانه سرعت تخریب خودم را کاهش داده ام ، قطعا می تواند جسم مرا ترمیم کند و به تناسب اندام برساند.
از قرار گرفتن در این مسیر و 5 ماهی که برای کمک به خودم گامهای موثری برداشتم بسیار راضی هستم و سعی می کنم هر روز بهتر از روز قبل عمل کنم تا از این مسیر صحیح به تناسب اندام پایدار و آرامش ذهنی و روحی برسم و آرزوی دیرینه من که لذت بقیه موفقیت های زندگیم را کمرنگ می کرد، تحقق پیدا کند.
به امید موفقیت همه شما عزیزان در همه مراحل زندگی خصوصا متناسب شدن
بنام خدا
با سلام خدمت دوستان و استاد عطار روشن
لاغر شدن اسانترین کار دنیاست
دوستان منم هم روشهای زیادی را برای لاغری انجام دادم اما هرگز آنطور که میخواستم نمی شد و بعد مدت کوتاهی دوباره برمی گشت .چه روزهایی که بعد هر وعده غذا عذاب وجدان داشتم اعصابم خراب بود ترس از خوردن داشتم ترس از خرید لباس داشتم عروسی فامیل که می شد چقدر به خودم فشار می آوردم که یکم لاغر بشم چقدر آرزویم بود که کمرم یه کم لاغر بشه چقدر حسرت ادمهای متناسب را توی عروسی میخوردم چقدر ناراحت می شدم از حرف دیگران که فلانی پهلوهات خیلی ضایعه تو لباس .اگه بگم خیلی باید بگم از ضربه ای که چاقی بهم زده بود .اما اما اما به قول استاد که واقعا درست فرمودند من به طور شگفتی با سایت استاد آشنا شدم و از دوره های رایگان از همان روز شروع کردم و تصمیم قطعی گرفتم که فقط از راه ذهن میتوانم لاغر بشم و خیلی از اشتباهات خودم را متوجه شدم و اصلاح کردم و الان دارم ادامه میدم هر،روز با تمام مشکلات که دارم جز برنامه روتین زندگی من شده اصلا اگه روزی فایل گوش نکنم حالم بد میشه اگه شده تا پاسی از شب بیدار ماندم و فایلمو گوش دادم من در این مسیر فقط لاغری نیست خیلی از جنبه های زندگی من خدا را شکر داره تغییر میکنه اصلا انقدر آرامش دارم ،شادم امیدوارم و میشه تو بیشتر لحظات احساسم خوبه اصلا ایمان دارم که میتوانم به طور کامل متناسب بشم و تمام آن مسیرها را فراموش کردم من این اواخر چند سال بود یوگا کار میکردم و از وقتی تو سایت هستم کامل گذاشتم با اینکه با مخالفت شدید استاد بود اما من کنار گرفتم چون اولین ذهنیت من،برا یوگا لاغری بود و وقتی متوجه شدم ورزش لاغر نمی کنه آن را کنار گذاشتم و الان من هم چندین سایز کم کردم و انقدر سر حالم و هر روز مشتاقتر از دیروز ادامه میدم چون دیگه ترسی از چاقتر شدن ،ترس از رژیم ،ترس از غذا خوردن ،ترس از حرف دیگران از هیچی ترس ندارم و تصمیم دارم تا آخر عمر در این ادامه میدم .
اول از خدا و بعد از استادم ممنونم دوستان بیایید تو این مسیر مطمئن باشید تنها روشی که می تواند شما ومن را به آرزوهایمان برسونه همین لاغری با ذهن هستش
آرزوی موفقیت برای همه ی شما .
سلام
من یک انسان توانمند هستم همیشه تو همه چیز توانمند بودم تواشپزی تو بچه داری تو لاغری من چندین بار با اینک از روشهای اشتباه رفتم ولی لاغرشدم
توانمند بودن پس ب چیه فقط و فقط باید کارهارو انجام داد و صبر داش صبر این مسیر هم شیرینه
برا من مهم نیس عروسی فلان بهمان مهمونی فلان من خودم برا خودم مهمم دیکه هیچکس مهم نیس برام
برا خودم ارزش قائلم برا خد۶دم ایمان دارم و باور دارم من بخدا ی خودم ب خودم ایمان دارم اعتماد دارم
و میدونم ک لاغری اسانترین کار دنیاست من تو این مسیر هستم و لاغری کلا تو وجود منه و کم کم نشانه هاش قابل مشاهده هس
من ب این ایمان رسیدم ک با روشهای دیگ نمیشه لاغر شد یعنی میشه و ولی موندگار نیس اسیر شدنه اون حس شادی و خوب رو نداره در نتیجه مورد قبول نیس
من خیلی خیلی راحت چاق شدم و خیلی خیلی راحت لاغر میشم چن تو مسیر درستم
وب این حرفم ایمان دارم چن با چشمهایم دیدم ک چ افرادی با حجم از خوردن لاغرن
من دیدم ک اونها اصلا اعتقادی ب کم خوردن ندارن
برای خودم تو این مسیر ارزوی موفقیت دارم
سپاس از استاد عزیز ک این فایل در اختیار ما گذاشتن
سپاس از خدای مهریانم ک هر روز موفقیت بیشتری زو برای من رقم میزنه
سلام به همه
گام چهل سوم در مسیر لاغری من
ما افراد چاق بدلیل مسیر ها اشتباهی که رفتیم و شکست خوردیم همیشه برچسپ هایی به خودمان زدیم مث این تو نمیتونی لیاقت نداری توانایی متناسب شدن نداری اراده لاغرشدن نداری شجاع نیستی از این حرفها تا دلتون بخواد به خودمان زدیم ما افراد چاق و دیگران هم سرزنش مان کرده اند که تو چاقی دیگه لاغر نمیشی الکی جوون میکنی یه فکری به حال خودت کن رژیم بگیر فلان کار انجام بده تا لاغر بشی کمتر بخور فعالیتت بیشتر کن از این حرفها
سعنی ما هم خودمان زدیم تو سر خودمان ارزش خودمان اوردیم پایین هم دیگران والدین دوستان همسر از همه نزدیکان حرف خوردیم سرزنش شدیم مورد ترهم قرار گرفتیم و این باعث شده ما خودمان نتونیم باور کنیم قدرت ارزش توانایی از خودمان گرفتیم دادیم به روشی که میخواهم انجام بدیم
یعنی ما باور نداریم که ما خودمان میتوانیم لاغر بشیم ما قدرت تغییر شرایط زندگی مان داریم در هر زمینه ای باور خود باوری از خودمان گرفتیم و بارها گفتیم نهه متناسب شدن سخته نمیشه باید فلان رژیم بگیرم رژیمه یا فلان روشی که فلانی گفت میتونه من متناسب کنه یعنی من که قدرتی ندارم در خودم که لاغر بشم همینم باعث شکست ما شده
اگه از مسیر صحیح هم حرکت کنی ولی خودت باور نکنی که میتونی متناسب بشی متناسب نخواهی شد حتی با عمل جراحی حتی با حفظ کردن تمام فایل ها استاد نمیشه لاغر شد چون اصل کار خودتی که خودت باور نداری برچسپ میزنی به خودت که من نه نمیتونم نمیشه لاغر نمیشم واین خودش مانع متناسب شدن میشه
مهمترین قدم در مسیر لاغر شدن رسیدن به خود باوری است با مرور کارهایی که قبلا انجام دادی هنرهایی که اموزش دیدی موفق بودی پس لاغر شدنم چیزی نیست اگه قبلا شکست خوردی تصویر ذهنی تو از لاغر شدن سخت بودن است باید اسانش کنی در ذهن
بگی با خودت من قبلا تو این وزن ایده الم بودم زندگی کردم این وزنی که میخوام بهش برسم قبلا زندگی کردم قبلا در این وزن بودم حالا باید برگردم ذهنم اصلاح کنم خودم باور کنم تا رفتارم نگرشم احساس انتظارم از خودم تغییر کنه و متناسب بشم پس اینجوری اسان میکنی لاغر شدن در ذهنت
با خودت بگی من این همه سال به بدنم اسیب رسوندم بیمار شدم زخم شدم تصادف کردم عمل جراحی کردم ولی بعدش بدنم خودش ترمیم کرد حالا چاقی هم یک صدمه هست که به بدنم ذهنم زدم الانم فقط کافیه خودم باور کنم بله منی که تا اینجا رسیده ام تا این حد اضافه وزن با تغییر باورهام بازم میتونم متناسب بشم با باور کردن اینکه من میتونم متناسب بشم من قدرت لاغر شدن دارم برچسپ ها انگ هایی به خودت میزنی بنداز دور خودت باور کن وشروع کن به حرکت مطمعن باش که لاغر میشی
لاغر شدن متناسب شدن شادی اعتماد بنفس قدرت خرید ازادی در انتخاب چه رنگ لباسی چه طرحی چه مدلی حق شماست ازادی در خوردن با لذت حق شماست تفریح کوهنوردی درجمع با سربلندی افتخار حضور یافتن حق شماست زیبایی جوانی شادی خوشحالی احساس خوب سلامتی همه اینها حق ماست و بهش دست میبایم اگه خودمان باور کنیم که میتونیم متناسب بشیم من فرخنده توانایی متناسب شدن دارم
من فرخنده لیاقت لباسها رنگی اندام ایده ال شادی خوشحالی اعتماد بنفس بالا عزت نفس خود باوری ارزش دوست داشتن خودم دارم فقط باید خودم باور کنم که میتونم متناسب بشم دیگه برچسپ هایی زدم به خودم دور بندازم با خودم رو راست باشم بگم من این همه تلاش کردم نشد حالا که هدایت شدم به مسیر صحیح شروع میکنم بع حرکت لازمه مسافرت به سرزمین متناسب ها خود باوری است که من خودم باور میکنم که میتونم متناسب بشم بله من فرخنده میتونم خودم از جسم چاق به به جسم متناسب که خداوند بهم هدیه داده برسونم فقط کافیه یکم مرور کنم کارهایی که انجام دادم موفق بودم این کار باعث میشه خودم باور کنم بگم بله من این همه کار تونستم این کارم میتونم
چرا براساس شکست ها گذشته خودم قضاوت میکنم چرا اول شروع نمیکنم ببینم چی میشه قبل نتیجه خودم قضاوت میکنم برچسپ میزنم به خودم که نمیتونی نمیشه لیاقت نداری سخته تمام حالا که خداوند این فرصت به ما داده که خودمان تغییر بدیم شرایط مان رو بسازیم به راه صحیح هدایت مان کرده سر نادانی به خودمان ضربه میزنیم بیاییم شروع کنیم
ذهن میگه نمیتونی نمیشه سخته بگو باشه تو هرجی میخواه بگو حقم داری چون داری براساس تصویرها ذهنی که من در تو ثبت کردم از،روش ها اشتباه الان داری مخ من میخوری که نرو نمیشه من چکار تو دارم وقتی شروع کنم وقتی ذهنم تغییر بدم محتوا ذهنم تصویر ذهنیم هم عوض میشه بعد خودت میگی میشه میتونی لایق متناسب شدنی و خودت رفتارهایی در من به وجود میاری که زودتر به تصویر ذهنی خودم برسم که اونم متناسب شدن است و راحت متناسب میشیم پس الان نمیخواد به شرایط خودت وزنت نجوا ذهنیت توجه کنی بگو من در هر شرایطی وزنی هستم خودم به وجودش اوردم و خودمم با قدرت توانایی خودم و ذهنم تغییر میدم شرایطم و نجوا ذهنمم براساس تصویرهایی است که از قبل براساس شکستهایی است که در ذهنم ثبت کردم همین
من این همه سال تو برف بارون گرما سرما رفتم دانشگاه مدرک گرفتم و در تمام ترم هام موفق بودم کتابهایی که بقیه ازش نمره نمیاوردن و دوسه سال پیگیر یه کتاب بوده اند قبول بشند من تو یکبار برداشتن اون کتاب و امتحان دادن قبول شدم
امتحان ها تستی بدون خواندن کتاب با نمره عالی قبول شدم
مدرک ارایشگری که بسیاری از دوستان هم دورم قبول نشدن حتی در امتحان تستی هم نمره نیاوردن عملی خراب کرده اند من قبول شدم با یکبار امتحان دادن در یک روز هم تستی هم عملی قبول شدم با عالی ترین درجه
در روز چندتا کتاب حسابداری صتعتی شرکت ها اقتصاد که کسانی که رشته حسابداری خوندن میفهمن الان من چی میگم من سه تا کتاب در یک روز امتحان میدادم با نمره عالی قبول میشدم
من با روش ها اشتباه هم مقداری از وزنم کم کردم
پس وقتی من این همه توانایی دارم این اموزش استعداد دارم موفق بودم الانم میتونم در لاغر شدن موفق بشم
فقط،کافیه باور کنم که میتونم متناسب بشم و برچسپ نزنم به خودم و خودم باور کنم برای سفر به سرزمین لاغرها
به خودمان احترام بزاریم واسه خودمان ارزش بزاریم خودمان لایق موفقعیت بدونیم از روی تحقیر،به خودمان نگاه نکنیم به خودمان ظلم نکنیم
خود باوری و اینکه من میتونم متناسب بشم اصل اساس لاغر شدن است
و با زور تجسم فشار تلاش فیزیکی بدست نمی اید فقط با تغییر باورها توجه به موفقعیت هامان حرکت کردن در مسیر صحیح باور اینکه من میتونم من قدرت لاغر شدن دارم از برچسپ ها به خودمان بزنیم
پس ما اگه الان داریم این فایل گوش میدیم شجاع ترین افراد هستیم شکست خورده نیستیم ضعیف نیستیم شجاع هستیم که کوتاه نیومدیم رها نکردیم استمرار داشتیم و رسیدیم به مسیر صحیح الانم باید خودمان باور کنیم که من میتونم متناسب بشم من توانایی لاغر،شدن دارم به خودمان برچسپ نزنیم خودمان قبل شروع قضاوت نکنیم به خودمان انگیزه بدیم خودمان باور کنیم و شروع کنیم همین
براساس تصویر،ذهنی که در ما ایجاد شده براساس باور مان چاق شدیم الانم با فشار زور تلاش فیزیکی که نمیشه صویر ذهنی از،بین برد فقط،با تغییر محتوا ذهن و باورها خودمان و اسانی لاغر شدن در ذهن تصویرها ذهنی تغییر میکنه ودر نهایت جسم تغییر میکنه
من بزرگ بشم هیکلی بشم صورتم تپل بشه قوی بشم از ارزوهام بود حالا همش تو خوردن میدیدم چون به صورت مکرر بهم گفته بودن اگه میخوا بزرگ قشنگ بشی تپل بشی باید بخوری منم واسه رسیدن به این لذت ها از خوردن استفاده میکردم و دیگه همیشه در حال خوردن بودم اصلا معنی گرسنگی نمیفهمیدم و وقتی چاق شدم بزرگ شدم دیگه دوست داشتم لاغر بشم ولی نمیشدم چون رفتارها من براساس تصویر ذهنی من شکل گرفته بود و چاق میشدم به طور خودکار
تصویر ذهنی که باعث شده بود من رفتارها چاق کننده از خودم داشته باشم باعث چاقی من شده بود
حالا باید این تصویرها ذهنی تغییر بدیم تا رفتار ما تغییر کنه نگرش ما ودر نهایت جسم ما تغییر میکنه
پس خودمان باور کنیم خود باوری اینکه من میتونم لاغر بشم لاغر شدن اسان است من قدرت لاغر شدن دارم در خودمان ایجاد کنیم برچسپ به خودمان نزنیم از پیش خودمان قضاوت نکنیم حرکت کنیم در مسیر صحیح با تعهد کامل مطمعن باشید خیلی راحت اسان متناسب خواهیم شد چون تصویر ذهنی مان تغییر کرده است و تصویر ذهنی از خودمان لاغرشدن است و لاغر میشیم
شاد شاد خندان باشید
سلام همگی دوستان
گام چهل و سوم مراحل لاغر شدن را بیاموزید:
ما آدم های شجاعی هستیم و اگه مغلوب اضافه وزن شده بودیم الان اینجا نبودیم و دلیلی نداشت پیگیری کنیم و بخوایم متناسب بشیم!! فردی که شکست میخوره که دیگه دنبال نمیکنه پس ما شکست خورده نیسیم!!
قدم اول تصورت را درباره خودت تغییر بده، برای کوهنوردی یه سری لوازم باید ببری و نمیشه نبری اینا لوازم رسیدن به هدفه، حالا وقتی ما هدفمون لاغر شدنه باید خودمون رو محیا کنیم برای این سفر و لوازم ببریم که مهمترینش خود باوریه و نزدن برچسب های ناتوانی!!! برچسب ها رو بکن بنداز دور اگه میخای متناسب بشی!!! اگر با برچسب من نمیتونم وارد دوره بشی خب نمیتونی!!!
این همه کار در زندگیت به سرانجام رسوندی عبرت بگیر و اعتماد به نفست ببر بالا که میتونی متناسب بشی!! مثلا لیسانس گرفتی ۴ سال رفتی اومدی کلی کار کردی تا مدرک گرفتی!! احساس ناتوانی فقط بخاطر ذهنه!!
باید بگی که من روش های قبلی رو انجام دادم و فهمیدم که اشتباه بودن و این تنها راه متناسب شدنه اگه بگی با راه های دیگه نتونستم با اینم نمیتونم فقط خودت رو تخریب میکنی!!
ماها برا دیگران کلی خدمات ارائه دادیم ولی به خودمون که میرسیم میگیم نمیتونیم و این متاسفانه بخاطر نگاهیه که به خودمون داریم و این نگاه تحقیرکننده است و این همش بخاطر کمبود عزت نفس ماست که از بچگی تو سر ما زدن همه، چون اونام تو سری خورده بودن!! خود باوری و اینکه من میتونم متناسب بشم یکی از مهمترین فاکتور هاست که باید در خود ایجاد کنید!!
برای یه سفر چند روز قبل همه چیزو محیا میکنی، سفری مهمتر از متناسب شدن؟!!! خودمون داریم به خودمون ضربه میزنیم بعد خودمونم نمیتونیم از زیر این فشار بیایم بیرون اینکه میگن خود کرده را تدبیر نیست همینه!!
چرا راهی که نرفتی میگی نمیشه چرا پیش داوری میکنی چرا خودتو لایق متناسب شدن نمیدونی بذار بری تو که همه راهی رفتی اینم برو ببین چی میشه!!
شما چه کاری رو بدون فکر انجام میدی؟! هیچ کار حتی حرف زدن، یه سری کارهایی که در ناخودآگاه ثبت شدن دیگه فکر آگاهانه لازم ندارن ولی اخرش اونام با فکره و با تکرار ثبت شدن، چاقی هم با فکر کردنه و یادگرفتیم هیچ کاری رو بدون یادگیری نمیتونیم انجام بدیم!!
تفاوتی که در یک فرد متناسب و چاق هست به دلیل آموزش هاشه که تصویر ذهنی در اون ها ایجاد میکنه مثلا غذا بخور تا قوی بشی بزرگ بشی!!! خوردن رو میچسبونن به این تصاویر و براشون میشه انگیزه!!! و تصویر ذهنی در نهایت باعث میشه رفتار عوض بشه!!! وقتی تصویر ذهنی لاغری باشه افراد هرچی هم میخورن چاق نمیشن!!! در هر صورت این رفتار اشتباهه و در معرض خطرن و اگه در مقطعی از زندگی که تصویر ذهنیشون عوض بشه چاق میشن مثلا پزشک بهشون حرفی بزنه!!!
با رژیم فقط رفتار رو میخاستیم تغییر بدیم و تصویر ذهنی سر جاشه و نمیتونیم با دستور مغز مبارزه کنیم مثل این که بگیم میخام جلو ضربان قلبم رو بگیرم که نشدنیه!! به محض اینکه رها کنی دستور ها میاد و تو رو به وزن قبلیت و حتی بیشتر برمیگردونه!!
متناسب شدن راه داره به سختی کشیدن و شکنجه شدن نیست فقط کافیه تصویر های ذهنی عوض بشه!!
متناسب شدن راحت تر از چاق شدنه!!! نگاه های دیگران و حرفها و شکنجه های چاقی خیلی زیاده اونوقت فک میکنی لاغرشدن سخته ، انگیزه و احساس و وضعیتت تو مسیر لاغری در حال بهتر شدنه پس کجاش سخته!!
پس در نتیجه لاغر شدن خیلی راحت تر از اون چیزیه که فکرشو میکنیم و فقط باید خودمون رو باور کنیم چرا که ما انسان توانمندی هستیم و این از کارهای زیادی که تاکنون به سرانجام رسوندیم مشخصه و باید در وجودمون احساس لیاقت داشتن را پر رنگ کنیم وقتی احساسمون در این مسیر عالی میشه یعنی همه چیز در مسیر صحیح در حال تغییره و تصاویر ذهنی فرمول ها افکار و در نهایت رفتار و جسم در حال پیش روی به سمت آنچه که انتظارش رو داریم هستند😍✌️
مه تاب متناسب و خودباور در مسیر لاغری🤩🥰
سلام🙂
خود باوری یکی از مهمترین و اساسی ترین قدمهایی هست که برای لاغر شدن باید برداریم چون اکثر ماها این خودباوری رو نداریم و دلیلش هم شکستهایی هست که در مسیر لاغر شدن متحمل شدیم ما بارها و بارها از روشهای مختلف تلاش کردیم متناسب بشیم و نشدیم و این مساله باعث شده خودمون و اطرافیان بهمون برچسبهایی مثل بی اراده،تنبل،ناتوان،… بزنیم و همین برچسبها باعث شدن در اقدامات بعدی برای لاغر شدن هم موفق نباشیم و شکست بخوریم و این برچسبه قویتر بشه
درصورتیکه اگه فکر کنیم میبینیم که اتفاقا ما از خیلیها با اراده تریم حتی از همونایی که به ما برچسب بی ارادگی زدن و از خیلی ها تواناتریم برای انجام کارهایی که برای اونا خیلی سخت و غیرممکن بوده ولی ما انجامش دادیم چون در ذهن ما اون کار سخت و ناممکن نبوده
در این سایت ما یاد میگیریم که دلیل اونهمه شکست در لاغری ناتوانی و بی ارادگی ما نبوده فقط روش ها اشتباه بوده
چون در اون روشها تصاویر ذهنی تغییر نمیکرده و ما با تصویر ذهنی چاق میخواستیم لاغر باشیم آخه چطور ممکنه؟؟؟؟؟
حالا این تصویر ذهنی چی هست و چطور تصویر ذهنی ما چاقه برای خیلیها لاغره؟؟؟؟
ذهن همون عملکرد مغزه
ما با یادگیری هر چیزی مغزمون رو ارتقا میدیم این یادگیری میتونه آگاهانه یا نا اگاهانه باشه در بسیاری از موضوعات ما اگاهانه آموزش دیدیم و با آموزش یکسری نورونهای مغزی به هم متصل میشن و بین نورونها فضای سیناپسی بوجود میاد که بهش میگیم شبکه سیناپسی
هربار که از این آموزشها استفاده میکنیم و اونا رو تکرار میکنیم ابن شبکه قویتر میشه و اتصالات سیناپسی محکمتر میشن و مغز بر اساس این شبکه دستورات مرتبط رو صادر میکنه و برای این عملکرد مخصوص به این مساله ذهن تشکیل میشه مثلا ما برای چاقی یه ذهن داریم برای رانندگی یه ذهن داریم برای فرزند پروری یه ذهن داریم و بر اساس این ها عمل میکنیم
در چاقی ما ناخوداگاه آموزش دیدیم از طریق والدین اطرافیان معلمها رسانه ها و الان یه ذهن چاق داریم که رفتارهای چاق کننده رو دستور میده و ما به مرور چاقتر میشیم در واقع ما یه تصویر چاق داریم از خودمون و ذهن هم ما رو به اون تصویر میرسونه
در لاغری با ذهن ما عکس این قضیه عمل میکنیم با یادگیری جدید از طریق فایلهای آموزشی،انجام تمرینات،دیدن تصاویر شگفتی سازان ،خوندن تمرینات همراهان ….. یه شبکه سیناپسی لاغری میسازیم و با تکرار اموزه ها اون رو قوی میکنیم تا کم کم به صورت اتوماتیک و خودکار بدون نیاز به فکر کردن رفتارهایی رو انجام میده و تکرار میکنه که در نهایت جسم ما لاغر ومتناسب میشه…. واین مساله یه روند و سرعتی داره که اصلا دست ما نیست کار مغز و ذهن ما است به همین دلیل عجله کردن هیچ کمکی به این روند نمیکنه چه بسا جلوی روان بودن این راه رو هم میگیره
تنها وظیفه ما آموزش دیدن و تکرار و استمراره تا شبکه سیناپسی قویتر و تصویر های لاغری واضحتر و شفافتر و متناسبتر بشن و ذهن هم ما رو به اون تصاویر شبیه تر کنه
نشاته تغییر تصاویر ذهنی احساس خوبه همینکه این آموزشها احساس ما رو بهتر میکنه به این معنی هست که تصاویر لاغری در ما شکل گرفته و داره بهتر میشه و همین احساس خوب شور و اشتیاق ما رو برای ادامه دادن بیشتر میکنه و نتیجه اینها میشه یه جسم متناسب با چهره جوان و لبخند زیبا و چشمان درخشان که در تمام عکسهای آلبوم شگفت انگیزان داریم میبینیم🙂
سلام خدمت استاد و دوستان عزیز
گام مهم برای رسیدن به هدفم یعنی لاغری با ذهن توانستن هست یعنی من میتونم . ذهنم مقاومت میکنه و میگه خوب اگه بر توانستن هست چرا در روشهای قبلی نتونستی پس اینها شعار هست ولی من بهش میگم اون موقع با اون روشها من یه نفر رو ندیدم که با اون روشها نتیجه بگیره و هرکی دوربرم بودند همه اونهایی که چاق بودن اون روشها رو رفتند و نتیجه نگرفتن و من باز ریسک کردم و گفتم نه من میتونم .با این وجود خودمم امتحان کردم و نتیجه نگرفتم .
اما تو این روش اگه میگم میتونم از استاد عزیزم گرفته تا شگفت انگیزان لاغری با ذهن که این مسیر رو رفتند و نتیجه گرفتند پس من هم میتونم .
تازه لاغر شدن با ذهن خیلی راحته و سختی ها و رنج های روشهای قبلی لاغری رو نداره و بدنی که توانسته ۴۰ تن چربی رو یا دفع کنه یا بسوزونه این ۱۶ . ۱۷ کیلو چیزی نیست که نتونه بلکه این باورهای غلط و توجهات اشتباه بوده که باعث شده من اضافه وزن پیدا کنم با باورهای درست آگاهیهای درست این موانع ذهنی ام رو بر میدارم وبدنم کارشو انجام میده .
تو این روش که همچنان از زندگیم لذت میبرم تو این مسیر قدم بر میدارم . با اشتیاق و استمرار مراحل آموزشم رو می گذرانم و روزی این موفقیتم رو جشن میگیرم .
هر چه آگاهیهای ام بیشتر میشه باورهای غلط رو بیشتر شناسایی میکنم و نه تنها در متناسب شدن بلکه در جنبه های دیگه زندگیم هم تاثیر گذاشت الان وقتی موهایم ریزش داره میگم یه سری فرمولهای غلط تو ذهنم هست و اونها رو رد میکنم و با باورهای درست جایگزین میکنم . تا کم کم تو این قسمت هم موفق بشم .
پس لاغری با ذهن آنقدر برام شیرین هست که ذهنم به راحتی اونو قبول کرد و اجازه داد که در جنبه های دیگه زندگیم پیاده اش کنم . چون فهمید راهی هست که نه رنج داره ونه سختی و وقتی تو این روش هستم اون خیلی آرامش داره و خیلی هم کمکم میکنه تا باورهای غلط زندگیم رو شناسایی کنم . وفقط ازم میخواد آگاهیهامو بیشتر کنم تا راحتر اون باورهای غلط رو از خونش بندازه بیرون .
الان ذهن و جسمم و من شدیم سه تا دوست فابریک .
من آگاهی لازم رو به ذهنم میدم و اونم افکار اشتباه رو میاندازه بیرون و جسمم هم نشون میده که هنوز هیچی تو ذهنم هست یا ادامه بدیم .
هم تو لاغری و هم توجنبه های دیگه زندگیم .
خدایا شرکت که اینقدر خوشبختم که به این دوره هدایت شدم . و ممنونم از استاد عزیزم که تجربیات باارزش خودشونو در اختیارم قراردادند و مسیر تاریک زندگی کردن رو برام روشن کردن .
به نام خداوند بخشنده ومهربان
گام 43 👈 مراحل لاغر شدن را بیاموزید
با سلام خدمت استاد عزیز ودوستان هم مسیرم
این گام خیلی پر بار وسرشار از آگاهی ناب بود
در این گام هم با موانع لاغری وفرمول های چاق کننده آشنا می شیم
♦️کسب مهارت شناسایی موانع لاغری وطریق بر طرف کردن آنها بسیار مهم است
♦️مراحل لاغر شدن را بیاموزید تا به راحتی لاغر شوید ومهم تر از آن برای همیشه لاغر بمانید
دلیل اینکه در بین افراد چاق فقط عده کمی موفق می شن لاغر بشن ولاغر بمونن تفاوت در بین سیستم بدنی آنها نیست بلکه فقط به این خاطر است که تفکر آنها در باره خودشان باهم متفاوت اس
⛔ دلایل مختلفی که افراد چاق برای لاغر نشدن ودر چاقی ماندن دارند وهم وخیال است ⛔
🎉 تنها دلیل لاغر نشدن افراد چاق این است که توانایی خود را در لاغر شدن باور ندارند 👍
افراد چاق در طول زندگی خود کارهای مختلفی رو انجام دادن که از لاغر شدن خیلی سخت تر بودن ودر انجام اون کارها خیلی موفق بودن تنها به این دلیل که تصور می کردند انجام اون کار ها سخت نیست
همین حالا من در انجام کارهای خانه خیلی موفق هستم همیشه همه دوست دارند به اندازه من تمیز باشن همیشه بهترین غذاها را درست می کنم همیشه دخترم تمیزترین دانش آموز بین هم شاگردی هاش بوده همیشه شاید این موارد پیش پا افتاده ترین توانایی های من باشه ولی نشون می ده من اگه بخوام توانایی هر کاری رو دارم
افراد چاق مهارت های متفاوتی را آموخته اند ومشاغل مختلفی دارند مثل دکترها وفوق تخصص ها ومهندس ها ونخبه هایی که می بینیم اضافه وزن دارند. اما باور اینکه آنها نمی توانند لاغر شوند باعث شده در لاغر شدن موفق نشوند
⛔ اگر اضافه وزن دارین وحتما می خواهید متناسب شوید مهم ترین واساسی ترین تغییری که باید در خود ایجاد کنید باور کردن لاغر شدن است
🌷 توانایی لاغر شدن را در وجود خود پیدا کنید و باور کنید این قدرت وتوانایی را دارید 👌
🎉🎉🎉🎉 باید خود را لایق لاغر شدن بدانید
❣️باور اینکه من می توانم لاغر شوم به راحتی می تواند جسم مرا متحول کند همانگونه که یک شعله کوچک می تواند یک جنگل را به آتش بکشد ❣️
یکی از دلایل سست شدن وناامید شدن افراد برای لاغر شدن این است که افراد چاق همیشه به وضعیت موجود خود توجه می کنند احساس آنها بد می شود واین حال در آنهااستمرار دارد
نوشته زهرا خانم 🤙
سعی کردم روی لاغری وزیبایی اندامم توجه کنم وروی چاقی که آن را دوست ندارم تمرکز نکنم زیرا مطمعنم به هر چیزی فکر کنم وروی هر چیزی تمرکز کنم همان چیز در زندگیم اعمال می شود 👍👍👍
🌷🌷🌷🌷فایل تصویری🌷🌷🌷🌷
افراد چاقی که در برابر چاقی تسلیم نشده اند و اعم به دنبال راهی برای تناسب هستند مثل همین الان که در سایت تناسب فکری هستند بر خلاف تصور خودشان که فکر می کنند ضعیف وناتوان هستند جز شجاع ترین افراد هستند. زیرا کسی که شکست خورده باشدباخته وکنار رفته دیگه تلاشی ندارد
❣️در تصمیم برای سفر همیشه اول به فکر ابزار ومفدمات شروع مسافرت هستیم وخود را برای سفر محیا می کنیم
حالا برای سفر به سرزمین لاغرها (یا به قول خانم سادات هجرت همیشگی ) نیاز به توشه وابزار راه داریم
💓 برای سفر به سرزمین لاغرها اولین لوازمی که باید مهیا کنیم خود باوری است 💓
♦️برای شروع سفر برچسب هایی که خودتان ودیگران به شما زده اند را بکنید ♦️
حالا چطور خودباوری را در خود پیدا کنیم؟
با یادآوری توانایی ها وکارهای بزرگ وکوچکی که در طول دوران زندگیمون انجام دادیم حتی لازم نیست به گذشته هم برویم در حال حاضر خیلی از کارهایی که داریم انجام می دیم جز توانایی های ما محسوب می شه
⛔ اگر به موضوع لاغری فکر می کنید واحساس ناتوانی می کنید بخاطر برچسب های دروغین است
رفتن راههای مختلف برای لاغری چطور می توانند به ما کمک کنند یا ما را منصرف کنند؟
افراد چاق سالها از روش های مختلفی برای لاغر شدن استفاده کردن هزینه کردن ونتیجه هم نگرفتن حالا اگر به این تجربه اینجوری نگاه کنیم که ما در مسیر لاغري با ذهن هم مثل اون روش ها شکست می خوریم وفایده ای نداره واین روش برای ما جواب نمی ده که اصلا نمی تونیم مسیر رو شروع کنیم وخیلی زود جا می زنیم وحتی تا نیمه راه هم نمی آیم حالا اگه به این تجربه اینجوری نگاه کنیم ما در روش های قبل تمام تلاش وپشت کار خودمون رو به کار بریم هیچ کم کاری نکردیم ورزش کردیم از علاقه وخیلی از خوشی هامون گذشتیم ولی موفق نشدیم فقط به این خاطر که راهمون اشتباه بوده وحالام این روش رو امتحان می کنیم وجلو می ریم ببینیم چطوره باید امتحانش کنیم یا می شه یا نه دیگه نهایتش اینه …………….
🥀ترسی که با روش های قبلی برای لاغری در ما ایجاد شده جلوی خود باوری ما را گرفته 🥀
یکی از فاکتورهای مهم برای شروع خود باوری است
🌹 برای ما که سالها سختی ورژیم وفعالیت بدنی شدید داشتیم لاغری با ذهن مثل معجزه می مونه برامون چون دیگه خبری از محدودیت وسختی نیست
چطور ممکنه با فکر لاغر شد؟ مگر کاری هم هست که بدون فکر شدنی باشد مگر نه اینکه همه ی اعضای بدن ما تحت کنترل وفرمان مغز هستند تا در مغز فرمان صادر نشود مگر زبان قادر به سخن گفتن یا دست قادر به نوشتن یا پا قادر به راه رفتن هست
♦️مغز به دو شیوه بر جسم ما فرمانروایی می کنه واعمال ما را تحت کنترل داره یکی اینکه بعصی از داده ها به صورت پیش فرض به مغز داده شده مثل اینکه کودک در سن خاصی حرکتش شروع می شه وشروع به راه رفتن می کنه این فرمان برای پا به صورت خدادادی در مغز زخیره شده اما اینکه از پا برای دونده شده یا دوچرخه سواری استفاده کنیم باید به مغز آموزش داده بشه تا مغز این آموزش را زخیره کنه وفرمان صادر کنه در مورد سایر اعضای بدن هم همین طوره
حالا به صورت پیش فرض تناسب اندام رو در خودش زخیره داره ولی ما از کودکی تحت آموزش چاقی قرار گرفتیم وجاقی رو یاد گرفتیم پس می بینیم که چاقی هم با فکر صورت گرفته پس لاغری هم با فکر ایجاد می شه
♦️آموزش های ما برای چاق شدن چطور ما را به سمت چاقی کشانده است؟؟ توسط تصاویر ذهنی
⛔ تصاویر ذهنی در مغز ایجاد می شود ودر نهایت به تغییر رفتار منجر می شود ⛔
🌹 رفتار من بر اثر تصاویر ذهنی رقم می خورد نه علاقه ی من 🌹
🌷غذا خوردن باعث چاقی نمی شود اینکه چه چیزی باعث شده غذا زیاد بخوری تو را چاق کرده است
💖افراد متناسبی که پر خوری می کنند تنها به علت اینکه تصاویر چاق کننده ندارند چاق نمی شوند 💖
از آنجایی که رفتار اشتباه همیشه اشتباه است افرادی که پر خوری می کنند هم در معرض خطر چاقی هستند فقط کافی است باور آنها راجب خودشون عوض بشه اون موقع است که تصاویر ذهنی شون عوض می شه ودر فاصله کمی با اون رفتار نادرست چاق می شن
⛔چیزی که در جسم خود می بینی نتیجه ی تصویری است که در ذهن خود داری ⛔
در همه سالهایی که سعی کردیم با رژیم وخوردن وورزش رفتارمون رو تغییر بدیم مغز همچنان فرمان های چاقی را بر اساس تصویر ذهنی خود صادر می کرد وما برای همین در طول رژیم کلافه وعصبی می شدیم. مدام در پاسخ خوردن نه می گفتیم
♦️ اینکه با رژیم بتوانیم جلوی تصویر ذهنی وفرمان های مغز را بگیریم به همون اندازه می تونه ما رو لاغر کنه که به قلب بگوییم حرکت نکنه وقلب واقعا از حرکت بایسته. اگر موفق شدی جلوی حرکت قلب را بگیری با رژیم هم می توانی لاغر شوی 👌👌👌
❣️تا وقتی تصاویر ذهنی تغییر نکنند مغز همچنان فرمان های چاق کننده صادر می کنه
❣️دستورهای مغز با ورزش ودم نوش ورژیم متوقف نمی شن
❣️متناسب شدن راه دارد با زور وشکنجه نیست
راه متناسب شدن باید با شادی ونشاط همراه باشد زیرا این راه لاغر شدن دارد ما را از چاقی که باعث سختی ورنج ما شده بود دور می کند وما را به قدم به لاغری که آرزوی ماست نزدیک می کند هر روز که می گذرد وما به سمت لاغری می رویم باید سر زنده تر وخوشحال تر باشیم اگر غیر از این باشد نشان دهنده این است که مسیری که انتخاب کردیم اشتباه است مثل سالها رزیم که ما روز به روز کسل تر ورنگ پریده تر وعصبی تر بودیم
♦️ راهی که مارا به لاغر شدن نزدیک می کند هرگز به اندازه در چاقی ماندن ومشکلات چاقی سخت نیست ♦️
💕اولین نشانه از تغییر تصویر ذهنی داشتن احساس خوب وحال خوب است
💕وقتی ذهن تغییر می کند وبه آرامش می رسد همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد
🥀 وقتی به حال بد یا جسم چاق کسی توجه کردی وحالت بد شد احساست درگیر شد ذهن فعال می شود واز آنجا که اصل را از بدل تشخیص نمی دهد حال بد تورا که می بیند فکر می کند مشکل در وجود خودت است در نتیجه تمام تلاشش را می کند تا آن خواسته ومشکل را برایت بسازد خوشایند ما برایش مهم نیست خاصیت ذهن همین است
💕اگر به اندام افراد متناسب توجه کردی حسرت نخور چون حسرت این معنی رو می رسونه که شما در رسیدن به این اندام نا توانی وتصویر ذهنی را پر رنگتر می کند
نتیجه 👈تغییر تصویر ذهنی بعد تغییر رفتار وبعد تغییر جسم این مراحل لاغر شدن است ✔️
💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓
دوست عزیز ،
تبریک میگم که بسیار توانا وبا درایت کامل اینطور علت‌ها ومعلولهارا به روشنی بیان کردی وزیبا نوشتی، از صمیم قلب برای شما وهمگیمان در این مسیر زیبا آرزوی موفقیت را دارم🙏❤
گام ۴۳ مراحل لاغرشدن را بیاموزید.
به نام خدا 🌺🌺🌺
مراحل لاغر شدن را بیاموزید تا به راحتی لاغر شوید و مهمتر از آن برای همیشه لاغر بمانید همه افرادی که چاق هستند و باور ندارند می توانند لاغر شوند در زندگی خود کارهای بسیار سخت تر از لاغر شدن را انجام دادند که تصور می کردند انجام آن کارها چندان سخت نیست .
در دوره ایی که کنکور دومرحله ایی وسخت بود توانستم بارتبه عالی دبیری دانشگاه قبول شوم و از هیچ درسی نیفتادم و برای کسب این مدرک ۴سال ۵۰۰کیلومتر مسافت رو طی میکردم و میرفتم.
وچندسال به شهری دیگر برای شغلم میرفتم هم بچه کوچک داشتم هم کارهای زندگیم بود ولی همه رو با برنامه ریزی انجام میدادم .ولی درلاغری کمیتم لنگ میزد .
چون باور کرده‌ایم که لاغر شدن کار سخت و غیر ممکن بود.
✳✳ مهمترین و اساسی ترین تغییری که باید در خود ایجاد کنید باور کردن لاغر شدن است.
باید توانایی لاغر شدن را پیدا کنید و باور کنید که شما دارای این قدرت برای لاغر شدن هستیم .
باید خود را لایق ومستحق لاغر شدن بدانید یکی از مشکلات افراد چاق توجه به وضعیت موجود خود است و داشتن احساس بد و استمرار در این حال است واین باعث سست شدن و ناامید شدن آنها برای لاغری می شود.
آموزش های دوره لاغری با ذهن کمک میکند احساس لیاقت خودباوری برای لاغر شدن را پیدا کنید و به صورت گام به گام به سمت متناسب شدن حرکت کنیم
هر گامی که بر میداریم از چاقی فاصله میگیریم و به تناسب آرزوی چندین ساله مان نزدیک شویم💞💞
من هم میخواهم گامی برای پیشرفت خودم بردارم چون آدم توانمندی هستم که خیلی از مسائل پیچیده اطراف را میفهمد وزندگی موفقی دارد و تنها مشکل من اضافه وزن بوده که بارها و بارها تلاش میکردم .
من میخواستم که مثل بقیه متناسب باشم افراد زیادی به من می گفتند ول کن! بابا چقدر می خواهی زندگی کنی که اینقدر به خودت سختی می دهی و مرتب در رژیم هستی.😔😔
شاید چند روز ناراحت می شدم رژیم را رها میکردم ولی دوباره به مسیر برمیگشتم دوباره کمتر می خوردم پرهیزات را رعایت می کردم شنا میکردم باشگاه میرفتم کمترین حالت پیاده روی در گرما و سرما انجام می دادم همیشه دنبال راهی بودم تا بتوانم چند کیلو لاغر شوم و این کاهش را حفظ کنم .
من رویای لاغری را در این مسیر دیده ام .
من دارم خودم را برای به دست آوردن این آرزو مهیا می کنم. سعی می کنند در این مسیرعشق واشتیاقم را بیشتر کنم ووومیدانم .باور دارم. یقین دارم که به تناسب خواهم رسید .
در این مسیر من هم به ذهنم کمک می کنم کمتر به جسم توجه می کنم .کمتر جلو آینه می روم ا.صلا خودم را وزن نمی کنم . لباس راحتی میپوشم که کمتر به چاقی توجه کنم.
در گفت و شنود های چاقی کمتر شرکت می کنم .به افراد چاق توجه نمیکنم و برعکس عکس به افراد متناسب توجه می کنم از بدن واندام الانم راضیم و دوستش دارم من می دانم که او هم دوست دارد بهترین وضعیت خود برسد ،پس دوستش دارم و به بدن عزیزم مثل گذشته بد و بیراه نمی گویم .میدونم که می توانم لباس هایی که در کمد منتظرسایز۴۲ شدن من هستند را بپوشم .
و با این انرژی چندین برابر ادامه بدهم تابه سایز مورد علاقم برسم و به اعتماد به نفس و خودباوری بیشتری دست بیارم.
بنام خداوند بخشنده مهربان سلام ب استاد عزیز و ودوستان نازنینم گام ۴۳ مراحل لاغر شدن را بیاموزید .همه چیز بر میگرده ب باور ما ک ما نسبت ب زندگی ، کسب و کار ،ثروت ،لاغری داریم ک آیا رسیدن ب این گزینه ها برای ذهن ما چطوری تعریف شده آیا باور ما ابنه ک ب راحتی ثروتمند بشیم یا لاغری آسون ترین کار دنیاست اگه در ذهن ما آسون تعریف شده باشه ک مشتقایم برای بهش رسیدن و هرروز یک گام براش برمیداریم واگر این کار برای ذهن ما سخت تعریف شده باشه ذهن مقاومت میکنه و نمیزاره ما در مسیر باشیم ،وقتی استاد توی فایل داشتید در مورد توانمندی صحبت میکردید وقتی بهش فکر میکنم دیدم منم خیلی توانمندم ولی سر خورده شدم و توانمندیام اصلا ب چشمم نمیاد باید روی خودم خیلی کار کنم ان شاالله بتونم در دوره شرکت کنم و یکی از شگفتی سازان بشم.تا این گام ک هستم نمی دونستم ک چطوریاس ک ب خوردن نیست چاقی لاغری ،دیده بودم و هستن اطرافیانم ک زیاد می خورن ولی لاغرن ولی نمی دونستم و هر چند تا فایل گوش دادم درک نکرده بودم ک چطوریاس ولی تو این فایل استاد خیلی قشنگ توضیح دادید ممنونم دستتون درد نکنه ک تصویرات ذهنی افراد متناسب از خودشون متفاوته فردی ک حجم زیادی غذا میخوره تصویرات ذهنی از خودش یک تصویر متناسبه ولی ی فرد چاق شاید ب اندازه اون افراد لاغر غذا مصرف نکنند ولی تصویر ذهنی ک از خودشون دارن تصویر ذهنی چاقی هست و اینجاس ک ما تصویر ذهنی مون رو باید عوض کنیم ک این کار باید آموزش ببینیم واستمرار داشته باشیم ک آرام آرام تصاویر ذهنی از خودمون تغییر کنه بازم ممنون استاد عزیز ک هر فایلتون از اون یکی فایل عالی تره براتون بهترینا رو آرزو میکنم .
گام ۴۳ مراحل لاغر شدن را بیاموزید:
مهم است که عملکرد داشته باشیم .آنچه را که می اموزیم اگر در عمل انجام ندهیم هیچوقت نتیجه نمی گیریم .
مهم است که موانع لاغری و طریق بر طرف کردن آن را بدانیم آن موقع لاغر شدن آسانترین کار دیناست .
دلیل اینکه عده ای کم لاغر می شوند و عده ای بیشتر همه بستگی به تفکر آنها دارد.اگر لاغر نمی شوند دلیل این نیست که توانایی آن را ندارند بلکه تمام سالها راه را اشتباه رفته اند و چون مسیر اشتباه بوده همیشه نتیجه بدست نمی آمده برای همین لاغر شده کار سخت و غیر ممکن بوده همانطور که خودم سالها در این اندیشه بودم و هر کس از من می پرسید چکار می کنی که همیشه متناسب هستی اولین چیزی که می گفتم !!!می گفتم کار آسانی نیست باید خیلی کارها انجام بدهین و راحت و آسان نیست و همین افکار سالها مرا در گیر گرفتن رژیم ها ی مدام و تحرک های مدام داشت و خدا را شکر که خداوند مرا به این سایت هدایت کرد تا بتوانم مسیر درست و صیحیح را پیدا کنم و اکنون بستگی به من دارد که چگونه انجام بدم و چقدر علاقه و عشق به متناسب شدن دارم تا در رسیدن قدم هایم موفق باشم —یکی از عوامل مهم که باید به آن توجه داشت زمان تعیین نکنیم فقط کاری را که لازم است انجام دهیم .
فایل گوش کنیم
تمرین ها را انجام دهیم
مطالب را بخوانیم
و به آنچه که می اموزیم عمل کنیم
وقتی لاغری را بیاموزیم افکار ما تغییر می کند تغییر افکار رفتار ما تغییر می کند
تغییر رفتار باعث می شه عملکرده ما در مقابل همه چی تغییر کند و آنگاه به هدف می رسیم ،
بدون استرس
بدون نگرانی
راحت و آسان به شرطی که در تمام مراحل تمرکز کنیم تا حل مسله آسان شود
مثلا:هنگام شب که رانندگی می کنید فقط مسافت معینی را در پیش روی خود می بینید و بعد از آن سوسو ی چراغ اتومبیل های دیگر و نیز تیرهای برق دو طرف جاده است دیده می شود :با این حال ،همین اندازه برای ما کافی آست که به مسیر خود ادامه بدهیم .همین در مورد هدفمان صدق می کند-اما قادر نیستیم کل مسیر زندگی را ببینیم ولی می توانیم اولین گام را مشاهده کنیم -پس قدم بر می داریم و از مقیاس و اندازه‌ی کاری که باید برای هدفمان انجام دهیم نهراسیم و از شروع کار نگرانی و شک و تردید نداشته باشیم باور کنیم و در هر مرحله تمرکز کنیم و پیش برویم .
اگر در طول زندگیتان دقت کنید و انرا مرور کنید متوجه می شوید که خیلی از مهارت ها را آموخته اید !!چرا؟؟چون باور داشته اید و موفق شده اید
اما در مورد لاغری باور کردین که نمی شه لاغر شد !!!؟؟؟چون سالها تلاش کردین راههای مختلف را رفته اید و چون لاغر نشده اید این باعث سده که باور کنیم لاغر شدن سخت و غیر ممکن است غافل از اینکه همه در ذهن ماست .تلاش کردیم ولی لاغر نشدیم چون ذهن ما چاق بود .
سختی می کشیدیم ولی لاغر نمی شدیم چون ذهن ما چاق بود
حالا که متوجه شده ایم راه را پیدا کرده ایم باید بدانیم که توانایی لاغر شدن را داریم مثل تمام توانایی‌هایی که انجام داده ایم و موفق شده ایم
باید خود را لایق و مستحق لاغر شدن بدانیم و اگر باور کنیم می توانیم لاغر شویم و به راحتی می توانیم جسم خود را متحول کنیم
یکی دیگر از موانع اینه است که همیشه به وضیعیت موجود خود توجه می کنیم و احساس ما بد می شود و استمرار و تمرکز به این موانع باعث می شه نا امید بشویم از لاغر شدن .
اموزش ها به ما کمک می کند تا اول در خود احساس لیاقت و خود باوری برای لاغر شدن را ایجاد کنیم و بعد قدم به قدم به سمت متناسب شدن ادامه دهیم
وقتی باور کنیم که چاقی ارثی نیست
هیچ دارویی باعث چاقی نمی شود
زایمان و ازدواج باعث چاقی نمی شه
سوخت و سوز باعث چاقی نمی شه بلکه همه اینها در فکر ما توسط والدین و رسانه ها گنجانیده شده .وقتی باور کنیم که همه اشتباه است و در تمرینات استمرار داشته باشیم یواش یواش ذهن ما لاغر می شود و کلید اصلی همین است .
ذهن لاغر =جسم لاغر
استاد عزیزم سلام من چهار ماه در این مسیر هستم و الان گام چهل و دوم هستم به دلیل اینکه گوشیم خراب شد مجبور شدم گوشیمو ری استارت کنم عضویتم یک روز اعلام شد
یکی از دغدغه های مهم من بعد از بارداریم تناسب اندامم بوده و هست سالها با انجام روشهای معمول دست به گریبان بودم و همیشه یکی از سخت ترین کارها برای من لاغر شدن بود در صورتیکه من خیلی کارهای سخت تر رو انجام دادم که همیشه مورد تحسین بچه هام و همسرم بودم و هستم و من رو آدم توانمندی می بینن من دانشگاه با رتبه خوب قبول شدم استخدام ارگان دولتی شدم بمن خونه سازمانی دادن بچه هایی تربیت کردم که تو فامیل زبانزد هستن آشپز قابلی هستم رانندگی یاد گرفتم و همسرم همیشه از من تعریف میکنن ولی لاغری همیشه برام سخت بوده یک مانع بزرگ درون من هست که با وجود اینکه سعی میکنم باورم رو عوض کنم ولی احساس میکنم توانایی ندارم و دچار یاس و نا امیدی شدم این دومین بار هست که من لیز خوردم ولی از امروز بلند شدم و با تمام انرژی شروع کردم همون طوری که استاد عزیزم شروع کردن و بعد از سالها دوباره لذت شروع دوباره رو میخوان بچشن من یک ماه کامل در تمام عمرم امسال روزه هامو کامل گرفتم که همسرم برام هدیه خریدن ،با وجود اینکه خیلی از رفتارهای اشتباه رو نود درصد کنار گذاشته بودم یکهویی انرژیم تخلیه شد من از قبل از ماه رمضان چای رو تلخ می خوردم ولی توی همین چند روز گذشته که انگیزه خودم رو از دست دادم دوباره چای رو با قند خوردم ولی از امروز دارم خودم رو آپدیت میکنم چون تصویرهای چاقی هنوز توی ذهنم هستن و فهمیدم خیلی باید روی خودم کار کنم با وجود اینکه لاغری با ذهن برای من خیلی مزایا داره از اینکه یک مرتبه انگیزه و اشتیاقم رو از دست دادم متعجب شدم و دوباره سر خوردم من باید لیاقت متناسب شدن رو پیدا کنم باور کنم من هم توانایی لاغر شدن رو دارم چون در جسمم دارم می بینمش ولی ذهن من همه چیز رو انکار کرد و ادامه دادن مسیر برام سخت شد طوری که هر وقت میخواستم فایل گوش کنم و تمرین انجام بدم یک مانع بزرگ جلوی من بود و منو منصرف میکرد در صورتیکه قبل از این من کاملا اشتیاق برای گوش دادن و انجام تمریناتم داشتم امشب دو تا عکس از موقعی که متناسب بودم رو جلوی چشمم گذاشتم تا انگیزه بگیرم و مهمترین و اساسی ترین قانون لاغری با ذهن یعنی خودباوری رو در ذهنم پیدا و ایجاد کنم همین چند روز فهمیدم که لاغری با ذهن خیلی آسونه و اینکه تغییر تاوان داره و باید اون رو بپردازم و صرف اینکه بگم لاغر میشم به هدفم نمی رسم و به امید خدا شروعی دوباره خواهم داشت در کنار دوستان پر تلاش و استاد عزیزم و آرزوی موفقیت برای همه عزیزانی که رویای متناسب شدن دارن ،از دوستان عزیزم خواهش میکنم که اگر تجربه ای از نا امید شدنشون داشتن به اشتراک بذارن ،ممنونم
سلام‌سلام 😍😍
اهمیت موانع لاغر شدن را میشه از تعداد فایل هایی که موضوع شان موانع هست فهمید..پس وقتی استاد انقدر تاکید به شناسایی و از بین بردن موانع دارند باید روی آنها بیشتر کار کنم.برای کاشت بذر باید زمین صاف و بدون علف و سنگزار باشه دیگه تا محصول به ثمر بشینه دقیقا برای به نتیجه رسیدن بذرهای تناسب اندام باید زمین ذهنم را از موانع پاکسازی کنم تا نتیجه شگفتی سازی باشه..
ببین، مثلا یک مانع لاغری که در اوایل مسیر شناسایی و رد شد باور چاقی ارثی بود.. خوب اگر ابتدا این مانع را پاکسازی نمی کردیم در طول مسیر این فکر دائم در ذهن ما رژه می رفت که بابا ذهن چیه تو چاقی در ژن های خود داری و از این افکار و حرف های چرت و پرت..اما وقتی آن را با دلیل و منطق رد کردیم به آرامش رسیدیم و ادامه دادن مسیر برای خیلی راحت تر و منطقی شد به طوری که اگر الان کسی بگوید چاقی من ارثی است ما خنده مان میگیرد چون میدانیم که جسم ما چه قدرتی در دفع مواد دارد و اصلا ارثی بودن چاقی مسخره ترین بهانه برای شرایط چاقی است ..
اتفاقا امشب با یکی از دوستانم صحبت میکردیم که نسبت فامیلی هم داریم که تقریبا دور است بعد میگفت مثلا این ویژگی ما ارثی است و من گفتم من و تو اخه چه ارث مشترکی باهم داریم؟😂😂 گفت بالاخره فامیل هستیم دیگه 😐 خلاصه وقتی ذهن پر از باورهای اشتباه شد با ارث تو را به همه پیوند می زند تا چاقی ات را توجیه کند که یک وقت به فکر لاغر شدن نیافتی..ذهن می داند که اگر اقدام کنم، چاقی ناپایدار ترین حالت بدن است و به راحتی از جسم پاکسازی می شود تا فرمانروای اصلی که سلامتی و تناسب اندام ایده آل است به تخت سلطنت بنشیند.
موضوع امروز باور کردن توانایی متناسب شدن است..
خوب الان میدانم که جسم من خیلی زیاد از چاقی بیزار است و در عین حال با قدرت خیلی زیاد در حال دفع مواد اضافه از بدن است، خودم هم که میدانم باید ذهنم را تغییر دهم و متناسب کنم تا از جلوی جسم کنار برود و در کنارش قرار بگیرد و هدف هردو همسو شود و من دارم هرروز با احساس خوب و اشتیاق یک گام را برمیدارم ،تمرین میکنم و به آموزش هایم عمل میکنم ، پس چه چیزی مانع نتیجه می شود؟؟؟
👈🏻👈🏻 من !!!یعنی اینکه آیا من نتیجه ی تمرین هایم ، فایل گوش دادن هایم و هرروز در مسیر بودنم را متناسب شدن جسمی میدانم؟؟؟
آیا ۱۰۰٪ ایمان دارم که این مسیر ذهنی منتهی به تغییر جسمی و شگفتی ساز شدن می شود؟؟ درست مانند تصویر ابتدایی مسیر لاغری من که در پایان راهِ لاغری با ذهن شگفتی سازی قرار دارد..
باید بگویم که هرروز ادامه دادن این باور را در من قوی تر میکند که من توانایی لاغر شدن را دارم، اصلا من یک روز لاغر بودم ، قبل از آن خداوند من را متناسب خلق کرده است اینکه من آن زمان را به یاد نمی آورم دلیل نمی شود که روزی لاغر نبوده ام …
باور من توانایی لاغر شدن را دارم ، ایجاد کردنی نیست بلکه باید این باور را در میان فرمول های چاقی خود پیدا کنم و تقویت کنم ..با مرور کارهایی که در طول زندگی انجام دادم و به یاد آوردن توانایی هایم و بعد ارتباط آنها به لاغری میتوانم باورِ من می توانم را فعال کنم..
۱.من خواندن و نوشتن را آموختم و همیشه جز دانش آموزان فعال و پرتلاش بودم.
۲.من زبان انگلیسی را آموختم و در کلاس های زبان هم همیشه شاگرد اول بودم.
۳.من رشته ی زیست شناسی را سه سال در دانشگاه خواندم و مدتی هم در آزمایشگاه کار کردم.
۴.من توانستم در رشته مترجمی فرانسه در دانشگاه دولتی پذیرفته شوم بدون اینکه کلاسی بروم یا مطالعه ی زیادی داشته باشم.
۵.من در تحصیلات فعلی ام هم خوب عمل میکنم ..
۶.من رانندگی را توانستم یاد بگیرم.
۷.من آشپزی کردن را یاد گرفته ام .
۸.من استفاده از لپ تاپ را خودم آموختم و در واقع خودم به خودم یاد دادم..
۹.من‌بدون اینکه به کلاس بروم توانستم با گیتار دوستم کمی یاد بگیرم .
۱۰.من‌خودم یاد گرفتم چطور موهایم را به چند مدل ببافم.
۱۱.من میتوانم چند مدل دسر و پیش غذای مختلف درست کنم.
۱۲.من پختن کیک را خودم به خودم یاد دادم و همه از کیک های من تعریف می کنند.
۱۳.من‌دوچرخه سواری را یاد گرفتم.
پس منکه کلی کار تا الان در زندگی ام انجام داده ام ، متناسب شدن که دیگر کار بسیار راحتی است..تازه من برای متناسب شدن لازم نیست تلاش جسمی انجام بدهم به قول استاد اصلا دراز بکش فایل گوش بده لاغر میشی👌🏻🥰😎..
تلاش ۱۰۰٪ من برای متناسب شدن باید ذهنی باشد..که شامل آموزش ذهنی، شناسایی موانع و رفع آنها،بازیابی و کنار هم چیدن فرمول های متناسب کننده و استفاده از آنها در زندگی روزمره به طوری که استفاده ی بیشتر ما از آن فرمول ها باشد و به عادت و شخصیت ثابت ما تبدیل بشوند، داشتن اشتیاق و احساس خوب،ادامه دادن و مستمر بودن در مسیر لاغری و در نهایت نتیجه ی ایده آل گرفتن.
و البته باور و یقین به اینکه: من میتوانم😎🥰👌🏻💎
فایل تصویری💻🎧📖✏:
✅شجاع ترین‌افراد روی زمین : 👈🏻ما هستیم 🥰🥰.
✅قدم اول باید تصور خودت درباره ی خودت را درست کنی.
1.من هرروز درس هایم را انجام می دهم.
2.من سعی میکنم دامنه ی لغاتم را افزایش دهم تا بتوانم بهتر صحبت کنم.
3.من سعی میکنم هرروز مطالعه داشته باشم و اطلاعاتم را بالا ببرم.
4.من هرروز 4 یا 5 ساعت برای متناسب شدنم وقت می گذارم.
✅تصمیم برای متناسب شدن نیاز به ابزار دارد که مهم ترین آن خودباوری است. و جدا کردن برچسب هایی که خودت و دیگران به تو زده اند.
✅روش هایی که من انجام دادم و مطمئن هستم و مطمئن هستم که این روش ها من را لاغر نمی کنند.
۱.رژیم های من درآوردی شامل ناهار نخوردن، شام نخوردن
۲.رژیم های دکتر تغذیه
۳.ورزش درازنشست و رقصیدن
۴.قرص دارچین یا چی 😅😅 یادم نیست راستش، خوردن اسپند،دمنوش لاغری، عصاره ی گیاهی لاغری، روزی فقط ۳ عدد سیب خوردن، ناشتا شربت لیمو و عسل خوردن،رژیم ۲۸ روزه، رژیم یک هفته ای میوه،حذف برنج و نان و ماکارانی و سیب زمینی، حذف سرخ کردنی ها، حذف شیرینی شکلات و نوشابه از وعده ی غذایی، نخوردن فست فود و سس ، حذف آب چون یک بار یک دکتر طب سنتی گفت تو آب نخوری لاغر میشی 😑😶🤦🏻♀️،کلاس ورزشی رفتن (والیبال) و….
💎اما میخواهم روش لاغری با ذهن را ادامه بدهم.💪🏻
چون به این باور رسیدم که راحت تر از این راه برای من وجود ندارد و من در این مسیر بسیار آرامش دارم و شاد هستم.✅باید روی خودباوری و اعتماد به نفس و عزت نفس مان کار کنیم همانند مهیا شدن برای یک سفر 🚙
سفری به سوی متناسب شدن . در واقع بهتر است بگوییم هجرت . چون میخواهیم در سرزمین لاغرها تا همیشه زندگی کنیم و شرایط جدیدی برای خودمان خلق کنیم و تجربه ی زندگی با تمام ایده آل هایمان را کسب کنیم.
✅رفتار ، بر اساس تصاویر ذهنی شکل می گیرند نه بر اساس علاقه های ما.
✅نشانه ی تغییر تصاویر ذهنی ، تغییر احساس است.پس وقتی حال خوب و احساس خوب دارم یعنی مسیر را درست طی میکنم و تصاویر در حال تغییر و جایگزینی است🥰🥰😍😍💃🏻💃🏻
اتفاقا داشتم به این موضوع فکر میکردم که از کجا بفهمم تصاویر ذهنی در حال تغییر هستند که در این فایل به جوابم رسیدم. خدایا شکرت.
✅اگر من الان ۳۰۰ کیلو هستم بالخره یک زمانی بوده که ۶۰_۷۰ کیلو بودم.🤣🤣🤣🤣 خیلی خوب بود😅👌🏻
✅فرمان های مغزی تماما بر اساس تصاویر ذهنی است.
✅اواااا😍😍 اونیکه نوشت من امشب شلوار سایز ۴۰ پوشیدم اندازه ام شد، من بودمااا🥰😍🥰😍🥰
یادم میاد که مادرم باور نمی کرد میگفت نه اینا سایز بندی های متفاوت دارند ، قواره اش بزرگه چیه 😅🤣 و هزار دلیل و توجیه که نه سایز تو ۴۰ نیست..
ببین چه قدر برچسب به خودم زده بودم که بقیه بیشتر از خودم باور نمی کردند من بتوانم لاغر بشوم.🤦🏻♀️😶😑
حالااااا 😍😍😍 شلواره الانم اندازه ام میشه و به امید خدا قراره گشاد هم بشه 👌🏻💎🥰😍💖🌹
✅خیلی باید راحت باشه لاغر شدن، پس به خودت سخت نگیر و با احساس خوب و شادی ادامه بده😉
✅چیزی که صحیح باشه خودش گسترش پیدا میکنه ، لاغری که صحیح است خودش در جسم گسترش پیدا می کند😍🥰👌🏻
فایل gps لاغری خود را روشن کنید هم دوباره گوش دادم و بسیار لذت بردم.
این هم از گام چهل و سوم … خدایا شکرت .. تا الان که خیلی خوش گذشته .. از اینجا به بعد هم انتخاب من این مسیر و این آگاهی ها و این احساسات خوب است…
سلام به دوستان عزیزم
اتفاقا دیشب که رفتم خونه دوستم همین بحث بود که به من گفتن که یکمی چاق شدی و من جواب دادم که چاق نشدم بلکه پرتر شدم و ایشون هم جواب داد که نه چاق نشدی ولی باید جلوی خودتو بگیری که چاقتر نشی چون استعدادش رو داری و داشت از خودش میگفت که ببین من اینقدر غذا میخورم ولی اصلا چاق نمیشم چون استعدادش رو ندارم و من جواب دادم اتفاقا من نظر دیگه ای دارم واینکه خودت میگی هرچی بخورم چاق نمیشم این تصویر ذهنته که این افکار رو داره وگرنه ربطی به استعداد و اینا نداره اگر منم همین تفکر رو داشته باشم صد درصد اندازه تو لاغر میبودم
و من به این باور رسیدم هر تصویر ذهنی که داشتم بهش رسیدم دقیقا این چاقی میانه بدنم نتیجه همین تصویر سازی و ترس از چاق شدن هست
سالها خودم رو شکنجه و زجر میدادم که متناسب بشم از دمنوش هابگیر و برنامه های چند هفته ای و ورزش های خاص و هر روشی ….درسته که نتیجه میگرفتم اما طولی نمیکشید باز به وزن قبل برمیگشتم و اون اعصاب خورد کنیش و ناراحتیش صدمه جسمی از چاق و لاغر شدن برام میموند اما هیچوقت فکرم به این نمیرسید که مسیرم اشتباهه یا تصاویر ذهنیم اون چیزی نیس که بتونه من رو به‌راه درست بکشونه
و اما خداروشکر به لطفا خدا تونستم با این روش آشنا بشم و شده ملکه زندگیم و هیچ راهی رو به اندازه لاغری با ذهن قبول ندارم چون فقط در این مسیره که میشه خیلی راحت لاغر شد چون لاغر شدن آسانترین کار دنیاست
نشان های دریافت شده
سلام گام ۴۳
مراحل لاغر شدن را بیاموزیم
اول یه نکته بگم در مورد اینکه تناسب فکری تنها راه زندگیه و این راه بی نظیره همین الان آخر فایل من یهو یه سوالی در ذهنم ایجاد شد خدا شاهده یکی دو دقیقه ازش نگذشته بود بهش پاسخ دادید . یعنی در این راه سردرگمی معنایی نداره . گمراهی معنایی نداره . واقعا نگرانی معنایی نداره . در جهانی که وقتی به محض اینکه چیزی در ذهنت پدید میاد که در لحظه بهش پاسخ داده میشه اگه راه صحیح نیست پس چیه . یعنی واقعا هیچ حرفی برای گفتن نمی مونه . چقدر دقیقه این راه . چقدر هماهنگ . چقدر عالی .
یکی از دلایل درست بودن هر کاری که داری انجام میدی دقیقا همینه . در مسیر درست آدم نگران نیست . در مسیر درست درگیری ذهنی نیست
در مسیر درست احساس ناامنی نیست .
در مسیر صحیح احساس ترس نیست .
در مسیر صحیح احساس شک و تردید نیست .
در مسیر صحیح احساس حسرت نیست .
اینا همش نشانه های صحیح بود راهه
اگه کسی از راه لاغری با ذهن به نتیجه نرسه جای تعجبه . قطعا چنین فردی خودش داره اشتباه برداشت می کنه . داره اشتباه میره . خودش داره آگاهانه یا ناآگاهانه مسیر رو اشتباه میره که نتیجه نمیگیره . وگرنه این مسیر صحیحترین راه برای لاغر شدنه و نه تنها صحیح ترین راه که تنها راه برای لاغر شدن که باز هم نه تنها راه برای لاغر شدن که تنها راه برای زندگی کردنه . راهی که تا ابد بازه .
مطمئنم همه ی افراد مسیر لاغری با ذهن این راه رو از همون اول روشن دیدن و بعد در طی مسیر هم دیدن که این روشنی چقدر مشهود تره . ذهن هرگز اشتباه نمیکنه . او خیلی دقیقه خیلی .
یکی از ویژگیهای ذهن اینه قبل از شروع به وارد شدن به هر مسیری کل مسیر رو میبینه و بعد کم کم هم در طی مسیر اون روشنایی رو به ما نشون میده . برای این گفته شاهدم دارم . قرآن به حضرت محمد دوبار نازل شد . یکبار دفعی و به یکباره کل قرآن براش نازل شد و بار دیگه تدریجا و مرحله به مرحله . یعنی کل مسیر همون ابتدا برای انسان روشن میشه و بعد ما اون مسیر رو روشن یا تاریک میبینیم و این باعث میشه ما به اون راه ادامه بدیم یانه . ی شاهد دیگه هم ازدواجم بود من وقتی اولین بار وارد اتاقی شدم که با همس صحبت کنم کل مسیر زندگیم با ایشون رو روشن دیدم . اصلا اول و اخر وجود ایشون رو در یک لحظه دیدم . دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداشتم . گفتم من اصلا حرفی ندارم . میدونم در کنار شما آرامم و زندگی سرشار از ارامشی رو خواهم دا. همسرم تعجب می کرد می گفت سوالی چیزی حرفی سخنی من واقعا هیچ حرفی نداشتم . در حالیکه برای خیلیها دقیقا بر عکسه خانومه میره توی اتاق شروع می کنه به صحبت هی میخواد از زیر زبون خواستگار حرف بکشه بیرون نمونه اش خواهرم سوالاش رو در دفتر نوشته بود و دفتر برده بود در اتاق وکلی سوال میپرسید . ولی من واقعا میدیدم . من خوشبختیم رو با قدم اولی که در اون اتاق گذاشتم دیدم و حس کردم که در کنار این مرد تا ابد آرامش دارم .و خدا شاهده همون روشنی که دیدم تا الانم بوده. هیچ وقت توی زندگی چالشی برای من ایجاد نکرد و همیشه با دل و جون برام قدم بر میداره . البته من ایمان دارم خیلی از اقایون برای خانوماشون همین هستند اما خانومی که به این موارد ایمان داشته باشه و این موارد رو در وجود همسرش ببینه خیلی کمه . یکی دیگه از شواهدم هم درمان مادرم بود در ابتدا بیمارستانی به ما معرفی کردند که ما با ورود به اونجا چیزی جز تاریکی نمی دیدیم و بعد کم کم همین اتفاق طی دو سه جلسه افتاد و ما مامان رو انتقال دادیم جای بهتر . اونجا رو سفید میدیدیم و همون باعث شد ادامه بدیم و همون تصویر دهنی سفید باعث شد درمان مامانم با موفقیتی عالی سری بشه . این مثالها رو گفتم که بگم ذهن ما خیلی تیزه یعنی خداوند چه ابزاری به ما داده که وقتی بهش اعتماد داشته باشیم عالی راه رو نشون میده . همه این صحبتها رو هم برای این گفتم که بگم مسیر لاغری با ذهن تنها مسیصحیح رسیدن به آرزوهامونه و فقط باید بهتر درک کنیم . هرچقدر بهتر درک کنیم بهتر عمل می کنیم .
یکی از ویژگیهای ذهن اینه همیشه بهترین انتخابها رو داره . یعنی پیشفرض ذهن ما انتخاب صحیح است . معیارهای انتخاب صحیح هم باز پیشفرضه .
راه ساده و راحت باشه
شیرین و دلچسب و گوارا و دوستداشتنی باشه .
در مسیر بقا و سلامتی باشه .
با احساس آرامش همراه باشه
با احساس لذت همراه باشه .
با احساس امنیت همراه باشه .
با احساس توانمندی و قدرت همراه باشه .
با احساس آزادی همراه باشه .
با احساس عزت نفس همراه باشه . یعنی مال من باشه و نقش من توش خیلی پررنگ باشه .
اینها همه پیشفرض ذهنه وقتی وارد هر مسیری میشه اگه اون مسیر با این پیشفرضها همسو باش به یکیاره کل چراغها روشن میشه . و این چراغ روشن در کل مسیر برای ما روشن نگه داشته میشه . اگر جایی از مسیر رو اشتباه بریم چراغ خامش میشه . وقتی چراع خاموش میشه ما احساسمون بد میشه . در حقیقیت ذهن ما یک سنسوره . اگه درست بریم روشن میشه . اگر غلط بریم خاموش میشه .
و دقیقا این ویژگی در سرتاسر مسیر تناسب فکری به وضوح خودشو نشون میده .
من در لحظه اول ورود به سایت تناسب فکری این روشن شدن چراغهای ذهنم رو دیدم و در کل مسیر هم این روشنایی لحظه به لحظه همراهم بودم و هرجایی هم از مسیر خارج شدم خاموش شدنش رو دیدم .
اما مراحل لاغر شدن در سایت تناسب فکری .
نکته ی اول اینه که باید خودمون بخوایم . یعنی انتخاب باشه نه تقلید . راه تقلیدی به نتیجه نخواهد رسید . مسیر باید مسیر لاغری من باشه .
دوم آموزش .
قدم به قدم اموزشها داره داده میشه . نکات ارزنده ای که واقعا هربار گوش میدی چراغ جدیدی در ذهنمون روشن میشه . تکرار هست ولی در هر بار تکرار لذت روشنایی رو با خودش به همراه داره .
نکته ی مهم در این فایل ثبت تصاویر ذهنی بود . استاد در تک تک آموزشهاشون تصویر ذهنی لاغری رو به ما میدن . یه نکته ی خیلی خوب هم اشاره کردید اونم اینم بود هیچ وقت نءیم مسخوام ۲۰ کیلو کم کنم یا سی کیلو . اصلا مگه واسه چاقی عدد داده بودیم ما گرم به گرم اضافه کردیم .
وقتی ذهن ما در مسیر لاغر شدن بیفته دیگه خودبخود خودش میره و نتایج جسمی رو رقم میزنه .
مرحله ی سوم انجام تمارین هست که نوشتن باعث میشه این تصاویر ذهنی بیشتر در ذهنمون ثبت بشه .
مرحله ی بعدی شناسایی موانع لاغریه . چون تا ذهن مسیر جدید رو راحتتر از مسیر قبلی نبینه به مسیر قبلی ادامه میده . پس لازمه موانع راه شناسایی بشن تا چراغها همیشه روشن بمونه .
وقتی ما این کارها رو انجام بدیم ذهن میفته در مسیر لاغری . درسته شروع مسیر لاغری خیلی مهمه ولی استمرارش هم خیلی مهمه . ما آموختن رو نباید رها کنیم . چنین گفت پیغمبر راستگوی زگهواره تا گور دانش بجوی .
ما اینجا با علمی ورای علمهای دیگه آشنا میشیم . علمی که نیاز به تبلیغ نداره . علمی که خودش گسترده میشه . این نکته هم خیلی عالی بود .
من به راهم ادامه میدم و راه شیرین لاغری با ذهن تازه برای من راه شروعه . یعنی یکی دیگه از ویژگیهای راه صحیح همینه . هر لحظه از مسیر اشتیاق اولیه رو به همراه داره . هرگز تکراری نمیشه و همیشه راه روشنیه .
گام ۴۳ سلام استاد محترم و دوستان همراهم خوشحالم که تا گام ۴۳ به خوبی و اشتیاق ادامه دادم ،بنظر من باید هر روز که در مسیر و تمرین هستیم خودمونو تشویق کنیم و به ذهنمون جهت درستو یادآوری کنیم ،گفتن این موفقیت ها به ذهن ما، توانمند بودن مارو ثابت میکنه و در ادامه مسیر به راه های موفقیت های بیشتری هدایت میشیم در اصل کانون توجه ما بر خواسته ها گذاشته میشه دلیل اصلی انجام ندادن یک کار ،نداشتن باور به شدن و انجام اون کاره ،ذهن هم که دوست نداره برای هر کاری انرژی آزاد کنه پس ترجیح میده حتی مارو ترقیب نکنه که اون مسئله رو باور کنیم ،برای همین شروع هر کاری سخته و بعد از گذشت یه مدتی که در اون فعالیت بمونیم ،راحتر و آسونتر میشه ،بلخره ذهن مجبور میشه انرژی آزاد کنه براش ،پس قدم اول باور کردن لاغر شدنه ،وقتی باور کنیم هدایت میشیم و ایده ها گفته میشه ،مثلا من باور کردم که میشه با ذهن لاغر شد و اومدم اینجا ،،جالبه تقریبا ۶ سال پیش ،که تازه در کلاس های ان ال پی و روان درمانی شرکت کرده بودم و تازه در حال شناخت ذهن بودم ،رفتم تو گوگل سرچ کردم لاغری با ذهن ،هدایت شدم به یک شخصی که کانالی در تلگرام داشت، روش لاغریشون طبق آرام خوردن غذا بود که همراه با صحبت هایی در هنگام غذا خوردن بود،مثلا اون شخص گوینده میگفت: لطفا به غذای خود نگاه کنید،اولین لقمه را در دهان خود بگذارید،شروع به جویدن کنید،هر لقمه رو ۵۰ بار بجوید ووووووو انقدر حالم بد میشد ،هر وعده باید با هندزفری به گوش، غذا میخوردم ،انقدر آروم که خسته میشدم و ترجیح میدادم چیزی نخورم ،در روز هم باید ۲ تا فایل هیپنوتراپی گوش میدادیم ،در انتها خسته شدم و رها کردم و بعدا متوجه شدم اون لیدر صدا و متد شخص دیگه ای رو کپی کرده و داره میفروشه ،این جستجوهای من نشان دهنده این بود که من باور داشتم که مسئله در ذهن منه و میخواستم از ریشه خودسازی کنم ولی به مسیرهای اشتباه هدایت میشدمبودن در مسیر آموزش و تکرار بلخره این باوره مارو قویتر میکنه و ماهیچه های ایمان و باورمون محکمتر میشهچه حس خوبیه خوندن این متن 👈 (تمرین این دوره به منزله یک گام فاصله گرفتن از وضعیت موجود و نزدیک شدن به وضعیتی است که سالهاست در رویای ما بوده)خدارو شکر که منهم جزء شجاعانی هستم که برای رسیدن به خواسته های خودم تلاش میکنم ،سالهای زیادی از عمرم در بودن در رژیم های سخت و طولانی،ورزش ،خوردن دمنوش و قرص ،انجام بیشتر متدهای لاغری گذشت همراه با رنج و ناراحتی و شکست ولی من باز هم بدنبال راهی برای لاغر شدنبودم و بلخره به جایی که باید میرسیدم رسیدممثال سفرهای کمپی مثال جالبی بود، از ۲ سال پیش که تصمیم گرفتم با دوستم به سفرهای کمپی برم ،متوجه شدم تمام افرادی که کمپ باز هستند وسایل خاص سفری دارن،ماشین های شاسی بلند آفرود که خود ماشیناشونم سبک خاص و ابزار خاصی دارن،وسایلشون،چادرهاشون،وسایل و ظروف غذاشون،سبک پخت و پزشون،لباساشون ووووو و زمانیکه وارد جمع اونها شدم ،فهمیدم باید مثل اونها مجهز به ابزار برم ،به مرور لباس ،کفش،وسایل رفاهی ووووو تمام وسایل مورد نیاز رو ما هم خریدیم وقتی در زمین های گلی و خاکی با کفش مناسب اونجا ،راه میرفتم متوجه میشدم که چقدر کار خوبی کردم ،وقتی برای بارون ،پانچ خریدم، پتو و چادر و کلی لوازم وابزار سفرهای اون شکلیو ما هم داشتیم ،متوجه شدم ،بودن در اون سفرها چقدر راحتر و لذت بخشتره ،وقتی محیا شدم از لوازم هام ،همه چیز زیبا تر شد برای من برای لاغر شدن هم باید ابزارشو داشته باشیم ، اونم خودباوریهاونهمه موفقیت هاییکه در قبل تا به الان داشتیم و داریم ،خودش نشون دهنده توانایی ماستمن به خودم افتخار میکنم برای اینکه چندین بار راه هایی را برای لاغر شدن رفتم که ریشه ای نتونست منو متناسب نگه داره ولی من بازم ادامه دادم ،خیلی هارو میشناسم با دومین شکست ،عقب نشینی میکنن،ولی من همچنان هم هستم ،کوتاه نیومدم ،این نشان دهنده قدرت درونمه که شناختمش و دارم ازش کمک میگیرم ،من تو تمام کارهام پشتکار داشتم و دارم یکی از راه هایی که وقتی منفی بافم میخواد اذیتم کنه حالا چه در زمینه لاغری چه جنبه های دیگه ،انجام میدم ،اینه که هر چی میگه بهش میگم آره تو درست میگی ،قبلا ازش فرار میکردم ،ذهنمو میخواستم درگیر چیزهای مثبت کنم ،ولی بدتر میشدم، از وقتی هر چی میگه میگم تو درست میگی و فرار نمیکنم ،فشارش کمتر شده ،در مقابل نجواهام و ترس هام هم همینکارو میکنم،هر چی میاد بهم میگه ،تو شکست میخوری،عزیزانت میمیرن،تو بیمار میشی ،تو به جایی نمیرسی فقط نظاره گر میشم ،گاهی هم که غمگینم یا ناراحتم ،به غمم و ناراحتی م میگم میتونی ۱ ساعت پیشم بمونی و بعدش بری ،با این کارم متوجه شدم اون غمه زیاد نمونده و رفته ،قبلا همش فرار میکردم ازشون ،بلخره غم و ترس ها هم در وجود ما هستن ،قسمتی از ما هستن که اگر بخواییم پنهانشون کنیم از جای دیگه ای با فشار بیشتری خودشونو بروز میدن ،بنظر من دیدن قسمت های ناخوبمون و خالی کردنشون از وجودمون مثل سوپاپ هایی هستن که درونمونو تمیز میکنن و جا در درونمون باز میشه برای رشد و حال خوب،اولین آپشنی که این دوره داشت همون آزادی عمل و حق انتخابیه که بمن میده و باعث شده تصمیم بگیرم اینجا باشم و تمرین کنممادر منهم نظرش این بود و هست که باید هر خوراکی و غذایی رو خورد و منهم که عاشق خوردن بودم بسمت همه چیز خواری کشیده شدم و در کودکی و حتی الان هم تشویق میشم و شدم برای اینکه فریده همه چیز میخوره ،بد خور نیست و منم تشویق میشدم ،مادر بهم یاد داده بود که آدم باید سنگ هم بخوره ،بعد از شروعم در این دوره ها تازه یاد گرفتم که قرار نیست من همه چیز بخورم حتی اگر دوست نداشته باشم، بخاطر دیگران و الان به خودم حق انتخاب دادم تو این ۱۴ ماه نتایج بیشماری از این دوره ها گرفتم،اولین نتیجه م که در اولین روزهای ورودم به سایت در من ایجاد شد،حس ارامش و خیال راحت که بلخره تو جاده صحیح قرار گرفتم،بقول استاد که تو یکی از فایل هاشون گفتن، وقتی میاییم تو این دوره ،مثل زمانیه که ،تازه اشکال و مسئله ماشینمونو متوجه شدیم و خوشحالیم که بلخره فهمیدیم ایراد ماشین از کجاست ،حس آرامشه بخاطر فهمیدن همون ایراد اساسی ذهنم بود ،انگار آبی که روی آتیش ریخته بشه،تمام اضطراب های اصلیم فروکش کرد و بعد ادامه دادن و بودن و تمرین و گوش کردن ها باعث شد هر روز دریچه ای در وجود من باز بشه ،انگار سالها ایستاده بودم جلوی همون پنجره ای که الگوها و خانواده من ایستاده بودند و جهان و جسم خودشونو به یه شکل ناقص میدیدند،منهم جلوی همون پنجره خودم ،دنیام و جسممو به همون شکل ناقص میدیدم،،اگاهی های جدید منو هدایت کرد به پنجره های جدید، بهم گفتن ،پنجره های زیباتری هم هست،پنجره نگاه زبباتر به خوراکی ها به جهان به ادم ها به شرایط به همه چیزمنم با اشتیاق دونه دونه اون پنجره ها رو باز میکنم و میبینم ،دنیا فقط اون شکلی نیست که گذشتگانم بمن گفتنپنجره چاقی من پر بود از ترس،استرس،ارث،ژنتیک،بیماری،استخون بندی درشت ،بارداری،زایمان و اینها دلایل چاقی من بودند ،ولی یاد گرفتم پنجره لاغری هست که در اون تناسب،سلامتی،شادی،حس خوب،اعتمادبنفس عزت نفس،لباس های رنگی و یه عالمه حال خوب در اون جا هست و من ترجیح دادم از اون پنجره به دنیام نگاه کنمحق انتخاب با خودمونه ،راهیو بریم که سالها رفتیم و به بن بست و شکست خوردیم یا راهیو بریم که به ساحل زیبایی ختم میشه بدن من انقدر هوشمند و قدرتمنده که بعد از ۲ماه ونیم، شروع به ریزش سایز کرد، تازه به قدرت ذهنم اعتماد کردم و به مسیرم ادامه دادم ،تازه من کسی هستم که در این ۱۴ ماه بشدت در منگنه ها و مشغولیات ذهنی بودم یعنی ذهن آزادی نداشتم ، من ۱۵ آذر ۹۸ شروع کردم ،اول بهمن تا آخر بهمن مسافرت بودم ،با اینکه فایلامو گوش میکردم ولی بدلیل نداشتن نت قوی و وقت ،نتونستم تو اون ۱ ماه کامنتی بنوبسم یا بخونم، یعنی تو اون ۱ ماه تمریناتم به دلم ننشست ،با این حال نتیجه جسمی هم گرفتم و اولین سایزو در سفر کم کردم ،بعد از برگشتم از مسافرت به جریان ویروس برخوردیم که چند ماهی هنگ بودم و پر از اضطراب و مدام مراقب خانواده بودم ،بعدش تو چندتا کلاس مرتبط ذهنی آن لاین شرکت کردم که البته هنوزم هستم تو اون کلاس ها ،پاییز امسال هم درگیر چندتا مسئله بودم ، یعنی تو این ۱۴ ماه من خیلی بالا و پایین شدم ، تمرکز ذهنیم که اون مسائل در زندگیم کمرنگتر شدن تازه از اسفند ۹۹ شروع شده ،تازه میخوام با توجه بیشتری در دوره ها باشم و همینطور متوجه شدم امسال خیلی بهتر از پارسال مطالبو درک میکنم ،با این حال ،با هر شرایطی من خودمو با دوره ها همراه کردم و روزی نشده که فایلی گوش نکنم ،البته تو این ۴۰ روز اخیر ،درک آموزه ها برام یه شکل دیگه شده و اینم بخاطر استمرارم در مسیره منکه خیلی راضی م از وضعیت جسم و آزادی خوردن و آرامشم ،امیدوارم همه افرادی که نیاز دارن به این دوره ها هدایت بشن تا متوجه بشن آرامش یعنی چی ،خوردن بدون ترس یعنی چی و اینهارو فقط آدم هاییکه سالها در رژیم و سختی بودن متوجه میشن و درک میکننقبلا که رژیم میگرفتم رنگ صورتم زرد و بی حال میشد ،شکل مریضا میشدم،تو یه دوره قرص خوردن برای لاغر شدن بودم که صورتم سوراخ سوراخ های ریز میشد ،زرد و وحشتناک شده بودم ،تو عروسی خواهر زادم همه میگفتن فریده چیزی میکشی این شکلی شدی🙄 تو همه لاغر شدنم های قبلی،اول زیر چشمم کبود میشد،صورتم زشت میشد،جاهایی از بدنم لاغر میشد که نمیخواستم لاغر بشه ،مثلا رون پاهام لاغر نمیشد ،ولی با این روش اولین جاییم که ریخت رون پام بود،صورتم جمع و جور خوشگل شده ،یعنی مریض تور نشدم ،بدن خیلی هوشمنده ،بسپاری به خودش با راه و متد درست، خودش میدونه چکار کنه تصویر ذهنی نوع نگاهیه که به خودمون داریم،که همون عزت نفسه ،آیا من برای خودم خوب تعریف شدم از طرف الگوهام،آیا قدرتمند تعریف شدم،دوست داشتنی تعریف شدم ،اگر بتونیم به این سئوال جواب بدیم به خیلی جواب هامون میرسیم که (من کی هستم ؟) برای لاغری هم من چی تعریف شدم؟در من از من چه چیزهایی دانلود شده؟ بنظر من تعریفی که از آدم های چاق گفتن و ماهم پذیرفتیم ،همین شخصیتیه که الان هستیم ،اگر نتیجمون خوب نیست یعنی خوب برای خودمون تعریف نشدیم،تصویر خوبی نداریم،تصویر که تغییر کنه ،نتیجه هم تغییر میکنهباید جور دیگه ای به خوومون نگاه کنیم در همه جنبه های زندگی چونکه بهم وصلن که اینهم با آموزش دیدن امکانپذیره
سلام دوستان واستاد گرامی گام
۴۳من خیلی خوشحالم که جزو ادمهای شجاع هستم وما شکست خورده نیستیم وخیلیم با اراده هستیم در قدم اول باید ما تصور مونو درباره خودمون تغییر بدیم
ما وقتی تصمیم میگیریم که لاغر بشیم ابتدا باید ابزارشو فراهم کنبم وقتی میخوابم بربم سفر ی سری کارها رو انجام میدبم ی خورده وسیله برمیداریم ماشینو میبریم تعمیرگاه غذایی برای تو را ه حاضر میکنبم و…
ونمیتونیم که بدون وسیله بربم سفر وبرای لاغری هم همین طوره مهمترین ابزار خود باوریه وبرداشتن برچسبعاییکه به خودمون زدیم وباید تمامدبرچبهارو بکنی وباندازی دور مثل من نمیتونم چجوری لاغر بشم مگه میشه با ذهنم لاغر شد دیدی دیدی چقد طول کشید من هنوز لاعر نشدم و
اینا رو بکن ودور بریز خودتو مهیای یفر کن با برچسب داشتن نمیتونی ادامه بدی چطور این احساس بدست بیاریم بسینیم یکم فکر کنیم ببینیم چکار کردیم مثلا من وقتی ازدواج کروم ادامه تحصیل دادم وشاگرد ممتاز کلاس بودم تو رشته حسابداری وقتی تعطیل میشدیم من تازه باید میرفتمدخت ۴ سالمو از مهد برمیداشتم وبعد میرفتم خونه واون موقع همه نگران بودن که شام چی بپزن اما من از قبل شامم پخته بودم فقط دم میذاشتم یا گرم میکردم این یکیش بود وقتب بهشون فکر کنی امید وار میشی وانگیزه میگیره وبه خودباوری میرسیم وفرد یکه ناتوانه چطور میتونه هم شوهر داری کنی هم بچه داری هم درس بخونه ولی من موفق شدم تازه من هم صب میرفتم دبیرستان تا ظهر وساعت ۳ میرفتم اموزشگاه برای اموزش درسهای عملی واگه به لاغری فکر کروی واحساس ناتوانی کردی برچسبهاییکه خودمون به خودمون چسبوندیم میکنیم وهمین طور وقتی از روشهاییکه استفاده کردیم با اون همه یختی ونخوردنها وخوردن غذاهای بیمزه وزور اینا توانمدیهامونو ثابت میکنهدواگه بگی من تا الان انقدر روش استفاده کردم وبه نتیجه نرسیدم بجای این میگی منکه این همه روشو امتحان کروم اینم امتحان میکنم میرم ببینم چی میشه منکه هنوز شرکت نکروم نمیتونم قضاوت کنم بگم ابنم نمیشه ما برای همه ارزش قائلیم اما برای خودمون نه چون خودمونو دوست نداریم وکارهاییکه انجام میدیم به چشممون کوچیک ونا چیز وقابل تقدیر نیست پس خودمونو دوست داشته باشیم وبجای اینکه جلوی اینه بریم واز جسممون ایراد بگیربم این دفعه ایراد نگیریم همین برای شروع کافیه وخودباوری خیلی مهمه واز خودمون ی ادم دیگه بسازیم من میتونم هر کاری رو انجام بدم وبرای حرکت کردن به سمت لاغری ابزار سفر اماده کن تا انگیزه بگیری خودباوری ییکی از اون ابزارهاست وبرچسبها رو بکن من نمیتونم بذار کنار خودتو لایق لاغری بدون وبا این کارها مهیای سفر شدی روش لاغری با دهن معجزهست فکر کنی دهنت تغییر کنه وما هیچ کاری رو بدون فکر انجام نمیدیمدما وقتی کارهای جدید میکنیم بیشتر فکر میکنیم وبرای فکرهای قبلی از روی عادت انجام میدبم ومنم از اول که وارد سایت شدم کند پیش میرفتم ولی الان راحت میتونم تو سایت بنویسم با تکرار خمه چیز درست میشهدوقتی بچه ایم ی سری رفتارها اتوماتیکه اما از زمانی به بعد اموزشی میشه مثلا راه رفتن اتوماتیکه اما دونده شدن نیاز به اموزش داره زبان مادری اتوماتیکه اما زبان انگلیسی اموزشیه وتفاوت فرد چاق با لاغر هم در این اموزشهاست این اموزشها تصویر ذهنی ایجاد میکنه وقتی از بچگی به ما میگن اگه شیطونی کنی اقا دکتره میادا این ی تصویر ذهنی از اقای دکتر تو ذهن ما ایجاد میکنه وباعث میشه ما از دکتر بترسیم وبه نظر منم روشی برای لاغری مناسبه که توش هیچ دردی رنچی سختی رژیمی ورژشی نباشه وروشی صحیح که لاغری ارامش احساس خوب داشته باشه وبدون کوچکترین سختی بتونه مارو لاغر کنه تا اخر عمر وما دوست داریم که لاغر بشیم اما رفتار ما بر اساس تصویرهای دهنی ما صورت میگیره ومن در طول رژیمم یک دفعه نشد باخیال راحت غذای مورد علاقمو بخورم یا وقتیم خوروم بعدش سرزنش کردنا شروع میشدو وغذا رو کوفتم میکرد ودر تمام مدت که اضافه وزن داشتم قبل از دوره چه رژیم داشتم چه نداشتم رعایت میکروم که چاقتر نشم تا زمانیکه تیروئید کم کار سرو کله ش پیدا شد ودر عرض ۱۰۰ روز که قرص مصزف میکردم ۱۷ کیلو به وزتم اضافه شد وتا وقتی تصویرهای ذهنی عوض نشن نمیشه لتغر شد وزمانیکه لاغری با دهن شرکت کردی وقتی لاغری شروع بشه ونشانه ها کم کم پیدا بشن شوق وامید در ما زنده میشه وانگیزه میگیرم برای ادامه دادن مسیر وهر چه جلوتر بریم نتیحه بزرگتر میشه وانگیزه ما بیشتر وبه هر چیزیکه توجه کنی تصویر ذهنی ایجاد میشه
سلام زهرا خانم نوشته سما رو خوندم وبهتون تبریک میگم بخاطر اینکه روند لاغریتون شروع شده به امید شگفتی ساز شدنتون
من رویای متناسب شدن رو دارم و جز شجاعترین افراد روی زمین هستم .(چرا ؟؟چون من سالها هست دارم تلاش میکنم از خیلی راه ها لاغر بشم و خواستم با چنگ و دندون لاعری رو به دست بیارم ولی حالا با راه صحیحش که آشنا شدم دارم لاغری رو بدون سختی به دست میارم و زمین نمیشینم تا متناسب ۵۹ کیلویی بشم )
من جز افرادی هستم که اضافه وزن داشتم و همیشه به دنبال راهی برای از بین بردن چاقی بودم و من هیچ وقت چاقی خودم رو نپذیرفتم هر چند دکترها گفتن اما من به دنبال متناسب شدن بودم و من بارها رژیم گرفتم و به دنبال لاغری بودم و حالا من متوجه میشم که اصلا فرد شکست خورده ای نبودم چون کسی که شکست مبخوره دیگه لاغری رو دنبال نمیکنه ولی من همیشه دنبال کردم پس من انسان شجاعی هستم .(من از وقتی که ازدواج کردم چاق شدم و بیش از ده بار رژیم گرفتم و تونستم متناسب بشم اما دوباره برگشتم به جای اولم چون راه غلط بوده نه اینکه من ناتوانم و یا لاغری سخت هست نه چون راه غلط بوده هیچ وقت در لاغری همیشگی نموندم و در یه مقطعی به دستش اوردم )
ما هر سفری که بخواییم بریم باید لوازم سفر با خودمون ببریم و خودمون رو مهیا کنیم برای این سفر و مهمترینش این هست که خودمون رو باور کنیم و به خودمون برچسب نزنیم که تو نمیتونی لاغر بشی و یا تو لاغر بشو نیستی و ….(من قبلا که رژیم میگرفتم و لی نتیجه برام همیشگی نبود فکر میکردم نمیتونم و یا بدنم یه چیزی کمتر داره یا بیشتر داره مثلا اشتها فکر میکردم من چون اشتها ی زیادی دارم پس چاقم اما متناسب اشتها نداره پس لاعر هست و همین برچسب زدنها نمیزاشت من نتیجه بگیریم و در نهایت همیشه با حسرت به متناسبها نگاه میکردم که خوش به حالشون من چرا اینطور نیستم و چرا من نمیتونم لاغر بشم و لاغر بمانم )
و اگر تو با برچسب من نمیتونم وارد دوره بشی اصلا نتیجه نمیگیری و به این فکر کن تو در زندگیت این همه کارها انجام دادی و به خودت تبریک بگو و بگو من تونستم پس لاغری رو هم میتونم انجام بدم مثلا تو اگر مدرک لیسانس داری همین خودش کلی توانمندی هست ولی وقتی به لاغری میرسی احساس ناتوانی میکنی اینها همه برچسبهای دروغی هستن که خودت و دیگران به تو زدن و تو اونها رو بردار تا انگیزه پیدا کنی (من در زندگیم خیلی کارها تونستم انجام بدم که نشان از توانمندی من و جسم من هست و این خودش نشان میده که من انسان توانمندی هستم من کلی مدرکها دارم مثل ارایشگری و گلسازی و دورهای کامپوتر و رانندگی و …. در ضمن من در زمینه ی لاغری بارها رژیم گرفتم و لاغر و خوش اندام شدم ولی دوباره من چاق شدم بیش از ده با ر تونستم متناسب بشم و بار اخر بعد از زایمان دومم حدود ۳۵ کیلو کم کردم و اینها نشان میده چقدر من انسان توانمندی هستم و من لایق جسم لاعر و خوش اندام هستم )
مهمترین وسیله برای رفتن به سفر لاغری احساس توانمندی هست که بگی من میتونم لاِغر بشم و بگو من این همه مدت تلاش کردم و غلط بوده حالا اومدم از راه درست لاغر بشم .و نگو من این همه مدت نتونستم لاعر بشم پس با این روش هم نمیتونم لاعر بشم این غلطه چون شکستهای قبلی رو دارین در این مسیر میارین پس برچسبهای اشتباه رو برداریم و یکم به خودمون احترام بزاریم و برای خودمون ارزش قایل باشیم (واقعا من تلاش کردم اخه مگه تلاش چیه ؟؟من ورزش منظم رژیم منظم میگرفتم و عالی میشدم اما چون ذهنم متناسب نبود دوباره چاق میشدم و فکر میکردم توانایی لاغر شدن ندارم هر چند این اواخر که تند و تند رژیم میگرفتم و چاق و لاغر میشدم شک کرده بودم یعنی چی تا کی باید اینطور بخورم و ورزش سنگین ،برای لاعری بکنم این راهش نیست و خیلی از خودم میپرسیدم آخه چرا اینطور هست تا کی باید نخورم ولی نمیدونستم چه راهی درسته تا با این مسیر درست شدم )
من اینقدر دارم با وجدان کار برای اطرافیان انجام میدم ولی وقتی به خودمون میرسیم میگم من نمیتونیم لاغر بشم این حرف به خاطر کمبود عزت نفس هست که از بچگی زدن تو سر ما و اون افراد هم قبلا تو سر خودشون زدن بنابراین خود باور ی خیلی مهم هست و اینکه بگی من میتونم لاغر بشم یکی از مهمترین لوازم این سفر هست (من میتونم لاغر بشم چون دارم آموزش میبینم و عمل میکنم به آموزشها و هر روز یک قدم برمیدارم برای خودم و تمرینها رو انجام میدم و و وقت میزارم برای گوش دادن و خوندن و نوشتن پس اگر ذهنم با خواستم هماهنگ بشه نتیجه خیلی راحت به وجود میاد ) .
ما وقتی میخواییم بریم سفر از چند روز قبل مرخصی میگیریم و سایل رو جمع میکنیم پس حالا چرا برای سفر لاغری ما مهیا نمیشیم سفر از این مهمتر ؟؟؟
برچسب من نمیتونم رو بزار کنار و به خودباوری برس و اگر گفت تو نمیتونی هیچی نگو بهش و بگو من این راه رو میرم ببینم چی میشه .(من همیشه گفتم ارامش و ازادی و احساس خوبی که از این مسیر گرفتم به کل اون استرسها و حال بد روحی و جسمی من ارزش داره پس اگر دهنم گفت انگار تو نمیتونی و نتیجه نمیگیری بهش میگم همین دو موردش که بی نهایت ارزش داره پس مسیر رو ول نمیکنم و هر روز یه قدم هم بر میدارم تا بلخره ببینیم چی میشه بد که نمیگدره هیچ تازه خیلی هم مسیر عالی هست پس من میخوام در این مسیر باشم و چه بخوام چه نخوام متناسب ۵۹ کیلو میشم )
خودت رو لایق متناسب شدن نمیدونی اگر میگی نمیتونم لاغر بشم (من قبلا خیلی میگفتم من نمیتونم چون باورهایی داشتم و افکاری داشتم که خیلی به این من نمیتونم لاعر بشم داشت کمک میکرد مثلا بارها شنیده بودم چون این قرصها رو میخوری نمیتونی لاغر بشی چون اشتهات زیاده نمیتونی لاغر بشی چون رژیم خسته ام میکرد و یه جاهایی کم میوردم و مبخوردم میگفتم من نمیتونم لاعر بشم پس من خودم رو لایق ندوستم و برچسب زدم اما حالا میگم من لایق لاغری هستم چون هیچ کدوم از این افکار مانع من نیستن )
باید در خودت انگیزه ایجاد کنی .
چرا از لاغری میترسیم ؟چون همیشه با رنج و سختی لاغر شدیم ولی در این روش لاغری با ذهن هیچ سختی وجود نداره و فقط با قدرت ذهن هست .(من هم قبلا که اسم لاغری میومد فقط به رژیم و باشگاه و محدودیتاش و عرق ریختنهاش فکر میکردم ولی حالا میگم که نه این روش لاغری جدید هست و هیچ سختی و کار خاصی نداره و ما راحت در خونه ی خودمون با دیدین و شنیدن و نوشتن و البته عمل کردن به اونها متناسب میشیم )
لاغری با ذهن یه معجزه هست که بدون رژیم سنگین و ورزش و عرق من لاغر میشم
بعضیا میپرسن چطور مگه میشه با فکر لاغر شد ؟؟؟؟ جواب اینکه آخه مگه من کاری رو بدون فکر انجام میدم همین حرف زدنها از روی فکر هست ولی یه سری کارهای جدید با در گیری فکر بیشتر هست ولی اگر کارهای ما قدیمی تر باشه و تکراری باشه دیگه به فکر نیاز نیست و انجام میشه .(من خیلی از کارهای روتین رو بدون اینکه فکر کنم دارم انجام میدم مثلا بخوام مسواک بزنم میدونم باید برم داخل روشویی و مسواک رو بردارم با خمیر دندون دوندنهام رو بشورم و اصلا نیاز به فکر کردن نداره ولی اگر کار حدیدی باشه مثلا یه آدرس حدید که بخوام به خونه ی شخصی و یا جایی برم اول باید فکر کنم از کجا برم به کحا برسم پس باید اینقدر این آموزشها برای ما تکرار بشن که ذهن بدون فکر کردن دستور درست صادر کنه )
و تمام فعالیتها تحت کنترل مغز هست
من چاقی رو یاد گرفتم مگه میشه کاری رو بدون یاد گرفتن انجام بدین
یه سری کارها فابریکی هستن و یه سری آموزش دیدنی هستن مثلا ضربان قلب و نفس کشیدن و پلک زدن و سلولسازی و … فابریک هستن ولی زبان مادری رو یاد گرفتن و نقاشی کشیدن و یا …همه آموزش دیدنی هستن (من دارم لاغری رو آموزش میبینم و اینقدر باید برام تکرار بشه که خود به خود ذهن ما دستور خوردن در جهت لاغری صادر کنه و دیگه جایگزین اموزشهای چاقی من بشن پس هر چقدر زودتر ذهنم در مسیر لاعری قرار بگیره من زودتر لاغر میشم )
ما به دلایل مختلف تصمیم به آموزش میگیریم
مثلا از بچگی بارها گفتن باید غذا بخوری که قوی بشی و بزرگ بشی و یعنی خوردن رو میارن در کنار قوی شدن و بزرگ شدن که رویای هر بچه ای هست .و این لذت قوی شدن رو با خوردن هماهنگ میکنن و اینطور تصویر ذهنی غلط ایجاد میشه و همین باعث میشه رفتار ما عوض بشه و زیادتر بخورم به خاطر تشویقای بقیه که بخور تا سالم بشی و بزرگ بشی و قوی بشی و دیگه تمام .(و واقعا لاعری با ذهن فقط ما رو لاغر نمیکنه بلکه فرزندان ما و خانواده ی ما هم در مسیر لاعری قرار میگیرین من خودم با این آموزشها دیگه اصلا به بچه هام زور نمیگم بخور در حالی که قبلا در خوردن خیلی از این تعریفا داشتم )
و چاقها همیشه یا سیر هستن و یا در حال خفگی هستن و نمیدونن گرسنگی چی هست ؟
رفتار ما بر اساس تصوبر ذهنی من هست و نه بر اساس علاقه ی من نیست
تصویر ذهنی که افراد لاغر از خودشون دارن تصویر لاغری هست و هیچ وقت باور نمیکنه که میتونه چاق بشه و یا امکان نداره که میتونه چاق بشه،(منم قبلا تصاویر ذهنیم چاق شده بود که همش دستور خوررن داشتم و اسمش رو گداشته بودم اشتهام زیاده ولی حالا که در مسیر درست هستم اصلا همچین حرفی نمیزنم هر وقت گرسنه هستم میگم حتما بدنم نیازه داره و میخورم و هر وقت سیریم میگم اصلا به هیچ ماده ی غدایی احتیاج نداره و نمیخورم و دستورهای مغزیم برای خوردن بهتر شدن که قطعا این نشان میده تصویر ذهنیم بهتر شده )
فرد لاغری که زیاد میخوره بسیار خطر ناک هست چون اگر باورهاش تغییر بکنه سریع چاق میشه و طی یه مدت کلی اضافه وزن پیدا مبکنه چون تصویر ذهنیش تغییر میکنه
خیلیها فکر میکنن چون کم کاری تیرویید دارن چاق میشن پس تصویر ذهنیشون عوض میشه و بعد رفتارها تغییر میکنه و چاق میشه و حالا من میخو ام با رژیم جلوی این چاقی رو بگیریم مثل اینه که بخو اییم جلوی کار قلب رو بگیریم نمیتونیم پس با رژیم هم نمیتونیم جلوی خوردن خودمون رو بگیریم چون دستور از مغز میاد نمیشه جلوش رو بگیریم .(واقعا راه های قبلا خیلی به نظرم مسخره میان و اصلا انگار من نبودم که از اینکارها کردم و خیلی تو نستم اونها رو فراموش کنم و به جاش آموزشهای جدید رو قرار بدم که لاغری رو یاد بگیریم )
من خودم آخرین بار عالی وزن کم کردم در حد ۳۵ کیلو کم کردم و بسیار متناسب شدم با رژیم گرفتن و ورزشهای منظم تونستم موفق بشم تا اینکه از زبان دکتر شنیدیم که کم کاری تیرویید داری و مشکل هورمونی دارم و باعث شد من در طی چند هفته کلی از وزنم رو اضافه کنم چون تصویر ذهنیم چاق بود و من با اضافه وزنم خیلی بهم ریختم چون با رنج و سختی در کلی زمان من تونستم لاغر بشم و در عرض چند هفته سه یا چهار کیلو از وزنم برگشت و همینطور که زمان میگذشت چاقی من هم داشت بیشتر میشد چون ذهنم مملو ار فرمولهای چاق کننده بود و من داشتم به زور کنترلش میکردم و وقتی یکم خسته میشدم تمام رفتارهای گذشته ی من برمیگشت و کاملا متوجه شدم که رفتارهای چاقی با رژیم و قرص و جراحی از بین نمیره و این روشها باعث میشه همیشه من د ر رنج و سختی باشم
ولی لاغر شدن به شکنجه و سختی نیست فقط باید تصویر ذهنی و فرمولها تغییر کنن تا ما لاغر بشیم .
من درک کردم صحیح لاغر شدن به چه شکل هست و به دنبال راه پیچیده و سخت نیستیم
من با برداشتن برچسبها و با این خود باوری که من میتونم لاغر بشم و لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست دارم مسیرم رو ادامه میدم .
قبلا با چاقی چقدر در حال بد روحی و جسمی بودیم و همیشه چاقی با ما بود و همراه ما بود که این رنج بزرگی بود برای ما ولی لاغر شدن خیلی راحتتر از چاقی هست چون داریم با هر بار وزن کم کردن سبکتر میشیم و راحتتر میشیم و این راحت هست و هر روز احساس من بهتر میشه و من مشتاقتر میشم و نتایج رو در روحیه و رفتار و جسمم دارم میبینم پس این راحت هست و چاقی سخت هست (من اولین تغییری که در خودم حس کردم احساسم عالی شد و آرامشم عالی شد و حال روحیم بهتر شد و کم کم نتایج هم به وجود اومدن )
چند کیلو باید کم کنی مهم نیست به این فکر نکن
فقط شروع کن و برو جلو موفق میشی پس کار رو برای خودت سخت نکن و بگو من باید یک کیلو کم کنم و اگر شروع شد همچنان ادامه پیدا میکنه ..
شروع لاغری با این دورها با تغییر احساس هست چون تصویرهای ذهنی من عوص شده که احساسم بهتر شده و اگر تصویر عوض بشه رفتارهام تغییر میکنه پس خیلی مهم هست
اگر راست میگن چاقها حالشون رو خوب کنن ولی نمیتونن چون ذهنشون پر از تصویر های غلط هست .(پس این حال خوب کلی ارزش داره و نتیجه ی یه سری تغییرهای درونی ما هست و نتایج بزرگی به دنبال میاره و من هم قطعا نتیاج بهتری در روزهای آینده خواهم گرفت )
فرد متناسب اگر با فرد جاقی زندگی کنه و به چاقی اون فرد توحه کنه داری تصویر ذهنی میدی به ذهنت و ذهن فکر میکنه این شکم تو هست و این چاقی تو هست و تو را کاملا هماهنگ با تصویر میکنه و گرنه عقل میگه اون شکم و چاقی اون فرد هست به تو چه ربطی داره ولی اگر تو با دیدن چاقی کسی حالت بد میشه ذهن فکر میکنه چاقی مال تو هست
پس هر کلیپ و عکسی رو نگاه نکن ذهن اصل رو از بدل تشخصی نمیده وتو به این چاقی گرفتار میشی (من عمدا در هر جمعی به دنبال اون متناسبها میگردم علاوه بر اینکه رفتارشون رو نگاه میکنم اون لاغری جسمشون رو هم تحسین میکنم و میگم منم به زودی هنچین جسمی خواهم داشت )
ما انتطار نداریم با شروع دورها سریع تغییر کنیم ولی با استمرار و تکرار ما به نتیجه میرسیم .
وقتی ذهن تغییر میکنه و به آرامش میرسه همه چیز حتی چهره و لبخند و رنگ پوست شاداب تر میشه .
تصویر ذهنی جیز عجیبی نیست هر چیزی رو که هر روز داری میبینی و بهش توجه میکنی تصویر میشه .
بلخره من یه روزی در تناسب اندام بودم ولی اون رو رد کردم پس الانم نباید از دیدن خودم بدم بیاد و حالم بد بشه با خودم باید در صلح باشم و بگم من دوباره برمیگردم به خود متناسب خودم
حرف صحیح داره خودش گسترش پیدا میکنه بدون تبلیغ و کار خاصی مثل خیلی از کتابها که به راحتی مشهور میشن بدون تبلیع خاصی
و توجه کردن به اندام زیبا خیلی خوبه ولی بدون حسرت باید باشه و نگو خوش به حالش چون با حسرت یعنی اون میتونه من نمیتونم و با شادی نگاه کن و بگو اون تو نسته منم میتونم .(من قبلا خیلی حسرت میخوردم و میگفتم خوش به حالت که لاغری و خودم رو لایق داشتن جیم لاعر نمیدونستم اما الان فقط تحسین میکنم نه تنها لاعری بلکه هر موفقیت فردی رو تحسین میکنم هر زیبایی رو تحسین میکنم چون خودم رو لایق داشتن تمام اونها میدونم و حق خودم در این دنیا میدونم )
(شرح براساس محتوا، اشتیاق و انگیزه، منطقی کردن لاغر شدن)
.
سلام🙂
باور متناسب شدن موضوع اصلی این فایل عالیه
خود باوری و باور اینکه من میتونم متناسب بشم
منم میتونم لذت زندگی در تناسب اندام رو تجربه کنم منم میتونم مثل همه شگفتی سازان تناسب اندام رو تجربه کنم🤩🤩
منم میتونم لباسهای رنگ شاد رو بپوشم و اول خودم لذت ببرم و بعد هم یه الگوی زیبایی و تناسب اندام باشم🤩🤩
منم میتونم ذهنم رو متناسب کنم و اونوقت نه فقط جسم بلکه تمام جنبه های زندگیم پر از تناسب بشه🤩🤩
منم میتونم عکس تناسبم رو بفرستم برای استاد تا بذارنش توی آلبوم شگفتی سازان🤩🤩
منم میتونم چون من هم فرقی با بقیه دوستان ندارم خداوند در من هم این توانایی رو دیده که منو به این مسیر هدایت کرده🤩🤩
منم میتونم چون انتخاب شده خداوند هستم و او هر گز اشتباه نمیکنه🤩
منم میتونم متناسب بشم چون ۷سال و نیم پزشکی رو با وجود همسر و فرزند و شرایط خاص تموم کردم🤩
منم میتونم متناسب بشم چون ذهن منم قابلیت یادگیری داره 🤩🤩
منم میتونم متناسب بشم چون استمرار دارم و اشتیاق دارم برای گوش دادن و یادگیری و نوشتن تمرین🤩
منم میتونم متناسب بشم چون لاغری با ذهن خیلی اسونه🤩
منم میتونم متناسب بشم چون لذت لاغری خیلی زیاده خوش لباس شدن لذت بردن از جسمت هنگام نگاه کردن به آینه لذت بردن از پوشیدن لباسهای سایز۳۸ و ۴۰ توی اتاق پرو شنیدن این جمله از فروشنده ها که بله سایز شما از همه رنگها و مدلها داریم لذت بردن از لاغری که بدون رنج و نخوری و محدودیت بدست اومده لذت الگو بودن برای لاغری ذهنی برای اطرافیان برای اینکه اونا هم با این روش لاغر بشن و لذت ببرن لذت بخشیدن لباسهای سایز بزرگت و خریدن لباسهای با سایز کوچیک لذت توجه به تناسب اندام دیگران بدون حسرت خوردن لذت لاغری +جوانی+زیبایی+شادی دورنی+ارامش🤩🤩🤩🤩
این باور اولین قدم و مهمترین قدم در تناسب ذهنی هست این باور وقتی ساخته بشه کولاک میکنه وقتی این باور در من شکل بگیره حتی وقتی نتیجه جسمی هم نبینم حالم خوبه و امید دارم و مطمئنم به مسیرم وقتی این باور شکل بگیره من از دیدن لاغری دیگران با خودم نمیگم خوش به حالش چون میدونم منم دارم به این هدف میرسم همین باوره که باعث میشه من خودم رو لایق بدونم برای لاغری باعث میشه من به قدرت ذهنم اعتماد کنم که میتونه جسمم رو بسازه وقتی اینقدر اموزش لاغری با ذهن رو تکرار کنم که در ضمیر ناخوداگاهم قرار بگیره و برام تصویر ذهنی متناسب بسازه و وقتی تصویر ساخته بشه رفتارهای منم تغییر میکنه و این تغییر رفتارها تکرار که میشه جسم متناسب من ساخته میشه🤩🤩
چقدر جالبه که حال خوب اولین نتیجه استفاده از اموزشهای لاغری با ذهنه و دلیلش هم تغییر تصاویر ذهنیه و همیشه این تصاویر از توجه ما بوجود میان به هر چیزی که توجه کنیم تصویرش رو در ذهنمون میسازیم و هر چی این تصویر پر رنگتر و واضحتر بشه ذهن هم در بیرون شرایطش رو فراهم میکنه حالا اگه به لاغری توجه کرده باشیم لاغری رو در جسممون میسازه اگه به ثروت توجه کرده باشیم ثروت رو برامون خلق میکنه برعکس اگه به چاقی توجه کنیم یا به بیماری به جنگ به فقر …..کم کم اینها رو برامون میسازه چون ذهن نمیدونه که این مسائلی که ما بهش توجه کردیم مال دیگرانه نه مال ما در هر صورت برای ما بوجودش میاره اینکه بعضی جاها اسم این ذهن ناخودآگاه رو گذاشتن بچه غول خنگ همینه چون قدرتش زیاده ولی متوجه نیست که مربوط به خودمونه یا بقیه یا اینکه ما دوسش داریم یا نداریم در هر صورت به توجه ما کار داره
خوب حالا که اینطوره ما توجهمون رو بیاریم روی خواسته ها مون زیباییها و خوبیها و فراوانیها و تناسب اندامها و شادیها و لذتها و ارامش تا اینها رو هم در زندگیمون ببینیم👌👌👌👌
(شرح بر اساس محتوا، ذکر مثال برای درک بهتر، منطقی کردن لاغر شدن)
.
سلام
گام 43.
آنچه من از این گام دریافت کردم به طور خلاصه و مفید خدمت دوستان شرح میدهم.
ما افراد چاق خیلی افراد شجاع هستیم چون بعد از سالیان مبارزه با چاقی و روش مختلف کوتاه نمیومدیم و نپذیرفتیم این سرنوشت همیشگی ماست و تلاش ها زیاد کردیم کارهایی انجام دادیم واسه رسیدن به تناسب اندام و خیلی اتفاقات تجربه کردیم تا بلاخره به روش صحیح هدایت شدیم پس ما شجاع ترین افراد هستیم
باید باور کنیم هرکسی این مطالب میخونه و تو این مسیر صد روزه تا الان پیش اومده شجاع هست پس خودمان دست کم نگریم دقیقا مث یه بچه نوزاد هستیم واسه اینکه بتونه راه رفتن یاد بگیره بارها زمین میخوره بارها تلاش میکنه تا بلاخره یاد میگیره و ماهم بار ها برای رسیدن به هدفمان تلاش کردیم ولی چون مسیر اشتباه بود شکست خوردیم
پس نمیشه گفت ما توانایی لاغر شدن نداریم
ما توانایی لاغر شدن داریم ما هدایت شدیم از طرف خداوند به این مسیر باید ادامه بدیم تمرین انجام بدیم آرام آرام همچی تغییر میکنه و این برچسپ ها اشتباه که من نمیتونم لاغر بشم نمیشه مگه با ذهن میشه الکی هست دروغ هست نمیتونم بنداز دور
واسه خودت مثال بزن یادش کن مگه ما وقتی دنیا اومدیم آشپزی بلد بودیم بارها نگاه دست مادر هامون کردیم بارها دستور پخت گرفتیم بارها واسه غذا پختن امتحان کردیم تمرین کردیم یبار بد در اومد یبار بی نمک یبار تند تا بلاخره به مرور یاد گرفتیم خیلی توجه کنید یاد گرفتیم چجوری با آموزش دیدن حالا ما همین چاقی یاد گرفتیم با فرمول هایی به ذهن مان دادیم مثلا دختر باید غذا محکم بخوره فردا میخاد مادر بشه باید قوی بشه قرص آهن بخوره که ویتامین بدنش کم نشه همه نوع غذا بخوره اگه میخواه قوی بشی بزرگ بشی بخور اگه میخواه تپل بشی قشنگ بخور غذا هی تشویق واسه خوردن بیشتر این فرمول ها تصویر ها ذهنی ایجاد میکنه واین تصویر ذهنی باعث ایجاد وضعیت جسمی ما میشه واسه به وجود اومدن شرایط الان میشه در هر زمینه ای خب حالا من چاق شدم تصویر ایجاد شد حالا چکار کنم من هزارتا کار کردم نشد چجوری میشه با ذهن کار نداره بیا فرمول ها صحیح بده به ذهنت چجوری بگو من اولا توانایی لاغر شدن دارم مث این همه کار سختی که یاد گرفتم فقط چون تصویر ذهنی من از اون کار آسان بود تونستم انجام بدم حالا هم من با روش قبلی که انجام دادم شکست خوردم فک کردم سخته الان با مسیر صحیح آرام آرام با تغییراتم که از ذهن شروع میشه تصویر ها ذهنی منم عوض میشه و میفهمم چقدر لاغر شدن آسان است واقعا هم آسان است فقط باید بگی آره من قبلا روشم اشتباه بوده شکست خوردم و این برچسپ ها که نمیشه نمیتونم میندازم دور با تمام قدرت شروع میکنم چون خودم باور دارم چون من تا الان هرکاری تو ذهنم آسان کردم تونستم انجام بدم این هم آسان است فقط باید یاد بگیری عمل کنی راحت تصویرها ذهنیت عوض میشه لاغر میشی یکلام میخاد بگه خودت باور کن اولا که میتونی چون تا حالا هزاران کار سخت تر از اینم انجام دادی و لاغری واقعا سخت نیست ما با توجه به تصویر ذهنی قبلا میگیم سخته واقعا خیلی هم آسان است از طریق روش درست که همین روش لاغری با ذهن است و با انجام تمرینات تصویر ها ذهنی عوض میشه وجسم ماهم عوض میشه به همین راحتی رفتار ما براساس تصویر ذهنی است که در خودمان با توجه به افکارمان باور مان ایجاد کردیم پس مقصر خودمان هستیم خودمان این چاقی با آموزش بدست آوردیم این وضعیت درست کردیم الانم افکارمان تغییر میدیم تصویر ها ذهنی تغییر میکنه و بعد جسم تغییر میکنه همین چیز عجیبی نیست خیلی آسان به خودمان سخت نگیریم همچی دست خودمان است مگه چند سال دیگه میخاه زندگی کنی دست بکش از افکار پلاسیده ذهنت که نمیشه نمیتونی جرعت به خرج بده بگو من میتونم یا میمیرم یا تغییر میکنم نترس از تغییر کردن شرایطتت تغییر بده زندگیت از نو بساز نمیخاد پارتی داشته باشی نمیخاد سرمایه داشته باشی نمیخاد ماشین خونه داشته باشی یا دکتر مهندس باشی فقط گوشت بشنوه چشمت ببینه دستت بنویسه همین این سه تا داری مطمعنن داری که اینجایی حالا شروع کن تو بدترین شرایطم که باشی شروع کن نگو بزار من همچیم عالی بشه بعد شروع میکنم به خودت ایمان داشته باش باور کن که میتونی شروع کن این برچسپ شانس سرنوشت من اینه طلسم شدم کسی چشم دیدن رشد من نداره بدخواه زیاد دارم نشد نمیشه نمیتونم از ما گذشته بریز دور هم این چیزها شده زندگی الانت بیخیال شو شروع کن بگو میتونم قدرتشم دارم لیاقت زندگی خوبم دارم و خداوندم برای بنده‌اش همیشه بهترین میخواد و شروع کن بگو حالا که خداوند این نعمت بهم داده من به این دوره مسیر هدایت کرده من تمام تلاشم میکنم هرچی استاد گفت گوش میدم مینویسم تمرین میکنم و زندگی جدیدی واسه خودم میسازم همین پس خودت باور کن افکارت تغییر بده تا ذهنت تغییر کنه و بعد جسمت همین تناسب اندام به سختی کشیدن نیست و ما خودمان با روش ها اشتباه قبلا این لاغر شدن در ذهن مان سخت کردیم و حالا که هدایت شدیم به مسیر صحیح خیلی راحت ساده اسان وماندگار لاغر خواهیم شد با لذت شادی وکلی خود باوری قدرت در خودمان که واسه رسیدن به هر هدفی کمکمان میکنید در پناه حق دوستان گلم
سلام دوست همسیرم…هم از نوشتتون لذت بردم .وهم اینک متنتون خیلی خوب شده نوشتنش..قبلا پرنگ و تقریبا تو هم بود..اینجوری ادامه بده 😊🙏💪
ب امیدموفقیت و شگفتی شدنتون 🌹😍
باسلام خدمت دوستان و استاد گرامی
بعداز گوش دادن این فایل متوجه شدم زمانیکه تصمیم گرفتم پادر این مسیر بگذارم اصلا چیزی از تغییر رفتار ،احساس عالی یا تغییر افکار ،یا تصویر سازی اطلاعی نداشتم واز زمانیکه متوجه رفتار و افکار اشتباه خودم شدم روز به روز در مسیر کاهش وزن قرار دارم و مرتب وزنم پایین میاد و به خوبی در مسیر تناسب قرار گرفته ام به گونه ای که زمانیکه دیشب میخواستم ساعتم رو ببند مجبور شدم که یکم تنگ ترش کنم و متوجه شدم که مچ دستمم لاغر شده و اصلا دقت نکرده بودم و کلی برای خودم شبنم سازی کردم و کلی لذت بردم و از خداوند سپاسگذاری کردم که به خوبی در مسیر قرار دارم و کلی برای خودم تصویر سازی کردم و خیلی کیف کردم و اینو یادم رفت بگم که با شروع دوره مقاومت ذهنی من بسیار کم شد و ذهنم با من همسو شد من را به راحتی آب خوردن به سمت تناسب اندام هدایت کرد و باورم شد که لاغری آسانترین کار دنیاست
(َشرح عالی بر اساس محتوا، ذکر مثال برای شرح بهتر)
.
باعرض سلام و خدا قوت ب استاد عزیز و دوستان همسیر😍😊
درک ، تحلیل ،و برداشت من از این قسمت از فایل ۴۳مسیر لاغری من:
🔴موضوع اول توانایی داشتن :
من با گوش دادن و دیدن فایل امروز گفتم بشینم ببینم من چ توانایی هایی دارم و کلی بهش فکر کردم.اولین توانایی من تو بچگیم بود ک از سن قبل از مدرسه رفتن یعنی قبل از ۶،۷سالگی بابام بهم زبان انگلیسی رو یاد میدادو من چون خوشم میومد میتونم جدااز همه ی افراد خانواده و اطرافیان جدااززبان محلیمون با ی زبان عجیب و غریبی ک اون موقع برام تازگی داشت صحبت کنم خیلی زود یادش میگرفتم
این یادگرفتن توانایی بوده در وجود من
بعد ک هی بزرگ و بزرگتر شدم بازم توانایی داشتم برای روزه گرفتن ک همه میگفتن کله گنجشکی بگیر ک من یک روز درمیون کامل میگرفتم و این باز توانایی من بوده
تا رسید ب مدرسه رفتن و یادم میاد اون سالهایی ک من ب مدرسه میرفتم چون توی روستای ما دانش آموز کم بود فقط یکی دوتا معلم میفرستادن و کلاس اول و سوم باهم ی معلم داشتن ، دوم و چهارم ی معلم ..خلاصه ک من اون زمان یادمه ک کلاس سوم بودم .
.معلم مارو درس داد (جدول ضرب)و بعد ب ما تکلیف داد انجام بدیم سر کلاس ک شلوغ نکنیم بعد رفت با چهارمی درس کار کنه
من اونموقع درحال انجام دادن تکلیفم گوشم ب درس دادن کلاس چهارمیا بود.واون روز اونا امتحان ریاضی داشتن پای تخته و داشتن پاره خط رویاد میگرفتن…ک یکی ازون دانش آموزان رو ک اسمش فرزاد بود و برد پای تخته چون کم بودیم پسرو دختر مختلط بود..خلاصه رفت پای تخته و نتونست اون پاره خط رو بکشه بنده خدا
بعد معلم پرسید ک کی بلده پاره خط بکشه جدااز یکی دونفر از بچهای همکلاسیش منم دستمو بالا بردم و رفتم ی پاره خط کشیدم و ی توضیحی دادم…بعد معلممون اون اقا پسرو با ی لگد پرت کرد ته کلاس☹️😐😠😔 من خوشحال بودم از چیزی ک یاد گرفتم ولی کتک خوردن اون بنده خدا منو خیلی ناراحت کرد.و ازون روز ب بعد هر چیزی رو ک یاد میگرفتم توی اون کلاس دیگ دستمو بالا نمیبردم تا اسممو صدا کنه ..اینم توانایی من بوده…تا هی بزرگ و بزرگتر شدیم و ب دبیرستان رفتیم
ما صدرصد آدمهای توانمندی هستیم چرا چون اگ نبودیم ما نمیتونستیم تو یک روز سه تا درس مختلف رو یاد بگیریم و تو یک روز ۳ تاکتاب مختلف رو امتحان بدیم،،یادمه ما شنبه ها امتحان (فیزیک ، شیمی ،ریاضی)داشتیم ک همشون فرمول های بلندو زیادی رو میطلبید…پس ما توانمندیم..تارسید و ما ب اشتباه و ناخواسته چیزهایی رو آموختیم و باز توانایی خودمون رو هم توی اون آموزه های اشتباه نشون دادیم.و اون چیزی نیست جز چاق شدن، ما براثر دیدهامون ، شنیدهامون چاق شدن رو یاد گرفتیم…وزمانی ک متوجه شدیم ک این آموزش ،اشتباهه ، بیماریه ، ب ضرر ماست ، تصمیم گرفتیم ک ازین آموزش صرف نظر کنیم و دیگ ادامه ندیم ،پس شروع کردیم ب رژیم گرفتن ، ورزش کردن ، و هزینه کردن برای فراموش کردن این آموزش و ما کل توانایی مون رو جمع کردیم ک از شر چاق شدن رها بشیم ولی این توانایی ک ما بهش باور داشتیم ک مثل همیشه میتونم ، من خیلی کارها کردم باین توانایی .میرفتیم و نمیشد هروز نامیدتر از تواناییمون میشدیم ، دل شکسته تر ، سست تر ،ک من دیگ توانایی ندارم ، من دیگ نمیتونم ،،در حالی ک تو راه اشتباه ، تو مسیر اشتباه ،در حالی ک ذهن ما مملو بوده از افکار چاق کننده و محدود باز ما توانایی این رو داشتیم ک باز مقداری از سایز و وزنمون رو کم کنیم ، بازم مقطعی خوشحال میشدم ،،اینکه منتظر برگشت چاقیمون بودیم ،اینک بیشترارون اون چیزی ک از خودمون انتظار داشتیم نمیشدیم دیگ مربوط ب توانایی مون نمیشده ،،مربوط ب ذهن ما بوده و افکارهامون و باورهامون ،،پس ما تواناییم ،،توانا بودیم ، امید داشتیم ،میدونستیم ک میشه باید راهی باشه ، گشتیم و گشتیم ک راه رو پیدا کنیم و خدا کمک کردو هدایتمون کرد .و گفت بفرما بنده اینه راه درست ، اینه روش درست ،حالا ببینم خودت چه میکنی ، حالا ببین اون همه تلاش و تواناییت رو اینجا صرف کن ببین چی میشه ،،و اون مسیر مسیره لاغری با قدرته ذهنه ک حتی کسایی هم ک هدایت میشن و متوجه میشن ک این راه درسته ولی باز رها میکنن و میرن دنبال روش عای بیرونی ک یا نتیجه نداره ، یا مقطعیه،،و آنها کسایی هستند ک فعلا آمادگی درک این فضا رو ندارن و فعلا براشون زیاده،،مثل این میمونه یکی اشتباهی زنگ بزنه ب موبایلمون وما بگیم ببخشید شما،،،کسایی ب این مسیر هدایت میشن ک ب اون درک و فهم و باوره رسیده باشن…و وقتیکه رها کنن و برن شک نکنیم ک باز خواهند برگشت فقط رسیدن ب آرزو لاغر شدن خودشون رو ب تعویق میندازن….
🔴موضوع بعدی زدن برچسب ب خودمون:
ما تو جلسه های قبل مفصل راجبه بر چسب زدن حرف زدیم ،برچسب زدن هایی ک واقعا لیاقت ما نبوده و نیست و این برچسب زدنها بخاطر خستگی ما از روش های بیرونی اشتباه ، کلافگی،، نشدنها ، رژیم ها.ورزش های سنگین . هزینه های سر سام آوار..رنج و عذاب نخوردن چاق شدن و خوردنهای چاقتر شدن بوده ،بخاطر افکارهای منفی بوده ک ما باتوجه ب روزه مرگی ، آهنگها ، فیلم ها ،ب ورودی ذهنمون میدادیم و این ورودیهای منفی حال خراب ، نفرت ، تنفر از خودمون ، از اطراف ،از راه و روش ها زندگی فردا و آینده ما رو رقم میزده ک شکست خوردن ما بوده،از هر روش ،،ن تنها در لاغر شدن بلکه در تمام جنبه های زندگی ، و ما راه رو شروع میکردیم با کلی ذوق و شوق و اشتیاق و چون این خوشحالی ک داریم از شر چاقی خلاص میشیم خودآگاه من بوده و در ذهن من همچین قراری نبوده .در یکی دو روز اول همه چی اوکی و عالی از روز سوم ب بعد ذهن واکنش نشون داده ک چخبره چیشده چرا قحطیه ، چرا چیزی نمیخوریم ،آرامش و لذت نیست و ما براثر این گفتگو و فشار عصبی ما رها کردیم و ب خودمون بر چسب های ، بی اراده ، ناتوان ، بی لیاقتی ، بی عرضه ای ،و غیره زدیم… چرا ذهنمون دستور خوردن میداده ،وما رو عصبانی میکرده ..چون خودمون یادش دادیم ..چون ماازش خواستیم ،نخاسته مارو چاق کنه .و ذهن ما بااموزش هایی ک از خودمون دیده و یاد گرفته تصویر ذهنیش از ما چاقتر شدن بوده ….و ما باید در مسیر لاغری باقدرت ذهن از طریق فایلها و حرفای استاد اول باور کنیم ک این مسیر مسیره درسته و میتونه خلق رویایی ما لاغر شدن باشه ، بعد لیاقتش و توی وجود خودمون ایجاد کنیم ، بعد بپذیریم مسیولیت چاق شدنمون فقط و فقط خودمون بودیم ، بعد مسیولیت لاغریمون رو قبول کنیم و بعد روی عزت نفس ، اعتماد ب نفس و خود باوری خودمون کار کنیم ک درادامه براتون شرح میدم ..و بعد زمانی ک ما فرمول های صحیح رو جایگزین فرمول های اشتباه کردیم و حالمون خوب شد .حسمون خوب شد.اشتیاق پیدا کردیم..اونموقع میرسیم اول ب تناسب ذهنی بعد یواش یواش ..ک افکار و باورهای صحیح و مثبت رو وارد ورودی ذهنمون وارد کردیم و مخزنمون رو آپدیت کردیم این حال خوب و باورهای ما ک رفتار ما براساس باورها تغییر میدن و مابارفتارمون این تغییرات رو نشون میدیم کمکم خودشو در جسممون نشون میده.پس این روند ، این پروسه باید آروم آروم طی بشه و صبر و استمرار داشت و نباید اشتیاقمون رو از دست بدیم و عجله کنیم ،،چون عجله کردن مارو از مسیر خارج میکنه ،خارجم ک نکنه مارو دور میکنه ، دورم نکنه ،ما روخدای نکرده با عجله کردن ماهها شایدم سالها شاید نتیجه ای نگیریم با فایل گوش دادن و تمرین کردن…
🔴موضوع بعدی اعتماد ب نفس:
ما دراین مسیر و در هر جنبه از زندگی اعتمادب نفس داشته باشیم …این اعتماد ب نفس همیشه بود و ماهایی ک الان اضافه وزن داریم و در مسیر بازگشت ب تناسب اندام و ایستگاه ایدال خودمون هستیم ..شاید براثر راهای اشتباههی ک رفتیم شاید ضعیفش کردیم ، شاید کلن نابودش کردیم این اعتماد ب نفس و ولی وقتی تو مسیری باشیم ک بهش باور و اعتماد و اطمینان داریم و هروز حالمون خوب و نسبت ب دیروز شادتریم ، امیدواریم کم کم اعتماد ب نفسمون رو هم بالا میره ، احساس غرور از شادی ، غرور از توانایی هامون میکنیم ،،پس در این مسیر اعتماد ب نفس مون بدست میاد ،،ضعیف یاشه قوی میشه فقط کافیه ک باور کنیم ،،.باور کنیم ک جدااز چاقیمون این اعتماد ب نفس کجا دستمون رو گرفته ،تو قبول کنکور ،گرفتن گواهینامه ،گرفتن مدرک تحصیلی ،
درسته من در حال برگشت ب تناسب اندامم و تحت آموزش و یادگیری هستم .اما الان در حال حاضر اضافه وزن دارم و چاقم ، تواین مسیر اعتماد ب نفسمو بردم بالا ،ب خودم افتخار کردم ، عاشق خودم شدم و در حین الان چاق بودنم لباس خوشگل رنگ روشن پوشیدم و توی ی مراسم سر بالا حاضر شدم ،در حالی ک قبلا اگ میخاستم جایی برم تیره ترین لباس ،و میپوشیدم سر پایین…اماالان انقدر اعتماد ب نفسمو بدست اوردم ک جرات لباس پوشیدن رنگی رو پیدا کردم ،،،و باز جا داره خیلییی ک اعتماد ب نفسمو بالا و بالاترببرم.چون تو دنیا فقط یدونه از من هست ، یکبار بدنیا میام پس لذتشو میبرم ،،الان ک مسیرمو شروع کردم ننشستم ک لاغر بشم بعد لباسهایی رو ک باهر مدل و رنگی و ک دوست دارم بپوشم…شروع کردم ب لذت بردن ازاون چیزایی ک عشقمه و دوستددارم..حتی اگ لباسی باشه بارنگ روشن ک برجستگی های جسم عزیرمو نشون بده…و ازین بابت خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم….
🔴موضوع بعدی عزت نفس:
عزت نفس یعنی احترام گذاشتن ب خودمون، ارزش قایل شدن برای خودمون ،ب خودمون عشق ورزیدن ،خودمون رو هر جوری ک الان هستیم و دوستداشتن ،عاشق خودمون بودن….
تاقبل از هدایت من ب این مسیر من همیشه عزت نفسمو له کردم و نادیده گرفتم و بهش اهمیت ندادم…همیشه وقتی ک دیگران منو انتقاد اشتباه میکردن .یا مسخره م میکردن بخاطر چاق بودنم و میخندیدن منم متاسفانه باهاشون میخندیدم و میگفتم ک اره بابا شما راست میگید..من اراده ندارم.بی عرضه ام ..و با ی آخیییی افراد رو ب رو میشدم😐
اماالان دیگ ازون خبرا نیست..چون من عاشق خودم .جسمم.ذهنم .و روانم هستم و چون عاشقشونم ازشون ب بهترین شکل ممکن مراقب و محافظت میکنم ومراقب ورودی های ذهنم هستم ک تا جایی ممکن افکار منفی ، حرفهای منفی ، غم و غصه ،غیبت ، تهمت ، از برچسب ها چ ب خودم ، چ ب دیگران استفاده نکنم….شاید ی جاهای هواسم پرت بشه و ب خودم بیام وببینم ک حرفی زدم ک شاید پاخودآگاهم بد برداشت کنه و برچسب تلقی بشه فورا از خودم درخواست بخشش کردم.و خواستم منو ببخشه…دیگ اجازه نمیدم جسم و ذهنم با گفتن حرف دیگران ک چاق شدی ناراحت بشن ..و هرزمانی ب هر دفعه ک ازین جملات بشنوم من بیشتر و بیشتر ب ذهن و جسمم خواهم گفت ک عاشقانه دوستشون دارم..و خداروشکر ک ذهن و جسم من هستند….من دیگ تو کار دیگران دخالت نمیکنم ک مثلا رژیمت چیه ؟چاقی؟لاغری؟ورزش میکنی؟؟
و من هم دیگ اجازه نخواهم داد ک راجبه من اظهارو نظر کنن ب بعد ک باعث توهین ب من و شخصیت من بشه حتی عزیزترین افراد نزدیک ب من..
🔴موضوع بعدی و خیلی خیلی مهم خود باوری:
ما اگه باز تواین مسیر و در تمام مراحل زندگی اگ ب خودمون ، ب توانایی هامون باور قلبی داشته باشیم ۵۰درصد از راه رو رفتیم….چون همه ی اتفاقات زندگی ما براثر همین افکار خودباوری است…چرااا؟؟!!
چون اگ باور کنیم ک ما فرد توانمندی هستیم شک نکنیم ک تو زندگیمون تو روابطمون از هر جنبه ماتوان مند خواهیم بود…پس وقتیک برای خودمون ارزش و احترام قایل بشیم و.اون همه توانایی روک برای دیگران بکار میبریم و فقط ذره ای ش رو برای حال خودمون ، برای هدف خودمون ، برای افکار خودمون ،برای زندگی خودمون بکار ببریم ما درتمام طول عمرمون فردی توانمند،عالی ،بینظیر و منحصر بفرد خواهیم بود….دیگران برای ما چ اهمیتی دارند وقتیک براشون مهم نیستیم و جز مسخره کردن ، انتقاد بیجا ،فضولی و دخالت و حسادت برای ما کاری از دستشون برنمیاد،😐
🔴حرفای آخر این قسمت:
اگر ک ما روی خودباوری ، اعتماد بنفس ،عزت نفس افکارهای مثبت فرمول سازی صحیح..و مراقبه از ورودی های ذهنمون ب شکل عالی کار کنیم ن سطحی و با عجله ..این پروسه اموزش و یادگیری لاغر شدن نیاز ب زمان داره .اگ یکی زود نتیجه میگیره یکی دیر این ربطی ب فایل ها و آموزش ها نداره..این مربوط ب ذهن افراد . نگرش افراد.افکارو باورهای افراد و عمل کردن شون ب آموزش هاست.باید صبر داشت.استمرار داشت.عمل کنیم ب آموزش ها ووقتیکه ذهن ما باور کنه ک لاغرشدن آسانترین کار تو دنیاست ..و لاغر شدن خیلییییییییی آسانتراز چاق شدن هست چون پیش فرضش متناسبه چون دوستدارع برگرده ب خونه خودش .ب ایستگاه خودش .این امنتیت و لذت و بدیم بهش وخیالش راحت کنیم ک مثل رژیم گرفتنای ما سخت و دشوار نیست .محدود و عصبانی و قحطی نیست ..خودش (ذهن)مثل آب خوردن با ماراه میاد و بعد ک ذهن متناسب بشه روندش ما چ بخاهیم چ نخواهیم مالاغر میشیم ، مالاغر نشیم کی لاغر بشه…واز کجا متوجه میشیم ک ذهن ما روند متناسب شدنش شروع شده ازونجایی ک در کنا حس و حال خوبمون و در کنار لذت و آرامش داشتن اززندگی ،از اطرافیان، و ترس نداشتن از غذاها و مواد غذایی ،و طبیعی شدن زندگی هامون عادتهای اشتباه غذای ما کم میشه تغییر میکنه .و ما مثل قبل حرص وولع نداریم ،نمیترسیم ، مثل مرغ سرکنده نیستیم….کاسه چکنم چنکنم دستمون نمیگیریم
پس ما میتوانیم ، باعرضه ای ، بااراده ایم و لیاقت لاغر شدن هم داریم..💃🤩👌😊🤸🙏🤲
باآرزوی موفقیت دوستان عزیز و همسیرم🤲🙏🌹
بنام خداوند بخشنده و مهربان…این فایل خیلی خوب و عالی بود اصلا همه ی فایل ها خوبن بعضی هاش طلایی هستن👌⭐واقعا استاد صحبت های شما ب دل آدم میشینه نابه من تو این چند ماهی ک وارد دوره شدم و الانم شکر خدا راه افتادم همه اش مدیون دوستم هستم و شما..اصلا همه چی از ذهن من ما شروع میشه واقعا جالب بود ما واسه هر کاری و هر چیزی اولش فکر میکنیم من از این صحبت شما خیلی لذت بردم من همیشه ب مواد غذایی فکر میکردم بعد میرفتم سروقتشون و میخوردم ولی الان بطور باور نکردنی وقتی اشپزی میکنم هم لذتی نمیبرم ک بخوام ظهر و یا شب بخورم اصلا با لذت نمیخورم فقط واسه رفع نیاز بدنم..ذهن ما خیلی قدرتمند خیلی من الان بیشتر متوجه این موضوع شدم استاد بی نهایت از شما سپاس گذارم 🙏🌹
با عرض سلام و ادب محضر استاد عزیز عطار روشن و دوستان شگفتی سازم
این فایل هم مثل همیشه خیلی عالی بود و به من خیلی انگیزه داد برای مصمم‌تر شدن برای رسیدن به یک اندام عالی و زیبا و متناسب…
من مطمئن شدم که می تونم لاغر بشم چون آدم توانمند و با اراده ای هستم و این را با همه ی وجودم باور کردم چون سالهاست بارها و بارها روش های مختلفی را تجربه کردم برای رسیدن به تناسب اندام روش هایی بسیار سخت که شاید کمتر کسی توان تحملش را داشته باشه و هر بار که موفق نشدم ناامید نشدم و مسیر لاغری را رها نکردم و همچنان روش های مختلفی را امتحان کردم تا به لطف خدای مهربون به این روش عالی هدایت شدم و تازه فهمیدم که هر کاری روش خاص خودش را داره و اگر از هر راه دیگه ای بری موفق نمیشی مگر اینکه راه صحیح را برگزینی تا به هدف برسی و در مورد لاغری هم دقیقا همینطوره….
خدا را شکر میکنم که به مسیر صحیح رسیدن به تناسب اندام هدایت شدم و با راهنمایی های عالی استاد عزیز با همه وجود به این باور رسیدم که من می تونم لاغر بشم من انسان توانمندی هستم و در تمام طول دوره با فراز و نشیب هایی که در زندگی داشتم گوش دادن به فایل ها و انجام تمرینات را رها نکردم و هرگز تردید به خودم راه ندادم و سعی کردم روی لاغری و اندام زیبایی که دوست دارم داشته باشم تمرکز کنم نه روی چاقی که دوست ندارم….
چون مطمئن شدم به هر چه فکر کنم و روی هر چیز که تمرکز کنم همون را بدست میارم و همون در زندگیم اعمال میشه…در این دوره یاد گرفتم که همه ی روش های لاغری را که تجربه کردم و به نتیجه نرسیدم چون اولا روش غلط بود و من به جای اینکه تصویر ذهنی ام را درست کنم با فشار و آزار و اذیت جسمم را تحت فشار قرار میدادم در صورتیکه تصویر ذهنی من چاقی بود و ذهنم فرمان خوردن صادر می کرد و مرا به سوی چاقی سوق میداد و من با سختی در مقابل فرمان ذهن و مغزم مقاومت میکردم و جسمم را تحت شکنجه ی نخوردن قرار میدادم و چون تصویر ذهنی ام چاقی بود اولا احساسم خیلی بد بود و افسرده میشدم و ثانیا یا لاغر نمیشدم و یا اگر هم لاغر میشدم خیلی موقت و کوتاه مدت بود و با اندک غفلتی دوباره به شرایط قبل بر می گشتم و دوباره غم و غصه هام بیشتر و بیشتر میشد و ثانیا در همه ی روش های دیگه رژیم همراه با نگرانی و استرس و اضطراب موفق نشدن همراه بود و وقتی هم که به نتیجه نمیرسیدم اضطراب و استرس و نگرانی و سرخوردگی ام بیشتر و بیشتر میشد…
در روش لاغری با ذهن من باور کردم لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست چون من با احساس خوب و با لذت و بدون هیچ سختی و فشا و شکنجه ای فقط با استمرار و تداوم تمرینات و اصلاح تصویر ذهنی و تمرکز بر لاغری براحتی لاغر میشم…چون تصویر ذهنی من تبدیل به رفتار غذایی میشه اگر تصویر ذهنی من لاغری باشه خود به خود رفتارغذایی ام اصلاح میشه و من به سمت لاغری سوق داده میشم و به قول استاد عزیز اونوقت چه بخوام و چه نخوام لاغر میشم…گر چه چند ماهی طول کشید تا روند لاغری ام شروع بشه اما در تمام مدت احساسم عالی بود و استرس و نگرانی چاقی را نداشتم در صورتی که در تمام روش ها همیشه استرس و نگرانی به هدف نرسیدن و لاغر نشدن را داشتم…و حالا به لطف خدای مهربون و با راهنمایی ها و دستورالعمل های عالی استاد عزیز و همت و پشتکار خودم دارم متناسب میشم هم سایز کم کردم و هم مقداری وزنم کم شده، زیاد نیست ولی باعث امیدواری و خوشحالیه…البته روی ترازو نرفتم اما لباس هایی که قبلا برام تنگ بودن و نمی تونستم بپوشم را الان راحت می تونم بپوشم و همه بهم میگن که لاغر شدی و من از خوشحالی دوست دارم پرواز کنم و تا رسیدن به اندام متناسب مورد نظرم همچنان بر شنیدن فایل ها و انجام تمرینات استمرار و تداوم و تاکید خواهم داشت….
باز هم خدا را شکر میکنم بخاطر شروع روند لاغری و رها شدن از سختی های چاقی و رها شدن از نگاه ها و حرف های دیگران و مشکلاتی و بیماری هایی که چاقی برام بوجود آورده و رسیدن به آسایش و آرامش که با ارزش ترین نتیجه ی لاغری با ذهن هست..
از شما استاد عزیزم هم بی نهایت سپاسگزارم و براتون بهترین ها را آرزو دارم…
موفق باشین
زهره جان
شاد ومتناسب باشید.🙂
وقت بخیر عزیزان
من هم جزو شجاعان بودم و خودم و توانمند دیدم و باور کردم بدون اینکه از طریق کسی با این سایت آشنا شده باشم شروع کردم با فایلهای رایگان بعد از این همه وقت که از رژیم و ورزش و استفاده کرده بودم و خیلی خسته و نا امید شده بودم از همه جا خدا خودش منو هدایت کرد به اینجا .
این روش واقعا آسونه اگه درست درک بشه و تمرین کنه آدم نه ورزش نه گرسنگی اعصاب آدم بهم نمی خوره
به طور ناخوداگاه آدم کم تر می خوره حرص و ولعش از بین می ره.
فرد لاغر و چاق تفاوتشون در اموزشهاست اموزشها تصویر ذهنی ایجاد می کنه بعد این تصاویر تبدیل می شه به تغییر در رفتار .
پس شروع کنین و باور داشته باشین این تنها راهه همیشگیه
رویای لاغری را باید باور کرد تا لاغر شد افراد چاق بارها سعی کردند لاغر شوند ولی چون راه را اشتباه پیمودند وبه نتیجه دلخواه نرسیدند احساس شکست وناتوانی میکنند در صورتیکه این افراد آدمهای شجاع وتوانمند ومصممی هستند چون بارها تلاش کردند ولی چرا موفق نشدند چون مسیر را به اشتباه رفتند واین حکایت بیشتر افراد ی است که مثل ما چاق شدند وهمیشه ما به خودمون برچسب زدیم ویا حتی دیگران به ما برچسب زدند تو نمیتونی لاغر بشی یا خودمون گفتیم ما اراده لاغر شدن نداریم من تنبلم من بی تحرکم و این برچسب ها وسرزنش ها ما را ناتوان کرده در صورتیکه ما کارهای خیلی بزرگی در زندگی انجام دادیم و بارها توانایی های خودمون را به خودمون ودیگران ثابت کردیم ولاغر شدن خیلی آسانتر از آن کارها بوده ما باید برای لاغر شدن از ابزارهای خاص خودش در راه صحیح استفاده کنیم مثلا سفر میریم باید وسایل مورد نیازمون را همراه ببریم برای روش درست لاغری با ذهن هم باید ابزار مورد نیازمون مثل آموزش درست را همراه ببریم باید شروع کنیم وباید در خودمون انگیزه ایجاد کنیم من خودم این کار را کردم وبا ثبت نام در دوره مسیر لاغری را با آموزش درست استاد را میپیماییم وباور دارم که من میتوانم متناسب بشوم از روزی که در دوره شرکت کردم خود باوری را در خودم بارور کردم والان شکر خدا پس از ۱۱ ماه دارای نتایج خوبی شدم خیلی از خودم راضی هستم چون برای اولین بار کار مثبتی برای خودم انجام دادم روحیه ام خیلی عالی شده ونتیجه آن در جسم من نشان داده ومن هر روز به سمت لاغر شدن پیش میروم من لایق تناسب اندام هستم وخودم را لایق بهترین ها میدانم وبا تناسب اندام که اینقدر سهل وآسان بدون رژیم بدون ورزش سخت بدون قرص بدون عوارض عصبی بدست میاید فقط کافیه باور کنیم که لاغری با ذهن امکان پذیر است چیزی که خیلی ها باور نمیکنند واز این موهبت به دور میمانند من همینجا به دوستانی که در دوره شرکت کردند واز این نعمت الهی برخوردار شدند تبریک میگم وهمچنین به خودم هم تبریک میگم ویک تبریک هم به استاد عزیز میگم که اینقدر کلام نافذ دارند که باعث راهنمایی ما در دوره میشوند وتکرار این آموزشها باعث موفقیت ما میشود فقط تکرار در تمرینات میتواند باعث شگفت انگیز شدن ما در دوره شود تا موانع ذهنی در ما شناسایی وبرطرف شود باورهایی که از کودکی به ذهن ما القا شده تا این باورها تبدیل به تصاویر ذهنی شده وبعد تبدیل به رفتار ما شده حالا باید با قدرت ذهن وتققیر باورها ی اشتباه و نهادینه کردن باورهای درست وتبدیل آن به تصاویر درست ودر نهایت فرمان مغز به درست رفتار کردن با مواد غذایی منجر میشود تنها راه درست لاغر شدن لاغری با ذهن است
با تشکر از استاد عزیز و دوستان عالی
با سلام
قدرت ذهن من اونقدر قدرتمند که میتونه من رو قادر به هر کاری کنه من در زندگیم کارهای بسیار دشوار وسختی رو انجام دادم در دو ماه کنکور قبول شدم اونم تهران ونزدیک خونمون من به یک قناد حرفه ای تبدیل شدم با تلاش سخت وکار مداوم حتی تا ساعت ۱ الی ۲ شب شیرینی وکیک پختم من رانندگی رو بسیار خوب یاد گرفتم وبسیار تلاش کردم وهمه کسانی رو که میتونستن کمک من کنند رو به کار گرفتم وگواهی نامه رانندگیمو باهمه مخالفت های پدرم گرفتم ومن ۴ سال دانشگاه رشته مدیریت درس خواندم وبا معدل ۱۶ فارع التحصیل شدم من رژیم های سخت ورزش های طاقت فرسا انواع قرص کرم ماساژ دم نوش ساعت ها دویدن مدیتیشن بدنسازی شنا رقص وکلی کارای سخت دیگه رو انجام دادم که حتی یکیشم برای یک نفر سخت ومشکل قدرت باور در هر انسانی بسیار قوی فقط باید باور کنیم که میتونیم باید باور کنیم که خداوند مشتاق وعاشق پیشرفت ماست وخواستار بهتر شدن هر روز زندگی ماست بدن من مکان مقدسی ایست و باید پاک ومطهر بشه از هر آشغالی که دراون ذخیره شده مکانیست برای ورود خداوند پس من هر روز یک قدم به سمت تناسب اندام پیش میروم هر روز تلاش میکنم تاباورهای علط خودمو کم رنگ تر کنم وخداوند روسپاس میگذارم بابت لطف ومهربانی وطعم های لذیدی که هر روز از زتدگیم میچشم طعم لذیذ آرامش طعم خوشمزه ی تناسب اندام طعم فوق العاده ثروت وسلامتی هر روز بیشتر از قبل اشتیاق من به یادگیری افزایش پیدا میکنه من آرامش بیشتری پیدا کردم من انسان بهتری شدم اعتماد به نفسم بالا رفته فعالیت هام بیشتر شده وشادی وخوشبختی در زتدگیم جاری وساری شده خدایا شکرت بابت این مسیر بابت این زندگی بابت شجاعت تغییر خدایا ممنومنتم وعاشقتم
فایل “لاغری با قدرت ذهن چگونه صورت میگیرد. “:
گپی خودمونی باشما ساکنین سرزمین لاغری :
لاغری با قدرت ذهن میگه که قدرت ما و ضمیر ناخوداگاه ما خیلی خیلی بیشتر از قدرت اراده و نیروی خوداگاه ماست. لاغری باقدرت ذهن یعنی اینکه بتونیم اون باورها ی ذهنی که در مورد چاقی داریم رو تغییر بدهيم و لاغر بشویم.
لاغری ذهنی میگه باید خودآگاه و ناخوداگاه با هم همسو و هم جهت بشن تا ما لاغر بشیم. لاغری با ذهن خیلی اروم اروم اتفاق می فته و یه شبه و یه هفته ای و حتی شش ماهه نتایج خارق العاده ای نمیگیریم. لاغری ذهنی اصول خودش رو دارد و صبر و حوصله زیادی لازمه تا نتایجش ایجاد بشه ، ولی وقتی که ایجاد میشه ماندگاره و تا خودمون نخوایم از بین نمیره.
نتیجه مشاهدات من تا اینجای دوره:
ما تا زمانی عزم و اراده درونی را درست نکنیم نمیتوانیم به وزن ایده ال برسیم. لاغری با ذهن مثبت اندیش سریعتر اتفاق می افتد بنابراین ما تا میتونیم باید شاد باشیم. برای کاهش وزن داشتن ، ذهن ارام و بدون استرس لازم است.
کاهش وزن و لاغری با قدرت ذهن چیزی است که به ما قدرت ، اراده و انگیزه برای لاغر شدن میدهد. ما برای موفقيت به یک نفر نیاز داریم تا او به ما انگیزه و شوق دستیابی به هدف را بدهد. در موردلاغر شدن هم ما به یک پشتیبان نیاز داریم.
این پشتیبان ما کیست؟ پشتیبان ما همان قدرت ذهن ماست که ان رامیخواهیم در طول این به خدمت خود دراوریم. 😇
مرسی استاد فایل عالی بود من همسرم پنج سالی هست که تورژیمه ،پنج سال پیش که رفتم پیش متخصص تغذیه ورژیم گرفت 92کیلو وزنش شده بود وآنزیمهای کبدیش رفته بود بالا چربی خونش خیلی بالا رفته بود توی یک سال تونست 12کیلو کم کنه وهنوزم اضافه نکرده ولی باترس خیلی از غذاای رو دوست داره می خوره وهمیشه نگران وزنشه که نکنه زیادبشه وهمش باید باقاشق غذاشو حساب کنه ،رفتارهای اشتباهش هنوز عوض نشدن وخیلی وقتا می بینم کهگرسنه نیست ولی میوه رو می خوره چون دکتر براش گذاشته واون حتما می خوره واصلا میوه روغذا نمی دونه وهمش به من می گه تو زندگیت برباده چون سیر نمی خوری وبعضی وقتا وقتی می بینه میوه می خوررم تعجب می کنه واین رو نمی دونه من باخیال راحت غذا می خورم غضه چاقتر شدن رو ندارم ،ورزش نمی کنم واینجوری سیستم گوارشم هم راحت شده ودارم لذت می برم
به نام خدا سلام
من تواین دوره جذاب خیلی چیزهایادگرفتم اولین چیز توجه به خوبیها بود بعد دور کردن افکار منفی شناخت فرشته درون وهمچنین ذهن منفی باف الان به شکر خدا من خیلی از افکارمنفیم دورشدم وتوجهم به خوبیها انقدر زیاد شده که دیگه مسائلی که قبلا باعث ناراحتیم میشد وبه خاطرش از خداگله داشتم الان دیگه به بهترین شکل میتونم از کنارش بگذرم ودرعوض به خوبیهای اون مسئله فکر کنم من به خوبی یادگرفتم که ولعی برای خوردن نداشته باشم و اندازه نیازم مصرف کنم حسرت داشته های دیگرانو نداشته باشم بلکه از اینکه خداوند این همه نعمت به بنده هاش داده احساس خوشایندی داشته باشم وخودم را از همه بیشتر دوست داشته باشم وخیلی چیزهای دیگه که فقط احساس خوب رادر من تقویت میکنه وآرزوی من اینکه روزی تمام دوره های استاد رو دراختیار داشته باشم وبتونم به نحو احسن از اونها استفاده کنم وزندگی عالی رو تجربه کنم
روز 59 ام تکرار:
با سلام. استاد گفتند وقتی ما بچه هستیم این رویا رو داریم که زودتر بزرگ بشیم و این تصاویر وقتی منوط میشه به اینکه باید غذا بخوریم باعث میشه زیاده روی کنیم و دچار پرخوری بشیم و…اما من از قسمت رویا پردازی بچه ها برای بزرگ شدن این موضوع به ذهنم اومد که سرنوشت بچه وقتی که در دنیا حضور داره بزرگ شدنه یعنی کاری لازم نیست انجام بده و بزرگ میشه.. من هم، شما هم، و هرکسی که در دوره ی لاغری با ذهن وارد میشه همین شرایط داره و وارد سرزمینی میشه که وقتی طبق قواعد و قانونش عمل کنه نتیجه چیزی جز لاغری نیست و خیلی طبیعی و خیلی خیلی عادیه لاغر شدن.. کسی از بزرگ شدن بچه ها تعجب نمیکنه چون همه میدونیم که این یک پروسه و اتفاق طبیعی هستش که برای همه ی بچه ها میوفته و ما هم روزی تجربه اش کردیم و الان بزرگ شدیم و به رویای کودکی مون رسیدیم.
سلام و درود , استاد عزيز & دوستان گرامى سرزمين لاغرى با ذهن😊
روز پنجاه و نهم تكرار ,
🔸فايل , لاغرى با قدرت ذهن چگونه صورت مى گيرد⁉️
” از تو حركت , از خدا بركت ”
من به لطف خداى مهربان , در سرزمين لاغرى با ذهن هستم و هر روز هدفم رو دنبال مى كنم و در مسير تناسب فكرى و لاغرى با ذهن ادامه مى دم , هر صبح رو با فايلهاى زيباى صبحگاهى شروع مى كنم و ميثاق نامه كه البته سعى مى كنم در اولين فرصت روز اجرا كنم , ديروز و امروز صبح , ميثاق نامه رو با مداد روى كاغذ نوشتم و دوست داشتم كه امتحان كنم و خوب بود😊✍️ 📝
ديدن و گوش دادن به فايلها و همچنين كليپاى استاد عزيز در اينستاگرام و انجام تمرينات نوشتارى و ذهنى و حتى دوره ى تكرار كه آرام بخش منه , و توجه به چيزاى خوب كه احساس خوب در من ايجاد مى كنه و توجه به افراد متناسب و خوش اندام و شكر و سپاس كه افراد متناسب و خوش اندام بهترين الگوى واقعى براى من هستند . همه ى اينا در جهت آگاهى و حال خوب و ايجاد احساس خوب در من هست . و خداروشكر و سپاس , هر روز اين مسير رو دارم , ادامه مى دم . امسال , پاييز من متفاوت است , پاييزى زيبا در جهت هدفم . به لطف خداوند مهربان , اين اولين پاييزى است كه من در زندگيم , هدف زيبايى دارم و هر روز هدفمند زندگى مى كنم و همين خيلى احساس خوبى در من ايجاد مى كنه و من مى تونم اميدوارانه تر به آينده اى روشن بنگرم . انگارى دارم از تاريكى به سوى روشنايى مى رم . مسيرى رو كه دارم هر روز ادامه مى دم خيلى دوست دارم و با اشتياق ادامه مى دم . من دارم زيان لاغرى رو مى آموزم و به فرموده ى استاد عزيز , من سال اولى هستم😍 هر روز با ديدن و شنيدن فايلها به خودم نزديك تَر مى شم و رابطه م با خودم بهتر مى شه , اينا رو كه مى گم , همه ش در صورتى هست كه من در مسير اصلى باشم , از وقتى كه در اين دوره هستم , مسائلى هم داشتم , اما در مسير اصلى موندم چون حال خوب من اينجاست . آگاه هستم و مى دونم كه اگه از مسير منحرف بشم از خودم دور مى شم . سالها از خودم مراقبت نكردم , از خودم غافل شدم و اون اندام زيبايى كه خداوند به من هديه داده بود رو به اين صورت درآوردم , با نگرانى ها , ترسها , حال بد , افكار نااميدى و احساس بد و اما حالا ديگه مى دونم كه ذهن منفى بافم , شادى منو با توجه كردن به مسائل زندگيم ازم گرفت , اما ديگه بسه ! من الان آگاه شده ام , الان ديگه مى دونم ذهن منفى بافم چه نقشه اى براى من داره , اما اينم مى دونم كه خدا براى من نقشه اى زيباتر داره . البته در اين مسير ممكنه تصاوير منفى هم به ذهنم بياد , افكار منفى و … اما ادامه نمى دم و در حال بد , روزها نمى مونم , اين بار كه حال خوبى نداشتم , بخاطرِ اين بود كه 2 هفته كلاساى ورزشى رو تعطيل كردن و رفتار غذايى م نامناسب شد اما در مسير موندم و حالم بهتر شد , يكى 2 روز اينجورى بودم . اما قبلا ممكن بود چندين روز در حال بدتر از اين دفعه مى بودم و اصن متوجه نمى شدم كه چكار بايد مى كردم تا حالم بهتر بشه ! اما در اين مسير مراقب افكار منفى , و نجواهاى ذهنى م هستم . رفتارهاى غذايى م تا حدودى بهتر شده . البته روزايى كه ورزش مى رم , خيلى بهترم , بخاطرِ اينكه هم از خونه مى رم بيرون و هم ورزش گروهى كه احساس خوبى در من ايجاد مى كنه . اما خب رويهمرفته رفتارهاى غذايى م نسبت به قبل از اين دوره بهتر شده . فاصله ى بين خوردنهام بيشتر شده . همين امروز چالش سطل زباله , من صبح يه برش نون نخوردم🗑 و احساس خوبى هم داشتم . هر روز , افكار و باورهاى جديد ذهنى م قوى و قوى تَر مى شه , و افكار و باورهاى اشتباه ذهنى م كمرنگ تَر مى شه . يكى از اون باورها ى جديد اينه كه , لاغرى با ذهن ممكن است . 👍✅ و باور ذهنى اشتباه من كه فكر مى كردم , فقط با ورزش مى تونم به هدفم برسم , ❌ و اين باور ذهنى م تصحيح شد . و قوى ترين باور , اينكه استمرار راز موفقيت در هر كارى است .✅👍
با تشكر فراوان , شاد و اميدوار باشيد🧡🧡
سلام بر پروردگار یکتا🌹💖🌹💖🌹💖سلام بر استاد گرامی 🌹💖🌹💖
قبل از این همیشه خودم را ی فرد بی اراده و ناتوان وسُست در برابر دیگددیگران میدونستم. چون همیشه برای لاغری یا هر کاری اقدام میکردم ولی وسط راه کم میاوردم وب دلایلی رها میکردم و اطرافیانم هم من را تنبل وبی اراده میدونستند
خداوند را هزاران بار سپاس گذارم ک من را با این مسیر آشنا کرد.برای اولین بار با اراده و اشتیاق دارم راهی را دوست دارم ادامه میدم وبا خودم عهد بستم تا روزی ک زنده هستم در این مسیر باقی بمونم
من چند روز پیش داشتم کمدم رو تمیز میکردم ک نگاهم افتاد ب برگه ترخیص از بیمارستان ندیدم دقیقا پارسال ۱۸،۸،۹۸من از بیمارستان مرخص شدم با وضعیتی خیلی حاد ک اجازه راه رفتن نداشتم استراحت مطلق، با کمک دستگاه اکسیژن نفس میکشیدم وخیلی حال وروز بدی داشتم روحیه داغون و افسرده وزن ۱۲۰کیلویی ،
خیلی بد بود یادم ک میاد اشکم سرازیر میشه.
تا این ک با تولد آیدا عزیزم ک فرشته هستش برام تونستم دوره ها رو خریداری کنم و در این مسیر کم کم روحیه من بهتر شد ،وداروهام رو کم کردم ودر نوروز ۹۹ دیگه راحت نفس میکشیدم بدون دستگاه اکسیژن، خیلی خیلی تغییرات زیادی در جسم و روح من ایجاد شد هنوز ب تناسب اندام ک میخام نرسیدم ولی ب رویای سلامتی دست پیدا کردم چیزی ک هرگز فکر نمی کردم روزی بتونم دوباره زندگی کنم.
خداوند شاهد هست ک این دوره و تلاش خودم خواست خداوند بود ک من زیبا زندگی کردن را قبل از مرگم تجربه کنم
خیلی دوست دارم ک یک کلیپ تهیه کنم وبرای استاد عزیزم بفرستم .و در اولین فرصت اینکار رو میکنم.
من خیلی خوب تونستم ذهنم رو تغییر بدم خوشحال هستم ک من هم تونستم
استاد عزیز ومهربان و صادق از شما بینهایت سپاسگزارم 💖💖🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
با سلام دوست عزیز وهمسفر
واقعا براتون خوشحال شدم که سلامتی خودتون رو بدست اوردید.با این آگاهیهای جدید وروحیه خوب دیگه از مرگ صحبت نکنید اصلا بهش فکر نکنید به این فکر کنید که یک زندگی جدید همراه با سلامتی وتناسب اندام وشاد رو با تناسب فکری در پیش دارید.
براتون آرزوی رسیدن به تناسب اندام..عمری طولانی همراه با شادی ونشاط وارامش را دارم🙏
هرچی بیشتر این فایل هارو نگاه میکنم بیشتر به این بارو میرسم که لاغری آسونه ،لاغری متعلق به منه ، شایددتا امروز تغییراتی هم داشتم تو بدنم و اما همیشه انطور که باید قبول نمیکردم که میتونن لاغر شم اما حالا هی تاکیید میشه برام که لاغری آسونه اصلا صحیح لاغر بودنه ، من که زفتار غذاییمو صحیح کردم همه چی عالی پیش میره کلی جوانه جدید پیدا کردم و الان در مرحله صبر هستم که جوانه هام بزرگ شن توی روند طبیعی (همونطوری که چاق شدم) و این دفعه حاصل لاغری است …..
سلام خدمت استاد و دوستان عزیز ، من تو هر کاری که موفق شدم با اینکه سخت بودن اما به خودم همیشه میگفتم من میتونم و احساس توانمندی میکردم به جز لاغری که به خاطر راههای اشتباه که منجر به شکست میشد احساس ناتوانی میکردم وقتی مسافر سرزمین لاغرها شدم و با آموزش راه درست لاغری تو همون هفته اول به خودباوری رسیدم که من میتونم موفق بشم ودر واقع یاد گرفتم که خودمو لایق متناسب شدن بدونم و برای خودم ارزش قائل بشم و از زندگی لذت بیشتری ببرم در واقع ذهن من قبول کرد که لاغرشدن خیلی آسونه مثل آب خوردن مثل چاق شدن ، هرچیزی که آسونه خیلی به دست آوردنش لذت بخش میشه من با تکرار آموزشها بدون زحمت لاغر شدم ، تصویر ذهنی من از چاقی تغییر کرده و به سمت لاغری حرکت کرده و تصویر زیبای متناسب تو ذهن من حک شده و ذهنم فرمانهای نخوردن و لاغری صادر کرد و باعث شد که رفتارهای چاقی و پرخوریم با رفتارهای لاغری درست و به اندازه خوردن جا شون عوض بشه که نتیجه ش تا الان جسم من یه مقدار لاغر شده چون لاغر شدن یک کار درونیه و به هیچ وجه با کارهای سخت بیرونی و رژیمهای مختلف و جراحی و تحت فشار گذاشتن جسم که همهش با رنجه بدست نمیاد ، اینقدر این چند ماه برای من عالی بوده و احساس خوب و سلامتی داشتم که نمیتونم یک روز بدون شنیدن فایل و تمرین سر کنم هر روز به شوق شنیدن فایل بیدار میشم اصلا فکر میکنم جور دیگه ای نمیتونم زندگی کنم ، تو تمام سالهای چاقیم یک روز احساس خوب نداشتم و از خودم بدم میومد ولی الان عاشق خودم هستم ، اعتماد به نفسم بالا رفته ، خیلی شاد و پر انرژی شدم، احساس سبکی میکنم ، زندگی برام خیلی جذاب شده چون مسیر لاغری روی تمام زندگیم تاثیر گذاشته ، خدایا شکرت که من مسافر سرزمین زیبای لاغری شدم ، این تنها راه بسیار بسیار آسون لاغر شدنه و هیچ راه دیگه ای وجود نداره
سلام دوستان گل و استاد عزیز.
کن چندروزی بود ک حالم کمی خوش نبود جالب اینه ک قبلا مادرم واطرافیان فک مکردن منخیلی میخورم و بخاطر این معده درد میگرم یا چیزی ولی الان همه بمن هی میگن ازبس هیچی نمخوری ضعیف شدی از بس هیچی نمخوری لاغر شدی درصورتی ک من هیچ وفت جلوی خوردنم رو نگرفتم هیچ وقت البته از وقتی تو دوره هستم منطورمه من جلوی خوردنم رو نمیگرم هروقت گشنم باشه میخورم و هروقت سبر بشم دست میکشم
من فک مکردم تغییری نکردم اصلا ولی چندتا از دوستان بعد از یک ماه منو دیدن میگن چقدر لاغر شدی این حیلی بهم انگیزه داده دیروز تاحالا احساس مکنم مریضی مم کمتر شده انقد انرزی گرفتنم
من عاشق لاغر شددن و متناسب شدنم تصویر واصحی از اندام ک محام تو ذهنم نداشتم تااینکه ی برنامه رو دیدم ک میشد تصور خودت رو روی بازیگر ها ومدلینگ ها بزاری یمی روی ویدو منم هم تصویرم رو روی چندتا مدل گزاشتم و ازش یگ کیلیپ درست کردم الان خیلی راحت تر وقتی اون فیلم رو میبینم باتصویر خودم احساس مکنم واقعا خودمم و تصویر ذهنی از خودم تو ذهنم درست شده
خیلی خوشحالم ازینکا تو این دوره هستم راستی امروز توی اینستاگرام یگی بهم پیام داد ک فکر میکرد استاد لاغری باذهنه و داشت تبلیغ میکرد من خندم گرفت من وقتی از خدا خاستم باایندوره اشنا شدم بدون هیچ تبلیغات ویاچیزی نمیگم کار اون آقا بده ولی من تو دلم گفتم مم خودم نوی بهترین دوره هستم احتیاجی ب این ندارم خدارشکر مکنم ک همیشه بهترینها سرراهم قرار میگره.
به نام خدا
با سلام ،متناسب شدن اسان ترين كار دنياس هيج روشي در اين جهان اسانتر وجود ندارد جقدر راحت بدون هيج سختي من وزن كم ميكنم بدون هيج ورزشي بدون هيح عرق كردني بدون هيح محدوديتي بدون هيج ضعفي من متناسب شدم و هميشه اخساسم خوبه و شاد و خوشخالم،
خيلي كم پيش مياد احساسم خراب بشه و جيزي زمان نميبره كه دوباره به حال خوبم برميگردم و سعي ميكنم سري حال خودم و خوب كنم و نميزارم زمان ببره
در اين دوره من عاشق خودم شدم براي خودم ارزش قايلم به خودم اخترام ميزارم اشغال وارد بدن مقدسم نميكنم انكار تازه متولد شدم همبشه از خودم متنفر بودم از خودم بدم مي اومذ
خيلي تغييرات زيادي داشتم تمام لباس هام برام گشاد شدن همه رو تنگ كردم شلوارهام هم همين جور اعتماد به نفسم بالا رفته
همه ازم مي پرسن كه جيكار كردي رزيم داري خيلي لاغر شدي
بدون اينكه صورتم خراب بشه به تناسب اندام رسبدم البته به اون حيزي كه خودم مد نظرمه هنوز نرسيدم هر جا ميرم امكان نداره كسي بهم نگه
و متناسب و بشاش هستم
و
ميخاهم تصميمي كه گرفتم براي همبشه ادامه بدم و به ان پايبند باشم
با برداشتن برچسب هاي كه بهمون زدن و تصويرهاي ذهني جاق رو برداريم و تصويرهاي ذهني متناسب رو جايگزين كنيم با گوش دادن به فايل ها و تمرينات و تكرار كردن و استمرار داشتن ميتونيم تصويرهاي ذهني رو به وجود بياريم
من لايق بهترينا هستم بهترين تناسب 😍
بهترين زندكي😍
بهترين عشق 🥰😍
بهترين ثروت 😍
بهترين ………..
خدايا شكرش كه به بهترينا رسيدم 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
سلام به استاد بزرگوار و دوستان متناسبم
من وقتى بى توجه ميشم نسبت به چاقى ام احساس سبكى خيييييلى زود به سراغم مياد و واقعاً سريع تر از زمان هاى قبل لاغرتر ميشوم و چون خوشحال هستم فقط غذا به اندازه اى ك نياز بدنم رو تامين كند ميتونم بخورم بيشتر نه
و به نظر من الاغر تر شدن اسان ترين كار دنياست اگر ما توجه مون به لاغرى خودمون باشه و زيبايى هاى خودمون رو ببينيم
سلام
لاغر شدن یک تصمیم است
تصمیمی که برای رسیدن به اون باید یک مسیری را طی کنیم
یک تغییری را در وجودمون ایجاد کنیم
مهمترین ابزار این مسیر هم خود باوری است
بنظر من بعضی باورا شاه باورن
اگر اونا اصلاح بشن خیلی قفلا خود بخود باز میشن
اگر ما ماهیت خودمونو درک کنیم
قدرت خلق کردن درونمونو درک کنیم
نحوه ارتباطمون با کائنات را درک کنیم
دیگه خودبخود خیلی مشکلات وجود نخواهند داشت
که صد البته توجه به تواناییهامون در اهدافی که بهش رسیدیم به اعتقاد بنده یاد خدا بودنه
همون صلات
واقعا فشار آوردن بخود خود آزاری
چرا ؟؟
باید کم کنیم
آخه تا کم نکنیم اوضاع رو براه نخواهد شد
این یک قانون
دلسوزی هم وجود نداره
قربانی شدنم‌وجود نداره
یک الهامی دو ماه قبل بهم شد
لیاقت یعنی طبیعت!!!!
خیلی نفهمیدم چی میگه
تازه متوجه شدم😍😍
فرشته درونم بهم میگفت این طبیعت تو هست که به خواسته هات برسی
به همین راحتی
چون قانون را درست درک نکردیم نمیتونستیم خومونو لایق متناسب شدن بدونیم
منم به عنوان کسی که نتیجه گرفتم ازاین دوره به کسانی که شک دارند پیشنهاد میکنم قانون را درست درک کنند
که البته قدرت ذهن را استاد عالی درس میده
واقعا من یک فریبای دیگه شدم
از بهمن تا الان
بیس انرژیهامو پاکسازی کردم
ما یک فرکانسیم
فرکانس ارتعاشی که تکرار شده و داره برامون جذب را انجام میده
حالا ما مجموعه ای از تکرارها هستیم
مجموعه ای از فرکانسها
تکرارهای سلامتی
تکرارهای ثروت
تکرارهای تناسب
مهمترین و ساکت ترین و بی سروصدا ترین عضو ما چشم ماست
که خیلی راحت از ابتدا با ما بوده
هی عکس گرفته
تصویر ذهنی تولید کرده
یک انبار پرز عکسایی داریم که بنظرمون درست اومده
در صورتی که ما همه دنیا را که ندیدیم
این تصاویر ذهنی مارا هدایت میکنن
بابا بخدا همه چیز اون تصاویر ذهنیمونن
اونا هستن که تعیین میکنن جسممون چه شکلی بشه
بقول کامنت یکی از دوستان اون برگه تو دستگاه کپی و هی داره تکرار میشه
آیا آدم عاقل میره با دستگاه جنگ کنه؟؟
میره جلو خروجی دستگاهو بگیره
تو رژیم همین کارو میکنیم
واقعا لاغری فقط از طریق ذهن میتونه اتفاق بیفته
نوه عموی من از بچگی تپل بود
این اواخر به زور رژیم و دستگاه لاغر کرده بود
ولی خدا شاهده من هرگز لاغری تو وجود این آدم نمیدیم
چون ارتعاشاش چاقی بود
چون شخصیتش همون تپله بود
خیلی سادس
البته با مطالعه قانون کار خیلی راحت تر میشه
۱۲ مرداد ۹۹
دورود به همه دوستان و استاد محترم . من از این فایل خیلی استفاده کردم و حتی ددبار پشت سر هم دیدم و اون قسمت که استاد سوالات و می خوندن که لازمه چندین سلعت در روز فقط تمرین انجام بدیم و حفظ کنیم مطالب و که گفتین نه همینقدر که متوجه بشین و درک کنید دهن خودش میره برای برنامه ریزی . و دیگه وقتی که اخبار های متفاوت و از گوشه و کنار دنیا مرور می کنیم انگار که بهش داریم خط میدیم و چون اصل و از بدل تشخیص نمی ده نتمرکز می شه . من الان مدتهاست پس از آشنایی با این دوره مدام به افراد لاغر و متناسی توجه می کنم نه با حسرت بلکه با تحسین و سپاسگزارم بخاطر توانمندی ام و پشتکارم بخاطر بودن در این مسیر و داشتن همسفرهای خوبی مثل شما عزیزان. 🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹
لاغر شدن اسانترررررررین کار دنیاست .واقعا لاغر شدن اسانترین کار دنیاست.و هیچ روشی تو دنیا وجود نداره که اینقدر بتونه ذهن مارو در برابر خوردن رام کنه .
من از وقتی در دوره شرکت کردم خبلی حس فوق العاده ای داشتم .و احساس سبکی خیلی زیاد میکردم و واصلا ولع خوردن نداشتم و استرس به طور کل از من دور شده بود و این خیلی برام لذت بخش بود.
در بعضی روزها شاید با یه وعده صبحانه تا صبحانه روز بعد برام کافی بود و من به این پی بردم بدن من به شدت کم مصرفه و من به خاطر خوردن های اضافی این بلا رو سر خودم اوردم .
من اصلا احساس گرسنگی نمیکنم و این خیلییییییییییی برررررررام لذت بخشه و خدارو بسیاااااار سپاسگزارم.
من و همسرم وقتی برای خرید میرفتیم من همیشه لباس های یه سایز بزرگتر رو میخریدم و میگفتم شاید چاقتر بشم و چون تصویر های ذهنی من تصاویر چاقی بود هیچ وقت به سایز کوچک توجهی نداشتم و همیشه فقط حسرت تو دلم بود.ولی همسرم اگه بهش میگفتم این شلوار برات تنگه میگفت نه من هیچ وقت سایزم تغییر نمیکنه.و من الان میفهممم که تصاویر چاقی ذهن چکار میکنه .والان هر ادم متناسب رو میبینم مدام تحسینش میکنم و میگم منم میخااااااااااام اینجوری باشم.
وقتی ذهن رو برنامه ریزی کنیم و تصاویر و باورهای درست را جایگزین کنیم خود به خود رفتار ما همسو با ذهن ما میشه و ما لاغر میشیم .
من میتوانم لاغر شوم من لایق بهترین انداااام هستم و لایق پوشیدن زیباترین لباس ها هستم…..
خدایاااا سپاسگزارم که دراین مسیر زیبا هستم.
از خوندن نوشته های شما شگفتی سازان لذت بردم…..
سلام به همراهان
بازم یه فایل فوق العاده و نکات مهم این فایل
۱_اولین قدم در این مسیر زیبا خود باوری و اعتناد به خود هست که میتونم لاغر بشم و این تنهاراه درست و صحیح برای تناسب اندام هست بدون رژیم،بدون ورزش،بدون سختی بدون محدودیت،بدون عرق ریختن،بدون حال بدی،بدون مقایسه،بدون حسرت چی بهتر از این واقعا😍😍😍
۲_تصاویر ذهنی چاقی منجر به دستورات مغزی برای چاق شدن میشود و وقتی مغز دستور میدهد رفتارهای اشتباه اتفاق می افتد و تکرار این رفتارهای اشتباه باعث چاقی میشود.تصویر ذهنی چطور به وجود می اد؟توجه به هر چیزی در طول روز موجب تصویر ذهنی میشود ،شنیدن حرف کسانی که ما قبولشون داریم مثل پدر و مادر و پزشک و….مثل اینکه پرخوری باعث چاقی میشه،حاملگی باعث چاقی میشه،افزایش سن باعث چاقی میشه،کم کتری تیرویید موجب چاقی میشه،داروها باعث چاقی میشه،ادمهای لاغر ضعیفن و زود مریض میشن،بلوغ باعث چاقی میشه،ژنتیک باعث چاقی میشه،اب بخوریم هم چاق میشیم،جراحی کیسه صفرا باعث چاقی میشه و…… همگی باعث تصاویر چاقی شده اند به قدری که این تصویر فول اچ دی شده و مغز ما رو به این تصویر میخواد برسونه
۳_تا زمانی که تصویر ذهنی تغییر نکنه رفتارها همچنان رفتارهای چاق کننده است حالا چطور تصویر متناسب بسازیم؟توجه به انسانهای متناسب البته بدون حسرت،شنیدن و دیدن و نت برداری از فایلهای فوق العاده لاغری با ذهن،بی توجهی به نافرمیهای بدن،وزن کشی نکردن،توجه به پیام سیری مغز ،شنیدن و خواندن نظرات دوستانی که در این مسیر نتیجه گرفته اند،دیدن عکس البوم شگفتی سازان و….وشنیدن این جمله لذت بخش لاغرشدن اسانترین کار دنیاست بارها وبارها
۴_استمرار و تکرار وتکرار👌👌👌
سلام دوست عزیز
چقدرعالی وکامل. حرفهای استاد را درک کردید.موفق باشید
سلام استاد عزیز ودوستان گرامی
من هنرجوی لاغری با ذهن هستم ودرامتداد مسیر قرار دارم یعنی حدودا پنج ماهه دراین مسیر هستم وفقط خداروشکر میکنم در این مسیر قرار گرفتم
بی نهایت تغییرات مثبت داشتم که فک نکنم بشه همشو بگم اما چنتاشو میگم
هیچوقت در تصور من نمیگنجید که یه روز رو بدون حرص و ولع نسبت به مواد غذایی پشت سر بذارم و از کودکی این حرص وولع همراه من بود در حالیکه من تا زمانیمه ازدواج کردم در اوج تناسب اندام و زیبایی اندام بودم وبعد از ازدواج اروم اروم چاق شدم و بعد از زایمان دیگه کاملا چاق شدم و اصافه وزنم به ۲۵کیلو رسید
چندماهه که نمیدونم چجوری و ازکجا اما حرص و ولعی برای غذا خوردن ندارم واین بی نهایت لذتبخشه
مدتهاست که برای غذا خوردن فکر نمیکنم و نقشه نمیریزم واین واقعا حس خوبیه که گفتگوهای ذهنی در مورد خوردن از تو سر ادم بیرون بره و ادم به ارامش برسه
منیکه میان وعدم یه بشقاب برنج و خورش بود الان شاید بین وعده هام هیچی نخورم
بطورشگفت انگیزی سیر میشم یعنی هنوز دو تا لقمه نخوردم سیرشدم که یه وقتایی اطرافیان سر به سرم میذارن و به شوخی میگن نکنه مریض شدی اخه تو که همیشه سه چهار برابر این غذا میخوری
یکی از طبعات عالیش مصمم و بااراده شدنه وقتی نگاه میکنم منی که هیچ دوره ی رژیم و قرص و دمنوشو تا انتها نرسوندم الان چند ماهه تو این مسیرم و اصلا هم هیچ نیتی برای رها کردن این مسیر ندارم واقعا احساس با پشتکار بودن میکنم برا همین تو درس خوندن و کارومسائل دیگه ی زندگیمم احساس با پشتکار بودن دارم و این سری هر چیزی را شروع میکنم تا انتها مسیرشو طی میکنم و رهاش نمیکنم
نسبت به مواد غذایی بی اعتنا شدم وبرام مهم نیست که الان اینی که دارم میخورم نون وپنیره یا پیتزاس
یه روزی وقتی استاد تو فایلهای اموزشی میگفتم غذا خوردن باید مثل نفس کشیدن و اب خوردن براتون عادی باشه میگفتم مگه میشه همچین چیزی منیکه صب بافکر غذا بیدارمیشدم شب بافکر غذا میخوابیدم چطورالان هیچ توجهی به غذا ندارم
هر سال ماه رمضونو به عشق سحری و افطاریای لذیذش سرمیکردم البته این باور از بچگی در من وجود داره ومادرم برام غذاهای خوشمزه درست میکردن که من تشویق بشم برای روزه گرفتن اما امسال من یه دونه افطار پختنی برای خودم درست نکردم و تا ده دقه قبل از اذون حتی وقتی تو سرم میاد که حالا افطار چی میخوری میگم حالا یه چیزی میخورم و واقعا هم هرچی شد میخورم امسال اصلا دوست ندارم برم خونه ی مادرم چون اون پختنی درست میکنه و من دوست دارم طعم حاضری خوردن و سبک بودن را بچشم و دیگه اون حرص وولع به غذاهای خوشمزه را ندارم و حتی ازاینکه هرشب سحر باید غذای برنجی بخورمم خیلی حس خوبی ندارم و اگه به میل خودم بود حتما نونی میخوردم
استاد به ما یاددادن درخواستمون رو به خدا بگیم و رها کنیم و با ارامش زندگی کنیم و از هرلحظه لذت ببریم
نمیشه که از وضعیت الانت راضی نباشی و حالت با خودت بد باشه و به یه حالت بهتر انتقال پیداکنی هروقت حالت باخودت خوب شد و از همین الانتم لذت بردی اونوقت همه چیز بطور معجزه اسا بدون لینکه بفهمی چی شده تغییر میکنه و یه جایی میرسه که ادم به خودش میاد میبینه که چقدر زندگیش از این رو به اون رو شده و چقدر احساس ارامش و رهایی داره وچقدر از ثانیه ثانیه ی زندگیش لذت میبره وخدارو هزاران مرتبه سپاسگذارم که الان احساس رهایی و ارامش دارم
داوطلب کنکورارشدم و خیلی استرس برای قبولی دانشگاه دولتی راداشتم ولی با حرفای استاد فهمیدم که من میخوام قبول شم که از زندگی لذت ببرم وقتی الان حالم خوب نیست ولذت الانم را از دست میدم چه تضمینی برای لذت بردن از زمانی هست که من دانشگاه قبول بشم ؟
ادم باید لذت بردن و شاد بودن را یاد بگیره و هیچ جیز خارجی نمیتونه باعث لذت و شادی بشه
ارامش یه حس درونیه و فقط وقتی در هرشرایطی هستی از همون شرایط لذت میبری ارامش داری وگرنه اگه کل دنیاهم در اختیار ادم باشه احساس ارامش و لذت نداره
همیشه غول اخر من لاغرشدن بود اما الان میبنم حتی غول مرحله ی اولم نیست وقتی من به راحتی میتونم لاغربشم که برام سخت ترین کار دنیا بوده پس هیچ کار دیگه ای تو دنیا نیست که نتونم انجام بدم ومصمم وباراده دنبال بقیه ی اهدافم هستم
از همه مهمتر احساس نزدیکی هست که نسبت به خدای خودم دارم
هرسال شبای قدر پرازاحساس گناه و دوری از خدا و اه و التماس بودم امسال فقط شکر میکردم و از خدامیخواستم که این احساس خوب را نصیب همه ی اطرافیانم و تمام مردم دنیا بکنه
همیشه باخداکه حرف میزدم گله و شکایت و دلخوری بود اما الان فقط سپاسگذاری میکنم هرچی فکر میکنم یه مشکل پیدا کنم و بهش بگم که اون مشکلو برام حل کنه هیچ چیز پیدانمیکنم ووقتی زندگیمو با چند سال قبلم مقایسه میکنم میبینم که این روزا و این احساس رو در خوابم نمیدیم و همه ی اینا لطف خداست
استاد از این انرژی بی نهایت مثبتی که برامون میذارین سپاسگذارم
چقدر از نوشته شما لذت بردم.👏👏👏
بسیار عالی و زیبا بود سپاس از نظر شما دوست عزیز
خیلی آرامش بخش بود….
از دلت اومده بود و به دلم‌نشست
سلام استاد گرامی ودوستان متناسبم….
من هنوز اول راهم .یک ماهه باشماهام و چه نظر کرده خدا بودم که پا در مسیر لاغری گذاشتم.اونچه که از حرفای استاد فهمیدم خلاصه ش میشه….خودباوری . پاک کردن تصویرهای چاقی و‌جایگزینی تصویر لاغری و عمل کردن و استمرار….
ادامه بدین.با هر احساسی که داریم و نجواهای منفی ذهنمون فقط ادامه بدیم.خودش درست میشه.به این معنی که به مرور ذهنمون رام‌میسه و‌مجبوره جسم در برابر ذهن تغییر یافته زانو بزنه‌و اونم تغییر کنه.به امید روزیم که به تناسب اندام ایده آلم برسم.وای که چه زیباست.وای که‌چه آسونه. به اندازه سیری میخوری و لاغر میشی. هیچوقتم گشنه نیستی.هیچ‌کاری رو به زور انجام نمیدی.انگار مرگ من بود تردمیل هرروزه اجباری ولی الان تصمیم دارم به میل خودم غروبا نیم ساعتی برای سلامتیم هر وقت وقت کنم تردمیل بزنم.این همون قضیه از هر چی منعت کنن بهش حریص تر میشیه.چون زور بود بدم میومد.چقد زندگی به میل خودت قشنگه.منی که فکر میکردم این دنیا جای زشتیه و اصلا فایده زندگی چیه حالا میبینم زندگی هنوز قشنگیای خودشو داره.استاد راحتم کردی گفتی لازم نیست دقیق حرفامو حفظ کنین.نمیدونم با اینکه درک‌کاملی از حرفاتون دارم ولی گاهی مواردتون یادم میره ولی بجاش که برسه یادم میاد چی گفتین و در عمل انجام میدم .استاد امکان نداشت بعداز ظهرها که همش دوساعت از ناهار گذشته و منم یه نیم ساعت میخوابیدم با گشنگی و ضعف شدید بیدار نشم.میرفتم دم یخچال وهر چی که میلم میکشید میخوردم.گاهی از ناهار بیشتر.الان از اول دوره اینو با خودم کار کردم که خوب همش دو ساعته از ناهار گذشته تو سیری و گشنت نیست و این ولعه.ریزه خواریه ترکش کردم.گاهی در حد چند دونه انگور یا دو تا چایی با یه خرما میشه میان وعدم تا شام.امروز که ناهار تا چند قاشق خوردم سیر شدم.اشتباهی که کردم گفتم نه‌مگه میشه با چند لقمه سیر شد. بخودم گفتم اشتباه میکنی .دیگه زیادی کم‌میخوری و‌خوردم…نه حتما از نوبت بعد بهش دقت میکنم و میپذیرمش.سیر شدم دیگه.ما که بقول شما اصلا پیام سیری نمیدونستم‌چیه.تعارف رد کردن نمیدونستم‌چیه.میل ندارم وجود نداشت.مرسی که هستی استاد.بزودی عکس شگفتیمو براتون میفرستم.من باور کردم میتونم لاغر شم. انتظارم از خودم لاغریه.تناسب اندامه.من میتونم.میخونم گوش میدم مینویسم عمل میکنم و استمرار دارم‌تا آخر عمرم.یکی از دوستان نوشته بود دیده فایل یه ساعته اولش بخودش گفته کی حوصله داره این همه رو‌گوش کنه ولی باورتون میشه من دیدم یه ساعته ذوق کردم وخوشحال شدم. صدای شما حرفای شما آرامش منه.زنده باشین و سلامت.شاد باشین و در مسیر تغییر و موفقیت…..
من این دوره رو با تمام وجود باور کردم و الان دارم نتایجشو می بینم دیروز من یک ساله شدم در این دوره !
هیچ رژیمی هیچ برنامه‌ای نبوده که من بتونم با اون این همه وزن کم کنم و دلشوره نداشته باشم من قبلا اصلا شام نمی خوردم یکی از باورهام این بود که شام بخورم چاق می شم! ولی الان به اندازه شام می خورم و در کنار خانواده لذت می برم خدا رو شکر ! اتفاقا دوره رو توی اینستا تبلیغ کردم برای دوستانم چند تا پرس جو کردن حالا ببینیم شروع می کنن ایشالله!
لاغر شدن آسانترین کار دنیاست و من الان بدون زجر دارم به هدفم می رسم نه ورزشهای سخت نه محدودیت غذایی خدا رو شکر
روز ۵۹ تکرار
سلام و درود
بابا برای متناسب شدن فقط ۱ راه وجود داره اونم لاغری با ذهن
من اوایل دوره هم کامنت نوشتم ولی این کامنت با اون فرق داره
کسی داره بهتون پیشنهاد این راهو میده که تمام راه های لاغری که وجود داره رو گذرونده ،همیشه رژیم بودم از ۱۰سالگی ،همیشه پکر وناراحت بودم،همیشه حریض وعصبی بودم،زمان هاییکه تو رژیم بودم که افسرده بودم از جنگ روانی ،وقتی هم که رژیم نبودم ترس از چاقتر شدن زندگیمو زهر کرده بود ومن توی یک لوپ تکرار ،مثل نوار ضبط شده مجدد پلی میشدم،۱سال رژیم سخت،ول کردن رژیم،برگشت وزن،ترس ،شروع مجدد ووووووو
خسته بودم،از خودم بدم میومد،آخه چرا همش باید توی نخوردن ها بودم،چرا من همش باید سخت ورزش کنم،مگه من چه فرقی با خواهرام و دوستام داشتم،واقعا فکر میکردم خداوند مقصره وبا من لجه،تو تمام قسمتای زندگیم فکر میکردم با من لجه ،از خودم بدم میومد،از خدا متنفر بودم،از پدر ومادر شاکی بودم که چرا ژنتیکمون چاقه ،خلاصه تمام دنیارو مقصر میدونستم،مرتب تو تنبیه خودم بودم با رژیم های سخت ،دیگه اشگم در میومد آخه چرا توی کارهای خوب،لاغری،پول،سلامتی ،من انتخاب نشده بودم،خودمو حتی نگاه نمیکردم ،اگر بخوام از احساسات بدم بگم به اندازه ۳۰سال حرف دارم ولی فقط بگم که الان دارم راحت زندگی میکنم،راحت غذا میخورم،هر چی میخوام میخورم،کمدم پر از پفک و بیسکویته ،که اگر دلم خواست حتما به اندازه میلم میخورم،میلم به خوراکی ها کم شده،حواسم به گرسنگی وسیریم هست،خودمو گرسنه نگه نمیدارم حتی اگر شبا دیر وقت باشه،خلاصه خیلی با لذت زندگی میکنم،مثلا ظهر ماهیچه پخته بودم وغذای مورد علاقمه ولی من وقتی سیر شدم چند قاشق اضافه رو نخوردم ،توی خوردن هر خوراکی اینجوری شدم ،وقتی نخوام دیگه تمومش میکنم
از احساساتم که خیلی عالی شده ،میدونم همه چیز احساسه،وقتی احساسم خوب باشه ارتعاش خوب میفرستم وجهان هم منو هدایت میکنه تو سلامتی بیشتر،لاغری بیشتر،اتفاقات عالی بهتر،،رفتار غذای م خیلی تغییر کرده واین خیلی خوبه که دارم خودمو وبدنمو میشناسم ومیتونم با زبان خودش باهاش حرف بزنم
سایزم کم شده،اعتماد بنفسم زیاد شده،روی عزت نفسم دارم کار میکنم وهر روز یه چالش ذهنی قشنگ با خودم دارم واین بازی ذهن چقدر لذت بخشه اینکه خودت داری پازل های زندگیتو میچینی به سبکی که خودت دوست داری ،تغییر باورها در درون ما مثل اینه که ،، باورهای قبلی که ما از خانواده واطرافیانمون داشتیم ،انگار رز های هلندی بودن که در باغچه ما کاشته شدن ،حالا ما داریم اون رز هارو از خاک خودمون خارج میکنیم وبذر های مورد علاقه خودمونو میکاریم ،بعد آبشون میدیم با تمرینات،بهشون میرسیم،مراقبشون هستیم و همراهش هستیم تا زمانیکه بذر ما جوانه میزنه وما شاهد رشدش هستیم،آرام آرام با خود جدیدمون آشنا میشیم که دست پرورده خودمونه ،حالا شاهد تغییر جسمی هم میشیم ،همینطور که دوستانم،استاد ومن هستم ،فکر نمیکنم منفی تر از من وجود داشت که هیچ جوره نمیپذیرفتم که بتونم لاغر بشم ولی خوشبختانه از ماه دوم تغییرات جسمی من شروع شد
دیشب میخواستم تو یه چالش لایو رقص اسپنیش شرکت کنم که اصلا من رقصنده اسپنیش نیستم ،من لاو دنس ایرانی کار میکنم ولی دوست داشتم شرکت کنم وبرای رقص اسپنیش باید دامن چین دار بپوشی که بتونی توی رقص چین های کنارشو بگیری وباهاش حرکت انجام بدی ،منم یادم اومد که فقط یه دامن دارم که اونم چند ماه پیش خواستم بپوشمش ،زیپش بسته نمیشد ،ترجیح دادم دامنو امتحان کنم، امتحان کردم ،زیپش بسته میشد ?انقدر خوشحال شدم ،یا یه بلوز آستین چین دار ستش کردم ،که بلوزمم آستینش واسم تنگ شده بود ،ولی دیشب اندازم شده بود،انقدر احساس اعتماد بنفس گرفتم که دقیقا روی اجرامم اثر گذاشت ویه اجرای کوتاه بسیار زیبا وپراعتمادبننفس انجام دادم واز خودم فیلم گرفتم و واسه مربی م فرستادم، بهم گفت فریده چقدر لباسای مدل اسپانیایی با هد بندی که روی سرت بستی بهت اومده شکل رقصنده های اونوری شدی ?منم که میدونستم فقط بخاطر اینه که من احساسم خوبه،لاغر ترم شدم و دارم حال خوبو به جهان میفرستم که همه تشویقم میکنن ،از وقتی لاغر تر شدم واعتمادبنفسم بالاتر رفته تو تمرینات رقص و ورزشمم بهتر عمل میکنم،خلاصه این لاغر شدن در کمال آرامش و لذت بخش واسه خودش دنیایی داره که فقط ماهاییکه تو این دوره هستیم میفهمیم وچقدر خوشحالم که ۴ماه ونیم پیش چه تصمیم عالی گرفتم،البته که هدایت خداوند بود وهدایت هاشم که همیشه بینظیر در میاد
خوشحالم که هر ۳دوره لاغری با ذهنو وهمینطور خدا هرگز دیر نمیکندو با هم خریدم،البته فعلا تمرکزم روی لاغریه
اشتیاق شما و حس خوبتون در تک‌تک نوشته‌هاتون حس میشه. اتفاقا دیروز داستان آشناییتون با تناسب فکری رو می‌خوندم و مثل تک‌تک نوشته‌هاتون انگیزه‌بخش و اثر‌گذار بود. وقتش که برسه، امیدوارم با چهره‌ی نویسنده‌ی این متن‌های سرشار از انگیزه از طریق دیدن عکستون در آلبوم شگفتی‌سازان آشنا بشم و شاهد تغییرات جسمی فوق‌العاده‌تون هم باشم و ازش لذت ببرم ??? ☺️
ممنونم خانم حمیرا (عشق) که به نوشته های دوستانت توجه میکنی ،منم نوشته های شمارو میخونم ولذت میبرم از طرز فکرتون،عکس شگفتی سازتونم که هر وقت سایتو باز کنم چهره زیبای مهربونتونو میبینم ولذت میبرم ،همه نظرات دوستان عالی هستن وبسیار کمک کننده برای من،وقتی دارم میخونم ومینویسم تمام حواسم به لاغریه واین یعنی در مسیر درست بودن،حتما حتما عکس منم به زودی در قسمت شگفتی سازان قرار میگیره چونکه من عاشق تناسب اندام هستم و اشتیاق وتمریناتمم عالی انجام میدم وتغییراتم کاملا محسوسه ،لاغر شدنمم جوری مشخص شده که امروز خواهرمم بهم گفت ،داری چکار میکنی لاغر میشی،البته که مطمئنم متناسب خواهم شد ونیازی ندارم کسی بهم بگه ،خودم بیشتر و زودتر از همه متوجه ریزش سایزم شدم
ممنونم دوستم ،موفق تر وزیباتر ومتناسب تر باشید?
ممنونم از شما دوست هم‌مسیرم?????
از نتیجه گرفتن شما خیلی خوشحالم و از خوندن نظرات شما لذت میبرم
سلام استاد عزیز ودوستان گرامی
استاد این فایل عالی بود این فایل سپاسگذارم از شما سوالی داشتم در رابطه با اینکه ذهن
تصویر سازی میکنه من مادر شکم بزرگی داره وهمیشه نگرانش هستم وب این فکر میکنم ک منم ممکنه سن م بره بالا مثل اون بشم ایا ممکنه ذهن من برای خودش الگو سازی کرده باشه؟
چون در این سال جدید شکم من شروع کرده ب بزرگ شدن من چطوری میتونم ذهن مو از توجه کردن ب این موضوع بردارم؟
استاد روشن یکدونیا ازتون سپاسگذارم
خدا بهتون ازت بیشتری بده انشاالله
سپاسگذارم استاد از راهنمایی تون
استاد من متوجه شدم ک باید خودمو کنترل کنم ک کمتر ب غذاها فکر کنم وسعی کنم هواس ذهن مو پرت کنم ک کمتر با خوارکی ها بپردازه …..فکر میکنم برای من مفید باشه حتما میتونم کنترل ش کنم
ممنونم استاد ??
لاغری با قدرت ذهن چگونه صورت میگیرد؟
سلام. دلم میخواد به عنوان تمرین این فایل از تغییراتم بنویسم :
۱.من خیلی بیشتر به خودم اهمیت میدم. یعنی بیشتر وقت برای خودم میذارم ولی در عین حال بیشتر از گذشته به مادرم در کارهای خانه کمک میکنم و این خیلی برام جالبه که از وقتی که من به خودم بیشتر بها میدم میتونم به بقیه هم کمک بیشتری کنم.
و اینکه من دوستی داشتم که خیلی باهم صمیمی هستیم ولی اون اندازه ی من از وقتش نمیزد الان دیدم پیام داده و میخواستم سریع جواب بدم ولی گفتم اول خودم پس اومدم تمرينم رو اینجا انجام بدم بعدش بیکار شدم جوابشو بدم و از وقت اضافه م قسمتی به اون اختصاص بدم نه از تایم اصلیم. این تغییر مثل معجزه س. برام و خیلی خوشحالم.
2.نمیذارم رفتار افراد یا حرف هاشون روی من تأثیر بذاره. مثلا این ایام که خونه هستیم تقریبا همه اطرافیان من وقتی بهشون زنگ میزنم یا چت میکنیم میگن واای من چاق شدم و من یکبار این رو از استاد پرسیدم و گفتن این به خاطر باورهای اشتباهی هستش که اونا دارن ولی من اهمیتی نمیدم و راه لاغری خودمو ادامه میدم. اتفاقا من از وقتی خونه هستم بیشتر فایل گوش میدم و تمرین انجام میدم.
در فایل اونی که کامنت گذاشته من امشب شلوار سایز 40 پوشیدم و اندازه م شد، منم ☺️☺️
هدفم سایز 38 هستش و ایمان دارم به زودی میرم خرید و لباس های جدید با سایز ایده آل میخرم.
خداروشکر میکنم که تغییرات راحت اتفاق میوفته، بی هیچ سرو صدا و کار سخت و عجیب و غریبی.
با آرزوی موفقیت و سلامتی برای استاد عزیزم و دوستان خوبم
مثل همیشه عالی بود استاد
ابن فایل باید بارها گوش داد مثال دوست چاقتون شاید مصداقی برای اکثر ما باشه که تجربش تو زندگیمون داشتیم ممنون استاد
با سلام
برای اثبات مفید بودن این دوره نیاز به توضیح دادن نیست .فقط کافیه قدرت ذهن را باور داشته باشیم .وقتی می دانیم حتی اگر به دروغ به ذهن چیزی بگوئیم باور می کند و همانطور می شود دیگر نیازی به توضیح دادن نیست حتی برای خودمون .من در ابتدا با این استدلال وارد دوره شدم .و الان هم هر موقع منفی باف درونم شروع به منفی بافی می کنه باز همین را می گویم . و اینکه استاد می گویند کارهایی را که تا حالا با موفقیت انجام دادیم را مرور کنیم تا باورمان قوی شود بسیار موثر بوده برایم . ما توانایی داریم برنامه ذهنی مان را عوض کنیم ..من به قدرت ذهن ایمان دارم و به کسی که قبلاً این راه را با موفقیت طی کرده و چندین هزار نفر دیگر هم که دنباله رو او بوده اند موفق بوده اند ایمان مرا قوی تر می کند .من قبلاً هرگز نمی تونستم حتی از غذای رژیم با اون مقدار کم لذت ببرم .اما الان چون احساسم خوب است از خوردن به اندازه نیازم لذت می برم و گویی طعم غذاها الان برایم بهتر شده .خیلی این جمله استاد منو به فکر برد که اگر غذا را برای رفع گرسنگی باید بخوریم ، پس چرا من بدون توجه به گرسنه بودن یا نبودن چشمم که به هر ماده غذایی می افتاد بدون توجه به عدم گرسنگی می خوردم ؟ چرا وقتی کسی به من خوراکی تعارف می کرد من قبول می کردم ؟ من با اینکه از فایل های گذشته یاد گرفته بودم تا گرسنه نباشم نخورم اما این جمله هم دوباره در من اثر گذاشت . باعث شد من در باره اعمالم فکر کنم و مثل ربات نباشم . واقعا من قبلاً مثل یک آدم ماشینی بودم که یکسری برنامه بهش داده بودند و بدون فکر فقط می خورد ..در تایم صبحانه و ناهار و شام چه گرسنه بودم و چه نبودم باید می خوردم چون تایمش است .وقتی خوراکی می دیم حتی بعد از غذا می خوردم .اوایل دوره که تصمیم گرفته بودم فقط در صورت گرسنگی بخورم .صبح که از خواب بیدار میشدم و گرسنه نبودم و نمی خواستم صبحانه بخورم ، نمی دونستم چکار کنم ، انگار داشتم از یک عادت سرپیچی می کردم مثل یک ماشین که تا روشن می شود کار بخصوصی را باید انجام دهد ..امروز من می دونم اگر حواسم جمع باشه فقط در وقت گرسنگی می خورم و خوردن را فقط برای رفع نیاز بدنم می دانم .چون من ربات نیستم بلکه من موجود قدرتمندی هستم که باید به بدنم به چشم یک دستگاه و سیستمی نگاه کنم که نیازهایی دارد و من مسئول برآورده کردن بعضی از این نیازها هستم و سرخود نباید کار کنم و باید ببینم این سیستم چه می گوید ،و فقط کاری را انجام دهم که او می خواهد .من اگر بیش از نیاز ماشینم بنزین بزنم از باک بیرون می ریزد ، بدن ناموزون من هم سوخت اضافی داشته و چون ظرفیت مواد غذایی اضافی را نداشته اضافی ها به صورت چربی این طرف و آن طرف بدنم جمع شده .من یاد گرفته ام بدنم را دوست داشته باشم و به نیازهای واقعی او گوش دهم .بدن من نیاز دارد با احساس خوبم و با لذت بردن بهتر کار کند و مدتی طولانی تر زنده باشد و بیشتر به روح من خدمت کند و من مسئول هستم
سپاسگزارم .توضیحات خوب شما باعث میشه ما مطالب را بفهمیم و در زندگی عادی به محض دیدن موقعیت ها حرفهای شما را به یاد بیاوریم
من هم از مثل شما لذت بردم دوست عزیز👏👏👏
سلام استاد
یکی از بچه های سرزمین لاغری هستم, تو این فایل گفتید وقتی به چاقی یا شکم بزرگ کسی توجه میکنیم شکم ما هم چاقتر میشه, الان دچار نگرانی شدم ماهایی که با افراد خیلی چاق زندگی میکنیم باید چه برخوردی داشته باشیم,من تا تو این کلاسا شرکت کردم خیلی روی چاقی همسرم حساس شدم ورفتم تو عیب جویی ازشون ومرتب تو ذهنم سرزنشش میکنم که چرا با ۱۵۰کیلو وزن به خودش نمیاد وتصمیم نمیگیره ,مخصوصا که من خیلی مجابش میکنم که بیا از دوره استفاده کن ومیگه من همه راه ها رو رفتم حالا تو انجام بده اگر لاغر شدی منم انجام میدم,اینکه میگید ذهن تصویر سازی میکنه واقعا درسته,من بدن سالمی داشتم ولی از بس بدنبال درمان مریضی های ایشون ذهنم درگیر میشد وهی حرفشو میزد منم مثل خودش کبد چرب گرفتم,هیچ وقت فکرشم نمیکردم اینجوری بشه,یا یه مدت هی میگفت نافم درد میکنه منم تا مدتی نافم درد میکرد
الان با این شرایط من که مدام یه فرد چاق در دید منه وحساس هم شدم که چرا بفکر خودش نیست ,باید چه برخوردی با خودم وذهنم داشته باشم وچطورعمل کنم؟
ممنون ,حتما عنوان میکنم
اول از همه اینکه من با این سایت که آشنا شدم بعد از این همه وقت رژیم و ورزش و اینا نمی دونم چرا به این قدرت باور داشتم و همینطور به خودم که تونستم اینکار و انجام بدم یعنی همش می گفتم من که همه چی و امتحان کردم حالا بزار اینم امتحان کنم!
حالا دیشب من یکی از لباسهام و پوشیدم که آستینش واقعا کیپ کیپ بود دیدم چقدر خوب و مناسب شده بعد بازومو سایز کردم تا حالا با این همه ورزش و اینا من همیشه دوست داشتم بازوهام لاغر شه و همه می گفتن وزنه بزن… ولی الان بدون وزنه سایزش کم شده خدا رو شکر!
این عادت تعارف کردن هنوز در من هست مثلا امروز که صبحونه می خوردیم من هی تعارف می کردم !
البته همسرم هم به من تعارف کرد ولی من گفتم نه چالش نه و امتحان کردم!
امروز مقداری از غذام اضافه اومد و وقتی سیر شدم نخوردم!
سلام استاد عزیز و بزرگوار و همه دوستان خوبم
به به چه فایل عالی چقدر اطلاعات ارزنده چقدر با انگیزه ممنونم استاد عزیزم چه مثالهای قایل درک برای فهمیدن موضوع مورد بحث میزنید
چقدر احساس نزدیکی و صمیمیت به شما میکنیم وقتیکه از تجربه های شخصی خودتان برای توضیح مطالب استفاده میکنید و این داستان های واقعی چقدر به دل می نشیند
من شخصا تغییرات را اول در احساسم و بعد نحوه رفتارم در برخورد با مواد غذایی در همان چند روز اولیه تجربه کردم آنهم فقط با گذراندن دوره رایگان و این به من ثابت کرد که این دوره مرا به راحتی و شادی و آرامش به هدفم می رساند این بود که با اطمینان خاطر دوره ورود به سرزمین لاغرها را تهیه کرده و با شور و اشتیاق فراوان آنرا دنبال کردم
بعد از این گام اول بلافاصله گام دوم که پاکسازی چاقی ذهن است را تهیه کردم بعد از به اتمام رساندن آن گام سوم که دوره پیشرفته است را شروع کردم و با پیشنهاد استاد دارم این دوره را برای بار دوم مرور میکنم ☺??
من روز به روز به هدفم و وزن و وسایز ایده الم نزدیک و نزدیکتر میشوم خیلی راحت و با آرامش و شادی این مسیر دل انگیز را طی میکنم خدایا سپاسگزارم که مرا به راه تناسب فکری هدایت کردی این بهترین اتفاق زندگی من بوده و هست ???
از شما استاد گرامی هم ممنونم که با ذوق و شوق و مهربانی فراوان با ما همیار هستید و از هیچ کمکی دریغ نمی کنید خدا پشت و پناه شما و خانواده محترمتان باشد ??????
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان خوبم
به لطف خدای بزرگ از وقتی در دوره های شما شرکت کردم تغییرات رو توی همه جنله های زندگی خودم دارم میبینم .به خصوص احساسم که عالی شده .افکار م دیدگاهم وهمه وهمه تغییر کرده .من دیروز وامروز خونه پدرومادرم وخانواده شوهرم هستم .وپسرم کسالت داره وداره انتی بیوتیک مصرف میکنه .توی این دوروز بارها صحبتهای اشتباه خانواده هامون رو با بچه ام شنیدم .مامان جون غذا زیاد بخور که مریض نشی وجون داشته باشی .نگاه کن‌چیز نمیخوره مچهاش داره قطع میشه .با نون بخور سیر بشی .غذا نمیخوری باید انتی بیوتیک بخوری و….. وخدا میدونه که چقدر من دادم از این حرفها اذیت میشم .چرا باید این چرخه معیوب همینطور نسل به نسل تکرار بشه واز پدرومادرها به فرزندان واز فرزندانی که پدرومادرهدی اینده هستند به فرزندانشان .
.وقتی بچه برادر شوهرم سر سفره میگه سیر شدم وغذا نمیخوام اما به زور لقمه ها رو با گریه به اون بچه میدن بغض گلوی من رو میگیره که چرا باید با این طفل های معصوم اینطور رفتار کنیم وبهشون خیانت کنیم .وخدا رو هزاران هزار بار شکر میکنم که من دیگه ایک دیدگاه وتفکر رو ندارم و به فرزندم سر خوردن ونخوردن گیر نمیدم .خدا رو شکر که وقتی بچه ام سر سفره میگه مامان سیر شدم حتی اگه همه بشقاب غذاش مونده باشه فکر نمیکنم که نه حیف ،اسراف میشه .خدا ادم ودوست نداره واین حرفهای بیخود وبی معنی رو نمیزنم
.وبه همه اون دوستانی که این کامنت رو میخونن توصیه میکنم .که این راه رو امتحان کنن بابا ما این همه سختی کشیدیم .خیلی از ماها از جمله خودم حتی به عمل جراحی هم فکر کردیم حالا چطور نمیخوایم چند تا فایل رایگان رو گوش بدیم .هرکسی که فایلهای رایگان رو گوش بده خودش همه چیز دستش میاد که همه حرفها وصحبتها درست وواقعی هست و وقتی کسی این مسیر رو رفته ما از تحربیاتش میتونیم استفاده کنیم واین خیلی به موفقیت ما کمک مکنه .
من خیلی خیلی از لحاظ جسمی خوب شدم هنوز به ایده ال خودم نرسیدم اما خیلی نزدیک هستم و وقتی جلوی اینه می ایستم از دیدن خودم لذت میبرم .اصلا همینطور میرم میام جلوی اینه خودم رو میبینم .همسرم میخنده میگه چرا انقدر خودت ونگاه میکنی .ومن خوشحالم که با این همه احساس خوب این همه تغییرات عالی داشتم .خدایا صد هزاران هزار بار شکرت .
روز پنجاه و نه تکرار:
چقدر خوبه که این فایل تو تمرین‌های تکرارمون قرار گرفت و من طوری هدایت شدم که این صحبتا رو گوش کنم. اگر قرار به صداقته باید بگم اولش وقتی دیدم یک ساعت طول فایله به نظرم خیلی طولانی اومد و یه نجوایی گفت کی حال داره اینو گوش کنه ولی به صحبت خانم مایوس گوش نکردم و فایلو پلی کردم بعدم به تشویق فرشته‌ی درونم تصمیم گرفتم نرمش و یوگا در حین گوش کردن انجام بدم.
بعد وقتی فایل تموم شد انقدر از مطالب مطرح شده لذت بردم که دوباره پلی کردم.
وقتی سوال یکی از خانما در رابطه با اینکه ایا این دوره ورزش داره یا نه مطرح شد دوتا مطلب رو به خاطر اوردم. یادم افتاد پارسال تابستون مادرم که در یه سری کلاس خودشناسی شرکت میکرد به من پیشنهاد داد که از کلاسای لاغری استادش استفاده کنم. از جمله شرایط اون کلاس روزانه نیم ساعت پیاده روی و یه رژیم سبک بود. من با خودم فکر کردم من اگه قراره این کارا رو بکنم چرا به جای دکتر تغذیه و مربی بدنسازی پیش اون خانم برم؟ و قبول نکردم. اما الان به خواست خودم و طلب بدنم یک ساعت و نیم نه به‌اجبار که با عشق ورزش کردم…
چقدر خوشحالم که با سایت لاغری ذهنی آشنا شدم و اینهمه تغییر مثبت رو چه در افکار چه در رفتار و چه در جسمم شاهدم و میدونم که روز به روز هم تغییراتم بیشتر میشه.
تو این فایل به ماجرای یکی از هم مسیران و هنرجویان موفق اشاره شده که به تازگی شاهد عکس شگفتی‌سازیشون بودیم و از موفقیت فوق‌العاده‌شون لذت بردیم.
باید بگم منم مثل ایشون چند بار انقدر رژیم گرفتم که به وزن دلخواهم رسیدم اما حتی فرصت نکردم از اون وزن و سایز لذت ببرم چون همینکه رژیمو کنار گذاشتم و سعی کردم فقط رعایت کنم خیلی سریع به وزنی بالاتر از قبل رسیدم. خودمم امیدی به اینکه بتونم اون وزنو حفظ کنم نداشتم چون تصویر ذهنی من فقط چاقی بود اما حالا با روش ذهنی با خوشی و شادی و به آسونی مقدار زیادی وزن و سایز کم کردم و خودمو لایق متناسب شدن میبینم. انقدر این روش شیرین و لذتبخشه که ادامه‌ی این راه برای همیشه نه تصمیم من که جزو ارزوهای منه برای همینم اطمینان دارم که من متناسب میمونم. من هر روز دارم با مقداری از چاقی ذهن و اضافه وزن بدنم خداحافظی میکنم و چون ذهن و جسمم در صلح و همسو هستن تناسب رو با همه‌ی وجودم پذیرا هستم.
من میدونم که با گوش دادن بارها به صحبتهای این فایل و همینطور سایر فایلها که کلیدهای طلایی اصلاح افکار چاق هستند روز به روز در برنامه‌ریزی مجدد ذهنم بیشتر پیشرفت میکنم برای همینه که اینقدر از شنیدن این مطالب لذت میبرم. حسم عالی میشه انرژی فوق‌العاده‌ای کسب میکنم و در مسیرم ثابت‌قدم‌تر میشم.
در نهایت میخوام به موضوع توجه اشاره کنم. تو این فایل در مورد اثر بد حسرت از تناسب دیگران صحبت شده. منم جزو کسایی بودم که با دیدن تناسب دیگران حسرت میخوردم الان یاد گرفتم هر چیزی رو که ازش خوشم میاد تحسین کنم و هر چیزی رو که نمی‌خوامش بهش بی‌توجه باشم مثل اون مقداری از اضافه‌وزنم که هنوز باقیه، مثل توجه به افرادی که چاقن. وقتی متوجه میشم که دارم چاقی یک‌نفر رو نظاره میکنم انگار که زنگ خطر به صدا در اومده سریع دنبال یک‌نفر متناسب میگردم تا زیباییشو ستایش کنم. تا توجهم رو به سمت خواسته‌ام معطوف کنم.
چقدر خوبه که هستید استاد و همه‌ی ظریف‌کاری‌های هنر ارزشمند لاغر شدن رو با حوصله‌ی تمام و در نهایت مسئولیت پذیری به ما منتقل میکنید و یکبار دیگه سپاسگزارم برای اینکه این فایلهای اموزنده رو در دوره‌ی تکرار ما لحاظ میکنید و مواظبید که هیچ مطلبی رو از قلم نندازیم.
من همونیم که تو این لایو پرسیده بودم من احساس میکنم ی روز کمه برای شنیدن و انجام فایلها فکر کنم این لایو برای ۴/۵ماه پیشه که من تازه دوره رو شروع کرده بودم و تازه انگاری ی چیز با ارزش پیدا کردم که باید خودمو لایقش کنم و اونم با تکراره به جرات میتوانم بگم که ۶ماهه من شرایط روحی و روانیم خیلی فرق کرده یعنی اصلا امید به لاغری نداشتم و همش تو سرم ی صدای بلند و واضحی بود که تا بیدار میشدم شروع میکرد که تو لاغر نمیشی ،ی روز دیگه شروع شد و تو چاقی و باید زجر بکشی ،چاقیتو بپذیر مثل آدمی که مثلا دست نداره یا پا نداره البته بگم که هنوز این نجواها هست ولی من گاهی سکوت میکنم در برابرش ،گاهی شروع میکنم به فایل گوش دادن که حواسم پرت شه و گاهی هم مثال نقض براش میارم و گاهی هم تسلیمش میشم و دوباره غصه میخورم و حتی گریه هم میکنم ولی تفاوتم با ۶ماه گذشته اینه که اگر ۶ماه پیش من همه ی لحظات زندگیم ناراحت بودم و حتی اصلا خواب درست و راحتی نداشتم برای رهایی از گرگ درونم که هر روز داشت استخونهامو ضعیف تر میکرد به هر دری میزدم که ی دوساعت ازش مرخصی بگیرم و بتونم لااقل به کارای روزمرم برسم هزار و یک جور مشکلات مختلف داشتم پناه به قرص و دارو و حتی عصاره گیاهی و دمکرده های جور واجور میبردم ولی فایده ایی نداشت چون اگه نیم ساعتم به چاقی و چی میخورم و چی از صبح خوردم و وای من ۱۵کیلو اضافه دارم نه ۲۰کیلو نه باید بشم ۵۰کیلو .واااااااای خدایا که هنوزم این چیزها تو مغزم هست و هیچ چاره ایی ندارم و ندیدم جز این دوره .چقدر هرروزی که این فایلها رو گوش میکنم بیشتر به خودم آفرین میگم که این دوره روشروع کردم ولی استاد به طور مثال دیروز من شاید حدود ده بار فایل نه گفتنو گوش دادم و جوری گوش میدم که دیگه وقت نمیکنم تمرینشو انجام بدم و باز هم هرروز صبح دوست دارم برگردم از روز اول فایلارو گوش بدم
حتما از فردا خوب گوش بده،خوب بنویس،خوب عمل کن،خوب استمرار داشته باشو به میثاق نامه ام اضافه میکنم که جاش خالی بوده تا الان تو میثاق نامه ام???ی دنیا ممنون پدر تناسب ایران❤️❤️❤️
همه‌ی افراد قبل از شروع دوره با حال خوب فاصله‌ی یکسانی ندارن بعضیا نزدیک‌ترن بعضیا دورتر . بعضیا بیشتر خودشونو سرزنش میکنن بعضیا کمتر.
بعضیا مشکلات زیادی رو باید با خودشون حل کنن بعضیا مقدار کمتری از مشکلاتو …
برای همین نتایج افراد بعد از شروع دوره هم متفاوته اما چیزی که مسلمه اینه که دیر یا زود خلاصه این ذهن رام میشه و مجبوره طبق خواسته‌ی ما عمل کنه اونوقته که این ماییم که مدیریت افکارمونو به عهده میگیریم . اونوقته که ذهن مجبوره مطیع باشه و نمیتونه سرکشی کنه یا عنان اختیار مارو به دست بگیره. فقط کافیه ادامه بدیم فقط کافیه کوتاه نیایم اونوقت یه روز میرسه که متوجه میشیم مقاومت‌ها خیلی کم شده . وصلح در درونمون برقراره.
چه قشنگ گفتی دوست عزیز که بالاخره ذهن رام میشه ،چقدر به دلم نشست و مرسی از این تشبیه قشنگت چون دقیقا تو خاطرم حک شد که (به قول عشق بالاخره این ذهن رام میشه )و میدونم که این جملت خیلی به کارم میاد .مررررسی همکلاسی جااااان????
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم
من بعد از سالها که رژیم گرفتم و تقریبا هیچ راهی نمونده بود غیر از عمل جراحی که برای اونهم اقدام کردم ولی لاغری با ذهن خیلی به موقع به داد من رسید دیگه خیلی خسته شده بودم و در خانه اعلام کردم که هیچ کس حق نداره راجع به خوردن من صحبت کنه و من تصمیم گرفتم اونقدر بخورم که 200 کیلو بشم بعد هم میرم عمل جراحی .
خیلی تصادفی در اینترنت میچرخیدم که لاغری با ذهن رو دیدم و همسرم بلافاصله فایلهای رایگان رو گرفت و قسمت اول رو با صدای بلند گذاشت که من گوش کنم بعد از چند دقیقه گفتم من که گوش نمیکنم حتما دوباره از فردا یک گرم میرم بالا نیم گرم میام پایین لطفا خاموش کن میخوام غذا بخورم خلاصه یکی دو روز به لجبازی با خودم گذشت فایل اول رو گوش دادم فایل بعدی و فایلهای بعدی این توضیحات رو دادم برای اون دسته از دوستانی که با این مسیر آشنا نیستند ایام عید خونه ما مهمان ها شب که میخوابیدند من ساعت یک نیمه شب در اتاق تاریک با فایل صبحگاهی نیرقصیدم و با نور تبلت تمرینها رو انجام میدادم این مسیر هم منو لاغر کرد و هم زندگی منو در جهت مثبت تغییر داد الان 10 ماهه که من روزی رو بدون تناسب فکری بدون فایل بدون تمرین سپری نکردم و تا زنده هستم لا این مسیر همراهم
از استمرار شما لذت میبرم👏👏
نشان های دریافت شده
سلام به استاد مهربانیها ??من واقعا خودمو لایق بهرینا میدونم ?با ارداه با انگیزه ?تو تمام کارام که انجام میدم با نهایت دقت وبه نحو احسنت ??برای همینه که پیگیر تمام کارام هستم وبخاطر همینه خصوصیت والای خودمه که تمام کارامو عالی انجام میده وموفق هستم ??خدا رو شکر میکنم که این رفتار و که به بچه ها بگم بخور بخور حتی به مهمانم دیگه نمیگم بخور بخور یه بار تعارف میکنم ومیگم راحت باشین من با تعارف کردن زیاد شما رو اذیت نمیکنم ووقتی به دخترم غذا میدم میگه دیگه نمیخام حتی لقمه تو دستمو دیگه میزارم کنار بدون اصرار ??البته اینا نتیجه آموزشای شماس ولی حالا من خوشحالم ?ممنونم استاد ??
نشان های دریافت شده
مممنون استاد از شما که هر روز تلاش بیشتری برا زسیدن به هدف نهایی برای خودتون وما انجام میدین من که لذت میبرم از تمام فایلای شما وهمه رو به عینه تو زندگی دیدم بازم ممنونم استاد مهربانیها ????