0

گام ۲: رهایی از چاقی

رهایی از چاقی
اندازه متن

برای رهایی از چاقی باید هنر لاغر شدن را بیاموزید. همانگونه که در گذشته هنر چاق شدن را آموخته اید.

همه افراد چاق در تلاش برای لاغر شدن از روش های گوناگون هستند درحالی که تنها روش لاغر شدن آسان و ماندگار استفاده از همان روشی است که با آن چاق شده اید، و آن قدرت ذهنتان است.

داستان چاقی من

تا همین چند سال گذشته چاق بودم.

چاقی از زمان کودکی همراه من بود. اگرچه اصلا از آن خوشم نمی آمد و بارها برای رهایی از چاقی تلاش می کردم اما بیش از ۳۵ سال از عمرم با چاقی گذشت.

چاقی سی و پنج سال شاهد رنج و ناراحتی من از حضورش در جسمم بود، اما حاضر به ترک محل اقامت خود نمی شد.

بارها برای رهایی از چاقی تلاش می کردم اما زورم به اضافه وزن نمی رسید و نتیجه ای حاصل نمی شد.

البته از حق نگذریم دو سه باری در حد چند کیلو کاهش وزن و سایز را تجربه کرده بودم اما آنچه از لاغر شدن را که با زحمت و سختی فراوان به دست می آوردم به راحتی آب خوردن از دست می دادم

همیشه این سوال در ذهنم بود که:

چرا به سختی لاغر می شودم اما به راحتی چاق می شوم؟

مهمترین آرزوی من

رهایی از چاقی مهمترین آرزوی من در زندگی بود که البته هیچ امیدی برای تحقق آن نداشتم چون ۳۵ سال چاق بودن به من ثابت کرده بود که من لاغر بشو نیستم و سرنوشت من چاقی است.

از کودکی میلیون ها بار از والدین و اطرافیانم شنیده بودم که ژنتیک من چاقی است. همیشه من را با عموهایم مقایسه می کردند و تلاش می کردند اثبات کنند که من شبیه عموهایم که همه چاق بودند هستم.

بدون اینکه آزمایشی انجام شود من را متحم به کم تحرکی و پایین بودن سوخت و ساز می کردند.

تلاشم برای لاغر شدن پیوسته نبود و معمولا هر وقت از چاقی خیلی اذیت می شدم یا شنیدن حرف ها و نصیحت های دیگران سبب می شد از خودم و وضعیت چاقی ام متنفر شوم، تصمیم قاطع می گرفتم که باید لاغر شوم.

هربار برای لاغر شدن به دنبال روش جدیدی بودم. روشی که در مدت کوتاهی بتواند مقدار زیادی از وزن من را کاهش دهد و من را به رویای لاغری برساند.

البته عجله من برای لاغر شدن به خاطر خودم نبود بلکه بیشتر به این دلیل بود تا جواب دندان شکنی برای آنانی داشته باشم که همیشه مرا بخاطر چاق بودن و لاغر نشدن سرزنش می کردند.

رژیم های مختلف، ورزش های سبک و سنگین، داروهای عطاری و قرص های لاغری، گن های لاغری و خلاصه هر وسیله، دارو یا برنامه رژیمی برای لاغری پیدا می کردم را برای مدتی استفاده می کردم اما نتیجه همه آنها چیزی جز احساس شکست و ناامید شدن از لاغری نبود.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

داستان رهایی از چاقی من

به لطف خدا در سن ۳۵ سالگی با موضوع ذهن و قدرت ذهن در خلق زندگی آشنا شدم. اتفاقی که سال ۱۳۹۶ رخ داد و مرا مصمم کرد تا برای رهایی از چاقی حرکت خود را آغاز کنم. حرکتی که کماکان ادامه دارد.

آنچه درباره ذهن و قدرتش در خلق آرزوها و شرایط زندگی می خواندم و می شنیدم مرا به این واداشت که از قدرت ذهن برای خلق آرزوی لاغری استفاده کنم.

تصمیمی که بیشتر خنده دار بود تا کارآمد، چون همه روش های قبلی که ادعا می کردند در چه مدت چه مقدار کاهش وزن خواهم داشت را استفاده کرده بودم و نتیجه ای کسب نکرده بودم و اکنون می خواستم از قدرت ذهن برای رهایی از چاقی استفاده کنم.

روشی که نه کسی درباره آن ادعایی داشت و نه صحبتی درباره لاغری با ذهن شنیده یا خوانده بودم.

تصمیم من برای لاغر شدن با قدرت ذهن بیشتر برای سرگرمی بود نه لاغر شدن چون در شروع این تصمیم هیچ امیدی به لاغر شدن نداشتم.

مدت ها مشغول این بازی سرگرم کننده بودم و تمرینات ذهنی برای لاغر شدن انجام می دادم.

تمریناتی که نه کسی قبل از من انجام داده بود و نه نتیجه ی انجام آنها مشخص بود.

بیشتر از اینکه به فکر نتیجه از روش لاغری با ذهن باشم، مشغول شدن به نوشتن، تجسم کردن و فکر کردن به لاغری برای من خوشایند بود و به همین سبب حدود 2 سال این بازی سرگرم کننده را ادامه دادم.

به لطف خدا تغییرات بسیاری در سطح فکر و نگرش من ایجاد شد و احساس من از چاقی و ناامیدی برای لاغر شدن به احساس توانمندی برای لاغر شدن تغییر پیدا کرد و پس از مدتی تغییرات جسمی در من شکل گرفت.

تغییراتی که برای من لذت بخش و برای دیگران باور نکردنی بود.

هرچه بیشتر ادامه دادم تغییرات واضح تر شد و سوال اطرافیان که از چه روشی برای لاغری استفاده می کنم بیشتر شد.

رهایی از چاقی
لاغری با قدرت ذهن

چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد؟

سوال بسیاری از افرادی که مثل من چاق بودند و دوست داشتند لاغر شوند این بود که:

چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد؟

موضوعی که جواب آن سالهای قبل برای خودم هم مبهم بود و از روزی که سعی کردم ذهنم را برای لاغر شدن برنامه ریزی کنم، به مرور با کسب نتایج اولیه و مشاهده نشانه های تاثیرگذار بودن این روش فوق العاده، ایمان و باورم به قدرت ذهن در لاغر شدن بیشتر و بیشتر شد.

زمانی که در مسیر لاغری با ذهن به تمرین و تکرار مشغول بودم تمرینات ذهنی زیادی را به کار گرفتم و خیلی سعی کردم تا بهترین تمرین ها که بیشترین تاثیر را روی ذهن و عملکرد من دارد را شناسایی کرده و بیشتر بر تکرار آن تمرینات تمرکز داشته باشم.

هرچه تغییرات من بیشتر می شد و سایز و وزن من کمتر می شد، شور و اشتیاق من برای ادامه دادن اضافه میشد.

از روزی که اولین گام برای لاغری با ذهن را برداشتم تا امروز که به لطف خدا سالهاست از رنج چاقی فاصله گرفته ام هر روز در جستجوی دستیابی به راهکارهای بهتر و ساده تر برای آموزش چگونه لاغر شدن با قدرت ذهن هستم.

به لطف خدا نتیجه عالی خودم و افراد زیادی که در طی این چند سال از آموزشهای من استفاده کردن سبب شد که با تمرکز بیشتر و برنامه ریزی منظم تری به معرفی و گسترس این روش شگفت انگیز ادامه بدهم و البته لطف خدای مهربان در هدایت دوستانم به سمت من و این روش نقش اصلی در گسترش این روش شگفت انگیز داشته است.

نتیجه این فایل آموزشی

به دلیل سوال دوستان بی شماری که علاقمند به استفاده از این روش برای رهایی از چاقی و خلق زندگی جدیدی برای خود هستند تصمیم گرفتم در قالب یک فایل آموزشی تصویری چگونگی لاغر شدن با قدرت ذهن را توضیح دهم.

امیدوارم عزیزانی که علاقمند به لاغر شدن هستند اما به هر دلیلی نتوانسته اند به رویای خود جامه عمل بپوشانند با دیدن این فایل تصویری فوق العاده انرژی و توان مظاعف پیدا کنند و با همت عالی قدم در مسیر صحیح لاغری بگذارند.

به لطف خدای مهربان شما هم مثل من و سایر دوستان شگفتی سازی که از دوره ورود به سرزمین لاغرها (گام اول) برای خلق رویای خود استفاده کرده اند میتوانید به راحتی و تنها با اندکی تلاش و مقداری بیشتر صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید.

لاغر شدن موضوعی است که تغییرات زیادی در جنبه های مختلف زندگی ما بوجود می آورد. شما هم میتوانید با استفاده از آموزش لاغری با ذهن سعی در خلق زندگی جدیدی برای خود داشته باشید و زندگی جدیدی را به خود و اطرافیانتان هدیه کنید.


دیدگاه تاثیرگذار صبا عزیز

چقدر درست و قشنگ بودن این آگاهی ها

مطمعنم خودتون هم نمیدونید چقدر با این فایل ها ایمان و امید ما بیشتر میشه برای ادامه دادن و رهایی از چاقی!

تک تک جملات رو باید قورت داد و آنقدر تکرار کرد تا چیزی فراتر از یه آگاهی بشه توی ذهنمون. 

دقیقا درست گفتید و من چقدر با این حرفای شما احساس نزدیکی میکنم.

من سال ها بود که با آرامش غذا خوردن رو تجربه نمیکردم و اصلا نمیدونستم چه موهبتیه.

هر وقت گرسنم میشد استرس میگرفتم چون میدونستم قراره کلی پرخوری کنم و بعدش اون احساس بد بیاد سراغم برای همین به خودم گرسنگی میدادم.

فکر میکردم اگه گرسنگی بکشم خیلی بهتر از اینه که برم غذا بخورم و هم چاق بشم، هم عذاب وجدان بگیرم، هم از خودم بدم بیاد، هم بخوام از فشار معده بالا بیارم و مشکلات جسمی و روحی پیدا کنم.

اما این تصمیماتم فایده نداشت ، تا شروع میکردم به غذا خوردن انگار تمااااام قولایی که به خودم داده بودم بخار میشد و میرفت توی فضا، انگار اصلا از اول وجود نداشتن.

این همه به خودم میگفتم به اندازه میخورم، همون جوری که توی رژیم گفته از مواد غذایی مصرف میکنم ولی همینکه پام میرسید سر سفره انگار مغزم یه بشکن میزد و میگفت تا میتونی بخور، بخور بخور و دیگه من تو حال خودم نبودم. 

چه قدر خاطرات زشت و بدی هستن حتی با مرور کردنشون هم حالم بد میشه دیگه چه برسه به انجام دادنش.

ته این مسیر برای من لاغریه و خدا ته مسیر منتظرمه و من به زودی خدا رو توی آینه و توی اندام متناسبم میبینم.

ولی این خیلی مهمه که من درست رفتار کنم و پرخوری نکنم چون این کار واقعا زشته، بی احترامی به این جسم با ارزشمه، من وقتی برادرم یه چیزی میخوره و پوستشو همینطوری رها میکنه تو خونه خیلی بدم میاد و همش بهش میگم مگه خونه سطل آشغاله که پوسته ها رو همینطوری ول میکنی رو زمین ولی دست بر قضا خودم با پرخوری دارم همین کارو با جسمم میکنم و آشغالایی که بدنم هیچ نیازی بهشون نداره رو دارم خالی میکنم تو بدنم.

در واقع بدن من از پرخوری چاق نمیشه ازین چاق میشه چون ناراحته که دارم باهاش این رفتار ها رو انجام میدم و هر روز بهش بی احترامی میکنم ولی من به خودم قول دادم ، قول دادم که هر روز یک قدم بر دارم و به هدف خودم نزدیک تر بشم.

همین چند روزی که دارم مطالب رو پیگیری میکنم رفتارم تغییری نکرده چون من یه مدتی کم و بیش دور بودم از فضای لاغری با ذهن و به خودم حق میدم که به همین زودی رفتارم تغییر نکنه و باید با ته نشین شدن دوباره ی این اطلاعات برگردم به حالت عالی خودم.

ولی همین دو روزه خیلی احساس بهتری نسبت به خودم دارم چون دارم به قول هایی که به خودم دادم عمل میکنم و این یعنی احترام به خودم . نمیدونید چه احساس قشنگیه که صبحا وقتی دارم گزارش روز قبلم رو مینویسم به خودم بگم که لاغری با ذهن رو انجام دادم و بعد جلوش یه تیک بزنم:)))) این احساسو با هیچ چیز عوض نمیکنم.

آموزش زبان لاغری

توی فایل همون حرفای عالی همیشگی رو زدین که دوست دارم برای خودم تکرارشون کنم:

۱: لاغر شدن مثل یادگیری یه زبان جدیده باید هر روز پیگیریش کنی ، تمرین انجام بدی و تو ذهنت با خودت هر چند با غلط املایی و گرامری ولی با اون زبان با خودت حرف بزنی تا آگاهی های جدید برات مرور بشن و کم کم جایگزین زبان قدیمی بشن

۲: هر روز باید یک گام بر داری . نه دو گام نه با عجله بلکه یک گام ولی اونقدر اون گامو تکرار کن که ملکه ی ذهنت بشه هیچ اشکالی نداره یک فایل رو هزار بار گوش داد ؛ اینکه یه فایلو هزار بار گوش بدی بهتر از اینه که هزار تا فایلو فقط یه بار گوش بدی.

۳: تنها روش صحیح لاغری ، لاغری با ذهنه . با روشای دیگه هم میشه لاغر شد ولی اول اینکه باقی نمیمونه و همونطور که باد اورده اون عدد جدید روی ترازو رو ، همون طور هم باد میبرتش و دوم اینکه ما با رژیم و ورزش و دمنوش و عمل جراحی هیچ تغییری در سبک زندگی مون ، فکر کردنمون ، تصمیم هامون و انتخاب هامون اتفاق نمیوفته.

لاغری با ذهن به این خاطر صحیحه چون ما توی این روش تبدیل به یه آدم متناسب نمیشیم بلکه تبدیل به انسانی میشیم که لیاقت و شایستگی متناسب شدن و متناسب موندن رو داره . ما اینجا تبدیل به این قهرمان میشیم وگرنه رژیم گرفتن و لاغر شدن و برگشتن سر خونه ی اول که از همه بر میاد مگه ما کم رژیم گرفتیم؟

من خودم تمام وقتم رو میزاشتم برای انجام هر چه بهتر رژیم ولی کو نتیجش؟

اگه نتیجه داده بود که الان اینجا نبودم و خداروشکر که نتیجه نداد و خداروشکر که چاق شدم تا بتونم این سایت رو پیدا کنم و روش زندگی کردن رو یاد بگیرم

 این روش فقط از قهرمانا بر میاد ، منم قهرمان داستان خودمم و توی این مسیر با نهایت قدرت قدم بر میدارم و به چیزی که برام مقدر شده میرسم و اون رهایی از چاقی است.

خدایا شکرت

ممنونم استاد عزیز و زیبا

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای درک بهتر روش لاغری با ذهن درک و برداشت خود از توضیحات فایل تصویری را در بخش نظرات این جلسه بنویسید.

در نوشتن دیدگاه خود سعی کنید به سوالات مطرح شده پاسخ دهید.

  • چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟
  • شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن را بنویسید؟
  • در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا تغییر ذهن؟ این کار به چه صورت انجام می شود؟
  • به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید؟
  • آنچه در ویدیوی آموزش برای شما جالب و تاثیرگذار بود را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

با نوشتن درباره لاغری با ذهن و مسیری که برای لاغر شدن باید طی کنید شما در حال ترسیم نقشه ذهنی لاغر شدن هستید. بنابراین در نوشتن تمرین این جلسه اشتیاق و تمرکز داشته باشید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 3.94 from 177 votes

https://tanasobefekri.net/?p=11235
293 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

پاسخ دادن به sadaf لغو پاسخ

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صالحه
      1403/01/09 00:19
      مدت عضویت: 428 روز
      امتیاز کاربر: 46635 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 865 کلمه

      سلام برخالق مهربان من 

      سلام براستادعطار روشن وهمه دوستان هم‌مسبر 

      وفتی به گلذشته خودم‌مراجعه میکنم طریقه چاقی شدن رو مرو میکنم  با حرفی که به من زده  ومن همه اول فبول کردم‌بستگی داره تواون خانواده چه صحبتی زده شده واون میشه باوره اون‌فرد  پس تعداد باو ره برای جاقی توهر فرد با فرد دیگه زیادهست پس میشه به تعدا انسانها باوره وجودداره با کشتن وجستجو کردن هرفرد باوره اون فرد رو میشه خودش پیدا کنه 

      توخانواده کلی صحبت بوده که به چاقی وچطورچاق شدن ختم شد وفتی وادر سایت شدم‌ اصلا هیچ‌ تصور ازاین شکل به وجودامدن چاقی تو وجودم اصلا نداشتم 

       تو خیالم من زیاد غذا مصرف کردم ونتجه شده چاقی وفتی شروع کردم‌تو قسمت رایگان آگاهی کسب  کردم   واقعا همه مطلب رو اصلا متوجه نمیشدم باره هی گوشم میکرم انکار اون صحبت به زبان فارسی بود از دهان استاد بیرون می‌آمد ولی باید ترجمه می‌شد تا بفهم چی می‌کن  شاید بعضی از فایلهای اولیه توبخش رایگان رو ۱۰  با گوش دادم‌ تازه باره ۸ تازه یی بخش ارزش رو متوجه شدم  با بارم‌۹ یی بخش دیگه وخلاصه با باره آخر یی مفهوم‌ کلی ازاون فایل دست گیرم شد ولی هنوز به نوشتن وقدرتش پی نبرده بودم وفتی تو فایل ۱۵ استاد ابزار کردن که دوست داران‌نوشته ما رو مطالعه کنن  من شروع به نوشتن دید گه گاه کردنم فکرکنم‌کلا ساید۰ ۲۰. کلمه یا شاید ۳۰۰ کلمه شد به قدر سخت بود نوشتن از همون فایل ولی شد حالا توبعضی بخشی وفتی دیدگاهم‌ رو تمام مبکم.ارسال میکنم 

       ازحجم نوشته خودم خوشحال هستم جون به فهم درک اون مطلب رسیدم که تواستم به این میزان از اون فایل نوشته داشته باشم  شگفتی این بخش همین بس که افردی  که حتی تونشتن هم خجالت  داشت  این زمان همیشه جزو نفرات اول هست که تعداد نوشته اون هم اول هست وهم بعض زمان بیشترین دیدگاه فنی رو بهش داده شده اون من  این یی سال من‌کل دقت زمان شد سایت شد آموزش درست تمرین کردن مرو کردن‌ تکرار کردم هنوز میدونم خیلی زمان نیاز دارم که به درک‌ مسیر به شکل درست برسم این‌ مسیر انتها نداره با رشد تو هر بخش تازه نیاز به درک بیشتر دادن لایقت به‌وجود و خودم‌ که من‌لایق این مطلب هستم  اون توسطح   بالاتر 

      نه درجا زدن  رکود کردن ایستادن  وخلاصه خسته شدن خارج شدن من این مسیر رو تو این سنم دانشگاه زندگیم اسم گذاشتم که نرفتم‌ محیط اون مکان روتجربه نکردم‌ ولی حالا خودم  دانشجویی این مسیر حساب کرده از استادم که واقعا خداوند این دانش رو به ایشون داد از طریق ایشون به ما داد میشه وکم کم ما هم هم ذهنم‌ استاد میشیم به درک‌مطلبش می‌رسیم ومتوجه میشن که آخرین مطالب رو هم متوجه میشیم که تو ذهن استاد حالا چه خبر هست چه ایده بهش داره میرسه واز طریق ایشون اون مطالب تو ذهن ما هم قرا میگره  مثل همین‌ مسیر  جدبد که داده برگزارمی شه 

      هم زمان من‌ و عزیزان دیگه تو این بخش شرکت کرده واز اطلاعات تازه بهر ه برده همه وهمه کاره خدایی عزیزم هست که هم زمانی رو برای من ایجادکرده 

      که استاد فایل جدیدی میزاره من‌ اون‌ مطالعه میکنم فکر میکنم  تجلیل میکنم  دیدگاه می‌نويسم ایشون دیدگاه من‌ میخوانه و به وبرسی میکنه که من اون مطلب رو توچه سطحی درک‌ کردم اگه درکم‌ درست نبود هم متوجه شده با خواندن دوباره به فهم درکی که اون کم‌ به دست اوردن توسطح  بالاتری میرسم  توذهنم جاگزین خوبی میشه 

      پس بودن ادامه دادن کلی فایده داره که من‌تواین یی سال که توابن مسیر هستم تغیبرخوبی تو افکاردادم کاری که عموم جامعه انجام میدن من اون انجام نمیدم حتی وفتی یی بار به جاریم‌ گفتم‌که نه تلویزیون میبنم نه اخبار گوش میدم  نه واینستا نگاه میکنم نه هیج اخباری رو دنبال میکنم‌  تعجب کرد خوب گفت پس چکار میکنی من  خلاصه گفتم‌  تو بخش  بهتری هستم  چیزهای  آموزشی مبینم باوراش نشد که من ابن کاریی که همه انجام‌ میدن من  انجام نمیدم زمانی که همسرم متزل نباشه هیچ نیاز نمیبینم نمایشکر منزل  روشن باشه اون‌ خونه نباشه تلویزیون خاموش هست تا اون روشن نکن من هیچ کاری باهش ندارم زمانی که روشن میکنم برای اون توجه که بهش نکنم مخصوص توبخش اخبار فیلم‌ موضوع مشکل داره فوری هند فریی  تو گوشم‌ گذاشته یا دارم یی فایل گوش می‌کنم یا کلاش زبان رو گوش میدم  که از زمان به شکل بهتری استفاده کنم ودرنتیجه گرفتم وبه هدف نزدیک شدن کمک زیادی میکنه چون من به هرچیزی که توجه کنم‌ بی کم کاست به من میرسه اون تو هر بخش که میخواد باشه  پس من دریافتم‌که توچه چه توبخش لاعگغری باشه اون به من میرسه چون ذهن اون برام‌کسترش میده

       فبلا توبخش چاقی مشکلات اون توجه به افراد  چاق وچطور چگونکی چاق شدن بود نتچه شد چاقی زیادمن  جالا تومسبر  باند برکشت کل توجه رفته تووبخش لاغری توجه به افرا لاغر نوع برخورد این  افرادد با مواد غذای ودارم وتو مسبر تناسب هستم  نتبجه داده میشه تناسب ولاغری با زمان بلندمدت چون به شکل طبیعی دارم از کمک کرفتم از ذهنم  که تومسبر رفت اون من رو چاق کرد حالا همون ذهنم تومسیربرکشت اول ازخالق کمکم میگیره اون برای لاغری با حس خوب داره میشه  لاغر ی ومناسب جسم با امیدخدا  در ادامه داره که  بشه سلامتی کامل توبخش که مشکل دارم به امیدخدا 

      خدا پشت وپنا هتون یا حق. حق. نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار abirozeh
      1402/11/25 21:53
      مدت عضویت: 1467 روز
      امتیاز کاربر: 614 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 138 کلمه

      استاد عزیزم سلام ..با نام ویاد خدا ممنون وسپاس از اگاهیتون..اینقد دیده ها وشنیده ها مون در مورد چاقی زیاد بود که ما رو از اون حالت تناسب بیرون آورد.. ما از اصل خودمون دور شدیم که اضافه وزن داریم..روزی که من از ۶۰ رسیدم به ۷۰ بعد از زایمانم..اینقد این رو مخم بود که همش تصور چاقی از خودم داشتم ..خودم رو با بزدیکانم مقایسه کردم وناراحت بودم از وزنم ولی اینقد این انتظار رو داشتم که الان وزنم بیشتر وبیشتر شده ..بی دلیل جسم من چاق شد ..به همین راحتی ونرمی

      ۶۹ کیلو بودم میرفتم باشگاه که لاغر بشم ..میگم الان چرا فکر کردم چاقم..کاش مثل اون‌موقع بودم..ولی هر روز بیشتر وبیشتر شدم‌…ولی الان میخام تصاویر لاغری رو به یاد بیارم واونم اصل من هست وطبیعی من …ورفتار غذایم تغیر کرد .و…..ولی به امید خدا درستش میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الی
      1402/11/16 11:40
      مدت عضویت: 68 روز
      امتیاز کاربر: 6350 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 451 کلمه

      بنام خالق هستی خدای مهربانم 

      سلام به استاد عزیز و دوستان هم مسیر 

      چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟

      من تا قبل آشنایی با سایت و استاد همیشه باورم این بود که ما با خوردن و بی تحرکی و ارثی بودن که چاق میشیم اما با تغییر این باور و آگاهی که استاد عزیز بهمون دادن ب این حقیقت پی بردیم که ما با ذهن و باورهایمان چاق شدیم .و به امید خدا با تغییر باور هامون که با تکرار و تکرار شنیدن و نوشتن باور های لاغری((فایل های صوتی و تصویری استاد ))انشالله به تناسب اندام می‌رسیم .

      شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن را بنویسید

      تا اونجایی که من از فایل های استاد یاد گرفتم این سوال رو باید اینجوری جواب داد که وقتی بگیم چطور چاق شدیم و کارهای که برای چاقی کردیم رو انجام ندیم می‌رسیم به لاغری ..درک این حرف خیلی سخته اگه بهش برسیم تناسب اندام رو به خودمون هدیه میدیم 

      در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا تغییر ذهن؟ این کار به چه صورت انجام می شود؟

      هدف ما همیشه برای لاغری و تلاشمون برای لاغری همیشه جسم بوده اماحالا با بالا بردن آگاهی و فایل ها و حرفهای استاد عزیز به اینجا رسیدم با یه تیر دو هدف رو نشانه بگیری که هر دو ماندگار باشه برامون  حالا دیگه باید روی  تغییر ذهن تمرکز کنیم تا جسممون هم تغییر کنه شاید زمان بیشتری صرف این تغییر ذهن بشه اما نتیجه بهتری قطعا دریافت میکنیم .

      به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید؟

      زبان چاقی تا اونجایی که من از زبان چاقی شنیدم لباس سیاه بپوش چاقیت،مشخص نشه بوده 

      حالا اینو بخور چیزی نمیشه، بوده

      این مهمونی نرو هی همه نگات میکنن میگن چاق شدی، بوده

      این شغل اصلا به ظاهر چاق تو نمیخوره بوده

      سنت به هیکلت نمیخوره بوده

      تو با این هیکل نمیتونی انجام بدی بوده

      بهتر با این هیکل تو این کارو نکنی بوده 

      این لباس چاقتر نشونت میده بوده 

      زبان چاقی خیلی حرفها برای گفتن داره اما زبان لاغری که قراره خودم از،نداشتن های که زبانش رو خودم بریده بودم حالا میخوام بهش زبان بدم و خودم یادش بدم چیا بگه 

      زبان لاغری بهم از لباس‌های شاد رنگی میگه

      تو مهمونیا شرکت کنم و لباس‌های خوشگل و مکاپی که دوس دارم بکنم میگه

      زبان لاغری بهم میگه اعتماد بنفسی که دارم میگه 

      راحت بدون اینکه کسی نگاهی چاقی بکنه میگه حرف بزن راحت حرفتو بگو میگه 

      بهم میگه چقد زیبا هستی بهم میگه چقد تناسب اندام تو عزت نفس تورو بالا میبره 

      میگه که من آدم با ارزشیم 

      میگه که من بهترین آفریده خدام وباید قدر خودمو بدونم میگه که باید به خودمو وجود خودم افتخار کنم چون خدا مارو متناسب آفریده.  

      خداروشکر میکنم که منو به این راه و این سایت هدایت کرد و تشکر از،استاد دلسوز و مهربان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سکینه
      1402/11/13 18:34
      مدت عضویت: 211 روز
      امتیاز کاربر: 3925 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 619 کلمه

      بنام خالق زیبایی ها

      سلام ودرود خداوند بر استاد عزیز وگرامی  وتمام دوستان هم مسیرم

      خداوندا بابت استاد و این فایل پر از آگاهی که چند روز هست روش استپ کردم وهر روز چند ین بار گوشش میدم وهر بار چیز جدیدی از آن متوجه میشم را بینهایت سپاسگزارم من در حین گوش دادن به این فایل خیلی خوشحال بودم واون لحظه که استاد گفتند حستون را دقیقا اون لحظه از فایل بیان کنید من کاملا حس کردم که متناسب شدم به طوری که کاملا گشادی لباسمو احساس کردم وچه حس لذت بخشی بود واحساس سبکی میکردم ومتناسب بودن را با تک تک سلولام حس کردم خدایا شکررررت🙏

      آنچه که من ازاین فایل درک کردم :

      چطور با ذهنمون چاق شدیم؟ 

      همه ما قبل از اینکه جسممان چاق شود  ابتدا  با دیده ها وشنیده هامون که برای من که بعد از ازدواجم اضافه وزن پیدا کردم اینابود:هر کس در بچگی لاغر باشد در بزرگسالی چاق میشه ومنم از بابام بارها شنیده بودم که کودکی لاغر اندام بودم وانتظار چاقی در بزرگسالی از همون روزها درمن شکل گرفت وهمچنین شنیده بودم که ازدواج وبارداری وسزارین باعث چاقی میشود واینکه خانما در سن های بالاتر از ۳۰ چاق میشن ،وبرعکس همه که در کودکی بهشون میگفتن بخور تا چاق بشی وقوت بگیری من بعد از ازدواجم توسط همسرم تشویق  به خوردن میشدم و ایشون دونه های برنج را داخل بشقاب میریخت ومیگفت بیچ بیچ تو مث گنجشکی کم میخوری این کار رو میکرد تا من بیشتر غذا بخورم وهر روز منو تشویق میکرد که یک قاشق بیشتر بخورم در حالی که اندامم لاغر لاغر نبود بلکه متناسب بودم وخودم راضی بودم والان  همسرم بهم میگه یه کم لاغر کن وهمه اینا در من انتظار چاقی را به وجود آورده بود وبعدش هم تصویر چاق از من در ذهنم ایجاد شده ومن خودم بیخبر از همه چیز وبا تکرا این تصویر در ذهن ومنطقی شدن آن باعث ایجاد فرمانهای از مغز به بدن  شد واین فرمانها به شکل دستوراتی در داخل بدن که من اصلا اطلاعاتی در مورد آن ندارم جسمم را برای چاق شدن آماده کرد وهمچنین باعث رفتارهای درعملکرد وجسم من شد مثل ترغیب شدن به پرخوری در حالی که سیرم ،خوردن چای بعد از غذا، خوردن خرما یا کشمش یا شکلات  یا شیرینی همراه چای، وسر زدن به یخچال وبرداشتن میوه در صورتی که الان غذا خوردم ،خوردن باقی مانده غذای بچه ها به بهانه اینکه اصراف نشه وریزه خواریهای در طول روز در حالی که بدنم انرژی لازم را داشت وهمچنین این ذهن چاقم که خودم به وجود آورده بودم نجواهای در ذهنم ایجاد میکرد که زیاد جلوی آینه نرو بااین اندام زشتت،چرا میخوای بری خرید تو که متناسب نیستی ولباسا به تنت زیبا نیستن ،با ماشین برو  چون تو چاقی وزود خسته میشی وبه نفس نفس می افتی در صورتی که من قبلا پیاده میرفتم بازار وکلی لذت میبردم و میرفتم اتاق پرو  که چند مدل لباس امتحان کنم وقتی به همسرم نشون میدادم به جا یک دست چند دست برام میخرید میگفت همشون بهت میاد دلم نمیاد برات نخرم  ،ومن در این فایل یاد گرفتم که این نجواها  نجوای ذهن چاقم بوده وهمون زبان چاقی هست که مانع لاغری وباعث چاقی من شده ومن با گوش دادن به فایل های استاد وماندن در این سایت بینظیر میتونم آرام آرام این نجواها را کمرنگ کنم وبا زبان لاغری که ایجاد میکنم در ذهنم ،جسمم را لاغر کنم وبه تناسب اندام مورد نظرم برسم،در واقع ما با ذهنمان چاق شدیم وبا همین ذهن میتوانیم متناسب شویم  خداوندا بابت ذهن قدرتمندی  که به ما دادی سپاسگزارم وازت میخوام که کمکمان کنی  از این نعمت شگفت انگیز وقدرتمند در راه درست استفاده کنیم، خدایا شکررررررت بابت این آگاهی های که استادعزیزم در اختیار ما قرا داده

      به امید متناسب شدن برای خودم وهمه شما دوستان عزیزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/10/30 19:00
      مدت عضویت: 262 روز
      امتیاز کاربر: 7260 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,258 کلمه

      به نام خدای مهربان و رهایی بخش از ناجالب ها🙏🏻😍

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراهم 🙋‍♀️🌹🥰

                

                              گام ۲: رهایی از چاقی 

      من هدایت شدم به این سایت و اطمینان دارم به خداوند پس به راحتی لاغر میشوم۰😊

      اصلا من چطور چاق شدم؟از طریق شنیده ها و بعدش با دیدن درباره شنیده ها درمن اون اطلاعات  منطقی شد در زمان کودکی 

       نخور دن غذا مساوی بود با ناسپاسی 

      باقی موندن غذا در بشقاب مساوی بود با ناشکری 

      خوردن غذا وایراد نگرفتن مساوی بود با دختر خوب بودن ازدواج کردن مساوی بود با چاق شدن 

      زایمان و بخصوص سزارین مساوی بود با چاقی شکمی 

      بی تحرکی مساوی با چاقی بودن 

      خوشبخت بودن و آرامش داشتن مساوی بود با چاق شدن 

      وضع مالی خوب مساوی بود با چاق بودن 

      خوشمزه بودن غذا هامساوی بود با چاقی 

      سلامتی وقوی بودن مساوی بود با چاق بودن وغیره 

      همه اتفاقات خوب در زندگی با چاقی در ذهن ما ترسیم شده بود ومن هم در کودکی باور کرده بودم ودر زمان خودش که بعد از ازدواج بود به مرور انتظارم از خودم چاقی بود وهر بار که دلیل بیشتری برای چاقی داشتم روند چاقی در من سرعت می گرفت 

      مهمترین دلیل چاقی من انتظار چاقی از خودم بود واین باعث شد که در ذهنم تصویر چاقی داشته و تکرار تصاویر چاقی باعت تغییر کردن رفتار غذایی در من میشه دستورهای رفتاری متفاوت از قبل در من ایجاد میشه وقتی با شیرینی ومواد غذایی رو به رو میشم با وجود سیر بودن ،ازآنها می خورم وبعد خودمو سر زنش می کنم وافکار چاقی در ذهنم دوباره مرور می کنم  پس انتظار چاقی در من رفتارهای چاقی و همراه با افکار چاقی و فرمان های مغزی ایجاد میشود 

      مهمترین کار برای رهایی از چاقی باید انتظار لاغری از خودم داشته باشم وبعد مغزم فرمان لاغری را صادر می کنه برای این کار نمیشه از طریق رژیم وورزش این کار کرد فقط از طریق ذهن میشه ،همون طور که از طریق ذهن چاق شدم از طریق ذهنم به راحتی لاغر میشم برای این کار باید در سایت تناسب فکری باقی بمونم و آگاهی های درستو وارد ذهنم کنم و تکرار کنم تا تبدیل به باور بشه واون وقته که ذهن ما باور می کنه که من توانایی لاغر شدن دارم وبه مغز دستور میده تا رفتارهای متناسبی از خودش نشون بده وبا غذاها درست بر خورد کنه وبه سلولهای بدن هم دستور میده در راستای لاغری حرکت کنن و لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست چون من کار فیزیکی نی کنم فقط آگاههای درست میدم و تمام  کاردو نا خودآگاه ( ذهن ) انجام میده که بسیار هم قدرت مندچون از نیروی ماورایی نشات میگیره خدایا شکرت 🙏🏻

      فرمول چاقی باعث ایجاد رفتارها وعادتهای ناجالب میشد مثل

      اول از طریق احساس در من خودشو نشون میداد مثلا ، ترس از خوردن، ترس از چاقی ،ترس از پرخوری ،ترس از شاد بودن ،ترس از خوابیدن زیاد ،ترس از عید شدن ،در من احساس نامیدی وتنفر از چاقی استرس و نگرانی میشد ودر من عادتها ورفتارهای مثل پر خوری وریز خواری واحساس گرسنگی کاذب ایجاد می کرد این ها همش،از باور توانایی چاق شدن در من بود 

      توانایی ذهنی بر اساس تجربیات گذشته ما باعث میشد که آیندمون پیش بینی کنیم وهمیشه هم چاق تر میشدیم پس باید توانایی ذهنیمو براساس وآگاههی های درست تنظیم کنم وآینده مولاغری به روش آسون و راحت پیش بینی کنم 

      لاغری با ذهن نقطه ی مقابل با چاقی با ذهن هست 

      ذهن من احساس من رو مدنظر قرار میده پس در این مسر باید مراقب احساسم باشم شاد امیدوارانه ادامه بدم 

      ونجواهای ذهنی که تشویق به چاقی می کنن را شناسایی کنم ودر ذهنم آنها را متوقف کنم برای این کار باید در سایت بیشتر فعال باشم وفایلها رو گوش بدم و بنویسم چون فهمیدم نوشتن خیلی برام خوبه وباعث شده عادتهای نامناسب در من بهتر تغییر کنه وکم تر تکرار بشه 

      و همین حالا که دارم می نویسم انتظارم از خودم لاغری هست به آسونی و راحتی 👌😍

      ومیدونم جسمم تحت فرمان روایی ذهنم هستش 😉

      بله واقعا من حرفهای استاد رو تایید میکنم که زبان چاقی در دنیا یک جور هست و یک جور درباره روند چاقی فکر می کنن وغذاها وشرایط زندگی  وشرایط جسمی رو دلیل چاقی میدونن

      وقتی من شبیه گذشته استاد هستم پس میتونم شبیه الان استاد هم بشم 🙏

      برای رهایی از چاقی باید هنر لاغر شدن رو بیاموزم همان گونه که در گذشته هنر چاق شدن رو آموختم 

      تمرین 

      چگونه با قدرت ذهنم چاق شدم ؟

      به راحتی ،بدونه این که بفهمم  چاق شدم،چاق شدن درمن راحت وآروم آروم اتفاق افتاد. و الان که در این سایت هستم فهمیدم که از طریق ذهن چاق شدم بدونه هیچ زحمتی فقط چاقی رو باور کرده بودم ازطریق شنیدن و دیدن افراد چاق انتظار چاقی در من شکل گرفت برای من زمان ازدواج وبعد زایمان از طریق  سزارین دلیل قوی برای چاقی شکمی بود چون مادرم هم همین طور چاق شده بود ومن خیلی ایشون رو الگوی خودم در نظر می گرفتم وخیلی از باورها از طریق مادرم بهم انتقال پیدا کرده بود وخوش،حالم که دیگه اون باورهای اشتباه رو در ذهنم باطل اعلام کردم و باور درست رادر ذهنم  حک کردم پس دلیل اصلی چاقی درمن یاد گرفتن چاقی از طریق دیگران بود وبعد باور کردن چاقی وبعد انتظار کشیدن چاقی و ایجاد عادتهای چاقی  وبعد در جسمم کم کم چاقی  نمایان شدومن از چاقی شکمی ام در جمع دوستانم حرف می زدم و توجه می کردم وحس قربانی شدن داشتم و چاقی  در من طبیعی شد وبا این کار به چاقی ،قدرت می دادم  ومن نیز نا خودآگاه عادتهای چاقی بیشتری از خودم نشون می دادم  ببه این شکل چاق شدم 

      شباهت لاغری با ذهن رو با چاقی با ذهن رو توضیح دهید ؟ 

      هر دو آنها از طریق ذهن اتفاق می افته به راحتی هم میشه چاق شد وبه راحتی هم میشه لاغر شد رکن اصلی چاقی ولاغری از ذهن شروع میشه خوراک ذهن برای لاغر کردن یا چاق کردن دادن اطلاعات وتکرارآنها تا تبدیل به باور بشه وقتی باور لاغری داشته باشی به راحتی ذهنت رو از این موضوع سیر کرده ای و اون هم تورو به لاغرئ میرسونه به راحتی مثل آب خوردن وبرعکسشم  می تونه تورو به چاقی برسون پس مسیر لاغری همون مسیر چاقی هستش 

      در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم یا تغییر ذهن؟

      در روش لاغری با ذهن توجه و تمرکز من باید بر تغییر ذهن باشه چون اگه ذهن تغییر کنه و همسو بشه با خواسته لاغریم به راحتی عادتهای ناجالبم تغییر می کنه بدونه فشار و رژیم و گرسنگی ودر نهایت جسمم هم متناسب میشه اول ذهنم متناسب شده وبعد دستور متناسب شدن جسمم رو میده 

      به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید؟زبان چاقی همان فرمول های چاقی میباشند که درتمام دنیا یکی هستن مثل ژنتیک، مثل سوخت ساز بدن ،سزارین ،عملهاوداروهای خاص ،بالارفتن سن ،غذاها و بی تحرکی ، هزار دلیل ریز ودرست دیگر 

      زبان لاغری هم فرمول های لاغری هستن که برعکس زبان چاقی اعتقاد دارن 

      غذا برای گرفتن انرژی و سیری میدونن 

      ورزش رو برای احساس خوب داشتن استفاده میکنن 

      داروها رو برای شفا دادن بدن استفاده میکنن وهر گز نگرش چاق کردن اون ندارن 

      خوابیدن برای گرفتن دوباره انرژی میدونن سرحال شدن و رفع خستگی 

      ژنتیک خودرو در سلامتی و لاغری میبینن

      بدنیا آوردن بچه رو برای سیستم بدنشو خوب میدونن و اعتقاد دارن که به حالت قبلش بر می کرده تفاوت زبان چاقی و لاغری در نگرش شون هست 

      ومن در این فایل فهمیدم برای رهایی از چاقی باید از نگرشهای گذشته ام فاصله بگیرم ودر حال ساختن نگرش درست در ذهنم باشم وبرای این کار باید در سایت بمانم و ادامه بدم با احساس امید و انتظار لاغری 🙏👏👏👏👏

      به امید خداوند شفا دهنده 

      استاد ازتون ممنونم و سپاس گذارم 🙏😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1402/10/26 00:44
      مدت عضویت: 415 روز
      امتیاز کاربر: 3120 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,146 کلمه

      به یاد خدای یکتا

      سلام به استاد عزیز و همراهان سرزمین لاغری

      من توی این قسمت چند تا نکته رو درک کردم

      1.ما با غذاها چاق نمیشیم بدن ما به خاطر رفتار بدی که باهاش داریم به سمت چاقی سوق پیدا میکنه و با رفتار خوبی که باهاش داشته باشیم و بهش احترام بزاریم متناسب و خوش فرم میشه وقتی هر غذایی رو نخوریم وقتی غذایی که نمیخوای و میدونی دیگه اگه بیشتر بخوری تا خرخره پر میشی و حالت بد میشه نخوری    وقتی چند مدل غذا رو ببینی به جای اینکه بترسی تموم شه به بدنت فکر کنی و بهش احترام بزاری و الکی چیز اضافه نخوری یا وقتی که به جای ترس از اینکه اگه الان غذا نخورم و بعدا گرسنه ام شه مجبورم غذا بخرم  اونقدر عزت و احترام برای بدنت قایل باشی که اون موقع اضافه تر از نیازت غذا نخوری و هر جایی به جای اولویت قرار دادن چیزای دیگه جسم خودتو اولویت قرار بدی اونم حالش خوب میشه اونم احساس خوبی پیدا میکنه همین احترام گذاشتن به جسمت با هر فرمی که هست باعث میشه رفتار و نظرات بهتری در مورد خودت داشته باشی حتی پوستت روشنتر میشه  و چشمات برق میزنه

      2. لاغر شدن مثل یادگیری زبان جدید تمرکز میخواد تمرین میخواد و با یاد گرفتنش قابل درک و لمس میشه  ما وقتی توی دنیای چاقی هستیم فقط همین زبان رو بلدیم و برای تغییر کردن و یادگرفتن یه زبان جدید باید زمان هایی رو اختصاص بدیم و روی زبان جدید تمرکزکنیم و همین خودش احترام به نفس خودمونه ادم وقتی سراغ یادگیری چیزای خوبی میره که بهشون علاقه مند هست احساس خوبی از رفتار و عملکردش میگیره و بهتر و عمیقتر اون موضوع رو یادمیگیره

      3. چی شد که چاق شدم؟ نمیدونم به خودم اومدم و دیدم وزنم خیلی بیشتر از حالت عادی شده  ولی خب هر چی بیشتر فکر میکنم چیزایی یادم میاد که قبل از چاق شدن میشنیدم و میدیدم چیزایی که انگار زنگ خطر بود و ادمو میترسوند از چاق شدن نگران میکرد و منی که هیچ ایده ای در مورد چاقی نداشتم کم کم ترس برم داشت و از یه جا بعد تغییر کردم شدم یکی دیگه 

       الان که فکرشو میکنم چقدر ذهن با احساسات همسوئه  اون احساس ترسی که بدون هیچ اثبات علمی به وجود میاد و اتفاقا ادم با همون انتظارات رفتارش و عملکردش تغییر میکنه و حتی به خاطر اون حس نگاهش به خودش و اینده خودش تغییر میکنه و چقدر جالب که روی اینده خودش خودش تاثیر میذاره 

      همین موضوع به نظر من خیلی واضح تو جنبه های دیگه زندگی خودشو نشون میده 

      ذهن یه بچه پاکه و هر کار بگی میکنه  ولی یه بزرگسال خیلی کارا رو انجام نمیده و حتی وقتی انجام میده ممکنه با کس دیگه که همون کارو انجام میده فرق کنه مثلا دو نفر یه کتابو میخونن و یکی میگه من اصن نمیتونم بفهمم چی به چیه نمیدونم چرا اینجوریه    ولی اون یکی دیگه کاملا به کتاب مسلطه به نظرم ما خیلی وقتا به خاطر دلایل کاملاااااااااااااااااا غیر منطقی  خودمونو از همه چی دور میکنیم و خیلی کارها که دوست داریم امتحان کنیم و خیلیا ام انجام دادن و تاثیر خوبی گرفتن انجام نمیدیم انگار یه دیوار بین توانایی خودمون و اون کار میبینیم   لاغری ام همینه کسب و کار راه انداختنم همینه حتی باز کردن یه بحث حتی واسه جمع کردن چمدونم ممکنه این مانع لمس بشه 

      چقدر ذهن ما ساده با موانعی که ساختگی هستن از بروز دادن خودش جلوگیری میکنه الانم توی مسیر لاغری این موضوع صدق میکنه لاغر شدن که غول نیست لاغر شدن یه ارزو میشه توی ذهن ما با افکاری که داریم ولی من خیلیا رو دیدم که حتی اگه توی یه بازه اضافه وزن پیدا کردن مثل هوا از بدنشون رفته  و باز متناسب شدن بازم به اصل خودشون برگشتن به سادگی  اونا شاید دلیل منطقی نداشته باشن درمورد عملکرد بدنشون ولی باورش کردن توانایی بدنشون رو قبول دارن و گول یه سری عوامل بیرونی رو نخوردن ما ام میتونیم ما همه انسانیم و این چیزی نیست که بخوایم ازش بترسیم  من واقعا از شما استاد عزیز ممنونم که با به اشتراک گذاشتن این اگاهی ها مسیری رو برامون روشن میکنین که فراموشش کرده بودیم

      4. درمورد تصاویر ذهنی و اطلاعات مغز هم یه نکته که به نظرم مهمه رو درک کردم اینکه اطلاعات مغز و ذهن که به شکل تصویری هستن با اطلاعاتی که در گذشته تو ذهنمون ثبت شده و با دیدن و شنیدن درکشون کردیم با فعالیت جسمی تغییر نمیکنه  یعنی چی  یعنی از صد نفر شنیدی چاقیت ارثیه؟ خیلی جاها گفتن ب احتمال زیاد به خاطر سوخت و ساز بدنت چاقی ؟ خب تو الان برو هرروز ورزش کن برو هرروز رژیم بگیرم  یکم لاغر میشی چون تحت فشاری ولی باز برمیگردی به حالت قبلیت یعنی تو تصاویر ذهنیت و اون فرمول ذهنیت که عوض نشده  تو فقط یه فعالیتی کردی بعدم ولش کردی 

      تو تا ذهنت عوض نشه تا به این درک نرسی که چاقی تو به خاطر متابولیسم بدنت نیست یا به خاطر ژنتیک نیست  چون تاحالا لاغر شدی یا تو سن کمتر لاغر بودی  و اینا همش بهانه اس که لاغر نمیشی حالا هر چقدرم فعالیت کنی 

        چرا فعالیت باعث تغییر نمیشه ؟

      چون با اون نگرش و تصاویر ذهنی ربطی نداره 

      نگرش و تصاویر ذهنی چاقی با شنیدن و دیدن تغییر کرده الانم تو باید از همون راه وارد شی باید همون جوری تغییرش بدی این فقط درمورد لاغری نیست  تا وقتی تصویر ذهنیت فقره شاید با تحت فشار قرار دادن خودت یه خورده پول بسازی ولی تا ولش کنی دود میشه میره تا ذهنیت فقیرت عوض نشه و به سمت ثروت سوق داده نشه فقط با تحت فشار قرار دادن خودت بهش میرسی هر چند پایدار نیست 

      5. کار تصاویر ذهنی چیه؟وقتی توی ذهنت به خاطر حرف و حدیث ها یا چیزایی که دیدی  تصویر چاقی شکل گرفته یه صدای جدید میشنوی یه صدایی که تمام جنبه های زندگیت روبه چاقی ربط میده تورو از مهمونی رفتن میترسونه خجالت زده ات میکنه تورو از کار کردن منع میکنه به کسلی تشویقت میکنه به تنهایی تشویقت میکنه از غذاها میترسونت و … این صدا صدای چاقیه که با یاد گرفتن زبان چاقی و شکل گرفتن زبان چاقی  به وجود میاد و کم کم عزت نفس رو میاره پایین پس تا وقتی این صدا هنوز داره پخش میشه تصاویر ذهنی بازم درمورد چاقیه اما  با هربار تمرین کردن با هربار قوت گرفتن با هر بار احترام به نفس با هربار گوش دادن به فایل ها با هربار تمرکز کردن به لاغری و پخش کزدن صدای لاغری اون تصویر کمرنگ تر میشه و جاش رو صدا و تصویر جدید میگیره تا کی؟ تا وقتی که اون صدای قبلی دیگه نتونه مانور بده

       ما مغزمون معمولا بهانه ها رو با دلیل برامون میاره شایدم خیلی دلیل منطقی نباشه ولی ذهن پذیرفته و واسه تغییرش باید از دلایل منطقی و الگوهای درست و سایت تناسب فکری استفاده کنیم  

      خدارو شکر بابت اینهمه اگاهی ناب و مهم که خیلی جاها لمس کردم و حالا برام روشن شده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/10/20 11:52
      مدت عضویت: 447 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,370 کلمه

      سلام 

      به انتخاب خداوند اعتماد کنیم . 

      خداوند به درخواستتون پاسخ داده و به طرز شگفت انگیزی به سایت هدایت شد . 

      وقتی با نحوه چاق شدن با ذهن آشنا بشید لاغر شدن با ذهن رو یاد میگیریم .

      با اطلاعات مختلف چاقی انتظار چاقی در ما شکل گرفته 

      قبل از اینکه چاقی در جسم شکل بگیره انتظار چاقی در ذهن شکل گرفته و این انتظار تصاویر چاقی رو درذهن ما از چاق شدن شکل دادن و جسم خودشو با این تصاویر تطبیق داده 

      مغز ما تصویریه وقتی ذهن ما پر از تصویرهای چاقیه فرمانهای چاقی به رفتار و جسم ما ارسال می کنه . 

      پرخوری فرمان مغزه حالا چرا در ما این فرمان صادر میشه و در افراد لاغر این فرمان صادر نمیشه .

      این فرمان از تصاویر و تجسمات چاقی میان و تصویرهای چاقی هم که حاصل انتظار چاقیست و اونم حاصل فرمولها و آموزشهای چاقیست . 

      حالا برای لاغر شدن ابتدا باید این روند رو از یه جایی تغییر بدیم و بهترینش کنترل ورودیه .

      یعنی دیگه اطلاعات چاقی مرور نکنیم ، گوش ندیم در موردش صحبت نکنیم خودمون رو در معرضش قرار ندیم و بعد کم کم اطلاعات لاغری به خودمون بدیم از طریق ورودیها . 

      یعنی در موردش صحبت کنیم بنویسیم ببینیم و بخونیم . و اطلاعات لاغری صحیح فقط در سایت تناسب فکریه و در جای دیگه کمتر این اطلاعات هست و یا اگه عست امیخته با روشهای دیگه است ‌ 

      پس حالا که هدایت شدیم به اینجا خوب یادبگیریم . 

      چرا رژیمها شکست میخورد ؟ 

      چون ذهن ما بر اساس برنامه های قبل داره فرمان صادر می کنه و متوجه نمیشه که ما تو برنامه رژیمی هستیم و از طرفی برنامه رژیمی هم ناهمسو با برنامه قبله .

      یعنی در برنامه های قبلی هیچ بگیر و ببندی نداشت ولی رژیم میگفت فلان ساعت این مقدار از این ماده غذایی و این دست و پای ذهنی که در چاقی بی پروا هر کاری دلش خواسته کرده رو بسته  که البته این الگو رو خودم بهش دادم که چاقی یعنی آزادی 

      در حالیکه این فرمول غلطه .

      چون اتفاقا در چاقی اصلا آزادی وجود نداره . کسی که چاقه هر لقمه ای که میخوره به خودش زهر مار می کنه و هیچ لذتی از غذا خوردن نمیبره  لاغری با رژیم هم آزادی نیست چون اونم ساعتبندی و زمان و مقدار و اینا دست و پای ما رو میبنده .

      اما لاغری با ذهن تربیت شدنه . یعنی در عین حال که آزادی و میتونی از هرچی که دلت میخواد بخوری اما اونقدر ذهنت از تجسمات لاغری پرشده که نیازی تولید نمی کنه و نیاز فقط به قدر جسمه چون اطلاعاتی که حس نیاز تولید میکردند پاکسازی شده و افکار انرژی بخش جاش رو گرفتند و ما از درون به جای حس گرسنگی مداوم حس سیری مداوم داریم . 

      چاقی یواش یواش بر تمام مراحل زندگی ما تاثیر میزاره همیشه نگران چاقتر شدن بودیم و بر اساس اطلاعاتی که در ذهن خودمون مرور می کنیم چاقتر شدن رو برای خودمون رقم زدیم . 

      مغز ما کاری به فعالیت ما نداره . 

      با ورودیهای ما برنامه ریزی میشه 

      هرچقدر بیشتر چاقی رو یاد بگیریم چاقیمون بیشتر میشه .

      ذهن ما احساس ما رو مد نظر قرار میده . 

      و چیزی رو به عنوان دستورات قبول می کنه که احساس ما رو خوب کنه . 

      لاغری با ذهن سمت مقابل چاقی با ذهنه . 

      همه افراد چاق جزء با اراده ترین افراد دنیا هستند . 

      دیدگاه تمام مردم جهان در مورد لاغری کمتر خوردن و بیشتر فعالیت کردن .

      من شبیه گذشته استاد بودم و شبیه لاغری استاد هم شدم 

      خدارو شکر 

      • چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟

        ما چاقی با ذهن رو یاد گرفتیم از طریق شنیدن دیدن و بعدها گفتگو کردن 

      • شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن را بنویسید؟ 
      •  چاقی با ذهن یعنی مرور اطلاعات چاقی که حس چاقی در ما ایجاد می کنند و لاغری یعنی مرور افکاری که حس لاغری و انتظار لاغر شدن در ما ایجاد می کنه 
      • در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا تغییر ذهن؟ این کار به چه صورت انجام می شود؟
      • تمرکز بر ذهن است یافتن اطلاعات چاقی مرور شونده  که تصاویر چاقی ارسال می کند و توقف آنها با فراموش کردن آنها  و از طرفی دریافت اطلاعات لاغر کننده که حس لاغری و انتظار لاغری در ما ایجاد می کنند و یادآوری کردن آنها .
      •  
      • به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید؟
      • زبان چاقی یعنی زندگی بر اساس فرمولهای چاقی یعنی همه چیز را چاق کننده دانستن یعنی اثبات فرمولهای چاقی .
      • درک من از زبان لاغری یا تناسب اندام یعنی هر چه اطلاعات چاقی در سر دارم را فراموش کنم و فقط تمرکزم را روی دریافت اطلاعات لاغری بگذارم و همواره به خودم یادآوری کنم که نگرش صحیح تناسب اندام و تناسب در هر زمینه ایست و تناسب اندام لذت بخش است و اساس آفرینش بر تناسب و تعادل هست . 
      • آنچه در ویدیوی آموزش برای شما جالب و تاثیرگذار بود را شرح دهید.
      • این که  آموزشهای ما از کوچکی از طریق ورودیها اطلاعات چاقی را در ذهن ما بیدار کردند  و خوردن را  در ذهن ما برابر لذت کردند لذت بزرگ شدن لذت قوی بودن لذت سالم بودن حتی لذت ثروتمند  بود مثلا مامان من به من میگفت وقتی لاغر باشی همه فکر می کنند نداریم که بخوریم .  و اطلاعات دیگری که نخوردن را رنج معرفی کردن نخوری بابات میزنتا نخوری دیگه بهت غذا نمیدما نخوری دیگه بیرون نمیبرمتا نخوری نمیزارم فیلم ببینیا نخوری بزرگ نمیشیا نخوری مریض میشیا نخوری ضعیف میشیا و بعد هم که بزرگ شدیم با رژیم گرفتن باز خوردن رو برای خودمون جذابتر و نخوردن رو برای خودمون زجر آورتر کردیم 

      و باز از همه اینها بدتر  خوردن برابر با چاقتر شدن و ذخیره چربی 

      کلا فرمول اصلی خوردن و نخوردن رو در ذهنمون نامتعادل کردن . 

      بعد همه ی اینها تصویرش در ذهن بود و ما هر وقت از خوردن حرف میزنیم حس لذت داشتیم و هر وقت از نخوردن صحبت کردیم حس رنج  

      حالا چون لاغریهایی که بهمون گفته بودن یعنی کنترل خوردن و بیشتر زمانها نخوردن پس یعنی زندگی ما بیشتر در حالت رنج و دور بودن از لذت .

      در حالیکه فرمول صحیح اینه خوردن و نخوردن هردو در زمان خودش لذت داره نه در غیر زمان خودش . 

      زمانش رو بدن اعلام می کنه . وقتی گرسنه ایم خوردن لذت داره و وقتی سیریم نخوردن لذت داره و این کاملا طبیعی اتفاق میفته . 

      مابقی فرمولها باید فراموش بشه . خوردن در زمان سیری هیچ لذتی نداره همش رنج و اسیب به بدنه و نخوردن در زمان گرسنگی هم همش رنج و آسیب به بدنه .

      پس وقتی فرمول خوردن و نخوردن رو مطابق  تمایل جسمی در نظر بگیریم این الگو همواره مارو متعادل نگه میداره و همزمان روی فکر کار کنیم که خوردن رو برابر چاقی و نخوردن رو برابر لاغری قرار ندیم بلکه این دو در کنار هم تناسب اندام رو برای ما رقم میزنند . 

      چیزی که از فایل یاد گرفتم اینه که تصاویر چاقی رو  فراموش کنم و به جاش با وارد کردن اطلاعات صحیح به فرمولهای تناسب اندام ذاتی خودم برگردم . 

      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

      تمرین  در هر لحظه کانون توجه خود را مدیریت کنید تا فعال شدن تصاویر چاقی را متوقف کنیم و فعال شدن تصاویر تناسب اندام را بیشتر کنیم . 

       خب من برای این تمرین توجه و تمرکز خود را از خوردن و نخوردن بر میدارم . توجه خود را از چاقی جسم بر میدارم و توجه می کنم نگرشم را در هر توجهی روی تناسب اندام ببرم و به سیستم واقعی بدنم توجه کنم .

      طبیعت بدن من هضم کردن است این یعنی تناسب 

      طبیعت بدن من جذب مواد غذایی مورد نیاز است 

      و این یعنی تناسب 

      طبیعت بدن من دفع مواد غیر ضروریست و این یعنی تناسب 

      طبیعت بدن من انرژی رساندن به اندامهای خود برای کارکرد بهتر و سلامتی و زنده ماندن است و این یعنی تناسب 

      طبیعت بدن من دستور خوردن در زمان گرسنگی و نخوردن در زمان سیریست و این یعنی تناسب 

      طبیعت بدن من یعنی تناسب بین ذخیره و تجزیه ی چربیها و این یعنی  تناسب 

      طبیعت بدن من تناسب اندام است و وقتی ذهن من با این اطلاعات همسو و هم جهت باشد این اطلاعات در من احساس تناسب ایجاد می کنند . 

      در عین حال چون ذهن من هم متناسب است و تمایل درونی من لذت بردن از تناسب است پس این لذت را همه جا در نظر می آورم تا همواره از زندگی ام لذت ببرم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زندگی از نو
      1402/10/12 00:26
      مدت عضویت: 1390 روز
      امتیاز کاربر: 3780 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 261 کلمه

      به نام خدا

      سلام و درود

      • چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟
      • وقتی هی تکرار میشد تو گوشمون که بعد از بلوغ ادم چاق میشه وقتی میدیدی که یه سریها بعد از بلوغ چاق میشن ذهنم و جسمم منتظر این بودن تا بلوغ اتفاق بیفته و من رو شبیه ترسهام کنن
      • شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن را بنویسید؟
      • وقتی هرروز میبینی که این همه ادم با ذهنشون لاغر شدن فایلهایی رو گوش میدی که ذهنت رو اروم کنه و تصور و انتظار لاغر شدن رو در تو ایجاد کنه کم کم میشی شبیه تصویرهای ذهنت
      • در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا تغییر ذهن؟ این کار به چه صورت انجام می شود؟
      • صدرصد تغییر ذهن و نگرش ، قرار اون نجواها صداش اروم و ارومتر بشه حرص  و ولعت کم بشه به نظرم شخصیتت عوض بشه رژیم نداری به جسمت فشار نمیاری ولی وقتی نصف بشقاب رو خوردی واقعا احساس سیری میکنی و دیگه نمیخوری در صورتی که قبلا با یه بشقاب و نصفی هنوز احساس سیری نداشتی
      • به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید؟
      • زبان چاقی بین همه ی ادمها مشترکه و همه یه جور فکر میکنن و رفتار میکنن پس زبان لاغری هم مشترک و اگه این همه ادم یاد گرفتند پس من هم یاد میگیرم دیر یا زود منم بلد میشم
      • آنچه در ویدیوی آموزش برای شما جالب و تاثیرگذار بود را شرح دهید
      • این که چقدر افکار ادمهای چاق شبیه همه چقدر حرفها آشناس چقدر به خودت قول میدادی دیگه نمیخورم دیگه رژیمم ولی با اولین شیرینی کلا همه چی رو یادت میرفت
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا گرشاسبی
      1402/09/27 17:01
      مدت عضویت: 102 روز
      امتیاز کاربر: 9708 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 507 کلمه

      درود خداوند یکتا و تمام برکات خداوند بزرگ نثار شما استاد مهربان و گرامی،

      استاد از ۲۶ آذر ماه یکشنبه ۱۴۰۲ دیروز  ساعت ۱۵:۰۰ من با سایت شما از طریق خداوند که بهم دستور داد کاملا معجزه بود خودم نبودم اون لحظه آشنا شدم  و به سایت شما پیوستم ،و یک خبر خوب من تا امروز ۹۰۰ گرم کم‌کردم علت چاقی من استرس و ترس بود نداشتن آرامش و تمرکز و توجه رو چاقی و یادم میر فت تکرار کنم که این تمرین و حس خوب و و مدام بگم توانا هستم از وجود خدا هستم و اراده دارم و کلا اصلا همش عجله داشتم اما من الان با آرامش و صبوری  دنبال تغییر سبک زندگیم هستم سیر تکاملی و  طبق فرموده های استاد عباسمنش و کتابهایی که خونده بودم و الان هم که با شما آشنا شدم انگار تیری بود که به هدف من خورد همون تغییر سبک زندگیو و زندگی سالم فکرسالم اندام سالم که با آموزه ها و راهنمایی شما مکمل شد و کامل شد ممنونم ازتون واقعا،با بقیه اطلاعات قبلیم و کامل شد مغزم و فهممم و چقدر خوشحالم و تشکر میکنم ازخداوند و دست خداوند که تماما خداوند برای من راهنماهای مثل شما فرستاده و  استادان کتابهایی گرانبها که و الان هم  شما استاد ارجمند که تکمیل کردید دانایی و فهمم رو و هر آنچه که میدانم هر چند علم و دانایی و فهم و آگاهی انتها نداره الهی شکر به بزرگیش و دانایی پروردگار و استادان چراغ راهم ،

      البته بگم من دو سال با خودم حرف میزدم دقیقا آمادگی پیدا کرده بودم هدفم معلوم بود همه چیو می‌دیدم واضح بود اما انگار مونده بود فقط انگشتمو فشار بدم و شلیک کنم و تمام پیروزی😊من از زمان ارائه دوره قانون سلامتی استاد عباسمنش کلافه بودم چرا نمیتونم رژیم استادم رعایت کنم نکنه من نمیتونم موفق مثل استان باشم و هزاران فکر منفی دیگه چرا نمیتونم متعهد باشم در خوردن اما در ورزش و کارهای سخت بدنی عالی بودم ،اما در این دوماه اخیر بعد خوندن یکسری کتابها تغییرات کوچک رفتاری و ذهنیم شروع شده یودندبر اثر نوشته‌ام و تکرار کردنهام  که فقط خودم می‌فهمیدم مخصوصا تو این دوماه اخیر و برام خیلی بزرگ بودن و فقط خودم متوجه شده بودم و از خدا طلب کردم منمه عالیم تو همه چی این لاغری رو و سلامتی رو هم بهم عطا کن که قضیه چاقی من مربی ورزش  از بعد ازدواجم آرام آرام اضافه وزنم گریبانگیرم شده بود و پیشینه بدی که از الگوی خانوادگی مادرم داشتم هی فکر میکردم چاق بشم تمامه دیگه نمیشه لاغر بشم و  پرخوری عصبی مادرمو می‌دیدم فکر میکردم مثل اونم  و لذت از غذاها برای خوشحال شدنم هیچوقت تغییر نمیکنه، که بعد اینکه از ته دلم از خدا طلب کردم نجاتم بده  با شما آشنا شدم من آمادگی کامل و داشتم مونده بود انگشتمو فقط فشار بدم تا به هدف نهایی  شلیک و گلوله نهایی و اخر رو بزنم که با آشنایی با شما زدم ،خوشحالم فقط الان  بال داشتم الان تو آسمون ها رفته بودم،

       سپاسگزار خدا و شما استاد ارجمندم سعادت دو جهان خداوند براتون رقم زده باش،🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/09/19 10:44
      مدت عضویت: 346 روز
      امتیاز کاربر: 20100 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 960 کلمه

      سلام استاد 

      خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/9/20 توانستم این فایل مهم را گوش کنم 

      استاد من هم برای لاغری خیلی سختی کشیدم و فکر کنم اگر فقط با دقت به این فایل گوش بدهیم و نکات مهم آن را یاد بگیریم که نگرش و فرمونهای ذهنی ما چگونه تغییر کند کم کم جسم خودش خود به خودی لاغر میشود 

      چطور میشود با ذهن لاغر شد ؟ استاد وقتی برای اولین بار این را شنیدم خیلی تعجب کردم یعنی چه ؟ مگر ما با ذهن چاق شدیم که حالا خواسته باشیم با ذهن لاغر شویم  چون همیشه یاد گرفته بودیم که چاقها با پرخوری – ژنتیکی- کم تحرکی و… چاق شدند و هیچ کس اصلا درمورد ذهن صحبتی نمیکرد و چقدر جالب است که دراین فایل این آگاهی به ما داده شده است که مغز انسان در بدن هیچ راه ارتباطی با بیرون ندارد مگر از طریق 5 حس که خداوند متعال دربدن ما قرارداده است و 3حس 1- بینایی 2-شنوایی 3-لامسه مهمترین وسیله ارتباطی برای مغز انسان هستند چون با دیدن -شنیدن و لمس کردن یاد میگیریم که چه چیزی برای بدن ما مفید است وچه چیزی مضر و حس بویایی و چشایی بیشتر برای خوردن استفاده میشود .

      همیشه این سوال درذهن افراد چاق است چطور من با سختی لاغر میشوم ولی با خوردن یک لیوان آب دوباره چاق میشوم و سختی نمیکشم الان متوجه شدیم که وقتی لیوان آب را همراه با ترس از چاق تر شدن  و افکار چاقی بخوریم بله ما چاق میشویم چون انتظار چاق شدن قبلا درذهن ما شکل گرفته است ووقتی انتظار شکل بگیرد ذهن از آن تصویر سازی میکند و جسم را کم کم به سمت تصویری که ساخته سوق میدهد چون وقتی چیزی درذهن تکرار بشه کم کم تصویر به صورت واقعی درمی آید 

      در ذهن ما 2 نوع فرمانهای بیرونی و درونی وجود دارد فرمانهای بیرونی را ما خودمان به ذهن یاد دادیم و آموزش دیدیم از 3 تا حسی که قبلا گفتید مثل پرخوری و فرمانهای داخلی که ما از آن خبر نداریم وقتی این دو فرمان با هم ادغام شود ما نمیتوانیم درمقابل فرمانهای ذهنی مقاومت کنیم و برچسب بی اراده بودن را به خودمان میزنیم و خودمان را سرزنش میکنیم و احساس ما بد میشود چون مغز با توجه به فرمولهایی که درذهن ذخیره شده عمل میکنه اون اصلا رژیم وورزشهای سخت برای جسم را به عنوان فرمان لاغری آموزش ندیده پس این کارها برای مغز سودی نداره و بعد از مدتی ما دوباره چاق میشویم چون فرمول چاقی درذهن ما پاک نشده است و کنترل این فرمولها از دست ما خارجه ،و با ترس از خوردن و چاقی ذهن چاقی بیشتر را تصویر برداری کرده و ما هرروز چاق تر میشویم و احساس ما بد و بدتر میشه و مثلا من از وزن 90کیلو خیلی میترسم و به آن فکر میکنم ذهن تصویربرداری کرده و کمک میکند من به این وزن برسم چون فکر اصل و بدل را ازهم تشخیص نمیده ومن وقتی به 90رسیدم چند روزی ناراحت هستم ولی چون مغز قبلا این را یکی از کارهای که باید انجام میداده میدانسته و الان به ان رسیده عادت میکند و احساس بد بعد از چند روز ازبین خواهد رفت و و هی با خود تکرار میکنید که من هرگز لاغر نخواهم شد . وقتی من به دنبال روشهای مختلف برای لاغر شدن هستم و یا ترس از چاقی دارم هردو روش ما را به سمت چاقی بیشتر هدایت میکند چون به طور منطقی تمرکز ذهن روی چاقی است نه لاغری

      تا وقتی که صداهاو نجوای ذهن چاق درمغز شما تقویت میشود هرگز لاغر نخواهید شد چون همیشه افراد چاق انتظار چاق تر شدن از خودشان دارند و لاغر شدن را یک سراب و یک آرزوی دست نیافتنی میدانند 

      افراد چاق از با اراده ترین افراد جهان هستند اگر وزن افراد چاقی که درطول عمر خود با انواع رژیمها کم کردند با هم جمع کنند قطعا از اضافه وزن الان آنها بیشتر میشود این یعنی پس با اراده هستند که هربار با شکست دوباره ادامه میدهند خود من فکر کنم نزدیک 30کیلو اضافه وزن دارم ولی اگر جمع کنم بیشتر از 70کیلو دراین سالیان سال کم کردم 

      لاغری با ذهن به ما کمک میکند که نجواهایی که مارا تشویق میکند به چاقی – ترس از چاقی بیشتر- عذاب وجدان و… این صداها درذهن کم کم خاموش شده و تغییر میکند و صداهای امید بخش و با ذهن لاغری جایگزین آنها میشود 

      زبان چاقی درتمام دنیا یکی است و افراد چاق را تشویق به خوردن بیشتر و درنهایت چاقی بیشتر سوق میدهد . پس این الگو را برای خودمان انتخاب کنیم که اگر استاد قبلا با زبان چاقی چاق بودند و الان با یاد گرفتن فرمولهای ذهن لاغر ، لاغرشدند پس ما هم میتوانیم روزی مثل استاد لاغر بشویم چون وقتی که ذهن انسان آموزش ببیند کم کم تغییرات را ذخیره میکند و کم کم نتایج مشخص میشود وقتی که دراین سایت درمورد افکار لاغری فکر میکنیم و یاد میگیریم از افکار چاقی فاصله میگیریم پس اصلا نگران نباشید و با اعتماد به نفس و اطمینان که من هم لاغر خواهم شد دراین مسیر حرکت کنیم فقط عجله نکنیم چون درهرکاری اگر خواستید بهترین باشید باید آموزشها و به قولی فوت کوزه گری آن را یاد بگیریم و الان یاد گرفتم که لاغر شدن با ذهن آسانترین کار دنیاست و با اشتیاق و انگیزه این کاررا انجام میدهم 

      و چیزی که در این فایل برایم جالب بود که در هیچ روش لاغری در دنیا اصلا در مورد ذهن چاق که مهمترین قسمت برای چاق شدن است صحبت نمی شود چون افراد ی که برای افراد چاق نسخه می نویسندهمه متناسبند و اصلا از نجواهای ذهن چاق خبر ندارند که افراد چاق وقتی می گویند نمیدانم چطور من به آسانی چاق شدم ولی به سختی لاغر میشوم یعنی چه؟ و زبان چاقی دردنیا برای همه افراد چاق یکی است حتی اگر به زبان مادری خود صحبت کنند  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار امنه سالاری
      1402/09/17 20:44
      مدت عضویت: 150 روز
      امتیاز کاربر: 1680 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 350 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد گرامی و تمامی هم مسیرانم در سایت تناسب فکری…من سعی دارم که در این مسیر همراه استادم قدم به قدم حرکت کنم و قطعا رویای خودم که متناسب شدن هست رو به واقعیت تبدیل کنم ..من هم مثل همه شما عزیزان در گذشته با زجر وسختی لاغر میشدم و براحتی چاقتر از قبل وچون هیچ وقت نتیجه ای از اون همه تلاش نمیگرفتم ناراحت وعصبانی بودمودر نهایت با لطف خدای مهربونم به این مسیر هدایت شدم و در این مدت که با تمرین وگوش دادن فایل های استاد بزرگوار و خوندن دیدگاههای شما عزیزان در شرایط عالی از نظر روحی قرار دارم جسمم شاید تغییری نکرده ولی همینکه احساس خوبی دارم کافیه ومیخوام فقط گام به گام به همراه استادم قدم به سوی متناسب شدن بردارم…من چه طور باذهنم چاق شدم؟من اول متناسب بودم اول حرف‌هایی که شنیدم وباورشون کردم واون باورها تبدیل به رفتار و عملکردم در زندگیم شد که در نهایت چاقی نصیبم شد و حالا یاد گرفتم تا اون باورها ونگرشهای اشتباه رو کنار بزارم و دیگه هرگز به اشون اهمیت ندم وبا افکار جدید نگرش جدید قدم به مسیر صحیح لاغری بزارم…وهم اکنون به گفته های جالب شما که از درون صداهایی همیشه می‌شنوید پی بردم چونکه بارها با من صحبت می‌کنه ویاد گرفتم تا با تمرین وگوش کردن فایلهای ارزشمندتون این صداهارو کم کم تغییر بدم تا تصویر ذهنی من هم تغییر کنه واکنون تصویر ذهنی من چاق تر شدن نیست وبا آگاهی بیشتر آموختن از شما استاد بزرگوار به روش صحیح لاغری با ذهن برسم وخوشحالم که کلاً نگرشم رو نسبت به غذاها عوض کردم و هیچ ترسی از شون ندارم….من هم معتقدم که چاقها افراد با اراده ترین در جهان هستند و ما چاقها در این مسیر هر روز یک گام به سمت لاغری برمی‌داریم با گوش دادن به فایلهای ارزشمندتون وتمرینم وتکرار واستمرار به تحولات خوبی خواهیم رسید.‌‌من ذوق واشتیاق زیادی برای لاغر شدن دارم و میدانم لاغر شدن آسانترین کار در دنیا است ومنتظر نتیجه عالی هستم…برای یکایک شما عزیزان برآورده شدن رویایتان را خواستارم وسپاس بی پایان از شما استاد گرامی خدا همراه تون یاحق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منير
      1402/09/06 12:29
      مدت عضویت: 366 روز
      امتیاز کاربر: 2570 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 782 کلمه

      سلام به استاد عطار روشن عزیر ودوستان هم مسیر.
      درک من از چاقی باذهن
      من جز کسانی هستم که درکودکی ونوجوانی وکمی از جوانی کاملن لاغر و‌متناسب بودم از دیروز دارم فکر میکنم‌که واقعن چی شد که من اضافه وزن پیدا کردم وقتی فکر میکنم‌ اون‌موقع ها درخونواده ی من اصلن نظر خوبی نسبت به من نداشتن وهمش منو‌لاغر مردنی واینا صدا میکردن ولی در عوض خواهر کوچیکترم‌که تپل تر بود وخیلی دوس داشتن واونو‌ همیشه شیرین ترمیدونستن والان میفهممم که ناخاسته به من حس بی ارزش بودن ودوست نداشتنی بودن میدادن پس یکی از مخرب ترین فرمولهای دنیا یعنی حس ناکافی بودن‌ در من شکل میگرفت یا مثلن اون موقعها دیدگاهشون این بود که بعد ازدواج هر کی تپلو چاق بشه خوشبخته واینو نشانه ی این مدونستن که همسر وخانواده ی همسرش با اون‌‌ رفتار خوبی دارن ومیگفتن که همه بعد ازدواج چاق میشن مگر اینکه ازدواجشون خوب نباشه واینم یکی دیگه از فرمولای عجیب وغریب در ذهن که منتظر نشست تا به وقتش خودشو‌ نشون بده یا صدها حرف وحدیثو شنیدن ودیدن نمونه های منطبق با این حرفا و شنیدها .
      ولي من تا قبل از تجربه ي اولين نشانه هاي اضافه وزن هیچ ترس ونگرانی از غذاها نداشتم ویا اصلن از خوردن نمیترسیدم برا ی همین هم بعداز اینکه کنی چاق شده بودم‌وفهمیدم که اصلن ازش خوشم نمیاد با یکم رژیم‌ گرفتن وورزش واینا تونستم‌ به وزن ایده ال خودم‌ برسم ولللللی بازم حرفای بقیه و‌ حرفاو‌پیشنهادهایی که افراد چاق دورو برم برای لاغر شدن و لاغر موندن بهم دادن کار خودشو‌کرد وفرمل بسیار قوی ترس از خوردن ومواد غذایی چاق کننده در ذهنم حک‌شد این‌شروع ماجرای اضافه وزن واقعی من بود تقریبن تا سی سالگی با‌اینگه کنی اضافه داشتم ولی جز چاقها حساب نمیشدم ولی با گذشت زمان و اجرایی شدن این فرمولها یواش یواش وزن من بالاتر رفت ودر دوران کرونا که فرمولهای دیگه ای هم به وجود اومد مثلن فقط با خوردن غذاهای مقوی و‌ویتامین دار میشه جلوی این بیماری رو‌گرفت و‌منی که تقریبن تاسی وسی دو‌سالگی فوقش همش ۱۰ کیلو اینا اضافه داشتم به قول استا در عرض ده تا دوازده سال اضافه وزنم به ۳۵ کیلو رسید البته بارداری دوم هم‌ موثر بود چون من این باور قوی رو هم داشتم که باید در حاملگی حسابی بخوری وازادی هر رفتار غذایی رو‌داشته باشی .خب پس تا اینجاشد که من‌ چطور وباچه فرمولهای ذهنی الان در این شرایط هستم وچرا با وجودتلاش فراوان برای لاغری از طریق رژیمهای مختلف قرص و دارووهمه ی روشهایی که دیده بودم وشنیده بودم از اطرافیان واز جامعه ورسانه ها البته به جزجراحی که متاسفانه خیلی الان باب شده نتونستم به وزن تناسب دلخواهم برسم وهر وقتم تونستم با هزاران سختی کمی متناسب بشم‌ نمیدونم‌‌کی و‌چطوری همش دوباره برگشته اصلن قبلن فکر نمیکردم که مشکل از این روشهاست واونا اشتباهند همش فکر میکردم که من نتونستم خوب اجراشون کنم من ادم با اراده ای نیستم واز این خود تخریبهاکه همه ما که اضافه وزن داریم خوب میفهمیم که منظورم چیه.
      خب گذشت ومن همچنان پاسخی برای این مشکلم نداشتم ولللی خدای مهربان صدای منو شنید ومن وارد سرزمین لاغرها شدم .واینجا به تمام پاسخها رسیدم فهمیدم که در تموم مدتی که در حال جنگ ودعوا با چاقی بودم فقط داشتم‌اونو قوی تر میکردم‌ وتصویر ذهنی چاقی رو پررنگتر فهمیدم که فرمانده کل جسم من مغز من است که اونم تمام اطلاعات و دستور عملهاشواز ذهن من میگیره وتموم اون اطلاعات خودم بهش دادم چون نه مغز ونه ذهن من هیچ دسترسی به دنیای بیرون ندارن واین من‌هستم که با شنیده ها ودیده های ورودیهای منطبق با شرایط امروزم به اون‌دادم‌ومغز من‌فقط داره‌دستورهایی صادر میکنه که خودم فرمولشو بهش دادم پس هیچ رژیم غذایی ورزش قرص دمنوش وغیره‌نمی تونه فرمولهای موجود در‌ذهنمو عوض کنه ودر تصویر ذهنی منو‌‌عوض منه چون‌ مغز من کاری به بیرون وفعالیتهای من نداره اون فقط از تصویهاو‌فرمولهای موجود در ذهنم‌ استفاده میکنه.
      خدای من چقد کارت درسته بله این معنی ازاد بودن انسان در تعین سرنوشتشو میرسونه اینکه با ورودیهاونگرشهایی که در مورد خودت داری زندگیتو خلق کنی وتناسب وزیبایی اندام یکی از همین قدرتهای بی نظیر هستش که خدای مهربانم به همه ی انسانها داده تا باهاش بسازن اندام‌زیبا وقشنگشونو واین معنی عدل خداوند هست.
      هیچ اصافه وزنی نمیتونه در برابر قدرت ذهن من دوام بیاره ذهن قدرتمند من قادر به از بین بردن هرگونه اضافه وزنی هست.
      خدايا شكرت كه در اين مسير زيبا هستم چقد خوشحالم که دارم یواش یواش درک‌میکنم چاقی باذهن ولاغری با ذهن یعنی چی.
      لاغری با ذهن خیللللی اسونه‌ومن با استمرار وعشق وعلاقعه تمرین وتکرار به زودی به اندام‌ دلخواهم میرسم.
      خدای عزیزم کمکم‌کن تا از این دریای بیکران اگاهی بهترین وبیشترین بهره روببرم وراهشو بهم نشون بده تا همه ی این فایلهای ارزشمندروتهیه کنم.
      من عاشق لاغری وتناسب اندام‌هستم خدایا شکرت.واز شما استاد عزیز بابت‌این‌اگاهیهای بی نظیر ممنونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صالحه
        1402/09/12 12:34
        مدت عضویت: 428 روز
        امتیاز کاربر: 46635 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 153 کلمه

        سلام منیر خانم 

        ازاین اگاهیکه دراین مسیربه دست آورده ادامه بدبد به امیدخداواوننتبجه که دوست دارید روبه دست بیاریدولی تا اون زمان این بخش  احساس باید توحالت خوبش باشه که ما داریم‌. این تونگاه من مهم ترین بخش این مسیرهست من همه سعی زمان رو گذاشتم  تو بخش یادگیری بعد تو بخش چالش من این‌ نخوردم‌ شرکت کردم  اون مکان‌آموخته های پا با رفتاروعمل کردمون به پیش میره تا زمانی که من این بخش‌های روانجام ندادم  وکمی لاغر  شدم بعد دوبخش دیگه بودم تو ایام‌  عید دوراه تهیه کردم پس بودن تو همین مکان هم خیلی از دوستان حتی نتیجه بسیار زیادی گرفتم من‌دددوستی داشتم که به تناسب کامل توهمین بخش رایگان دست پیدا کرد  چون افکار و عمل وتحلیل خوبی روبه خودش هدیه داده بود  گرفت مهم اون کاری  هست که هر فرد توذهنش می‌توان انجام بده  ویادگرفته خودش به رفتار وعمل خوب تبدیل کنه 

        خدا پشت وپنا هتون یا حق حق نگه  دارتون 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/29 18:35
      مدت عضویت: 296 روز
      امتیاز کاربر: 696 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 577 کلمه

      به نام خداوند علیمم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات رهایی از چاقی

      • چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟
      • اول باید ببینیم منظورمان از قدرت ذهن چیست ؟
      • قدرت ذهن ، قدرتی معنوی است که برای کنترل تمام حرکات، اعمال، افکار، احساسات و اموری است که ما در طول روز انجام می‌دهیم و با آن‌ها سر و کار داریم از آن استفاده می‌کنیم.
      • مغز ما به عنوان فرمانده بدن از اطلاعات ذخیره شده در ذهن برای بیان فرامین اش استفاده می‌کند و اینجا نقش قدرت ذهن مشخص می‌شود. هر چه در ذهنمان ثبت کرده باشیم زندگی ما را می‌سازد.
      • مثلا
      • حالا در مسیر چاق شدن ما با قدرت ذهن یا همان محتویات ذهن ،ما در طی سالها آمده ایم اطلاعات و داده هایی را  ،از طریق حواس پنجگانه جسمی خودمان در ذهنمان ذخیره کردیم .و آنقدر این افکار و اطلاعات را تکرار کردیم تا آنها باورهای قدرتمند چاقی شدند و باز هم آنقدر از این باورهای قدرتمند چاقی بارها استفاده کردیم تا تبدیل به رفتارهای چاق کننده شدند و هر چقدر ما رفتارهای چاق کننده را بیشتر تکرار کردیم چاقتر شدیم .
      • شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن را بنویسید؟
      • از کوزه همان برون تراود که در اوست
      • تفاوتی ندارد دنبال چه خواسته ای باشیم ؛آیا خواسته ما ثروت است یا فقر
      • چاقی است یا لاغری
      • سلامتی است یا بیماری و ……
      • ما به دنبال هر خواسته ای باشیم فقط کافیست اطلاعاتی درباره آن موضوع وارد ذهنمان کنیم و آنقدر این اطلاعات را تکرار کنیم تا باورهای جدیدی در ما شکل بگیرد و این باورها را مجددا باید آنقدر تکرار کنیم تا تبدیل به عمل ما شود و عملکرد ما هم زندگی ما را خلق می‌کند.
      • ما سالها برای چاقی ذهن خودمان را پرورش داده ایم .حالا باید در مسیر برگشت چاقی قرار بگیریم و برای لاغری ذهنمان را پرورش دهیم .این دو کاملا شبیه هم هستند منتها کاملا برعکس و در خلاف جهت هم در حرکت هستند .این راز موفقیت این مسیر است.
      • در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا تغییر ذهن؟ این کار به چه صورت انجام می شود؟
      • در روش لاغری ذهنی تمرکز ما بر روی تغییر ذهن است ؛
      • ما با وارد کردن اطلاعات صحیح و تکرار این اطلاعات قصد داریم باورهای لاغر کننده را فعال کنیم و با تکرار این باورهای لاغری ما رفتارهای لاغر کننده و عملکرد متناسب کننده از خودمان نشان دهیم و جسم ما هم بصورت خودکار در طی زمان لاغر می‌شود.
      • به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید؟
      • زبان چاقی همان اطلاعات و باورها و فرمول‌های چاق کننده ای هستند که ما در طی سالها آنها را ذخیره و بارها و بارها تکرار کرده ایم و آنها را به تجربیات و تمایلات و عاداتمان تبدیل کرده ایم و هر روز یک قدم خودمان را چاقتر کرده ایم .
      • زبان لاغری هم مثل زبان چاقی آموختنی است ما برای یادگیری زبان لاغری هم باید مثل یادگیری و اجرای زبان چاقی عمل کنیم یعنی دادن اطلاعات صحیح لاغری به ذهن و تکرار آنها تا با این تکرارها تمایلات و عادات ما تغییر کنند و عملکرد رفتاری ما تغییر کند و ما دیگر افعال چاق کننده از خودمان بروز ندهیم .به همین راحتی و آسانی .
      • خدای بزرگم از تو سپاسگزارم که به من ذهنی سالم دادی و آرامشی که بتوانم تغییر کنم و ذهنم و محتویاتش را تغییر دهم .
      • خدای خوبم از تو سپاسگزارم که به من قدرت و جسارت تغییر کردن را دادی
      • خدای عزیزم یاری ام کن تا در این مسیر درست عمل کنم .
      • استاد بزرگوار سپاسگزارم برای آگاهی این فایل
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم غلامی
      1402/07/28 13:36
      مدت عضویت: 1685 روز
      امتیاز کاربر: 899 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 813 کلمه

      به نام خداوند مهربان و هدایتگر 

      با عرض سلام خدمت استاد گرامی و دوستان 

      در مورد این فایل که چگونه با ذهنمون چاق شدیم ؟

      راستش من در خانواده ای بزرگ شدم که اکثریت چاق و تپل بودند و من تا دبیرستان لاغر بودم و پدر و مادرم هم اضافه وزن داشتند و بیشتر بستگان ما از  کمی تپلی بودن خودشون میومد و می گفتند که صورت تپل تر زیبا تر است خوب من لاغر بودم و دوست داشتم کمی توپر تر بشم چون من و برادرام مسخره می کردند که لاغر مردنی هستی و من همیشه دوست داشتم کمی توپر تر بشم تا صورتم پرتر بشه و زیباتر بشم و من گول حرفهاشون رو خوردم و فکر کردم تپل تر بشم زیباتر می شوم و با شنیدن های حرف دیگران و رفتار اشتباهشان من هم یاد گرفتم و یک باور غلط که شنیده بودم باشگاه بروم و بخورم چاق می شم چون خانواده ما استعداد چاقی داره این کار رو کردم و شروع کردم دستی به خوردن بیشتر و کم کم اضافه وزن پیدا کردم نه اون قدر و فکر کردم که به هدفم رسیدم و خوشحال بودم که مثلا زیباتر شدم دیگه واقعا هر لحظه می خوردم و ذهن من که شادی من رو دیده بود و گفته های دیگران که در نا خودآگاه من از کودکی ثبت شده بود داشت کار خودشو می کرد و این تصاویر به من دستور می داد که بیشتر بخورم و تا قبل از ازدواج هم اون قدر چاق تر نشده بودم و و وقتی که ازدواج کردم چون از اطرافیان شنیده بودم که آدم ازدواج بکنه چاقتر می شه و تصوراتش همه در ذهنم بود من چاقتر شدم و بی دلیل می خوردم بستنی می خوردم همش خواب بودم و فکر می کردم طبیعه چون ازدواج کردم، خدای من چه باورهای اشتباه رو ما از اطرافیان قبول کردیم و بعد از اون هم بارداری که تو الان باید اندازه ۲ نفر بخوری دونفر هستی و بدون اینکه گرسنه باشم اضافه می خوردم دریغ از این بودم که بچه داره وزن نمی گیره خودم داشتم هی اضافه وزنم را بیشتر می کردم و بعد از اون هم شیر دهی که بخور شیر داشته باشی که اصلا هم تاثیر نداشت بالاخره این روند من رو به وزن ۹۸ کشوند و خلاصه کمردرد و گرفتی عضلات و کاهش اعتماد به نفس و نمی تونستم در جمع باشم و خلاصه لباسهای زیبا نمی تونستم بپوشم و هزاران بلاهایی که چاقی در ذهن و جسم من گذاشت ،و حالا مگه می تونستم کنترلش کنم این قدر خورده بودم و تصوراتش را ایجاد کرده بودم و متنفر بودم از چاقی و  چاقی خودم که نه تنها از بین نمی رفت بیشتر هم می شد  و من حالا نه تنها زیباتر نشده بودم بلکه زشتر و داغونتر شده بودم که  تا اینکه بچه ام ۲ سالش شد و من تصمیم گرفتم باشگاه بروم و رژیم بگیرم و چون فقط جسم را تحت فشار قرار می دادم ذهنم که چاق بود همش من را سوق می داد به خوردن یا سوق میداد به عذاب وجدان و حال روحی من بدتر ن۶ی شد و من به جایی که حالم خوب بشه که لاغر بشم حتی از لاغر شدن هم به خاطر سختهای راه و حال بد روحی که در نتیجه این صداهایی که توی ذهنم بود تازه ترسم بیشتر شده بود و در نتیجه نتونستم دوام بیارم و من همه رو ول کردم و دوباره به وزن ۹۸ رسیدم در عرض چند ماه ،این روند چاقی من از طریق ذهن بود و حالا روند لاغری ما هم باید از ذهن شروع بشه چون تا تصورهای ذهنی و فرمولهای ذهنی تغییر نکنه و شادی لاغری براش ایجاد نشه رژیم و ورزش هیج فایده ای نداره که هیچ خیلی هم مضره مگه رژیم  نگرفتیم و ورزش نکردیم  پس چرا نتونستم ادامه بدیم چون اون فرمولها سر جاش بود و فرمانهای عملی و دورنی را می داد و کار خودش را می کرد و از این ور ما فقط خودمون را از نظر جسمی و روحی در سختی گذاشته بودیم و آخر هم کم می آوردیم ،چون ذهن ما خیلی قویتر هست و حالا راه کارش چیه ما همون طور که از طریق شنیده ها و دیدن نمونه ها برای خودمون باور پذیر کردیم که چاق شدن طبیعی هست و باعث شد روند چاقی را طی کنیم حالا هم باید از طریق بودن در این مسیر  و گوش دادن به فایلها و تمرین و تکرار کردن ذهن خودمون رو فرمولهاشو کم کنیم و تغییر بدهیم و حالا بدون هیچ سختی و فشاری لاغربشیم و باعث بشه اینبار دستورهای عملی و درونی را تغییر بده و ما خود به خود بعد از سیر شدن دیگه نخوریم و ولعی برای خوردن نداشته باشیم و به تناسب اندام ندلخواهمون برسیم به همین راحتی فقط نباید عجله داشته باشیم تا این فرمولها تغییر کنن و در جسمم خودشون رو نشون بدهند. و به امید خدا آن شاءالله که همگی متناسب می شویم 🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1402/07/25 07:46
      مدت عضویت: 365 روز
      امتیاز کاربر: 1565 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 576 کلمه

      سلام به استاد مهربانم

      بله من فقط باقدرت ذهنم چاق میشم همش با خودم فکر میکنم اینو نخورم چاق میشم اینو بخورم خوشمزه اس اینو بخورم سیر میشم کالری هم کم داره همش یا درباره مقدارخوردنم فکر میکنم یا در مورد مقدار کالری که بازم خوردم فکر میکنم و به مغزم فرمان چاقی رو میدم

      شباهت لاغری و چاقی با ذهن هیچ فرقی با هم ندارن فقط در لاغری به لاغری توجه  می کنم در چاقی به چاقی توجه میکنم در هر دو مورد توجه من هست که راه و بهم نشون میده

      در لاغری با ذهن تمرکز بر ذهن هست  به این صورت که من فایلهای شما رو گوش میدم نظرات بچه ها رو می خونم در فایلهای شما خیلی چیزها آموزش میدین و مثلا توی یکی از فایلها تون گفتین ما طبیعت مون تناسب اندام و من با تمرکز بر چاقی مانع تناسب اندامم میشم و این آموزش مغز منه که شما اونو آموزش میدین و یا بچه چطور لاغر شدنشون و میگن که فقط با ذهن انجامش دادن و یا توی نظرات خیلی چیزها برام روشن میشه 

      به نظر من زبان چاقی رو من از بچگی آموزش دیدم و زبان لاغری رو باید با تمرکز بر لاغری ادامه بدم تا کاملا مسلط بشم بهش و این زمان می بره زبان لاغری آسونتر ین کار دنیاست لاغرشدن و لاغر موندن آسان‌ترین کار دنیاست

      در فایل برام این جالب بو که من با آموزش صدای ذهن مو تغییر میدم صدایی که همش بهم میگه بخور گشنه ته بخور تا سیر بشی بخور خوشمزه س بخور و بخور و بخور و الان واقعا چند روزیه صدای ذهنم کمی تغییر کرده مثلا به خوردن فکر نمی کنم و یا اگه فکر میکنم گذراست و همونجا سریع تمام میشه

      تمرینم اینه که برای گوشیم آلارم بزارم و هر روز روزی چند بار بنویسم وقتی لاغر بشم چه اتفاقهای خوش ایندی در انتظارم مثلا دیروز نوشتم رفتم توی اتاق پرو مانتو فروشی و دخترام می‌گن  مامان واقعا خوش تیپ شدی دختر کوچیکم میگه مامان از وقتی لاغر شدی  سنت خیلی کم شده

         آخه این اتفاق موقع پرو لباس جشن ازدواج دختر کوچیکم افتاده بود توی جشن هم دوستای دخترم بهش گفته بودن اصلا به مامانت نمی خوره مامانت باشه می خوره بهش که خواهر بزرگت باشه و میگه الانم فکر میکنن لاغری و همش میگن چه مامان ماهی داری تو و می خنده میگه نمی دونن چقدر الان چاقی آخه این دختر مو من بهش هیچ وقت اسرار نمی کردم بخور و میگفتم بخوره که چی چاق بشه که باز رژیم بگیره و یادم بشقابش تا بزرگ شد پیش دستی بود والانم اصلا علاقه ای به خوردن نداره همش میگه من سیرم

       ولی دختر اولم طفلی بچم ساندویچ برای مدرسه ش درست می کردم  قایم می‌کرد توی جاکفشی یا توی کمد گاز من ناراحت میشدم میگفتم باید ساندویچ تو بخوری اونم کم کم عادت کرد و می خورد اونم مثل من چاق شد   ولی خوشبختانه شوهرش لاغره  و باهاش همش در فکر خوش تیپی هستن برای همین اونم خوش اندام  البته فایل های شما رو هم براش ریختم گوش میده  میگه مامان خیلی خوبه این فایل ها   و همیشه خیلی راحت غذاشو به اندازه ی نیازش می خوره و می ره کنار از بچگی هممون بهش میگیم خیلی با اراده س و واقعا در همه ی جنبه های زندگیش همین طور هست و موفق خدا رو شکر

      و خلاصه تمرینمو امروزم آلارم گوشی میزارم و اتفاقهای که خوش اندام که بشم و می نویسم با احساس خیلی خیلی خوب ممنونم استاد مهربانم متشکرم متشکرم متشکرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1402/07/25 06:32
      مدت عضویت: 365 روز
      امتیاز کاربر: 1565 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 264 کلمه

      سلام به استاد مهربانم

      من در سه سال پیش دوبار کامل لاغر شدم و واقعا خودم لذت می‌بردم ولی با نرم افزار کرفس وشمارش کالری و مخصوصا ورزش خیلی زیاد هر روز صبح ولی هر دوبار وقتی ورزشی رها میکردم به علت سردی هوا که نمی تونستم برم پارک و بعد از اون همش انتظار چاقی داشتم همش می ترسیدم چاق بشم و باز دوباره با چه سرعتی من دوباره چاق می شدم باچه سرعتی با خودم می گم آخه با این سرعت چطور ممکنه من در عرض سه ما تقریبا ۱۲ کیلو وزنم زیاد میشد یا دفعه اول ۱۰ کیلو برگشت کمتر از سه ماه و هر روز می خوردم و با خودم همش می گفتم وای چی همه کالری در بدنم رفت ورزش هم که نمی کنم حتما باز دوباره چاق میشم واقعا انتظار چاقی رو من با تمام وجودم احساس کردم و رنج بردم دیگه نمی خوام این اتفاق بیوفته می خوام آموزش ببینم و تمرینها مو انجام بدم تا بلاخره به تناسب اندام برسم و دیگه برگشت نداشته باشه البته باید این سایت و همیشه دنبال کنم و مدام آموزش مغزم ادامه داشته باشه آخه من سالها آموزش چاقی دیدم چطور میشه با یک بار یا دوبار آموزش بتونم لاغری و برای همیشه باشم پس آموزش من باید مدام ادامه پیدا کنه و مغزم با شنیدن و دیدن و تکرار و توجه  به لاغری آموزش بدم باید تصویر ذهنی قوی تناسب اندام  برای خودم بسازم وتلاش ذهنی مو ادامه بدم با تشکر از خدای مهربونم که سایت شما رو بهم معرفی کرد و تشکر از شما استاد مهربان متشکرم متشکرم متشکرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1402/07/13 16:56
      مدت عضویت: 298 روز
      امتیاز کاربر: 3925 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 535 کلمه

      به نام خدا سلام به استادعزیزم قبل اینکه با این مسیر آشنا شم همش میگفتم چرا چاق شدن آنقدر راحته کلی برای لاعر شدن باید آنقدر عذاب کشید چرا بیمار شدن آنقدر راحته و برای اینکه سلامت تر بشیم بائو کلی درد آمپول و تلخی دارو رو بکشیم چرا اینا آنقدر طبیعی رخ میده و لاعری و سلامتی آنقدر سخت تصورم این بود خدا ما رو آورده این دنیا تا عداب بکشیم و هرچقدر بیشتر عذاب بکشیم اون دنیا بهشت برین قسمتمون میشه تا اینکه با این مسیر آشنا شدم و امروز جواب این سوالات رو گرفتم من با کمک ذهنم  چاق شدم اونم خیلی راحت بدون سختی و حالا میتونم با کم همین ذهن لاغر بشم چطور با ذهن خود چاق شدیم ؟پا طبق دیده ها و شنیده ها ورودی هائیکه دریافت کردیم انتطار چاقیو تصویر چاقی در ما شکل گرفت و وقتی اینا هی تکرار شد ذهن شروع کردن به فرمان دادن به جسم ما داشتم فکر‌میکردم مگه ما برای پرخورسیا ریزه خواری آموزشی دیدیم؟برای اینکه تند غذا رو بخوریم مگه کسی چاقو گذاشت زیر گلومون که تند بخور ؟نه ما ورودی دادیم به ذهن انتطار شکل گرفت این ورودی ها آنقدر تکرار شد تا دیگه ذهن به عنوان یه برنامه پذیرفت و گفت تو دیگه کاریت نباشه من بقیه کارها رو انجام میدم و فرمان های مختلف به جسمم  ما صادر کرد تا باورهامون رو بیشتر بهمون ثابت کنه حالا اگه ورودی متناسب شدن رو آگاهانه به ذهنمون بدیم و هی تکرار کنیم این کاررو انتطار لاعری در ما شکل میگیره و تبدیل به یه فرمول ذهنی میشه و دیگه ذهن کارش رو شروع میکنه حالا اینجا یه سوالی برام پیش اومد اونم اینکه چرا باید برای لاعری آموزش ببینیم و دوره ببینیم ولی برای چاقی این کارها رو نکردیموقتی استاد مثال زبان انگلیسی رو زدن این سوالم هم پاسخ داده شدمن الان در ایران هستیم و برای اینکه از کودکی زبان فارسیرو یاد بگیریم کلاس خاصی نرفتیم و زبان رو با تکرار پدر و مادر یاد گرفتیم ولی اگه بخواهیم انگلیسی یاد بگیریم باید بریم آموزش ببینیم و تمرین و تکرار کنیم حالا ما زبان چاقیرو تو خانواده ای که کلی باور چاقی داشتن خیلی راحت یاد گرفتیم حالا زبان لاعری هم هست و ما خیلی راحت با آموزش و تکرار و تمرین میتونیم یاد بگیریم درروش لاعری بر دهن تمرکز بر جسم یا ذهن ؟مطمئنا بر ذهن ذهن فرمانده جسم ماست ما تو این روش می‌آییم ذهن رو تربیت میکنیم اون خودش جسم رو مدیریت میکنه و چی از این راحت تر واقعا لاعریبا ذهن آسون ترین روش هست همونطور که دهن رو برای چاقی تربیت کردیم حالا با آموزش صحیح برای لاعری تربیت میکنیم و نیاز نیست به جسم بدبخت فشار بیاریم مثل این میمونه که بریم به مستخدم مدرسه بگیم باید مشکلات مدرسه رو حل کنی حالیم نیست تو توی این مدرسه هستی درصورتی که باید سریع مدیر بریم ما هم به جسم فشار آوردیم در صورتی که فرمان از جای دیگه صادر میشد و ما باید بریم سراغ ریشه تو این فایل اونجا که استاد گفتن لاعری با دهن صداهایی همش ما رو میرسونه و نگران میکنه رو عداب وجدان بهمون میده رو کم کم تر میکنه و تعییر میده به صدای امید بخش و آرامش بخش اگر ما درک کنیم چطوری با دهن چاق شدیم خیلی راحت میتونم درک‌کنم چطوریبا ذهن لاعر بشیم خدایا شکرت بابت دیدن این فایل و دریافت این آگاهی ها

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/07/09 21:27
      مدت عضویت: 529 روز
      امتیاز کاربر: 290 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 744 کلمه

      🙋‍♀️به نام خالق یکتا خدارو بی نهایت سپاس گذارم که امروز هم توان باز کردن چشم هایم و تپیدن قلبم رو به من عطا کرد تا دوباره در اين مسير لذت بخش و نتیجه بخش حرکت کنم گام دوم 👣 چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟ ما همه چیز رو با کمک قدرت ذهن خود یاد گرفتیم آشپزی🍜 ورزش های مختلف 🥋🤸‍♂🤸 نوشتن✒️ خواندن و مهم تر از همه چاقی ما چاقی رو یاد گرفتیم ما چاقی رو یاد گرفتیم و هر لحظه داریم از اين یاد گرفته استفاده می کنیم بدون اینکه خودمون متوجه اون باشیم چند روز پیش مامانای دو تا از بچه های کلاس ما یعنی باشگاه‌ ما موقع رفتن به بچه هاشون که خوراکی میخواستن گفتن که نمیشه میخواید از اين چاق تر بشین و یکی از بچه ها گفت نه ما نمیخوایم میریم خونه و غذای سالم میخوریم بچه ها شون خیلی چاقن تو سن کم و بچه یاد گرفته بود که خوراکی ها عامل چاقی هستن اونا چاقی رو یاد گرفتن وقتي مادر من با حرف هایی مثل کم تحرکی و ژنتیک باعث چاقی هست میخواست به من بفهمونه چاقی منطبیعی هست درواقع الفبای چاقی رو به من آموزش‌ می داد من از ابتدا که چاق نبودم من اولش اصلا پور خوری بلد نبودم مادرم به من یاد داد همش به من می‌گفت اگه غذا نخوری مریض میشی غذاتو تموم نکنی اسراف میشه و خدا قهرش میاد یادمه کلاس سوم بودم و قرار بود از طرف مدرسه مون کلاس سومی ها رو ببرن استخر من اون موقع لاغر لاغر بودم ریزه میزه تر از همه بچه های کلاس و حتی مدرسه خلاصه به مامانا گفتن ببرین بیمارستان آزمایش خون بگیرین با کلی خوشحالی از وسایل و لباسی لباسی که مامانم خریده بود لذت می‌بردم وقتي رفتم استخر مایو سایز سن من توی تنم زار میزد و بندش از روی شونم همش میوفتاد یکی از بچه ها به مامانم گفته بود اینو و بهش گفته بود دخترت خیلی لاغره بهش چرا غذا نمیخوره همین بهونه دست مامانم داد و اين موضوع رو مورد استفاده قرار می‌داد تا غذا به خورد من بده اینا نشون میده که من چاقی رو یاد گرفتم و همه یاد گرفته ها در ذهن ذخیره شده چاقی مثل زبان فارسی میمونه که متن بهش تسلط کامل دارم اصلا نیاز به اين ندارم که دو ساعت‌ دنبال کلمه مورد نظرم بگردم سریع کلمات ردیف میشن و صحبت میکنم یا مینویسم ولی در مورد زبان انگلیسی اینجوری نیست کلی باید تو ذهنم دنبال کلمه مورد نظر بگردم ولی اگر تمرین کنم و بهش مسلط بشم راحت حرف میزنم زبان لاغری در حال حاضر مثل زبان انگلیسی هست همه ما چاق ها زبان مشترک و بین المللی داریم زبان چاقی ما از زبان چاقی استفاده کردیم و چاق شدیم حالا اگه از زبان لاغری استفاده کنیم لاغر میشیم به همین سادگی 😉 فقط باید تمرین کنیم تا یادش بگیریم ما از نوزادی با زبان فارسی تمرین کردیم و بعد شش سال عین بلبل حرف زدیم در مورد چاقی و لاغری هم همینجوری من از نوزادی زبان لاغری رو بلد بودم و تقویت شد حالا به خاطر آموزش‌ زبان چاقی توسط والدین به من زبان لاغری کمرنگ شد در ذهن من و زبان چاقی جاشو گرفت هیچ اتفاق عجیبی نیافتاده در لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا ذهن؟ در مسیر لاغری با ذهن باید تمرکز بر تغییر ذهن باشه ذهنیت که تغییر کنه افکار و رفتار تغییر میکنه رفتار تغییر کنه بعد يک مدت استمرار جسم ما چه بخوایم چه نخوایم تغییر میکنه من قبل چاق شدن حرفایی شنیدم حرفایی مثل چاقی از ژنتیک هست و ارثیه چاقی از مواد غذایی هست مواد غذایی هورمونی هستن کود شیمیایی زدم باعث چاقی میشه و… چاقی و کم تحرکی با هم ارتباط دارن و تحرک نداشتن باعث چاقی میشه بارداری باعث چاقی میشه فلان مواد غذایی باعث چاقی میشه آدما بعد ازدواج چاق میشن متابولیسم بدن بعضی آدما پایینه باعث چاقی شون میشه تیروئید پایین باعث چاقی میشه تیروئید بالا باعث چاقی یجا میگن تیروئید پایین باشه چاق میشه بالا باشه لاغر یجا میگم بالا باشه چاق میشه پایین باشه لاغر یعنی خودشون هم نمیدونن چه میگن فقط فقط دنباله بهونه هستن که چاقی رو طبیعی جلوه بدن که مثلا خیال خودشونو راحت کنن و بهونه ای داشته باشن براي اينکه تلاش نکن براي لاغر شدنولی من هیچ بهونه ای ندارم چون خییلی وقته همه اين دلایل رو رد کردم کاملا منطقی رد کردم و باور کردم که اين دلایل بهونه ای بیش نیستن خدایا شکرت ☺️❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/02 11:11
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26841 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 967 کلمه

      سلام و درود به تمام همراهانم در سایت تناسب فکری 

      من سعی دارم که  همیشه در این مسیر همراه استاد قدم به قدم حرکت کنم و قطعا  رویای خودم رو که لاغری  هست به واقعیت تبدیل میکنم .

      من هم در گذشته  جز افرادی بودم که با زجر و سختی لاغر میشدم اما به راحتی چاق میشدم و چون هیچ وقت نتیجه ی اون همه تلاش برای لاغری در من ماندگار نبود من سریع چاق میشدم  و از این بسیار ناراحت بودم  و در نهایت به لطف خدا با این راه آشنا شدم و الان سالها هست که  تونستم در شرایط عالی از نظر روحی و جسمی باشم که واقعا لذت میبرم .

      من هم اعتقاد دارم به این سایت هددایت شدم و توسط خدا انتخاب شدم و میخوام به این انتخاب اعتماد کنم و به خودم بگم  قطعا من توانایی لاعر شدن رو دارم و چون من بارها از خدا کمک خواستم خدا من رو به این راه هدایت کرد .

      من چطور با ذهن ام چاق شدم م ؟؟؟ من قبل از اینکه جسمم چاق بشه اول حرفهایی شنیدم و نمونه دیدیمو بعد جسمم در زمان خودش  چاق شد  مثلادر زمان بچگی  بارها به ما گفتن غدا بخورین که بدنتون قوی بشه یا  بزرگ بشین و یا مریض نشین و یا باهوش بشین و… یعنی بارها به ما گفتن پرخوری کردن و بیشتر خوردن یه کار عالی هست و برای اون کار ما رو تشویق کردن من خودم در بچگی مادرم همچین رفتاری با بچه هاش  نداشت و من  هم چاق نبودم  و در نوجوانی و جوانی هم چاق نبودم البته شنیدم در دوران نوزادی چاق بودم اما به هر حال من از وقتی خودم رو یادم هست و در عکسها دیدم لاعر هستم اما من بعد از ازدواجم چاق شدم و دقیقا یادم میاد قبل از اینکه جسم من چاق بشه من در ذهنم انتظار چاق شدن رو  در این دوران از خودم داشتم .

      من بارها شده سیر بودم نخواستم  چیزی بخورم اما در مواجه با یک موقعیت جدید بازم خوردم در حالی که تا چند دقیقه پیش نمیخواستم بخورم اینها فرمان های مغزی هست که نمیشه با اونها جنگید بلکه باید با آموزشهای این سایت ما این فرمولهای چاقی رو کمرنگ کنیم .

      من خودم کسی هستم که در گذشته  بارها و بارها رژیم گرفتم و لاغر شدم اما یه جایی خسته میشدم و اون رو رها میکردم و دوباره چاق میشدم چرا ؟؟ چون محتوای ذهنی من هنوز چاق بود و میخواست من رو چاق کنه  .من خیلی وقتها تصمیم میگرفتم که خیلی چیزها نخورم اما به محض دیدن اونها شروع به خوردن میکردم .

      من یادم میاد در گذشته از رفتن داخل جمع دوستام خجالت مبکشیدم و از پوشیدن هر لباسی خجالت میکشیدم از بودن با افراد چاق بیشتر خوشحال میشدم  چونکه در کنار اونها حس لاغری داشتم و حالم  بهتر بود.

      .من در گذشته هر چقدر رژیم می گرفتم  و  لاعر می شدم اما از دور انداختن لباسهام وحشت داشتم و میگفتم ممکنه دوباره وزنم برگرده چون تصویر ذهنی ما لاغر نشده بود و ما تحت فشار جسمی لاغر شده بودیم و  ذهن ما هنوز چاق بود  و چقدر راحت دوباره ما چاق میشیدیم 

      من هر چقدر پرس و جو کنم که چی کار کنم که چاق نشم و چی کار کنم که چاق بشم هر دو مورد  در ذهن ما یکی هست و آدم چاق میشه چون در هر دو مورد تمرکز شما روی چاقی هست من هر بار که در گذشته  رژیم میگرفتم و ورزش میکردم که لاغر بشم اون اوایل که ذوق و شوق داشتم خوب لاعر میشدم اما وقتی،به وزن دلخواهم میرسیدیم دیگه از رژیم و ورزش بدم میمود و به سختی اونها رو انجام میدادم و من هم خیلی راحت چاق میشدم .

      لاغری با ذهن نقطه ی مقابل چاقی با ذهن هست از همین الان که فایل گوش دادم دیگه محتوای ذهنی من تغییر کرده و دیگه وقتی ذهنم بخواد حرف بزنه که تو لاغر نمیشی و یا چرا خوردی و….بگو این حرفهای منفی باف ذهن من هست که من اونها رو میشناسم و میدونم اینها مانع لاغری من هستن  پس باید این صداها رو کم کم تغییر بدیم و تصویر ذهنی من تعییر کنه و انتظار من از خودم تغییر میکنه همین الان که فایل گوش دادم انتظار من از خودم چاقتر شدن نیست .با تکرار و تمرین همین اگاهی ها من  دارم اگاهی های صحیح به خودم میدم  .

      همین جا میخوام بگم چاق ها با اراده ترین افراد روی زمین هستند خود من بارها وزنهای زیادی در زمانهای مختلفی کم کردم اما دوباره به خاطر راه نادرست رفتن تمام اون وزنها برگشتن  من یک بار ۳۵ کیلو  کم کردم یک بار دیگه  در حد ۲۵ کیلو کم کردم و بارهای  دیگه در حد ۱۸ کیلو و بیست کیلو  و ووووو اما چون راه درست رو نمیدونستم دوباره برمیگشتن و من  الان خیلی بهتر درک میکنم چرا چاق شدم .

      همیشه در گذشته من از خوردن میترسیدم و عذاب وجدان داشتم و اما با این دوره ها دیگه از خوردن نه تنها نمیترسم بلکه لذت میبرم و با عشق هر لقمه رو داخل دهنم میزارم اما هر کسی این راه رو درک نمیکنه و به هر کس از این راه بگم به من میخنده اما خودم میدونم من با ذهنم چاق شدم پس با ذهنم هم لاعر دمیشدم .

      من خودم بارها گول خوردم و از،راه رژیم و ورزش وزنهای زیادی کم کردم که چون مقطعی بودن اون موقع فکر میکردم اراده ندارم اما  حالا  به خودم میگم  نه من بسیار فرد توانایی بودم که اون  همه سایز و وزن کم کردم فقط راهم اشتباه بوده که نتیجه برام ماندگار نبود .

      زبان چاقی در همه ی افراد به یک شکل رفتار میکنه و اونها رو میترسونه مهم نیست کجای این کره خاکی هستین  همه ی ما گذشته ای شبیه هم داریم و حرفهای ما چاق ها مشترک هست پس باید این راه رو باور کنیم و لاعری رو آموزش  ببینیم  تا لاغر بشیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/06/31 15:20
      مدت عضویت: 1093 روز
      امتیاز کاربر: 5335 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,460 کلمه

      بنام خداوندمهربان و پروردگارعالمیان 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      مسیر لاغری من 

      گام دوم:رهایی از چاقی 

      ما برای اینکه از چاقی رهایی پیدا کنیم باید هنر لاغر شدن را آموزش ببینیم همان گونه که قبلا هنر چاقی را آموزش دیده بودیم 

      تمام کسانی که چاق هستند سعی وتلاش برای لاغرشدن انجام می دهند و از روش‌های مختلفی در حال لاغر کردن خودشان هستند اما تنها روشی که می تواند ما را به لاغری برساند و ماندگار باشد استفاده کردن از همون روشی است که ما با آن چاق شدیم و اون روش قدرت ذهن‌مان است 

      داستان چاقی من 

      از همون بدو تولدم چاقی هم با من و همراه من پا به این دنیا گذاشته بود یعنی مادرم می گفت که اینقدر بازوهام بند بند بود که باید با انگشت کنار می زنند تا النگوهایم را می دیدند به این اندازه چاق و تپل بودم وقتی که تعریف می کردند اصلآ برایم خوش ایند نبود و بارها و بارها خیلی تلاش کرده بودم تا از چاقی رها شوم و پا فشاری های زیادی کرده بودم و تا ۵۶سال از عمرم را با چاقی سپری کرده بودم 

      من خیلی با چاقی ام در جنگ و ستیز بودم همیشه با اون در حال جنگ بودم اما هیچگاه زورم به اون نرسیده بود و هیچ نتیجه ای هم نمی گرفتم یعنی همیشه اون فاتح بود و من مغلوب اون می شدم و همیشه تسلیمش بودم درسته در مواقعی که رژیم می گرفتم. ورزش می‌کردم. و…خیلی از وزن وسایزم را کم می کردم و خیلی اون روشها را تجربه کرده بودم ولی با زحمت و دشواری خودم رو لاغر می کردم و به راحتی مثل آب خوردن از دستش می دادم و دوباره بر می گشتم به اون چاقی که اصلآ دوستش نداشتم و نمی خواستمش و اون مثل زالو به من چسبیده بود و اصلآ حاضر نبود که جسمم رو ترک کند 

      ما یک سوال در ذهن‌مان داشتیم البته اون‌هایی که چاق هستند این سوال در ذهنشان است که چرا راحت و آسون چاق میشیم و خیلی سخت و دشوار لاغر می شویم 

      چون ما نه اطلاعات و نه آگاهی کافی از بدنمان و ذهن‌مان نداشتیم چون من هم مانند هزاران چاقی که به ذهنشان خطور می کند فکر می کردم که خدا من رو و با این شکل و فرم آفریده است و من باید چاق باشم چون اون رو شانس و اقبال بدم میدانستم

      ما همیشه به دنبال نتیجه بودیم و همیشه دنبال تغییرات جسممان بودیم 

      ما همیشه باید توجهمان به تمرینات و زندگی کردن روز مره مان باشیم و فشار را از روی جسممان برداریم چون ما داریم فرمولهای مغزیمان را تصحیح و درست می کنیم و بعد از اون به دنبال نتیجه باشیم ما باید بذر لاغری رادرذهنمان بکاریم تا درخت تنومند لاغری بوجود بیاید 

      چون همیشه ما از جسممان بدمان می آمد و همیشه اون رو تحت فشار قرار دادیم و با رژیم گرفتن و نخوردن هایمان. ورزش کردن . دمنوشها  چه بلایی بر سر جسممان آوریم . ما همیشه احساس تنفر از جسممان داشتیم و همیشه شرزنشش می کردیم و فقط دوست داشتیم که تغييرش دهیم 

      ولی ما چاق شدن را ياد گرفته بودیم اون هم با شنیدن حرفهایی که می زدند دیدی که از خانواده و جامعه مان که داشتیم چون همیشه شنیده بودیم و در رسانه‌ها خونده بودیم که شام نخور. اگه شام بخوری اون هم بعد از ساعت ۸ چاق میشی. برنج. سیب زمینی. ماکارونی نخور چون نشاسته دارند و چاق کننده هستند. فست فودباعث چاقی میشه. مواد شیرینی. نوشابه. چربی‌ها و خیلی چیزهای دیگر رو شنیده بودیم که چاق کننده هستند 

      ولی حالا که به این سایت هدايت شدیم تازه داریم متوجه می‌شویم که هیچ موادغذایی چه شیرینی . چه چربی‌ها هیچکدام قدرت چاق کنندگی ندارند تازه میخوریم چاق که نمیشویم هیچ لاغرهم می‌شویم

      ما قبلا حتی اون چیزهای که نمیخوردیم روهم وقتی فکرش روهم میکردیم حس میکردیم چاق شدیم

      چون همه دستورات از مغزمان صادر می‌شه و به اونها عمل می‌کنیم ومغزمان از ذهن‌مان ویادگیریهایش یعنی اون فرمولهایی که ثبت کرده دستورات را صادر می‌کند

      ما وقتی یک برنامه رژیمی را آغاز میکردیم هر چه از زمان مدتش می‌گذشت برایمان سخت و دشوار میشد ما همیشه با ذهن‌مان در جنگ بودیم چون تصمیم ما با هدايت ذهن‌مان در یک راستا قرار نمی‌گرفت 

      چون ذهنمان همیشه ما را به پرخوری کردن هدايت میکرد ولی ما تصمیم میگرفتیم که نخوریم ودر محدودیت باشیم وبا اینکه سیر بودیم وهیچ احتیاجی برای غذاخوردن نداشتیم ولی تحریک می شدیم به خوردن مثلی معرف است که میگه چشمم دیدودلم خواست

      ما اگه بخواهیم تصمیمی رو بگیریم این ذهن همیشه همزمانیهایی روایجاد میکندتا ما رو ازاون تصمیم منصرف بکند چون ذهن اصلآ به تصمیمات ماکاری نداردچون کاری که برایش دشوار باشد انجام نمی‌دهد فقط باید خیلی در آرامش وبا احساس خوب دراین مسیرزیبای لاغری با ذهن قرار بگیریم وگام به گام لاغری رابه ذهن‌مان آموزش دهیم 

      چون خیلی از ماهاچاقی رااززمان کودکی بطورناخوداگاه آموزش دیده ایم ازخانواده از جامعه ورسانه ها واز تبلیغات واز چيزهايی که دیده ایم وشنیده ایم مانند زبان مادریمان راحت واسون درچاق شدنمان استاد شده ایم ودر همه این سالها با این اموزشهازندگیمان را سپری کردیم 

      وحالا یک خبر خوبی که می‌تواند باشد این است که ذهن‌مان قابلیت یادگیری دارد اگر مابتوانیم برای آموزش دادن ذهن‌مان تسلت داشته باشیم 

      ما خیلی جیزهایی رو یاد گرفتیم مثل.خیاطی . رانندگی.اشپزی وکلی چیزهای دیگه ای که با شنیدن. دیدن و تمرین وتکرار کردن همیشان رایاد گرفتیم پس می توانیم لاغری را هم یاد بگیریم 

      ما در این سایت هستیم که آموزش ببینیم یاد بگیریم تکرار وتمرین انجام دهیم و استمرار داشته باشیم و ادامه دهیم مانند چاقی که در آن استاد بودیم در آموزش‌ها و یادگیری لاغری هم استاد شویم 

      ما هیچوقت از مسیر وراههای اشتباه به هیچ مقصدی نرسیدیم هرچه‌قدر سرعت وتلاشمان زیاد باشد هم بجای نخواهیم رسید 

      ولی در مسیر درست و صحیح مانند لاک‌پشت هم راه برویم از راهمان و مسیرمان لذت خواهیم برد و با اطمینان و آرامش به مقصد نهایی مان خواهیم رسید چون مطمئن هستیم که راه و مسیرمان درست است 

      ما همیشه بخاطر چاقیمان از همه چیزهای زندگیمان، خودمان را محروم کردیم هر کاری که داشتیم گذاشتیم برای بعد لاغریمان.

      مابا متناسب شدنمان انگار تازه متولد شدیم یعنی اینکه اون تجربه ای که ما بدست می آوریم هیچ متناسبی نمی توانند حسش کنند و تجربه اش کنند چون اونها از اولش متناسب بودند و اون لذتی که مااز لاغرشدنمان می بریم اون ها نمی برند و ما باید این تناسب انداممان را به فرزندانمان انتقال دهیم واون ها را از خطرات چاقی نجات دهیم 

      من برای همیشه وتا آخر عمرم وتا زمانی که نفس می کشم در این مسیر زیبا و شگفت‌انگیز باقی می مانم و با آموزش و یادگیری زندگی وتناسب ایده‌آلی برای خودم به وجود خواهم آورد

      ما در این مسیر هر روز یک گام به سمت لاغری برمی‌داریم و با گوش دادن به فایلهاوخواندن مطالب آموزشی استاد عزیزمان و خواندن دیدگاه دوستان وبا تکرار و استمرار وتمرین و با ادامه دادن تحولات خوبی در اندام و همه جنبه های زندگیمان ایجاد کنیم 

      ما باید بدانیم که هر کجا برایمان سخت بگذرد داریم اشتباه می کنیم چون لاغرشدن بسیار آسان و راحت هستش من در این مسیر بدون اینکه سختی ودشواری بکشم دارم هر روز لاغر تر و متناسب تر می شوم و ذهنم با جسمم متعادل می شود 

      ما باید به ذهن‌مان یاد بدهیم که چطور رفتار کند و این سبب شادمانی و اعتماد به نفسمان می شود و آرامش بیشتری و….ایجاد می کند 

      من ذوق و اشتیاق فراوانی برای لاغرشدنم دارم و عاشقانه در این مسیر قدم گذاشتم تا لاغر شوم و خیلی استمرار دارم تا نتیجه عالی کسب کنم مانند زمانی که برای چاقیم استمرار داشتم و ذهنم چاق شدن را ياد گرفته بود و ناخوداگاه انجامش می داد 

      و این ناخوداگاهمان است که می تواند بدون فکر کردن اون کار را انجام دهد و ما می توانیم به راحتی و آسانی اون کار را انجام دهیم مثل آشپزی. رانندگی و….

      پس ما باید لاغری را ياد بگيريم و به ناخوداگاهمان بسپاریم و فرمولهایش را به ذهن‌مان بدهیم تا اون هم اجرایش بکند 

      لاغری در ذهن‌مان کلی مزیت دارد مانند. احساس خوب. لذت زیاد. سلامتی و تندرستی. وآزادی در کارها. اعتماد به نفس. خودباوری. خوشتیپ بودن. آرامش و…..

      اما چاقی در ذهن‌مان کلی مشکلات عصبانیت. رنج و سختی. حس بد. استرس واضطراب. نگرانی. دردبدن. زانو درد. آرتروز. وپوشیدن لباس‌هایی که دوست نداریم

       و حالا ما چاقی را در قسمت رنج بردن در ذهن‌مان قرارش می دهیم و لاغری را در قسمت لذت بردن ذهن‌مان قرار می دهیم 

      و من ذهنم را همسو با جسمم قرار می دهم چون دراین مسیر دارم به آرزوی لاغریم می رسم و هر روز متناسب تر می شوم 

      همه ما که در این مسیر قرار گرفتیم البته اون‌هایی که باقی ماندند هدايت شده از طرف خداوند مهربان هستند خداوند این توانایی رو در تک تکمان دیده که هدایتمان کرده و ما باید اطمینان کنیم واعتماد داشته باشیم تا نتیجه عالی بگیریم و با تعهد وپشتکار و نداشتن عجله به رویاوارزویمان که لاغرشدن است برسیم 

      واین آرزو را من از خداوند متعال برای تک تک اعضای سايت دارم

      خدایاشکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,020 کلمه

      سلام خدمت شما استاد گرامی.

      اول اینو بگم تا یادم نرفته گفتید الان که فایل رو تماشا می‌کنید و گوش میکنید انتظار شما از خودتون و جسمتون چیه من خیلی وقته انتظارم از خودم چاق تر شدن نیست چرا چون 6 ماه از این سایت فاصله گرفتم به طور کلی حتی سراغش هم نیومدم اما مثل شدت سالهای قبل انتظارم از خودم چاقی نبود و کاملا به سایز سال قبل نرسیدم فقط مقداری چاق شدم چرا چون باورم هنوز قوی نبوده اگر بود برنمیگشت اما درسته من از همین لحظه هم که دارم فایل رو گوش میدم انتظارم مثل قبل چاقی نیست.

      چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم؟ ما فقط به نجوای درون خودمون گوش دادیم چرا گوش دادیم چون یاد گرفتیم که خوردن غذای زیاد تورو چاق کرده خوردن برنج و نون نشاسته چربی قند فلان و فلان شما رو چاق کرده هرکسی دلایلی برای خودش داره و دیدگاهش با من متفاوت هست ولی منی که از طفولیت هم چاقیم با بقیه هم سن و سال هام متفاوت بوده و در سن کودکی بهم گفتن که تو ارث چاقی داری خیلی دیدگاهم متفاوت هست با خانمی که دلیلش ازدواج زایمان یا گذر از سن بلوغ یا نزدیک به سن میان سالی یا هر چیز دیگه ای هست من چاقی رو خیلی قشنگ یاد گرفتم از همون بچگی یاد گرفتم نه کتاب و فایل آموزشی بوده که بهم بگه بخور نه قرصی خوردم نه ورزشی کردم که چاق شدم واقعا الان که فکر میکنم من بدون هیچ زحمتی چاق شدم و بقول اطرافیان من استعداد زیادی توی چاقی دارم و بنظر من چاق شدن اصلا استعداد نیست یه یادگیری خیلی راحت بوده که از طریق شنیدن اطرافیان خصوصا پدر مادر که تو از بچگی تپل بودی تو ژن چاقی داری مثلا مامانم همیشه می‌گفت نگاه من چاقم خالت و فلان وفلانی چاقه و وقتی همیشه میگفتم چرا داداشم چاق نیست خیلی راحت می‌گفت که اون به خانواده پدریت رفته که همشون لاغر هستن و من با این دیدگاه بزرگ شدم و مدام خودمو گول زدم که تو هرکاری هم کنی چاقی و لاغر نمیشی چون تو ژن داری و مطمئن بودم هر سال چاق تر میشم ولی من الان راحت متوجه شدم که اون صداهای درون مغزم نجواهای چاقی بوده آخه خیلی وقتا گرسنه نبودم و از قضا رژیم هم داشتم انگار یکی بهم می‌گفت تو که لاغر نمیشی چند دفه رژیم گرفتی باز چاق شدی پاشو برو اون چیزی که تو یخچال گذاشتی رو بخور از فردا دیگه توبه کن و خیلی راحت دستم می‌رفت سمت یخچال و رژیمم شکسته میشد و تازه بعد از اون داستان شروع می‌شد عذاب وجدان ناامیدی استرس و تصویر چاق تر شدن همون لحظه توی ذهنم کشیده میشد و بعدها که حسابی چاق شده بودم و بزرگ تر شنیده بودم ازدواج کنم چاق میشم و شدم و انتظارات چاقی من خیلی خیلی قوی بود.

      چیزی که از شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن درک کردم این هست که هردو آنها باید به نجوای درونت گوش بدی باید نسبت به انتظاری که از خودت داری عمل کنی همونطور که از نزدیکان مثل پدر مادر یاد گرفتم که بخورم چاق‌ میشم و ژن چاقی دارم الان هم یاد میگیرم این دفه از استاد عطار روشن میشنوم و یاد میگیرم که من ژن چاقی ندارم من همون غذاها رو میخورم ولی قرار نیست منو چاق کنه فقط چون گرسنه هستم میخورم چون نیاز به انرژی برای ادامه زندگی دارم میخورم و نتیجه آن چاقی نیست در چاقی با ذهن انتظار دارم با خوردن یک تکه پیتزا قراره چند کالری اضافه کنم و تصویر چاقی در ذهنم پررنگ تر بشه استرس بگیرم و نتیجه اون میشه چاق تر شدن در لاغری با ذهن هم مشابه همون انتظار در من شکل میگیره اما این دفه انتظار من چاقی نیست من فقط یک تیکه پیتزا خوردم چون گرسنه بودم و هیچ تاثیری در چاق تر شدنم نداره و اون تصویر چاقی کم رنگ تر میشه استرسم کمتر میشه و نتیجه اون میشه لاغری.من در چاقی با ذهن هیچ تلاشی نکردم ورزشی‌ انجام ندادم رژیمی نگرفتم دمنوش نخوردم فقط به حرفای اشتباه گوش دادم یاد گرفتم و انتظارش رو پررنگ کردم حالا برای لاغری با ذهن هم نیازی به هیچ تلاشی ورزشی رژیمی با دمنوشی ندارم فقط حرفای درست و منطقی میشنوم یاد میگیرم عمل میکنم و انتظارم از لاغری پررنگ میشه.

      در روش لاغری با ذهن هیچ تمرکزی بر جسم نداره چرا چون حتی از اسم سایت هم میشه متوجه شد تناسب فکری یعنی ما قراره تمرکز کنیم بر روی ذهن خود و خاموش کردن نجواهای اشتباه در نهایت تاثیرش روی جسم ما لاغری میشه چطور ممکنه؟ ما در روش چاقی با ذهن تمام تمرکزمون بر جسم بوده که من شکم و پهلو دارم من اینو بخورم چاق‌ تر میشم این رنگو بپوشم چاق تر نما میدم و ما در اصل داشتیم ذهنمون رو پر میکنیم از چاقی و چاق تر شدن و پر رنگ کردن انتظارات چاقی و نتیجه ای که ذهن ما میداد همون توجهی بود که به چاقی دادیم و چاق شدیم.

      زبان چاقی رو ما خیلی خوب یاد گرفتیم چون بارها تکرارش کردیم باهاش زندگی کردیم بهش اهمیت دادیم اینکه من چاقم من بی ارزشم من اراده ندارم من هر چیزی بخورم چاق‌ تر میشم داریم به چاق بودن بها میدیم با زبان فارسی خودمون یاد گرفتیم چاقی یعنی من یعنی این هیکل من یعنی ناامید بودن من یعنی من محاله لاغر بشم و مدام به زبون میاریم و حفظ میشیم و به ذهن می‌سپاریم و زبان لاغری چیزی که من فهمیدم دقیقا نقطه مقابل زبان چاقی هست یاد گرفتن زندگی بدون استرس بدون عذاب وجدان بدون ترس و ناامیدی این که غذاها به وجود نیومدن برای چاق تر شدن من اینکه من حق اینو دارم قشنگترین رنگ های روشن را بپوشم توی آینه از دیدن خودم لذت ببرم صحبت های درست استاد رو گوش کنم یاد بگیرم و باهاش زندگی کنم تکرار کنم تمرین کنم و با همون زبان فارسی و مادری خودم بگم که لاغری با ذهن آسان ترین روش دنیا هست و من میتونم و با اراده ترین دختر روی زمین هستم و به ذهنم یاد بدم که چاقی هیچ نقشی در ذهن من نداره و تصویرش داره محو میشه و لاغری جایگزین میشه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/16 09:25
      مدت عضویت: 995 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 811 کلمه

       به نام خدای مهربان

       سلام به استاد عزیز وهمراهان عزیز سایت تناسب فکری🌹گام دوم لاغری با ذهن

      برای رهایی از چاقی باید هنر لاغر شدن رو یاد بگیرم. همونطور که در گذشته هنر چاق شدن رو یاد گرفتم.تنها روش لاغر شدنه آسون و موندگار استفاده از همون روشیه که باهاش چاق شدم و اونم قدرت ذهنمه.

      مشکل من توی  کاهش وزن یه مشکل ذهنیه که نمی‌تونم لاغر بشم یا لاغر بمونم،لاغری با ذهن روشیه که نیاز به صبر و استمرار داره  ولی نتیجه اون ماندگار و ثابته.اون موقع که داشتم از روش‌های دیگه برای لاغری استفاده می‌کردم من داشتم با این کار  جسمم رو تحت فشار میذاشتم و از غذا خوردن خودمو محروم می‌کردم و سعی می‌کردم که فعالیتم رو بالا ببرم و با تحت فشار قرار دادن خودم مقداری از وزن و سایزم رو کم کنم.دلیل اینکه اون کارهایی که برای لاغری انجام می‌دادم به سختی کار پیش می‌رفت برای این بود که اقدام‌های فیزیکی من برای کم کردن وزنم با اقدام‌های ذهنم هم جهت نبودن.یعنی من تصمیم گرفته بودم لاغر بشم و  میخواستم از یه روشی برای لاغری استفاده کنم، اما ذهنم همچین تصمیمی نداشت،

       ذهنم داشت مطابق روال گذشته خودش منو به پرخوری تشویق می‌کرد، 

      منو هدایت می‌کرد به سمت جاهایی که غذاهای خوب بود،

       روش‌های پرخوری رو بهم نشون می‌داد ،و منو تحریک می‌کرد.

      این من بودم که تصمیم گرفته بودم که لاغر بشم و در اصل داشتم با ذهنم مبارزه می‌کردم،من می‌خواستم طبق برنامه غذایم غذا بخورم اما ذهنم همچین تصمیمی نداشت و همش منو به سمت پرخوری هدایت می‌کرد،

      برای همینه که توی اون روش‌ها که برای لاغری استفاده کردم هر چقدر که از شروع تصمیمم می‌گذشت کار برام سخت‌تر می‌شد، 

      چون ذهنم داشت تلاش می‌کرد منو به مسیری هدایت کنه که توی ذهنم برای چاقی طراحی شده بود،و این جنگ و گریز بین من و ذهنم برای اینکه نمی‌خواستم وارد مسیر چاقی بشم و ذهنم هم تلاش می‌کرد که منو به مسیر چاقی قبلی برگردونه، باعث می‌شد که عصبانی بشم، ناراحت و خسته بشم از این تلاش،

       در نتیجه رهاش می‌کردم و دوباره با خیال راحت منو به مسیری که سال‌ها اونو طی کرده بودم، هدایت می‌کرد.

       هر فعالیت بدنی که من انجام میدم، با مغزم این کار صورت می‌گیره و فرمانش از مغز صادر می‌شه.هر بار که دستم برای برداشتن لقمه‌ای حرکت می‌کنه این فرمان از مغز صادر می‌شه وگرنه من نمی‌تونم بدون دخالت مغز اقدام کنم برای هر حرکت فیزیکی،

       مغز من تحت تاثیر ذهنمه،وقتی که ذهنم برنامه‌ریزی شده برای چاق شدن،

       مطمئناً فرمان‌هایی که مغزم به اعضای بدنم صادر می‌کنه در جهت چاق شدن و چاق‌تر شدنه،

      مثل موقع هایی که  می‌دونستم  سیرم و تازه غذا خوردم و احساس سیری میکردم،

       اما وقتی با یه شیرینی مواجه میشدم،

       با یک ماده غذایی که از خوردنش لذت می‌بردم مواجه می‌شدم،

       دستم میرفت به سمت برداشتن اون و با اینکه می‌دونستم نباید بخورم به راحتی دستم اونو برمی‌داشت و اونو می‌خورم و بعد از خوردن عذاب وجدان می‌گرفتم و ناراحت میشدم و این اضطراب و ناراحتی باعث تشدید چاقی میشد.

      تصمیم می‌گرفتم که دیگه نخورم، اما به موقعش نمی‌تونسم تصمیمم رو عملی کنم و می‌خوردم و بعد هم ناراحت می‌شدم.چاقی ارثی نیست.

       چاقی یاد گرفتنیه،

       آموزش دیدنیه،

       مثل خیلی از رفتارها،

       پس من چاقی رو یاد گرفتم، بدون اینکه خودم تصمیم گرفته باشم چاق باشم و نتیجه اونا جسم و وزنیه که دارم. پس میشه لاغر شدن رو هم یاد بگیرم،

       برای اینکه بخوام لاغر شدن رو یاد بگیرم، باید اصول کار کردن و تسلط داشتن بر ذهن رو یاد بگیرم.

      دلیل شکست خوردنم از رژیم‌هایی که می‌گرفتم و دوباره به حالت اول چاقی برمی‌گشتم،

       برای این بود که در حالی که به خودم فشار می‌آوردم که وزنم رو بیارم پایین، هیچ برنامه‌ای برای آموزش دادن لاغری به ذهنم نداشتم و فقط داشتم به جسمم فشار می‌آوردم.من با هر قدرت و انگیزه و توان اگه در مسیر اشتباه حرکت کنم مطمئناً به مقصد نمی‌رسم،ولی اگه با هر سرعتی حتی آهسته و کند در مسیر صحیح حرکت کنم به هدفم می‌رسم.تفاوت رسیدن به مقصد و نرسیدن به مقصد توی تلاش و سرعت و کوشش نیست،در مسیر درسته.در روش لاغری با ذهن باید هر روز تمرینات رو با شور و اشتیاق عالی انجام بدم،

       باید هر روز یک قدم به سمت لاغری بردارم و اون قدم فیزیکی نیست

        سختی نداره، دوندگی و محرومیت غذایی نداره و آموزش ذهنیه.از طریق فایل گوش دادن، نوشتن و تمرین کردن،

       اگه توی مسیر لاغری دیدم داره بهم سخت می‌گذره، باید بدونم که دارم مسیر رو اشتباه میرم، همونطور که برای چاق شدن سختی نکشیدم،

       لاغری با ذهن هم به همین شکله.بدون اینکه من سختی بکشم وزنم با ذهن متعادل می‌شه.

      اضافه وزن تاثیری صدها برابر روی اعصاب و روان داره، اضافه وزن محدودیت به وجود میاره،

       اعتماد به نفس رو خورد می‌کنه،

       توانایی‌هام رو از بین می‌بره،

       پس باید برای تغییر کردن همت کنم،

       اشتیاق زندگی دوباره رو در خودم زنده کنم،

       لاغر شدن رو یاد بگیرم و لاغر شدن رو زندگی کنم،

       و زندگی جدیدی برای خودم خلق کنم،

       لاغر شدن خیلی ساده است.،اگر که از مسیر صحیح حرکت و شروع کنم و استمرار داشته باشم.

      خدایا شکرررت🌺

      سپاسگزارم از شما استاد عزیز بابت این فایلهای

       بی نظیرتون.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/14 15:30
      مدت عضویت: 995 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 2,908 کلمه

      به نام خدا 

      گام دوم: رهایی از چاقی 

      سلام به استاد عزیز و دوستان عزیز سایت

       باید به انتخاب خداوند اطمینان داشته باشم همه کسایی که اضافه وزن دارن به این سایت هدایت نمی‌شن، چه بسا مسخره کنن و این حرفا رو بی‌اساس بدونن، اما اگه من دارم این‌ فایل‌ها رو می‌شنوم توسط خداوند به این سایت هدایت شدم، پس باید به انتخاب خداوند اعتماد کنم.

      چطور با ذهنم چاق شدم؟؟؟؟قبل از اینکه جسمم چاق بشه حرف‌هایی شنیدم، صحبت‌هایی شنیدم، نمونه‌هایی رو دیدم که بهم گفتن که چاقی ارثیه، تشویق شدم به بیشتر غذا خوردن برای اینکه قوی‌تر بشم، زودتر بزرگ بشم، سلامت‌تر باشم، باهوش بشم، برای اینکه رشد کنم، همیشه سالم و تندرست باشم، تشویق شدم به بیشتر خوردن برای اینکه سرما نخورم و بدنم قوی بشه، دلایل خیلی زیادیه که از گذشتگان بهم رسیده و من از طریق والدینم آموزش دیدم،اوناییم که از کودکی توی مسیر چاق شدن قرار گرفتن می‌تونه براشون به شکل‌های مختلف چاق شدن، پرخوری کردن، بیشتر خوردن، بهشون تلقین شده باشه.عده‌ای هم شاید از دوران بلوغ اضافه وزنشون شروع شده که اونم باز برمی‌گرده به اون چیزی که توی گذشته شنیدن و این انتظار رو در اونا به وجود آورده

      همه ماهایی که اضافه وزن داریم قبل از اینکه جسممون شروع کنه به تغییر کردن به یک شکلی، به یک طریقی انتظار چاق شدن توی ذهنمون ایجاد شده، پس تفاوتی نداره چه در سن کودکی و خردسالی و چه در میانسالی و بزرگسالی به هر شکلی که ما اضافه وزن پیدا کردیم قبل از اینکه جسممون تغییر کنه و به حالت چاق در بیاد ما در ذهنمون انتظار چاق شدن رو داشتیم، وقتی هم که انتظار چاق شدن در ذهنمون شکل بگیره در واقع تصاویر ذهنی به وجود میاد چون ذهن ما تصویریه.

      مثلاً الان اگه یه کلمه‌ای رو استفاده کنم و بگم چنگال، قاشق، توپ، ماشین، خونه، بلافاصله به سرعت توی ذهنم تصویر اون شکل می‌گیره.پس وقتی انتظار چاقی در من شکل بگیره تصاویر چاق‌تر از خودم توی ذهنم ایجاد می‌شه بدون اینکه حتی شاید من اطلاعی داشته باشم.وقتی که تصاویر به وجود بیاد و واقعی بشه، چون هر چیزی که در مغزم تکرار بشه به شکل واقعیت مغز اونو می‌پذیره و شروع می‌کنه به تغییر فرمان‌ها. اونوقت فرمان‌هایی که بهم میده به شکل عملی اونا رو اجرا می‌کنم و یه سری فرمان‌ها هم به درون بدنم میده، دستورات رفتاری رو می‌تونم توی پرخوری‌هام ببینم، مثل موقعی که با شیرینی مواجه میشم، با غذاهایی که دوست دارم مواجه می‌شم و نمی‌تونم نخورمشون.

      پس الان دیگه باید درک کنم که وقتی تصمیم می‌گرفتم که دیگه پرخوری نکنم اما چند دقیقه بعدش وقتی که با یه غذای جدید، دسر، شیرینی، میوه‌، مواجه می‌شدم بازم اونو می‌خوردم، با اینکه چند دقیقه قبلش تصمیم گرفته بودم که دیگه نخورم.اینا فرمان‌های مغزیه. و من نمی‌تونم در مقابل فرمان‌های مغزیم ایستادگی کنم، اگه می‌خوام بیشتر فرمان‌های مغزم رو بشناسم به زمان‌هایی که رژیم می‌گرفتم فکر کنم.موقع هایی که تصمیم می‌گرفتم که یه برنامه رژیمی رو به عنوان رژیم لاغری استفاده کنم و چقدر مصمم بودم که دیگه این بار این برنامه رو تا آخرش ادامه میدم تا به تناسب برسم، با ذوق و شوق هم اون برنامه رو شروع می‌کردم، چند روز اول هم بسیار عالی  عمل می‌کردم بعد از چند روز یواش یواش وسوسه می‌شدم که به طریقی برنامه رژیمی رو دور بزنم و به دنبال راه‌هایی می‌گشتم برای اینکه اون تصمیمی که خودم گرفته بودم رو اجرا نکنم و به شکل دیگه‌ای رژیم رو ادامه بدم، ولی باز نمی‌تونستم و اونو رها می‌کردم و دوباره به حالت قبل برمی‌گشتم.چرا این اتفاق میفتاد؟؟چون مغز من کاری نداره که من امروز تصمیم گرفتم که رژیم بگیرم، مغز من بر اساس فرمان‌هایی که از قبل درش ذخیره شده داره دستور میده و انتظار عمل کردن از من داره، مثلاً مغزم دستور میده به خوردن غذا، به کشیدن یک حجم زیاد جلوی خودم توی بشقاب، اما من دارم عمل می‌کنم بر اساس رژیم،رژیم رو مغز من نمی‌شناسه،برنامه غذایی رو که یه نفر دیگه برای من نوشته، پزشک نوشته، از جای دیگه به دست آوردم مغز من کاری به اون برنامه رژیمی نداره، مغز من بر اساس اون چیزی که قبلاً خودم بهش دادم، بر اساس اون فرمول‌هایی که در مغزم ایجاد شده داره عمل می‌کنه و منو ترغیب می‌کنه که رفتار کنم.و یه سری دستورات عملی رو مغز بهم میده و منم اجراشون می‌کنم و دستم میره به سمت برداشتن شیرینی و خیلی راحت چند تا شیرینی می‌خورم در حالی که تصمیم گرفته بودم که دیگه من شیرینی برنمی‌دارم و یه سری دستورات درونی هم میده که ما ازش اطلاعی نداریم، مثل تغییراتی در متابولیسم، سوخت و ساز و نحوه ذخیره سازی و همه اینا اجرا میشه و بدن به اضافه وزن میرسه.همه این‌ها طریقه چاقی با ذهنه،اون وقت هر چقدر که اضافه وزنمون بیشتر شده ترسمون از چاقی بیشتر شده، یواش یواش دلایل و توجیهات بیشتری برای چاقی آوردیم، از خوردن غذاها ترسیدیم، اون وقت چاقی بازم گسترش پیدا می‌کنه توی مغزمون و ما یواش یواش نسبت به پیرامونمون هم تغییر شرایط میدیم، واکنش‌هامون هم تغییر می‌کنه، از جمع ها دوری می‌کنیم، توی مهمونی‌ها حاضر نمیشیم، خجالت می‌کشیم با اون وزنمون جایی بریم، از اینکه صحبت کنیم توی جمع خجالت می‌کشیم، از اینکه برخورد داشته باشیم با دیگران خجالت می‌کشیم، حتی از اینکه با افرادی که متناسبن ارتباط برقرار کنیم هم خجالت می‌کشیم، بیشتر دوست داریم با افرادی ارتباط داشته باشیم که یا مثل خودمون چاقن یا چاق‌تر از خودمون هستن که بهمون احساس بهتری بده که حداقل من از اون چاق‌تر نیستم و حالمون بهتر بشه. پس رفتارهامون هم در ارتباط با دیگران و پیرامونمون هم تغییر می‌کنه و چاقی یواش یواش بر تموم جنبه‌ها تاثیر میذاره و این چاقی با ذهنه.

      همه ما این تجربه رو داریم که به هر اندازه که اضافه وزن داشتیم همیشه نگران چاق‌تر شدن بودیم،چرا این اتفاق میفته؟؟چون مغز ما اطلاعاتش رو مرور میکنه و ما نگران میشیم از چاق شدن و چاق‌تر شدن،چرا نگران می‌شیم؟؟به خاطر اینکه هر بار که قبلش نگران میشدیم برای چاق‌تر شدن، چاق‌تر میشدیم، پس خیلی طبیعیه که ما هی نگران چاق‌تر شدن بشیم و باز مغزمون فرمان‌هایی رو صادر می‌کنه که ما چاق‌تر بشیم و به همین ترتیب قدم به قدم اضافه وزنمون بیشتر و بیشتر می‌شه.اینم از توانایی‌های ذهنیمونه که می‌تونیم آینده‌مون رو پیش‌بینی کنیم،بر اساس اطلاعاتی که به مغزمون دادیم، بر اساس سوابق خودمون، ما به راحتی آینده‌مون رو پیش بینی می‌کنیم و همیشه برای خودمون چاق‌تر شدن رو پیش بینی می‌کردیم،اگه از هر روشی هم استفاده می‌کردیم برای لاغر شدن و به هر اندازه‌ای هم که کاهش وزن و سایز داشتیم از اینکه لباس‌هامون رو دور بریزیم، لباس جدید با سایز جدید بخریم، ترس داشتیم، نگران بودیم که نکنه من باز چاق‌تر بشم، بزار حالا یه چند وقت بگذره اگه دوباره چاق نشدم میرم لباس سایز کوچیک‌تر می‌گیرم، یا میدم لباس‌هام رو خیاط برام تنگ کنه،چرا هیچ وقت اطمینان نداشتیم که لاغر می‌مونیم؟؟چون با تغییر تصویر ذهنی، فرمول‌های ذهنی و نگرشمون لاغر نشده بودیم، ما فقط با اعمال فشار، با رژیم گرفتن، با ورزش کردن، با هر روشی که استفاده کردیم جسممون رو فقط از طریق محدود کردن، یا تحت فشار گذاشتن، یا مواد غذایی بهش ندادن، یا انرژی بیشتری رو سوزوندن، با ورزش کردن و تحت فشار گذاشتن جسممون، پیاده‌روی‌های طولانی، کوهنوردی، باشگاه رفتن، به شکل‌های مختلف بدنمون رو تحت فشار می‌ذاشتیم و جسممون هم یه مقداری تغییر می‌کرد اما مغز ما که ارتباطی با بیرون نداره، مغز ما کاری به فعالیتی که ما در قبال جسممون داریم انجام میدیم نداره، مغز بر اساس شنیدن و دیدن برنامه‌ریزی می‌شه، نه بر اساس جسم.

      من نمی‌تونم به شکل تزریقی زبان انگلیسی رو یاد بگیرم، یادگیری زبان انگلیسی نیاز به شنیدن و دیدن  وتکرار کردن داره، یک مهارته که باید یادش بگیرم، چاقی رو هم یاد گرفتم، انتظارش در من شکل گرفته، نگرانش بودم، تلاش کردم که حتی چاق نشم، همه اینا میشه توجه کردن به چاقی، هر چقدر که بیشتر چاقی رو یاد گرفتم، نگرانیم از چاق‌تر شدن بیشتر شده، ترسم از مواد غذایی بیشتر شده.

      زمان‌هایی که من به دنبال این بودم که چه مواد غذایی چاق کننده است من در اون لحظات داشتم چاق شدن رو یاد می‌گرفتم، منطقش اینه که من دارم میرم تحقیق می‌کنم، دارم پرس و جو می‌کنم که چه مواد غذایی چاق کننده است که من اون مواد رو نخورم، اما من در تمام اون لحظات داشتم چاق شدن رو به ذهنم یاد می‌دادم، چون تمرکزم بر چاق نشدنه،

      کلمه چاق شدن در همه این‌ها مشترکه

      اینکه من تلاش کنم چاق نشم، با تلاش بکنم چاق بشم تفاوتی نداره، چون در هر دو حالت تمرکز ذهنیم روی چاق شدنه و من در حال یادگیری و یاد دادن چاقی به مغزم هستم، برای همینه که هر چقدر تلاش می‌کردم برای لاغر شدن در نهایت چاق‌تر می‌شدم، مغزمن کاری نداره به اون تلاشهای فیزیکی من، اون تصمیمات قاطع من،

      هر چقدر که لاغر می‌شدم، دوباره بعد از یه مدتی مغزم شروع می‌کرد همون رفتارهای قبلی رو، همون عادت‌های قبلی رو یواش یواش انجام دادن، وقتی یه مدتی رژیم می‌گرفتم یا ورزش می‌کردم و یه مقدار از سایز و وزنم کم می‌شد بعد از اینکه از اون حالت رژیم میومدم بیرون، و یه جورایی از اضافه وزنم فاصله می‌گرفتم و دیگه به اون شدت و حدت و تصمیم قاطع قبلیم برنامه‌ام رو دنبال نمی‌کردم، حرص و ولعم یواش یواش بیشتر می‌شد انگار خیلی بیشتر از قبل دوباره مغزم به دنبال پیدا کردن مواد غذایی بوده، این‌ها همه به خاطر اینه که مغز من همواره جسمم رو به وضعیتی می‌رسونه که تصاویرش از قبل توی مغزم ثبت شده، شرایط جسمی من مطابق با تصاویریه که توی ذهنم هست، پس هر چقدر که من تلاش کنم جسمم رو جمع و جور کنم، چون تصاویر ذهنی من تغییر نکرده،چرا ؟؟؟چون تصاویر ذهنی من بر اساس داده‌ها، شنیده‌ها و دیده‌های قبلی در ذهنم شکل گرفته و رژیم گرفتن که تصویر ذهنی در من تغییر نمیده، ورزش کردن هم همینطور،تازه وقتی که من رژیم می‌گیرم حالم خیلی بده، ناراحتم، عصبانی‌ام، در واقع تمرکزم روی چاقیه،کی رژیم گرفته حالش خوب بوده؟کدوم یکی از ما ورزش کردیم برای لاغری در حالی که شاد بودیم؟کدوم یکی از ما رژیم گرفتیم برای لاغری در حالی که شاد بودیم؟پس وقتی که من از انجام یک کاری حالم بده، وقتی که دارم برای لاغری تلاش می‌کنم و حالم بده، در واقع دارم چاقی ذهنم رو تقویت می‌کنم،درسته که از لحاظ جسمی خودم رو تحت فشار قرار دادم، اما وقتی احساسم بده، ذهن من احساسِ من رو مد نظر قرار میده، نه تلاش فیزیکی من رو ،برای همینه که در شروع برنامه‌های رژیمی در شروع کلاس‌های ورزشی چون احساسمون خوبه، چون انگیزه داریم، امیدوار بودیم به لاغر شدن، و یه جورایی حسمون بهتر بود، ذهنمون هم پذیرفته گفته باشه حالا که حالت خوبه بزار یه کارایی می‌کنیم یکم تغییرت میدیم و جسممون یه مقداری تغییر می‌کرده، اما هر چقدر که از زمان رژیم فاصله می‌گرفتیم و احساس ما یواش یواش بد می‌شد، به خاطر اون فشاری که متحمل می‌شدیم ،به دنبال بهانه‌هایی بودیم که دیگه اون رژیم رو ادامه ندیم، دیگه اون ورزش‌ها رو انجام ندیم، و بهونه می‌آوردیم برای اینکه ورزش رو بندازیم عقب، برای اینکه رژیم رو یه جورایی تغییر بدیم،  بازم ذهن ما احساس بدِ ما رو ملاک قرار میده و دوباره میره به سمت چاقی.

      تمام این‌ها میشه چاقی با ذهن،اون سر و صداهایی که توی ذهنم هست که انگار یه نفر همیشه داره باهام صحبت می‌کنه، همیشه منو ترغیب می‌کنه به خوردن، همیشه توی ذهنم یه صدایی داره میگه اینو بخور، اونو بخور، اینم بخور خیلی خوشمزه است، حالا اینو خوردی بیا اینم بخور تا راحت هضمش کنی، اون چیزی که توی ذهنم داره باهام صحبت می‌کنه برای خوردن، اون چیزی که در ذهنم صحبت می‌کنه برای اینکه حالم رو بد کنه از وضعیت جسمیم، اون چیزی که در ذهنم باهام صحبت می‌کنه که از خودم عکس نگیرم، توی آینه به خودم نگاه نکنم،  مهمونی نرم، درباره‌ام چی میگن، همه  اینها اون نجواهای ذهنی هست که داره منو به سمت چاقی بیشتر هدایت می‌کنه، یا مانع از این میشه که من به سمت لاغری حرکت کنم، همه این‌ها در ذهنهلاغری با ذهن سمت مقابل چاقی با ذهنه، وقتی که این فایل‌ها رو گوش بدم فشار چاقی در ذهنم کمتر می‌شه، چون دیگه از الان به بعد این نجوای ذهنی رو شناختم، وقتی که توی ذهنم یه چیزی شروع کنه به صحبت کردن که بهم بگه تو دیگه لاغر نمی‌شی، منم یاد این حرفا میفتم میگم این همونه که استاد گفت باهام صحبت می‌کنه و منو ترغیب می‌کنه به چاقی،در واقع یه چیزی توی ذهنم هست که اون همیشه منو تشویق می‌کنه به چاقی، اون همیشه منو منع می‌کنه از لاغر شدن، تا وقتی که این صدا توی ذهنم تغییر نکنه، اهمیتی نداره جسمم رو چقدر تحت فشار می‌ذارم، چقدر خوردنم رو کنترل می‌کنم، این پیروز میشه،این فردی، این شخصی، این صدایی که در ذهنم هست در نهایت پیروز می‌شه، چرا؟؟چون توی تمام لحظاتی که من بیدارم این داره کار می‌کنه، مگه من از لحاظ جسمی چقدر می‌تونم ورزش کنم، روزی چند ساعت مگه می‌تونم ورزش کنم، چقدر مگه می‌تونم رژیم بگیرم، هر چقدر که من بیدار هستم از ۲۴ ساعت در روز این داره حرف می‌زنه، داره به من میگه اینو بخور، اینو نخور، اینجوری بخور، الان اینو خوردی چاق میشی،یه جا میگه اینو بخور، وقتی خوردم بلافاصله میگه چون اینو خوردی چاق میشی،یعنی همه جوره داره باهام صحبت می‌کنه و این نجوای چاقیه که توی ذهنم همواره داره باهام صحبت می‌کنه و باعث چاقی و چاق‌تر شدن و از طرفی هم مانع لاغر شدنم میشه.

      توی لاغری با ذهن از طریق تمرینات ذهنی، از طریق گوش دادن به همین فایل‌ها، میتونم این صدا رو یواش یواش تغییرش بدم،وقتی صدا تغییر کنه تصاویر ذهنیم هم تغییر می‌کنه، انتظارم هم تغییر می‌کنه و دیگه انتظارم چاق‌تر شدن نیست. و به این میگن لاغری با ذهن.وقتی که من دارم این فایل‌ها رو گوش می‌کنم، می‌بینم و تکرارشون می‌کنم، تمرین می‌کنم، من دارم آگاهی‌های صحیحی رو به ذهنم میدم، دارم به ذهنم میگم که اگه از روش‌های قبل استفاده کردم و شکست خوردم این دلیل به ناتوانی و بی‌ارادگی من نبوده، بلکه من اراده داشتم،افراد چاق جزء با اراده‌ترین انسان‌های روی کره زمین هستن، کیه که چندین بار شکست بخوره ولی بازم اقدام کنه، چاق‌ها جزء با اراده‌ترین افراد دنیا هستن،بارها ما شکست خوردیم دوباره بلند شدیم، بارها گریه کردیم از اینکه چرا لاغر نمی‌شیم دوباره چند روز بعد دنبال یه روش دیگه بودیم و بازم تلاش کردیم، ولی دوباره وزنمون برگشته بود.ولی الان توی لاغری با ذهن داریم می‌فهمیم که ما باید ذهنمون رو تغییر بدیم، ما همش تلاش می‌کردیم جسممون رو تغییر بدیم، موفق هم می‌شدیم، دیگه پیروزی از این بالاتر که ما بخواهیم جسممون رو تغییر بدیم و موفق هم بشیم،اما ما نمی‌دونستیم که باید ذهنمون رو تغییر بدیم که این جسم بمونه.ذهن ما تحت فرمانروایی مغز ماست. ما نمی‌دونستیم که ذهنمون تحت فرمانروایی مغزمونه، فکر می‌کردیم جسم ما تحت نظارت این برنامه‌های رژیمی و ورزشی باید باشه تا لاغر بمونه،همه دنیا اینجوری فکر می‌کنن، پس خودمون رو سرزنش نکنیم اگر که اینجوری فکر می‌کردیم،همه دنیا تصورشون اینه که فردی که می‌خواد لاغر بشه دو تا کارو باید انجام بده کمتر بخوره بیشتر ورزش کنه، بیشتر فعالیت کنه، این دیدگاه تمام جهان درباره لاغر شدنه ،خیلی‌ها هم میگن که به خاطر فلان هورمونه، سوخت و سازه، مزاجِ بدنه،اما همش برمی‌گرده به ذهن،لاغری با ذهن بهم کمک می‌کنه صدایی که همیشه منو تشویق میکنه به چاق‌تر شدن، همیشه منو می‌ترسونه از چاق‌تر شدن، همیشه منو به عذاب وجدان می‌رسونه از غذا خوردن، همیشه منو از مواجه شدن با غذاها می‌ترسونه، این صدایی که توی ذهنم همیشه باهام صحبت می‌کنه رو آروم آروم صداش رو کم کنم و بعد تغییرش بدم به صداهای امید بخش، اون وقت می‌بینم که بعد از مدتی جسمم هم به دنبال تغییر این صداها تغییر خواهد کرد.لاغری با ذهن چیز عجیب و غریبی نیست،وقتی که درک کنم که چطور با ذهنم چاق شدم، می‌تونم لاغری با ذهن رو هم برای خودم تحلیل کنم،چطور می‌تونم با ذهنم لاغر بشم؟؟؟با استفاده از همین محتواهای آموزشی، همین که این فایل‌ها رو نگاه کنم متوجه افکار اشتباهم می‌شم، همین که بفهمم از رژیم‌های قبلی شکست خوردن دلیل بر بی‌لیاقتی من نبوده، دلیل بر بی‌ارادگی من نبوده، دلیل بر این نبوده که من نمی‌تونم لاغر بشم، وقتی که این‌ها رو می‌شنوم به خودم میام، و شکست‌ها رو از خودم دور می‌کنم،وقتی که بفهمم که من گول خوردم که از روش‌های قبلی برای لاغر شدن استفاده کردم اون احساس عذاب وجدانی که داشتم و اون ذهنی که همیشه می‌گفت تو نمی‌تونی، تو اراده نداری، خاک تو سرت، تا کی می‌خوای چاق باشی، تو هرگز لاغر نمی‌شی،متوجه میشم که نه من اراده دارم،من بارها شکست خوردم اما دوباره شروع کردم، این حرف‌ها رو داره کسی به من می‌زنه که نمی‌خواد لاغر بشم، اون ذهنِ چاقِ منه که نمی‌خواد من لاغر بشم و داره تند و تند این حرف‌ها رو می‌زنه. وقتی که توی این فایل‌ها می‌شنوم که اون روش‌های قبلی که برای لاغری استفاده می‌کردم اشتباه بودن اون فشار چاقی از روی ذهنم کم میشه و انتظار لاغر شدن در من یواش یواش بیشتر می‌شه. به خودباوری می‌رسم که بله، منم می‌تونم لاغر بشم و به حرکتم ادامه میدم

      زبان چاقی در همه افراد چاق مشترکه، همه افراد چاق در دنیا یک جور فکر می‌کنن، تفاوتی نداره که مدرک دانشگاهیمون چیه، در بالاترین سطح اجتماع هم که باشیم با اون فردی که در پایین‌ترین سطح جامعه است هر دو زبان چاقیمون یه جور باهامون صحبت می‌کنه. در تمام دنیا افراد چاق زبانِ چاقی داره اونا رو از غذاها می‌ترسونه، اونا رو نگران می‌کنه از چاق‌تر شدن، جلوی لاغر شدن اونا رو می‌گیره، این زبان مشترکِ بین همه افراد چاق.لاغری با ذهن خیلی آسونهفقط نیاز داره به آرامش، استمرار، تمرین کردن، تکرار کردن،مغز آموزش می‌بینه روند رو برعکس می‌کنه برامون.

      سپاسگزارم از شما استاد عزیز بابت این فایل‌های عالی و بی‌نظیرتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 304 کلمه

      با سلام به همه دوستان عزیز، خدارو شکر میکنم که برای بار دیگر منو در مسیر لاغری با ذهن قرار داده درست در زمانیکه با خودم فکر کردم و دیدم نه یه جای کار میلنگه، این ذهنه من که گشنست و ولع خوردن داره نه جسمم.

      سوال اول: ما خودمون رو هیچوقت لایق لاغر موندن ندونستیم ترموستات مغز ما رو چاقی بود، لیاقت تناسب اندام، لیاقت پوشیدن لباس های قشنگ در ما وجود نداشت

      سوال دوم:نه تنها لاغری و چاقی بلکه همه چیز به ذهن انسان برمیگرده، ما اونقدر صبر میکنیم و تلاش میکنیم تا ذهمون رو سالم و متناسب کنیم،همانطور که با این ذهن چاق شدیم، به همین سادگی هم متناسب میشویم

      سوال سوم: من فکر میکنم برای هر کسی زبان چاقی چیزی متفاوت است برای من همیشه این بود که امروز بخور و از فردا شروع میکنی، خودم رو صدها بار گول میزدم و از لحظه لذت میبردم و از یه جایی به بعد حتی لذت هم نمیبردم، مغز من دستور میداد بدون فکر کردن و جسمم عمل میکرد و اما زبان لاغری ، شیوه درست زندگی را یاد میدهد همانند بچه ای که هنوز قدرت تصمیم گیری را ندارد، تا به حال به بچه ها دقت کرده اید تنها زمانی چیزی میخورند که گرسنه باشد، حتی حیوانات به طور مثال یک شیر، این حیوان تا زمانی گوشت میخوره که سیر بشه، بعد از سیر شدنش اگر اهویی از کنار او بگذرد او دیگر به فکر شکار ان نیست، چون به اندازه نیاز گوشت مصرف کرده است، به نظر من زبان لاغری زبان طبیعت است،به راحتی و بدون تحمل هیچ سختی ای.

      و پایان حرفمو میخوام با جمله ای که همیشه مامانم میگه تموم کنم، درون بدن هر انسان چاق، انسانی زیبا و متناسب وجود دارد که پنهان شده است،

      ما داریم به خودمون با شروع این دوره کمک میکنیم تا اون انسان رو پیدا کنیم

      شاد باشید🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 657 کلمه

      🌹به نام خداوند مهربان 

      سلام دارم خدمت استاد عزیز

      چکونه باقدرت ذهن خود چاق شدیم 

      من از زمان کودکی اضافه وزنم شروع شده بودانتظار چاق شدن از زمان کودکی من شکل گرفت و اونم میتونه الگوی رفتاری اشتباه خوانواده  باشه که در ذهن من تاثیر گذاشته زمانی که یادم میاد مادرم چاق بود وتصویر ایشون به طور کامل جلوی چشمای من بود و این در ذهن ناخودآگاه من قرار گرفت البته دوست داشتن افراد چاق در اطراف من باعث شد ذهن من الگو برداری کنه  واز شیوه غذا خوردنشون روی ذهن من ثاتیر بزاره 

      من میدیم که مادر من تو قابلمه غذاش می‌خورد تا این که اون توی بشقاب بکشه وحد و مرز برای خوردنش داشته باشه  واین باعث شد این کار بارها من هم تکرار کنم  ودر ذهن من جای گرفت بودمن هم همیشه میگفتم دیگه این کار نمیکنم پرخوری نمیکنم ولی بازهم به خاطر فرمان مغزیم این کار انجام می‌دادم  به‌صورت عملی میرفتم سراغ خوردن بیشتر

      من حتی یادم که سیر بودم ونیاز به خوردن بیشتر نداشتم ولی گاهی وقت ها در یخچال بیخود بازو بسته میکردم تا چیزی از یخچال وردارم و یه جورایی دهنم بجنبه وهمیشه در حال خوردن بودم بدون این که حواسم باشه گاهی وقت ها اصلا تو فکر بودم این کار انجام می‌دادم انگار من این کار نمیکردم وقتی به خودم می آمدم میدیم یه چیزی خوردم که با حواس پرتی بوده 

      ذهن من اون زمان داشت برای خودش عمل می‌کرد  بدون این که من بخوام چون عادت کرده بود به این روش این کار من باعث اضافه وزن بیشتر در طول سال‌ها شد من هم از هر چیزی میترسیدم حتی از خوردن آب میگفتم آب بخورم چاق میشم 

      سخت ترین قسمت چاقی این که مهمونی دعوتت کنن نجواهای ذهنی اونجاست بیشتر اذیت میکنه مثل این که 

      چه جوری میخوای بری تو که چاقی خجالت نمیکشی حالا چه لباسی بپوشی که اندازت بشه  واین ناراحتی من جسسم اذیت می‌کرد هم ذهنم آنقدر که به گریه می‌افتادم 

      الان که فکرش میکنم میبینم من هيچ وقت به سمت این که لباسی سازم باشه نگرفتم همیشه یه سایز بزرگتر میگرفتم چون از نظر ذهنی من به سمت چاقی بیشتر واین که نمیتونم لاغر بشم وباورنداشتم که میتونم یه روزی لاغر تر بشم کشیده میشدم 

      من این انتظار در خودم ایجاد کرده بودم که چاقی بیشتر به سمت من کشیده بشه پس اصلا برای لاغری ذهنم آماده نکرده بودم 

      چون از قبل ذهن من برای خودش الگو برداری کرده بود وجزوه هدفش بود انگارکارش شده بود که چاقی بیشتر به سمت من هدایت کنه وجذب کنه

      شباهت لاغری باذهن وچاقی باذهن 

      هر دو از ذهن نشات میگرن ومقابل هم هستن وقتی ما نجواهای چاقی برعکس کنیم میشه لاغری ،یعنی ذهن من همون موقعه که میره به سمت پرخوری بیشتر باید همون موقع نزارم به جاش اون برعکس کنم تو ذهنم بگم الان مگه من گرسنه، الان واقعا بدن من به این غذا احتیاج داره ،باید بگم با خوردن این چه اتفاقی برای من میافته ،من الان نیاز به خوردن ندارم ،

      وقتی هم نیاز به خوردن پیدا کردم با خودم بگم من این میخورم واین غذا من چاق نمیکنه اصلا من با غذا چاق نمیشم ،وقبل از این که به پرخوری بیافتم با حرف زدن با ذهنم کاری کنم که از خوردن بیشتر دست بکشم و ذهنم به سمت دیگه ای هدایت میکنم و باز هم به ذهنم میگم هر چیزی که تو میخوری باعث لاغری تو میشه وتو الان نیاز بیشتری به خوردن نداری تو نیاز به لذت بردن از غذا داری اگه قرار از خوردنش لذت نبری وبد خوردن غذا آرامش ذهنی نداشته باشی این خوردن به درد نمیخوره 

      به ذهنم میگم من خودم دوست دارم نمیخوام باعث نبود آرامش تو ذهن وجسمم بشه پس با من همکاری کن من کاری میکنم که تو با من همکاری کنی وبدون باید لذت زندگی بچشی تو لیاقت لاغر شدن رو داری 

      من صدای لاغری در ذهنم نجوا میکنم تا بشه ملکه والگوی ذهنم تا باور کنه تا بدونه باید تغییر کنه وباعث لاغری جسسم بشه من توانایی دارم که این کار با لطف خداوند واراده خودم این کار انجام میدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1402/04/12 17:54
      مدت عضویت: 503 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,183 کلمه

           “ به نام خداوندی که همه نور است و روشنایی ”

      درود به استاد عزیز و همراهان گرامی ؛ 

      گام دوم : رهایی از چاقی (چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد ؟! ) ؛

      خداوند دوست داشتنی من ، از تو سپاسگزارم که مرا یاری دادی تا امروز دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲ توانستم بار دیگر این گام را بردارم ، خدایا شکرت .

      به انتخاب خداوند اعتماد کنید و اطمینان داشته باشید .

      برای رهایی از چاقی باید هنر لاغر شدن را بیاموزیم،همانگونه که در گذشته هنر چاق شدن را آموخته ایم. همه ی افراد چاق در تلاش برای لاغر شدن از روش های گوناگون هستند در حالی که تنها روش لاغر شدن آسان و ماندگار استفاده از همان روشی است که با آن چاق شده اند و آن قدرت ذهن است .

      چگونه با قدرت ذهن خود چاق شدیم ؟! 

      ما در طول زندگی خود از طریق شنیده ها ، دیده ها و هر چیزی که لمس و احساس کرده ایم آرام آرام شروع به یادگیری چاقی کرده ایم مثلا ما از اطرافیان و خانواده ی خود بارها شنیده ایم که چاقی در خانواده ی ما ارثی است یا همه ی ما استعداد چاق شدن را داریم حتی با خوردن آب و یا اینکه اگر ازدواج کنیم چاق می شویم و چون بارها و بارها این شنیده ها را شنیده ایم و در اطراف خود نمونه های زیادی را نیز دیده ایم تمامی این شنیده ها و دیده ها به باور و فرمول ذهنی ما تبدیل شده اند و مغز ما بر اساس همین فرمول ها دستورات خود را به عمل در می آورد و آنها را اجرا می کند . پس در اصل ما از طریق دیده ها و شنیده های خود از محیط اطراف خودمان انتظار چاق شدن را در ذهن خود ایجاد کرده ایم و همین انتظار تبدیل به تصاویر چاق از خودمان شده است و این تصاویر به فرمول های ذهنی ما تبدیل می شوند و در نهایت جسم ما چاق و چاق تر می شود .

      شباهت لاغری با ذهن و چاقی با ذهن را بنویسید.

      لاغری با ذهن و چاقی با ذهن از نظر یادگیری با هم شباهت دارند .یعنی ما همانگونه که تا به الان چاقی را از طریق ذهن خود یاد گرفته ایم به همان شکل هم می توانیم لاغری را با ذهن خود یاد بگیریم و آموزش ببینیم و هر دو دارای زبان مخصوص به خود هستند یعنی زبان لاغری و زبان چاقی .

      در روش لاغری با ذهن تمرکز بر تغییر جسم است یا تغییر ذهن ؟! این کار به چه صورت انجام می شود؟!

      تمرکز بر تغییر ذهن است . ما از طریق خواندن نوشته های استاد و دوستان هم مسیر ، دیدن فایل تصویری ، شنیدن فایل صوتی و نوشتن دیدگاه های خود در حال تغییر محتویات ذهنی خود هستیم و در اصل در حال یادگیری و آموزش لاغری به ذهن خود می باشیم و از این طریق ما ذهن خود را با باورها و فرمول های جدید و لاغر کننده پر می کنیم تا در نهایت جسم ما هم در راستای این تغییرات شروع به تغییر کردن کند و نهایتا متناسب و لاغر می شویم.

      به نظر شما زبان چاقی چیست و درک خود از زبان لاغری را بنویسید .

      به نظر من زبان چاقی همان نجواهای ذهنی ما می باشد که همیشه و در همه حال در حال گفتگو با ما می باشد و ما را از خوردن هر چیزی می ترساند و نگران چاق تر شدن می کند و هم چنین ما را به خوردن زیاد تحریک می کند و با صحبت های نا امید کننده مانع لاغری و باعث چاق تر شدن ما می شود . زبان لاغری دقیقا بر عکس زبان چاقی است یعنی نجواهای ذهنی ما ، لذت خوردن را به ما یاد آور می شوند و به ما امید می دهند که می توانیم لاغر و متناسب شویم و باعث حال و احساس خوب ما می شوند و ما را ترغیب به تغییر عادت ها و باورهای نادرست خود می کنند و باعث لاغر شدن و مانع چاقی ما می شوند .

      آنچه در ویدیو ی آموزشی برای شما جالب و تاثیر گذار بود را شرح دهید .

      تمامی چهل دقیقه ویدیو ی آموزشی برای من جالب و تاثیر گذار بود به خصوص قسمت توجه به نجواهای ذهنی و اینکه لاغری یک زبان است که باید آن را مانند هر زبان دیگری یاد بگیریم همان طور که چاقی را یاد گرفته ایم .همچنین قسمتی که از اراده ی افراد چاق می گفتند بسیار جالب و قابل تامل است .

      این قسمت مربوط به فایل تصویری می باشد .

      چطور می شود با ذهن لاغر شد ؟!

      ابتدا باید بدانیم که چگونه با ذهن چاق شده ایم سپس متوجه می شویم که چگونه با ذهن لاغر می شویم چون دقیقا عکس و مخالف چاقی با ذهن است .

      ما قبل از اینکه جسممان دچار چاقی شود به طریقی و روشی انتظار چاق شدن در ذهن ما شکل گرفته است. وقتی این انتظار شکل بگیرد تصاویر ذهنی چاق در ذهن ما شکل می گیرد ، چون ذهن ما بر اساس تصویر کار می کند .پس از شکل گیری تصاویر چاق در ذهن ما ، مغز شروع می کند به اجرای فرمان ها و دستوراتی که بر اساس آن تصاویر چاق کننده به وجود می آید .

      نکته : مغز بر اساس فرمان های قبلی که در آن ذخیره شده است شروع به دستورات و عمل می کند.

      نکته : مغز بر اساس شنیدن و دیدن برنامه ریزی می شود نه بر اساس جسم به همین دلیل با انجام کارهایی مانند گرفتن رژیم غذایی ، ورزش کردن ، عمل جراحی و … برای همیشه لاغر و متناسب نمی شویم .

      زمانی که من در حال تلاش برای لاغری هستم و حالم بد است در واقع چاقی را در ذهن خود تقویت می کنم و آن را گسترش می دهم .مانند زمان هایی که رژیم غذایی می گرفتم ، ورزش های سخت انجام می دادم و … .

      نکته : لاغری با ذهن سمت مقابل چاقی با ذهن است .

      توجه : نجوای چاقی همواره در ذهن ما در حال فعالیت است و مانع لاغری ما می شود ولی ما با یادگیری و آموزش لاغری به راحتی می توانیم این نجوای چاق کننده را ساکت کنیم و آن را تغییر دهیم.وقتی صدا و نجوای چاقی در ذهن ما تغییر کند انتظار ما هم تغییر خواهد کرد.

      همه ی افراد چاق جزء با اراده ترین افراد جهان هستند چون هر بار که شکست خورده اند باز شروع کرده اند .

      نکته : جسم من تحت فرمان روایی مغز و ذهن من است .

      لاغری با ذهن به ما کمک می کند تا صدایی که در ذهن ما همیشه در حال صحبت کردن است و ما را نا امید می کند یواش یواش کم کند و سپس شروع می کند به تغییر کردن و صحبت های امیدوار کننده زدن.

      نکته : با کم شدن فشار چاقی از ذهن ما ، انتظار لاغر شدن در ما بیشتر می شود .

      نکته : زبان چاقی در تمامی دنیا و افراد چاق یکی است .

      زبان چاقی ما را از غذا خوردن می ترساند ، ما را نگران چاق تر شدن می کند و … .

      توجه : وقتی ما شبیه گذشته ی استاد عطار روشن هستیم پس می توانیم شبیه الان استاد هم باشیم .

      “ یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tala.kh25@yahoo.com
      1402/04/11 22:35
      مدت عضویت: 1189 روز
      امتیاز کاربر: 4291 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 860 کلمه

      چجوری اشنا شدی؟

      من یادمه داشتم رو قدرت ذهن مطالعه میکردم و یکمی که به درک رسیدم با خود گفتن حالا که ذهن همه چیزه چرا در لاغری تاثیر نداشته باشه؟ هیچی نمیدونستم فقط احساس میکردم حتما باید ربط داشته باشه. اصلا حتی هیچ وقت به این یکبار هم توجه نکرده بودم که چرا فلانی زیاد میخوره اما لاغره. یعنی در همین نابینایی مطلق فقط یه شک کوچولو اونم نشات گرفته از قدرت ذهن ایجاد شد نه دیدن ایجور افراد. 

      خلاصه اینکه خیلی سریع به سمت شما هدایت شدم. از طریق یه کامنت تو سایت دیگه. 

      عکس های کودکی رو که نگاه میکنم تا حدود 4 سالگی تپل بودن اضافه وزن داشتم. اما حدود 6 سالگی کاملا متناسب بودم. بعد دیگه از کی اضافه وزن شروع شد یادم نیست. اینارو هم از رو عکسا فهمیدم یعنی طوری که جا خوردم ازینکه متناسب بودم یه روزایی. فکر می کردم از اول اضافه وزن داشتم. 

      اما حرفای مامان و اطرافیانمو خوب یادمه از همون اول بچگی چون احساساتمو درگیر میکرد قشنگ یادم مونده. شدید مامانم سر لباس پوشیدن هر چیز کوچیکی چاقی رو یاداوری میکرد.میگفت ماشاله! باز چاق تر شدی1 یا بین دوستان تپل تری! اینا رو با خنده میگفت اما هر چی گذشت بیشتر شبیه سرزنش شد. با این حساب حالا که به درک رسیدم همین فکر ها سبب شده چاق بشم، می بینم از همون ابتدا ذهنم درگیر این فکرا بوده و بسیاااااار فراوان هر لحظه میشنیدم. 

      یعنی اینطور نبوده که ببینم کم حرف میشنیدم اما نمیدونم چرا چاق شدم حتی حجم اون حرفا خیلی کمتر از میزان چاقیم شده. بنابراین ازین لحاظ مطمئن تر شدم که افکار دلیل چاقیم بوده نه خوراکی ها و تحرک نداشتن.

      در مورد فرمان های مغزی که به رفتار جهت میدن رو کاملا موافقم.

      به رفتارم نگاه می کنم: 

      موقعی که تو ذهنم با دیدن نتیجه ی ادما یا فقط مطرح شدن یه روش لاغری توی جمع دوستانه توجیح شده بودم یا انگیزه گرفته بودم(حتی برای کوتاه مدت ) میدیدم که چجور رفتارم عوض میشد(با ایجاد تصاویر نقطه ی نهایی در ذهنم موقعیکه حرفای بقیه رو میشنیدم یعنی اول ایجاد فکر). یعنی منی که همیشه صبح ها از خواب لذت میبرم اما چطور بعد شنیدم اون حرفا بدون دو دو تا چهارتا کردن بدون کلنجار رفتن که فردا صبح برم پیاده روی یا نه خودبخود بیدار میشدم و تو مدت کوتاه حاضر میشدم. این لحظات طوری سریع طی میشد که یادم نمیموند چظور خودمو میرسوندم بیرون. 

      اینا بهم ثابت می کنه ذهنه که به رفتارم جهت میده. ذهنه که باعث میشه مقاومت کنم برای کاری یا نه. ناخوداگاه انجامش بدم یا با زور. 

      در مورد انجام تمرین های تناسب فکری هم همینطوره. در مورد گوش کردن فایل ها هم از یک جایی به بعد که تو این فضا موندگار شدم دیگه احساس می کنم افتادم رو دور و نیازی به کلنجار رفتن با خودم یا تقلا کردن برای تعهد داشتن روزانه نیست. ناخوداگاه میبینم ساعت ها شده نشستم پشت لپ تاپ و فایل گوش می کنم تایپ می کنم. با اینکه کلی کار در زمینه های دیگه دارم اما بهانه هام برای کمتر زمان گذاشتن کمتر شده. باخودم می گم عوضش مدیریت زمانمو بهتر می کنم ارزششو داره. 

      اینم از قدرت ذهن در جهت دهی رفتار که شما فرمودین….

      این نکته رو هم برام داشت که تو مسیر رفتارم رو زیاد چک نکنم یعنی فقط رو ذهنم کار کنم و ازادش بذارم تا خودش به وقتش دستور بده و رفتار هامو تغییر بده. قطعا رفتار های جدیدی که پیدا خواهم کرد کاملا درسته. درگیر شدن با نوع رفتارم انگار میشه درگیر شدن با عوامل بیرونی مثل نوع غذاها.

      در مورد محدودیت هایی که چاقی ایجاد کرده صحبت کردین. 

      یه لحظه با خودم گفتن ای بابا تمام این محدودیت هایی که استاد میگه در مورد من صدق می کنه بخاطر چاقی بوده؟ اره که بوده ولی اینقدر اهسته اهسته محدودم کرده که حواسم نبوده. پس چرا باید چاقی رو تحمل کنم؟ چرا باید مصمم نباشم برای لاغری؟ روش درستشم پیدا کردم که! 

      چاق تر شدن و درد پا و مفاصل در اینده بکنار، همین الان کلی بلاسرم اورده با همین محدود کردنام و عذاب روحی. چرا باید نگهش دارم؟

      اینجوری برای خودم یاداوری می کنم که مصمم تر ادامه بدم.

      نکته : مغز بر اساس شنیدن و دیدن شکل میگیره. این یک حقیقته. پس برای تغییر شکل دادنش باید بشنوم و ببینم. واقعا خنده داره با محدود کردن خوراکی ها و ورزش بخوام برنامه ریزیش رو تغییر بدم. واقعا محاله و خنده دار. 

      راست میگین استاد هیچ کس موقع رژیم گرفتن حس خوبی نداره.

      با اینکه اعتقاد داشتم راهش همینه و با حس خوب و اطمینانی که فروشنده بهم داده بود شروعش میکردم اما بعد از یه مدت کوتاه برای نگه داشتن اون حس خوب هم ترس برم میداشت و باز مجبور بودم افکار چاق کننده رو مرور کنم تا حس خوبه بمونه! خیلی خنده داره! نمیخوام سختش کنم یعنی برای اینکه اون روش رو متعهدانه و دقیق انجامش بدم یا خوداگاه یا ناخوداگاه یاداوری میکردم اگه بذارم کنار چاق میشم هدر میره یا هر چی. یعنی حتی اگه میدیدم شل شدم میگفتم دختر یادت نره که چاق میشی. این یعنی در اون مسیر هم با اینکه باید حالم خوب باشه چون دارم اقدام میکنم دیگه اما بازم ترس چاقی داشتم.

      در یک کلام برای نگه داشتن حس خوب از حس بد دادن استفاده کردن!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مصی
      1402/03/25 12:15
      مدت عضویت: 296 روز
      امتیاز کاربر: 696 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 570 کلمه

      به نام خداوند زیباییها 

      سلام به استاد عزیزم و دوستان همگام

      من دارم سعی میکنم دیگه از چاقی نترسم از غذا خوردن نترسم از جمعها دوری نمیکنم اصلا دیگه راجع به چاقی حرف نمیزنم تمام تلاشم اینه تا بدنم نگفته گشنه است چیزی نمی‌خورم چون قبلا عادت داشتم یکسره دهنم بجنبه انگار تفریحی جز خوردن تو دنیا وجود نداشت برام منی که عاشق ورزش بودم و ازش حس خیلی خوبی میگرفتم از تنبلی همش یه جا ولو بودم و مشغول خوردن بودم حتی فوق لیسانسم و بخاطر همین ادامه ندادم .دیگه سر کار نرفتم چون خجالت میکشیدم از چاقی ام جلوی همکارام و دانش آموزان و خانواده هاشون البته مدام هر چند وقت یکبار خسته میشدم از این وضعیت و شروع میکردم رژیم  و ورزش و کمی بهتر میشدم و باز خستگی و بازگشت بیشتر وزنم در انتظارم بود  دارم با پشت کار و تمرکز مسیر لاغری با ذهن و دنبال میکنم دیگه توی این ده روز به مرور که جلوتر رفتم از غذاها نترسیدم از چاقی نترسیدم حتی دیشب شام ساندویچ داشتیم من نصف اونو خوردم سیر شدم در حالی که قبل این فایلها قادر بودم سه تا ساندویچ بخورم تعجب کرده بودم هم خودم هم خانوادم که واقعا سیر شدی؟جالبه اصلا با ترس نخوردم.اصلا نترسیدم که الان چاق میشم .و خودم متعجب بودم الان  من دیگه الکی ریزه خواری نمیکنم و همه این تغییرات باعث شده جسمم به طرز شگفت انگیزی در حال لاغر شدنه البته دیگه به هیچ وجه تو این چند روز وزن نکردم سایز نگرفتم کالری شماری نکردم رژیم نگرفتم و تمام تمرکزم روی لاغریه صداهای داخل مغزم و می‌شنوم که عوض شده به جای بخور شده نخور به جای چاقی شده لاغری به جای نفرت از بدنم شده عشق به بدنم من با این آگاهی های صحیح در مسیر درست زندگی قرار گرفتم من بارها و بارها شکست خوردم و کیلو کیلو کم کردم من خیلی قوی ام اینبار من دنبال رژیم و چک کردن جسمم نیستم دنبال زمان نیستم الان زمان و اعداد ترازو برام کوچکترین اهمیتی نداره چون من دارم یاد میگیرم چطور درست زندگی کنم و همه اینها رو مدیون خداوندم که منو هدایت کرد و مدیون انسانی هستم که واقعا مثل فامیلیش روشنه پر از نوره الهیه و با روشنایی اش رفتن در مسیر و برای ما راحت و آسان کرده استاد چراغ هدایت منه ،منی که در تاریکی مطلق ذهنم یه گوشه نشسته بودم و در حال فریاد و گلایه به خداوند بودم و الان به لطف همان خدای مهربانی ام راهنمای من آمده و من بدون هیچ پرسشی با اعتماد کامل حتی با چشمان بسته دنبال راهنمایم میروم و با عشق مسیر را سپری میکنم قطعا میدانم که این آموزه ها باید تا آخر عمر همراهم باشد چرا که اگر تکرار نشود در گوشه ای از ذهنم این آموزه ها راکد می‌شوند و میگندند من هر روز با عشق بیدار میشوم و می‌دانم امروز باید کلی چیز جدید یاد بگیرم و از شوق این یادگیری و قدم قدم رفتن هیجان زده ام الهی شکرت بخاطر خلقت انسان‌هایی که راهگشا و راهنمای دیگر بندگانت هستن خداوند روح مادرتون و قرین رحمت خداوند کنه که چنین فرزندی و پرورش دادن من هر بار با دیدن فایلها برای ایشون از خداوند بهترینها رو در جهان آخرت درخواست میکنم روحشون شاد و زندگی شما استاد گرانقدرم پر از انرژی های مثبت و شادی و سلامتی باشه همیشه الهی همیشه عالی باشید که حال دل ما رو خوب میکنید الهی حال دلتون بی همتا باشه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1402/02/20 19:18
      مدت عضویت: 1208 روز
      امتیاز کاربر: 11362 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,800 کلمه

      سلام و‌عرض ادب خدمت عزیزان 

      چطوری میشه با قدرت ذهن لاغر شد ؟؟؟

      سالها دنبال راهی بودم ک‌جاق نشم ولی شدم و بعد دنبال این‌بودم ک چاقتر نشم و لاغر هم بشم ، از سن کم اطرافم پر بود از اموزش های چاقی و اطلاعات چاقی ، و با وجود سن کم ترس از چاقی در من بوجود اومده بود و با اینکه فقط ی دختر بچه پر ومعمولی بودم ولی میترسیدم اونوقتا مادر بزرگ مامانم زنده بودن و‌ما میرفتیم خونشون من اونو میدیدم ک خانوم تپل و‌چاقیه ک با عصا راه میره و‌پادرد داره از چاقی ، و مادر بزرگ خودمم تپل و چاق و بعدها پا درد و عصا ، و‌مامان منم اونوقتا با اینکه خیلی جوونتر بود و سنی نداشت ولی نسبتا چاق محسوب میشد وقتی یکی منو میدید میگف چقد شبیه مامانشه من فقط جنبه چاقی و تپلی و‌صورت گردی اونها رو میدیدم و میترسیدک از این تپلی ، ولی  درکنار این ترس مدام برام تعریف میشد ک تپلی زیباییه ، سلامتیه ، قوی بودنه ، و باورهایی مثل اشتهای زیاد و معده بزرگ و بی تحرکی ، کلی از این اطلاعات ک با اینکه باعث‌میشد تا من از چاقی و جاقتر شدن بترسم و ب فکر لاغری باشم ولی هیچوق ب لاغری نرسم ، رژیم میگرفتم ولی هر بار انتظارم بعد رژیم برگشت به حالت بدتر از قبل رژیم‌بود ، چون در تمام زمانی ک رژیم میگرفتم میشنیدم ک رژیم ک قط بشه ادم ببشتر جاق میشه و همینم باور کرذه بودم و هیچوق نمیدونسم ک ذهن  من از همین فرمول استفاده میکنه و منو چاق تر میکنه در مورد ورزش هم‌همین بود و‌مدام میشنیدم ک اگه ورزشو قط کنی بدتر میشی و همونم میشد و‌من بارها تلاش میکردم و مقداری از وزنمو پایین میاوردم و باز برمیگشتم ب قبل ، و‌هیچوقت اون فشارهای بیرونی نتونست منو لاغر نگه داره چون من ذهن چاقی داشتم و تمام اون مدتی ک تلاش میکردم برای لاغری ، انتظارم چاقی بود و ترس از چاقی داشتم ، نه تنها هیچوقت تصویر لاغری از خودم نداشتم بلکه تصورم چاق تر شدن هم بود ، و من همیشه لاغری رو برای خودم موقت میدونستم و هیچوقت موقعی ک سایزم کم میشد نمیرفتم لباس های سایز جدیدمو بخرم و همیشه میگفتم  یکم صبر میکنم و این طرز فکر از این‌میاد ک من باور لاغر موندن رو‌نداشتم ، هیچوقت لباسی رو‌تنگ‌نکردم ، نهایت کارم این بود ک داخل کمدو بگیردم و چن تیکه لباسی ک از خیلی وقتا پیش گرفتم‌و بخاطر تنگی گذاشتم کنار ، ی مدت بیارم از اونا استفاده کنم ، و‌بعد مدتی باز همون اش و همون کاسه و وزن بالاتر ؛

      چاقی با زور و فشار نیومده بود ک‌من بخوام با زور ورزش وفشار رژیم و‌دارو بخوام لاغر شم ، چاقی اروم‌اروم مهمون جسم‌من شده بود، من ب چاقی فک کرده بودم یاد گرفته بودمش ، و رفتارهای چاق کننده رو‌انجام داده بودم کارهایی کرده بودم ک این مهمون ناخونده در جسمم جا خشک کنه و لنگر بندازه ، و با روشهای فشار و زور میخواستم بیرونش کنم ، 

      لاغری از همون جایی میاد ک چاقی اومده و اینها میتونن ب همون روش جاشونو عوض کنن ، من با ورودم ب این سایت و استفاده از فایلای لاغری اول از همه متوجه شدم ک چاقی چطوری در من بوجود اومده و برای رهایی ازش باید چیکار کنم ، فهمیدم ک من در طی سالهای زندگیم چاقی رو‌یاد گرفتم و الان باید شروع کنم لاغری رو یاد بگیرم چون واقعا از چاقی خسته شده بودم‌و رویای تناسب و لاغری رو‌داشتم ، بس باید شروع میکردم ب یادگیری این مهارت و هنر، و زبان لاغری رو‌یاد میگرفتم ، وقتی لاغری رو با عنوان زبان لاغری از استاد شنیدم ، زبان مادری و زبان ملیم برام یاداور شد ، زبان مادری و شهر من اذری بود و من از بچگی این زبان رو ناخواسته یاد گرفته بودیم چندین سال پیش دورانی ک  من بچه بود بزرگترها روی زیان مادری تعصب خاصی داشتن و با بچه همو با همون زبان حرف میزدن ، من من مسلط ب زبان اذری ، وقتی وارد مهدکودک و بعدش مدرسه شدم ، متوجه شدم ک باید زیان دیگری رو‌یاد بگیرم و همه ی کتاب ها و درس های ما ب زبان فارسی و‌ملی کشور بود ، اویلش برای ما بچه ها خیلی سخت بود ، تلفظ و یادگیری و‌جمله بندی ، همه برامون سخت بود ولی یادم میاد ک اونوقتا بهمون میگفتن ک از در مهد ک وارد میشیم باید باهم فارسی حرف بزنیم ، اویلش سخت بود و‌تو ی جمله ب زور چنتا فارسی و‌چنتا اذری قاطی پاتی میکردیم و منظورو میرسوندیم ولی ادامه دادیم ، هر روز میرفتیم و معلم با ما فارسی حرف میزد با دوستامون فارسی حرف میزدیم فارسی مینوشتیم و فارسی میخوندیم ، سال مهد خیلی  سخت بود وارد کلاس اول شدیم باز هم بخاطر کلمات و حروف سخت بود ولی ما هر روز در تکرار و حرف زدن و‌نوشتن بودیم جوری ک سالهای بعد ما فقط فارسی حرف میزذیم ، خب شهرمونم زیاد بزرگ نبود و بیرون از مدرسه هم همو میدیدم و همه بچه ها بیرون از مدرسه توی کوچه و‌پس کوچه باهم‌فارسی حرف میزدن و‌ با اینکه همچنان در خونواده اذری صحبت میشد ولی بخاطر تکرار و استمرار فارسی حرف زدنمو خیلی بهتر میشد و ب مرور حتی دیگه لحجه ب کمتری هم داشتیم ، من اینو وقتی یاد اور میشم با زبان لاغری و چاقی مقایسه میکنم و ی زمانی ب صورت ناخوداگاه و ناخواسته از مادر و اطرافیان زبان چاقی رو یاد گرفتم و کامل بهش مسلط شدم و هر روز چاق و‌جاقتر شدم ولی از ی جایی خواستم ک زبان لاغری رو یاد بگیرم برای یادگیری زبان چاقی من درمحیط و تحت تعلیم چاقی بودم خب الانم باید همونطور باشه باید کلمات لاغری رو‌یاد بگیرم نگرش و فرمول های لاغری رو‌اموزش ببینم ، گوش کنم ، بنویسم ، حرف بزنم ، و‌اینجا اگه مثل اون آموزش  فارسی ک با دوستام حرف میزدیم میتونم توی سایت بنویسم و نوشته های اونها رو‌بخونم اینجوری در معرض یادگیری بیشتر و‌بهتر زبان لاغری قرار میگیرم ب لاغری فکر کنم تصویر لاغری رو در ذهنم پر رنگ تر کنم ، مثل همون وقتا ک فکر میکردم ک چطوری کلمات فارسی رو تلفظ کنم ک لحجه کمتری رو داشته باشم اینجام باید ببینم چ رفتاری میتونم از خودم نشون بدم ک ب لاغری و تناسب نزدیک تر بشم ، 

      ی روزی از غذاها ترسیدم بهشون قدرت چاق کنندگی دادم مدام جسممو زیر نظر گرفتم ببینم چاق شده یا ن تغییر کرده یا نه بدون اینکه متوجه شم چقد احساس بد میدم بهش ، وقتی بهش اعتماد ندارم ، تصاویر لاغری از خودم نداشتم و همیشه  منتظر چاقتر شدن جسمم بودم ، همیشه گوشامو تیز میکردم ببینم چیا چاق کننده ان ک مثلا اونهارو استفاده نکنم ولی ذهن چاق باهث‌میشد بدون توجه استفاده کنم و چون ب اون‌ماده قدرت چاق کنندگی رو از قبل داده بودم با خوردنش چیزی جز چاقی رو انتظار نداشتم ، و سالها ب همون روش هر بار با لاغر شدن قدرت چاق کنندگی در من بیشتر میشد و هربار ب خودم میگفتم تو محکوم ب چاق زندگی کردنی ، 

      ولی الان ک تحت اموزش لاغری قرار گرفتم میدونم ک لاغری حق طبیعی جسم منه و فقط مغز و ذهنم مدتی نیاز ب اموزش داره تا بتونه برای همیشه لاغر زنذگی کنه ، من برای یادگیری  ب زمان احتیاج دارم ، مثل همون اموزش زبان فارسی ک سال اول کلی حرف اذری و فارسی قاطی هم‌میشد ، بعد یکم بهتر و سالهای بعد با تکرار بیشتر کامل مسلط ، جوری ک الان من دیگه ب کلمه ها لازم نیست فکر کنم در حالی ک اونوقتا در ذهنمون ب اذری کلمه فکر میکردیم و بعدش جایگزین فارسی ولی دو سه سال بعدش ما بدون فکر کردن ب اذری کلمه ، فارسیشو میگفتیم ، ب نظرم زبان لاغری هم‌همونجوری میاد شاید سالهای اول لازم باشه  دقت ب کلمات‌ لاغری داشته باشم ولی وقتی ب طور مداوم استمرار داشته باشیم قطعا ماهر میشیم و خسلی راحت میتونیم از زبان لاغری استفاده کنیم ، بدون اینکه توجه  داشته باشیم ببینم زبان چاقی این قسمت چیه میشه تا برگردونیم و زبان لاغریشو انجام بدیم‌،من ایمان دارم ک ی روزی با ادامه و استمرار مسلط ب زیان لاغری میشم و لاغری رو زندگی میکنم ، مث الان ک تا همین حدودیم ک اموزش دیدم ارامش بهم اومده تصویر لاغرتر شدن خودمو دارم و نوی این مدت دوساله من هر وقت لباسی برام ازادتر شده بدون هیچ تردیدی اونو بیرون گذاشتم و رد کردم رفته و الان هیچ لباسی رو من از چن سال قبل ک سایز حدود ۴۶ رو‌داشتم  ندارم و‌هر وقت برا خرید رفتم لباسی با سایز فعلیم خریدم حتی پیش اومده ک از لباسی خوشم اومده و یکم برام‌کیپ‌بو‌ه و با احساس خیلی خوب اون لباس رو خریدم جوری ک تو دلم مطمئن بودم ک اون‌اندازه و‌سایزم‌میشه و‌بعد مدتی ک لازم شده تا از اون لباس استفاده کنم با شگفتی دیدم ک کامل سایزمه و‌خیلی راحت اندازم میشه ، من همچنان تا زنده ام ب اموزش زبان لاغری ادامه میدم عاشق خودم هستم وخودمو هر روز بیشتر دوست دارم بعد از این عجله ای برای اون ی قدم‌ایده ال ندارم چون ب جسمم ایمان دارم ک ب وقطش ایده ال میشه ، من روزهایی ک داشتم فارسی رو‌یادمیگرفتم هیچوقت انتظار نداشتم ی شبه زبان مادری من بره و زبان فارسی جایگزین بشه بس الانم نمیتونم این انتظار رو در مورد لاغری داشته باشم ، 

      من شش سال مدام تحت اموزش زبان اذری در خونواده و افراد دوروبرم بودم ، و‌در طی دو‌سال ورودم ب مهد و‌مدرسه چون‌هشف و‌ذوق و‌حس خوب داشتم ب زبان فارسی یاد گرفتم ، و الانم سالها تحت تعلیم زبان چاقی بودم ، و دوسه ساله ک دارم زبان لاغری رو‌یادمیگیرم از سایز ۴۶ اومدم ب سایز ۳۸ ، و‌مدتهاست ک در این سایزم ، قبلنها ک با روشهای مختلف ‌لاغر میشدم من‌حتی فرصت تهیه لباس با سایز جدیدم رو‌هم‌نداشتم و‌زود برمیگشتم بازم ب سایز بالا ولی الان  یک ساله ک دارم متناسب زندگی میکنم و اعلب اوقات درست رفتار میکنم و حس و حالم  خوبه ،بعد از اینم اگه اشتباهی کرذم خودمو اذیت نمیکنم چون من دارم یاد میگیرم ، و ممکنه در پرسه یاد گیری یکمم از اموزش های  قبلی قاطی بشه ، (مثل  همون قاطی کردن کلمات ترکی و فارسی در جمله اوایل اموزش ) ولی ایمان‌دارم ک با استمرارم در این مسیر نتیجه فراتر از انتظارم خواهد بود و منم شگفتی ساز میشم ،لاغری هنر و‌مهارتیه ک باید یادبگیرم و ی شبه نمیتونم این نرم افزار رو رو‌خودم نصب کنم باید گام‌ب گام جلو‌برم شناسایی باور و فرمول و‌نگرش های چاقی ،احساس رضایت از خود، آشتی کردن ودوست داشتم خودم ، توجه به لاغری ، تصویر لاغر داشتم از خودم ، اطمینان و‌اعتماد ب مسیرم و اینکه جز مسیر لاغری ذهنی راهی برای لاغری وجووووود نداره تنهاااا راه رسیدن ب لاغری و زندگی کردن لاغری از مسیر ذهن و‌مغز میگذره و استمرار و‌استمرار و‌تکرار و‌عمل هست ک موفقیت و‌شگفتی رو بدنبال داره 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 89 کلمه

      دیروز به امید یافتن یک کمک وارد جستجوی گوگل شدم که ذهنم قانع کنم که بتونم به رژیمم پایبند باشم .اخه همش دارم میگم نمیتونم نمیشه.این شد که به جست و جو ادامه دادم و خاستم که فکر و ذهن و قلبم هماهنگ کنم که بهتر بپذیرم که خدارا شکر با سایت تناسب فکر اشنا شدم   امروز چند فایل را چندین بار گوش دادم .احساس میکنم حداقل راه چند ماهه ای دارم تا رسیدن بههدف .ولی بازم سپاسگزار خدای مهربانم هستم کهاین سایت در جستجوی من بالا امد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1402/01/31 10:41
      مدت عضویت: 693 روز
      امتیاز کاربر: 898 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 223 کلمه

      سلام استاد عزیز ام و دوستان همراه ،

      واقعا چاقی من به واسه باورو تصاویر ذهنی چاق و ترس از خوردن ورفتارهای اشتباهم توی خوردن فقط به واسه همین ترس از خوردن شکل گرفته بود و دارم به کمک یادگیری دوباره ذهن و یادآوری این موانع رو از سر راه جسمم که حق طبیعیش لاغری و خوش اندامی و سلامتی و رفتار صحیح غذا خوردن هست بر میدارم وبهش اعتماد میکنم 

      .خدا روشاکرم که با گوش دادن فایل ها و خوندن نظرات دوستانم قوت قلب میگیرم و فرمولهای صحیح و یاد میگیرم 

      دقیقا وقتی داشتم فایل چگونه لاغر شویم و گوش میدادم همه ای حرفای استاد برام مهر تایید بود که ذهن چاق به چه صورت عمل میکنه ، جالب اینجاس مثلا به من میگفت حالا میخواد این فایل گوش دادن نوشتن و خوندن چکار کنه واسه ات چجوری میخواد تو رو لاغر و خوش اندام کنه ومیخواست منو از مسیرم دور کنه اما با ادامه دادن به فایل فهمیدم این نجوای ذهن چاق هست چون میترسه ، چون فکر میکنه همیشه از بیرون باید این جسمو برای متناسب شدن کنترل کنه ولی خوشحالم که به حرفش اهمیت ندادم ودوباره هم ادامه میدم وخوشحالی اینجاس و مهر تایید برای اعتمادم به جسمم اینه که تونسته به مدت ۹ روز از نظر جسمی یک کیلو ۹۰۰ گرم از چربی اضافه جسممو پاک کنه 

      به توانایی جسمم اعتماد دارم 

      خدایاشکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohsenzadehyazdi@gmail.com
      1402/01/22 23:00
      مدت عضویت: 981 روز
      امتیاز کاربر: 1034 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 241 کلمه

      سلام و درود

      دوتا خود تو وجود ما مشغول به کارن. خود لاغر ما و خود چاق ما…

      اگه ما الان تو وضعیت اضافه وزنمون هستیم به خاطر غلبه خود چاقمون هست… چون بیشتر به حرف اون گوش دادیم

      فرمول های چاقی همون چیزایی هست که خود چاقمون مرتب بهمون میگه مثل یه دستورالعمل و ما هم اطاعت میکنیم.

      بخور حیفه

      بخور فقط همین چند روز عیده

      بخور قوی بشی

      بخور تو تازه زایمان کردی

      بخور بچه شیر میدی.

      بخور بی قوه شدی

      بخور این شیرینیا خیلی خوشمزن اروم میشی

      بخور حتی اگه سیری 

      بله همه اینا رو میگه و بعد هم دوباره سرزنش 

      چرا شیرینی خوردی چرا با اینکه سیر بودی خوردی 

      حالا دوباره چاق میشی 

      به نظرم لاغری با ذهن بهمون کمک میکنه قبل از اینکه دستمون بره سمت یه غذایی  آگاهانه رفتار کنیم 

      اون غذا رو بخوریم برای کسب انرژی بدون ترس از چاقی

      اون غذا رو بخوریم به اندازه ای که هم ازش لذت برده باشیم و هم سیر شده باشیم

      و فکر میکنم به این شکل باشه که دیگه ما در طول روز اینقدر به غذا خوردنمون فکر نکنیم به چاقی و لاغریمون و اینقدر با خودمون درگیر نباشیم

      به قولی در رها کردن به دست بیاریم

      من خیلی امید دارم و با عمق جان باور دارم تا زمانی که اون نجوای درونی من تغییر نکنه هر کار دیگه ای برای هدفم انجام بدم بی فایدس

      من ۱۰کیلو لاغر کنم با هر روشی اما بعد دوباره اون نجوای چاقی بشه همدمم ،تمام تلاشام بر باد رفتس

      باید درونم رو درست کنم تا بیرونم عالی بشه

      این تنها راه حله🙏🙏🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1401/12/07 03:08
      مدت عضویت: 423 روز
      امتیاز کاربر: 3055 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 353 کلمه

      سلام به عزیزای دل 

      از چاقی با ذهن زیاد نوشتم میدونم ک ذهن من تاثیر غذاهای غیر رژیمی رو در من پرورش میداد این مهمون ناخونده ک اومده بود برا خودش‌ گردش و سفر میکرد در بدنم 

      با رژیم میرف با ترک رژیم برمیگشت 

      با حال بد میومد یعنی رژیمی همراه با زجر کشیدن با گرسنگی کشیدن با این بدنی ک انرژی نداشت حالی نداشت کاری کنه و باز بعد از رژیم 

      با عذاب وجدان میومد و جولان میداد زینب چی خوردی روغن داشت قند داشت نمک داشت 

      نمیدونم چرا ولی همیشه از زبان پدرم میشنیدم ک بهم میگف نمک ک بخوری نمیزاره چربی های پهلو آب شه برا میره چربی ها سفت میکنه😐

      و این قشنگ رفته بود تو ناخوداگاه من ثبت شده بود 

      به اندازه کافی از حال بد این وضعیت گفتم براتون 

      بریم سراغ درک لاغری با ذهن 

      خب من متوجه شدم هیچ کدوم از حرفایی ک شنیدم ریشه علمی نداره و همش بهانه ای برای مهمون ناخونده الان خیلی به لاغری با ذهن نزدیک شدم و عاشق اینم که این بار ذهنمو با لاغری پرورش بدم و انقد اطلاعات جمع کنم ک لاغری بره تو پوستو جونم  و جز همیشگی از تک تک سلول هام بشه سلول هایی که اونام عاشق تناسب اندامن من دیگه این بدن این سلول هارو ناامید نمیکنم این سلول ها حقشونه یه داده ذهنی بهشون داده بشه ک بله لاغری امکان پذیره این کاردیگه نشد نداره و دیگه دور از دسترس نیست 

      بله سلول های بدن من روز ب روز میشکفن و هر روز شکوفه میدن چرا که به لطف خدای بزرگم امید از راه رسیده حالا دیگه میتونن منو خوشحال کنن با لاغر کردنم با باریک شدنم با احساس خوب دادن ب من 

      با تلاششون برای رضایت من ک مفیدن و سودبخش بودنشون

      چون بدن من عاشق اینه ک منو خوشحال کنه دیگه سرکوفتی نیست دیگه عذاب وجدانی نیست 

      من با تموم وجودم با جسمم آشتی کردم این جسم کار بلده بابا بلده کارشو درست انجام بده 

      چون دیگه هیچ موانع ذهنی سر راهش نیست 

      این جسمو خدای بزرگ آفریده بی نقصه و کامله این ما هستیم ک مدام در حال برچسب میزنیم بهش و خودمون رو زیر سوال میبریم این اشرف مخلوقات رو 

      الهی به امید تو 😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا
      1401/12/05 03:26
      مدت عضویت: 415 روز
      امتیاز کاربر: 3120 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 909 کلمه

      سلام سلام خدمت استاد عزیز و عاشقان تناسب😃

      وقتی شروع کردم به دیدن فایل قدم جدید برام سوال بود که قراره چجوری لاغری با ذهن رو بهمون توضیح بدین  و آخر فایل فهمیدم که این مدل شرح دادن که مسیر مهمون ناخونده رو کاملا برامون روشن میکنه جرقه تناسب رو توی ذهنمون میزنه 

      هر چقدر بیشتر به فایلهاتون گوش میدم بیشتر توی ذهنم میشینه و بهم کد سبک زندگی جدید رو میده 

      وقتی به مهمون ناخونده به عنوان نتیجه کسب یه مهارت فکر میکنم و میگم خب سارا چجوری نقاشی رو یاد گرفتی ؟ 

      حالا این مهارت هم اینجوری کسب شده جالبه واسه همون نقاشیم هر چی بیشتر ویدیو آموزشی ببینی ذهنت بهتر راه ها رو می‌سازه تا بتونی بهتر نقاشی بکشی 

      متناسب شدنم یه مهارته اول از همه خیالت راحت میشه که میرم یادمیگیرم و میدونم نتیجه این مسیر حتما تناسبه 

      یکی از چیزایی که اطمینان رو توو کلاس نقاشی زیاد میکنه آثار خلق شده توسط استادته  کسی که میدونی اونم خبره است تو نقاشی و حالا اومده به تو هم میگه اینکارو بکن تا خودت یاد بگیری 

      ما دارو نمیخوریم که نقاشی بره تو مغزمون ما نقاشی جزوی از خودمونه همونطور که تناسب جزوی از خودمونه و هر چقدر بهتر سر کلاس به درس گوش بدیم قوی‌تر و خبره تر میشیم  حتی ممکنه بتونیم کلی چالش هایی که توی این راه داریم رو درک کنیم و درستش کنیم   دیدین با هر بار انجام دادن یه کار در اون کار تبحرمون بیشتر میشه و از این مهارتمون سرشار از اعتماد به نفس و خیال راحت میشیم و حتی میتونیم به بقیه ام اطمینان بدیم که میشه 

      چرا وقتی بریم کلاس نقاشی با توضیحات استاد و تمارین خودمون هی رشد رو در  خودمون می‌بینیم و میدونیم قراره پیشرفت کنیم و انتظار پیشرفت در ما هست 

      تناسب اندام باربی شدن لاغر شدن سبک شدن همه و همه هدف ماست و خب چرا انتظار پیشرفت ازخودمون نداشته باشیم؟

      اونقدر تو ذهنمون خونده شد که نشدنیه و تصورمون از این مهمون ناخونده یه وصله همیشگی بود که تا اینجا پیش رفتیم 

      ولی خداروشکر خدارو هزار مرتبه شکر اینا الان در حد یه کابوس کوچیک و کم ارزش شدن و فهمیدیم همش گول خوردن بوده 

      خداروشکر لازم نیست منتظر معجزه باشیم و بگیم این معجزه فقط واسه اونایی که شانس دارن رقم میخوره چون همونطور که هنر های دیگه از نقاشی آشپزی خیاطی و … رو یادگرفتیم تناسب رو هم یادمیگیریم و جزوی از ما میشه 

      قبل از اینکه فایل رو ببینم دیدگاه صبای عزیز رو خوندم و با خودم گفتم آخه چرا به غذا بگیم اشغال اینا همه نعمت خداست ولی الان که فکر میکنم  وقتی بدون اینکه حتی خبر داشته باشم توی ناخودآگاهم منتظر بیشتر شدن وزنم بودم و حتی وقتی غذا نمیخواستم حتی وقتی داشتم از پرخوری میترکیدم یا میدونستم برام خوب نیست (مخصوصا واسه جوش صورت میدونستم نباید بخورم) میخوردم نگاه نمیکردم دارم چیکار میکنم و اصلا چیزی که جلومه لازمه بخورمش یا ن تو حلقم میکردم 

      یا همیشه اگه چند قاشق ته ظرف یا لقمه آخر ساندویچ یا بقیه هویج  کلا هر چی تهش میموند میگفتم بخور  نعمت خدا رو حیف نکن   

      و اشتباه از من بود که نمیگفتم خب آخه چرا مجبورم میکنی وقتی نمیخوام بشینم بخورم ؟

      اشغال دقیقا همین تیکه اس که خودتم نمیخوای ولی به زور میخوری  دیگه الان غذا رو کم میریزم که اضافه نیاد هویج رو کوچیک برمیدارم و اگرم موند دیگه ب من ربطی نداره نمیخوام پس لزومی نداره بخورم درمورد این حس خوب ارزشمندی بگم که قبلا گرسنه ام میشد نگاه نمیکردم چی دارم میخورم فقط کافی بود یه چی دم دست باشه که بخورم ولی الان حتی خیلیم گرسنه باشم میشینم فکر میکنم چی دلم میخواد چقدر دلم میخواد بعد پا میشم درست میکنم میخورم خب غذای گرم خیلی دوست دارم ولی قبلا مهم نبود همینکه شکمم غرغر نکنه برام کافی بود ولی الان میگم بزار یه چی درست کنم دلم برداره بخورم و وقتی خودم غذا درست میکنم خیلی بیشتر بهم میچسبه

      نمیدونین چقدررر احساس آزادی دارم با خیال راحت و ذوق و شوق به مانتو ها نگاه می‌کنم 

      با خیال راحت میخوابم 

      اما با خیال راحت نمی‌خورم که باید اینم اصلاح کنم و برم چیزایی که دوست دارم بخرم واسه وعده های غذا که  واسه اونم اوکی بشم  (خیلی خوبه منم مثل بقیه هر چیزی که صبحانه ناهار شام دوست دارم بخورم متناسب باشم😁)

      امشب داشتم با خودم کلنجار میرفتم که متناسب شدن خوبه ؟

      یا متناسب زندگی کردن؟

      و این متناسب زندگی کردن چقدر حس عالی ای داره همه اون تفکرات مخرب رو کنار میزنه و میگه این همون کلاسیه که میگه یکبار برای همیشه  و قرار نیست این مسیر برات موقتی باشه  تو امروز شروع میکنی به لذت بردن از زندگیت تا آخر عمرت

      قرار نیست ترسی با تو تو این مسیر همراه باشه قرار نیست کالری بشماری یا هی ورزش کنی 

      چون تو با بقیه متفاوت نیستی و دقیقا همون سیستم بدن رو داری  و هر چیم اگه تا الان بوده به سادگی با پله پله رشد کردن و متبحر شدن توی کلاس تناسب 

      نتیجه قبلی رو جبران میکنی و تا عمر داری سبکبال خوش غذا سالم  با طراوت  با لباس های رنگارنگ و شاد با احساس ارزشمندی و هزاران هزار نعمت عالی که با یادگیری این مهارت فرصت استفاده ازش برات رقم میخوره رو تجربه میکنی 

      من خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم که این راه برخلاف تمام راه های عجیب و غریب قبل این مسیر  هر لحظه اش قشنگه و این کلاس انقدر عالیه 

      خداروشکر که اینجام خداروشکر که این فرصت بی نظیر توی زندگی من برام رقم خورده😍😍😍

      نمیدونم از مهمون ناخونده تشکر کنم که با بودنش باعث شد الان یه کلید مهم واسه زندگیم پیدا کنم یا ن😅

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somi13700
      1401/11/30 21:17
      مدت عضویت: 1379 روز
      امتیاز کاربر: 8393 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 360 کلمه

      سلام و عرض ادب

      خیلی خوب ومفید توضیح دادین استاد

      من از جمله زبان لاغری خیلی خوشم اومد 

      من برای یادگیری مهارت هایی مانند خیاطی ، آشپزی ، کیک و دسر ، رانندگی و… 

      کلی آموزش دیدم برای یادگیری حروف الفبا وزبان محلی مون کلی برام هجی کردن و تکرار صداها و تمرینات باعث کسب مهارت و یادگیری زبان در من شده

      پس برای یادگیری لاغری هم مانند چاقی باید دوره ی آموزشیم رو طی کنم 

      با گوش دادن بارهای زیاد این فایل متوجه شدم

      تفاوت بسیار زیاد و ناخوشایندی بین لاغری با ذهن ولاغری با روش های دیگه وجود داره 

      در این روش چاقی یک زبان معرفی میشه

      و ما برای یادگیری یک زبان هیچ وقت نمیریم سراغ یک دمنوش ، دارو یا قرص یا ژل و پماد، یا ورزش و تحرک زیاد ،کم کردن میزان مصرفی غذا و…

      مغز ما مملو از شنیده هایی از گذشته های دور هست 

      دراین روش فرمول هایی که در ذهن هست رو شناسایی و اصلاح و جایگزین می‌کنیم

      با داشتن احساس خوب دنبال نشانه ها میگردیم

      دراین روش نتیجه ازقبل مشخص نیست و هرکس براساس باورها و انجام با احساس عالی در تمرینات میزان موفقیت رو می‌سنجد 

      دراین روش داشتن استمرار و تکرار باشوق عالی و فوق‌العاده تجربه ای لذت‌بخش کسب میکنم

      اینجا ترازوی ما از طریق احساس خوب سنجیده میشه و هرچقدر احساس بهتر بازخورد مغز بالاتر ودرنتیجه واکنش و رفتارهای من عالی تر میشه وجسمم چاره ای جز لاغر شدن نداره 😉

      نه دارویی ،نه قرص ها وپماد های عجیب و غریب و عوارض داری ، درنهایت لذت و سلامتی و آرامش و اشتیاق

      نه پیاده‌روی های طولانی وخسته کننده

      نه رژیم های غذایی و دمنوش های تلخ و بدمزه

      هیچ گونه محدودیت و ممنوعیت وجود نداره

      ملاک من در دوره اصلی فقط از طریق احساس خوب و تغییر رفتار 

       من موظف هستم به خودم عشق بورزم  عاشق خودم باشم حالا باصدای بلند میخندم شاد و خوشحال هستم

      شکر گزار خدا و آرامش ذهنی پراز سلامتی هستم 

      به لطف خدای مهربونم از وقتی در دوره تون شرکت کردم تمام من گذشته با امروزم فرق داره

      الان بی نهایت خرسند و راضی از زندگیم لذت میبرم

      من پیش ازاین از هیچ دوره ای برای لاغری استفاده نکردم

      وخداوند رو شاکرم که منو به این مسیر هدایت کرد تا بهترین خودم باشم

      بی نهایت سپاسگزارم استاد 🙏🥲

      الهی شکر 🌼✨

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار زینب
        1401/12/07 03:16
        مدت عضویت: 423 روز
        امتیاز کاربر: 3055 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 39 کلمه

        دوست عزیرم  به چه نکته قشنگی اشاره کردی 😍😍

        اینجا ترازوی ما از طریق احساس خوب سنجیده میشه و هرچقدر احساس بهتر بازخورد مغز بالاتر ودرنتیجه واکنش و رفتارهای من عالی تر میشه وجسمم چاره ای جز لاغر شدن نداره

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار somi13700
          1401/12/08 23:19
          مدت عضویت: 1379 روز
          امتیاز کاربر: 8393 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 143 کلمه

          سلام دوست عزیز ممنون که نوشته ی منو مطالعه کردی و نظر ارزشمندت رو برام نوشتی 💐 

          من شنیده بودم افکار خیلی قدرتمند هستن

          ولی هیچ جا نشنیده بودم احساس ها مسیر رو ترسیم میکنن

          هیچ جا نشنیدم که احساس ها ملاک و معیار برای کسب موفقیت هستن

          هیچ نشنیدم احساس ها اصیل هستن 

          وهیچ جا نشنیدم خدا رو از طریق احساس لمس کنم

          احساس ها تنها فرکانسی هستن که دروغ نمیگن

          هیچکسی نمیتونه اون رو دستکاری کنه میدونی چرا عزیزم

          چون احساس مختص خداست

          احساس ها خیلی از سرنوشت ها رو رقم میزنن

          و من متعجب و شگفت زده از این همه آگاهی که در این دوره کسب کردم

          و اینجا سرزمین آرزوهاست

          فقط کافی به ندای قلبت گوش جان بدی

          واز طریق احساس لمس کنی

          خیلی خوشحالم از آشنایی باهات گل من به جمع خوش اومدی

          خدایا بی نهایت سپاسگزارم ازت که روز به روز افراد شجاع ،توانمند و با اراده رو در گروهمون افزایش میدی🌼✨

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/17 10:40
      مدت عضویت: 428 روز
      امتیاز کاربر: 46635 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 314 کلمه

      سلام   اقایی استاد 

      امروز ۱۷ گام دوم باز فایل دیدم وبرگشت به عقب ونوشتن دیدگاه خودم 

      من ا زبچکی یادم میاد اضافه وزن داشتم هر کاری هر رزیمی که گرفتم مساوی بودباشکست اگه نتیجه میگرفتم ولی مًثل برف اب میشد .

      درژیمهای دیگه مثل لاغریی با ذهن بااحساس ادم کا ری نداره تویی دره فقط میخواد شما وزن کم کنه ودیگرهیچ.

      وفتی من  به گذشته فکر میکنم میبنم من چاقی بودم بی اطلاع از چگونه بوجود امدن ابن مشگل اصلا تویی این چندین سال تویی هیچ دروره ایاز من سوالی که چرا وچطور من چاق شدم یی ریشه یابی نمی شد یی فرمول چاقی بود ویی فرمول لاغریی 

      فرمول جاقی تو دورها براساس اضافه خوری 

      فرمول لاغرییدر نخوردن بعضی غذاها ساعت مشخص غذا خوردن به تعداد قاشق یا گرم اندازه گرفتن ویا کم خوردن خلاصه میشد حالا که فکرشو میکنم اونا مارو با ماشین اشتباهی گرفته بودن انگار معده ماشینه که وفتی بنزینش  تموم شد دوباره باک نصفه پر کنیم تا لا غر بشیم مارو بت ماشین مقایسه میکردن فقط دلشون نخواستم ما مثل ماشین خوب عمل کنیم چه حسی داریی حالت خوبه تو بعضی از این دورها انجام میشد 

      تویی لاغرییبا ذهن منبعداز این مدت دیدم روحم سبک شده مغزم به فعالیت در امده احساسم وافکار خیلی تغییر کرده باروزیکهوارداین سایت شدم مقایسه کنم ترازوزیی وزنی این 

      دوره رباره درون بدن ومغز خیلی سنگین تره .

      اینجاباادم واحساستتش کار دارن با حسهای بدن وعلتهای چاقی کار دارن اول اون ریشه خراب پیدا میکنن بعد رسیدگی میکنن علت خرابی ریشه چیه وبعد راه درست شدن ساقه وبرک ودرنتیجه میوه درست که لاغریی به ما تحول میدن

      با بااشتباهاتمون چاق شدیم وبادرست کردن این  اشتباهات وبر عگس کار کردن به لاغریی میرسیم ماباید زبان لاغریی یا بگیرم وبرای ی اد گیری هر زبان اول الفبایی اون زبان باید اموزش بینیم تابتونیم با اون زبانصبحبت کنیم بابا گوش گرون بافایل اول الفبا یاد میکریم بعد عملی انجام میدیم ونتجتی شگفتی ساز میشیم بدای خودمون انشالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/19 23:13
      مدت عضویت: 447 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 773 کلمه

      دسته بندی فرمولهای چاقی و فرمولهای لاغری فعلا تا اینجایی که فهمیدم . 

      فرمولهای چاقی 

      وای عجب غذاییه .

      وای چه حالی میده خوردنش .

      چقدر خوشمزه شده .

      چه بویی داره . 

      دو تا دیس میخورم . 

      وای شکمم داره میترکه . 

      خاک برسرت که انقدر خوردی . چرا نمیتونی جلوی شکمتو بگیری . 

      به نظرت تو با این وضع لاغر میشی ؟ 

      من نمیتونم از غذا بگذرم .

      رژیم چیه من میخوام بخورم . 

      خسته ام حوصله ندارم راه برم آخه که چی بشه الکی فقط راه برو . 

       باید رژیم بگیری و ورزش کنی تا لاغر بشی .

      یکم از غذاتو بزار سبک بخور سنگین نخور .

      انقدر نخور بسسسسسسه 

      یابو این چه وضعشه . 

      مثه خوک شدی مثه خرس شدی 

      بوزینه الاغ خاک تو سرت برو چاه مستراحم خالی کن . من عاشق غذام . 

      میخوام فقط بخورم بخورم بخورم .

      من اشتهای زیادی دارم .

      من خیلی هوس می کنم .

      اخ برنج 

      اخ کباب 

      اخ پیتزا 

      اخ سوسیس کالباس 

      آخ هات داگ 

      آخ چند تا ساندویچ دو نونه . 

      آخ گوشت 

      آخ قرمه سبزی 

      آخ چه ته دیگای روغنییی

      دهنم آب افتاد 

      خب امروز بریم کدوم کافه بریم کدوم رستوران 

      آخ چه لقمه هایی 

      بمیری انقدر میخوری .

      ولش کن همینی که هست میخوام انقدر بخورم که بترکم 

      مردم چی میگن گوربابای مردم . 

      برن بمیرن . اونا هم بخورن . 

      وای داری میترکی . 

      چاق شدیا . 

      وای شلوارت تنگ شده .دکمه لباست بسته نمیشه .

      وای برم رژیم 

      نه نمیتونم من نمیتونم از غذام بگذرم .

      نمیتونم اروم بخورم .

      دوست دارم وحشی بخورم .

      دوس دارم تند تند بخورم تموم شه بره .

      حالم از هر چی غذاس به هم میخوره 

      دلم داره ضعف میره 

      نمیتونم سختی رژسم و تحمل کنم .

      نمیتونم خودمو محدود به نخوردن یا کم خوردن کنم . 

      نمیتونم ادامه بدم .

      خسته شدم 

      این چه زندگییه 

      چرا منو اینجوری افریدی که سیر نمیشم خدا .

      پر و پیمون بگیر لقمه هامو . 

      کم نریزیا زیاد بریز . 

      آخه من این اشتهای لامصب و چه کنم ؟ 

      خدا منو سیرم کن . … 

      فرمولهای لاغری : 

      تو میتونی لاغر بشی .

      تو با آدمای لاغر فرقی نداری . 

      تو هم میتونی از یه اندام عالی برخوردار باشی .

      ناراحت نباش غصه نخور درست میشه . 

      تو میتونی لاغر بشی . 

      من اصلا نمیدونم فرمولای لاغری چیه ؟ 

      یه آدم لاغر تو سرش چی میگذره ؟ 

      من فقط پر از فرمولهای چاقی ام . 

      هر فرمول لاعری هم که مینویسم فرمول چاقی میاد میگه برو بابا غذا رو عشقه چطور تو میخوای از غذات بگذری . بعد لاغره می گه . لازم نیست از غذات بگذری . چاق میگه  …. خوردی پس چجور میخوای لاغر بشی . لاغره میگه مگه استاد نگفت رژیم و ورزش راه لاغر شدن نیست و تازه رژیم و ورزش تو رو چاق کرده . چاقه میگه پس میخوای چه …. بخوری ؟ لاغره میگه صبر کن و ببین  . همینطور که تا الان انقدر شگفت زده شدی و به سوالات پاسخ داده شده صبر کن تا خودت ببینی چطور لاغر میشی . چاقه دیگه چیزی نمیگه میگه من فعلا میخورم . الانم یه ساندویچ پر و پیمون سفارش دادم برام بیارن . لاغره میگه نوش جونت بخور . ولی بعدش خودتو سرزنش نکن . حداقل لذت خوردنتو حس کن . چاقه میگه آخه چاقم می کنه . لاغره میگه نترس . بهش نیروی چاقی نده .  اون غذا فقط اومده انرژی مورد نیازتو تامین کنه . نیومده که چاقت کنه نگران نباش . اگه چاق شدم چی ؟ اگه نشدی چی ؟ نمیدونم . تا حالا بهش فکر نکنم به جز همین چند روز . آرزو به دلم مونده بدون ترس و بدون سرزنش بعد از غذا زندگی کنم . اصلا من اگه این همه میخورم به خاطر اینه که میخوام اون سرزنشها نیاد سراغم ولی هر چی بیشتر میخورم سرزنشم بیشتر میشه و اگه نخورم ولعم زیاد میشه . نمیدونم چیکار کنم . فقط امیدوارم . امیدوارم که من هم ولعم از بین بره هم بتونم دل سیر بدون سرزنش غذا بخورم . یعنی سیر بشم از غذا .آها این فرمول لاغری رو پیدا کردم ما چاقها دائما میگیم گشنمه ولی لاغرا همش میگن سیریم . آرزو دارم سیر بشم . آره دلم این فرمول رو میخواد . میخوام همیشه سیر باشم . خب این یکی از فرمولهای لاغریه . حس میکنم درسته . آخه میدونید الان دقیقا نمیدونم این فرمول لاغریه یا نه . ولی حسم میگه این فرمول لاغریه . چون لاغرا بیشتر اوقات سیرن . خب من وقتی سیر باشم احساس خفگی می کنم ولی اونا همینجوری سیرن یعنی حتی شاید چیزی نخورده باشم ولی میگن سیرم . خب من هیچ وقت احساس سیری ندارم . البته زمانایی که اینجام احساس سیری دارم . اره من باید اینجا باشم . فکر می کنم وقتایی اینجام احساس گرستگی کمتر ماد سراغم . ولی چیزی که هست سریع ذهن چاقم فرمولهای لاغری رو تبدیل به چاقی می کنه . من لاغریم خیلی ضعیفه ولی امید دارم با تکرار و با شما بودن بتونه فرمولهای لاغری رو در سرم قوی کنه . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/19 22:29
      مدت عضویت: 447 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 880 کلمه

      وای آقای عطار روشن من نیمه دوم صحبتهاتون رو دفعه ی قبل که داشتم فایل رو گوش میدادم  نشنیدم . وای فقط از شادی و تعجبپر شدم   . آقای عطار روشن چرا فایلهای شما چقدر منو به شگفتی میندازه ؟  پاسخ تمام سوالای من در قسمت دوم فایل شما بود . من الان حیرت زده شدم . وای وای وای . آخه چطور ممکنه ؟  من سری قبل که گوش دادم دقیقا در پایانقسمتی که مربوط به ذهن چاق بود  خوابم برد و آخر فایل بیدار شدم فکر میکردم فایل تموم شده . فکر نمیکردم انقدر خوابم برده باشه که این همه مطلب اصلی رو نشنیده باشم . این همه سوالی که من در کامنت قبل نوشته بودم همه پاسخش دقیقا همون قسمتی بود که من خوابم برد و شگفت انگیزتر اینکه من دوباره اومدم همون قسمت دوم رو دیدم . یعنی همونجایی رو پلی کردم که پاسخ سوالات من داخلش بود . وای من متحیرم . اصلا نمیدونم چطور توضیح بدم . اصلا نمیدونم چی بگم . آقای عطار روشن من هم خیلی دارم میترسم هم خیلی خوشحالم . انگار که معجزه برام رخ داده . آخه چطور ممکنه ؟  ببینید من انسان تحصیلکرده ای هستم . ابدا هنگام تحصیل با این همه شگفتی روبرو نمیشدم خب همیشه یه سری چیزا بود یا میفهمیدم یا نمیفهمیدم اونایی که میفهمیدم خب می فهمیدم  اونایی که نمیفهمیدم رو هم سوال میکردم و خب استادم پاسخ میداد .  ولی الان من سوالام پاسخ داده میشه . من پر از سوال بودم در کامنت قبل . فکر میکردم باید چند روز بشینم و دوباره مرور کنم تا بفهمم ولی نمیدونم چطور شد اومدم قسمت دوم همین فایل رو گوش دادم . چون حتی فکر نمیکردم این همه مطلب رو نشنیده باشم . من نفهمیده بودم این همه مدت خوابم برده بود فکر می کردم یکی دو دقیقه اخرش خوابم برده ولی دقیقا از نصفه ها به بعد یعنی دقیقا اون قسمتی که مربوط به چاقی ذهن  بود رو شنیدم ولی اون قسمتی که مربوط به لاغری بود نشنیده بودم . برای همین انقدر سوال برام  به وجود اومد و چیزی که منو حیرت زده کرده اینه که من به تمام سوالام در قسمت دوم همین فایل  پاسخ داده شد . همون جمله ای که زنعموم بهم چند روز پیش گفت به سوالاتت پاسخ داده میشه . اصلا اون از کجا میدونست من این همه سوال برام پیش میاد ؟ و باز  تعجب آورتر از اون شما چطور بدون اینکه سوالای منو بدونید دقیقا در  ادامه ی همون فیلم که سوالای من بود باید پاسخشو بدید ؟  یعنی پاسخ سوالات من از قبل داده شده بود . من قبل از اینکه سوال بپرسم شما پاسخ داده بودید . یعنی حتی در فایلهای بعدی پاسخش نبود چیزی که معمولا در آموزش اساتید دانشگاه میبینیم که در جلسه های بعد پاسخ میدن اما شما در ادامه همون پاسخ دادید و اینکه من باید خوابم ببره که این سوالها برای پیش بیاد و بعد در ادامه فایل به پاسخ سوالام برسم . خب این خیلی تعجب برانگیزه برای منی که تا حالا کلی اموزش دیدم . یعنی حتی شیوه ی آموزش هم از نظر من یه شیوه شگفت انگیزه . آخه چرا باید خوابم ببره ؟  وای خدا هم حیرت می کنم هم خوشحالم هم میترسم . اصلا یه حالی ام . مطلب بعدی هم اینکه  شما گفتید در مورد چاقی و لاغری بنویسید . پوشه بندی کنید . دقیقا وقتی من با اون همه سوال مواجه شدم میخواستم همین کارو کنم . یعنی این موضوع هم حیرت زده ام کرد . میخواستم بشینم از اول دوباره مرور کنم دسته بندی کنم . افکار چاقی و نجواهای چاقی  رو از افکار لاغری جدا کنم  و بعدش دیدم شما هم در آخر فیلم دقیقا همینو گفتید . هنوزم در حیرتم . یکم گیجم . ولی این گیجی با حال خوبه . حالم خوبه در کامنت قبل گیجیم با حال بد بود . با ترس بود ولی الان با شادیه . نمیدونم چی بنویسم . شما دقیقا زبان چاقی رو بلدید . پس اگه من مثل گذشته ی شمام میتونم مثل امروز شما هم بشم . با همین گوش دادن ها و تکرار کردنها . خیلی خوشحالم . من لاغر میشم آقای عطار روشن . از همراهی با شما خوشحالم و امیدوار . منم مثل شما تغییر می کنم و پاسخ سوالی که گفتم چطور میشه با وجود سگ گربه رو ازاد کرد اینه که خود سگ تبدیل به گربه میشه . یعنی خود اون کسی که الان توی ذهنم داره واق واق می کنه خودش میو میو میکنه . البته بلا نسبت شما و خوانندگان این سایت . جهت مثال عرض کردم .  یعنی من در عین اینکه فارسی بلدم انگلیسی هم بلد میشم . شاید سخت باشه دو زبان در کنار هم یاد گرفتن و استفاده کردن  . ولی وقتی انگلیسی رو تکرار کنم و در محیط انگلیسی زبان باشم و با همه انگلیسی صحبت کنم قطعا انگلیسی رو هم مثل فارسی خوب حرف خواهم زد . پس میشه در کنار زبان چاقی با زبان لاغری هم صحبت کرد . البته که الان فارسی حرف زدن برای من راحتتره ولی وقتی به انگلیسی حرف زدن هم عادت کنم کم کم انگلیسی حرف زدنم برام عادت میشه فقط باید توی محیط انگلیسی زبان بمونم و تکرار کنم تا ملکه ذهنم بشه . خدا میدونه چقدر شادم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/19 21:27
      مدت عضویت: 447 روز
      امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 784 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم .

      من در این فایل با ذهنم آشنا شدم .

       همون که دائما  به من میگه بخور شخص چاق ذهنمه . همون که بعد از خوردن منو سرزنش می کنه شخص چاق ذهنمه . همون که نمیزاره من در رژیم با انگیزه ادامه بدم شخص چاق ذهنمه . اما چرا ذهن من این حرفا رو می گه ؟ چرا ذهن من نمیگه نخور ؟ چرا نمیگه رژیمتو خیلی عالی ادامه بده ؟ چرا بعد از خوردن منو سرزنش می کنه ؟ 

      اصلا چرا این حرفارو میزنه ؟ چرا ذهن من مثل انسانهای لاغر نیست ؟ اونا از خوردن خوششون نمیاد . معمولا به غذا علاقه ندارن . به خوردن فکر نمی کنند . حتی یادشون میره بخورن . انقدر به چیزای دیگه توجه می کنند که خیلی اوقات  یادشون میره چیزی بخورند . ولی من اصلا غذا خوردن یادم نمیره . اونا فقط موقع گرسنگی یاد غذا می افتن اما من همیشه تو فکر غذام . مخصوصا غذاهای فست فود . خب چرا تو فکر من ایناست . چرا دل من این غذاها رو میخواد ولی دل یه آدم لاغر خیلی تمایلی به غذا نداره . خب توی این فایل یاد گرفتم اینا رو از کوچیکی یاد گرفتم و ذهن من عادت کرده که همیشه منو دعوت کنه به خوردن بیشتر . خب در فایل دیروز یا پریروزم گفته شد که ما چیزی رو که یاد گرفتیم نمیتونیم فراموش کنیم . خب پس چطور میشه چاقی رو از ذهن پاک کرد ؟ در آموزشهای روزهای گذشته فهمیدم دو تا عامل باعث چاقی در ذهن من شده اول یادگیری چاقی توسط افرادی مثل والدین و دوم روشهای لاغری مثل رژیم و ورزش . پس حالا چطور لاغر بشم ؟ چطور لاغر شدن رو یاد بگیرم ؟ اینو هم فهمیدم که این فایلها همه آموزش لاغریه . اما سوال اینه چطور با وجود ذهن چاقم لاغری ذهنمو فعال کنم . چاقی و لاغری مثل سگ و گربه هستن . چطور با وجود سگ ، گربه رو فعال کنم . وقتی سگ دائما توی وجود من داره پارس می کنه و حرفایی که گفتین رو توی گوش من میزنه چطور گربه رو آزاد کنم در حالیکه گربه به راحتی توسط سگ وحشی از بین میره ؟ این آموزشها با وجود چاقی چطور روی من اثر میزاره ؟ به نظرم در روزهای آینده به پاسخ سوالام برسم . با وجود چاقی لاغر شدن خیلی سخت میشه . اونایی که لاغرن این حرفا رو تو ذهنشون ندارن . اما ما و امثال ما داریم ‌. ما مرتب داریم توی سرمون این صدا رو میشنویم . اما این صدا چرا پاک نمیشه ؟ چرا اون از ما قدرتمندتره ؟ خب شما میگید اون باید تغییر کنه . به هرحال ذهن من دوباره پر از سوال شده . امید دارم در جلسه های آینده پاسخ سوالام و بگیرم . راستش امروز از این صدا خیلی ترسیدم . بازم گوش میدم . شاید به پاسخهام برسم . نمیدونم چرا صحبتهاتون در عین آسون بودن خیلی سخته . درک می کنم صحبتها واضحه ولی در عین حال گیج میشم . حس می کنم درست نفهمیدمشون . خیلی برام سوال پیش میاد ولی امیدوارم به درک بهتری برسم . البته من الان چهارمین جلسه است که دارم صحبتهای شما رو میشنوم و شما گفتین حداقلش اینه که الان میدونید چه کسی این حرفا رو بهتون میگه و کی شما رو دعوت به خوردن می کنه و کی سرزنشتون می کنه . مابقیش قطعا در جلسه های اینده روشن میشه . من بیشتر شبا این صدا رو میشنوم . شبا احساس گرسنگی زیادی دارم . در طول روزم گرسنه میشم ولی در شب بیشتر . ولی  چرا آخه ما چاقها بیشتر از لاغرها گرسنه میشیم ؟ آیا گرسنه بودن هم از حرفای این موجود نامرئیه ؟ ذهن چیه ؟  خیلی سوال دارم . درد چاقی بدنم یه طرف . درد چاقی ذهنمم بهش اضافه شد . حالا من باید به فکر دوتا چاقی باشم . امروز یه بار بیشتر فرصت نکردم فایل رو گوش بدم . شاید به خاطر همینه انقدر سوال برام پیش اومده . فکر می کنم هنوز این درس رو درک نکردم . اگه برم جلسه ی بعدی بازم با کلی سوال میرم . میخوام برگردم از اول دوباره فایلها رو گوش بدم . رونویسی کنم و تا کاملا درک نکردم نرم سراغ قسمتهای دیگه . اگه برم سراغ قسمتهای دیگه حس می کنم گیج میشم . دلم میخواد تمام درسها رو توی دفتر بنویسم . برای خودم توضیحشون بدم .  در نگاه اول صحبتهای شما خیلی راحته ولی همین عبارات خیلی راحت خیلی سخت فهمیده میشن . 

      به هر جهت من فکر میکنم دقیقا مثل درسهای دانشگاهم برای اینکه بهتر یاد بگیرم احتیاج به مرور دارم . پس فعلا چند روز میخوام دوباره مرور کنم و بعد دوباره ادامه میدم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 224 کلمه

        سلام و درود
        بهترین تعریفی که تا خالا از تقابل چاقی و لاغری شنیدم در نوشته شما بود:
        (چاقی و لاغری مثل سگ و گربه هستن . چطور با وجود سگ ، گربه رو فعال کنم . وقتی سگ دائما توی وجود من داره پارس می کنه و حرفایی که گفتین رو توی گوش من میزنه چطور گربه رو آزاد کنم در حالیکه گربه به راحتی توسط سگ وحشی از بین میره ؟ این آموزشها با وجود چاقی چطور روی من اثر میزاره ؟)
        کلی خندیم و لذت بردم و البته کاملا به شما حق می دم که جرات نکنید گربه رو رها کنید.
        حالا به زبون خودت راهنمایی ات می کنم.
        هر سگی،‌سگ نگهبان نمیشه
        سگ درون شما سگ نگهبان چاقیه
        خودت این سگ رو پرورش دادی که الان داره با قدرت از خواسته تو پاسبانی می کنه
        واضحه که الان نمی تونی گربه رو رها کنی چون در کسری از ثانیه دریده میشه
        ولی شما در حال خوراک دادن و پرورش دادن گربه هستی و عملا چند روزه که کمتر به سگ چاقی رسیدگی کردی
        هر سگ نگهبانی اگه مدتها رها بشه به یک سگ ولگرد تبدیل میشه
        پس نگران نباش
        این سگ که الان از صداش وحشت داری وقتی بهش خوراک مناسب ندی تغییر میکنه و اونوقته که گربه دست آموز لاغری در مقابل این سگ مثل شیر ظاهر میشه و سگ بیچاره چاره ای جز زوزه کشیدن و فرار کردن نداره.
        موفق باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار شهربانو باقری
          1401/10/21 08:05
          مدت عضویت: 1356 روز
          امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 57 کلمه

          سلام استاد   

          وای خدای من چقدر خندیدم  اولین باره یه همچین برداشتی از پرورش لاغری در کنار چاقی دارم می خونم   …..خیلی بامزه بود …خیلی ….   ولی چقدر از پاسخ شما  خوشم اومد استاد چقدر راحت  با هر کسی مطابق با فکر و برداشتش حرف می زنی   خیلی جالب بود ….     :))

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1401/10/22 23:48
          مدت عضویت: 447 روز
          امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 56 کلمه

          ممنونم بابت پاسخ عالی شما . مثال شما از مثال من جالبتر بود . بله من گربه وجودم رو با آموزشهای شما تبدیل به شیر میکنم  . شیری که سگ چاقی وجودم فقط براش دم تکون میده و در خدمتشه . خیلی عالی راهنمایی کردید . منم از مثال شما بسیار لذت بردم . سپاسگزارم . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار فروغ ریاحی
        1401/10/21 11:00
        مدت عضویت: 1616 روز
        امتیاز کاربر: 26841 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 248 کلمه

        سلام به آقا عطای  عزیز  که  از داخل کامنت قبلی شما  من متوجه شدم که   شما دوست هم مسیر و جدید ما هستی .که به شیوه ی خاص خودتون به این راه هدایت شدین .

        چقدر شما رو درک میکنم منم دقیقا روزهای اول ورودم به  به سایت دوست داشتم تک تک حرفهای استاد رو داخل دفتر بنویسم و تا خوب درکشون نکردم جلسه ی بعدی نرم میخواستم خوب یادشون بگیرم  مثل درسهای دوران دبیرستان و این کار رو هم کردم چون برام خیلی ارزشمند و مهم بودن من می  خواستم کاملا متوجه تمام حرفهای استاد بشوم و نکنه که  شاید یک کلمه رو از دست بدم و اینقدر با جدیت و علاقه فایلهای رایگان رو دنبال کردم  و سر رسیدها نوشتم و ساعتها وقت گذاشتم که با همین فایلها ی رایگان  نمیدونم چطور شد  که کلی لاغرتر  شدم و امیدوارم شما هم به زودی به تناسب اندام دلخواهتون برسید.

        چقدر این مکالمه ی سگ و گربه از زبان شما جالب بود و چقدر توضیح استاد از زبان شما جالب تر شد واقعا لذت بردم نگران سوالهای ذهنت نباش به تک تک جواب های اونها می‌رسی اصلا چیز سخت و گنگی نیست یکم تمرکز و توجه و وقت بزار و در این سایت باش  فایلها رو هر روز گوش  یده و کامنتهای دوستان رو  بخون و بنویس در نهایت  میبینی نه تنها  به جواب تمام سوالاتت رسیدی بلکه کلی هم متناسب تر شدی .

        آرزوی تناسب اندام زیبا برای تمام بچه های سایت تناسب فکری در کنار سلامتی دارم .

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1401/10/22 23:52
          مدت عضویت: 447 روز
          امتیاز کاربر: 11045 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          محتوای دیدگاه: 52 کلمه

          سلام و عرض ادب دارم خدمت شما بانوی محترم . ممنونم از ابراز لطفتون . ان شاء الله که با بهره گیری از آموزشهای استاد و همینطور خوندن نظرات شما پیشکسوتان منم بتونم به وزن ایده آلم برسم و در وزن ایده آلم مابقی عمرم رو زندگی کنم . سپاسگزارم بابت پاسختون

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1401/10/02 19:17
      مدت عضویت: 693 روز
      امتیاز کاربر: 898 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 740 کلمه

      سلام ویژه به استاد و دوستای مهربان و صبا جون که حسابی حالم عالی شد بادیدگاه فوق العاده ای که گذاشته بود کی از بار چاقی دهنم بر داشته شد وای چه حال خوبی دارم ممنونم 

      امیدوار شدم ، بله این چند روزه منم دارم رو دهتم کار میکنم واینکه هر روز شاهد اینم که بیشتر و بیشتر توجهم از جسمم همون فشتر روحی وروانی بخاطر چاق و اضافه وزنی که در جسمم ناخواسته ایجاد کرده بودم داره برداشته میشه حس سبکی میکنم انگر دارم مثل پر روی اب میشم انقدر عالی که نمیدونم چطوری این حسو بیان کنم ، بله کاملا منم قبول دارم که چاقی اومده به من بگه ناراحته از من بخاطر رفتار و باورهای اشتباه و چیزای که بهش برچسب زده بودم وازش بدمیگفتم جسمم پیام آور افکارم بهش هست داره لامن حرف میزنه خدایاشکرت که اینجام و این آگاهیا رو دارم کسب میکنم از شما عزیزان و اگاهیای خودمو هم نشر میدم 

      حالا مونده فایلو ببینم 

      ادامه آگاهیمو از این جلسه بیام بنویسم الان ساعت ۱۲و ۲۹ دقیقه ظهر هست که اینجوری حالم عالی کردین ، یه چیز دیگه وقتی دارم میخونم انقدر صمیمی مطالبمو میخونم و شیرین که خودم لذت میبرم چون مطالب و آگهی ها هم عالی هستن و قلبل درک ولمس و میتونم باهاشون هم دلی کنم 

      خب من اومدم با کلی انرژی مثبت ساعت ۱۸و ۴۹ دقیقه 

      استاد جان فوق العاده بود فایل آموزشی 

      به منم که فکر میکنم بارهابرای لاغر شدن تلاش میکردم این نشانه ای با اراده بودنم هست خیلی خوشحالم که انسان با اراده ای هستم 

      حالا در مورد چاقی باذهن بگم 

      من دقیقا یادمه همیشه از چاق بودنم که همون بچگی نصبا له دوستانم من شکمو بودم داشتم با ذهنم این فرمانو تصویر سازیو به مغزم میدادم و جسمم هم اجرا میکرد این روند تصوی دهنیمو به سمت چاقتر شدنم ، تمام زمان های که ار روش های مختلف برای لاغر شدن جسمم استفاده میکردم جسمم رو در نظر میگرفتم تصویر چاق ذهنم واسه همین بعد یه مدت خسته میشدم چون ذهن من فرمان وتصویر اندام لاغر و نداده بودم که مغزم به جسم که اجرا کننده ای همیشگی فرمان ها هست اجرا کنه 

      بله چاقی باذهن من شامل خوردن شیرین با تصویر چاق 

      پر خوری مساوی چاقی 

      کم تحرکی مساوی چاقی 

      ورزش رنج دورشدن از چاقی

      کم خوری رنج دورشدن از چاقی 

      رژیم غذای نخوردن و یا خوردن چربی مساوی دوری از چاقی ، چاقتر شدن 

      حتا توی ماشین کنار دوستام که مینشستم خجالت از چاقی خودم 

      لباس تنگ پوشیدن تنفر از چاقی

      نگاه کردن به جسمم در اینه ویا عکس گرفتن تنفر از جسم چاق حالا چاقی بد فرم و بد فرمی بدن 

      خلاصه حالا میفهمم تمام ساعت در هر حالتی توجهم و تصویر ذهن من چاقی و بدفرمی بدن بود حتا حرف زدن از چاقی دیگران اونم داشتم تصویر چاقیو نگاه میکردم و فرمانشو صادر میکردم حتا رفتن روی ترازو که چقدر اضافه وزن دارم و تحقیق در مورد چاقی و رفع چاقی همه و همه و رنج از چاقی جسمی هم تا ثیرات روانی منفی روی من داشت و تصویر چاقی پا برجابود و تایید تثبیت میشد اما من که نمیدونستم 

      ولی خدا رو شکر حالا میدونم چاقی باذهن یعنی چی 

      و اما لاغری با ذهن 

      خب وقتی الان اینا رو میدونم دیگه تمرکزم از جسم عزیزم برای تنفر ازش و نگران بودن بابت چاقی و بد فرمی بر داشته داره میشه 

      چون میدونم واقعا جسم من فقط داره در هر لحظه فعالیت میکنه بر اساس تصاویر ذهنی من برای اجرا کردن اون فرمان 

      چقدر این جمله همین الان حس ارامش و راحتی به من داد که جسم هر لحظه فعالیت میکنه درست هم فعالیت میکنه چون تحت فرمان ذهنم هست همیشه بوده وهست خیلی خوشحالم که نتنها لاغری با ذهن راحت ترین کار دنیاس بلکه سلامتی و جوانی و شادابی هم همه و همه تصویر ذهن و فرمان ذهن به مغز و فرمان‌مغذ برای جسم هست و جسم من همه کاملا اجرا میکنه 

      وای چقدر حس ذوق دارم هرچه بیشتر مینویسم من لاغر ، خوش اندام ، زیبا جوان شاداب و سر حال هستم هر لحظه و برای تمام زمان های عمرم 

      خدایاشکرت بابت این آگاهی ناب که به من دادی اینم بگم جسم من پیام رسان رفتار و تصاویر ذهن من هست چه دوست داشته باشم چه نداشته باشم داره منو به مسیر درست هدایت میکنه که با ذهنم که فوق العاده قدرتمنده و سرنوشت سازه منو اشنا تر کنه خدایاشکرت 

      حالا میدونم لاغری باذهن بله لاغری باذهن آسانترین کار دنیاس نه تنها میدونم بلکه کاملا حسش میکنم 

      حتا امروز حس کردم دور کمرم داره خوش فرم میشه چیزی که طبیعت و لیاقتشه خوش فرم و  زیبا ، 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/09/28 20:32
      مدت عضویت: 503 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 654 کلمه

                  “به نام خداوند مهربان و هدایت گر”

      با سلام به همه ی دوستان و استاد گرامی؛

      گام دوم:چگونه می شود با ذهن لاغر شد؟!

      امروز دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ به لطف خدا گام دوم را بر داشتم.در این گام متوجه شدم که باید ابتدا بدانم که چاقی با ذهن چگونه انجام می شود تا از طریق آن متوجه شوم که لاغری با ذهن چگونه انجام می شود چون لاغری با ذهن کاملا مخالف جهت چاقی با ذهن است.خداوند بزرگ و متعال ما انسان ها را به گونه ای آفریده است که هر مهارت و کاری را با کمک مغز و ذهنمان به راحتی یاد می گیریم،از طریق حس هایی که به ما عطا کرده است مانند حس بینایی،شنوایی،لامسه،بویایی و چشایی.از طریق این حس ها ما به مغز و ذهن خود اطلاعات میدهیم و مغز و ذهن ما بعد از پردازش اطلاعات آنها را به فرمول های مغزی ما تبدیل می کنند که بعضی از این فرمول های مغزی سازنده و مفید هستند و بعضی از آنها مخرب و زیان بار هستند.همان طور که خواندن و نوشتن،یادگیری انواع موسیقی و مهارت های دیگر را با مغز و ذهنمان یاد می گیریم چاقی و لاغری را هم یاد می گیریم.چاقی با ذهن یعنی ما با استفاده از دیده ها،شنیده های خود از دوران کودکی ذهن خود را برای چاق و چاق تر شدن آماده کرده ایم و وقتی ذهن ما به مرور یاد می گیرد که هر چه را بخوریم به راحتی به چاقی و اضافه وزن تبدیل می شود،جسم ما هم در راستای آن یعنی انتظار ذهن ما پیش می رود و ما دچار چاقی و اضافه وزن می شویم.هرگاه ما با ترس از اینکه اگر این خوراکی را یا هر نوع غذا و نوشیدنی را بخوریم چند کیلو دیگر به وزن ما اضافه می شود چون چنین انتظاری داریم پس همان می شود و این گونه به راحتی چاق می شویم.بعد از آن که ما غذا یا خوراکی مورد علاقه ی خودمان را خوردیم اکثرا دچار عذاب وجدان می شویم و خود را خیلی خیلی سرزنش می کنیم که چرا بر خلاف تصمیمی که داشتیم آن را خورده ایم و در واقع این بازی ذهن ماست که ما را به این سو می کشاند.من به این درک رسیده ام که باید لاغری را مانند یک هنر و مهارت به ذهن خودم آموزش دهم.اولا نباید از خوردن هر نوع غدا،نوشیدنی،خوراکی و هر چیزی دیگری بترسم و خود را دچار عذاب وجدان کنم و همچنین خود را سر زنش کنم و به خودم بگویم که با خوردن آن بیشتر چاق می شوم.من باید از خوردن لذت ببرم و باور داشته باشم که هیچ نوع غذا و خوردنی من را چاق نمی کند چون بدن من کاملا طوری آفریده شده است که هر نوع ماده ی اضافی را به هر مقداری بدون کمترین زحمتی می سوزاند و به بدن من وجسم من به اندازه ی نیازش سوخت می رساند.باید به خود بگویم و بقبولانم که بدن من هوشمند است و همیشه من را به سمت لاغری و تناسب اندام می برد.من باید به جسم و بدن  خودم احترام بگذارم و هر چه را که باعث سلامتی و تندرستی و شادابی بیشتر آن می شود را انتخاب کنم کاملا اختیاری نه به اجبار و آن را بخورم.اگر زمانی دوباره پر خوری کردم دچار استرس و اضطراب نشوم چون بدن من به راحتی مقدار اضافه را می سوزاند و این را باید ذهنم کامل درک کند.من همان گونه که به راحتی و بدون هیچ تلاشی چاق شده ام به همان راحتی و راحت تر از آن می توانم لاغر بشوم و لاغر بمانم و لذت ببرم و به آرامش روحی و روانی ثابتی برسم.الان که دقت می کنم می بینم که من با بر داشتن هر گام و انجام تمرینات روزانه کمک خیلی زیادی به ذهنم می کنم که بارهای اضافی چاقی را از خود بردارد و پاک کند و باورهای لاغری را جایگزین آنها کند و این خیلی خیلی لذت بخش و آرامش بخش است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/09/21 00:12
      مدت عضویت: 785 روز
      امتیاز کاربر: 5896 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 735 کلمه

      خداوند رو برای شنیدن این فایل با ارزش بینهایت سپاسگزار و شکرگزارم
      استاد عزیزم خدا قوت و باید بگم واقعا لبخندهاتون رو بسیار بسیار دوست دارم وزیبایی لبخندتون مثل لبخند نوزاد شیرین و دوست داشتنیه.. و خدارو شکر که لبخند زیباتون رو همیشه میبینم
      دوستان همراهم سلام و عرض ادب
      جدیدا که با خواهرم گذشته رو مرور میکنم یک خاطراتی بصورت مه آلود یادمون میاد…. یادمه که من و خواهرم تا 11  سالگی لاغر بودیم و بگم که بهداشت مدرسمون به ما میگفت که سوء تغذیه داریم.. یک روزی که معلم بهداشتمون که داشت مارو وزن میکرد من چقدر دلم میخواست که از همه چاقتر باشم… چون بینهایت از خانوادم میشنیدیم که ما خیلی لاغر و ضعیفیم و باید غذا بخوریم تا قوی، سالم، زیبا باشیم… من یادم میاد که پدرم از بچگی نگران باردار شدن ما بود و عقیده داشتن اگر در بچگی خوب نخوریم نمیتونیم مادر سالمی باشیم و بیشمار حرفهایی که پدر و مادرها و اطرافیان میگن… تا اینکه فرمولها به حد نساب رسیده بودن و و این فرمولها باعث شدن که ما عاشق خوردن بشیم و از اونجایی که مامانها به هر دلیلی به بچه غذا میدن،، فرمولها و بی دلیل غذا خوردن با هم میکس شدن و ما در سن 15 یا 16 سالگی چاق شدیم به حدی که من رو که از خواهرم چند کیلو چاقتر بودم به دکتر تغذیه بردن… یعنی همون آدمهایی که به ما گفتن و ما رو تشویق کردن به خوردن اینسری به ما گفتن تو چقد چاقی، چقد میخوری، چقد معدت گشاد؟؟؟؟ چرا اراده نداری؟؟ اگه همینطور پیش بری کسی باهات ازدواج نمیکنه و…. ( که من فکر میکنم یکی از دلایل به وجود اومدن نجواها همین تضادها بود یعنی اول به ما گفتن بخور و بعد که چاق شدیم به ما گفتن نخور که حالا نجواها الان مارو تشویق میکنن بخور و بلافاصله بعد خوردن به ما میگن نخور) من در سن 16 سالگی اولین بار نزد یک دکتر تغذیه رفتم و لیستی که ایشون به من داده بود…. شروع ترس از چاقی که با پدر و مادر و خصوصا داداشام شروع شده بود با دکتر تغذیه کم کم به اوج خودش میرسید… من از خوردن هر چیزی میترسیدم… کالری هر غذایی یادم میومد وحشت میکردم و واقعا خوردن برام مثل آدم کشتن سخت بود…. یعنی اون نجواها هی به من میگفتن بخور ولی رژیم میگفت نخوررر.. این جنگ اعصاب پدر منو درآورده بود… هر بار که بزرگتر میشدیم و آدمهای بیشتری به ما میگفتن یه فکری به حال خودتون کنین این چه وضعه… ترس از چاقی بیشتر و نجواهای مخرب ذهنی بیشتر و مخربتر….. در ذهن من 1 قاشق پلو 1 بشقاب غذا بنظر میومد… حالا مثلا یه بستنی واسم میشد غذای یکسال خرس… در ذهن من هر غذایی تبدیل به چربی میشد و در قسمت های انباشت چربیم هی بیشتر ذخیره میشد…. در عجبم که با این همه تصور من چرا نهایتا 23 کیلو اضافه وزن دارم این داره به من گوشزد میکنه چاقی طبیعی نیست و بدن دوستش نداره و خیلیشو دفع میکنه ….من واقعا زجر کشیدم از چاقی.. غرورم ، عزت نفسم و…. خدشه دار شدن. چقد از چاقیم عصبی شدم و چقد گریه کردم.. ولی فرد با اراده ای بودم و همیشه رویامو دنبال میکردم… من روزی 6 یا 7 ساعت ورزش میکردم خیلی از ورزشهارو یاد گرفتم و انجام میدادم،، از بس که بدنسازی میرفتم مهره های کمرم آسیب دیدن…ولی به لطف الله مهربان در بهترین جا هستم که مملو از آگاهیه من اصلا دوره صدگام رو نمیفهمیدم و همش تکرار میدونستم… ولی الان که میشنوم میگم مگه اینو قبلا گفته بودن استاد؟؟ یا آلبوم شگفتی سازان رو میبینم مطمئن میشم که من هم میتونم نفر بعدی باشم… تو این محیط بودن، تمرین کردن، نوشتن و کامنت بچه هارو خوندن میتونه 1_ فرمولها یا رفتارها درست غذایی رو با تکرار و تمرین و مرور تمرینها به یه حدی برسونه که وقتی تثبیت بشه ما رو لاغر کنه یعنی اون فرمولها و نوشتن و مرور کردن فوایدِ لاغری و تناسب ما رو تشویق میکنه به لاغر شدن همونطوریکه فرمولها و فواید چاقی مارو تشویق کردن به چاق شدن…و 2_ که خیلی مهم تغییر نجواهای ذهنی ان.. یعنی فاز نجواها از منفی به سمتی میرن که ما میخوایم، همسو با هدف ما میشن.. دیگه مثل مته مغز ما رو سوراخ نمیکنن…  فقط تمرین و تمرین و تکرار و وقت گذاشتن در این سایت.. به اندازه ای که دلمون میخواد نتیجه بگیریم باید در این سایت باارزش باشیم.به امید لاغری و تناسب اندام 
      عادله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 1,397 کلمه

      به نام خالق زیبایی ها سلام 

      آنکه اندام متناسب به من بخشید و مرا هدایت کرد به سمت درک عملکرد ذهن در تمام جوانب از جمله سلامتی بیشتر و تناسب فکری بهتر . یارب العالمین م سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم . نحوه لاغری  و چاقی با ذهن 

      خدارو هزاران بار شکر میکنم که روزی تصمیم گرفتم برخلاف اکثر جامعه فکر کنم و مسائل ام رو متفاوت حل کنم و او هم مرا به درخواست خود به این مسیر هدایت کرد . ایمان دارم که این مسیر مناسب ترین مسیر برای من است در حال حاضر و به موقع به سمت اگاهی های بیشتر هدایت‌خواهم شد در مکان و زمان مناسب خود . و خود می‌داند که نتایج شگفت انگیزی در این مسیر منتظر من است چرا یارب مینویسم و اجرا میکنم با توکل برتو چرا که قبل از این که من درخواستی کنم تو  ان امکان را برای من فراهم کردی یاربم متشکرم . 

      قبل از این که جسممان چاق شود حرف هایی شنیدیم الگوهایی را دیدیم که دلایل مختلفی بودن مبنی بر پر خوری و زیبایی چاقی و زشت و بد بودن لاغری : مثل غذای بیشتر خوردن برای این که قوی باشیم و سالم این که اگه غذا تو بشقاب بمونه کار بدی هست و باید تا ته غذا داخل ظرفمون بخوریم . غذا همه چی باید بخوریم تا قوی باشیم و سرما نخوریم وگرنه مریض میشیم وقتی مریض بودیم بیشترراز ظرفیتمون به هر شکلی بود از بچگی بهمون میدادن می‌خوردیم تا قوی باشیم تا بدن توانایی مبارزه با بیماری داشته باشه اگه نخوریم زود خوب نمیشیم بزرگ نمیشیم . وقتی می‌دیدم مادرم شروع به رژیم گرفتن و ورزش کردن کرده و نان و برنج کم میخوره و میوه و همه چی رو بر اساس برنامه میخوره تا لاغر بشه این باور در من شکل گرفت که مواد غذایی باعث چاق شدن میشه برنج و نان شیکم میاره لاغری سخت هست و محدودیت به همراه داره اما چاقی نه پس کمکم از ۴ و ۵ دبستان شروع کردم به شکم درآوردن . چرا که انتظار چاق شدن در من ایجاد شده بود . ذهن ما تصویری وقتی انتظار یک چیز در وجود ما در ذهن ما ایجاد میشه تصویر ان چیز در ذهن ما شکل میگیره و بر اساس اون تصویر ما احساس می کنیم و چرخه فکر و احساس به وجود میاد هر بار که تصویر چاقی در ماشکل میگیره میترسیم و ناامید میشیم و میخوریم و بعد عذاب وجدان از پر خوری و این چرخه ادامه داره به خاطر همین داشتن احساس خوب بسیار مهم هست . وقتی بدن تصویر سازی میکنه شروع میکنه به دادن فرمان های درونی به بدن و رفتارها . برای شناخت فرمان ها به رفتارهای خود در زمان هایی که رژیم می‌گرفتیم و ورزش میکردیم برای لاغری رجوع کنیم . خوب من تصمیم میگرفتم ورزش کنم و آوايل احساسم خوب بود و شروع میکردم به ورزش کردن و کم کم به دنبال کم کردن ورزش زمانش و درجه سختیش می افتادم یا این که فقط تمومش کنم حالا حرکات درست یا غلط انجام می‌دادم مهم نبود یا توی غذا خوردن شاکی و ناراحت که چرا کم گرفتم و زیاد نه نگران این که غذا تمام بشه و من اون کسی نباشم که ته غذا رو دراورده در واقع مغزم به نا به اطلاعات و ورودی هایی که از گذشته گرفته بود سیم کشی شده و رفتارهای من شکل گرفته بود و من میخواستم با زور و فشار بدون توجه به انچه که در ذهنم هست لاغر شوم و این امکان پذیر نیست مثل این که بخوای با دعوا و فشار به کسی حروف الفبا یاد دهی .زبان مغز ورودی ها هست پس باید ورودی. هایم را مدیریت کنم با نوشتن کامنت و دیدن فایل ها و خواندن کامنت دیگر اعضا . از دیگر رفتارهایی که نشان میده ما منظر چاقی هستیم و در ذهن خود چاق هستیم هنگام خرید لباس هست یادمه رفته بودم مغازه از فروشنده شلوار بزدگ تر خواستم تا اگه چاق شدم راحت تر باشم خدا حفظش کنه اون فروشنده رو به من گفت منتظر چاقی نباش . اما این سری عید که رفتم لباس بگیرم وقتی لباس جذب بود گفتم اشکال نداره قرار جمع تر بشم و دقیقا هم همین طور بود وقتی دنبال سایز های بزرگ تر هستیم یعنی دنبال چاقی بیشتر و بیشتر هستیم . عر بار که نگران میشیم از چاق ترشدن رقتارهایی هناهنگ با ین خواسته یعنی چاقی بیشتر که نتیجه تمرکز ما ردی چاقی هست ایجاد میشه ما چاق تر میشیم و وقتی ذهن این تصویر در واقییت از ما میبینه براش باور پذیر تر میشه تمام اون افکار و باور ها در مورد چاقی و این روند به این شکل ادامهدپیدا میکنه و ما کم کم از افراد فاصله میگیریم که همین فاصله گرفتم به خاطر چاقی خودش نشان میده به ذهن که من چاق هستم و منتظر چاقی بیشتر . کجای دنیا با اعمال فشار افراد به خواسته هاشوندبه صورت پایدار و همیشگی رسیدن که من انتظار داشته باشم بدنم به حرفم با زور و فشار گوش بده و تغییر کنه ! مغز بر اساس شنیدن و دیدن برنامه ریزی میکنه نه براساس جسم رفتار دیگه این که به دنبال اطلاعاتی در مورد جمع شدن چربی های دور شکم و مواد غذایی که باید و نباید مصرف کرد خود این یعنی توجه به چاقی یا دیون افراد چاق و صحبت کردن راجب اون ها و نظر دادن راجبشون خودش یعنی توجه به چاقی . اصلا صحبت کردن راجب این که چه کارهایی کردم و نتیجه نگرفتم و آوردن دلیل برای عدم لاغری یعنی توجه به چاقی . و همه همه خود یعنی یادگرفتن چاقی یعنی یاد دادن چاقی و اطلاعاتی در مورد چاقی به بدن و رفتارهای چاق کننده بیشتر . وقتی اطلاعات بیشتر از چاقی به مغزم میدم تصویر واضح تری از چاقی ایجاد میکنم در ذهنم بعد یه مدت که جمع تر شدم خیالم راحت شد به نا به اطلاعات بیشتر ی که به مغز دادم با شدت و ولع بیشتری به سمت مواد غذایی میرم و شروع میکنم به پرخوری و چاق تر از قبل میشم . وقتی رژیم میگیریم یا ورزش میکنیم حالمون بد از طرفی ورزش در ذهن سخت و طاقت فرسا و برخلاف اطلاعاتی که از چاقی در ذهن داریم و تمرکز ما روی چاقی هست پس نتیجه نمیشه اون چیزی که میخوایم چون ما داریم بر خلاف زبان بدن که احساس و زبان مغز که تصاویر هست و تصاویرم بر اساس ورودی ها هست عمل می‌کنیم.  وقتی متناسب میشیم یکی از حرف هایی که می‌شنویم دیگه چاق نشو سعی کن همین طوری بمونی و این خودش انتظار چاقی در ما ایجاد میکنه . نجواهای ذهن چاق : ۱ این بخور خیلی خوش مزه هست . ۲. حالا بیا این بخور هضم بشه . ۳. از خودت عکس نگیر خودت در آیینه نگاه نکن . این جا یا اون جا نرو . اون ها راجب تو چی میگند. اینونخور اگه بخوری چاق میشی . این لباس بپوش اون لباس نپوش تا چاقی ت معلوم نباشه . اگه کسی حرفی از چاقیت زد سرش داد بزن جوابش بده. بخور اگه نخوری قند خونت میافته و دست وپا ت میلزه . بیا بخور اگه نخوری اگه گرسنه باشی بدن چربی ذخیره میکنه به بدنت آسیب میزنی پس تا میتوانی بخور . این غذا رو تست کن ببین خوش مزه هست یه ساعت بعد خوب حالا باید همراه خانواده بخوری . .. یک ساعت یا بیشتر گذشته معده خالی الان احتیاج به غذا و خوراکی داره ‌ پس بخور غذای قبلی هضم و جذب شد رفت الان بدن گشنه هست .. این بخور حالا که قبل خواب خوردی چاق میشی . چاق ها با اراده ترین افراد روی کره زمین هستن چرا که هرگز تسلیم نشدن و به دنبال راه حلی مناسب برای لاغری و تناسب اندام هستند حال که این جا هستم من با اراده ترین و خوش بخت ترین فردی هستم که راه حل منطقی و اصولی و ماندگار و ابدی تناسب اندام پیدا کردم و عمل میکنم بهش یارب متشکرم متشکرم .  الان به خودم یادآور میکنم هر بار که ورزش کردم و خسته شدم و رها کردم گول خوردم چرا که فرمان دیگری از طریق ورودی ها میدادم اما جور دیگری با فشار و زور با بدنم رفتار میکردم و احساسم بد بود در نتیجه بدنم لاغر نمیشد. من گول خوردم پیاده روی طولانی نداشتن دلیل چاقی من نیست من گول خوردم .فلان هورمون دلیل چاقی من نیست من گول خوردم . 

        هر جا هستید در پناه الله مهربان متناسب تر و سالم تر و ثروتمند تر از اکنون باشد .    یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 136 کلمه

      به نام خدا سلام ارامش یادگیری و تمرین و تلاش کلماتی بسیار انگیزشی که هر کدوم رو عملی بشه رو زندگی اثر میذاره و به نظرم همراه با اراده میشه به نتیجه مطلوب رسید با دیدن هر فایل تصویری احساس میکنم که هم اراده رو قوی تر میکنه و هم اموزش رو بیشتر من درک با چاقی رو از کودکی داشتم از محیط خانواده گرفتم فکر کنم مثل اکثر عزیزان ولی لاغری رو از هیچ کس یاد نگرفتم تا اینکه با تناسب فکری اشنا شدم امیدوارم به کمک شما استاد عزیز بتونم به نتیجه مطلوب برسم و از زندگیم لذت ببرم من احساس میکردم که باید لاغری با درد و اذیت روح و روان باشه ولی از وقتی این راه برام باز شد کلی تو فکرم انقلاب شد حدا کنه بتونم موفق بشم با سپاس فراوان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 97 کلمه

      اول از همه خدارو بی نهایت شکر میکنم که من رو در این مسیر قرار داد و اما در باره ی افکار چاق کننده به نظر من در زندگی اکنون خودم حساسیت روی وزن و چک کردن هر روز سایز خودم در اینه برای من میتونه تمرکز روی چاقی باشه نه لاغری و برعکس افکار لاغر کننده میتونه مثل یک انسان عادی غذا خوردن و مهم نبودن اینکه در یک ماه چقدر میشه وزن کم کرد باشه، و من میخوام سعی کنم که این رویه رو تغییر بدم و از امروز جور دیگه این مسیرو ادامه بدم🙏🏼🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 17385 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 258 کلمه

      سلام استاد

      ممنون این فایل رو هم گوش کردم عالی بود، صحبتهاتون به من آرامش میده.  خیلی خوبه  شما کاملا من رو درک میکنید برای همین امیدوارم  و باور دارم‌ که من هم میتونم مثل شما باشم. افکار چاقی من هر چیزی هست چیزی. که خیلی خوب در ذهن من حک شده چون‌ به‌ راحتی پاک نمیشه و هروقت یک کمی ذهن درگیر موضوع دیگری میشه سریع ذهن چاق و برنامه‌های او ن برمیگرده و من رفتارهای قبلی حودم رو تکرار میکنم و چیزی که تا به حال فهمیدم اینه که وقتی حالم خوبه و خوش‌حالم افکار چاقی هم از بین میره. من  به این نتیجه رسیدم که فقط باید ذهنم رو شاد نگه دارم و اینطوری میتونم افکار لاغری رو اجرا کنم

      ممنون خیلی خوب توضیح میدید و من بارها گوش می‌کنم با این که تکرار میشه ولی من لذت میبرم و احساس میکنم ذهنم تشنه این مطالب. است .

      من باور دارم لاغری با ذهن راحت و امکان پذیر هست.

      افکار لاغری با ذهن اینکه هیچ ماده غذایی قدرت چاق کردن من رو نداره من با حوردن چاق نمیشم من اشتباه متوجه شدم استعداد چاقی ندارم و چیزی به نام استعداد چاقی وجود نداره من میتونم به آرزوی لاغری خودم برسم چون بالاخره بعد از سالها مسیر درست رو پیدا کردم من از اینجا دارم قله پیروزی خودم رو میبینم من در مسیرم واز مسیر لذت میبرم و میدونم به زودی میرسم من لیاقت لاغری رو دارم من لیاقت متناسب شدن رو دارم همچنان که توانایی رسیدن به حیلی از خواسته هام رو داشتم به این خواسته هم میتونم برسم🙏🙏🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 273 کلمه

      چقدر خوندن نظرات دوستان به من آرامش میده. آدم وقتی مشکلی براش پیش میاد فکر می‌کنه فقط خودشه و ته بدبختیه ولی وقتی میبینه خیلی ها مثل خودشن آروم تر میشه. من دوسالی هست چاقی رو درک کردم وتو این دوسال اندازه تمام عمرم افسردگی و انزوا کشیدم ولی وقتی میبینم استاد میگن ۳۵ سال چاقی رو زندگی کردن ، یا خیلی ها میگن از بچگی اینجوری بودن ، راستش خجالت کشیدم. من سر بارداری حدود ۱۰ کیلو اضافه وزن پیدا کردم ولی چون همیشه لاغر بودم و خانواده ام هم همه لاغرن یه جوری نگام میکردن. همش تو نگاهشون می‌دیدم که خیلی زشت شدم. مامانم همش میگفت اگه جلوی خودتو نگیری میشی مثل دختر خالت که ۱۳۰ کیلوه. داداشم همش میگه من با دختری می‌خوام ازدواج کنم که چاق نباشه. و این حرفا استرس زیادی در من ایجاد میکرد و نمی‌تونستم وزنم رو کم کنم . الان بعد دوسال استرس منو به جایی رسانده که اشتهای غذا خوردن ندارم . بدجور ضعف میکنم ولی دوست ندارم غذا بخورم. بعضی وقتا سه چهارتا غذا درست میکنم ببینم کدوم سیرم می‌کنه. از ترس سیر نشدن از خوردن بدم میاد . بعضی روزا میبینم تمام وقتم صرف غذا درست کردن یا خوردن یا فکر کردن بهش شده و این خیلی ناراحت کننده است.ولی از وقتی با این سایت آشنا شدم امیدی پیدا کردم که من تنها نیستم و یه استاد خوش رو و کاربلد داره راهنماییم می‌کنه. امیدوارم انگیزه ام برگرده و دوباره دوربین به دست عکاس همه مجالس بشم . چون تو این دوسال کمترین عکس های زندگیم رو گرفتم… 

      لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست.

      اعتماد به نفس داشتن زیباترین حس دنیاست…

      خدا خیرتون بده استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار عاطفه ♥ عادله
        1401/09/21 10:27
        مدت عضویت: 785 روز
        امتیاز کاربر: 5896 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 131 کلمه

        سلام و درود دوست عزیزم
        دیدگاهتون رو خوندم و دقیقا یاد خودم افتادم که اصن حرفهای خانواده باعث شدن من چاقتر بشم منتهی با بدترین احساس. وقتی بچه بودم یکی از دعاهام این بود خدایا یه بلایی به جونم بنداز که چند روزه من لاغر شم.. همش بخاطر زخم زبونای اطرافیانم بود و باعث شد که من 20 سال چاق باشم.. ولی الان حالم خیلی خوبه و خیلی امیدوارم به لاغری و شمائی که 2 سال چاقی، فرمولات یک سوم منِ 20 سال چاق نشده و خیلی زود به تناسب اندام دلخواهت میرسی… فقط ادامه بده، هرچیو که یاد گرفتیم باید بارها تکرارشون کنیم مثل کاری که شما الان انجام دادی و دیدگاه نوشتی.دوست عزیزم امیدوارم بزودی دیدگاهت رو بخونم که نوشتی به وزن دلخواهت رسیدی. اون روز دیر نیست دوست من.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 480 کلمه

      سلام  دوستان عزیزم و استاد عزیز

      بعد از دیدن فایل تصویری  خیلی انگیزه و امید و اشتیاق زیادی در من ایجاد  شد  و  متوجه  شدم  که من چقدر  با اراده  و قوی هستم  و چقدر میخواستم  یه کار ناممکن رو  ممکن کنم  با یک  ذهن چاق میخواستم  بدن لاغری بسازم من بچه که‌بودم  برادر هام  میگفتن کسی که بتونه  یه نون  کامل بخوره  قوی میشه و  پدر مادرم میگفتن که کسی که لاغر باشه  زشته و دختر  زیبا دختری که تپله  به برادرم  که  خیلی لاغر بود میگفتن مارمولک   و این باعث  شد  فرمول های  چاقی در من ایجاد بشه  و من نفهمیدم که چطور  چاق شدم پدرم  میگفت  غذا بخور  که  درس بره  تو  ذهنت مواقعی که من امتحان داشتم از همیشه چاق تر  میشدم پدرم میگفت  غذا نخوری میمیری  برای همین  شد که من نوجوانی رو با چاقی  طی کردم   و اعتماد به نفسم از بین رفت  توی  یه  زمانی  من سخت رژیم گرفتم  و  ورزش کردم  و انصافا  وزنم  کم  شد  و به  ۶۰ کیلو  رسیدم  و همیشه ترس  داشتم  که  برگرده وقتی که ازدواج کردم دقیقا همون وزن برگشت چون  همه میگفتن  کسی که ازدواج کنه چاق میشه  و من همیشه انتظار چاقی داشتم و  همیشه  با سختی و غذای  وزنم  رو  نگه میداشنم  و اگر  یه مدت رها میکردم  به سرعت وزنم  بر می‌گشت من  مرتب  توی  رژیم  یودم  یاد ندارم  هفته ایی  رو  بدون  رژیم  یا  فکر  به ِچاقی طی کرده باشم  و همیشه رژیم رها میکردم و وزنم بر می‌گشت به جایی رسیدم که  نا امید دست به دامن   دکتر  شدم که  عمل کنم ولی ترسیدم  و  منصرف شدم خدا ۳ زوز من  رو در مسیر لاغری با ذهن قرار داده  ۳ روزه دست به قلمم و  چه در سایت چه در دفتر م  فقط  درک و برداشتم  رو طبق  گام ها مینویسم و دارم  کم کم ذهنم رو  روی  لاغری برنامه ریزی میکنم  و به شدت  امیدوارم به این مسیر ۳ روز  که  هیچ  روشی رو استقاده نمیکنم  و  ولع زیاری برای پر خوری ندارم  هر موقع گرسنه میشم غذا میخورم  با لذت و آرامش و خودم  رو  به غذا  یا  ساعت  خاصی  محدود نمیکنم من دیشب برای اولین بار تو عمرم   پیتزا خوردم  بدون احساس عذاب وجدان چون میدونم که  غذا  باعث  چاقی من نبوده  و نیست   قبلا  همیشه  فکر  میکروم  کسی  که صبحانه  نخوره  چاق میشه و  یه عمر  بدون علاقه  و میل  خودم مجبور میکردم صبحانه  بدون لذت بخورم  ولی امروز  بعد مدت ها  صبحانه   نخوردم چون میلی نداشتم  و  یه نهار  معمولی با لذت خوردم خیلی خوشحالم حیلی امید وارم با اینکه   بچه کوچیک دارم که اجازه نمیده  با تمرکز فیلم  ببینم  ولی  هرگز بدون توجه  و بزای رفع  تکلیف  فیلم هارو  نمیبینم و حتما نت برداری میکنم  

      استاد عزیز  نمیدونم  چطور ازتون  تشکر  کنم  فقط  میگم  روح  مادرتون شاد  که همچین  مرد بزرگی رو به این دنیا هدیه داد .

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 336 کلمه

      سلام خدمت دوستان و استاد عزیز

      بیتا هستم  

      گام‌ دوم  رو فعلا  فقط متن  توضیحات  رو خوندم و دیدگاه‌دوستمون رو خوندم و  خیلی لذت   بردم  واقعا  اولین  روزی هست که بدون استرس غذا میخورم حسم  عوض  شده  به غذا، میدونم  خیلی راه دارم   میدونم که  خیلی تغییر میکنم  خیلی  مسیر  شیرین و قشنگیه که  شروع کردم توی  قسمت مقدمه  یادگرفتم  که  چطوری باید آموزش هارو انجام  بدم  و تعهد دادم  که  از هیچ‌روش  دیگه ایی استفاده نکنم  و حتی بهش فکر نکنم  و همین کار رو کردم  خیلی امروز  آرومم توی گام اول یاد گرفتم  که  تمام روش های  قبلی اشتباه بود و من فقط  گول خوردم  که فکر  میکردم  آدم‌ناتوانی هستم  در لاغر شدن در حالی  که من  خیلی  با اراده  بودم که اون‌همه  رژیم  میگرفتم  و نا امید   نمی‌شدم   متوجه شدم  که ‌من‌میتونم  لاغر بشم  کافی هنرش رو  یا  بگیرم  باید هر روز  بنویسم و توی ذهنم  مرور  کنم  تا بچسبه  به  ذهنم  تا رسوب کنه مثل یارگیری الفبا  وقتی  بچه بودیم  باورمون نمیشد  ما یه روز  سواد  یاد بگیریم بتونیم  بخونیم و بنویسیم ولی هر روز رفتیم  حرف  به حرف  یاد گرفتیم  و  آخر سال دیگه میتونستیم  بخونیم  و بنویسیم  الان هم  هر روز  با نوشتن  یاد میگیرم ذهنم  باز میشه کم کم  عوض میشم  مثل یه  آدم  لاغر  فکر میکنم و رفتار میکنم  پس  طبیعیه که نتیجش بشه لاغری چقدر خوشحالم که  یه راه صحیح  خدا سر راهم  گزاشته و لیاقت  لاغر شدن و  متناسب  شدن رو  دارم  به معنای واقعی  آیه مع العسر یسرا فان مع العسر یسری را فهمیدم چون من خیلی  زجر  کشیدم خیلی درد کشیدم  خیلی تحقیر شدم خیلی بابت چاقیم  عقب افتادم از  خیلی  پیشرفت ها  پس  حقمه الان دیگه   رنک  آرامش  ببینم  حقمه از  غذایی که میخورم  لذت ببرم و  با هر لقمه حس  کنم  لاغر تر میشم چون بدن من  از  حسم   به غذا واکنش  نشون میده اگر فکر کنم اون غذا  چاق  میکنه حتما چاق  میکنه اگر  فکر  کنم  اون غذا لاغر میکنه  حتما  لاغر میشم به همین سادگی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 257 کلمه

      سلام استاد مهربان و دلسوز.

      من درکم از چاقی در این چند روز این هست که باورهای اشتباه خودم و اطرافیانم که به من مدام از بچگی گوشزد کردن باعث شده ذهن من مثل یه سطل آشغال پر بشه از افکار و باور و رفتارهای اشتباه چون من از زمانی که فهمیدم چاق بودنم اصلا زیبا نیست هیچوقت دیگه چاقیم رو دوست نداشتم ولی چون از حدودا 6 ماهگی به گفته مادرم خیلی تپلی بودم و همه منو دوست داشتن و همیشه گفتن تو بخاطر ارث چاقیمون اینجوری شدی تا 13 سالگی هیچ حس بدی نسبت به چاق بودن نداشتم ولی بعد از اینکه دیدم برادر کوچکتر از خودم هیکل متناسبی پیدا کرده با اینکه از یه خانواده و ژن هستیم و به من می‌گفتند تو رو مامانت رفتی داداشت رو عمه هات که لاغرن از اون سن تا به الان مدام تلاش کردم برای فرار از چاقیم که شبیه داداشم بشم نتیجه اونا چیزی جز اذیت شدنم از نظر روحی و زشت شدن جسمم نداشت تازه میفهمم که این همه سال چقدر با ذهن خودم جنگیدم که نخور در صورتی که فرمولش تو ذهنم بوده و من راهی برای مقابله باهاش نداشتم و خیلی حس خوبی میگیرم چون خیلی شباهت دارم با تک به تک حرفای شما.

      و در درک من از لاغری با اینکه صادقانه بگم هنوز خیلی ضعیف هست اما انتظار اینو دارم دیگه به نجوای درونم که منو به سمت چاقی میکشه گوش ندم و تمام تمرکزم رو بذارم به گوش دادن به همین فایلها و صحبت های شما که خیلی بهم آرامش درونی میده.سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 309142993050
      1401/06/21 22:56
      مدت عضویت: 571 روز
      امتیاز کاربر: 961 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 221 کلمه

      سلام استاد شما واقعا حرف دل مارا می‌زنید حالا میفهمم وقتی از روش‌های مختلف برای لاغر شدن استفاده می‌کردم ویکم کاهش وزن پیدا میکردم چرا دوباره وزن من برمی‌گشت چون ذهن من چاق بوده ومن به جسمم فشار می‌آوردم من با فکر کردن به لاغری هرروز چاق تر شدم من وقتی به خودم گفتم حالا یکم لاغر بشم بعد برم لباس بخرم به ذهنم گفتم من منتظر چاقی هستم وقتی از خوردن غدا ترسیدن یعنی منتظر چاقی بودم وقتی تو آینه به خودم نگاه کردم حسرت خوردم وقتی از حضور در جمع دوستام ترسیدم وقتی از عکس انداختن با دوستام تفره رفتم عکس نگرفتم یعنی من منتظر چاقی هستم وچاقی رو به خودم هدیه دادم حلا میفهمم همه کارهایی که برای لاغری انجام میدم یه گام بیشتر به چاقی نزدیگ میشدم والان به این درک رسیدم همانطور که با ذهنم خودم رو چاق کردم پس با ذهنم هم میتونم لاغری رو به خودم هدیه بدم از وقتی با سایت تناسب فکر ی لاغری با ذهن آشنا شدم فهمیدم که لاغری خیلی آسون تراز چاقیه لاغری به ذهن خیلی آسان تراز چاقی هست من برای چاق تر شدن گول خوردم چون همیشه این نجوا با من بود که می‌گفت تو دیگه لاغری نمیشی هر وقت که از یه روش برای لاغری استفاده کردم بیشتر وبیشتر خودم رو تحت فشار قرار می ام 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 38200 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 218 کلمه

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر 

      ممنونم از توضیحات عالیتون 

      من باور دارم که این مسیر تنها راه نجات افراد چاق هستش و مطمئنم نتیجه خواهیم گرفت و به وزن ایده آل میرسیم فقط باید استمرار داشته باشیم .

      همون طوری که استاد چاق بودن و با ادامه دادن به لاغری رسیدن ما هم با همین مسیری که استاد رفته لاغر خواهیم شد ، من هم میتونم چون شما تونستید .

      در اینکه با اراده هستم شکی نیست چون بارها رژیم گرفتم و ورزش سخت کردم تا جایی که کاهش وزن زیادی داشتم اما چون مسیر درست نبود بعد مدتی دوباره چاق میشدم ،

      پس باید یاد بگیرم که جسم من تحت فرمانروایی مغز من است ،

      پس اگر میخواهم لاغر شوم باید تصاویری که به مرور زمان در مغزم ذخیره شده کم رنگ بشن با وارد کردن افکار ، باور ، و تصاویر درست، اگه تصاویر و انتظار مون از خودمون تغییر کنه و لاغری بشه ، لاغر میشیم .

      دقیقا اینجوریه که میگید همین حالا اون احساس خوب رو دارم و در ذهنم میتونم خود لاغرم رو ببینم،

      و درک میکنم کدوم نجوا رو میگید .

      جمله ی کلیدی :

      مغز ما همواره جسم ما رو به وضعیتی می‌رسونه که تصاویرش از قبل در مغزمون تثبیت شده .

      مغز بر اساس شنیدن و دیدن برنامه ریزی میشه نه براساس جسم .

      با سپاس فراوان از استاد گرامی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 323 کلمه

      سلام خدمت استاد بزرگوار🙏🙏

      خدارحمت کنه مادرتونو روحش شاد و یادش گرامی🖤🖤

      من خودم خودمو چاق کردم با تغییر عادت هام با تغییر افکارم قشنگ یادمه چون ۱۸ سالم بود خودم بیشتر خوردم خودمو چاق تصور کردم به لذت چاق بودن فکر کردم خودم این کارو با بدنم کردم چاقی رو یاد گرفتم لاغری هم میتونم یاد بگیرم وقتی من‌ مثل قبلا استاد چاق بودم پس میتونم مثل الان استاد متناسب بشم و تا ابد متناسب بمونم

      خیلی از چاق بودنم ناراحت بودم همش  عذاب وجدان داشتم اما یه صدای درونی میگفت ولش کن بخور مگه چقد زنده ایی تو دیگه چاقی نمیشه کاریش کرد و من بیشتر میخورم با ولع بیشتر یه ساعت هایی از شب بلند میشدم غذا میخوردم با لذت اما بعدش میگفتم وااای الان چاق تر میشی و دوباره عذاب وجدان اما الان میخام تغییرش بدم دیگه نمیخام اون صدای درونو بشنوم که میگفت بخور بخور بخور الان هر موقع گرسنم بشه میخورم و فرمان سیری رو دریافت میکنم دست از غذا خوردن میکشم

      دیگه برام مهم نیست که غذا خوشمزش بیشتر بخور حیف میخای بریزیش دور بخور_یا بگم وای دیگه گیرم نمیاد بخور چرا هست همیشه هر مواد غذایی بخای هست همیشه هر میوه ایی بخای هست یا ته دیگه خوشمزه همشو بخور نرم میشه دیگه به درد نمیخوره تا الان خرچ خرچ میکنه بخور الان تاجایی میخورم که سیر بشم بیشتر وارد بدنم نمیکنم و اصلا هم اذیت نیستم من بدنمو دوست دارم و برام ارزشمنده پس هر چیزی رو واردش نمیکنم چیزای که دوست ندارم رو دیگه نمیخورم 

       

      وهمونطوری ۱۰ سال طول کشید تا من چاق بشم پس متناسب شدن من طول میبره و من با صبر و حوصله و استمرار در این راه به اندام ایده آل خودم که ۵۹ کیلو و سایز ۳۶ است میرسم تو این ۴۰روزی که من در این مسیر هستم بدون هیچ ورزش و عرق ریختنی وزن کم کردم مطمنم که به وزن ایده ال خودم میرسم و در همون وزن هم تا آخر میمانم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 171 کلمه

      همیشه از من چاق درونم ممنونم ک من ب خیلی چیزا وصل کرد من دیدم ک من خودم نمیدیدم احترامی ب خودم نمیزاشتم خیلیا از جمله همسرم منو مسخره میکنه ولی من میدونم راهم درسته من باور دارم ب خودم ب مسیرم مهم نیس هرکی خارج از من بیاد برام تصمیم بگیره منفهنیدم ک ک بابا ادمم من فهمیدم ک من زندگی نمیکنم

      قبلا من از همه عدا ترس داشتم از خودم بدم میومد اما اینو حذفش کردم هیچ غذایی ترسناک نیس همه اینها نعمت الهی هستم من در زمان گرسنگی ب اندازه نیازم از لذت میبرم 

      بدون عجله پیش میرم مهم نیس ک چقدر طول بکشه مهم اینه من در مسبر درستم من راهم دزسته مهم نیس بقیه چی میگن مهن اینه من دارم یک ب یک ب باورهای محدود خودم دست پیدا میکنم میفهمم باید نباشه 

      یک عمر در ترس چاقی بودم الان ازاد و رها هستم من رهایی انتخاب میکنم من ارزشمندم من فدرتمندم من تغییر را انتخاب کردم 

      و ایمان دارم ب نتیجه و از مسیرم لذت مسبرم  ممنون استاد مهربان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/09 15:04
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26841 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,241 کلمه

      سلام و درود 

      اول اینکه باید بگم من تصمیم گرفتم این مسیر صد گام رو با عشق   بازم تکرار کنم و لذت ببرم چون من با همین آموزشهای  سایت تونستم که یه جسم جدیدی برای خودم رقم بزنم و از اون لذت ببرم و من برای همین قضیه بارها ازخداوند سپاسگزارم چون می‌دونم به قول استاد من به این راه هدایت بشم و اصلا تصادفی نیست که من در این مسیر هستم و از خدا می‌خوام هرکس به این راه نیاز داره خودش هدایتش  کنه  چون من به هر کس بگم نه تنها باور نمیکنن بلکه مسخره هم میکنن برای همین من به دنبال راهنمایی هیچ کس نیستم و انرژی خودم رو برای رشد و پیشرفت خودم استفاده میکنم .

      من بازم باید برگردم به گذشته ی خودم و به یاد بیارم که من چطور چاق شدم ؟؟

      بله من با ذهنم چاق شدم یعنی قبل از اینکه جسم من چاق بشه اول ذهن من چاق شد  چطور ؟؟با شنیدن یه سری حرفها مثلا اینکه 

      چاقی باعث زیبایی میشه 

      چاقی باعث میشه پوستم قشنگتر بشه 

      بدنم قویتر بشه 

      لباس به تنم زیباتر میشه 

      تو دل برو تر میشم 

      دست و پای من زیباتر میشن 

      با چاقی فرزند قویتری به دنیا میارم 

      و ……

      و خلاصه من کلی فرمول در ذهنم داشتم که چاقی خوبه و اما بارها هم از زبان مادرم و خواهرم و اطرافیانم و …شنیده بودم که آدم ها بعد ازازدواج چاق میشن و نمونه هم میدیدم و کاملا قبول داشتم حتی یادم میاد هر وقت مادربزرگم نگاه به نوه هاش میکرد هر وقت یکیشون خیلی لاغر بود  به مادرش می‌گفت تو فکر نباش ازدواج کنه چاق میشه خوب  میشه یعنی ازدواج برای من مصادف با چاقی بود و خواهر خودم و همسر ایشون که بسیار لاغر بودن رو دقیقا سه سال قبل از ازدواجم دیدم که چطور چاق شدن و کلی از اطرافیانم  مثل دختر عمه و عمو هم همینطور می‌دیدم که بعد از ازدواج  چاق میشن و به خودم میگفتم بله طبیعی هست و حتی زمانی که خودم عقد کردم همین حرفها رو از زبان خواهران همسرم هم که تپل بودن  می‌شنیدم و اونها هم میگفتن ما در مجردی بسیار لاغر بودیم الان با ازدواج و بارداری چاق شدیم و دیگه من بسیار عالی پذیرفته بودم که این قضیه امری کاملا طبیعی هست و چون من خیلی لاغر بودم وقتی  وزن اضافه کردم همه با هم  تعریف و تمجید میکردن خب منم بدم نمیومد و جدی کاری برای چاقی  نمی‌کردم و فقط از اون چاقی اولیه که در حد ده کیلویی میشد  لذت می‌بردم و میگفتم حالا زیباتر شدم تا اینکه دیگه بعد ازازدواجم بیست و خوردی اضافه وزن داشتم و دیگه مشکل در خرید و لباس داشتم و دوست داشتم لاغر بشم و انصافا  با رژیم و ورزش هم لاغرمی  شدم اما ماندگار نبود .

      پس من در گذشته انتظار چاق شدن در ذهنم داشتم و تصاویر ذهنی چاقی داشتم که چاق شدم چون ذهن ما تصویری هست و من قشنگ یادم میاد بعد ازمراسم  عقد من لاغر که خوراکم زیاد هم نبود تبدیل شدم به یه فردی که واقعا پر خوری میکردم انصافا  زیاد می‌خوردم هر چیزی رو می‌خوردم یعنی فرمانهایی مغزی من تغییر کرده بودن من هر شب به فست فودی میرفتم شام بیرون میرفتم و کلی هله هوله از سوپری میخریدم و می‌خوردم ……و من با این رفتارها و انتخابهای نادرستم  چاقی و در جسمم میدیم .

      و من اما بعد از یه مدت بعد از ازدواجم که اضافه وزن قابل توجهی داشتم به صورت جدی خودم کم خوری میکردم و من لاغر تر میشدم اما بعد یه مدت خسته میشدم و رها میکردم چون ذهن من پر از فرمول چاقی بود .

      من یادم میاد این اواخر که وزنم ثابت نمی ماند از چاقی خودم پیش هم حرف میزدم و از جسمم نگران بودم و میترسیدم که غذا بخورم و همیشه به لاغرها حسرت می‌خوردم و این اواخر ازجسم خودم بدم میومد و از چاقی تنفر شدید داشتم و استرس داشتم و نگرانی داشتم و میترسیدم نکنه ماه بعد من چاقتر بشم و اما چاق تر میشدم و من بسیار ناراحت و ناامید بودم و دیگه گفتم من از د ستم کاری برنمی‌آید  خدایا خودت کمکم کن و من با این راه آشنا شدم .

      من در گذشته همیشه از طریق اعمال فشار بر جسمم میخواستم لاغر بشم و این کار هیچ وقت فایده نداشت چون من چاقی رو یاد گرفته بودم و کلی فرمول ذهنی چاقی در ذهنم داشتم که فلان مواد غذایی  چاق کننده هست و …..پس ذهن من  در نهایت جسم من رو به تصویر ذهنیش میرسوند  و هر چقدر من تلاش می‌کردم برای لاغری  بی فایده بود چون ذهن  من پر از فرمول های چاقی بوده .

      پس من دیگه الان متوجه میشم چرا تلاشهای من  در گذشته نتیجه نمی‌داد و من هر روز چاقتر میشدم چون من به چاقی قدرت داده بودم و همین مانع شده بود که من به سمت لاغری حرکت کنم  اما الان دقیقا من در سمت مخالف چاقی هستم یعنی در مسیر برگشت و در مسیر لاغری هستم و ذهن من فرمول‌های ذهنی لاغریش پر رنگ تر شده و و جسم من گواه این حرفم هست چون کلی لاغر تر شدم و حالم بهتر شده و …

      من دیگه  انتظارم از خودم تغییر کرده و من در هر شرایطی انتظار لاغری از خودم دارم حتی زمانی که خطایی داشته باشم و به علتی زیادتر از نیازم  غذا میخورم میگم بدن من می‌تونه مواد غذایی اضافه رو بسوزنه و ذخیره نکنه و اصلا میگم جسم من چاقی رو بلد نیست اون اتوماتیک به سمت لاغری و تناسب در حرکت هست و اصلا نگرانی از چاقی ندارم و با آرامش راهم رو ادامه میدم و اصلا دارم دقیقا برعکس گذشته ام رفتار میکنم و نتایج متفاوتی هم میگیریم .

      و من در گذشته فکر میکردم لاغری من تا زمانی به دست میاد که  من در رژیم و ورزش سخت باشم اما الان دیگه بارها به خودم میگم طبیعی که من جسم لاغری داشته باشم و خیلی راحت و آسان به لاغری برسم و هیچ وقت گرسنه هم نباشم و  همیشه هم با لذت غذا بخورم و لاغر باشم  و..…

       اما من آگاهم جسم من تحت کنترل ذهن من هست  و هیچ چیز  دیگه در چاقی و لاغری من دخالت ندارد .

      ذهن چاق 

      عذاب وجدان از خوردن داره 

      ترس از خوردن داره 

      از چاقی بیشتر من رو میترسونه 

      اما ذهن لاغر همچین صدا هایی نداره و برعکس حالش خوبه و آرام و احساس قدرت و توانایی میکنه که من میتونم برای همیشه لاغر بشم و …و تمام اون حرفها ی  بالا از سمت ذهن چاق هست  پس من نباید به اونها بها بدم و برعکس بیام داخل سایت و این آگاهی ها رو تکرار کنم تا با سرعت بیشتری به سمت لاغری حرکت کنم من دارم در این سایت هر روز ساعتی رو صرف میکنم تا زبان لاغری رو یاد بگیرم و من اطمینان دارم من میتونم به وزن و جسم  دوران مجردی خودم برگردم چون من در مسیر برگشت و تناسب هستم و ذهن من هر روز داره فرمول‌های ذهنیش پررنگ تر میشه 

      چاقی با ذهن :ترس و بیماری و استرس و افسردگی و عذاب وجدان و سنگینی و چاقی و بیماری و محدودیت 

      بی اعتماد به نفسی و روابط با همه و خودم و افکار شیطانی داشتن و ….هست 

      لاغری با ذهن :ارامش،حال خوب ، آزادی و رفتار درست غذایی ،به اندازه خوردن ،اعتماد به نفس، روابط عالی با خودم و با همه و خود باوری و تجربه ی خالق بودن و تسلط  بر مواد غذایی داشتن و احساس قدرت و توانایی کردن در مقابل مواد غذایی و تعامل صالح انجام دادن و سبکی و جسم جدید و جمع و جور و سلامتی و شادابی و ایمان بیشتر و ….

       .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نسرین یعقوبی
      1401/04/30 13:22
      مدت عضویت: 1638 روز
      امتیاز کاربر: 2988 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 32 کلمه

      سلام و درود 

      ویدئو بسیار تاثیرگذار بود من هر وقت ویدئو شما را می بینم دهانم خود به خود بسته می شود و میلی به خوردن ندارم البته با حس خوب .سپاس فراوان. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Tahereforughy@gmail.com
      1401/04/28 09:34
      مدت عضویت: 978 روز
      امتیاز کاربر: 35027 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 853 کلمه

      به نام خدای مهربان و هدایت گر من به این مسیر خدایا شکرت 

      سلام استاد گرامی و پرتلاشم 

      من از کودکی یک نوزاد ضعیف بودم به طوری که مادرم میگفت به زور گردن میگرفتم و به همین دلیل میخواست تا منو قوی کنه تا سن بلوغ بازم خیلی متناسب بودم و همیشه میشندم که مادر بزرگم میگفت که به بلوغ که برسه چاق میشه غصه نخورو همین طور هم شد وقتی به بلوغ رسیدم و متوجه خودم شدم دیدم پوستم ترک داره میخوره و قبل از هرکاری برای خودم چاق شدم و چون از چاقی بدم میومد دنبال راه حلی بودم ولی چون امکانات اینترنتی الان اون موقع نبود نمیدونستم چه کنم تا مادرم بیماری قلبی گرفت ومن رژیمی که دکتر براش داد رو برای خودم استفاده کردم  ولی اجرایی کردن اون رژیم برای مادرم و من خیلی سخت بود بعد من خودم تصمیم گرفتم تا غذامو کم کنم بازم برام سخت بود به خاطر این که بتونم کم بخورم شروع به روزه گرفتن کردم و بیشتر اوقات روزه بودم برام خیلی سخت بود چون وقتی مامانم غذاهای مورد علاقه مو میپخت و من روزه میگرفتم وشکستن روزه رو گناه میدونستم که خیلی کاربدیه پس بیشترعصبی میشدم و مادربزرگم همیشه میگفت که دختر تو از الان اینقد عصبی هستی وای به حال این که میخوای شوهر داری کنی و بچه داری کنی  ولی من همچنان با چاقی درجنگ بودم وباخودم میجنگیدم  اینها گذشت تا ازدواج کردم و چون خواهرم رو دیدم که بعد از ازدواج چاقتر شد فکر میکردم که این طبیعیه که همه بعد از ازدواج چاق میشن و منم شروع به چاق شدن کردم بعد از اون بارداری بود و بازم الگو داشتم و انتظار چاق شدن از خودم داشتم و این ادامه داشت و بعد از بارداری دوم هم چاقتر شدم و چون انتظار چاق شدن از خودم داشتم و تصاویر چاقتر شدن در من ایجاد میشد چون ذهن ما تصویری است و قتی تصاویر برام تکرار میشد پس همش رو به چاقی بیشتر میرفتم همش تصمیم میگرفتم که نخورم وقتی خودمو جلوی اینه میدیدم  ولی نمیشد چون نمیتونستم بافرمان مغزی مقابله کنم در رژیم ها اول خوب اعمال میکردم ولی به مرور زمان اشتیاقم کم میشد ورهاش میکردم و مایوس تر از قبل فقط رو به کم خوردن میاوردم با عذاب و سختی بود مغز ما کاری نداره که من میخوام رژیم بگیرم فقط به اطلاعات خودش کار دارده و اطلاعات رو خودمون بهش دادیم و بالخره بدن به اضافه وزن میرسه حتی عقیده داشتم که ابم بخورم چاق میشم و از خوردن میترسیدم و بیشتر دوست داشتم چاقتر از خودم رو ببینم و خدا رو شکر کنم که مثل اون نیستم تا نهایت به 85کیلو رسیدم 

      همش دنبال راه حل بودم که خدایا چرا منو با این شرایط خلق کردی و چرا من به اجبار در این دنیا به این شرایط خلق شدم  همش انتظار داشتم که چاقتر میشم و مانتو و لباسهای گشاد میگرفتم که اگه چاق بشم دیده نشه زیاد  

      همش بدنمو تحت فشار میزاشتم با کم خوردن ودمنوش ها و بقیه روشها غافل از این که باید ذهنم لاغر بشه تا در نهایت بدنم رو لاغر کنه 

      همش دنبال چاق نشدن بودم و نمیدونستم که بازم دارم روی چاقی تمرکز دارم حتی اگر از اون متنفر باشم 

      مغز ما جسم مارو همیشه به وضعیتی میرسونه که تصاویرش از قبل در ذهن مابوده و تثبیت شده و هرچقد من تلاش کنم تصاویر ذهنی تغییر نمیکنه چون یک عامل درونی با عوامل بیرونی تغیر نمیکنه و در هنگام تحت فشار گذاشتن جسم احساس بد داریم و ذهن بر اساس  احساس ما اطلاعات دریافت میکنه و مار و به سمت چاقی بیشتر میبره 

      اون نجوای ذهنی که ما رو سرکوب میکنه و مارو به سمت چاقی بیشتر هدایت میشیم باعث شد فقط از خدا کمک بخوام که به طور شگفت انگیزی با این سایت اشنا شدم و  لطف بیکران خود را شامل حال من کرد و در این مسیرم 

      از وقتی این نجوای ذهنی یا خانم وسوسه رو شناختم و صداشو  برام ضغیف تر شد و فرشته درونیمو کشف کردم و صدای ضعیف اون رو قوی تر میشنوم و با سیستم شگفت انگیز ذهن اشنا شدم و در این مسیردریافتم که خیلی توانمندم و میتونم نه تنها به تناسب بلکه به تمام ارزوهام برسم زندگیم سراسر ارامش و توکل به خدا شده و خیلی روحیم خوب و شاد شده و فهمیدم باید برای هرکاری اول ذهنو تغییر بدم و حالا فهمیدم مغز من بدن منو کنترل میکنه و حالا فهمیدم که با صبر و شکیباییی و بدون عجله در این مسیر به هدفم میرسم و به خیلی چیزها رسیدم 

      من باخیال راحت و اسوده وبدون ترس غذا میخورم و از تمام نعمتهای خداوند استفاده میکنم و هر روز متناسب تر میشم 

      من لایق بهترین زندگی را دارم و به لطف خدای مهربانم و تلاش خودم به هدفم میرسم 

      من شبیه گذشته استادم و پس باور دارم مثل الان استاد میتونم باشم 

      پس  من میتونم و توانایی دارم که با تکرار فایلها و تمرینات و تحقیق در این مورد و زندگی کردن و در مسیر بودن  به نهایت ارزوم میرسم  و این ارزو را دارم که تمام کسانی که مشکل چاقی رودارن به این مسیر هدایت بشن  و شجاعت اومدن در این مسیر و ماندن در مسیر رو داشته باشن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ملکه عشق
        1401/04/28 19:51
        مدت عضویت: 1195 روز
        امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 152 کلمه

        سلام و درود دوست خوبم 

        خواندن دیدگاه شما انگار خاطرات تجربه اضافه وزنم را بهم یادآوری کرد اینکه چقدر ما با سختی تلاش می کردیم که از شر این اضافه وزن رها بشیم و ناآگاهانه داشتیم مسیر چاقی را در ذهنمون واضحتر می کردیم و هربار قدرت بیشتری به چاقی می دادیم و خودمون را ناتوان در ایجاد تغییرات جسمی می دونستیم …

        و امروز به این نتیجه رسیدیم که روشهای قبلی غیر صحیح بودند و تنها راه آسون و ماندگار روش لاغری با ذهن هست چون مرکز فرماندهی جسم مغز ما هست که با الگوهای ذهنیمون کار می کنه …

        آخرین جملتون فوق العاده بود و این مسیر هدایت برای افرادی هست که شجاعت اومدن در مسیر را دارند .

        و من اول به خودم و بعد به شما تبریک می گم که شجاعت خودمون را در این مسیر تا به امروز،به لطف خدای مهربان، با استمرارمون نشون دادیم.

        با آرزوی شگفتی ساز شدن تک تکمون(: 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/04/11 20:39
      مدت عضویت: 1405 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 335 کلمه

      سلام

      وقتی که ما پا به این دنیا گذاشتیم از نوزادی تا به الان تحت آموزش خانواده . دوستان . رسانه تعلیم زندگی کردن دیدیم .

      یادگرفتیم چاقی رو مثل سایر چیزهای دیگه .

      همانطور که ادب واحترام به بزرگترها روبهمون یاد دادن آگاهانه . چاقی رو یاد دادن ناآگاهانه . 

      وما خوب یادگرفتیم مثل ادب وتربیت مان .

      یادگیری از ذهن شروع میشد منم مثل همه دوستان یادگرفتم ومیزان یادگیریم ازچاقی همون وضعیت جسمی هستش که دارم .

      یه جایی یه موقعی بهمون میگفتن دختر قشنگم بیشتربخور قوی باشی . باهوش باشی . خوشگل باشی و…. ومرتب تشویق . اون موقع حامی داشتم که دلگرمم میگرد به چاقی 

      یه جایی به بعد یه موقعی به بعد بهم گفتن بسه دیگه یه نگاهی به خودت بنداز شبیه …. شدی . تپال شدی . خپل شدی ومرتب سرزنش 

      حالا تنهام و بایستی بشم لاغر . خیلی راهها رو امتحان کردم آخرش به خودم رسیدم که نمیشه و بایستی تا آخر عمرم این وضعیت رو بپذیرم واین طبیعی زندگی منه.

      اما قلبم قبول نمیکرد چرا خداوند که میگه من عادلم . ظلمم به کسی نمیرسه . پس چرا من بایستی چاق بشم و بمونم وتحمل کنم . 

      باز ته نامیدی دنبال راهی بودم وتسلیم نمیشدم . انگار یکی بود بهم میگفت راهی هست . اما صداش خیلی ضعیف بود و کم کم صداقوی ترشد .

      هدایت شدم به سایت . به خودم قول دادم تا آخرش باشم و نتیجه بگیرم . وتازه چراغهای ذهنم یکی یکی روشن شد . فهمیدم بابا اینهمه که فکرمیکردم سخت نبود چندتا باوراشتباه بود که مثل چندتاسنگ راه رودخانه متناسب شدن من رو بسته بود .

      یکی یکی سنگها رو پیدا کردم رودخانه متناسب شدن جاری شد . وهنوزهم ادامه داره. 

      تازه فهمیدم دنیا چه خبره . خدا رو بیشتر شناختم و عدل خدا بی نهایت هست وهرآنچه در زندگیم جاریه . همه دست پخت خودمه . تصمیم دارم دست پختام رو عوض کنم و به خودم عشق را هدیه بدم .

      عشق به خودم با متناسب شدن و بهره بردن از لذتهای آن و

      هزاران مسیر خوشبختی که درانتظار من هست .

      پیروز و سلامت باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/03/11 22:39
      مدت عضویت: 1146 روز
      امتیاز کاربر: 9933 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 225 کلمه

      بنام خدا 

      آموزش لاغری با ذهن 

      من از این فایل یاد گرفتم که چطور از طریق ذهن لاغر شویم .

      استاد ،من و سایر دوستان لاغری را از کودکی یاد گرفتیم از طریق والدین ،اطرافیان و هر،وقت ما می‌خواستیم از روشی برای لاغری استفاده کنیم با اینکه چند کیلو من خودم تا ۱۰ کیلو را کم میکردم اما زود بر می گشت چون من داشتم به جسم خودم فشار وارد میکردم در صورتی که ذهن چنین برنامه ای نداشت اون راه خودش را می رفت و ما رفته رفته چاقتر می‌شدیم چون ما رژیم می گرفتیم و نمی خوردیم اما ذهن دستور خوردن می‌داد و ما عصبی می شدیم که نمی تونستیم بخوریم این اوضاع تا چند روز بیشتر طول نمی کشید و رها می کردیم .

      الان ما در این روش می خواهیم به ذهن یاد بدهیم که چاقی چیه و بعد لاغری چیه و مزیت‌های لاغری چیه و کم کم با فایل گوش دادن و نوشتن به ذهن آموزش لاغری می دهیم و با اینکه روش لاغری کندتر از روش‌های دیگه هست اما ماندگار هست و ما برا همیشه لاغر می شویم مسیر لاغری با ذهن در تمام زندگی ما تاثیر خوبی داره در سلامتی ما در روابط ،در احساس ما اعتماد به نفس ما و مسیر زندگی ما را تغییر میده من از وقتی تو مسیر هستم خیلی خیلی راضی هستم و احساس سعادت میکنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darijanihabibeh@yahoo.com
      1401/03/09 13:15
      مدت عضویت: 764 روز
      امتیاز کاربر: 109 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 268 کلمه

      سلام روز دوم از صد گام تا لاغری

      من بیشتر دوست دارم اسم دوره بشه صد گام تا سلامتی و تناسب اندام دلخواه 

      من بسیار راحت و لذت‌بخش و بدون هیچ تلاشی اضافه وزن پیدا کردم پس باید به همین صورت و بسیار لذت بخش متناسب شوم و به سایز 38_40 برسم😍😍

      در هر روشی تا لآن محدودیت و رژیم بوده و من چون به شدت ذهنم درگیر بوده بعد از یه مدت دیوانه وار خوردم مثل کسی که از بند رها شده باشه و در تمام مدت محرومیت ذهنم مشغول بوده و عصبی بودم

      حالا می فهمم چرا چون ذهن من دستورش فرق داشته و من ایمان دارم که میتونم ذهنم رو تحت کنترل خودم دربیارم و بسیار لذت‌بخش برسم به سلامتی کامل و اندام زیبایم 😍😍

      من فقط دنبال روش‌های راحت و لذت‌بخش هستم من اضطراب و هر چیزی که انرژی مرا بگیرد نمی خواهم👏👏👏👏

      من هر روز یک قدم برمیدارم متعهد میمونم تا ذهنم یاد بگیره من به ارادهام باور دارم و میدونم که نتیجه ی مورد دلخواهم دو میگیرم اصلا همینکه من الآن اینجا هستم و در حال نوشتن هستم این یعنی نتیجه به خودم بسیار تبریک میگم😍😍😍😍😍👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹

      من برای دو فایل فقط فقط برای دو فایل تمرین انجام دادم 3 کیلو وزنم کم شد و ادامه پیدا کرد و هدایت شدم و 7 کیلو کاهش وزن داشتم سایزم کم شد و دور شکمم 6 سانت کم شد و من ذهنم را آرام می کنم و ایمان دارم که این مسیر جواب می دهد، خدایا شکرت که تو برم نامه ریز زندگی من هستی و دست مرا میگیری و قدم قدم به همه ی آرزوها و رویاهایم می سانی خدایا شکررررررر🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 0
        محتوای دیدگاه: 18 کلمه

        سلام دوست عزیز خوشحالم ک تغییر را برای ادامه زندگی انتخاب کردی 

        دوتا فایل رو میشه بگید کدومها بودن

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/03/08 23:36
      مدت عضویت: 1208 روز
      امتیاز کاربر: 11362 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 572 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامی 

      لاغری آسانترین کار دنیاست،فقط باید اون رویاد بگیرم، سالها دنبال لاغری بودم ولی در تمام اون روش ها جسممو تحت فشار میزاشتم وتمام کارهام فیزیکی بود باید میرفتم پیاده روی وی مسیر طولانیو راه میرفتم باید میدویدم تا مثلا کالری بیشتری بسوزونم ,یا باید فلان قرص رو میخوردم فلان کرم رومیمالیدم تا چربی هامو اب کنه،باید میرفتم باشگاه وساعت ها با وزنه کار میکردم ،تمام روش هایی ک برای لاغر شدن انجام میدادم فقط روی جسم بود در حالی ک من ذهنی داشتم پر از باورهای چاقی ک تمام مدت همراهم بود،این همه ورزش کردم اگه ی شیرینی بخورم همش بر باد میره ،این همه پیاده روی کردم ولی آبم بخورم باز چاق میشم ،ساعت ها باشگاهم اگه من باز تحرکم کم بشه چاق میشم و هزارتا از این باورهارو من تمام مدت با خودم داشتم و سالها اونارواموخته بودم،مادری ک از همه ی غذاها میترسه روغن گرفته تا گوشت و نمک و……….همه وهمه روهر روز تکرار میکرد ک ما هر کاری کنیم چاقیم ،ابم بخوریم چاق میشم ،نون مساوی چاقی،سرخ کردنی مساوری چاقی برنج ماکارونی سیب زمینی و ….. ب نوعی تمام غذاها خواب تحرک کم و دیگه اونقپ زیاد شده بود باورهای چاقیم ک فک میکرذم ماها نفسم بکشیم باز چاق میشیم ، من بارها و بارها با روش های مختلف لاغر شدم ولی خیلی زودتر از اون چیزی ک فکرشو بکنم برمیگشتم چون من ذهنم لاغری رویاد نگرفته،اصلا نمیدونست ذهن چیه وچ کاراییوداره ، ولی الان طی این مدت ک با سایت تناسب فکریم فهمیدم ک هرچیو بخوام باید اول ب ذهنم اموزششوبدم تلاش وزجر جسمی وفیزیکی بدون موافقت ذهن فقط زجر دادن خودمه،وقتی ب ذهن اموزش دادم و موافقتشو جلب کردم اونوق حتی نمیفهمم کی ب اون خواسته رسیدم،من مدت هاست ک در این سایت هر فایل اموزشی روک میبینم گوش دادم ونتیجشوبدون اینکه خودم متوجه بشم دریافت کردم منی ک مدام چاقتر میشدم متوقف شدم و بعد از مدتی از اطرافیان شنیدم ک دارم تغییر میکنم ،الان ایمان دارم ک باید موافقت ذهنموجلب کنم بهش لاغری رو یاد بدم اروم اروم وعجله ای نیس من سواد روطی سالها یاد گرفتم یا همین کار کردن گوشی ب مروروبا حوصله یاد گرفتم و خیلی از کارهایی مث رانندگی و… روب مرور وبا تکرار وتکرار یاد گرفتبم من هر روز گامی برای اموزش لاغری ب ذهنم برمی‌داریم وایمان دارم ک ذهنم وقتی ک یاد گرفتم بدون اینکه حتی متوجه بشم منو ب ایده الم میرسونه،تمام فعالیت های من با مغز منه و مغز من تحت تاثیر ذهنمه ومن ذهنموقبلا برنامه ریزی کرده بودم برا چاق تر شدن وتمام نگرش هام وباورهام برای چاقی بود ولی الان میخوام با نگرش ها وباورهای لاغری ذهنمو برای لاغری و تناسب برنامه ریزی کنم و اینجوری مغزمم هم فرمان هایی رو دریافت میکنه ک جسممو ب سمت لاغری میبره ،من واقعا خیلی وقتا خوردن هام بی اختیار بود بعد می‌فهمیدم ک در اون لحظه هیچ کنترلی نداشتم و مدام ی چیزی ب من میگف بخور بعدا نیس بخور خوشمزه اس بخور مفته بخور مهمونییه ومن بدون کنترل میخوردمو بعدش کلی ناراحتی وعذاب وجدان ،ولی الان تصمیم گرفتم خیلی آسون لاغر بشم بدون اینکه سختی بکشم وزن وسایزمو با ذهن لاغرم متناسب کنم و تصمیم قاطع گرفتم ک هر روز قدمی برای این خواسته ام داشته باشم وهرروز در مسیر لاغری ذهنی قدمی بردارم و ذهنمو برنامه ریزی مجدد بکنم 

      خدایا سپاس تورا ک بهم فرصت زندگی دوباره با تناسب و زیبایی رودادی وقراره یه تولد دیگری روتجربه کنم ولذت ببرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/12/18 21:30
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,756 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد 

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم🦋

      سلام و درود دوستان مسیر مستقیم و راه پرنعمت

      چگونه می شود با ذهن لاغر شد؟!….تکرار(۲)

      برای لاغر شدن باید هنر لاغری را یاد گرفت !….

      در تمام سالهایی که اضافه وزن داشتم و در تلاش بودم تا کمی از اضافه وزنم راکم کنم که اتفاقا با تلاش و سختی و فشار بر جسمم هم نتایج مقطعی کوتاه مدتی می گرفتم برام سئوال شده بود که چرا مثل آب خوردن چاق می شوم اما لاغرشدنم به این آسونی ها نیست؟انقدر این فرمول در ذهنم تثبیت شده بود که همسرم هم بهم می گفت انقدر خودتو اذیت نکن چون دوباره سریع چاق میشی و واقعا دلیل چی بود ؟!…

      فرمول مخرب آبم بخورم لاغر بشم با هربار آب خوردن چاقت می کنه بنابراین اصلاحش می کنم 👌 من آب می خورم و لاغر میشم 

      جسمم که نشون داده بود توان لاغر شدن داره و البته تصمیم و اراده من هم برای رفت و آمد در چاق ولاغری حدود ۲۵سال نشان دهنده آن بود که اراده منم خوب بوده !؟…

      ولی بیشتر باور به اینکه این موضوع ارثی و ژنتیکی هست و فقط میشه کنترلش کرد باعث شده بود بارها از روشهای به ظاهر گوناگون و البته بیرونی استفاده کنم .البته تلاش برای لاغر شدنم هم پیوسته نبود وزمانیکه از چاقی اذیت می شدم یا از طرف دیگران مسخره یا سرزنش می شدم و یا وقتهایی که در جشن و مهمانی قرار می گرفتم و خودم را با متناسبها مقایسه می کردم تصمیم جدی می گرفتم که لاغر بشم و روشی را برای لاغر شدن که عمدتأ هم انواع رژیم غذایی و محدودیتهاش بود را انتخاب می کردم  اما انقدر مسیر دشواری بود که بعد از مدتی مسیر را رها می کردم یعنی یا نمی تونستم ادامه بدهم و یا اینکه نتیجه ماندگار نداشتم و در نهایت با احساس ناتوانی و ضعف و گله و شکایت بر می گشتم سر کاسه چه کنم چه کنم خودم !؟..

      داستان هدایت استاد در مسیر لاغری با ذهن خیلی مسرت بخش هست از جهتی که انگار خاطرات چاقی خودتو مرور می کنی و متوجه میشی افرادی هم بودند که هم احساست باشند و البته پر از نکته و راز و رمز است .

      زمانیکه استاد اصلا به نتیجه فکر نمی کردند و بیشتر مشغول نوشتن و تجسم و فکر کردن به لاغری بودند یعنی یک احساس خوب و لذت بخش را تجربه می کردند تغییرات جسمی آروم آروم نمایان شد 

      درس عملی امروز باید یادبگیریم توجه را از جسمم بر دارم البته خیلی بهتر شدم اما گاهی به شدت توجه و تمرکزم میره به چک کردن سایز یا اندامم در آینه…

      مسیر لاغری با ذهن شاید کمی زمانبر تر باشه اما نتیجه دائمی و ماندگار داره و البته اصلاح فرمولهای ذهنی در تمام جنبه های زندگی ما اثرگزار هستند

      الآن که فکر می کنم در مدت رژیم هم با تمام استپ بدنی و بالا پائین شدن هاش اینطوری نبود که زمان کوتاهی نتیجه بگیرم مثلا برای ۱۰تا۱۵کیلو حدود ۹ماه تا یکسال وقت صرف می شد چون اوایل خیلی خوب اضافه وزنم رها می شد وچند ماه بعد تلافیش در میومد یعنی کارشناس تغذیه می گفت بدنت استپ کرده و حالت نرمال ماهی یک تا دوکیلو هست !؟اما در نهایت بعد از یکسال با تموم محدودیت ها باز بر می گشتم به سایز و وزن اولیه …

      این فرمول مخرب استپ بدنی باید اصلاح بشه مگه خورشید برای طلوع کردن میره مرخصی!؟…

      و البته اینکه اوایل اضافه وزنم خوب کم میشه و بعد نه….یعنی انتظار من اینه نه جریان زندگی همیشه جاریست 

      در جهاااانم همه چیز نیکوست 💕 

      هربار که تصمیم می گرفتم لاغر بشم این من بودم که می خواستم لاغر بشم در صورتیکه ذهن من همچین تصمیمی نداشت یعنی اینکه تمام بدن ما و رفتارمون از فرمان های مغزیمون دستور می گیرند و مغز هم تحت تأثیر ذهن ما هست و البته ذهن هم هر آنچه را که آموخته باشه و طبق برنامه هایی که خود ما خواسته یا ناخواسته در آن ثبت کردیم بر مغزمون دستور صادر میکنه ودر نتیجه به صورت ناخودآگاه ما با توجه به محتویات ذهن و تصویر ذهنیمون رفتاری انجام می دهیم خیلی وقتها شده احساس سیری داشتیم  اما وقتی جعبه شیرینی اومده جلوی ما دستمون بدون اینکه فکر کنیم برداشته مثل همون وقتهایی که بدون فکر جدول ضرب را پاسخ میدیم یا بدون فکر آشپزی می کنیم و یا بدوندفکر رانندگی می کنیم  !…

      ذهن ما از کودکی طبق آموزشهای والدین و جامعه و رسانه دقیقا مثل زبان مادری چاقی را یادگرفته و الآنم داره طبق الگوی خودش فرمان صادر می کنه و اما وقتی من می خوام از طریق جسمم و با محدودیت غذایی و ورزش لاغر بشم هر چقدر هم تلاش کنم و سختی بکشم در نهایت ذهن من چون لاغری را یاد نگرفته بنابراین اون هم تلاش می کنه منو به سمت چاق شدن و پرخوری و تست غذا و هربرنامه ای هدایت کنه تا به خواسته خودش برسه همون وقتهایی که در رژیم گرفتن من چشمم دنبال غذاها هست ولی یادم میاد من رژیمم و نباید بخورم و اگر هم مقدار کمی بخورم بعدش عذاب وجدان و اضطراب می گیرم و خودم را سرزنش می کنم و در نهایت  در مقابل چاقی هربار ضعیف تر میشم و در ذهنم مبارزه و جنگ و جدال پیش میاد بنابراین عصبی میشم و پرخاشگری می کنم چون خواسته من با ذهنم همسو نیست و به همین دلیل هم حتی اگر به تناسب ایده آلم برسم نمی تونم به صورت مداوم در این مسیر سخت استمرار داشته باشم و البته تلاشهای ذهن من بر این هست که منو به حالتی که همسو با تصویر ذهن و محتویات ذهنیم هست برسونه !…

      در روش ذهنی قراره یادبگیریم اصلا چاقی چی هست و چه مسائلی برای ما به وجود آورده و اصلا چطوری ما چاق شدیم و بعد بیایم لاغری را بررسی کنیم و مزایا و نتایج عالی اون بدونیم و سپس مسیر لاغری را یاد بگیریم 

      خیلی راحت و آسون با لذت لاغری را از طریق دریافت محتوای آموزشی لاغری یاد میگیریم به تمریناتش عمل می کنیم و به مرور مثل جدول ضرب ناخودآگاه رفتار ما لاغری میشه و بدون هیچ محدودیتی و هیچ فشاری ما لاغر میشیم .

      همیشه برای افراد چاق زمان محرک عجیبی است بارها گول تبلیغات زمان را خورده ایم چون خسته راههای بیراهه بودیم می خواستیم سریع نتیجه بگیریم و اما امروز باید بپذیریم که ما برای چاق شدن تعیین نمی کردیم که در یکسال چندکیلو چاق بشم یا بالعکس لاغر و اگر با کنترل شدید و وسواس هم می تونستیم به نتیجه برسیم فقط مقطعی بود و باز بر می گشتیم سر خونه اول ….

      و این رفت و آمدها در چاق و لاغری واقعااا ویران کننده هستندو هربار احساس ضعف و شکست بیشتری به ما القا می کنند بنابراین در مسیرمون با اطمینان استمرار داشته باشیم تا جایی که مهارت لاغری را به خوبی بیاموزیم و همانطور که انتظار نداریم با دوجلسه کلاس رانندگی ما راننده بشیم !؟بدونیم برای اینکه مهارت کافی کسب کنیم ضروری هست که با لذت و متعهدانه به مسیر ادامه بدهیم .

      خیلی از افرادی که به سایت تناسب فکری می رسند خسته راههای بیراهه هستند و احساس ناتوانی می کنند ولی اگر خوب فکر کنیم افراد چاق خیلی توانمندهستند چون بارها در مسیر لاغر شدن با روشهای قبلی شکست خوردند ولی باز با امید روشی دیگر انتخاب کردند بارها نتیجه مقطعی بوده ولی بیخیال لاغری نشدند و اگر نتیجه رضایت بخشی نداشتند چون مسیر صحیح نبوده و البته نتونستند در مسیر استمرار داشته باشند .

      مسیر لاغری با ذهن باید خیلی آسون باشه اگر سختی کشیدی یعنی مطالب را خوب درک نکردی و داری مسیر اشتباه را میری !…استپ کن و مسیرتو طبق تابلوهای لاغری اصلاح کن !…

      همانطوری که نمی فهمیدیم چطوری چاق شدیم همانطوری باید لاغر بشیم و به اندازه ای که به آموزشها و تمرینها عمل کنیم الگوهای ذهنی به تعادل می رسند و در تمام جنبه های زندگی خودنمایی می کنند یعنی روی اعتماد به نفس و شادی درونی و خودباوری و روابط ما تأثیر بسزایی دارند و در نهایت در جسم به صورت ماندگار و همیشگی نمایان می شوند.

      افرادی که همیشه متناسب بودند براشون لاغری عادی شده ولی فردچاقی که خودش آگاهانه خالق جسمش هست و لاغررا یاد میگیره از نو متولد میشه و خیلی براش لاغری لذت بخش و ارزشمنده .

      فشار چاقی بر ذهن چندبرابر فشار بر جسم هست و فردی که اضافه وزن داره جسمش کارشو انجام میده یعنی ضربان قلب و تنفس و کار دستگاه گوارش انجام میشه و البته راه میره و میخوابه !…

      اما اون حس ناتوانی و ضعیف بودن باعث میشه که گوشه گیر بشه و از ابراز وجود خودش خجالت زده باشه و در افسردگی زندگی کنه .

      یعنی خیلی از افراد چاق مدارک تحصیلی بالایی دارند یا هنرمند هستند اما به خاطر اضافه وزنشون اعتماد به نفس ندارند و نمی تونند در جامعه و جمع یا پشت دوربین حاضر بشوند .

      وقتی لاغری را یاد بگیریم روی ذهن نزدیکانمون هم تأثیر گذار هست و فرزندان ما هم لاغری را یاد میگیرند و این یک کار مقدس هست اول شناخت و نجات خودمون و بعد اطرافیانمون .

      امروز صبح سحر خواستم با خودم روبرو بشم خواستم تو چشم چاقی نگاه کنم و روبروی آینه عریان شدم یه چیزی تو ذهنم منو میترسوند و می گفت الآن تصویر ذهنیت چاق میشه ولی انقدر جسم و ذهنم فریاد می کشیدند که می خواستم ببینم دردشون چیه !؟

      نا هماهنگی دیدم تعادل و توازن نبود کوچکی و بزرگی دیدم افراط و تفریط و اگر جسم من نمایشگر ذهنم هست بایدفکر می کردم چی در ذهنم ناهماهنگه کتاب شفای زندگی را آوردم (متوجه خشمهام از والدینم شدم متوجه افکار پراکنده و دست و پا زدن مطالعه۴کتاب همزمان !؟…نپذیرفتن خود و خوردن بی رویه شیرینی در روز اخیر تا تونستم خودمو نگاه کردم خیلی آروم شدم چندساعت خوابیدم و از خدا خواستم منو به هماهنگی برسونه قبلش دچار انزجار شده بودم یک پتانسیل که می خواست منفجر بشه اما در نهایت خودمو بغل کردم شنیدم صدای فریاد ذهن و جسمم که آلارم میدادند مراقب خودت باش آرام باش صبور باش با جریان زندگی همسو باش گذشته و والدینت را ببخش و خودت را بیشتر در آغوش بگیر از خدا خواستم کمکم کنه و او شنوای داناست .

      ۱۰روز پیش که احساس لاغری داشتم و حس می کردم جمع و جور شدم به خودم گفتم یعنی اگر من سریع لاغر می شدم و به تناسب ایده آلم می رسیدم آیا در این مسیر میموندم !؟….جواب قاطعی نداشتم اما جواب دیگرم این بود باید در این مسیر باشی تا بخشهای آسیب دیده ذهن و روح و روانت ترمیم و بازسازی بشوند و خداوند بر همه امور تو آگاه تر  است و حتما تناسب فکر یک تناسب اندام ماندگار میسازه 

      خدایا سپااااااسگزارم 

      خدایا عااااشقتم ❤️

      درود بر استاد و انرژی عالی ایشون 

      عشق❤️بر تن واحده 

      دوستان هم مسیرم دل آرام باشید 🍃🌸 

        

            

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/12/15 10:18
      مدت عضویت: 1005 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 490 کلمه

      لاغری با ذهن زندگی کردن رو من اموخت یادم داد از زندکی لذت ببرم از نعمتهای خدا لذت ببرم مثل کسی بودم ک هر روز داشت تو باتلاق افکار و نگرش باورهاش غرق میشد لاغری با ذهن من دارم از باتلاق ذهنم بیرون میام
      لاغری با ذهن ب من اموخت ک لاغری یاد گرفتنی است بایدیادش بگیرم
      با رژیم و ورزش نمیشه برای همیشه لاغر شدچرا چن ک ذهن اموزش نمیبینه
      من مدام رژیم میگرفتم د درون خودم جنگ روانی بود ذهنم میگف بخور من نمیخوردم و اعصابم داغون میشد با بچم همسرم بداخلاقی میکردم حال نداشتم
      گاهی میومدم میخوردم بعدش شروع میشد فردا این کار میکنی تنبیهی فلان حرکت میزنی
      ای خودم تحقیر و سرزنش میکردم
      میدیم خواهرمو ک متناسب بود و هر چی دوس داش میخورد اما وقتی سیر میشد دیگه نمیخورد میبینی این همه ادم همه خوردن کشیدن کنار این داره میخوره اونقدر اروم غذا میخوره بدون عجله بدون حرص بدون ولع
      اون تلاشی ب ای این رفتار انجام نمیده فقط ذهنش ارومه بدون فرمول چاقیه
      منم باید صبر کنم عجله نکنم تا فرمولها لاغری بیان بالا
      من لایق بهترینها هستم من لایق لاغری با قدرت ذهنم هستم با لاغری باذهن هستم من لایق جسمی بدون چربی اضافه هستم من خودم این جسم رو چاق کردم با رفتار نگرش باور و افکار اشتباه و خودمم مسئولیتشو ب عهده گرفتم و هر روز تلاش میکنم تا بهترین خودمو خلق کنم چن من لیاقت لاغری و لاغر ماندن رو دارم
      لیاقت اینو دارم ک جسمم ب طبیعت خودش برگرده راحت پاشم راحت بشینم سبک بال باشم جونتر بشم
      زیباتر و سبک تر و شیک پوش تر بشم
      من لایق پوشیدن تموم لباسهایی ک دوس دارم رو دارم و برای این لیاقت میرم جلو
      عجله ای نیس میدونم مسیر درسته
      من خدارو دارم کمکم میکنه خدا برای من کافی ایست
      ایمان دارم موفق میشم ب لطف کمک خدای عزیزم
      من ب طبیعت وجود خودم بدن بدون چربی اضافه متناسب باریک و زیبا ب میگردم
      یکی از اشناهامون برای عروسیش رژیم گرفته بود مامانم میگف تو هم بگیر شقایق گرفته اونقدر لاغر شده پریروز تو مهمونی دیدمش ک چقدر چاق شده در عرض چن ماه
      پس راههای رژیمی پایدار نیستن
      و من خدارو هزاران هزار شکر میکنم ک این مسیر رو ب من نشون داد تا هم از اون جهنمی ک براخودم ساخته بودم نجات پیدا کنم هم زندگی کنم و هم ب خواسته خودم برسم خدایا دوست دارم
      من میخوام ب لاغری برسم چن با لاغری اعتماد ب نفسم بالا میره ب خواسته چندین سالم میرسم لباسهایی ک دوس دارم با هر رنگ و مدلی هس رو میپوشم سلامتتر میشم پاهای عزیزم کمر عزیزم از فشار راحت میشن میتوم حس شادی و شادابتری داشته باشم موقع خرید
      حیطه انتخابم گسترده تر میشه سنم خیلی پایینتر دیده میشه
      میتونم برم و لباسهای سایز کوچک بخرم با اعتماد ب نفس خرید میکنم لباسهایی ک دوس دارم میتوم بپوشم میتونم بخرم رنگهای شاد استفاده میکنم من در این مسیر دارم یاد میگیرم ک خودمو دوست داشته باشم
      ولذتشو ببرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار rashin.hassas@gmail.com
      1400/12/04 17:23
      مدت عضویت: 824 روز
      امتیاز کاربر: 236 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 165 کلمه

      با سلام خدمت استاد و همراهان عزیز

      سالها باورهای غلطی از خانواده و اطرافیان بهم منتقل شد و همش با خودم در تضاد بودم که چیز بهتری نبود که بهمون ارث برسه چرا چاقی..

      صحبت های استاد منو بیشتر بفکر فروبرده که این افکار چه برسرروح و روان و جسممون آورده

      رنج ناشی از چاقی اونقدر زیاده که مثل غده سرطانی سالها با خودم حملش کردم درسته ما برای چاق تر شدن کارخاصی نکردیم پس برای لاغرز هم نباید رنج بکشیم

      باید لاغر شدن رو یاد بگیریم و هرروز یک قدم برای رسیدن بهش برداریم تدام و استمرار از مهمترین نکاتیه که باید فراموش نکنم باید فرمولهای لاغریو به ذهنم بدم و تمرین و تکرار کنم

      دیگه دوران رژیم و دمنوش و ورزش و عمل و لیپو تمام شد پرونده اینا تو ذهنم بسته شده 

      لذت لاغری و مزایایی که برام داره رو تو ذهنم مرور میکنم و رهنمودهای استادو چراغ راهم قرار میدم واز نکات دوستان هم در دیدگاه استفاده میکنم

      من میتونم براحتی به تناسب اندام برسم

      پایدار باشید استاد بزرگوار

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/11/26 08:58
      مدت عضویت: 1273 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 376 کلمه

      باسلام. لاغری با ذهن یه پروسه ی زمانی هست که نشون دهنده ی قدرت ذهن وقدرت خلق کرد ن  هست چاقی ارثی نیست بلکه باور هایی که داریم باعث ماندگاری چاقی درجسم شده و نتیجه ی افکارو رفتارم  هست  برای لاغرشدن ولاغرموندن اول باید به سطح فکر و باورها  رجوع کنم و بعد رفتار و مورد بررسی قرار بدم و درنتیجه براساس چیزی که جدید دارم یاد میگیرم عمل کنم چاقی و چاق شد بدون هیچ فشاری به بدن وارد شده وبافکر اینکه  کاملا طبیعی هست به خاطر باورهایی که در ذهن دارم به خاطر همین چاق شدم درصورتیکه چاقی رویا گرفتم مثل حرف زدن از خونواده  چاقی مادر درمن اثر گذاشته ومن هم فکرمیکردم که من چاقم چون ژنتیکم چاقی هست درصورتیکه مادرم قبل از ازدواج کاملا متناسب بود وحتی بقیه اعضای فامیل چه پدری وچه مادری پس این نشون میده که چاقی من به خاطر ژنتیک نیست در زمانهایی که رژیم می‌گرفتم به ظاهر درمسیرلاغری بودم اما ته ذهنم این بود که تموم بشه دوباره شروع میکنم به خوردن و زمانیکه میگفتم نمی‌خوام درصورتیکه توی دلم وذهنم افکارم غوغا به پا بود دوست داشتن بخورم اما نمیخوردم به خاطر این که رژیم بودم و  میتر سیدم  چاق بشم یه دلیل دیگه ای هم که داشتم این بود که من به خاطر خوردن چاقم و زمانیکه رژیم گرفتم و حجم زیادی از وزن خودمو کم کردم به این باور رسیدم که خوردن ادموچاق می‌کنه و به همین دلیل بود که حتی درلاغری باذهن هم خودم روی این باوراستواربودم که خوردن باعث چاقی میشه و همیشه به خودم می گفتم که مگه میشه بافکرلاغرشد درصورتیکه  خوردن باعث چاقی میشه درصورتیکه افکارم و رفتاهایی که به عنوان الگو در ذهن من شکل گرفته زمانی خودشو  نشون میداد که با غذا مواجه میشدم و انقددرمن  نهادینه شده بود که نیاز به فکرکردن نبود و مستقیما برمیدا شتم  واین فکرهاهم  به صورت وسوسه های لذت بخش باعث میشد هربار بخورم ودرنتیجه  ناراحت بشم و بعدافسوس بخورم و احساس گناه کنم که چرااین طوری رفتار کردم و این چرخه بارها تکرارشده  اما حالا با دونستن واعتماد به توانایی خودم در توانایی خلق چاقی و توانایی خلق لاغری باذهن خودم دوباره به مسیرلاغری قدم برمیدارم و پله به پله قدم برمیدارم و به خیلی چیزها دسترسی پیدا میکنم با تشکر .🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 38200 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 67 کلمه

      سلام استاد ارجمند
      امروز حس خیلی بهتر از گذشته رو تجربه کردم،
      یه آهنگ از آقای افتخاری هست به اسم آشفته حالی، که من عاشقشم😍
      هر بار اگه بدون مشکل یا مشکلدار بوده باشم وقتی بهش گوش میدادم گریه میکردم،با اینکه لذت میبردم ِ.
      اما امروز بعد یه ماه،به {آشفته حالی}،گوش دادم اصلا گریه م نگرفت،خیلی هم ِلذتبخش بود،
      منظورم اینه فایلهای شما باعث احساس موفقیت و شادی در من شده،
      ممنونم ازتون.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/11/16 10:15
      مدت عضویت: 1394 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 723 کلمه

      سلام استاد و  دوستان 🌹

      گام دوم

      چجوری میشه رویای لاغریمون رو محقق کنیم ؟ جوابی که 99.9درصد مردم میگن اینه که باید عرق بریزی کم بخوری تا لاغرشی هیچ راه دیگه ای نداره ! اما مایی که دیگه قاعده ی بازی رو یاد گرفتیم به این طرز فکر و نگرش میخندیم !چون رمز کار چیز دیگه ایه وگرنه تک تک ما باید الان 50 کیلو شده بودیم ،و اگه نشدیم یعنی اون کارا و تلاشای سنگین و طاقت فرسایی که بعضیامون چند سال ادامه میدادیم کاملا غلط بوده . 

      حالا رمز کار چیه ؟؟؟؟؟ تنها رمز اینه که باید لاغری رو به ذهن آموزش بدیم .

      لاغرشدن مثل یادگیری یه زبان جدیده . شما برای اینکه بجز زبان مادری یه زبان دیگه بلد باشی تنها کاری که میکنی اینه که میخونی مینویسی گوش میدی تکرار میکنی . مگه غیر از اینه ؟؟؟ نمیای که با ذهن و جسمت بجنگی بهش فشار بیاری تو محدودیت بزاریش فعالیت فیزیکی کنی تا زبان و یادش بدی یا رانندگی رو آشپزی رو و هر مهارت دیگه ایو ….. حتی جدول ضربو .

      اگه برای هیچ مهارت دیگه ای اینکارارو نکردی برای لاغری هم نباید دنبال روشای فیزیکی بری .ما چجوری چاق شدیم؟؟؟؟ اول خوب یادش گرفتیم از اطرافیان ،قشنگ که جاافتاد برای ذهنمون خودش دیگه مثل همون زبان جدیده کاملا اتوماتیک وار شروع کرد به چاق کردن ما ،با دستورات جدید و رفتارو عادت های جدید 

      حالا لاغری هم جاده برعکس چاقیه ،اگه برای چاقی ما فقط دیدیم شنیدیم باورکردیم تکرار کردیم برای لاغری هم دقیقا باید همین راهو بریم وگرنه محکوم به شکستیم .

      اول از همه ذهن رو متقاعد کنیم که تنها راه ماندگار و صحیح لاغری باذهنه تا کلا قطع امید کنه از هرروش دیگه ای . چون همه اونا بیراهه اس .

       مرحله دوم تا میتونیم لاغریو آسونش کنیم برای ذهن . بهش بفهمونیم که لاغری یه چیز کاملا طبیعی و راحته برای ذهنو جسم ما . اونو بلده درست مثل ترمیم هرنوع زخمی . چطوره که هر مدل زخم برش شکستگی بیماری رو خودبخود بلده خوب کنه اما از پس اضافه وزن برنمیاد ؟؟؟؟؟بدنی که بدترین شکستگی استخونو بعد مدتی میتونه ترمیم کنه واقعا اضافه وزن براش خنده دارنیست؟!!!!چاقی چیزیه که خودش ایجاد کرده پس صدرصد خودشم بلده به لهترین شکل ترمیمش کنه چون استاده تو اینکار …. بازم یادمون بیاریم سالی یک تن رو برای ما رفع میکنه باهر سوخت و ساز و هرمقدار غذا وتحرکی . پس قدرت رفع هر مقدار اصافه وزنی و داره . ماها باور اشتباه به خوردش دادیم که این مقدار ناچیز و رها نمیکنه چسبیده بهش . اصلا سلامتی هم مثل لاعریه و طبیعت بدن ماست و همواره درما جاریه آیا ما کار خاصی میکنیم که سلامتیم دراکثر مواقع؟یا خودبخود در ما جاریه و به محض یه سرماخوردگی یا بیماری دیگه وارد عمل میشه و تا مارو به حالت اول نرسونه دست بردار نیست .اما چرا برای لاغری هزار نا نظریه داریم و فکر میکنیم ماییم که باید کاری انجام بدیم …

      و مرحله سوم عجله رو بزاریم کنار . مگه برای چاق شدن عجله داشتیم یواش یواش همچین وزن اضافه کردیم که خودمونم یادمون نیست کی چندکیلو چاق شدیم و به این وزن رسیدیم.بدن خودش میدونه چقدر چقدر از وزن اضافیه ماروکم کنه 

      یادمون باشه دیگه برچسب زدن و سرکوب کردن خودمون و بزاریم کنار . بعد رفتار اشتباه عذاب وجدان و گفتگوی ذهنی نداشته باشیم .درست مثل یک متناسب دنیارو ببینیم تا مثل اونا متناسب بشیم.

      فرد لاغر ذهنش مثل یه نوزاد دست نخوردست اصلا فکری راجب غذاها تحرک ارث و …. چیزای جورواجور که تو ذهن ماهست نداره .

      کافیه این موانع و کمرنگ کنیم  توی مسیر بمونیم ،باخودمون مهربونتر ازقبل باشیم و ازش توقع بیجا نداشته باشیم تا نتیجه رو ببینیم .همه چیزو به اراده و عرضه ربط ندیم اتفاقا ماها توانمندترین بودیم که چندسال درحال تلاش بودیم و پاداش اون زحماتمون هدایت به این مسیر صحیح بوده .قدرشو بدونیم و ازش استفاده کنیم .هرکسی که در سایت هست و احساسش ،رفتارش نسبت به غذاها به خودش  تغییر کرده ونگرشش عوض شده به مسئله چاقی و لاغری،رهاشده از رنج رژیم و ورزش و کالری شماری و…. ایمان بیاره که مسیرش حقه ازطرف خدا هدایت شده و تا آخرش بمونه و مثل دانشجویی که ایمان داره آخر سر مدرک تحصیلیشو میگیره  ادامه بده تا لاغری رو درآغوش بگیره . تنها مسیری که مارو به رویای چندین سالمون میرسونه همین سایت تناسب فکریه اون هم نه باسختی به راحتی آب خوردن 😍😍😍

      🌹سپاسگزارم استادعطارروشن عزیز🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sareh.taherii123@gmail.com
      1400/10/26 14:05
      مدت عضویت: 804 روز
      امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 391 کلمه

                               به نام خدای مهربانم

      سلام استاد عزیز! 

      امروز دومین قدم رو با شما برداشتم ، به لطف خدای مهربانم و شما احساس خوشایندی دارم ! احساس سبکی بدون فکر کردن به چاقی! 

      دقیقا گفته های شما صحیح هستش وقتی به صحبتهای شما گوش میدم انگار شما خود من هستید که این شرایط رو گذروندین و از تجربه های خودتون برای ما مسکین ! دردی که همه ما به وضوح در زندگیمون احساس کردیم!! 

      مغز ما همیشه آموزش چاقی دیده !! همیشه آماده بوده یه جا فرمان و برای خوردن بده و ما بدون چون و چرا حمله کنیم به غذا! این دقیقا درسته که می‌گویید که ما بارها رژیم گرفتیم و به هدفمان هم رسیدیم ، ( یکی تونسته به هدف ده کیلویش برسه یکی بیست کیلو و حتی بالاتر) اما بعدش چی؟! چند درصد موفق به حفظ وزن ایده آلشون شدن؟! میتونم راحت بگم ۹۰٪ دوباره بر میگردن به وزن اولشون یا حتی بالاتر! میدونید چرا؟! چون فقط ما به جسممون فشار میاریم که باید اینهارو رعایت کنی تا به وزن ایده ال برسی ! اما مغز و ذهن فقط آماده خوردن بود ! حتی لحظه ای به لاغری فکر نمیکرد ! ما حتی در ذهن خودمون به خودمون این وعده رو میدادیم که « بزار به وزن ایدهالم برسم خودم میترکونم از خوردن چیزهایی که تو‌این مدت نتونستم بخورم» یعنی ذهن ما آماده بود که بعد از یک دوره که به اجبار باید تحمل کنه باید حمله کنه به خوردن خوراکی های خوشمزه!! یعنی بازهم فقط خوردن و خوردن! من بارها شده که خیلی رنج کشیدم و به بدنم اجبار کردم رژیم های سخت و وحشتناک بگیره اما بعدش به سرعت مغز و ذهنم به من فرمان خوردن بی رویه میدان و دوباره میرفتم به نقطه سر خط با هیکلی چاق تر… با روحیه ای خرابتر…!! من اولین بار تو سایت شما ثبت نام کردم و الان سه روز دیگه فکر نمیکنم اصلا اضافه وزن دارم ! هروقت که گشنه ام بود یه چیز کوچیک خوردم ، بدون اینکه ولع داشته باشم بخوام هرچیزی رو تو دهنم بریزم ! من به ذهنم یاد میدم که لاغری رویا نیست ، من گزینه چاقی و رژیم رو برای همیشه از ذهنم حذف کردم! و خودم رو در لباسهای رویایی با هیکل رویاییم تصور میکنم اونم با لذت بردن از زندگیم….

      با سپاس از شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار somayehassanzade@gmail.com
      1400/10/23 10:46
      مدت عضویت: 810 روز
      امتیاز کاربر: 8399 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 26 کلمه

      برای لاغر شدن  باید بر ذهن تسلط داشت و آن را برنامه ریزی کرد.در این راه هر چه انگیزه و آروزی شمابزرگتر باشه ،تلاشت بیشتر میشود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار msh
      1400/10/07 08:17
      مدت عضویت: 957 روز
      امتیاز کاربر: 237 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 732 کلمه

      سلام به استاد گرامی همراهان عزیز 

      گام دوم در مسیر لاغری من 

      چاقی چیست ؟چاقی محصول یکسری عادت ها ماست که چشم گوش بسته انجام دادیم از والدین دوستان مدرسه رسانه ارزش های که میگذاشتن روی فرد چاق مثلا فردی که چاق است قشنگ تره تپل تره قویتر است و ما به طور نخواسته این چاقی در ذهن مان ارزش مند کردیم لذت بخش کردیم راحت کردیم در ذهن مان و عادت ها طبیعی خوردنمان با الگو قرار دادن والدین مان واسه همون ارزش های که یک فرد چاق داشت کم کم تغییر دادیم و کم کم این ذهن آموزش چاق شدن دادیم و این ذهن چاقی یاد گرفت 

      حالا ما چاقی به روش ها مختلف که بالا گفتم به ذهن آموزش دادیم بدون اینکه بدونیم داریم چکاری انجام بدیم و مغز از ذهن دستور میگیره حالا ذهن چاقی یاد گرفت مغز دستور میده به اندام بدن به پرخوری بیشتر به حرص خوردن و آرام آرام رفتارها غذایی ما رو تغییر میده نگرش ما رو در مورد غذا تغییر میده و اینجوری باعث میشه ما به سادگی و خیلی لذت بخش چاق بشیم که شاید بارها گفتیم برای دیگران والا نمی‌دونم چیشد اینجوری چاق شدم 

      و بعد از اینکه چاق شدیم میگیم وای حالا چکار کنیم لاغر بشیم دیگه اینجا دانبال یک چیزی هستیم که مارو یک شبه لاغر کنه و دانبال نتیجه هستیم فقط میخواهیم این چاقی دیگه نباشه نفرت از چاقی پیدا میکنیم خودمان سرزنش میکنیم دیگران مقصر چاقی خودمان می‌دونیم احساس بد داریم در مورد خودمان و نمی‌دونیم ما داریم با این کارها داریم به چاقی توجه میکنیم و چاقی بیشتر داریم جذب می‌کنیم 

      چون قانون میگه به هرچیزی به هر نحوه ای توجه کنی اون جذب میکنی و وارد زندگیت میکنی 

      حالا ما به طور ناخواسته این چاقی بیشتر در خودمان گسترش می‌دادیم و چاق میشدیم 

      و ما چاقی یاد گرفته بودیم حالا واسه لاغر شدن میومدیم از طریق روش ها فیزیکی که همه کسانی که این متن بخونن خیلی خوب اطلاع دارند که من دارم چی میگم تلاش میکردم لاغر بشم و نتیجه هم میداد ولی زود گذر بود چون ذهن که تغییر نکرده بود فقط ما میومدیم با فشار رژیم ورزش دمنوش خودمان مجبور میکردیم به انجام دادن این ها و تا زمانی تحمل میکردیم انجام می‌دادیم وزن ما کم میشد و زمانی که دیگه فشار ها زیاد به ما میومد و ما رها میکردیم اون رژیم دمنوش یا هر روشی باز طبق دستورهای مغز شروع میکردیم به خوردن به حرص با ترس خوردن سرزنش تحقیر خودمان و چاق چاقتر میشدیم 

      حالا واسه اینکه لاغر بشیم و تا ابد لاغر بمونیم باید همان جوری که چاقی یاد گرفتیم لاغری هم یاد بگیریم توجه کنید یاد بگیریم نه نتیجه بگیریم نه اینکه بگیم الان من چاقم هفته دیگه لاغرم نهه اینجوری نیست باید یاد بگیریم که لاغر شدن آسان است فقط باید یاد بگیریم کم کم نگرش ما تغییر میکنه بعد رفتار ماو در آخر جسم ما شروع به تغییر میکنه و متناسب شدن در جسم خود میبینیم و این متناسب شدن اول باید از ذهن طرز نگرش ما شروع بشه و در آخر در جسم قابل مشاهده است 

      پس اگه می خواهیم لاغر بشیم و تا ابد لاغر بمانیم باید لاغر شدن یاد بگیریم طبق حرفها استاد پیش بریم متعهد باشیم در انجام تمرینات عجول نباشیم دانبال نتیجه تغییر. شرایط یهویی نباشیم با آرامش حس خوب روزی یک گام پیش بریم و در آخر خواهیم دید که ما توانایی لاغر شدن داریم اگه لاغر نشدیم قبلا چون کلا مسیر اشتباه رفته بودیم 

      مسیر اشتباه با هر سرعت قدرتی پیش بری به مقصد نمی‌رسی چون مسیر اشتباه است نه اینکه مقصد وجود نداره یا تقصیر ما است ما نمیتونیم نهه اینجوری نیست ما مسیر اشتباه رفتیم 

      ما مسیر لاغر شدن اشتباه رفتیم اگه نتیجه نگرفتیم اگه شکست خوردیم اگه لاغر نشدیم به صورت دائم چون مسیر اشتباه بوده یعنی لاغر شدن وجود داره و طبیعت وجود هر انسانی تناسب اندام است حق هر انسانی با لذت غذا خوردن است تفریح است سلامتی است اعتماد بنفس است آزادی است آزادی در انتخاب لباس غذا تفریح و حق مازیبایی است آرامش شادی است اگه اینها نداریم چون مسیر اشتباه رفتیم 

      حالا ذهن قابل یاد گیری است این بهترین خبر است که ذهن قابلیت یادگیری دارد و ما با آموزش وعمل کردن به ذهن لاغری آموزش میدهیم و ذهن یاد میگیره مغز دستور میده به اندام بدن رفتارها ما تغییر می‌کنه و لاغر میشم و به حق طبیعی خودمان که لاغری است میرسیم 

      استمرار داشته باشیم در این مسیر و متعهد باشیم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار دنیا
      1400/09/23 15:32
      مدت عضویت: 1320 روز
      امتیاز کاربر: 6
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 399 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان فوق العاده.

      من چقدر خوشحالم که درین جمع هستم و از تک تک آگاهیها دارم استفاده میکنم. مدت زمان زیادی نیست که به جمع شما پیوستم قبلا یکبار ثبت نام کرده بودم در سایت ولی انگار آماده شنیدن این حرفها نبودم ولی الان حدود یک هفته است دوباره برگشتم و وقتی دیدم یک دوره رایگان بینظیر به اسم صدگام گذاشته شده در سایت، خودم رو متعهد کردم که هرروز یک گام رو پیش ببرم. مطالب هر گام رو بخونم، فایل تصویری رو با دقت ببینم و نت برداری کنم و کامنت دوستان رو با دقت بخونم.

      من حدود 3 ساله که با مباحث ذهنی و کنترل ذهن و خلق رویاهام به دست خودم آشنا هستم و مام درحال تمرین و یادگیری هستم در بعضی جنبه های زندگی بسیار پیشرفت کردم چون برای رفع فرمولهای همون مشکلاتم اقدام کردم ولی درباره چاقی اصلا کار ذهنی انجام ندادم یعنی حقیقتش اصلا به این درک نرسیده بودم که لاغر شدن هم ذهنیه و من باید روی کنترل ذهنم کار کنم. اصلا بلد نبودم و این باعث میشد من مدام درگیر روشهای بیرونی مثل رژیم و ورزش باشم. با اکراه رژیم میگرفتم اما به این نتیجه رسیده بودم که اگه رژیم نباشه نمیشه کار پیش بره. من اضافه وزنم اصلا زیاد نیست ولی همین امر باعث کابوس من و اضافه وزن بیشترم شده. من زمانی که تصمیم گرفتم لاغر بشم حدود 5-6 کیلو نسبت به اندام متناسبم اضافه داشتم اما همین فکر چاق بودنم و متوسل شدن به رژیم، باعث شد که من دو کیلو هم چاقتر بشم. هر بار که اقدام میکردم فقط یک تا دو کیلو کم میشدم و کم کم داشتم به این نتیجه میرسیدم که نکنه بدنم جوری شده که اصلا وزن کم نمیکنه و داشتم کابوس میساختم برای خودم. تا اینکه چندروز قبل از خدا خواستم هدایتم کنه به مسیر درست متناسب شدن و لاغری نه با زجر و عذاب بلکه با روش اصولی و درستش که خداوند به دلم انداخت بیام توی این سایت مجدد و با اگاهی بیشتری بخونم متنها و کامنتهارو. الان دوسه روزه واقعا فشار عصبی خوردن از روم داره برداشته میشه و بطرز عجیبی شبها معدم از حجم زیاد خوردن، درد نمیکنه. چون ولع خوردنم تقریبا از بین رفته. میدونم که فقط باید استمرار داشته باشم توی این مسیر و با اولین نشانه ها سپاسگزار باشم و به مسیرم ادامه بدم. خیلی خوشحالم از اینجا بودنم. خدایا شکرت. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/09/02 13:09
      مدت عضویت: 1670 روز
      امتیاز کاربر: 5293 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 485 کلمه

      سلام 

      من هیچوقت فکر نمیکردم چاق شدن و یاد گرفتم، الان که به بچگی هام فکر میکنم میبینم من تو کل دوران ابتدایی لاغر بودم و از راهنمایی کم کم خوردن هام بیشتر شد ولی اضافه وزن نداشتم تا سوم راهنمایی و اول دبیرستان که دیدم چند کیلو چاق تر از حالت طبیعی هستم و از اونجا هر سال به وزنم اضافه شد، حتی یک بار با خودم فکر نکردم من که تا سن 10،11 سالگی لاغر بودم چطوری این و باور کرده بودم که چاقی من ارثیه، چرا انقد چاقیمو به بیرون از خودم ربط میدادم، چقد مسئولیت و از گردن خودت بگیری و بدی به چیزای دیگه راحته واقعا، هر راهی بود من واسه لاغری امتحان کرده بودم ولی هیچ وقت لاغری با ذهن و نشنیده بودم درست جایی که تسلیم شدم خدا مسیر و بهم نشون داد، من اعتراف میکنم عاشق لاغری نبودم وگرنه انقد تو این مسیر لیز نمیخوردم، استاد نمیدونین چقد حالم خوبه همین چند روزی که برگشتم به مسیر، از اینکه چشمم دنبال خوردن نیست فکرم پیش خوردن نیست از اینکه معدم سبکه چقد راحتم، چقد از خودم راضی ام وقتی به اندازه میخورم، چقد حال و هوام عوض شده، نمیدونم با این همه مزایایی که این روش داره چرا انقد من میرفتم جاده خاکی، دو سه روزه از دست عذاب وجدان بعد از پرخوری و اون حس بدش راحت شدم، از خودم ممنونم که خودم و نجات دادم دوباره، اگه هر روز و هر لحظه ازتون تشکر کنم استاد بازم کمه، خدا بهتون سلامتی و نعمت فراوون بده

      همیشه پاهای لاغر برای آرزوی دست نیافتنی بود، اندام متناسب برام رویا بود، میدونین چقد حالم خوب شد وقتی اولین بار شنیدم منم میتونم اونجوری که میخوام لباس بپوشم هرچی ک میخوام هرچی که دلم میخواد همه اینا مال منم هست، اگه الان اونجوری که میخوام نشدم دیگه تسلیم سرنوشت نیستم میدونم ایراد یه جایی تو ذهن و عملکرد خودمه و به محض درست شدن همه چی عوض میشه، الان حتی خوشحالم از اینکه دورامو زدم لیز هامو خوردم حتی چاق هم شدم تا با اطمینان برگردم به این مسیر، تنها جاییه که هیچوقت پشیمون نشدم از برگشتم و هیچوقت بهم بد نگذشته 

      من چرا چاق شدم؟؟ 

      چون تقلید کردم رفتارهای خانوادمو و تو عالم بچگی فکر میکردم درستش اینه منم همه چی بخورم غذامو تا آخر بخورم و همه سعی ام و کردم این کار و درست انجام بدم تا تشویق بشم و منی که تمام عادت های غذاییم درست بود فکرشو نمیکردم دارم با این کارم همچین آینده ای رو برای خودم میسازم، چاقی رو تو ذهن خودم کاشتم و 15،16 سال ازش مراقبت کردم، عالی هم اینکارو انجام دادم، الانم یه چیزی باید تو ذهنم عوض بشه چیزی اون بیرون نیست همش دروغه

      من نگاهم این نیست که 3 ماه دیگه کجام و چه نتایجی گرفتم نگاهم و عوض کردم میخوام فقط امروز و درست عمل کنم و امروز و عالی زندگی کنم و یه تیک خوشگل اخر شب واسه خودم بزنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/08/10 22:20
      مدت عضویت: 1288 روز
      امتیاز کاربر: 11891 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 897 کلمه

      سلااام

      چقدر درست و قشنگ بودن این آگاهی ها ، مطمعنم خودتون هم نمیدونید چقدر با این فایل ها ایمان و امید ما بیشتر میشه برای ادامه دادن! تک تک جملات رو باید قورت داد و انقدر تکرار کرد تا چیزی فراتر از یه آگاهی بشه توی ذهنمون . 

      دقیقا درست گفتید و من چقدر با این حرفای شما احساس نزدیکی میکنم . من سال ها بود که با آرامش غذا خوردن رو تجربه نمیکردم و اصلا نمیدونستم چه موهبتیه . هر وقت گرسنم میشد استرس میگرفتم چون میدونستم قراره کلی پرخوری کنم و بعدش اون احساس بد بیاد سراغم برای همین به خودم گرسنگی میدادم فکر میکردم اگه گرسنگی بکشم خیلی بهتر از اینه که برم غذا بخورم و هم چاق بشم ، هم عذاب وجدان بگیرم ، هم از خودم بدم بیاد ، هم بخوام از فشار معده بالا بیارم و مشکلات جسمی و روحی پیدا کنم اما این تصمیماتم فایده نداشت ، تا شروع میکردم به غذا خوردن انگار تمااااام قولایی که به خودم داده بودم بخار میشد و میرفت توی فضا ، انگار اصلا از اول وجود نداشتن . این همه به خودم میگفتم به اندازه میخورم ، همون جوری که توی رژیم گفته از مواد غذایی مصرف میکنم ولی همینکه پام میرسید سر سفره انگار مغزم یه بشکن میزد و میگفت تا میتونی بخور ، بخور بخور و دیگه من تو حال خودم نبودم . 

      چه قدر خاطرات زشت و بدی هستن حتی با مرور کردنشون هم حالم بد میشه دیگه چه برسه به انجام دادنش. البته این چند وقته که کمتر میومدم تو سایت و آگاهی ها برام کمرنگ شده بودن دوباره سراغ پرخوری رفتم ولی الان اینجام و دارم از آگاهی ها استفاده میکنم ، ته این مسیر برای من لاغریه و خدا ته مسیر منتظرمه و من به زودی خدا رو توی آینه و توی اندام متناسبم میبینم ولی این خیلی مهمه که من درست رفتار کنم و پرخوری نکنم چون این کار واقعا زشته ، بی احترامی به این جسم با ارزشمه ، من وقتی سپهر یه چیزی میخوره و پوستشو همینطوری رها میکنه تو خونه خیلی بدم میاد و همش بهش میگم مگه خونه سطل آشغاله که پوسته هارو همینطوری ول میکنی رو زمین ولی دست بر قضا خودم با پرخوری دارم همین کارو با جسمم میکنم و آشغالایی که بدنم هیچ نیازی بهشون نداره رو دارم خالی میکنم تو بدنم ، در واقع بدن من از پرخوری چاق نمیشه ازین چاق میشه چون ناراحته که دارم باهاش این رفتار ها رو انجام میدم و هر روز بهش بی احترامی میکنم ولی من به خودم قول دادم ، قول دادم که هر روز یک قدم بر دارم و به هدف خودم نزدیک تر بشم . همین دو سه روزی که دوباره دارم مطالب رو پیگیری میکنم رفتارم تغییری نکرده چون من یه مدتی کم و بیش دور بودم از فضای لاغری با ذهن و به خودم حق میدم که به همین زودی رفتارم تغییر نکنه و باید با ته نشین شدن دوباره ی این اطلاعات برگردم به حالت عالی خودم ولی همین دو روزه خیلی احساس بهتری نسبت به خودم دارم چون دارم به قول هایی که به خودم دادم عمل میکنم و این یعنی احترام به خودم . نمیدونید چه احساس قشنگیه که صبحا وقتی دارم گزارش روز قبلم رو مینویسم به خودم بگم که لاغری با ذهن رو انجام دادم و بعد جلوش یه تیک بزنم:)))) این احساسو با هیچ چیز عوض نمیکنم.

      توی فایل همون حرفای عالی همیشگی رو زدین که دوست دارم برای خودم تکرارشون کنم:

      یک: لاغر شدن مثل یادگیری یه زبان جدیده باید هر روز پیگیریش کنی ، تمرین انجام بدی و تو ذهنت با خودت هر چند با غلط املایی و گرامری ولی با اون زبان با خودت حرف بزنی تا آگاهی های جدید برات مرور بشن و کم کم جایگزین زبان قدیمی بشن

      دو: هر روز باید یک گام بر داری . نه دو گام نه با عجله بلکه یک گام ولی اونقدر اون گامو تکرار کن که ملکه ی ذهنت بشه هیچ اشکالی نداره یک فایل رو هزار بار گوش داد ؛ اینکه یه فایلو هزار بار گوش بدی بهتر از اینه که هزار تا فایلو فقط یه بار گوش بدی.

      سه: تنها روش صحیح لاغری ، لاغری با ذهنه . با روشای دیگه هم میشه لاغر شد ولی اول اینکه باقی نمیمونه و همونطور که باد اورده اون عدد جدید روی ترازو رو ، همون طور هم باد میبرتش و دوم اینکه ما با رژیم و ورزش و دمنوش و عمل جراحی هیچ تغییری در سبک زندگی مون ، فکر کردنمون ، تصمیم هامون و انتخاب هامون اتفاق نمیوفته . لاغری با ذهن به این خاطر صحیحه چون ما توی این روش تبدیل به یه آدم متناسب نمیشیم بلکه تبدیل به انسانی میشیم که لیاقت و شایستگی متناسب شدن و متناسب موندن رو داره . ما اینجا تبدیل به این قهرمان میشیم وگرنه رژیم گرفتن و لاغر شدن و برگشتن سر خونه ی اول که از همه بر میاد مگه ما کم رژیم گرفتیم؟ من خودم تمام وقتمو میزاشتم برای انجام هر چه بهتر رژیم ولی کو نتیجش؟ اگه نتیجه داده بود که الان اینجا نبودم و خداروشکر که نتیجه نداد و خداروشکر که چاق شدم تا بتونم این سایت رو پیدا کنم و روش زندگی کردن رو یاد بگیرم

       این روش فقط از قهرمانا بر میاد ، منم قهرمان داستان خودمم و توی این مسیر با نهایت قدرت قدم بر میدارم و به چیزی که برام مقدر شده میرسم

      خدایا شکرت

      ممنونم استاد عزیز و زیبا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/08 20:50
      مدت عضویت: 1582 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 790 کلمه

      جلسه ۳۵ تکرار 

      چگونه میشود با ذهن لاغر شد؟

      سلام وقت بخیر 

      چرا براحتی چاق میشم و بسختی و رنج  لاغر میشم؟ این سئوالیه که تو ذهن بیشتر افراد چاق بوده و هست ، اون وقتا با خودم فکر میکردم چرا ۳ روز میرم مسافرت ۳ کیلو چاق میشم ولی اینهمه رژیم میگیرم براحتی لاغر نمیشم ؟ 

      هر کسی جوابی بمن میداد و در انتها از تجمیع تمام جواب ها  چند تا باور مخرب در خودم شکل دادم و با اون باورها سالها در مسیر لاغر شدن سختی و رنج کشیدم 

      الان میفهمم دلیل اونهمه رنج ،بخاطر نداشتن اطلاعات کافی از بدن و ساختار ذهنم بود ، فکر میکردم وجود من همینجوری الکی بوجود اومده ، خدا دلش خواسته منو این‌ شکلی بیافرینه ، منم از شانس بدم چاق شدم 

      نکته مهمی که از نوشته های مقاله استاد متوجه شدم اینکه استاد نوشتن (بیشتر از اینکه به فکر نتیجه از روش لاغری با ذهن باشم ،مشغول نوشتن ،تجسم کردن و فکر کردن به لاغری بودم) دقیقا برعکس کاری که ما هنرجوها انجام میدیم 

      یعنی انقدر که ما دنبال نتیجه هستیم دنبال تمرکز بر تمرینات نیستیم ،انگار رو اضطرار هستیم ،مدام چشممون دنبال تغییرات جسممونه ، تازه توجه به تغییرات جسم هم نداریم تمرکز بر نگرفتن نتایجه جسمی داریم 

      یعنی مدام به خودمون میگیم پس چرا لاغر نشدم نکنه جواب نگیرم ،نکنه رو من جواب نمیده و بهتره از این به بعد  بیشتر به تمرینات و زندگی‌ کردنشون فکر کنیم و فشارو از جسم برداریم 

      اینکه ما مدام از جسممون ایراد میگیریم یعنی دوسش نداریم و ازش بدمون میاد ،خب قبلا هم در رژیم ها همین بلا رو سر جسممون می آوردیم بصورت رژیم های سخت ،ورزش ها،دم نوش ها ،عمل ها ووو و یه حس تنفر ، الان هم داریم مدام سرزنشش میکنیم و منتظر تغییر دادنش  هستیم بدون اینکه حتی لحظه ای فکر کنیم ،که تو این مدت ما فقط از جسممون خواسته داشتیم ،اول درونیات مغزمونو تصحیح کنیم بعد دنبال نتیجه باشیم ،اول بذرو بکاریم بعد دنبال درخت باشیم 

      ما چاق شدن رو یاد گرفتیم ،چجوری یاد گرفتیم؟ با شنیده ها و دیده هاییکه در خانواده و جامعه باهاشون برخورد کردیم، با نصیحت هاییکه به ما شد ،با ترس هاییکه برای ما تعریف شد ،با پیشنهاد هاییکه به ما دادن، با تعریف هاییکه از چاقی شد که مدام بما گوشزد کردن که این غذا مضره و چاق کننده است ،شام خوردن چاق کننده است ، برنج ،نون ،شیرینی جات ،فست فودها ،نوشابه ها ،روغن ووو چاق کننده هستند

      اگر شیرینی ها چاق کننده هستن چرا الان که من خوراکی های شیرین براحتی مصرف میکنم چاق نمیشم تازه لاغرتر هم میشم ، چرا قبلا جرات نمیکردم پنکیک بخورم حتی بهش فکر هم میکردم عذاب وجدان میگرفتم و احساس میکردم چاق شدم ولی این روزها خبری از چاقی من نیست ،اتفاقا یک هفته ای میشه هر روز عصر یا شب ،درست میکنم ،چرا الان نمیترسم ؟ چرا الان انقدر نمیخورم که حس خفگی داشته باشم ،چونکه ولعی ندارم ،محدودیتی ندارم میدونم هر وقت دلم بخواد میتونم مصرف کنم حق انتخاب دارم

      تمام درد ما در سالهاییکه رژیم بودیم و اون اندازه ای که تلاش میکردیم و نخوری ها میکشیدیم و ورزش ها میکردیم این بود که ما دائم در اضطراب چاق شدن بودیم ،در ترس خوردن و چاقتر شدن بودیم ،در عذاب  وجدان خوردن بودیم ،در ناراحتی نخوردن بودیم ،در احساس گرسنگی بودیم ،در حس بی لیاقتی بودیم ، حس دوست نداشتنی بودن داشتیم 

      حس تنفر از خود داشتیم ،حس زشت بودن داشتیم ،اعتماد بنفس و عزت نفسی در ما وجود نداشت ،اون حجم از استرس و حال ناخوب ، آیا نتیجش میشد لاغری و رضایت ؟

      معلومه که نه نمیشد ،حالا چرا اونهارو تجربه میکردیم ؟چونکه اون شکلی برنامه ریزی شده بودیم ،مغز اون فرمان هارو میداد، حالا چرا حالمون از هر جهت خوبه و تمام اون ناخوبی هاییکه بالا نوشتم تبدیل به زیبایی شده ،چونکه در حال تغییر دستورات مغز جانمان هستیم 

      الان اگر همه چیز بهتر از قبله چونکه اون استرس ناراحت کننده در وجود ما نیست ،حس امیدواری بیشتر شده در ما در نتیجه ما بسمت زیباتری هدایت میشیم 

      پس برای لاغر شدن بجای فشار به بدن ،محتویات مغزو تغییر بدیم ،اگر از کامپیوترمون برنامه فتوشاپ میخواییم اول برنامه قبلیو پاک کنیم ،فشار به دستگاهمون نیاریم بعد برنامه فتوشاپو بریزیم تو دستگاه و استفاده کنیم 

      الان هم در حال پاک کردن چاقی و دانلود کردن برنامه لاغری هستیم ،خدارو شکر انقدر نتایجم زیاده و دارم از مسیرم لذت میبرم ،از اینهمه تغییر کیف میکنم ،داره در وجود من شخصیت یک فرد متناسب دانلود میشه که رفتارها و عادت هام بسیار زیباتر شده 

      چقدر حس شیرینیه ،حس رضایت از خود، همون خودی که یه زمانی دوسش نداشتم و الان عاشقش شدم ،قبلا تنفر میدادم تنفر دریافت میکردم ،الان حس شگفت انگیز بودن دارم یکی از شگفتی سازان شدم ،جهان بازتاب درون ماست 

      خدایا شکرت برای اینهمه عظمت و بزرگیت که هر آنچه میخواهم برایم فراهم است 

        

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/07 20:50
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 865 کلمه

      سلام و درود پاینده باشید😍

      چه فایل ارزنده ای ؟…انگار کل صد گام خلاصه شده بود 

      لاغری هنری است که باید یادبگیریم

      طی سالهای زیادی با رژیم غذایی و ورزش و قرص لاغری و گیاهی و دمنوش و روزه گرفتن و غیره…در تلاش بودم که از اضافه وزنم کم کنم و خیلی خوب هم موفق می شدم اما عذابش آنجا بود که همین که کمی احساس آسودگی می کردم و چشم به هم می زدم باز یواش یواش چاق شده بودم و نمی تونستم شرایط لاغری ام را حفظ کنم و مسیر و اون روش لاغری را ادامه بدهم .عجیب بود راحت و سریع چاق می شدم و باسختی لاغر؟!🤔

      انقدر احساس شکست و ناتوانی می کردم که بیخیال می شدم تا اینکه باز یک عروسی و عید نوروز بخوره یا برم پرو لباس یا کسی بهم حرفی بزنه و بخواد منو نصیحت کنه که یه کم حواست به خودت باشه و جلوی خودتو بگیر ؟!…باز دوباره تصمیم میگرفتم یک روش جدید لاغری پیدا کنم که به سرعت اضافه وزنم را کاهش بدهم ..

      یعنی با قدرت ذهن میشه لاغر شد؟!چه طوری؟!

      (نتیجه ثابت و ماندگار باشه 😍مگر اینکه از آموزه ها و یادگیریها استفاده نشه یعنی سوییچ لاغری را خاموش کنیم ….🤔)

      در تمام روشهای لاغری که قبل استفاده می کردیم فشار بر جسم بود با محدودیت غذایی و یا ورزش زیاد به خاطر سوخت و ساز بیشتر بدن و این تصمیمی بود که ما گرفته بودیم بدون هماهنگی با ذهن ؟!!!

      تمام دستورات از مغز ما صادر میشه که عملکرد و رفتار فیزیکی داریم و خود مغز از ذهن و آموزشهاش (فرمولهای ثبت شده )در آن تأثیر می گیره !

      به همین دلیل وقتی از شروع برنامه های لاغری ما مدتی می گذشت کار سخت تر میشد و تا جایی که ذهن ما را هدایت می کرد به آنچه که آموزش دیده بود و براش الگو و فرمول بود و جنگ و جدالی صورت می گرفت بین تصمیم ما و هدایت ذهن که همسو نبود مثلا فرمولهای چاقی ذهن ما را هدایت می کردند به سمت پرخوری و خاطرات لذت بخش مواد غذایی و برای ما سناریو می چیدند اما ما تصمیم گرفته بودیم نخوریم و در محدویت بودیم و یا اینکه احساس سیری داشتیم و اصلا نیاز به خوردن غذا نداشتیم اما تحریک می شدیم و دعوت می شدیم و سوپرایز با خوراکی !

      اصلا عجیب بود ؟!…من همیشه با خودم می گفتم شانسه منه همین تصمیم می گیرم همه دلشون رستوران می خواد و همه هوس تولد می کنند ….

      این تضاد باعث می شد عصبی بشیم و پرخاشگر و تا یه جایی دیگه طاقت نمی آوردیم و ذهن پیروز می شد و مسیر را رها می کردیم و باز شکست می خوردیم و این بار ناتوانی هر بار سنگین تر می شد.

      روش لاغری با ذهن 🍃🌸

      ببینیم چاقی اصلا چی هست چقدر مخربه چقدر مضره چقدر کشنده است و چه مشکلاتی داره ؟!…

      بعد از اون لاغری چیست ؟!..چه حس و حالی داره 😇چه مزایایی داره ؟چه پاداشهایی داره و چه قدرتی را در ما احیا می کنه ؟!..

      و بعد مسیر لاغری را یاد بگیریم قدم به قدم و به ذهنمون لاغری را آموزش بدهیم .

      ما از کودکی چاقی را به صورت ناخودآگاه یاد گرفتیم از والدین و جامعه و رسانه و تبلیغات از دیدن و شنیدن مثل زبان مادری خیلی آسون و راحت و با تکرار دیده و شنیده ها ی چاقی استاد شدیم در چاقی و داریم سالها  با این آموزه ها زندگی می کنیم 

      خبر خوب اینه که ذهن ما این قابلیت را داره که باز هم یاد بگیره و اگر بتونیم آموزش ذهنی و تسلط بر آن را یاد بگیریم در تمام جنبه های زندگیمون تحول ایجاد میشه و عالیه 📚

      ما جدول ضرب و رانندگی و خیاطی و …را یادگرفتیم یعنی دیدیم و شنیدیم بعد هم نوشتیم و تکرار و تمرین کردیم پس راز یادگیری لاغری هم اینه که طبق آموزهای سایت یادبگیریم بنویسیم و تکرار و تمرین و استمرار استمرار استمرار(به اندازه زمانیکه که در آموزه های چاقی استمرار داشتیم تا با جان ما عجین بشه )

      خیلی از دوستان خسته اند از مسیرهای کم شکن لاغری که رفتند و احساس ناتوانی می کنند نه دوست عزیز شما خیلی هم توانمندی وگرنه نمی اومدی اینجا دنبال لاغری 😊و همون اولین بار که شکست می خوردی بیخیال می شدی حالا بیاییم همون شوق و توانی که گذاشتیم واسه بیراهه ها بزار واسه این مسیر مستقیم (اهدنا الصراط المستقیم)پر نعمت و راحت 💎

      اگر مسیر اشتباه باشه مقصدی نداره هر چقدر تلاش کنی و سرعت بگیری هر چقدر هم سختی بکشی به جایی نمی رسی اما اگر مسیر صحیح باشه هرچقدر هم کند باشی از مسیرت لذت میبری آرومی و دلشاد چون مطئمن هستی بالاخره به مقصد می رسی 😍

      یادمون باشه چقدر به خاطر اضافه وزن خودمون رو محروم کردیم از تمام لذتها و تفریحات چقدر گفتیم بزار لاغر بشوم بعدا …

      متناسب شدن یعنی تولد دوباره و این فرصتی است برای اینکه جلوه کنیم از حضور عشق و زیبایی اش و افرادی که از اول متناسب بوده اند نمی تونند این حس را تجربه کنند در واقع شخصیت چاقی موهبتی برامون داره که لاغری و ارزشمندیست .

      🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

      بنیانگذار نسل متناسب باشیم بزاریم از ما شروع بشه و فرزندانمون را ازخطر چاقی نجات بدهیم این یک رسالته الگو میشیم برای خیلی از افراد …چه کار عظیمی من لایقش هستم  خدایا شکرت خدایا عاشقتم ♥️  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
      1400/08/05 11:40
      مدت عضویت: 1068 روز
      امتیاز کاربر: 168 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 325 کلمه

      سلام و درود بر همه دوستان همسیر و سلام و درود بر استاد عزیزم

      چندماهی ست که در این مسیر سبز و در این سرزمین دوست داشتنی هستم و فکر نمیکنم بخواهم که هیچ وقت از اینجا برم. چون کجا میتوانم یاد بگیرم که به عنوان یک انسان یک آفریده دارای احترام یک مخلوق دارای قدرت و توانمند میتوانم زندگی کنم ،میتوانم خلق کنم. واقعا لاغری و تناسب اندام بهانه است من میخواهم کوله باری از باورهای نادرست را کنار بزارم و زندگی شاد رو مزه مزه کنم .این نعمت حیات ،این فرصت طلایی تنفس، چرا که من توانا هستم و باید دانا باشم .باید بهترین ها رو یاد بگیرم باید باورهای موجودم رو دوباره بازبینی کنم. هر چیزی که موجب شده از زندگی لذت نبرم هر چیزی که باعث رنجش و رنج منه هر باوری که زندگی رو برام تلخ کرده هر چیزی که باعث شده اعتماد به نفسم کم بشه باید بازبینی بشه. هر چیزی که مانع این شده که خودم رو دوست داشته باشم همه اینها باید دوباره نویسی بشه من که میدانم در جوی بزرگ شدم که دایما نوستالژی گذشته و توهم آینده باعث حرفهایی پر از ناامیدی و ناتوان کننده در جمع های خانوادگی بوده. من که میدانم جوری خودمون روبه عنوان قربانی شرایط بار آوردیم که یادمان رفته چقدر قدرتمندیم.

      با افتخار عرض میکنم که تا حالا به لطف استا از فایل های رایگان استفاده کردم و واقعا حس تولد دوباره دارم با اینکه اضافه وزن خیلی مشکل زندگیم نبود شاید از نظر اطرافیان همیشه متناسب بودم و این نوعی زیاده خواهی است ولی من خودم میدونم که تناسب حق منه زندگی شاد حق منه و از همه محترم آسان بودن رسیدن به این حق شیرینه . پس چرا استفاده نکنم .به دوستان تازه وارد مژده میدم که مسیری درست رو انتخاب کردید مزه مزه اش کنید و لذت ببرید تناسب اندام یکی از هدیه های شماست چیزهای خیلی مهم تری را پیدا خواهید کرد.  استاد عزیز بی نهایت سپاسگزارم خداقوت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Armita Sediqi
      1400/07/28 20:56
      مدت عضویت: 925 روز
      امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 518 کلمه

                           به نام خدای عزیز و خالق 

      سلام استاد جون و دوستای گلم.

      هر بار گوش دادن و دیدن این فایل من رو به وجد میاره.چون برای بار دهمه میبینمش..

      ذهن منفی باف میگه ای بابا باز این فایل؟ یک فایل جدید بیار تحلیلش کنم.

      ولی کدوم تحلیل؟ توی گام های بعدی هیچ رازی نهفته نیست.همه چیز توی همین گام و امروزه..

      شما در فایل بهانه بی بهانه گفتید: از همین فایل رایگان نهایت لذت رو ببر! 

      و میدونم این لذت و استفاده ،من رو به سمت دوره ها هدایت میکنه.

      پس لازم میدونم به ذهن منفی بافم بگم : آروم باش عزیزم.این روشی که تو میگی اشتباهه! درسته فایل جدید هیجان زدت میکنه اما معجزه ای برات رقم نمیزنه.

      همین فایل رو بِبَلع تا بقیه فایل ها هم به همین شکل رقم بخوره.

      کسالت داشتم و دیروز نتونستم فایلم رو گوش بدم اما این بر این مبنی نیست که رها کنم.

      من فقط ادامه میدم،لذت میبرم و در انتها هدایت میشم! 

      ((همه ما به یک اندازه به نعمت های جهان دسترسی داریم،فقط راه هارو بلد نیستیم! 

      مثل بچه ۵ ساله ای هستیم که مادر و پدرش رو در بازار گم کرده

      به همون اندازه عجز و ناتوانی رو حس میکنیم،ترسیدیم،نگرانی داریم و راه خونه رو بلد نیستیم.))

      امروز این جملات ارزشمند رو یاد گرفتم،با خودم گفتم چه جالب! درباره لاغری هم راه همینه..

      همه ما به تناسب اندام دسترسی داریم ولی راه رسیدن بهش رو بلد نیستیم.

       در این سایت روزانه با همون ۱ ساعت هم یاد میگیریم.

      که قطعا وقتی وارد این سایت میشی بیش از یک ساعت درگیرش میشی. میدونی چرا؟ چون داره اصل و واقعیت رو میگه و حرفِ حق شیرینه..

      منفی بافم حرف های زیادی میزنه.چرا اشتهات کم نشده؟ عه دیدی زیاد خوردی دیدی نتونستی خودتو کنترل کنی؟ دیدی چاق شدی؟ جواب نمیده..!

      ولی دارم بهش میگم عزیزِ من..این باور ها و عادت ها یک شبه به وجود نیومده که یک شبه از بین بره.

      هنوز گام دومم و از خودم توقع ندارم مثل کسی رفتار کنم که تا گام صدم رفته و یا دوره خریده! 

      من باید با خودم مقایسه بشم نه با دیگران..

      من فقط با خودم مسابقه میدم..

      من فقط با روز قبلم مقایسه میشم..

      همین و بس 

      خوشحالم که هر راهی برم،هرجا برم،لیز بخورم،با سر بخورم زمین،توی جاده ماشینم رو چپ کنم،چاق بشم،لاغر بشم، باز ایستگاه اخر این فضا و سایتِ..”در رابطه با تناسب اندامم”

      منفی بافم حرف های دیگه هم بلده بزنه؛اینکه تو اولویتت الان چیز ها و اهداف بزرگترته،لاغری رو میخوای چیکار؟

      ولی وقتی میبینم تا من بیماری پرخوریم رو رفع نکنم نمیتونم روی بقیه مسائل فوکوس کنم،وقتی فکر به خوردنم رو از بین نبرم نمیتونم به چیز دیگه ای فکر کنم.

      پس این روتین و لازمه زندگیمه که زمانی در ۲۴ ساعتم رو به این سایت اختصاص بدم.

      مهم اینه ضرر نمیکنم و به دل ناشناخته هام میرم

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر که این حرف هارو به من الهام کرد و اینجا نوشتم.

      گاهی نیازی نیست زور بزنم تا چیزی بنویسم،وقتی از روحم بخوام حرف بزنه میزنه..

      و این رو از فریده جان یاد گرفتم که برای نوشتن کامنت هام زور نزنم! نخوام جملات فایل رو تکرار کنم.

      بلکه چکیده آگاهی هارو از روحم بپرسم و ببینم چه چیزهایی یاد گرفته؟

      اونم بهم کمک میکنه تا بنویسم،بنویسم و بنویسم..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/07/27 11:38
      مدت عضویت: 1005 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 287 کلمه

      سلام
      روش لاغری باذهن اینو ب من یاد داد ک لاغری اسونه
      من از روشهای قبلی خیلی تو عذاب بودم هر دقیقه ب خوردنم نگا میکردم ۳ قاشق برنج میکشیدم اما یه قاشق یه قاشق از دیس برمیداشتم
      از لحاظ روانی تشنه شده بودم تشنه غذا
      از ترازو بدم میومد
      از اینک راحت نبودم خسته بودم
      اما روش لاغری با ذهن ب من یاد داد ک نباید بترسم نباید سخت بگیرم
      من یکبار تو عمرم رژیم سخت گرفتم و لاغرشدم و تموم لباسهای زیبا و اندامی برا خودم گرفتم و میدونم ک چقدر لذت بردم اونقدر ک سختی رژیم و نمیدیم
      ولی افسوس ک مسیرم اشتباه بود
      اما الان از مسیر درست میرم و میرسم گام ب گام بدون عجله
      دفعه قبل فایل گوش میدادم متن میخوندم و دیدگاه میخوندم و تکرار
      الان نت برمیدارم و از دل مطلب تمرین درمیارم
      و تعداد بیشتری دیدگاه میخونم
      فقط فقط استرس اینک حتما باید فایل گوش بوم و دیر شد وفلان منو اذیت میکنه از خدای خودم میخوام منو ب یه فایلی هدایت کنه ک این استرس رو از بین ببرم
      لاغری با ذهن هر ایستگاهش شیرینه
      حس خوب حال خوب
      میرسه ک من تو ایستگاهی پیاده میشم ک تغییر جسمی میبینم
      من عاشق لاغری هستم
      خدایا ب من طعم زیبای لاغری بچشان
      دردوره قبلی من عمل کمتری داشتم الان تموم فکرم ب عمل کردنه
      میدونم ک موفق میشم
      من خدا رو دارم خدایا بخاطر همه فشارهایی ک در طول این چن سال بخودم دادم منو ببخش متاسفم ک انقدر خودم اذیت کردم خودم ندیدم دوستت دارم ک کنارمی حامیه من هستی ممنونم و متشکرم ک من ب این مسیر هدایت کردی
      فریبا جانم منو ببخش
      ببخش ک ندیدمت اذیتت کردم بخاطر دیگران
      ممنون از استاد عزیز ک کمکم میکنید تا ما ب ارزوی چندین سالمون برسیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Afsaneh
      1400/07/24 08:06
      مدت عضویت: 1075 روز
      امتیاز کاربر: 1905 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 546 کلمه

      بنام خداوند قادر و علیم و حکیم 

      سلام به استاد و دوستان زیبانگرشم

      برای خودم متعهد شدم که اگه میخوام رشدکنم باید برای موفقیتم برنامه داشته باشم و با کیفیت برنامه رو انجام بدم حتی شده قدمهای کوچیک اما با کیفیت و استمرار داشته باشم نباشه که یک روز کل فایلهارو گوش بدم و بعد تا یک هفته دیگه بزارم کنارشون 

      باخودم بستم از صدگام شروع کنم الان سه روزهه دارم از گام اول فایل رو نت برداری کردم طول روز صوتیشو گوش دادم و همه کامنتهای دوستانو رو خوندم و ازشون نت برداری کردم تا کامل از زاویه دیدهای مختلف فایل استاد تو ذهنم جاپیداکنه و بشه باورم و بعد هم کامنت بزارم تا اثرمو محکمتر کنم و هرشب فایلهای نوشته های باورساز رو بخونم و بعدش  حتما البوم شگفتی سازان رو نگاه کنم که همه دوستان تونستن به هدفشون تناسب اندام برسن پس منم میتونم وقتی البوم شفگفتی ساز رو نگاه میکنم با حس خیلی خوب و باورشدن و تونستن و بالبخند بخواب میرم  و بعد برم فایل دوم 

      تغییراتو با همین چندروز حس میکنم بیشتر حس و حالم خوبه صبح ها بیدار میشم یه دفترچه برداشتم واز نکات مثبت خودم رو مینویسم که باعث شده بیشتر خودمو دوست داشته باشم و حس سبکی میکنم کمتر بفکر غذا خوردنم و میلم کمتر شده و خداروبینهایت شکر میکنم برای این مسیر زیبا

      من چند مدت قبل از دوازده گام شروع کردم وقتی فهمیدم میشه با ذهن لاغر شد باهیجان شروع کردم به فایل گوش دادن و کامنت خوندن همونجا با همون دو هفته ک ادامه دادم تغییرات روحیمو کاملا متوجه شدم اما ازبس اطرافیان میگفتن چقدر چاق شدی و ازاین حرفا روحیه مو دوباره باختم و یه دوستی بهم یه رژیم معرفی کرد که خیلی زود لاغر میشی من بااینکه دیگه ذهنم پذیرفته بود ک رژیم و این چیزها دیگه برای من اثر نداره چون پرده پشت صحنه رژیم واین چیزها از جلوی ذهنم برداشته شده بود ک همه چیز از ذهنمه و باید ذهنمو درست کنم و فرمولهای چاقی رو درست کنم و فرمولهای لاغری رو جایگزین کنم وقتی دیدم این پیشنهاد رژیم گرفتن بهم شد اولش گفتم برم بگیرم تا زودتر لاغر شم اما همون لحظه احساسم بد شد وقتی حس کردم احساسم بد شده متوجه شدم مسیر اشتباهی میرم حتی ذهنم هم مقاومت داشت با رژیم گرفتن خوشحال شدم که ذهنم پذیرفته بود رژیم و این چیزها اصلا اصل نیستن و راه درست مسیر تناسب فکریه و این دفعه ذهنم بامن همراه شد که بیام از صدگام شروع کنم اونم با اصول درست نه عجله کردن الان دیگه باورمه که من این اخرین بارهه و این روزهای اخرهه چاقی منه وقتی تو این مسیر لاغر بشم دیگه چاقی وجود نداره پس بالذت و اطمینان از مسیرم لذت میبرم برای همین بدون عجله داشتن فقط میخوام از تک تک فایلهاو کامنتهای دوستان بهترین استفاده رو ببرم وقتی فایل استادرو گوش میدم و نت برداری میکنم و کنارش از کامنتها نت برداری میکنم متوجه شدم خیلی عمیق تر این اگاهیهای ناب وارد ذهنم و ناخوداگاهم میشه و چقدر لذت بخشه این مسیر که هم زندگیم داره تغییرمیکنه هم دارم باورهامو درست میکنم هم متناسب میشم هم به کلی اگاهی عالی میرسم و هم خودمو دوست دارم و هم از مسیرم لذت میبرم و چقدر داره بیشتر باورم میشه این مسیر درستترین مسیر و اسانترین مسیر متناسب شدنه 

      خداجونم عاشقانه عاشقتم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Armita Sediqi
        1400/07/28 21:02
        مدت عضویت: 925 روز
        امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 66 کلمه

        سلام افسانه عزیز،دوستِ متاسبم.

        مرسی از کامنت انرژی بخشت 

        واقعا لذت بردن از مسیر همه چیزه

        شاید اصلا فردایی وجود نداره که ما داریم انقدر خودمون رو بخاطرش میکشیم.

        خوشحالم که تمرکزت رو بیشتر روی سایت گذاشتی و گوش میکنی 

        امیدوارم من هم ازت یاد بگیرم و بر اساس اولویت بندیم فایل هارو گوش بدم.

        بسیار بسیار لذت میبرم که اینجا حرف همدیگه رو میفهمیم.

        مشتاقم بقیه کامنت هات رو بخونم عزیزم

        موفق باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار majidyfard.m.77.5.11@gmail.com
      1400/07/18 00:03
      مدت عضویت: 905 روز
      امتیاز کاربر: 115 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 111 کلمه

      سلام و وقت بخیر خدمت اعضا و استاد محترم

      یه چیزی که این دوره داره ولی بقیه دوره ها نداره اینه که مدرس این دوره خودش نتیجه گرفته ولی وقتی پیش یه دکتر تغذیه میری اون با روش علمی خودش قطعن اگر چاق بود نتیجه نمی گرفت و اون هیچ وقت افسردگی و ناراحتی و سرخوردگی یه آدم چاق رودرک نمیکنه ولی وقتی کسی میگه من ۳۰ کیلو کم کردم بدون هیچ زحمتی و فقط با یادگیری بک روش خیلی عالیه و یه نکته دیگه اینکه حال خوب و انگیزه و اعتماد به نفسی که این جا پیدا میکنم تو هیچ مطب دکتری پیدا نمیشه.

      به امید روزی که منم شگفتی ساز بشم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Armita Sediqi
        1400/07/28 21:14
        مدت عضویت: 925 روز
        امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 290 کلمه

        سلام دوست هم مسیر

        واقعا درست میگید.

        در مطب دکتر تغذیه، بیشتر آدم سرخورده و افسرده میشه.

        با اینکه تا حالا رژیم از دکتر تغذیه نگرفتم ولی میتونم تصور کنم چه فضای وحشتناکی اونجا هست.

        فرد چاق وقتی داره لباس میپوشه تا بره دکتر تغذیه هزار بار خودش رو سرزنش میکنه و در دلش میگه: بالاخره از شر چاقی خلاص میشم . یا شاید هم میگه: خدایا تا کِی؟

        وقتی سوارِ ماشین یا وسیله نقلیه است تا برسه به مقصد،حرف اطرافیان در ذهنش مرور میشه.به جسمش نگاه میکنه و ازش متنفر میشه.

        وقتی میرسه کلینیک و کلی آدم چاق دیگه رو میبینه که منتظر نوبتشون هستن،بیشتر اعتماد به نفسش سرکوب میشه و سطح فرکانسش فوق العاده پایین میاد.

        وقتی وارد اتاق دکتر میشه و وزن و سایزش گرفته میشه دیگه نزدیکه که گریه‌اش بگیره و بزنه تمام وسایل های اتاق رو بشکنه.

        و زمانی که میرسه خونه و باید مشغول پخت و پز غذاهایی بشه که بهش گفته شده بخوره تیر آخر زده میشه و ته ته ته ته بدبختیش رو حس میکنه.

        حالا بگو ببینم این آدم دیگه چطور میتونه به خدای خودش نزدیک بشه؟ کِی وقت میکنه به ثروت و خوشبختی فکر کنه؟

        کِی میتونه بفهمه خدا واقعا بخشنده و مهربانه وقتی فکر میکنه چاقی بهش تحمیل شده؟!

        وقتی فکر میکنه خدا سهم زندگی ارام رو ازش گرفته و دائم باید درگیر تغذیه اش باشه،دیگه هرچقدر فایل موفقیت گوش کنه نِ می تونه اون طور که باید باور کنه.

        چون جسم ما به اندازه روح ما ارزشمنده و قوانین خاص خودش رو داره

        پس چه زیبا میشه اگر کنارِ کار های روزمره مون برای اینجا هم وقت بزاریم. چیزی از ما کم نمیشه بلکه اضافه هم میشه.

        خدای من….کِی این همه غرق شدم و نوشتم؟ 

        اینه نتیجه گوش دادن به ندای درونت..

        واقعیت هارو به زبون میاره..

        خلاصه که دوستم به نکته خوبی اشاره کردی..

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kiananaseh2008@gmail.com
      1400/07/16 18:52
      مدت عضویت: 948 روز
      امتیاز کاربر: 5605 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 378 کلمه

      وقتی به ذهنت برای لاغری آموزش نداده باشی هر کاری بکنی و هر چقدر رژیم بگیری و ورزش کنی بازم چاق میشی دوباره.

      آقا بالاتر از عمل جراحی که نداریم من تونستم چیزی حدود ۳۵ کیلو کم کنم و اینگونه بود که با این عمل جسمم را تحت فشار گذاشته بودم به طوریکه هیچی نمیاونستم بخورم و از اونطرف ورزش زیاد هم میکردم شاید ۶ ساعت تو روز.

      خیلی زیاده ولی لاغر میشدم و خوشحال بودم تا اینکه بعد از ۲ سال خیلی کم و به صورت گرم گرم شروع کردم به چاق شدن به طوریکه اصلا متوجه نمیشدم ولی بازهم خیلی ورزش میکردم و سعی میکرد حفظش کنم و همش میگفتم این ۵ کیلو طوری نیست تا اینکه بر اثر ورزش زیاد بیرون زدگی دیسک پیدا کردم همراه با درد سیاتیک شدید و دیگه نمیتونستم و طی این ۱ سال ۵ کیلو دیگه هم چاق شدم چون ذهن من همان ذهن چاق قبلی بودو به همین منوال گذشت تا اینکه من باردارشدم و از بارداری هم ۷کیلو اضافه وزن به من موند و من موندمو دوباره دنیایی از غم و غصه و اینکه چرا من اینطوریم.

      خودم را سرزنش میکردم و همیشه افسرده بودم و دوباره شروع کردم به رژیمهای مختلف ولی طبق معمول به خاطر ذهنم که فورمولهای چاقی را آموزش دیده هست دوباره هم شکست خوردم.

      مطمئنم اینبار پیروز میشم و از این بار روانی چاقی که سالهاست منو خرد کرده رها میشم.

      من یک بار طعم لاغری را چشیدم ولی از راه غلط میتونم به همه بگم اینقدر شیرینه که حد نداره و حاضرم تمام دنیامو بدم و به اون حد لاغری البته از راه درست و برای همیشه دست پیدا کنم

      مطمئنم اینبار به جای درستی اومدم و برای همیشه لاغر خواهم شد.

      یادمه پیاده روی میکردم و مدام این جمله تاکیدی را میگفتم که به راحتی و به آسانی و برای همیشه به وزن ایده آلم دست پیدا کردهام و از خداوندگار هستی شاکر بودم و فکر میکنم از بسکه این جمله را گفتم خداوند این متد لاغری با ذهن را در مسیر زندگی من قرار داد.

      مطمئنم لاغر میشم برای همیشه با این روش و شما و استاد عزیز را در جریان میگذارم حتما.

      همانطور که به آسانی و راحتی چاق شدم به همون روش هم لاغر خوام شد.

      از خداوند به خاطر قرار گرفتن آقای عطار روشن در زندگی سپاسگذارم🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Armita Sediqi
        1400/07/28 21:19
        مدت عضویت: 925 روز
        امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 57 کلمه

        سلام دوستِ هدفمندم

        وای وای وای…

        یعنی عمل جراحی هم در مقابل باورِ اشتباه کم میاره..

        دیگه گولِ عمل رو هم نمیخورم! 

        چون یکی اینجاست که میگه اونم جواب نداده

        پس؟..

        همه چیز باوره

        همه چیز افکار و باور ماست.جهان آیینه‌ای است که درون مارا نشان میدهد

        پس اگر درونِ من فکر من چاق باشه جهان میچرخه و در انتها درونت رو بهت نشون میده.تمااااااام

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار scarlet
      1400/07/11 06:01
      مدت عضویت: 1066 روز
      امتیاز کاربر: 51
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      سلام خدمت استاد و تمام دوستانی که قدم توی این راه گذاشتن.امروز گام دوم مسیر لاغری رو طی میکنم.وقتی یادم میوفته که چقدر سختی کشیدم تا یک کیلو از وزنم رو کم کنم مو به تنم سیخ میشه‌..دست به  دامن شدن به ورزش کردن سخت،کالری شمردن و حتی قرص لاغری گیاهی برای کم کردن وزن میشدم اما دوباره بعد از چند ماه میشدم همون آدم قبلی.چرا چون ذهنم نمیخاست قبول کنه که بخاد لاغر بشم و فقط این جسم خسته ی من بود که با هر تلاش میخاست به تناسب برسه.ذهنی که به خودش سپرده تمام فرمولهای چاقی رو باید تغییر داد.با گوش کردن صحبتهای آقای عطار روشن به این نتیجه رسیدم که اول از همه باید روی ذهن کار کرد تا بتونیم به ذهنمون یاد بدیم تا بدونه چاقی چه مضراتی داره و لاغری چقد برای سلامتی خوبه و اینطوری ذهن رو در مسیر لاغر شدن هدایت کنیم.و البته که این کار نیازمند تلاشه.تلاش کردن برای ذهنی که سالها فقط فرمولهای چاقی رو بلده.اما از اونجایی که ذهن میتونه بارها آموزش ببینه بسیار امیدوارم که نتیجه کسب کنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/07/07 19:16
      مدت عضویت: 1273 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 366 کلمه

      بنام خدا 🌹

      مسیر لاغری باذهن مسیری هست که استمرار لازم داره هنر ادامه دادن .صبور بودن  ومنتظر بودن وقتی به چیزی  اعتقاد و اعتماد داشته باشی منتظر نتیجه میمونی  .و برات مهم نیست چقدر زمان میگذره اما میدونی  که  بهش  میرسی من  بااینکه سال98 اواخرش  شروع کردم  اما حالا دارم درک میکنم و به اعتماد کامل رسیدم درطی مدتی که من میخواستم لاغربشم از روش های مختلف دوتاچیز وجود داشت  نخوردن وپر تحرک  بودن برای رسیدن به نتیجه ،  نتیجه ای که هم ماندگار نبود و فقط برای تجربه ی لذت لاغرشدن بود که اون لذت هم دوام چندانی نداشت چون   روی اعصاب و روان من تاثیر می‌گذاشت  یه فایلی استاد میگفت  پیاده روی کردن باعث به هم ریخته ترشدن فرمول های ذهنی میشه و اینو  من تجربه کردم . لاغری درسته که ازطریق ذهن شروع بشه من امروز توجه کردم که چاقی من مرحله به مرحله شکل گرفته و همین کاری که داریم در لاغری با ذهن انجام مید یم اینه که مرحله به مرحله داریم آموزش می بینیم  درموردچاقی  من اول ازچاقی ترسیدم به خاطر غذاخوردن وبعد از غذاخوردن وبعد تلاش برای نیفتادن تو دام  چاقی و درنهایت چاق شدن ورژ یم گرفتن وفرارکردن 

       ازخو دم که با عثش شدم و احساس بد از  قضاوت شدن توسط دیگران و نفرت از چاقی… چاقی ارثی نیست اموز شیه مثل خیلی چیزهاییکه از خو نوادم یاد گرفتم  مثلاً نون وبرنج وخو رشت خوردن رومن از پدرم  یادگرفتم لقمه ی بزرگ برداشتن و هم همینطور.وتک تک این رفتارهاوافکارروازاونها یاد گرفتم  امامن نمی‌دونستم که مقصر خودمم ووقتی هم که فهمیدم مسولیتشو برعهده  نگرفتم و خواستم بارژیم  گرفتن ورزش کردن صورت مسئله روپاک کنم درسته لاغری نه تنها هنره بلکه زندگی کردن مثل یک فردمتناسب هم  هنر ه یادگرفتن احساس سیری و متناسب بودن زندگی متناسب دقیقا این چیزیه که همه ی مامیخوایم لاغری با ذهن زمان نیاز نداره بلکه  درطی زمانه هرچقدر بیشتر ادامه بدی نتیجه ی بهتری به دست میاری وهر چقدرعجله کنی بیشترزمانو ازدست میدی   برای چاقی نه زحمتی کشیدم نه کاری کردم فقط بهش اضافه کردم حالا برای لاغری هم بدون زحمت و بدون اضافه کردن یا نکردن چیزی میتونم لاغربشم ولاغر بمونم برای همیشه چیزی که همیشه میخواستم. باتشکر از شما دوستان وازاستاد.🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1400/07/04 21:37
      مدت عضویت: 1659 روز
      امتیاز کاربر: 6293 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 545 کلمه

      با سلام به استاد عزیز و دوستان هم مسیر

      من تاسن ۲۶ سالگی واقعا یه فرد متناسب بودم که خیلی زندگی راحت و بی دردسری داشتم فارغ از هرگونه استرس و اضطرابی غذا میخوردم هیچوقت به فکر چاق شدن نبودم اصلا در موردش فکر هم نمی کردم متاسفانه به خاطر حرف اطرافیان و باور اون حرفا بعد از ازدواج روند چاقی من شروع شد و از اون زمان به بعد بود که من از ترس چاق تر نشدن به فکر چاره افتادم 

      در طی این سال ها فقط جسمم را تحت فشار قرار می دادم و تمام اقدامات من فیزیکی بود و می خواستم از طریق فیزیکی با یک روشی خودمو لاغر کنم در حالی که ذهنم اصلا با من هماهنگ نبود و در مسیر جداگانه برای خودش پیش می رفت.

      من رژیم دکتر تغذیه را رعایت می کردم ولی ذهنم منو به خوردن دعوت می کرد حتی شده یه لقمه بیشتر،یه تکه کیک بیشتر، یه شکلات اضافه تر

      و در تمام اون مدت من فقط جسمم را تحت فشار قرار می دادم و می خواستم مخالفش عمل کنم.

      نمی دونستم این مغز منه که فرمان میده و من نمی تونستم مخالف اون عمل کنم.چون مغز من تحت تاثیر ذهنم بود ذهن من برای چاق شدن برنامه ریزی شده بود چون توی ذهنم این باور جا گرفته بود که بعد از ازدواج آدما چاق میشن، اگه کم تحرک باشی چاق میشی، اگه استراحتت زیاد باشه چاق میشی، اگه زیاد بخوابی چاق میشی، اگه برنج بخوری چاق میشی، اگه کم کاری تیروئید داری چاق میشی و خلاصه کلی رفتار تو ذهنم کد گداری شده بود که منو به سمت چاقی بیشتر سوق می داد.

      من از رفتارهای غذایی خودم دلخور بودم و دوست نداشتم اونا رو تکرار کنم و همیشه عصبی می شدم که خوب چرا این قدر بی اراده هستم و نمی تونم رژیمم رو ادامه بدم، چرا از رفتن به سالن ورزش خودداری می کنم در حالی که ریشه تموم اینا در ذهنم بود ولی من فقط می خواستم جسمم را تحت فشار بذارم و هیچوقت نتونستم این هماهنگی را به وجود بیارم.و تمام این ها به خاطر عدم هماهنگی ذهن و جسمم بود.

      چاقی ارثی نیست، یادگرفتنیه، مثل خیلی از رفتارها وکارهایی که انجام می دادم . ما چاق شدن رو به خوبی یادگرفتیم و با فرمول هایی که یاد گرفتیم چاقی رو هر روز زندگی کردیم. 

      ذهن آموزش پذیر هست و به خوبی میشه با آموزش رفتارهای درست لاغری را هم بیاموزیم فقط کافیه اصول لاغر شدن را یاد بگیریم،تکرار وتمرین کنیم و لاغر شدن را به ذهنمون یاد بدیم و در مسیر بمونیم و استمرار داشته باشیم. 

      برای لاغر شدن جسممون را تحت فشار قرار ندیم چون تلاش بی فایده است اصلا نباید عجله داشته باشیم چون ما یک هفته و یک ماه ویکساله چاق نشدیم ذره ذره وزنمون اضافه شد پس برای لاغر شدن نباید زمان خاصی را درنظر بگیریم چون نمی تونیم در زمان مشخصی لاغر بشیم بلکه باید در مسیر لاغری بمونیم، راه های درست را به ذهنمون آموزش بدیم تا بتونیم به لاغری پایدار وهمیشگی برسیم لاغری ای که دیگه نگران بازگشت اون به سمت چاقی نباشیم. لاغری که در جریان زندگی به دست بیاد نه اینکه مرتب خودمونو تحت رژیم های مختلف قرار بدیم. 

      لاغر شدن خیلی راحت و آسونه ،اگر از مسیر صحیح، حرکتمون را آغاز کنیم و در مسیر بمونیم و تکرار وتمرین کنیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1400/07/02 18:25
      مدت عضویت: 995 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 962 کلمه

      سلام به استاد عزیز ودوستان سایت⚘⚘

      مشکل ما در کاهش وزن مشکل ذهنی است

       ما مشکلی در ذهن داریم که نمی تونیم لاغر بشیم و یا لاغر بمونیم 

      اما در روش لاغری با ذهن یاد میگیریم که چطور میتونیم ذهنمون رو  برای لاغر شدن و لاغر موندن تربیت کنیم

      لاغری با ذهن اگرچه نسبت به سایر روشهای لاغری یه مقداری زمانش بیشتر و نیاز به صبر و استمرار بیشتری داره 

      ولی نتیجه اون ماندگار و ثابته وقتی که ما از هر روشی برای لاغری استفاده کردیم ما سعی کردیم جسممون رو تحت فشار قرار بدیم و از غذاخوردن خودمون رو محروم می کردیم و سعی می‌کردیم فعالیت بدنی روزانه مون رو بالا ببریم و با تحت فشار قرار دادن خودمون مقداری از وزن و سایزمون  کم می شد

       اما دلیل اینکه در تمام این مراحل و دفعاتی که ما برای لاغری اقدام کردیم، همیشه انجام کار به سختی صورت می گرفته،

      به خاطر این بوده که اقدام فیزیکی ما برای کاهش وزن و سایر با اقدام ذهنمون همسو نبوده 

      یعنی ما تصمیم میگرفتیم لاغرشیم و اقدام می‌کردیم از روشی برای لاغری استفاده می‌کردیم اما ذهن ما همچین تصمیمی نداشت و ذهنمون طبق روال گذشته خودش، ما را به پرخوری تشویق می‌کرد 

      و ما را هدایت می‌کرد به سمت جاهایی که غذاهای خوب بود روش‌های پرخوری را به ما نشان می داد و ما را تحریک می‌کرد وذهن  روال کار خودش را طی می‌کرد

       اما ما بودیم که تصمیم گرفته بودیم که لاغرشیم و در اصل داشتیم با ذهنمون مبارزه می‌کردیم ما می‌خواستیم طبق برنامه غذاییمون غذا مصرف کنیم اما ذهنمون همچین تصمیمی نداشت و دائماً ما را به سمت پرخوری هدایت می‌کرد 

      به خاطر همینه که در تمام روش‌هایی که ما برای لاغری استفاده کردیم هر چقدر که از شروع تصمیم گیری ما می‌گذشت کار سخت‌تر می‌شد

       چرا که تلاش ذهنمون برای اینکه ما را به مسیری که در ذهنمون طراحی شده برای چاقی، ما را می خواست به این سمت هدایت کنه

      و این جنگ و گریز بین ما وذهنمون برای اینکه نمی خواستیم وارد مسیر چاقی بشیم و ذهنمون تلاش می‌کرد ما را به مسیر چاقی قبلی برگردونه

       باعث می‌شد که ما عصبانی بشیم پرخاشگر بشیم و ناراحت و خسته بشیم از این تلاش و مبارزه هر روزه 

      در نهایت رها می‌کردیم و دوباره با خیال راحت ما را به مسیری که سالها آن را طی کردیم هدایت می کرد

       تمام فعالیت‌های بدنی ما تحت کنترل مغزمون است و هر فعالیت بدنی که ما انجام می‌دهیم با مغزمون این کار صورت می گیره و فرمانش از مغز صادر میشه 

      هر بار که دست شما برای برداشتن لقمه‌ای حرکت میکنه این فرمان از مغز صادر میشه وگرنه شما نمی تونید بدون دخالت مغز اقدام کنید برای هر حرکت فیزیکی

       مغز ما تحت تاثیر ذهن ماست وقتی ذهن ما برنامه‌ریزی شده برای چاق شدن، مطمئناً فرمان هایی که مغز ما به اعضای بدن ما صادر میکنه در جهت چاق شدن و چاق تر شدن است 

      خیلی وقت ها ما میدونیم که سیر هستیم و تازه غذا خوردیم و احساس سیری می کنیم اما وقتی با یک شیرینی مواجه میشیم با یک ماده غذایی که خاطرات خوب ازش داریم و از خوردنش لذت میبریم مواجه میشیم دست ما میره به سمت برداشتن لقمه 

      و با اینکه ما می‌دونیم نباید بخوریم ، به راحتی دستمون اونو بر می داره و اونو می خوریم و بعد از خوردن عذاب وجدان می گیریم و ناراحت میشیم 

       و این اضطراب و ناراحتی باعث تشدید چاقی میشه. تصمیم می گیرین  که نخورین اما به موقش نمیتونید تصمیمتون رو عملی کنید و می خورین و بعد هم ناراحت میشین

      چاقی ارثی نیست چاقی یادگرفتنیه و آموزش دیدنیه مثل خیلی از رفتارهای ما

       پس ما چاقی رو یاد گرفتیم بدون اینکه خودمان تصمیم گرفته باشیم چاق بشیم چاق شدن رو یاد گرفتیم و نتیجه اونها جسم و وزنی  است که داریم

      پس میشه لاغر شدن را هم آموزش دید همانطور که چاق شدن رو آموزش دیدیم برای اینکه بخواهی لاغر شدن را یاد بگیری باید اصول کار کردن و تسلط داشتن بر ذهن رو یاد بگیری

       دلیل شکست خوردن ما از رژیم هایی که می گرفتیم و دوباره به حالت اول چاقی برمی‌گشتیم به خاطر این بود که

       در حالی که به خودت فشار می‌آوردی که وزنتو بیاری پایین هیچ برنامه‌ای برای آموزش دادن لاغری به ذهنت نداشتی و فقط داشتی به جسمت فشار می‌آوردی

       شما با هر قدرت و انگیزه و توان اگر در مسیر اشتباه حرکت کنید مطمئناً به مقصد نمی رسید ولی اگر با هر سرعتی حتی آهسته و کند در مسیر صحیح حرکت کنی به هدفت میرسی 

      تفاوت رسیدن به مقصد و نرسیدن به مقصد در تلاش و سرعت و کوشش نیست در مسیر درسته

      هر بار که از تلاشمون برای لاغری نتیجه نگیریم متاسفانه بر بار سنگینی چاقی اضافه میشه و ما خودمون رو ناتوان تر از قبل می بینیم برای لاغری

       در روش لاغری با ذهن باید هر روز تمرینات را با شور و اشتیاق عالی انجام دهیم

       باید هر روز یک قدم به سمت لاغری برداریم و اون  قدم فیزیکی نیست و سختی نداره ،دوندگی و محرومیت غذایی نداره و آموزش ذهنیه

       از طریق فایل گوش دادن و نوشتن و تمرین کردن 

      هر کجا در مسیر لاغری دیدی داره بهت سخت میگذره، بدون داری مسیر رو اشتباه میری و همانطور که برای چاق شدن سختی نکشیدیم لاغری با ذهن هم به همین شکله بدون اینکه شما سختی بکشید وزن با ذهن متعادل میشه

       به اندازه‌ای که در آموزش ذهنتون خوب رفتار کنید، خوب عمل کنید وزن و سایز تون متعادل میشه با ذهنتون

       اضافه وزن تاثیری صدها برابر روی اعصاب و روان ما داره 

      اضافه وزن  محدودیت به وجود میاره، اعتماد به نفس افراد رو خورد میکنه توانایی هاشون رو ازبین میبره

       پس برای تغییر کردن همت کنید، اشتیاق زندگی دوباره رو در خودتون زنده کنید،  لاغر شدن رو یاد بگیرید و لاغر شدن رو زندگی کنید

       و زندگی جدیدی برای خودتون خلق کنید

       لاغر شدن خیلی ساده است ،اگر از مسیر صحیح، حرکت رو شروع کنید و استمراااااااااااااار داشته باشید.

      باسپاس از شما استاد عزیز آقای عطار روشن بابت این سایت عالیتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Armita Sediqi
      1400/06/30 22:49
      مدت عضویت: 925 روز
      امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 284 کلمه

      سلام استاد گل و دوستان متعهد و متناسبم.

      در گام گذشته من یاد گرفتم: 

      گول روش های غیر ذهنی رو برای لاغر شدن نخورم.

      ترس از خوردن نداشته باشم و با لذت غذا بخورم.

      و حالا

      من اومدم با یک لیست بلند و بالا 

      که در پاسخ به صورت مسئله: چرا من چاقم و خیلی ها لاغر هستن؟

      لیست عوامل چاقیِ من: 

      ویتامین و قرص های مکمل باعث افزایش اشتهام شده 

      بعد از رها کردن رژیم قطعا چاق میشم 

      من مدلمه و صورت بزرگ و غبغب دارم 

      من استخون بندی درشتی دارم 

      هرجام آب بشه بازوهام آب نمیشه 

      پرخوری و اضافه خوری میکنم 

      فکر میکنم چاقی ارثی و ژنتیکی‌ست

      نوشابه تنقلات و شیرینی جات باعث چاقی میشه 

      هرکس شادتر ثروتمند تر باشه چاق تره 

      فقط زمانی خود به خود لاغر میشی که مریض باشی

      من یا سیرم یا در حال انفجار هستم

      باور به اینکه ازدواج و زایمان باعث چاقی میشه 

      مسافرت و مهمانی باعث پرخوری و چاقیم میشه

      فست فود و غذای رستوران من رو چاق میکنه

      تا زمانی که سر کار میرم چون خسته میشم گشنه میشم و چاق میشم

      وقتی خیلی لاغر میشم شبیه معتادها میشم پس بهتره یکم تپل باشم .

      تند تند غذا خوردن

      با ترس و لرز غذا خوردن

      کربوهیدرات زیاد مصرف کردن 

      نون و برنج باعث چاقی و اضافه وزن میشن 

      و…

      میدونین! ما در تمام روش های قبلی فقط دنبال این بودیم که چطور لاغر بشیم؟ اما هیچوقت از خودمون نخواستیم بپرسیم چرا چاق شدیم و چرا بقیه لاغر هستن؟

      و دلیل موفقیت همیشگی در این روش بخاطر اینه که ما تمام کارهایی که قبلا برای لاغری انجام میدادیم رو انجام‌نمیدیم

      به جاش تمامِ باور هامون رو مثل ساعت شنی برعکس میکنیم و از نو‌میسازیم !!!

      امروز هم گذشت و از این آگاهی ها به خوبی استفاده کردم.

      خدایاشکرت که من رو با این سایت اشنا کردی.‌.

      هر روزم رو به تو عزیزترین میسپارم..😍🥰

      سپاس استاد عزیز! بابت زحمات بی دریغتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/06/26 07:02
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 21107 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 573 کلمه

      سلام به شما استاد گرامی و همه دوستان خوبم

      چه توضیحات جامع و اطلاعات نابی در این فایل بود

      لاغری با ذهن برای خیلی از افراد باورنکردنی و شاید یک توهم به نظرشان بیاید

      این اشخاص باید این اطلاعات را دریافت کنند و خودشان حداقل از فایلهای رایگان استفاده کنند تا درست بودن این روش زا تجربه کنند تا بتوانند باور کنند و قدرت ذهن را درک کنند

      من خودم دو سال و نیم پیش بطور اتفاقی و بدون اینکه دنبال روش لاغری باشم با یکی از ویدیوهای لاغری با ذهن  که در یوتیوب بود آشنا شدم 

      صحبتهای استاد خیلی به دلم نشست و با وارد شدن به سایت تناسب فکری ویدیو های دیگری را تماشا کردم

      به نظرم خیلی جالب آمد من از ذهن و قدرتش چیز زیادی نمی دانستم برای همین کنجکاو بودم که در این مورد اطلاعات بدست بیاورم

      تصمیم گرفتم که دوره رایگان لاغری با ذهن را انجام دهم

      در همان یکی دو هفته اول تغییرات رفتاری متفاوتی در برخورد با شیرینی جات پیدا کردم که خودم هم باورم نمی شد

      این بود که با اطمینان کامل درست بودن این روش اقدام به خرید می‌کنم ورود به سرزمین لاغرها کردم 

      در آنجا بود که متوجه شدم این برخورد من در یوتیوب با ویدیوی لاغری با ذهن هدایت خداوند مهربانم بود نه شانس و اتفاق

      من دیگر تسلیم شده بودم و تلاشم را برای لاغر شدن متوقف کرده بودم

      من مدت حدود ۴۰ سال در تلاش برای لاغر شدن بودم و یادم نیست چند روش مختلف را امتحان کردم و هر بار مقدار های مختلفی کم میکردم ولی ماندگار نبود و دوباره به وزن قبلی ام و بعضی اوقات حتی بیشتر هم بر می گشتم

      این چاق شدن مجدد خیلی حالم را بد میکرد نه به خاطر خود چاقی بلکه احساس ناتوانی و حسرت متناسب بودن و سرزنش کردن خودم که حتما جایی اشتباه کردم که دوباره چاق شدم به حدی که دیگر دست از تلاش کشیدم گفتم چه فایده که من اینقدر سختی می کشم و لاغر میشوم اما دوباره چاق میشوم پس دیگر قبول کنم که این سرنوشت من است و خودم را در همین حالت چاق بپذیرم 

      آنموقع اصلا خودم را دوست نداشتم و میتوانم بگویم وقتیکه اندام چاق خودم را در آینه میدیدم به خودم بد و بیراه می گفتم واز خودم متنفر میشدم

      با شروع دوره ورود به سرزمین لاغرها اول تغییرات درونی در من بوجود آمد احساس آرامش میکردم دیگر از خودم بدم نمی آمد دیگر احساس ناتوانی نمی کردم

      امید به رسیدن به لاغری در من شعله ور شده بود

      بعد از سه ماه تغییرات جسمی را هم در خودم ملاحظه کردم که این شور و اشتیاقم را چند برابر کرد

      بقدری از بودن در این مسیر لذت میبرم و تشنه یادگیری بیشتری در مورد ذهن و عملکرد آن و معجزات آن هستم که برنامه های دیگری را هم تهیه کردم واز استفاده چندین باره آنها لذت فراوان میبرم

      ورود به سرزمین لاغرها بهترین تصمیمی بود که در زندگی ام گرفتم

      من خداوند مهربانم را بینهایت سپاسگزارم که مرا به این مسیر زیبا هدایت کرد

      من برای همیشه و تا آخر عمرم در این مسیر باقی خواهم ماند و با یادگیری آموزشها در دوره های مختلف تناسب فکری زندگی بهتری برای خودم ایجاد میکنم

      همین الان هم وقتیکه خودم را با زمانیکه در این مسیر نبودم مقایسه میکنم خیلی از لحاظ فکری و رفتاری عوض شده ام نه فقط در مورد لاغری بلکه در مورد همه جوانب زندگیم

      خدایا سپاسگزارم استاد عزیزم از شما ممنونم که با عشق و علاقه نامحدود دوره های متعددی برنامه ریزی کرده و آنها را در اختیار ما قرار میدهید متشکرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/06/16 12:40
      مدت عضویت: 985 روز
      امتیاز کاربر: 6412 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 426 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه، یادداشت‌های خودم از گام دوم را به عنوان تکلیف و تمرین امروز اینجا مینویسم: برای رهایی از چاقی باید هنر لاغر شدن را بیاموزید، می‌توانید به راحتی و با اندکی تلاش و مقدار بیشتری صبر و استمرار به رویای چندین ساله خود دست پیدا کنید، از خودتان بپرسید چرا به راحتی چاق می‌شویم ولی برای لاغری باید کلی سختی بکشیم؟ مساله لاغر شدن نیست مشکل لاغر ماندن و برنگشتن وزن هست، در روش لاغری با ذهن یاد میگیریم چطور ذهنمان را برای لاغر شدن و لاغر ماندن تربیت کنیم، این روش در مقایسه با سایر روش‌ها زمان بیشتری طول می کشد تا به نتیجه برسد ولی نتیجه آن پایدار است، در سایر روش‌ها جسم را تحت فشار قرار میدادیم ولی چون اقدام فیزیکی ما با اقدام ذهنی ما همسو نبوده به نتیجه دلخواه نرسیده ایم و این تنش بین جسم و ذهن ما باعث می‌شود، بدخلق، عصبانی و مضطرب و ناراحت بشویم و در نهایت تلاش را رها کنیم. کلیه فعالیت‌های بدنی ما از طریق مغز و فرمان آن انجام می‌شود، مغز ما تحت تاثیر ذهن ماست، اگر ذهن ما برای چاقی برنامه ریزی شده باشد فرمان های صادر شده هم برای چاق تر شدن صادر می‌شود. اضطراب و ناراحتی و افسردگی ناشی از عذاب وجدان بابت خوردن، موجب افزایش وزن می‌شود، در روش لاغری با ذهن ابتدا با توضیح چاقی آشنا می‌شویم که چی هست و بعد لاغری و مزایای آن را یاد می‌گیریم و سپس مسیر لاغری را آموزش می‌بینیم، تمام افرادی که اضافه وزن دارند تحت آموزش چاقی قرار گرفته اند. چاقی ارثی نیست بلکه آموزش دیدنی ست پس ما چاق شدن را یاد گرفته ایم، باید اصول کارکردن و تسلط بر ذهن را یاد بگیریم و لاغر شدن را به ذهن آموزش بدهیم، در رژیم‌های قبلی همیشه دنبال خوردن بودیم ولی چون در برنامه رژیمی بودیم از خوردن امتناع می کردیم که این یعنی ذهن در مسیر لاغری نبوده و در نهایت جسم به ذهنمان تسلیم میشد، حرکت در مسیر اشتباه با هر سرعتی ما را به مقصد صحیح نمیرساند، هربار که از تلاش برای لاغری نتیجه نگیریم متاسفانه بر بار سنگین چاقی اضافه می شود، دوره لاغری با ذهن یک کلاس آموزشی هست. هرجا در مسیر لاغر شدن احساس سختی کردی بدان که داری راه را اشتباه می‌روی. لاغر شدن به معنی زندگی و تولد دوباره هست. لاغر شدن خیلی ساده هست اگر از مسیر صحیح شروع کنیم و استمرار داشته باشیم. چاقی یک سری فرمول ذخیره شده در ذهن هست که می توان آنها را با فرمول های لاغری جایگزین کنیم، ممنون از توجه شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 21 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/16 06:00
      مدت عضویت: 940 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,668 کلمه

      با سلام

      گام دوم (تکرار 1)

      من هم از کودکی دارای اضافه وزن بودم ، چاق نبودم ولی توپر بودم و همینطور که بزرگ تر میشدم ، وزنمم بیشتر میشد.

      من از سن 14 سالگی تا الان که 19 سالمه 3بار خیلی عالی لاغر شده بودم ولی نتونسته بودم نگهشون دارم و یا لاغر تر بشم و روش های زیادی هم براشون استفاده کرده بودم.

      انواع رژیم ها،( از ساده بگیر تا سخت در حد کشتن خودت) ورزش ها: پیاده روی و دویدن و دمبل و رقص و …دمنوش و مواد ارگانیک و قرص و … 

      طب سوزنی و ….

      همشون هم عالی جواب داده بود با اینکه پدرم دراومده، ولییی پایدار نبود.

      و برای منم این سوال همیشه بود که چرا انقدر سخت لاغر میشیم و سریع چاق میشظیم! مثلا 1 کیلو وزن و تو 1 هفته کم میکردم بعد همون 1 کیلویی که انقد براش زحمت کشیده بودیم و تو 1 شب اضافه میکردم ! خیلی رو اعصابم فشار  میومد خیلی سخت بود که بخوای با همچین اتفاقی کنار بیای!

      لاغر شدن رو باید یادبگیریم ، همونطور که چاق شدن و یاد گرفتیم . چون چاقی یک مشکل ذهنیه 

      از نظر من چاقی یک بیماریه ّ، بیماری ذهنی !

      یادم میاد اخرین بار که برای لاغر شدن از روش های دیگه استفاده میکردم و خیلی خسته شده بودم گفتم : خدایا، تو که خیلی بزرگی و این درخواست من اصلا برات چیزی نیست ، تو که برای پیامبرامون معجزه کردی و برای حضرت موسی دریا رو نصف کردی ، یکی عصاشو مار کردی و …. میشه منم ی شب بخوابم بلند شم بعد ببینم اونطوری که میخوام شدم؟ نخواستم برام اسمون و نصف کنی که!خخخخخ!

      ولی بعدش که به مسیر هدایت شدم و در حال حاظر 33 گام برداشتم ، تازه متوجه شدم که خدا حتی میتونه این کارو هم بکنه ولی دوباره من میتونستم چاق بشم ! چون ذهنیتم که تغییر نکرده بود!و من بازهم به راحتی میتونستم چاق بشم !

      پس خداوند بزرگ راه حلشو از ریشش بهم نشون داد.

      ما تو روش لاغر با ذهن، ذهنمونو برای لاغر شدن و لاغر موندن تربیت میکنم. درسته که زمان بشتری میبره و احتیاح به صبرو حوصله و استمرار بیشتری داره ، ولی نتیجه اون دایمیه، ماندگاره و ثابته و اصلا امکان این که ما دوباره چاق بشیم ، به هیچ وجه وجود نداره!  غیر از اینکه از اموزش هامون استفاده نکنیم!

      در تمام روش های لاغری که ما از اون ها استفاده میکردیم ، به نحوی با محدود کردن خودمون و سختی دادنو فشار اوردن  به جسممون میخواستیم لاغر بشیم . یعنی فقط میخواستیم نتیجه رو تغییر بدیم!و هیچ روشی برای لاغر کردن ذهنمون نداشتیم ! مثلا وقتی تو  رژیم بودیم دلمون میخواست غذابخوریم، دنبال خوردن بودیم و…. ولی جلوی خودمون و نگه میداشتیم ، این نشون میداد که ذهن ما تو مسیر چاق شدن بوده!و ما شخصا جلوگیری میکردیم از خوردن !

      و در تمام این روش ها ، ذهن ما با جسم ما هماهنگ نبوده! چون ما خودمون فقط تصمیم میگرفتیم که در جسممون نغییر ایجاد کنیم ولی ذهنمون همچین تصمیمی نداشت و مارو بیشتر به مسیر هایی هدایت میکرد که چاقترمون کنه !

      مثلا خود من اینطوری بودم که تا 3 ماه خودم رو در خوردن محدود کرده بودم و الان در برابر غذا حریص شدم! 

      یعنی نمیشه در کل تو هرچی باهاش مقاومت کنی ،  تلافیشو سرت در میاره!خخخ!

      در اصل داشتیم باهاش مبارزه میکردیم!

      خود من اینطوری بودم که اواخر رژیمم نمیتونستم دیگه به خودم زیاد سخت بگیرم و یزره از کنترلم خارج شده بود.

      ( یعنی در واقع از کنترلم خارج نشده بود ، بلکه از توانم خارج شده بود! )

      اوایل همیشه با شور و اشتیاق شروع میکردم ولی هرچه بیشتر میگذشت برام سخت تر و طاقت فرسا میشد ! چون که برنامه های چاقی و چاق شدن در ذهنم ایجاد شده بود و باید اجرا میشد دیگه! 

      در اوایل که هر غذایی میدیم خودمو کنترل میکردم و میتونستم جلوی خودمو بگیرم  ولی بعد از  4 ماه دیگه نمیتونستم بدجور مقاومت میکرد با من و من دلم میخواست بخورم ولی از طرفی هم به خودم یاداوری میکردم و جلوی خودمو میگرفتم و و باعث میشد که من عصبی بشم  ، پرخاشگر بشم  اشفته و اصلااا ی وضعیتی بود که فقط خدا میدونه:) ولی نمیتونستم هم در مقابلش پیروز  بشم و شکست میخوردم ازش و بعد از اینکه غذا میخوردم دیگه …..

      واقعا حس افسردگی و پشیمانیش  ادم و خورد میکرد اصلا! 

      بعد که یزره خودم و اروم میکردم و به خودم میگفتم اشکال نداره و دفعه بعدی رعایت میکنم ، وعده بعدی رو بدتر هم میکردم و باز هم دوباره عذاب وجدان و همون حس و بد و دوباره دوباره و دوباره ….

      انگار که تو ی چرخه ی بی انتها گم شده بودم.

      و در نهایت دیگه ادامه نمیدادیم و چاق تر هم میشدیم

      اون عذاب وجدانی که ما بعد از هر بار غذا خوردن میگرفتیم ، عامل اصلی چاق تر شدن ما بوده و چاقی مارو تشدید هم میکرده

      (تمام فعالیت های بدنی ما به دستور و فرمان مغزمون انجام میشه و مغز هم تحت تاثیر ذهن ماست)

       بنا براین اگه ذهن ما برای چاقی برنامه ریزی شده باشه تمام دستور های مغزی در جهت چاق کردن ما اجرا میشه!

      مثلا این موقع هایی که ما میدونم سیر هستیم ولی دلمون میخواد که بازم بخوریم و یا دستمون میره و بازهم برمیداریم میخوریم .و بعد عذاب وجدان میگیریم 

      اینجا به قول خودم ذهنمون گرسنشه نه بدنمون!

      هر بار که ما از رفتارغذاییمون ، ناراحت باشیم و عذاب وجدان بگیریم، درواقع خودمونو سرزنش میکنیم و ضعیف نشون میدیم و به همین دلیل دفعه بعد و دفعات بعد تر هم مابیشتر از دفعات قبل تر میخوردیم و اون بر ما پیروز میشد.

      همه افرادی که اضافه وزن دارند ، تحت امورش چاق شدن قرارگرفتند.

       کسانی که چاق هستند واعضای خونوادشون هم اضافه وزن دارند ، از کودکی تحت اموزش چاق شدن قرار گرفتند.

      مثل صحبت کردن و….

      از کودگی شنیدن که زیاد نخور چاق میشی!فعالیت داشته باش چاق نشی و…

      یعنی از کودکی یاد میگیرن که چطور ادم چاق میشه ؟ چه کارایی انجام می ده که چاقش میکنه؟و… حالا فکرشو هم بکن که کسایی هم بهت اینارو اموزش میدن که خودشون اطلاعات صحیح راجع بهش ندارن!

      همین من ! چون مادرم چاق بود و هی تلاش میکرد که لاغر بشه و زیاد هی میگفت دلیل این که چاقه چیه و ….منم یادگرفته بودم ازش  و الان در این وضعیتم !

      یا حتی دارم به وضوح میبینم که یکی از زنداییم به شدت روی وزن و اندامش حساسه و هرکاری میکنه که در حالت متناسب باشه و دختر دایی من هم که از تا وقتی که 4-5 سالش بود اونقدر که لاغر بود به زنداییم میگفتن بهش بیشتر غذا بده! من اگه جای زنداییم بود بهشون میگفتم( بچه ی خودمه و میخوام هرجور که راحته زندگی کنه، به شما چه ربطی داره؟)

      ولی الان دارم میبینم که دختر داییم  که الان 7 سال داره مامانش میگه 2-3 کیلو چاق شده، با اینکه کم غذا میخورد !

      و من برای ی مدتی رفته بودم  خونشون و دیدم تمام فکر و ذکر و صحبت تو خونه اونا درباره چاق بودن و لاغر شدن و … اینا بود. طوری که وقتی خودم اومدم خونه دیدیم تو اون دو روزی که خونه داییم بودم، منم چاق شدم! 

      حتی دیدم که رفتارغذایی دخترداییمم تغییر کرده ! با اینکه 7 سالش بود حجم غذای تو بشقابش از منی که 19 سالمه بیشتر بود!

      و من الان با نوشتن این دیدگاه متوجه شدم که چطوری چاق شدیم!  اول ذهنمون چاق شد بعد جسممون!

      انقدر که در معرض تکرار گفته ها و شنیده ها در مورد چاقی قرارگرفتیم اول در ذهنمون چاق شدیم . با یکی دوبار گفتن نه هااا اونطوری فایده نداره ، من دیدم پشت سرهمممم داشتن درباره چاقی حرف میزدن و انگار که وظیفشون تو این دنیا اینه که چاق بشن و لاغر بشن وچاق بشن و…

      پس ما برای این که   بخوایم از همین روش هم لاغر بشیم که از طریق ذهنه و همون راهیه که مارو چاق کرده و باید برای لاغر شدن ازش استفاده کنیم ، دقیقاا همینطوریه!

      خیلییی سادسس! فقط باید دربارش فکر کنیم و مورد توجهمون باشه ، باید دربارش بشنویم ، ببینیم. نه یکی دوبار،يا، نه ببینم تموم بشه بعد خودم لاغر بشم!

      من که  الان فهمیدم باید چیکار کنم. خدایا شکرت

      پس ما چاقی و یادگرفتیم و اصلا هم براش سختی نکشیدیم ! فقط در موقیعیتش قرار گرفتیم ،مثل زندگی کردن با افراد چاق و دربارش شنیدیم و… به صورت  ناخوداگاه خیلی راحت یادش گرفتیم!تو همه ی زمینه ها این موضوع صدق میکنه هاا ، مثل صحبت کردن به زبان فارسی ، که ما در موقیتش قرار داریم و شنیدیم و صحبت کردیم و خیلییی ناخوداگاه یاد گرفتیم که چطوری فارسی صحبت کنیم .

      کسی که تو انگلستان زندگی میکنه که بلد نیست فارسی صحبت کنه ، به زبان انگلیسی صحبتت میکنه ، چون در موقعیتی قرار داشته که همه اونجا انگلیسی صحبت میکردن و اون هم یاد گرفته ، ولی میتونه زبان فارسی هم یاد بگیره که بتونه فارسی متوجه بشه و بعد از مدتی تکرار کردن بتونه فارسی صحبت کنه .

      پس ما با ناخوداگاهمون به اسانی یادگرفتیم ولی الان که میخوایم  خوداگاه اقدام کنیم و چیزی و یادبگیریم یزره برامون سخت تر میشه چون ما باید اگاهانه تلاش کنیم و یادبگیریم

      من خودم الان انگلیسی و کامل بلدم و درحال حاظر هم دارم زبان المانی و یادمیگیرم ولی دقت کردم که بعضی اوقات که از فضای زبان المانی دور شدم ،ی مقدار برام سخت شد ! ولی بعد که بیشتر ادامه دادم و میدم دیدم که دوباره روان شدم . و یا الان که دارم المانی و به عنوان زبان سوم یادمیگیرم و ارتباطم با زبان انگلیسی کمتر شده ، به روانی قبل نمیتونم انگیسی صحبت کنم ! البته دوباره با تمرین و تکرار کردن دوباره روان میشم!

      این نشون میده که همه ی اینها تکراره ، فقططططط تکراررر و در مسیربودن!

      حتی الان متوچه این نکته ی جالب هم شدم ، من زمانی که برای یادگیری انگلیسی و روان شدنم در اون، کتاب هایی تهیه کرده بودم ، و یا حتی همین الان که کتاب کار های المانی هم تهیه کردم، توی همه ی کتاب ها 4 بخش وجود داره که در نهایت از اون 4 بخش در ازمون ایلتس انگلیسی و گوته المانی سوال میاد 

      1_ reading_ lessen_خواندن

      2_writing_schreiben_نوشتن

      3_listening_horen_شنیدن

      4_speaking_sprechen_صحبت کردن

      !!!!!!

      جالبه نه؟  

       بنابراین خیلی از افراد چاقی که در خانواده ای متولد شدند که اعضای خانواده چاق بوده اند، به سادگی و ناخواسته چاقی رو یادگرفته اند بدون اینکه نصمیم داشته باشن  که چاق بشن و با تکرار کردن رفتار های نا متناسب  و فرمول های چاقیی و رفتارهایی که که خودشون در ذهنشون ذخیره کردن و اونو زندگی کردن و به خاطر همین در این وضعیت جسمی قرار دارند.وبعد به این باور میرسن که چاقیشون ارثیه! 

      در صورتی که در واقعیت اموزش دیدنیه!

      و ذهن انسان این قابلیتو داره که بارهاااا آموزش ببینه!

      برای یادگیری لاغری باید اصول تسلط  داشتن روی ذهن رو یاد گرفت. 

      دلیل اینکه ما در روش های قبل شکست میخوردیم این بود که اموزش های لازم برای لاغرشدن ذهنمون و بهش ندادیم با اینکه خیلی عالی وزن و سایز کم کرده بودیم. و بعد از اینکه روش و ول کردیم و یا تموم کردیم دوباره چاق شدیم بخاطر این بوده ک ذهن ما فقط چاق شدن رو بلد بوده! و مارو دوباره  به سمت چاق شدن هدایت کرده.

      و تنها راهش با ذهنه ، چاق شدن با غذاخوردن نیست با عرق نکردن نیست و…. 

      بیماریه ذهنیه!هیچ راه دیگه ای نداره و هیچ راه سریع دیگه ای هم نداره!

      تمام روش هایی که باهاشون مواجه شدیم برای تبلیغ گفته شده که  کاهش وزن 10 کیلو در یک ماه یا 5 کیلو در هفته و ….اینا مارو به نتیجه نمیرسونه!در هر روشی که زمان و مقدار مشخص شده باشه، کاملا اشتباه و دروغه!

       مگه ما تو 1 هفته 5 کیلو چاق شدیم که بخوایم 5 کیلو هم کم کنیم و یا در 1 ماه…..

      چون چاق شدن و لاغرشدن ،زمان و مقدار ندارد!

      (ما اصلا تصمیم نگرفته بودیم که تا چه مدت ، چه قدر چاق بشیم! و نمیتونیم هم تصمیم بگیریم که تا چه مدت چقدر لاغر کنیم)

      من اینو مطعنم که هرکس تو این مسیر یا تو این سایته، فرد ناتوانی نیست ، بلکه فرد خیلی توانمندی هم هست که به این مسیر هدایت شده ، جا نزده برای لاغرشدن .فقط مسیر ایی که میرفته اشتباه بوده که فکر کنم خودش هم نمیدونسته .

       فردی ناتوانه که با یک یا دوبار شکست خوردن جا میزنه و دیگه ادامه نمیده 

      ولی فرد مثل من …!

      حرکت در مسیر اشتباه با هر قدرت و توان و سرعتی هم که باشه ، مارو به مقصد نمیرسونه !

      ولی در مسیر درست با هر سرعتی که بخوای بری به مقصد میرسی.

      تفاوت رسیدن و نرسیدن به مقصد  در سرعت و انگیزه و تلاش و… نیست بلکه در مسیر است.

      پس ما فرد ناتوانی نبودیم بلکه داشتیم در مسیر اشتباه حرکت میکردیم.

      چاق و لاغر شدن های مکرر باعث ایجاد احساس نا امیدی و ناتوانی درلاغر نشدن در افرادچاق میشه .

      درواقع هرچقدر که ما از تلاشمون برای لاغر شدن نتیجه نگیریم بر سنگینی بار چاقی افزوده میشه!

      کسی که شور و اشتیاق داشته باشه در این مسیر به همون اندازه هم نتیجه میگیره

      و فقط باید به کارهایی که گفته شده عمل کنیم که اصلا هم کار سختی نیست از نظر من ،

      با دیدن و نوشتن و خوندن 

      دیگه سخت تر از غذا نخوردن و ورزش کردن  نیست که ؟!!

      تو  این روش که دیگه نه گرسنگی بهت میدن ، نه بهت میگن ورزش کن ،و …

       هیچیییییی!

      هیچ کاری نیاز نیست انجام بدی ، فقط گوش بده و چیزهایی که متوجه شدی رو بنویس.

       دیگه خیلییی هم سختته که اگر  بخوای بنویسی ، تایپ کن! 

      مسیر لاغری باید برامون خیلی اسون باشه . اگه جایی داشت بهمون سخت میگذشت ، مسیر اشتباهه و دیگه ادامه نده!

      چون ما برای چاق شدن سختی نکشیدیم ، ورزش نکردیم و…. و اتفاقا لذت هم بردیم ، غذاهای خوشمزه خوردیم و… همینطوری هم چاق شدیم ، و برای اینکه هم بخوایم لاغر بشیم باید لاغری ومسیر لاغری  به اسانی و شیرینی همون مسیری باشه که مارو چاق کرده! در روش لاغری با ذهن ، ذهن و جسم ما باهم متعادل  میشه و ما هرچقدر در اموزش های ذهنمون بهتر عمل و بهتر رفتار کنیم سایز و وزن جسم ما کمتر میشود .

      همچنین  تاثیر روش های ذهنی گسترده است و باعث تغییر در همه ی جوانب زندگی میشه و بهبود شرایط به وحود میاد ، سبب افزایش اعتماد به نفس و شادی درونی و ارامش و ….. میشه 

      لاغری یک زندگی دیگس ، شاید کسی که از اول لاغر بوده نتونسنه باشه خودشو در ورژن چاق خودش ببینه ، ولی ماها در هردو تا حالت خودمونو دیدیم ! 

      چاقی تاثیر خیلی زیادی در اعتماد بفس افراد داره ، جه بساا افرادی هستن با توانایی های  بسیار عالی و فوق العاده ، اما بخاطر جسمشون اون اعتماد بنفس و در بروز دادن خودشون و توانایی هاشون ندارن!

      که لاغری باذهن اونم درست میکنه ، چون نتیجش گستردس و وقتی ذهن تغییر کنه ، در تمام زندگی ادم تفاوت ایجاد میشه.

      فشار اضافه وزن و چاقی رو اعصاب و روان  افراده .

      چون بدن انسان در هر حالت ، علایم حیاتی خودشو داره و داره زندگی میکنه . اما فشاری که روی اعصاب ادم میزاره صد ها برابر بیشتره 

      من میخوام تغییر کنم و  میخوام اونطوری زندگی کنم که راضی باشم و لذت ببرم و میتونم .

      همه میتونن.

      یک نفر تونسته ، پشت اون خیلی های دیگر هم تونستن ! 

      چون لاغر شدن خیلی سادس اگه از مسیر صحیح اقدام بشه . 

      و تنها نکته استمرار داشتن در ان است. ما در  چاقی استمرار داشتیم که الان چاق هستیم !

      تمام دفعه هایی که از هر روشی خواستیم خودمون رو لاغر کنیم در چاقی استمرار داشتیم . 

      استمرار داشتیم چون فرمول هاش تو ذهنمون نوشته شده بود و چیزی که در ذهن افراد باشه ناخوداگاه بهش دست پیدا میکنه

      خیلی کارایی که ما در روز بدون ازینکه بخوایم فکر کنیم که باید چطوری انجامشون بدیم ، بدون تصمیم گرفتن انجامشون میدیم ، بدون اینکه قکر کنیم راه میریم ، بدون اینکه فکر کنیم نفس میکشیم و… اینا فرمولها تو ذهنمون نوشته شده بوده ، و چاقی هم همینطوریه!فرمول هایی هست در ذهن ما که م بدون اینکه بخوایم ازش استفاده میکنیم!

      بنابراین همونطور که ما بدون اینکه هیچ کاری کنیم ، تونستیم چاق بشیم ، بدون اینکه هم کاری کنیم ، میتونیم لاغر بشیم ، اگه صحیح ببینیم ، صحیح باور کنیم و در مسیر صحیح زندگی کنیم.

      تنها رمز کار اموزش دیدنه لاغری است

       خوشحالم و از خداوند عزیزم سپاسگزارم بابت اگاهی های عالی که امروز دریافت کردم

      شاد و پیروز و متناسب باشید !

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Armita Sediqi
        1400/07/28 21:51
        مدت عضویت: 925 روز
        امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 28 کلمه

        سلام دوستم

        به شدت لذت بردم! در برابر این متن زیبا و نکات ارزنده کم اوردم 

        درود بر شما.

        خوشحالم در کنار شما هستم.چه بسا خوسحالم تا گام های بالاتر رفتید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Jazab
      1400/06/14 08:23
      مدت عضویت: 957 روز
      امتیاز کاربر: 237 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 622 کلمه

      به نام خدا 

      گام دوم در مسیر لاغری من 

      همه ما افراد چاق سالها در حال تلاش واسه لاغر شدن بودیم و هرکسی هر راهی میگفت میرفتیم که متناسب بشیم یا هر تبلیغی میدیدیم که مثلا تو یکماه ۱۰کیلو کم کن با کله میرفتیم و فوری محصول میخریدم که متناسب بشیم و تا حدودی هم کم میکردیم ولی به محض رها کردن اون روش فوری بازم برمیگشتیم نقطه اول 

      حالا چرا رها میکردیم چون ذهن ما اموزش چاق شدن دیده بود و مغزما که براساس تصویرها ذهنی ما یا همان اموزش ها ذهنی که تشکیل شده از افکار ماست فرمان صادر میکنه به اعضای بدن خب الان من مغزم دستور میداد بخور ولی من میگفتم نهه رژیمم چی میشه تا یه مدتی دوام بیاری ولی دیگه کلافه میشی عصبی میشی میگی نخوردم چرا پس لاغر نشدم نگاه بقیه چه راحت میخورن همین یبار بخورم از شنبه رژیم میگیرم حالا عروسی است بخورم دیگه غذای اینجوری گیرم نمیاد بخورم بعدا میرم باشگاه اب میشه و خلاصه چون نمیتونیم تا همیشه در رژیم باشیم یا همیشه ورزش ها سخت کنیم یا دارو دمنوش لاغری بخوریم رها میکنیم باز چون ذهن روال خودش پیش میرود باز فرمان ها چاقی صادر میشه تشویق میشویم به بیشتر خوردن حرص میزنیم بیشتر بخوریم حتی اگه در خفگی باشیم باز شیرینی کبابی چیزی که اوردن تعارف کنن یا نکنن هم ما میخوریم و چاق چاق تر میشیم 

      شاید دوماه طول بکشه ما سه چهار کیلو کم کنیم ولی در عرض دوهفته ما سه کیلو اضاف میکنیم

       و اینجاست که به این نتیجه میرسیم لاغر شدن سخت است ما توانایی لاغر شدن نداریم 

      مابصورت ناخواسته چاقی در خودمان شکل دادیم با یادگیری چاقی که از والدین اطرافیان دوستان رسانه اطلاعات جمع کردیم پذیرفتیم باور کردیم چاقی در ذهن مان شکل دادیم و چاق شدیم و پذیرفتیم طبیعت وجود من است دقیقا مث یک ادم نابینا که هیچی نمبینه عمل کردیم کور کورانه و انگار هیچ اختیاری نداریم این زندگی خداوند برای ما رقم زده اجباری است پذیرفتیم 

      و باز اومدیم واسه لاغر شدن به حرف بقیه توجه کردیم پیش رفتیم بازشکست خوردیم چون ما مسیر اشتباه رفتیم یک مسیر اشتباه تا صدسال هم بری با بالاترین سرعت بازم اشتباه است مث خود ما افراد چاق مث استاد که ۳۵سال چاق بود مث ما مسیر ها اشتباه زیادی رفت و جز شکست چیزی نبود 

      ما چاقی اموزش دیدیم از طریق ذهن چاق شدیم و الانم با اموزش دیدن یاد گرفتن لاغری از طریق ذهن متناسب خواهیم شد 

      لاغر شدن باید یاد بگیریم یک مهارت است مث بقیه مهارت ها که یاد گرفتیم مگه ما متولد شدیم اشپز بودیم یا راننده بودیم یا دکتر بودیم یا ورزشکار بودیم یا نقاش بودیم …همه اینها یاد گرفتیم تمرین استمرار زمان برد تا یادگرفتیم واسه یک دکتر شدن سی سال اموزش دیدیم درس خوندیم تا بعدش دکتر شدیم 

      واسه راننده شدن سه ماه اموزش دیدیم یکسال تمرین کردیم تا یک راننده خوب شدیم بدون ترس رانندگی کردیم یاد گرفتیم واسه هر کاری زمان خودش گڋاشتیم راحت پذیرفتیم که این همه زمان میخواد و داریم یاد میگیریم توقع نداشتیم تو یکماه به هدفمان برسیم وزمان پذیرفتیم 

      الانم واسه متناسب شدن باید بپذیریم ما در حال یادگیری متناسب شدن هستیم نه داریم متناسب میشیم که هر دقیقه بگیم پس کو من که لاغر نشدم ما داریم یاد میگیریم متناسب شدن رو نیاز به تمرین تکرار استمرار شور اشتیاق دارد نیاز به عمل دارد به قول معروف علم بی عمل هیچ است 

      پس ما هم متناسب میشیم به شرطی که گام به گام پیش بریم و بگیم مادر حال یادگیری هستیم و این یادگیری نیاز به تمرین تکرار استمرار عمل دارد و الان منتظر لاغرشدن نباشیم عجله نکنیم تا خیلی راحت صحیح و برای همیشه متناسب بشیم متناسب بمونیم 

      پس نکته این گام لاغرشدن یک مهارت است که باید یادش بگیریم مث بقیه مهارت ها دیگه که داریم به همین راحتی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار m6h2k6@gmail.com
      1400/06/10 03:05
      مدت عضویت: 1099 روز
      امتیاز کاربر: 124 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 40 کلمه

      سلام 

      وقت همگی بخیر

      جالب است که کم کم دارد به ذهنم  ثابت می شود که لاغری یک مهارت است که باید اموخته شود 

      مهارتی که شروع تا پایانش مسیری پر فراز و نشیب است امیدوارم بتونم تو این مسیر ثابت قدم باشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فائزه
      1400/06/06 13:03
      مدت عضویت: 1013 روز
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 308 کلمه

       سلام

      هر اتفاقی که در اطراف ما رخ میده و هر رفتار ما نشات گرفته از ذهن ماست.ذهن ما بر اساس فرکانس های غالب ما (باورها) شرایطی رو برای ما ایجاد می کنه که اتفاقاتی همسو با باور های ما رخ بدهند و در واقع جسم ما که شامل مغز هم میشه تحت فرمان ذهن ماست و ما بارها در کتاب های درسیمون خوندیم که هر حرکتی که انجام میدیم اول دستورش در مغز ما صادر میشه.حالا فکر کن این مغز ما هم زیر نظر ذهن ما هست.پس اگر تا الان می گفتی من ابم می خورم چاق می شم. من اصلا دست خودم نیست که غذا زیاد نخورم اصلا نمیشه بدون که اشتباه می کردی. چون همون مغزم تحت فرمان ذهنته و تو توانایی کنترل ذهنت و تغییر فرکانست بوسیله تغییر باورهاتو داریپس نشدی در کار نیست.عدم داشتن تناسب اندام ارثی نیست و یاد گرفتنیه برخلاف چیزی که خیلیا ازش بعنوان یه بهانه استفاده می کنن و نمی دونن که با این بهونه نه تنها خودشون رو تسکین نمیدن بلکه از تناسب اندام و طراوت و شادابی خودشونو دور می کنن.یک خبر خوب اینه که درسته تا اینجا در مسیر نادرستی اموزش دیدی ولی انسان این ویژگی و توانایی رو داره که می تونه چندین بار اموزش ببینه و تغییر کنه و کلی مهارت یاد بگیره.فائزه همونطور که تا الان هیچ کاری نکردی برای اینکه لاغر بمونی (نه کالری شمردی نه اینکه حواست باشه چه غذا های رو بخوری یا نخوری بدون اینکه ورزش خاصی انجام بدی)برای اینکه متانسب و یکم چاق تر بشی هم نباید کار سختی انجام بدی اره باید کار انجام بدی باید تلاش بکنی ولی تلاشی که با لذت همراه باشه.شاید الگوی خوبی برای دوستان باشه که من چندین سال (۷:۸)سال تقریبا یک توده بدنی ثابت داشتم در واقع وزنم تعییر می کرد ولی قدمم رشد می کرد به همون نسبت.(لاغر بودم)

      خداحافظ دوست من.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مسیر خدا
      1400/06/03 11:49
      مدت عضویت: 1670 روز
      امتیاز کاربر: 5293 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 449 کلمه

      سلام

      من تو دوران کودکیم انقد متناسب بودم، یادمه اصلا هیچ غذایی مورد علاقم نبود فقط میخوردم که گرسنه نباشم کلی غذا بود که اصلا دوسش نداشتم و نمیخوردم، اصلا یادم نمیاد درگیر خوردن بوده باشم، از چیپس و پفک اصلا خوشم نمیومد تنها خوراکی مورد علاقم لواشک بود، خلاصه اینکه با غذا همون برخوردی رو داشتم که با آب داشتم، و چقدر راحت و سبک بود مغزم، ولی خانواده ی تقریبا پرخوری داشتم، همشون همه ی غذاهارو دوست داشتن و من کم کم یاد گرفتم باید همه غذاهارو دوست داشته باشم، یاد گرفتم اونایی که بیشتر دوست دارم رو باید بیشتر بخورم تا لذت بیشتری ببریم، کم کم تو ذهن من خوردن مساوی لذت بردن قرار گرفت و منی که از خوردن لذت نمیبردم کم کم عادتهام تغییر کرد، جسم زیبا و متناسب من در مسیر چاقی قرار گرفت و هرگز نفهمیدم دارم چه بلایی سر خودم میارم، کاش یکی آیندمو بهم نشون میداد و من همونجا جلوی تربیت غلط ذهنمو میگرفتم، الان همه غذاها مورد علاقمه از شور و شیرین، همه خورشت ها و گوشت ها، از خودم تعجب میکنم چطور من الان همه غذاهارو دوست دارم، چقد من واقعا استمرار داشتم تو آموزش چاقی به ذهنم، شاگرد اولم شدم خدایی، دیگه هرچی لازمه برای چاقی رو من ماهرم توش، دیگه این روند و ادامه داده بودم تا اخرای راهنمایی دیدم دارم جزء اضافه وزنی ها حساب میام و اول دبیرستان دیگه چاقیم مشخص بود راحت 10 کیلو باید لاغر میشدم، شروع رژیمم شد همون سال و من از 16 سالگی در چرخه ی معیوب لاغری و بعدش چاقی و باز لاغری و بعدش چاقی وارد شدم و مثل باتلاق هر سال بیشتر منو داخل خودش فرو برد، اون 8،10 کیلو اضافه وزن در اثر مداومت من برای چاقتر شدن در طول 15 سال رسید به 35 کیلو اضافه وزن، منه متناسب بعد از 30 سال به یک چاق 90 کیلویی تبدیل شده بود، این 10 کیلو بعد از هر بار اتفاق یکم روش میرفت، مثل بعد ازدواج بعد بارداری بعد زایمان و این مدل داستانها تا رسید به 35 کیلو اضافه وزن، چقد آروم و بی سر و صدا ذهنم داشت درساشو پس میداد، درسایی که خودم بهش یاد داده بودم، الان یک سال و نیمه در این مسیر ذهنی هستم ولی عادتهام هنوز اصلاح نشدن، کمتر شدن ولی مورد رضایت من نیست، البته کاهلی از خودم بود، به هر حال من خودم و کلاس اولی میدونم و با خودم فکر میکنم من هیچی نمیدونم و از اول میخوام گوش کنم ببینم چی میشنوم، تا بتونم درک کنم و ان شاءالله عمل کنم و استمرار داشته باشم و این قسمت از ذهنمو که سالهاست در دستان پرخوری اسیر مانده آزاد کنم و طعم آزادی ذهن رو بچشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Armita Sediqi
        1400/07/28 22:06
        مدت عضویت: 925 روز
        امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 53 کلمه

        سلام دوست گلم

        به به ببین چی از توی حرفات در اوردم

        میخوای با خودت فکر کردی که هیچی نمیدونی و میخوای از اول گوش کنی؟

        فکر کنب هیچی نمیدونی

        چه جمله طلایی بود چون تا همین الان ذهنم میگفت تو اینارو میدونی

        ولی میخوام از همین حالا جوری تمرین کنم انگار هیچی نمیدونم..

        مرسی دوستم کلی اگاهی دادی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hosynzadh66@gmail.com
      1400/05/31 23:31
      مدت عضویت: 952 روز
      امتیاز کاربر: 81
      محتوای دیدگاه: 185 کلمه

      سلام به شما استاد عزیز

      من واقعا قبلا راه زیادی تمرین کردم برای لاغر شدن 

      از رژیم غذایی ورزش سخت قرص چربی سوزی هر سری وزن کمتر کم میکردم به من می گفتن بافت چربی مقاومی دارم دهمین جور باورم شده بود که من زود لاغر نمیشم 

      واقعا الان سیرم فقط دوست دارم بخورم وقتی میخورم عذاب وجدان میگیرم وای برم رو ترازو هر چی یه هفته تلاش کردم به باد دادم تو مجالس دعوتی همش حرص میخوردم که چرا اونا با لذت میخورن من هر چی میخورم چاقتر میشدم

      الان با صحبت های شما متوجه میشم که جسم تلاش میکرده اما ذهنم برعکس اون 

      واقعا چه باورهای مشترکی چاقی ارثیه  ما همه چاقیم 

      انا الان تو این تو قدم متوجه همه باور های مخرب ذهنم شدم 

      و واقعا اشتیاق و ذوق برای ادامه دارم و دو روزه با لذت غذا میخورم واقعا اشتها کمتر شده 

      و الان همین جا متعهد میشم که تا قدم آخر همراه استاد باشم 

      چون یه الگو عالی میشم برا دخترم که به سرنوشت من دچار نشه 

      سپاس از لطف شما 

      همش منتظرم جلسه بعدی ببینم تمرین چی داره 

      چکار کنم اما قول دادم هر روز یه قدم 

      با آرزوی موفقیت همه دوستان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asrakhadmy307@gmail.com
      1400/05/26 20:42
      مدت عضویت: 956 روز
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 247 کلمه

      🌸بنام خدای مهربان🌸

      سلام به همه دوستان سرزمین لاغر ها و استاد عزیز. 

       وقتی بچه بودم مادر و  پدرم مجبور بودن که با قاشق و مقداری غذا پشت سرم باشند تا به هر بهانه ای یک قاشق غذا بخورم ، در بچگی علاقه ای به خوردن نداشتم.

       یادم هست که تا سن ۹ سالگی اندام زبانزدی داشتم .

      تا اینکه تو ۹ سالگی دستم شکست و به حرف دکتر که سریعتر جوش بخوره و عمل نشه حسابی شروع به خوردن کردم . الان 14 سالمه و حدود 8 تا 10 کیلو اضافه وزن دارم 

      منم مثل همه دوستان انواع رژیم ها ، گیاهان دارویی ، ورزش های هوازی و سخت را امتحان کردم و نتیجه کوتاه مدت گرفتم . من فکر میکردم که چاقی من بخاطر زیاد خوردن از اون زمان به بعده و الان فهمیدم که باید به ذهنم یاد بدم که بتونم متناسب بشم.

      حدود پنج روز پیش ناامید از اینکه الان سن رویایی من بود و باید هرچی که دوست دارم و بخورم و بپوشم ولی نمیتونم .

      تا اینکه توی یه کانال با متدa.j آشنا شدم مطالبی خوندم که راجب ذهن و قدرت جذب بود . توی گوگل سرچ کردم و چندتا از فیلم های استاد بالا اومد ، فیلم جلسه اول را نگاه کردم و وارد سایت شدم . 

      دوره های رایگان و شروع کردم و حسابی امیدوارم و لاغر شدن را جزو تفریحات خودم قرار دادم . دوباره می‌خوام اسرایی بشم که اندامش زبانزد بود

      خواستم از همه دوستانی که دیدگاهاشون و مینویسن و میخونیم و استاد عزیز تشکر کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آینا کاوه
        1400/05/28 10:34
        مدت عضویت: 1134 روز
        امتیاز کاربر: 25304 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 122 کلمه

        سلام

        اسرا جان خوش آمدی

        از همین الان خودت را اسرایی که اندامش زبانزد است.

        تصور کن.

        عزیزم بهت تبریک میگویم که با این سن کم بهترین انتخاب را داشتی ویکراست به هدف زدی

        و به امید خدا خیلی زود نتیجه میگیری.

        در ضمن اینکه وقتی به سن بالاتر رسیدی پشیمان از اونهمه کارهای بیهوده برای لاغری واسترس چاق شدن نیستی.ویک عمر در کمال آرامش وآسودگی  با اندام دلخواه بدون کوچکترین نگرانی بخوشی ولذت میخوری..راحت وسبکبال زندگی میکنی..

        همواره آرزومندم که نسل جدید خوش شانس باشند واز سن پایین با قدرت بیش از حد ذهن خود آشنا بشوند.تا در زندگی در کمال راحتی خیال به هدفها و آرمانهای خود… دست پیدا کنند.

        وشما به شکرانه خدا یکی از اون خوش شانسها بودی.

        برات موفقیت و تجربه رسیدن به آرزوهاتو آرزو میکنم.عزیزم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Armita Sediqi
        1400/07/28 22:08
        مدت عضویت: 925 روز
        امتیاز کاربر: 1313 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 116 کلمه

        سلام اسرا عزیزم

        ببین کی اینجاست! یک عضو کوچک تر این خانواده

        از ته دلم بهت تبریک میگم و مطمئنم میتونی موفق بشی

        منم ۱۶ سال دارم و چقدر من خوشحال میشم وقتی به این نعمت که در بهترین سن و ابتدای جوانی لاغری با ذهن رو یاد میگیریم توجه میکنم.

        ما واقعا خوشبختیم و این رو نادیده میگیریم

        من وقتی هم سن تو بودم با قوانین جهان هستی اشنا شدم.

        از زمانت به خوبی استفاده کن 

        مطمئن باش نتایج فوق العاده میگیری

        اگر کسی دو سال پیش بهم میگفت نتیجه های امروزت رو میگیری قطعا فکر میکردم مواد مخدر مصرف کرده و چرت میگه 

        اما الان در زندگی من نتایج رخ داده(از طریق قوانین جذب)

        پس استمرار به خرج بده تا به اسرای حقیقی برگردی

        عااآااشقتم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kouroshzamany95@gmail.com
      1400/05/23 22:09
      مدت عضویت: 959 روز
      امتیاز کاربر: 1850 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 259 کلمه

      به نام خدای مهربانم 

      باسلام خدمت استاد وهمه ی همراهان 

      من از حدود چهارده سالگی رژیم گرفتن رو شروع کردم با اینکه اونموقع اضافه وزن نداشتم وفقط با یک یا دو کیلو وزن کم کردن کلی اندامم زیبا به نظر میومد ولی تنفر و توجه زیاد من به چاق نشدن باعث میشد مدام در جنگ با خودم باشم و کم بخورم و گاهی اصلا نخورم و لاغر میشدم و مدت زیادی لاغر نگه میداشتم و همه تحسینم میکردن که چقدر اندامم زیباست ولی همیشه در ذهن من و در درون من جنگ و ناراحتی بود حتی زمانی که لاغر بودم میدونستم به محض اینکه یکم عادی غذا بخورم سریع چاق و بد فرم میشم و همیشه میترسیدم ازینکه یه وقت کسی بم بگه تپل شدی یا چاقتر شدی و اگر این و این و میشنیدم دنیا رو سرم خراب میشد 

      یعنی تو تمام روشهای لاغری حتی. اگر موفق هم بشیم وحتی اگر به مدت طولانی وزنمون رو پایین نگه داریم اما آرامش ولذت و خودباوری نداریم 

      و مثل من بعد از گذشت چندین سال که الان سی و دوساله هستم براثر توجه به چاقی و خودتخریبی الان بیست و پنج کیلو اضافه دارم با اینکه همش در حال رژیم هستم 

      انقدر مطمین شده بودم که لاغر نمیشم که دیگه هر چقدر رژیم میگرفتم حتی گرمی کم نمیکردم واین داغونم میکرداما به لطف خدای مهربانم با این مسیر آشنا شدم و به خودم قول میدم تمام تلاشم را بکنم که یاد بگیرم و به بدن خودم اعتماد کنم 

      بازهم هزاران بار هزاران بار از استاد عزیز تشکر میکنم که اینطور خالصانه به امثال من کمک میکنند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پروانه
      1400/05/23 14:25
      مدت عضویت: 1516 روز
      امتیاز کاربر: 765 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 192 کلمه

      سلام به همگی 

      قدم دوم 

      من خیلی از روش های مختلفی وزن کم کردم همه چی جز عمل جراحی و اونهم بهم پیشنهاد شد حتی ولی با این سایت آشنا شده بودم و قبول نکردم خدا خیلی دوستم داره و من رو هدایت کرد و مخصوصا با این دوره که قدم به قدم هست و هر دفعه وزن کم کردم و موفق بودم ولی بیشتر از قبل برگشتم که خیلی مخرب هست و زجر آور که احساس ناتوانی میکنی به اشتباه و به پای خودت میزاری این شکست رو . رهایی از چاقی بزرگترین و مهمترین آرزوی من ازکودکی تا به همین امروز بوده ولی مثل همین متن تلاشم برای لاغری پیوسته نبوده و معمولا هر وقت از چاقی خیلی اذیت میشدم یا از حرف های مردم و نصیحت ها خسته میشدم شروع به لاغری و تصمیم میگرفتم و تا یکم کم میشد و دور میشدم از اون نقطه فراموش میکردم سختی رو . ولی این راه راحت ترین هست و با آرامش میخواهم به ذهنم لاغری رو یاد بدم و زندگی جدیدی رو باهم تجربه کنیم و من در این مسیر میدونم هرچی تغییرات من بیشتر بشه شور و اشتیاق من بیشتر میشه 

       ا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1400/05/22 06:04
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 14745 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 319 کلمه

      به نام خدا

      وقت بخیر عزیزان

      من هم در این دوره اینو یاد گرفتم و همیشه توی ذهنم هست که توی اون برنامه های رژیمی که من قبل از دوره داشتم فقط به جسمم فشار میاوردم ولی ذهنم همون ذهن چاق بود همش ترس همش توجهم به چاقی بود نکنه اینو بخورم چاق تر بشم 

      نکنه ورزش نکنم چاق تر بشم. همه این فرمولها بود . حالا اتفاقا امروز منزل مامانم بودم می گفتن یکی از دوستاشون براش یه سری چیز فرستاده که اگه آدم اینا رو بخوره لاغر می شه مثلا آب لیمو ترش و گردو و توت فرنگی …… 

      نمی دونم منهم شاید قبلا همیشه به دنبال چیزهایی بودم که بخورم و لاغر شم مثل چایی سبز یه مدت حتما باید دوبار در روز چایی سبز می خوردم .

        راه صحیحش همینه اصلا ما برای چاق شدن زمان تعیین نکردیم پس برای لاغر شدن هم نباید زمان و مقدار تعیین کنیم

      من هم اون موقع همیشه دوست داشتم سریع بیام پایین یه ماهه انقدر بیام ….

      حالا این روش ممکنه که خیلی سریع نباشه ولی درسته و آدم اگه خوب انجام بده و دنبال کنه به مرور افکار و رفتارش تغییر می کنه . این روش به طور ناخوداگاهه.دست خودت نیست ولی می بینی به مرور میاد کمتر می شه به بی خودی خوردن.

      همه چی می خوریم الان همه هنوز می پرسن از من نوشابه می خوری ،پیتزا می خوری……

      من هم یه مدت رژیمی می گرفتم که ظرف هم داشت همه کوچولو کوچولو که انقدر میوه انقدر غذا ،،،، خوبم اومدم پایین ولی همیشه گرسنه بودم همش حسرت می خوردم که زودتر این تموم بشه .

      مثلا من امروز پیاده روی کردم بعد از یک هفته برای حال خوب .قدیما باید هر روز من پیاده روی می کردم اگه می خواستم وزنم کم بشه.

      از همه راهایی که قبل انجام دادم راحت‌تره.اصلا خود به خوده . وزن و سایز متعادل می شه با ذهنتون.

      لاغر شدن و یاد بگیریم و زندگی کنیم لاغر شدن و .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/19 23:26
      مدت عضویت: 981 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 691 کلمه

      به نام خدای زیبایی ها

      سلام خدمت استاد و دوستای گلم

      اکنون کاری را شروع کرده ام که می توانستم ده سال پیش آغاز کنم، اما از اینکه برای آن بیست سال دیگر صبر نکردم، دلشادم.-پائلو کوئیولو

      نکته جالب توجه اینه که همه ما مدتی رژیم گرفتیم و تونستیم مقداری از وزن و سایزمون رو کم کنیم اما چون مسیر بی راهه بوده به نتیجه ثابت نرسیدیم..در روش لاغری با ذهن “ذهنم را برای لاغر شدن و لاغر ماندن تربیت میکنم”

      به نظر من هر کاری رو با عجله انجام بدیم به نتیجه نمیرسیممثلا به عنوان دانش اموز یا دانشجو اگر طی سال کتاب های درسی رو مرور و تکرار کنیم قطعا امتحانات ما پر از موفقیت میشه اما اگر درس هارو تلنبار کنیم و  خوندن رو بزاریم برای شب امتحان،قطعا به نتیجه موفقیت امیز نمیرسیم.و در مثال های دیگه مثل رانندگی، اشپزی، کارهای خونه،نویسندگی و … این قانون پا برجاست .

      چرا با عجله نمیشه کاری رو درست انجام دادگچون در این صورت ما قانون تکامل رو رعایت نمیکنیم و از جهان سیلی های محکمی میخوریم.

      چرا زمان هایی که برای لاغری تلاش میکردم احساس خلا و تنگنا داشتم؟((چون اقدام فیزیکی من با اقدام ذهنی‌ام همسو نبود))

      وقتی رژیم کتوژنیک داشتم همیشه به روزی فکر میکردم که رژیمم که تموم شد یک روز برم کلی خوراکی شیرینی و کیک و بستنی بگیرم بزارم توی کمدم و اروم اروم بخورم و این افکار نشان دهنده این بود که من اقدام فیزیکی کرده بودم اما با اقدام ذهنی‌ام که همچنان دنبال چاقی بیشتر بود همسو نبود

      حالا فهمیدم چرا موقع رژیمم افسردگی شدید گرفتم و همش دلم میخاست با دوستام باشم! چون هرچقدر که میگذشت جنگ بین من و ذهنم بیشتر میشد و همیشه درگیر بودم..

      باید به ذهن ناخوداگاهم حق بدم که بعد از گذشت دو ماه هنوز پرخوری ها  و قحطی زدگی های خودش رو داره.چون یک مدت مداوم بهش سختی دادم و خواستم جسمم رو تغییر بدم پس دلیل این پرخوری هام هنوز همون مسیر اشتباهه..

         #  تمام فعالیت های بدن ما تحت تاثیر مغز ماستمغز ما تحت فرمان ذهن ماست  #

      من برای برداشتن یک لیوان نیاز به فرمان از طرف مغزم دارم و تا فرمان رو نفرسته من نمیتونم لیوان رو بردارمدرباره موضوع خوردن هم همینطوره، برای هر قاشقی که میخوام بخورم نیاز به دستور مغزم دارم از اونجایی که مغز من دستورات خودش رو از ذهن میگیره و ذهن من پر از فرمول چاقیه و برای چاقی برنامه ریزی شده پس کنترلی روی رفتارم ندارم و غذای اضافی به بدنم تزریق میکنم؛بعد از این رفتارم پشیمون میشم

      و همین *پشیمون شدن*  باعث تشدید چاقی من میشد چرا؟! ساده‌است چون پشیمانی،ترس،تحقیر کردن خود جز احساسات بدِ و طبق قانون :  احساس خوب =اتفاقات خوب__ احساس بد=اتفاقات بد

      امروز یاد گرفتم که هر بار از رفتار غذاییم ناراحت بشم باعث پسرفتم میشه و خودم رو ضعیف تر میکنم و دفعات بیشتری اینکارو انجام میدم .

      همونطور که از بچگی معلمان‌ما : خانواده جامعه اطرافیان و رسانه و..به ما زبان فارسی یاد دادن به صورت ناخوداگاه ما فارسی رو عالی یاد گرفتیم و اگر از همون‌بچگی به ما زبان لاغری رو یاد میدادن به صورت ناخوداگاه متناسبانه رفتار میکردیم

      اما عیبی نداره!! ما اینجاییم تا تغییر کنیم :*)خوشحالیم از ابنه هیچوقت برای شروع دیر نیست.

      اگر همین الان اقدام کنم که ارایشگری یاد بگیرم طی مدت زمانی میتونم حرفه ای بشم پس توی این سن طلایی هنر لاغری رو یاد بگیرم میتونم شگفتی ساز بشم

      من تونستم رژیم بگیرم ورزش کنم و لاغر بشم اما چرا نتونستم اون وزن و سایز رو نگه دارم؟من اگر بخوام نویسنده ماهری بشم نمیتونم بدون یادگیری و سر خود داستانی بنویسم و پیش بهترین نویسنده جهان ببرم و توقع تایید و تحسین داشته باشم.! مطمئنا اون نویسنده به من و داستانم میخنده و منو رد میکنه برم اما اگر خوب تمرین کنم ، داستان رو بالا پایین کنم و نویسندگی رو کامل یاد بگیرم به احتمال زیاد اون نویسنده متن من رو تایید میکنه و میپذیره‌‌…

      در مورد موضوع چاقی و لاغری هم همینه !!اگر من خودم رو حسابی لاغر کنم،به ذهن و جسمم فشار بیارم و… وقتی جسمم رو پیش ذهنم ببرم قطعا به من و داستان غم انگیزم میخنده و میگه برو تو لاغر نمیشی! نمیتونی! تو کلا باید قبول کنی که چاقی…

      اما من میخوام قبول کنم که چاقم! انقدر یادگیری رو جدی میگیرم تا موفق بشم

      تمااااااآاااااااام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1400/05/16 01:02
      مدت عضویت: 1490 روز
      امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 792 کلمه

      به نام خدا 

      با سلام خدمت دوستان متناسب و استاد عزیز و گرامی 

      گام دوم :چگونه میشود با قدرت ذهن لاغر شد ؟

      همیشه به دنبال جواب این سوال بودم که چرا لاغر شدن اینقدر سخت و‌دشواره؟

      ولی چاق شدن مثل اب خوردنه ؟

      چرا برای چاق شدن نمیخاد زحمت بکشی ؟

      چرا هر بار که میخام برای لاغری اقدام کنم یه مانع سر راهم قرار میگیره 

      لاغر شدن خیلی برام سخت و سخت بود و محدودیت در غذا خوردن رو نمیتونستم تحمل کنم 

      هربار که اقدام میکردم برای لاغری تا یه حدودی میتونستم خودم و در محدودیت قرار بدم چون واقعا محدودیت برام سخت بود و ذهن هم که محدودیت رو دوست نداره 

      من عاشق لاغری هستم و همیشه هم ناراحتم که چرا نمیتونم وزن زیادی کم کنم و به اون ایده الی که دوست دارم برسم 

      چون ذهن من اونقدر فرمول های اشتباه در ذهنش ذخیره کرده که مغزم دستور محدودیت رو نمیتونه قبول کنه و این محدودیت غذایی رو نمی پذیره 

      اینقدر از اطرافیان و افرادهای چاق شنیدم که لاغر شدن سخته که این خودش یه مانع بزرگ در جلوی روی من بوده و‌این مانع نمیزاشته به اون کاهش وزن دست پیدا کنم و مدت زمان این روش ها هم خیلی کم بود چون برام سخت میگذشت نمی تونستم بیشتر از دو ماه طاقت بیارم و دوباره به اون روش قبلیم که پرخوری بود برمیگشتم خیلی راحت بود چاق شدن مثل اب خوردنه 

      ما چاقی رو از ابتدای زندگیمون یاد گرفتیم مثل زبان مادری که از بدو تولد یاد گرفتیم 

      چاقی هم خیلی راحت از اطرافیان پدر و مادر و خواهر و برادر و‌دوست و اشنا و یاد گرفتیم 

      ما باید لاغری رو اگاهانه اموزش ببینیم همانند سایر کارها مثل رانندگی کردن اشپری کردن زبان انگلیسی یاد گرفتن گیتار زدن صحبت کردن و …….همانطور که برای رانندگی کردن بارها و بارها تمرین و تکرار داشتیم تا اینکه راننده شدیم باید برای لاغر شدن هم به صورت مکرر و استمرار داشتن تمرین و تکرار داشته باشیم تا لاغری رو یاد بگیربم و لاغری رو زندکی کنیم 

      از اونجایی هم که ذهن محدودیت رو دوست نداره و باید در کمال ارامش و‌دوستی به ذهنمون لاغری رو اموزش بدیم و بارها به ذهنمون یاد اوری کنیم که لاغر شدن  اسانترین  کار دنیاس 

      واقعا هم همین طوره

      کاش از همون بدو تولد این باور صحیح رو در ذهن پرورش داده بودند 

      الان که در این دوره ها هستم به ایمان و باور ۱۰۰در صد رسیدم که روش  لاغری از طریق ذهن اولین و اخرین روشه که در جهان وجود داره چون به راحتی و در شادی و اخساس خوب انجام میگیره 

      در تمام روش های دیگه همش در جنگ و‌نزاع با خودت هستی 

      هر روز عصبی و ناراحت از خودت متنفری احساس خوبی نداری حالت بده کرسنه ای محدودیت در غذاها داری 

      اما در این روش از طریق ذهن لاغری خیلی ارام و راحت و‌عالی صورت میکیره 

      روزانه با چند تا فایل گوش دادن و تمرین انجام دادن فرمول های ذهنیمون تغییر میکنه و ذهن به مغز دستوز صحیح رو اعلام میکنه 

      و‌مغز فرمانبردار ذهنمون هس 

      البته با تکرار و تمرین و استمرار داشتن و عمل کردن  به اون جیری که در این مسیر گفته میشه میتونیم فرمول های ذهنیمون رو تغییر بدیم 

      الان من در ارامش غذا میخورم ترس از خوردن ندارم حرص و وله ام نسبت به مواد خوراکی کم شده 

      غذای مورد علاقه ندارم 

      به اندازه ی نیاز بدنم غذا میخورم 

      اینا همش از نشانه های اینه که من در مسیر تناسب اندام هستم و اسان بودن این روش رو بیشتر و بیشتر برام تداعی میکنه که فقط لاغری از طریق ذهن هستش که میتونه مارو در این شرایط عالی و خوب قرار بده 

      در کدام روش میتونی به اسانی و در ارامش و شادی و‌احساس خوب زندکی راحت و اسوده ای داشته باشی  

      هر روز که ادامه میدم و هر روز که یک قدم دیگه برای متناسب شدن برمیدارم به اون خواسته هام نزدیک و نزدیک تر میشوم 

      من ایمان دارم این روش اسون و راحته که ادم ها رو به تناسب میرسونه و از همه مهم تر در تناسب باقی میزاره 

      در روش های دیگه هم ادم لاغر میشه ولی نمیشه لاغری رو حفظ کرد و بعد از مدتی به وزن قبلی برمیگردن 

      اما در روش لاغری با ذهن میشه لاغر شددددددددددددو لاغر موندددددددددد‌دد‌‌د

      از زمانی که ذهنم رو برای لاغر شدن برنامه ریزی کردم وشاهد نشانه های بسیاری در خودم شدم احساس خوبی از خودم دارم و عاشق خودم شدم 

      ایمان و باوررم در این روش به قدرت ذهن روز به روز بیشتر و بیشتر میشه 

      و به خودم افتخار میکنم که ادم قوی و توانمندی هستم که تونستم بعد از این همه شکست در روش های دیگه باز راه خودم و ادامه بدم البته این بار راه درست و صحیح 

      به اون خواسته ام که متناسب شدن حال خوب احساس خوب از خودم از زندکی از خانواده ام و لذت بردن از زندکی و ……رسیدم 

      لاغر شدن فقط از طریق ذهنننننننننننننن صورت میگیرد 

      سپاس فراوان از خداوند متعال و استاد بزرگوار و گرامی 🌹🌹🌹🌹🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mzt.zahra.malakouti.ir
      1400/05/12 16:25
      مدت عضویت: 1390 روز
      امتیاز کاربر: 3780 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 140 کلمه

      چرا دوست داریم سریع لاغر بشیم؟

       چون از چاقی خودمون بدمون میاد ازش خسته شدیم می‌خواهیم خیلی سریع و زود از شرش راحت بشیم پس  احساس خوبی نسبت به خودمون نداریم پس خودمون رو قبول نداریم و دوست نداریم و از دیدن خودمون لذت نمیبریم با احساس بد هیچ اتفاق خوبی نمیافته پس من هیکل همین الانم رو دوست دارم ازش راضی هستم من خوش هیکلم فقط دوست دارم جذاب تر بشم حالا مهم نیست چند وقت این اتفاق طول میکشه سه ماه دیگه یک سال دیگه هیچ عجله ای ندارم تو مسیر هستم هر روز یک گام به سمت لاغری بر می دارم یه چیز جدید یاد میگیرم ذهنم و شخصیتم را عوض می کنم بدنم هم کم‌کم هر وقت دلش خواست و دوست داشت خودش رو تغییر میده و جذاب تر میکنه

       پس هیچ عجله ای نیست

      پیش به سوی موفقیت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mzt.zahra.malakouti.ir
      1400/05/12 16:22
      مدت عضویت: 1390 روز
      امتیاز کاربر: 3780 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 137 کلمه

      سلام دوستان

       ما با رژیم ها و ورزش جسممون رو تحت فشار قرار میدادیم و به جسممون غذا نمی دادیم تا برای انرژی لازم از چربی هامون برداره و ما لاغربشیم.

       ورزش کردیم تا چربی ها رو بسوزونیم و لاغر بشیم و هی به جسممون فشار آوردیم تا با رنج و سختی لاغر بشیم ولی بعدش با حرص و ولع بیشتر خیلی سریع و بیشتر از قبل چاق شدیم تمام کارهای  جسم ما به فرماندهی مغز ما انجام میشه ولی تو رژیم ها و ورزش ها ما ذهن رو نادیده گرفتیم و فقط به جسم فشار آوردیم جنگ بین ذهن و جسم نتیجه‌اش رها کردن همه چیز و چاق شدن دوباره است حالا می خواهیم ذهن را لاغر کنیم تا جسم هم خودش رو با آن هماهنگ کنه و لاغر بشه به همین راحتی

       پیش به سوی لاغر کردن ذهن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/05/11 19:27
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26841 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,452 کلمه

      به نام خداوند مهربان 

      منم خیلی رژیم ها  رو  در گدشته امتحان میکردم و مقطعی کم میکردم اما دوباره برمیگشت و همین من رو اذیت میکرد و خوب میدونستم مشکل از من نیست چون با هر رژیمی که میگرفتم من عالی وزن کم میکردم ولی نمیتونستم اون  و حفظ کنم و همیشه این برام سوال بودم چرا من نمیتونم برای همیشه لاغر بشم . و همیشه میگفتم چرا اینقدر راحت چاق میشم و اما برای لاعری باید سختی و رنج بکشم و با همین سوالها که در ذهنم بود من با این روش آشنا شدم و دقیقا متوجه شدم مشکل از ذهن من هست نه چیز دیگه  و واقعا من هم جز اون دسته افرادی بودم که عالی وزن  کم میکردم اما بر میگشت و همیشه  میخو استم کاری کنم که برنگرده و اما من  با این روش  دارم  ذهنم رو تر بیت میکنم که دیگه هیچ وقت  چاق نشم مگر نخوام از چیزی که یاد گرفتم استفاده کنم .

      من  همیشه سعی کردم   با محدودیت و رژیم و کم خوری  خودم رو لاعر کنم اما ذهنم همیشه به دنبال پرخوری و خوردنهای زیاد و اون غدا و این غدا  خوردن بود  و من رو هدایت میکرد به خاطر همین کار من سخت میشد و در واقع چون جنگ بین چاقی ذهن و تصمیم لاغری من  وجود داشت من  همیشه شکست میخوردم و عصبی میشدم .

      چون خوردن ما یک دستور مغز ی هست و  از مغز میاد و مغز ما تحت تاثیر ذهن ما هست .

      یعنی ما با اینکه میدونیم نباید بخوریم اما دست ما به سمت اون خوردنی میره و ما اون رو برمیداریم و بعدش ناراحت و عصبی میشیم .درواقع تصمیم داریم نخوریم .اما نمیشه 

      به ذهنمون باید یاد بدیم چاقی چیه و چه مشکلاتی داره و بعد بهش میگیم لاغری چی هست و چه مزایایی داره و ما تمام اینها رو گام به گام  باید انجام بدیم تا به ذهنمون لاغر شدن رو یاد بدیم ‌

      .

      تمام افرادی که اضافه وزن دارن از یه مقطعی به بعد چاق شدن یا از کودکی چاق شدن که  از پدر و مادر شون  اون رو یاد گرفتن مثل یاد گرفتن زبان مادری و هیچ سختی نکشیدن چون ناخود اگاه  و از جامعه و یا  والدین یاد گرفتیم  ولی حالا اگر بخواهیم زبان دیگه رو یاد بگیریم سخته چون میخو اهیم اگاهانه اون رو یاد بگیریم .

      خیلی افراد چون رفتارهای چاق کننده رو مرتب تکرار میکنن چاق هستن ولی فکر میکنن چاقی ا رثی هست بدون اینکه تلاشی کنن این افراد چاقی رو یاد گرفتن مثل خیلی از آموزشهای دیگه که ما میریم اون رو یاد بگیریم  مثل رانندگی و خیاط،ی و آشپزی و .. باید لاغر شدن رو هم یاد بگیریم و باید اصول کار کردن روی اون رو یاد بگیریم .

      ما هر بار در گذشته  تصمیم گرفتیم لاغر بشیم اما ذهنمون فقط چاق شدن رو بلد بوده و ما رو چاق کرده برای همین هر دفعه ما تصمیم گرفتیم لاغر بشیم شکست خوردیم و دوباره چاق شدیم .

      چاق شدن و لاغر شدن زمان و مقدار نداره که در چه زمانی چه مقدار لاغر بشی و هر کس این وعده ها رو به شما  داد دروغ هست و ما دوباره برگشت وزن داشتیم چون برای چاقی ما اینطور چاق نشدیم و با بر نامه های لاغری فقط به جسم فشار میاریم و در نهایت جسم ما دوباره چاق میشه چون ذهن ما در مسیر چاق شدن بوده و فقط ما به زور به جسم میخواستیم لاغر بشیم .

      پس من  فردی ناتوان در لاغری نیستم فردی ناتوان هست که یک بار شکست بخوره دیگه اقدام نکنه و اگر فردی بارها اقدام کرده  و موفق نشده ناتوان نیست بسیار توانمند هست و فقط راه اونها اشتباه هست و من از هر مسیری شرکت کنم شکست میخوردم .

      من در تمام موارد کم نزاشتم و یاد م میاد چقدر زحمت میکشیدم و  چقدر  مراقبت میکردم از خودم که زیاد نخورم  طبق جدول بخورم و مواد خاص تهیبه میکردم و ورزش میکردم اما نتیجه ی ماندگار نمیداد و برای یک مقطع کوتاهی خوب بود و این چاق و لاغر شدن های مجدد واقعا ویران کنتده هست که ما فکر میکنیم نمیتونیم لاعر بشیم و خودمون رو ناتوان میبینیم از قبل و اما از وقتی که وارد این مسیر شدم و این روش رو استفاده کردم نتایج عالی رو کسب کردم  که باعث افزایش اعتناد به نفس در من شده .

      من باید هر روز یک قدم به سمت لاعری برداریم با فایل گوش دادن و نوشتن و تمرین کردن  مثل هر آموزش دیگه ای مثل زمانی که در مدرسه در س میخواندید ولی باید براش زمان بزاارید لاغر شدن بسیار آسان هست و هر جا دیدی بهت سخت میگذره بدون داری اشتباه میکنی .

      من بدون اینکه سختی بکشم وزنم متعادل میشه با جسم اگر خوب رفتار کنم و عمل کنم وزنم متعادل میشه با ذهن و جسم .

      من دارم به ذهنم یاد میدم چطور رفتار کنم و این باعث شادی واعتماد به نفس بیشتر میشه و آرامش،و … به وجود میاد که خیلی از جنبه های زندگی ما تغییر میکنه .

      افراد متناسب این شانس رو ندارن مثل ما زندگی دوباره ی لاغری رو  تجربه کنن .

      افراد چاق اصلا روشون نمیشه تو انایی خودشون رو نشون  بدن  اضافه وزن محدودیت میاره و اعتماد به نفس رو از بین میبره پس باید همت کنید و اون رو تغییر بدید و اگر والدین لاغری رو یاد بگیرین فرزندان اونها هم خود به خود لاغری رو یاد میگیرین و تاثیرات این دوره فقط برای خودمون نیست برای اعضای خانواده هست پس لاعری رو یاد بگیرید و با  اشتیاق زندگی دوباره رو خلق کنید من تونستم و یک و سال و نیم هست که  لاعر تر شدمو به تناسبم نزدیک شدم   و از زندگی و خوردن دارم لذت میبرم و زندگی جدید ی رو دارم  تجربه میکنم .

      من باید  بخوام تا قدم در این مسیر بزارم .

      من اشتیاق فراوانی برای لاعر شدن دارم و دوست دارم از این مسیر لاغر بشم و من بسیار استمرار دارم تا نتیجه بگیریم مثل اون موقع که برای چاقی استمرار داشتم و ذهنم یاد گرفت و ناخود اگاه انجام میدادم و هر کاری به ناخود اگاه سپرده بشه  بدون فکر کردن انجام میشه و ما دیگه  به راحتی اون رو انجام میدیم مثل جدول ضرب و یا آشپزی و یا رانندگی .چاقی هم یک فرمول هست که ما اونها رو یاد گرفتیم و در ناخودآگاه ما هستن و ما بدون فکر اونها رو انجام میدیم پس ما باید لاغری رو هم یاد بگیریم و به ناخود آگاه بسپاریم تا فرمولهای اون بدون فکر کردن به اجرا در بیان .

      برداشت من از فایل ؛

      من الان بعد  از مدتها که در سایت  تناسب فکری هستم و دوباره این فایل  رو گوش  دادم  به خودم گفتم من   خیلی وقت هست که در ذهنم لاغری کلی مزیت داره و مساوی هست با حال خوب و لذت و سلامتی و ازادی و اعتماد به نفس،و خود باوری و آرامش و خوشتیپی و …..  و چاقی در ذهنم  مساوی هست با مشکلات و درد و رنج و محدودیت سختی و حال بد و نگرانی و استرس و عصبی بودن  و بیماری و بد لباسی و مشکلات  و واقعا به خوبی تونستم این کار رو انجام بدم و د ر واقع لاغری  در قسمت لذت ذهن من هست و چاقی در قسمت  رنج ذهن من هست و ذهن من بسیار دوست داره لاغری رو یاد بگیره و میدونه که چقدر مزیت داره و  میدونه هر پرخوری چقدر ضرر داره و با من همکاری میکنه تا من به وزن دلخواهم برسم و من بسیار به خودم میبالم که درراین مسیرم چون دارم لاغری رو یاد میگیریم چون هر روز دارم متناسبتر میشم چون ذهنم هر روز مهارتش برای یاد اجرای آموزشها داره بیشتر میشه و ذهنم کلی اطلاعات در ست رو هر روز داره مرور میکنه و یاد میگیره و من هرروز انتطارم از خودم لاعری بیشتر هست .و من با استمرار و تعهد در این مسیر دارم قدم برمیدارم چون عاشق لاغریم و با  لاغری  عشق میکنم و اومدن در سایت و نوشتن کامنت و فایل گوش،دادن جز لذتهای من هست  که اگر یکی دو روز انجام ندم واقعا حالم بد میشه و هر روز  با عشق و علاقه دارم این مطالب رو دنبال میکنم و تمام تلاشم این هست که به اونها عمل کنم من این روش رو باور کردم و برای خودم منطقیش کردم که بسیار آسان هست و  گفتم این روش بسیار جدید هست که خیلیها هنوز به اون نرسیدن و نخواهند رسید باید از طرف خداوند  هدایت بشی به این راه و من که هدایت شدم باید بهش کامل اعتمادکنم  تا نتیجه بگیریم و خداوند فقط ما رو به ساده ترین و بهترین راه ها هدایت میکنه پس بسیار ساده و اسون هست فقط باید تعهد و پشتکار داشته باشی و  عجله نکنی    چون اگر کاری برای ذهن سخت باشه هرگز برای رسیدن به اون تلاش نمیکنه و رهاش میکنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار redalat8@gmail.com
      1400/05/10 14:13
      مدت عضویت: 1012 روز
      امتیاز کاربر: 21824 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 381 کلمه

      باسلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامی .

      برداشت من از این فایل اینه که لاغری یه موضوع ولاغر ماندن مطلبی دیگر است .وفقط ما در صورتی لاغری دائمی رو تجربه میکنیم که ذهنم هم با جسم هم راستا باشد .تمام تلاش‌های ما تا اکنون در جهت لاغری فقط جسممان رو تحت تاثیر می‌گذاشت وبااینکه نتیجه موقتی هم می‌گرفتیم والبته همراه با عوارض جسمی وروحی بوده،بعد مدتی به حالت چاق قبلی بلکه چاقتر هم برمی گشتیم.

      وبه این صورت سیکل معیوب شروع می‌شد یعنی با این شکست ما ارتعاشهای منفی شامل عدم اراده ،ناتوانی،بی کفایتی،ژن معیوب،سوخت وساز پایین ،استعداد چاقی وهزاران فرمول اشتباه رو به دنیا میفرستادیم وبعد از مدتی همه اون انرژی ها رو در جسم وروح وزندگیمون پس میگرفتم.وچقدر راحت با یک روش اشتباه همه چیز رو خراب میکردیم.

      ما در روش لاغری با ذهن یاد میگیریم که مشکل از ذهن شروع میشه وسعی میکنیم با روش‌های ذهنی مسئله رو حل کنیم .البته در این روش ما نیاز به تمرین ومقاومت وتوجه داریم ونباید با افکار منفی واشتباه وبی ربط انرژی خودمون رو هدر بدیم .و منتظر دریافت نتیجه باشیم .

      در یک جایی استاد از تاثیر این روش بر سایر اعضای خانواده نام بردند که دوست داشتم برای شما از تجربه خودم بگم .

      من یک پسر ۱۴ ساله دارم که تپل هست و از اوجایی که از نظر ظاهری به دایی های چاقش شباهت داره ،نا خودآگاه رفتار غذا خوردنش شبیه آدمهای چاق شده ومن دیدم که ما چقدر این قضیه رو تقویت کردیم ودر حال کاشتن چاقی در ذهن پسرم بودیم .من سعی میگردم مراقب غذا خوردنش باشم ومرتب یادآوری میکردم که کمتر بخور بستنی نخور ،ورزش کن.  …..وبصورت اشتباه داشتم ترس از غذا خوردن رو در ذهن پاک پسرم ایجاد میکردم .

      از وقتی با این سایت واین روش آشنا شدم در حد آگاهی پسرم با اون صحبت کردم وگفتم تو اگه ظاهرت شبیه دایی هات است ژنت شبیه پدرت هست که متناسبه پدرت هم وقتی به سن شما بود تپل بود ولی بعدلاغر شد .باورتون نمیشه همین چند جمله کافی بود که ولع پسر من به غذا خوردن کم بشه یه وقتهایی من نگرانش میشم که چقدر کم غذا میخوره این جمله که سیر شدم ودیگه نمی‌خورم رو جدیدا می‌شنوم وبسسسسیار خوشحالم .

      من خدا رو خیییلی شکر میکنم از طریق استاد عطار روشن با این روش آشناشدم .وامیدارم بتونم ادامه بدم.🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Fateme Bologh
      1400/05/06 17:41
      مدت عضویت: 1667 روز
      امتیاز کاربر: 123 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 286 کلمه

      درد‌ خدا قوت 

      گام دوم : مشکل از رژیم و فعالیت بدنی من نیست 

      مشکل از ان است 

      مه فعالیت بدنی من با ذهنم هماهنگی نداره 

      مغز ما تحت تاپیر ذهن ماست 

      گبرای لاغری رو به ذهنم اموزش بدم 

      رژیم گزفتن ها فقط تصمیم خود ما بود نه تصمیم ذهن ما و این باعث میشه گاهی اوقات ذهن مقاوم تر بشه و من فقط جسم خود رو اذیتکردم 

      هر بار که شما از رفتار غذای خودت ناراضی باشی فقط خودت اذیت میشی و افسرده 

      در مسیری لاغری با ذهن ما به ذهنمون اول یاد میدم چاقی چه عوارضی دارد برای ما .لاغری چه سودهای برای ما داره 

      باید لاغر شدن رو به ذهنم اموزش بدم 

      همه افراد چاق تحت اموزش چاق شدن قرار گرفتن 

      در لاغری باذهن هیچ وقت مشخص نمیکند شما در چه مدت زمان چه مقدار لاغر میشوید یا وزن کم میکنید .

      در هنگام رژیم هیچ برنانه ای برای ذهنم نبود 

      پایگاه رهبری جسم ما ذهن ماست 

      من به این صد گام متعهد برای رسیدن به رویایی لاغری 

      هر روز  یه قدم به سمت لاغری  بدون محدودیت غذایی و رژیم و ورزش سخت 

      از طریق فایل و نوشتن و تمرین . گوش دادن 

      دوره لاغری با ذهن مثل کلاس اموزشی هست هر روز یه ساعت باید وقت گذاشت لاغر شدن بسیار اسونه 

      لکه بهت سخت شد بدون نسیر را اشتباه میری 

      میزان اضاف وزن شما بیشتر روی روحیات روی اعصاب .تواتایها  و ذهن شما تاپیر منفی میزاره  بیشتر تا تاثیر متفی جسمی .

      هنه ما در طول عمر  برای چاق شدن استمرار داشتیم که چاق شدیم چون فرمول هاش در ذهنمون نوشته شده 

      باید یک سری تکنیک ها ویک سری اموزشها و فرمولهای لاغری رو به ذهنمون بدیم فرمول لاغری رو ذخیره کنید و به ذهن و ناخدادگاهمون اموزش بدیم 

      تا به سمت لاغر شدن هدایت شویم 

      رنز کار : اموزش لاغری به ذهن است .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/05/03 10:44
      مدت عضویت: 1649 روز
      امتیاز کاربر: 10041 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 652 کلمه

      هر بار که رژیم بودم منتظر بودم که لاغر شم‌و بتونم تمام خوراکیهایی که محدود بود بخورم خوب این الان کاملا نشون میده که ذهنم مرتب دستور به خوردن میداده ولی الان که با دوره اشنا هستم هیچ خوراکی یا ماده غذایی تو ذهنم نیست که تصمیمی برای خوردنش داشته باشم جز یک لیوان اب برای اینکه تشنه هستم صبحانه رو خوردم و از قبل نان را برای خودم جیره بندی نکردم حتی کره و مربا هم خوردم ولی رفتارم عالی بود نه گرسنه بلند شدم و نه در حد انفجار سیرم و احساس سبکی دارم و این بهترین احساس از زندگی دیگه پرونده خوردن و نخوردن برای من بسته شده اینکه مدام از اول صبح برای خوردن و نخوردن نقشه بکشم الان میدونم که در مسیر درست هستم و هرانچه هم بخورم جز برای انرژی دادن به من و متناسب کردنم نیست

      قبلا خوردن برای من برابر چاق شدن بود یعنی وقتی گرسنه میشدم احساس نا امیدی داشتم حتی اگر بک لقمه میخوردم و چون ناتوان از کم خوردن بودم پس کلا میخوردم و وقتی سیر میشدم با خودم میگفتم پس از فردا شروع میکنم و این روند ادامه داشت و ادامه داشت 

      همیشه تعجب میکردم که همسرم از خوردن پلو و خورشت سیر میشه چون من از خوردن پلو و خورشت اصلا سیر نمیشدم و تا وقتی بود میخوردم خوردن من ازقبل انداختن سفره شروع میشد و سر سفره برای خودم مقدار خیلی کمی میکشیدم و تا خوردن ته غذای بچه ها و موقع جمع کردن از قابلمه ادامه داشت در واقع خودم گول میزدم ولی همسرم مثل یک جنتلمن برای خودش میکشید و با لذت میخورد و بعد غذا مسواک میزد و بعد از ظهر که از خواب بلند میشدیم اون به دنبال چای بود و من دوباره به دنبال غذا 

      خوب اگر اینها دستور ذهن برای چاقی نیست پس چی؟

      مگه من چی کار میکردم مگه کارگر معدن بودم که اتقدر به غذا احتیاج داشته باشم اگر احتیاج و نیازم بود پس این همه چربی چی بود؟

      چرا الان سیر میشم چرا عصرها گرسنه نمیشم چرا وقتی میوه میخورم دیگه نمیتونم غذا بخورم قبلا هر خوراکی در معده بیچارم جایگاه مخصوصی داشت پیتزا و اش و میوه و چای و شیرینی همه تو معدم جایگاه خودش داشت مثلا وقتی پیتزا خورده میشد باز هم اش رشته باید خورده میشد خوب کاملا مشخص که معده من جای این همه مواد نداشت که اگر داشت که جلو نمیومد در حد انفجار و کبد چرب و سنگ صفرا نمیگرفتم این ذهن من بود که برای تمام این مواد جا داشت و حتی برای تمام خوراکی های دنیا هم جا داره و معده بیچاره باید قبول میکرد چون دستور از بالا بود ولی الان میدونم که جسمم تازه وقتی گرسنه است اندازه یک پیش دستی کوچک میوه خوری (من به گفته استاد ظرف غذام کوچک کردم اگر قبلا هر کس به من میگفت این کار کن امکان نداشت قبول کنم ولی الان وقتی میز میچینم با لذت ظرف کوچکم میارم وای استاد واقعا شما به چه زبونی گفتید ممنون و )جاداره برای غذا پس کاملا مشخص که برای لاغری باید جسم و ذهنم با هم هماهنگ بشه روح که خودش هماهنگ اون اصلا متناسب و تناسب و زیبایی و شادی و ازادی را فریاد میزند انسان های بزرگ روح بزرگی داشتن روح کمال گراست تمام رنگهای شاد طلب روح *روح خودش نور زیبایی در نقاشیهای مینیاتوری جای داره جسم هم که نمیتونه زیاد بخوره و این همه اضافه وزن نمیتونه تحمل کنه و اعتراضش با عدم تناسب و بیماری نشون میده  روح هم نمیتونه تحقیر و عدم اعتماد بع نفس و رنگهای تیره برای لاغر نشان داده شدن تحمل کنه پس الان روح و جسم هماهنگ شدن برای تناسب و میمونه ذهن که اون هم به لطف خدا و قرار گرفتن در نسیر لاغری با ذهن هر روز داره هماهنگ و هماهنگ تر میشه خوب نتیجه لاغری و تناسب با لذت

      پیوستنامه

      استاد دوره صد کام فوق العادست از خدای منان درخواست دارم کمکم کنه هر روز گام بردارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/01 15:52
      مدت عضویت: 981 روز
      امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 900 کلمه

      به نام خدای مهربان سلام خدمت همگی

      گام دوم: مشکل در نحوه خوردن و فعالیت بدنی من نیست.بلکه  فرمول های ذهنی چاق مانع لاغر ماندنم میشود‌.

      سوالات متدوالی که هر فرد نامتناسب از خودش میپرسه :چرا من نمیتونم لاغر بشم و لاغر بمونم؟!چرا انقدر راحت چاق میشم اما به سختی لاغر میشم؟

      در روش لاغری با ذهن من یاد میگیرم که ذهنم رو برای لاغر شدن و لاغر موندن تربیت کنم.

      خوشحالی این روش اینه که اکرچه نیاز به صبر و استمرار فراوان داره اما در نهایت لاغریم ماندگارِ و مگه من از دنیا چی میخوام؟ همین رو.‌.

      یکی از دلایل شکست در روش های اشتباه لاغری این است که 《اقدام فیزیکی من با اقدام ذهنی‌ام همسو نیست》هرچقدر هم که تلاش کنم تا جسمم رو لاغر کنم چون فرمول های ذهنی من چاق هست،به من فرمان هایی میده که در مسیر چاق تر شدن باشه.

      ◇تمام فعالیت های بدنی‌ام تحت فرمان مغز من است.◇تمام فعالیت های بدنی‌ام تحت فرمان مغز من است.

      هر بار که دستم برای برداشتن لقمه ای دراز میشه،این فرمان از طریق مغز من صادر میشه.از اونجایی که [ مغز من تحت تاثیر ذهن من است] و ذهن من پر از فرمول های چاقی است،اگر گاهی لقمه های اضافی میخورم یا وقتی سیر هستم  شیرینی یا میوه و… میخورم تقصیر من و اراده من نیست بلکه این فرمان از طرف مغز صادر میشه و دست من به طور غیرارادی سمت مواد غذایی میره.و جالبه بعد از اینکه اون چیز رو میخورم حسابی ناراحت میشم و عذاب وجدان میگیرم،در کل احساسات بد رو درون خودم راه میدم و توقع دارم کائنات ندیده بگیره و جسم من رو لاغر نگه داره!چون من دارم برخلاف قانون (احساس خوب=اتفاقات خوب) عمل میکنم نتیجه‌ای جز ناخواسته نمیگیرم.

      هر بار که از رفتار غذایی خودم ناراحت بشم،باعث میشم که دفعه بعدی بدتر انجامش بدم و تکرار و تکرار و تکرار…اما اگر ناراحت نشم و به خودم فرصت بدم تا فرمول های ذهنی‌ام عوض بشه و خود به خود اون کار رو تکرار نکنم اون وقته که جهان به من پاسخ مثبت میده.

      منی که اضافه وزن داشتم تحت آموزش چاقی بودم.چطور؟من از کودکی یاد گرفتم چگونه چاق بشم،چون مامان و بابا و امیر داداشم نامتناسب بودن و من اون زمان متناسب بودم.من چاقی رو مثل راه رفتن، صحبت کردن به زبان مادریم ،لباس تن کردن،دوچرخه سواری و..یاد گرفتم!!من این کار ها رو تحت تاثیر جامعه و خانواده یاد گرفتم و به مرور در این مورد بهتر شدم و پیشرفت کردم.چرا الان اگر بخوام زبان جدید موردعلاقم رو یاد بگیرم برام دشوار هست ؟  چون قراره این کار رو آگاهانه انجام بدم!! پس قطعا سخت ترهدرست مثل تغییر کردن!! که سخته اما نتیجه مطلوب داره!در نظر میگیرم که چاقی زبان مادری من بود که تحت تاثیر جامعه و خانواده ،ناخوداگاه به مرور یاد گرفتم و هر روز توی این مورد پیشرفت کردم .و لاغری زبان موردعلاقه جدیدم است که در بزرگ سالی به صورت آگاهانه اقدام به یادگیری میکنم.((پس قطعااا برای ما دشوار تر و طی زمان طولانی  تر رقم میخوره))اگر نزارم تکامل طی بشه بارها دیدم که چه سیلی هایی از جهان خوردم و دوباره پرت شدم به نقطه شروعم..

      چاقی ارثی نیست¤یاد گرفتی است¤

      مثل گیتار،پیانو،وکالت،روانشناسی،تِنیس و..که تمام این امثال به من یاد اوری کرد که همه این فعالیت ها رو باید با علاقه و استمرار به صورت خوداگاه یاد بگیرم و از کار کردن روی این موضوع لذت ببرم و بدونم اگه من نتیجه نگیرم پس کی نتیجه میگیره؟

      نمونه بارزش خودم و استاد عطار روشن هستیم.که به مرور از دوران طفولیت چاقی رو یاد گرفتیم.

      سوال پیش میاد_آرمیتا تو در لاغری ناتوانی؟خیر چون در این ۱۶ سال عمرت فقط دو بار رژیم گرفتی و هر دو بار اراده فوق العاده‌ای داشتی و عالی و خوشتیپ شدی^^ حالا با این مسیر که فوق العاده میشی.

      در این گام یاد گرفتم که سعی و کار کردن روی خودم باید اندازه آرزوم باشه! ارزوم چقدر بزرگه؟؟! به همون اندازه باید به درستی تمریناتم رو انجام بدم فقط سه مااااه تا بهم ثابت بشه این راه درسته..

      {لاغر شدن باید خیلی آسان باشد_اگر آسان نیست راه رو اشتباه میرم_چون برای چاقی رنج نکشیدم که برای لاغری رنج خاصی بکشم}

      و جمله بسیار امیدوار کننده‌ای در فایل بود…#ذهن میتواند بارها آموزش ببیند#چقدر این جمله به من آرامش داد..پس میتونم دوباره طی این ۹۸ روز باقی مانده ذهم رو برای لاغری اموزش بدم..پاسخ سوالم رو هم پیدا کردم که چرا الان که رژیمم رو ول کردم داشتم اضافه میکردم؟ گرچه من ۲ ماه به جسمم سختی دادم و یکهو ۸ کیلو لاغرش کردم(الهی بگردم براش) اما چون ذهن من پررر از فرمول های ذهنی چاق بود خیلی طبیعی بود که کار هایی بکنم در راستای چاق شدن! اما از همین حالا دیگه متوقف شد^^

      سوالات منطقی:آیا برای چاقی زمان تعیین کردم؟ خیرآیا منطقی‌ست که برای لاغری زمان تعیین کنم؟ خیر آیا با زمان تعیین کردن در رژیم‌ اخیرم نتیجه ماندگار گرفتم؟ خیر پس کار درست چیست؟ اینکه با صبر و اشتیاق و البته توکل فقط ادامه بدم و منتظر نتیجه نباشم.

      به اندازه‌ای که تمریناتم رو درست انجام بدم به مهون اندازه ذهنم لاغر میشه و سپس وزن و سایزم همسان با ذهنم میشه..و این یعنی در هر شرایط جسمی که الان هستم پس ذهنم با اون همسانه.. وگرنه دنیا نامرد نیست خدا هم بد منو نمیخواد.در آخر..لاغر شدن یعنی تولد دوباره‌ام:) تولدی که متناسب ها جشن نمیگیرن و جز موفقیت های اونها نیست..پس خوشحالم که من دو بار در سال متولد میشم”~”من هم میتونم مثل دوستان شگفتی سازم و اقای عطارروشن متناسبِ شاد بشم،از این کار به عنوان موفقیت‌ام‌ یاد کنم..

      سپاس از استاد گلم این جلسه خیلی خیلی آگااهی های ارزشمندی داشت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 53 کلمه

        سلام دوست عزیز
        از خوندن نوشته های شما لذت می برم
        دیدگاه شما اثبات می کند ذهن ما فراتر از سن است، روح ما سن ندارد
        دریافت آگاهی شما عالی است
        بیان درک از مطلب شما عالی است
        ارتباط آگاهی با دنیای پیرامون عالی است
        عملکرد شما نتیجه ای جز شگفتی ساز شدن نداره
        با اشتیاق و اطمینان ادامه بدید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آرمیتا صدیقی
          1400/05/03 14:05
          مدت عضویت: 981 روز
          امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 28 کلمه

          ممنونم استاد.خوشحال شدم که دیدگاه من مورد پسند شما بود.
          خودم هم خیلی امیدوارم که شگفتی ساز میشم.چون یک ایمان و باور درون من فریاد میزنه که ادامه بدم..

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار فریده حسنی
        1400/05/02 14:52
        مدت عضویت: 1582 روز
        امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 59 کلمه

        خوشحالم برات آرمیتا جان ،مشخصه که تمریناتتو خوب انجام دادی که اون اضطرابت از چاق شدن  کم شده ، ترست از خوردن کمتر شده 

        رمز موفقیت ادامه دادنه و در ادامه مسیر راه حل ها بهت گفته میشه ،صبر داشتن در این مسیر با اشتیاق و خودباوری و اعتمادبنفس  کمک میکنه که زیباتر به مقصد برسیم 

        موفق باشی دوست همراه من🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آرمیتا صدیقی
          1400/05/03 14:10
          مدت عضویت: 981 روز
          امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 171 کلمه

          سلام خانوم فریده عزیز.بله شما در جریان بودی که چه ترس ها و اضطراب هایی رو پشت سر گذاشتم،شاید هنوز کمابیش همراه من هستن اما به مرور همه چیز درست میشه و ترس ها کمرنگ و کمرنگ تر میشه.
          به وضوح تکامل خودم رو حس میکنم که روز اول چقدر با عجز به همه جا چنگ مینداختم که چاق نشم ولی حالا خودم رو میپذیرم و با عشق فقط با لذت این مسیر رو ادامه میدم.نتیجه هرچه که میخواد بشه بشه!
          من ایندفعه به انتخاب خودم اینجا نیستم که نگران برگشت یا چاق شدن باشم.خدا همواره مواظب من بود و من رو انتخاب کرد.
          از این جهت میگم مواظب من بود،چون از همون ابتدا در سن کم من رو وارد اگاهی های فوق العاده کرد که یک وقت نلغزم و بعد از رژیمم من رو با سایت اشنا کرد تا مبادا چاق بشم و افسردگی بگیرم.
          ایمان دارم به خدایی که همه بخاطر انتخاب شدن توسط اون داریم در این مسیر حرکت میکنیم.
          و در اخر ممنونم که دیدگاه من رو خوندید،خیلی خوشحال شدم.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار فریده حسنی
            1400/05/03 21:26
            مدت عضویت: 1582 روز
            امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 106 کلمه

            سلام آرمیتای عزیز

            خوشحال شدم برات عزیزم ،تو یکی از خاص ترین بنده های خدایی که با سن کمت اینجایی ، جاییکه شاید خیلی ها مثل خود من سالها سختی های زیادیو متحمل شدم تا به اینجا رسیدم ،خدارو شکر که اول راه هدایت شدی به صراط مستقیم 

            حالا که اینجایی این برات نشانه ای باشه و مطمئن به مسیرت ادامه بده ،صبر با اشنیاق داشته باش و اجازه بده خدا و ذهنت کار خودشونو انجام بدن ،تو هم کار خودتو انجام بده ،نگران نباش و به صدای منفی درونت توجه نکن ،خودتو مدام برای بودنت در اینجا تشویق کن تا سوخت مسیرت باشه

            موفق باشی دوست همراه عزیز🌹

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/04/27 13:21
      مدت عضویت: 1011 روز
      امتیاز کاربر: 77
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 657 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      گام دوم: 

      لاغر شدن و متناسب شدن هنری‌ست که باید یاد بگیریم 

      مثل یادگیری اشپزی،نویسندگی،رانندگی و…

      من از زمانی که یادم‌میاد در حال چاق و لاغر شدن بودم که اثراتش به صورت تَرَک پوستی روی بدنم خودش رو نشون داده.

      وقتی چاق هستیم باید بفهمیم که مشکل در خوردن و فعالیت بدنی ما نیست،چون میلیون ها آدم هستن که نه کم میخورن و نه ورزش میکنن اما همیشه متناسب هستن.

      بلکه موضوع چیز دیگه‌ای هست،چون شاید از روش های اشتباه بتونیم لاغر بشیم اما نمیتونیم لاغر بمونیم.

      و حالا در دوره مسیر لاغری من یاد میگیریم ذهنمون رو برای لاغر شدن و لاغر موندن “تربیت” کنیم.

      روزگاری بود که غذام رو کم کرده بودم و فعالیت بدنیم رو بالاتر برده بودم و با تحت فشار قرار دادن جسم و روحم سعی در کاهش وزنم داشتم.اما چون اقدام فیزیکیم با اقدام ذهنبم همسو نبود،بلافصله بعد از رها کردن اقدام فیزیکی من دوباره چاق میشدم.

      دلیل اینکه لاغری همیشه همراه با رنج و سختی بوده هم همینه،اینکه ذهن و جسمم باهم همسو نبودن و متوجه این موضوع نبودم..

      یعنی من همیشه خودم تصمیم میگرفتم‌ لاغر بشم،یک روش رو انتخاب میکردم و شروع میکردم.اما ذهنم که همچین تصمیمی نداشت؛پس منو تحریک میکرد تا پرخوری کنم،منو به جاهایی هدایت میکرد که ماده غذایی رو ببینم که ازش خاطره خوبی دارم و اونو بخورم.

      تمام فعالیت های بدن ما تحت فرمان ذهن ماست.

      به عنوان مثال ما وقتی میخوایم یک لقمه رو برداریم و بخوریم اون فرمان از طرف ذهن ما میاد و ما نمیتونیم کنترلی روش داشته باشیم.

      برای همونه خیلی وقتا برای تک تکمون اتفاق افتاده که کاملا سیر هستیم اما تا یک شیرینی میبینم برمیداریم و میخوریم،چون ذهن ما برای چاقی برنامه ریزی شده و به ما فرمان هایی میده که در جهت چاق شدن و چاق تر شدن هست..

      حالا وقتی ما لقمه رو برمیدادیم و میخوریم تازه عذاب وجدان میگیریم و ناراحت میشیم.که همین ((ناراحتی)) باعث ((تشدید چاقی )) میشه.

      هرچقدر ناراحتی تو بابت خوردن اون ماده غذایی بیشتر باشه و بیشتر خودتو سرزنش کنی دفعه های بیشتر اون کارو تکرار میکنی،بدون اینکه تو اراده کنی.

      کسانی که پدر و مادر چاقی دارن یا خودشون از بچگی چاق بودن ذهنشون برای چاقی اموزش دیده.دقیقا مثل یادگیری زبان فارسی که ما تلاشی برای یادگیریش نکردیم و از طریق خانواده جامعه و کشور زبان مادریمون رو یاد گرفتیم،حالا اگر بخوایم یک زبان دیگه یاد بگیریم برامون‌سخت میشه چون باید به صورت اگاه براش تلاش کنیم “دقیقا مثل یادگیری لاغری”

      چرا فکر میکنیم چاقی ارثی‌ست؟ چون کسانی که در خانواده های چاق بزرگ شدن به سادگی تحت اموزش چاقی قرار داشتن و وقتی بزرگ شدن رفتارهایی رو انجام‌میدادن که اونهارو به سمت چاقی میکشونه..

      و حالاااا نکته خوشحال کننده اینه که ما میتونیم بارها ذهنمون رو برنامه ریزی کنیم و بهش لاغری رو یاد بدیم😍 همونجور که چاقی رو یادش دادیم

      چاق شدن که زمان و مقدار نداره.تا حالا هم تعیین نکردم تا سال بعد قراره چند کیلو کم کنیم و …

      پس لاغری هم زمان مقدار نداره و نباید تعیین کنیم که قراره چقد لاغر بشیم.

      همه‌مون خوب میدونیم زمنی که توی رژیم‌بودیم باز هم هوس خوردن داشتیم،دوست داشتیم بیشتر بخوریم  ولی چون یادمون میومد که رژیمیم نمیخوردیم و یک جنگ بزرگ توی ذهنمون برپا میشد.

      ما همیشه مسیر لاغری رو اشتباه رفتیم…برای همون به مقصد نمیرسیم

      به عنوان مثال ما میخوایم بریم تهران،اما از راه کرج میریم.حالا اگر با هر سرعتی چه اروم و چه تند بریم باز هم به تهران نمیرسیم چون از اول توی جاده اشتباهی قرار داشتیم.

      ولی اگر از همون اول از جاده تهران بریم قطعا به تهران میرسیم و خوشحال میشیم..

      پس موفقیت در تلاش و کوشش نیست،بلکه در مسیر درست هموار است.

      هر جاهم دیدیم‌لاغری داره سخت میشه باید بدونیم راه رو اشتباه اومدیم و باید ایراد کارمون رو پیدا کنیم.

      میدونین..واقعا افراد متناسب یک هدف از ما کمتر دارن،یک خواسته کمتر…

      چون‌اون ها همیشه متناسب بودن و نیازی به لاغر شدن‌ندارن.اما ما چون چاقی و عوارض رو تحمل وردیم حالا قدر لاغری رو بیشتر میدونیم و بیشتر لذت میبریم:)💓 

      خدایا صد هزار مرتبه شکرت

      استاد سپاسگزارم بابت این فایل عالی.گان دوم رو هم در جهت لاغری برداشتیم💪🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sea.dive.mn@yahoo.com
      1400/04/26 21:12
      مدت عضویت: 986 روز
      امتیاز کاربر: 3
      محتوای دیدگاه: 95 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی فقط دریک جمله جانا سخن از دل ما میگویید

      دقیقا توصیف چرخه معیوبی که واقعا چاق ها در آن گرفتار شدند از زبان شما استاد گرامی چه به جا و چه سنجیده بیان شد

      من به طور بسیار اتفاقی با سایت شما آشنا شدم وبه قول شما مطمئنم که خدا ما را هدایت میکنه به سمت خیر وصلاحمان.

      صددرصد امیدوار و مصمم هستم که قدم به قدم با آموزشهای مفید وکاربردی

      شما به سلامتی دلخواه برسم شروع میکنم با توکل به خدا به امید رسیدن به هدف باتشکر ازشما استاد مهربان و مردم دوست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sea.dive.mn@yahoo.com
      1400/04/26 21:08
      مدت عضویت: 986 روز
      امتیاز کاربر: 3
      محتوای دیدگاه: 93 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی فقط دریک جمله جانا سخن از دل ما میگویید

      دقیقا توصیف چرخه معیوبی که واقعا چاق ها در آن گرفتار شدند از زبان شما استاد گرامی چه به جا و چه سنجیده بیان شد

      من به طور بسیار اتفاقی با سایت شما آشنا شدم وبه قول شما مطمئنم که خدا ما را هدایت میکنه به سمت خیر وصلاحمان.

      صددرصد امیدوار و مصمم هستم که قدم به قدم با آموزشهای

      شما به سلامتی دارم دلخواه برسم شروع میکنم با توکل به خدا به امید رسیدن به هدفباتشکر ازشما استاد مهربان و مردم دوست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradiisomaih@gmail.com
      1400/04/21 19:31
      مدت عضویت: 1126 روز
      امتیاز کاربر: 160 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 348 کلمه

      گام دوم :تمام روش های که تا قبل از روش  لاغری با ذهن برای لاغری استفاده کردیم وبا اونا وزن کم کردیم یا وزنمون برگشته بعد رها کردن اون روش تمام وزن که کم کرده بودیم یا بیشتر از اون مقدار دوباره به وزن ما اضافه شده دلیلش هم ذهن هست چون ذهن فقط و فقط فرمول های چاقی رو یاد گرفته بود ومغز مجبور بود به جسم دستورات و رفتارهای چاق کننده بفرسته و مانع از کار کرد درست جسم برای دفع و سوخت وساز ویا بهتره بگم ترمیم پیش فرض جسم که لاغر اندامی وتناسب هست بشه، ولی ما الان با یادگیری فرمولهای لاغر کننده به ذهنمون که مانند هر هنری این یادگیری هم هنر هست یادمیگیریم که ذهنمون لاغر کنیم وبه هر میزان در این راه استمرار داشته باشیم ذهن بیشتر یاد میگیره وناخوداگاه جسم ما هم لاغر میشه ورفتارهای لاغر کننده هم انجام میدیم به صورت کاملا ناخوداگاه چون مغز از فرمولهای ذهنی دستور میگیره و به کل جسم این پیام ها و دستوراتو میفرسته که برطبق اون پیام که صادر شده عمل کنند. وتنها وتنها راه نهادینه کردن این آموزش ها برای تغییر کردن استمرار داشتن در این راه هست، گوش دادن فایلها، خوندن نظرات دوستان ، خوندن جزوه ای استاد ، وانجام تمارینی که گفتن، نوشتن مطالب مهم ، ساده کردن اموخته ها با مثال های مشابه برای فهم و درک بیشتر ، بله لاغری با ذهن خیلی اسون هست به شرط یادگیری و استمرار در یادگیری، فرق لاغری با ذهن با روش های دیگه لاغری ، این هست که لاغری باذهن ممکنه اندکی طولانی تر ویواش تر پیش بره اما ماندگاره، و روی جنبه های دیگه زندگیمون تا ثیر میزاره تاثیرات کاملا مثبت ، ومارو توانمند میکنه ما و قدرتمونو به خودمون میشناسونه باعث میشه اعتماد به نفسمون بالابره ، واز لحاظ روانی و عصبی هیچ درد و رنجی نکشیم و در عوض مشتاق تر بشیم برای یادگیری بیشتر این روش چون اسونه چون لذت بخشه چون به ما قدرت میده ، چون میفهمییم قدرت زندگی دست خودمونه و دیگه تا اخر عمرمون به راحتی لاغری باذهنوزندگی میکنیم .ممنون استاد عزیزم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار maryammansoori20@gmail.com
        1400/04/23 19:11
        مدت عضویت: 991 روز
        امتیاز کاربر: 51
        محتوای دیدگاه: 115 کلمه

        به نام خداي مهربانم

        طبيعتا من هم مانند ساير دوستان روش هاي لاغري زيادي رو استفاده كردم و الان كه به عقب نگاه ميكنم ميبينم چه مشقتها و تلاش هاي سخت داشتم و متاسفانه با نتيجه كوتاه و موقت و چقدر از لذت هاي زندگي و عمرم دور ماندم  براي رسيدن به لاغري و جز نا اميد شدن از خودم هيچ برايم نداشت اما الان كه حرفاي استاد گرامي رو ميشنوم واقعا اين رو درك ميكنم كه چقدر مسيرم اشتباه بوده و چقدر ذهنم توي اضافه وزن من دخيل بوده .. اما جلو ضرر رو از هرجا بگيري منفعته انشالله با ياري خدا و راهنماييهاي شما استاد عزيز من هم موفق خواهم شد.. ممنون و سپاسگزارم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/04/18 09:20
      مدت عضویت: 1195 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,024 کلمه

      به نام بی نام او 

      سلاام و درود پاینده باشید 😍

      در تمام سالهایی که اضافه وزن داشتیم و از روشهای مختلف لاغری (رژیم غذایی و ورزش کردن و دمنوش و قرص لاغری و کمربند لاغری و لیزر و جراحی )استفاده کردیم نتیجه ای دریافت نکردیم شاید چندباری چندکیلو از اضافه وزن و سایزمون کم شده باشه ولی نتیجه ماندگار نبود و به راحتی چاق شدیم .

      اما یه روز قشنگی به سایت تناسب فکری هدایت شدیم و حرفهای جدیدی می شنویم شگفتاااا🤔😇

      لاغری با قدرت ذهن و تضمین ماندگاری آن 

      در همه ی سالهایی که در تلاش بودیم تا با فشار به جسممون کاهشی در اضافه وزنمون داشته باشیم فقط ما تصمیم گرفته بودیم و این تصمیم ما با ذهنمون همسو نبود یعنی در واقع ما برای هر کار فیزیکی از مغزمون دستور می گیریم و مغز ما تحت تأثیر ذهنمون کار می کنه🤔تمام آموزشهایی که ما به ذهنمون در طی سالها زندگی چه آگاهانه (رانندگی و خیاطی )و چه ناآگاهانه (آشپزی و چاقی و صحبت کردن به زبان مادری )داده ایم به صورت فرمول های ذهنی در ذهن ما ذخیره شده اند و به صورت ناخودآگاه و بدون فکر دستوراتش از طریق مغز صادر شده و به صورت واکنشهای رفتاری و فیزیکی در ما پدیدار می شوند ما الان دیگه برای رانندگی و آشپزی و صحبت کردن فکر نمی کنیم چون این مهارتها رو یااد گرفتیم و در آنها استمرار داشتیم دقیقا وقتی دست ما به سمت لقمه ای می ره که برداره داره دستورش از مغز که تحت تأثیر ذهن هست صادر میشه و ما می خوریم و بعد عذاب وجدان می گیریم و ناراحت می شیم و اتفاقا هر بار که به این حس می رسیم بیشتر خودمون رو سرکوب می کنیم و در برابر چاقی ضعیف تر شده و قدرت بیشتری به چاقی می دهیم و ما از کودکی چاقی را از والدین خود آموزش دیده ایم به راحتی همانطور که افرادی هستند که دو یا چند زبان رو به راحتی صحبت می کنند .پس متوجه شدیم که هر بار که ما تصمیم می گرفتیم از روشی برای لاغری استفاده کنیم خواسته ما با آموزش ذهنی ما که چاق بوده همسو و هماهنگ نبوده مثلا همیشه میل به خوردن داشتیم اما به زور تحت عنوان رژیم غذایی خودمون رو محدود می کردیم  و هربار که تصمیم می گرفتیم که نخوریم اتفاقا باز می خوردیم و ذهنمون بیشتر ما رو هدایت می کرد به سمت تنوع غذایی و شرایطی که ما چاقی رو بهتر تجربه کنیم و همین ناهماهنگی تصمیم ما با ذهن باعث بدخلقی و عصبی شدن ما می شد تا جایی که این تداخل باعث می شد به سختی و با درد و رنج فراوان مدتی رو در اون روش لاغری سپری کنیم و در نهاایت خسته می شدیم و رها می کردیم و باز ذهن پیروز می شد و به اموزش و عملکرد خودش ادامه می داد و اتفاقا همین خودش استمرار در چاقی و چاق تر شدن بود این چاقی هر چند برای ما عذاب آور شده بود اما بدن ما به خوبی عملکرد خودش رو انجام می داد قلب و کلیه ها و جریان خون و دستگاه گوارش خیلی هوشمندانه ادامه زندگی ما را مدیریت می کردند ولی فشااار اصلی و غیر قابل تحمل روی اعصاب و روان ما بود .حالا ما باید اول برای ذهنمون چاقی رو توضیح بدیم که چه معضلاتی در زندگی ما داشته است اعتماد به نفسمون رو با هر بار شکست از دست دادیم شادیمون رو لذت غذاخوردن و سلامتی و زیباییمون رو و این چاقی در تمام جنبه های زندگی مارو محدود کرده و خیلی از افرادچاق هستند که توانمندی های بسیاری دارند ولی به دلیل چاقی نمی تونند خودشون رو عرضه کنند و دچار افسردگی شده اند .حالا لاغری رو توضیح می دهیم که چقدر مزایا برای ما داره زیبایی و سلامتی و شادی درونی ،اعتماد به نفس و آزادی در خرید در تفریح در پوشش و از همه دوست داشتن خود و لذت بردن از خوردن و آرامش همه از مزایای طبیعی شدن ما هست .مسیر لاغری با ذهن مسیری بسیار هموار و پرنعمته من خودم تجربه کردم باور کنید 🥰اول از همه باید بدونیم که همونطوری که به راحتی چاق شدیم خیلی آسونتر لاغر میشیم بعد از اون ما هیچ وقت تعیبن نکردیم که در چه زمانی چقدر اضافه وزن پیدا کنیم ⁉️فقط این همه سال آموزشهای چاقی رو هرروز قدم به قدم تمرین و تکرار کردیم پس برای لاغری هم قدم به قدم یاد می گیریم با فایلهای آموزشی سایت تناسب فکری (دیدن فایلهای تصویری و صوتی و نوشتن تمرینات و عمل کردن به آنها )یعنی ذهنمون رو برنامه ریزی کنیم و آموزش جدید داشته باشیم در قالب آموزش لاغری یا زبان لاغری یا هنر لاغری  🎶🍃دقیقا مثل کلاس اول دبستان که بودیم تصویر و صدای معلم رو داشتیم بعد نوشتن و تمرین و تکرار و نتیجه امروز اینه که سواد خواندن و نوشتن رو داریم و این مسیر رو هر روز با یک قدم فاصله گرفتن از شرایط فعلی و نزدیک شدن به شگفتی ساز شدنمون ادامه می دهیم .

      😇مسیر لاغری با ذهن را باید با شوق و احساس خوب طی کرد یعنی اگر سختی کشیدین و رنج آور شد مسیر بیراهه است استپ کنید⛔️

      در تمام سالهایی که اضافه وزن داشتیم و از روشهای مختلف برای لاغری استفاده می کردیم برای این سختی می کشیدیم چون مسیرمون اشتباه بود تابلو نداشت ، خاکی بود ،دره داشت ،خط کشی نداشت، چراغ نداشت ،علائم راهنمایی نداشت ،پمپ بنزین نبود 😲بعد هر چقدرم گازشو می گرفتی و تلاش می کردی و به خودت فشاار می آوردی به مقصد نمی رسیدی و سرگشته می شدی و ناامید .

      اما مسیر لاغری با ذهن مسیر صحیح و درسته تابلو داره (امید و اشتیاق و احساس خوب)راهش خط کشی داره چراق داره تازه آسفالت شده (استاد به روزرسانی می کنند و هربار آسونتر میشه)😇😂پمپ بنزین داره هرچی دوست داری میخوری آزادی و من نمیگم دیگه یکدفعه گازشو میگیرین تا گام صد 😂

      اما به این معنا نیست که ما فکر کنیم گوش دادن ما می خواد ما رو لاغر کنه نه🤔⁉️باید به مروز زمان نگرش و افکار ما تغییر کنه و فرمولهای جدید در ذهنمون ایجاد بشه و انقدر در یادگیری زبان لاغری استمرار داشته باشیم که مثل جدول ضرب دودوتای لاغری به راحتی حل بشه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار skjoker5858@gmail.com
      1400/04/18 02:58
      مدت عضویت: 1009 روز
      امتیاز کاربر: 1881 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,503 کلمه

      به نام خدا 

      با عرض سلام و ارادت خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز 🌹🌹

      گام دوم ،برای من گامی سخت و فشرده بود که دقیقا نمیدونم چند روز است توش گیر کردم ولی شکر خدا می خوام درموردش بنویسم 

      الان می فهمم نوشتن چقدر مهم است و استاد برای چی این قدر تاکید در نوشتن دارن ،من چون دوست دارم حتما بنویسم الان چند روزه این فایل رو شاید ده بار گوش کردم ولی نمی تونستم بنویسم چون نمی تونستم بنویسم یعنی یک جای کار اشتباه بود و من این فایل رو درک نمی کردم امشب دوباره گوش کردم و توی دفترم شروع کردم به نوشتن ،بعد نوشته ها رو مرور کردم و برای خودم مثال آوردم الان حس خوبی دارم ،این چند روز حس بدی داشتم این فایل اصلا برام جا نمی افتاد خیلی نگران شده بودم گفتم ذهنم شروع کرده باهام لجبازی کردن 😔😔

      ولی حالا می خوام براتون از روز سوم کلاسم بنویسم 

      مثل همیشه با شور و شوق وارد کلاس شدم 

      جزوه مطابق معمول روی میز بود و استاد با نگاه مهربون همیشگی قبراق و خندان توی کلاس بود 

      با سلام وارد می شدیم و با اشتیاق برای برداشتن گام دوم با عجله جزوه رو شروع به خواندن می کردیم 

      چگونه می شود با ذهن لاغر شد ؟

      شروع فوق العاده ای بود سوال من از وقتی با تناسب فکری آشنا شدم ،شاید هنوزم نفهمیده باشم وای خدای من واقعا انگار خنگ شدم 

      نوشته ما باید هنر لاغری رو بیاموزیم همیشه عاشق اینم که باید لاغری رو یادش بگیرم آن حالمو خوب می کنه چون می دونم یاد گرفتن و تمرین کردن ،یک کار همیشگی و ماندگار است 

      استادم از لاغری خودشون نوشتن و از ورودشون به این راه از راه های رفته برای لاغری 

      یک نوشته ی فوق العاده توجه منو جلب کرد اینکه لاغری با ذهن برای استاد سرگرمی و بازی بود خیلی عالیه دوست دارم این راه رو مثل بازی یاد بگیرم 

      بازی حال آدمو خوب می کنه ،سرگرمی واقعا لذت بخشه وای وقتی غرق یک بازی که دوستش داری میشی اصلا متوجه گذر زمان نمیشی این بهترین دیدگاه از نظر من برای این راهه 

      استادم خیلی زحمت کشیدن برای پیدا کردم راه و به لطف خدا موفق شدن و ما الان شاهد موفقیت ایشون و همراهانشان هستیم تازه ما خیلی خوش بحالمون می شه چون استاد راه رو تشریحی رفتن ما قراره تستی بریم 😄😄

      بعد از  خوندن جزوه سرمون رو بلند کردیم و استاد منتظر ما بودن تا با صحبت های قشنگشون ما رو راهنمایی کنند 

      استاد خودشون شروع کردن به تعریف چاقی شون و راههای رفته برای لاغری از رژیم و قرص و ورزش و…

      تداعی خاطرات برای من ، سه بار رژیم غذایی داشتم اولین بار وقتی دبیرستان می رفتم اصلا تو فکر چاقی نبودم دختر دایی مامانم این معضل رو توی ذهن من و خواهرم کرد که لاغر بشین ما هم یادمه کار خواستی نکردیم چون بلد نبودیم صبحانه یک کف دست نان و پنیر و ناهار برنج یک کفگیر و هیچی دیگه خودش کم کم لاغر شد چون نه ترازو داشتیم که هی وزن کنیم همین طوری ادامه دادیم تا لاغر شدیم عالی شدم به وزن ۵۲ رسیدم ولی برگشت یکبار پسر اولم دنیا اومد خیلی چاق شدم پیش دکتر تغذیه رفتم از ۸۵ به ۶۳ رسیدم ولی برگشت اونموقع سال ۸۳ فکر می کردم چون رژیم تًثبیت  رو از دکتر نگرفتم چاق شدم اون بار هم رسیدم و آخرین بار سال ۹۶ بود که لاغرشدم و فاجعه شد بازم بعد دو سال تلاش برگشت 

      مشکل منم مثل همه برگشت بود نه لاغر شدن 

      استادم گفت متوجه شده جای دیگه مشکل داره یعنی ذهنی ،البته منم به اینجا رسیدم ولی من فکر می کردم مغزم یک چیزی یا شاید یک ویتامین کم داره 🤭🤭

      دنبالش کردم منو به اینجا رسوند خداروشکر 

      استاد می گن یاد گرفتن چطوری با ذهن لاغر بشن و قراره به ما هم یاد بدن توی پوست خودم نمی گنجم خیلی اشتیاق برای آموزش دارم 

      ایشون  می گن این روش صبر و حوصله و استمرار زیاد می خواد باشه هستم ،قبول تمام تلاشم رو می کنم می خوام برای همیشه متناسب باشم 

      استاد از فشاری که جسممون آوردیم تا متناسب بشیم گفتند فکر کردم مثل یک درخت می مونم که ذهنم ریشه است و مغزم تنه درخت و جسمم میوه و برگ که البته زیبایی درخت به برگ و میوه است 

      من روی درختم میوه های خراب داشتم و دوستشون نداشتم هر بار که خواستم میوه بچینم و بخورم کرم خورده و خراب بود منم میوه ها رو می کندم می ریختم دور و با سمپاش روی درختم رو سم پاشی می کردم یعنی جسمم رو تحت فشار گذاشتم حالا می فهمم هر بار درختم بازم میوه اش خراب بود منم با زحمت زیادی که برای میوه ها می کشیدم هربار همین اتفاق می افتاد حالا فهمیدم مشکل از ریشه بود آخه از ریشه سم و کود شیمیایی وارد درختم می‌شده و به ریشه می رسیده و میوه رو خراب می کرده حالا راه چاره پیدا شد باید اون سم ها رو از ریشه پاک کنم و کود سالم و آب تمیز به ریشه برسونم ،من دوست نداشتم و نمیدونم چه طوری ولی پیش اومده حالا خداروشکر راه حل مناسب رو پیدا کردم فقط باید استمرار داشته باشم و صبر کنم تا ریشه ی درختم از تمام سموم پاک بشه آب و کود سالم برسونه به تنه و اونم برسونه به برگ و میوه بعد چه لذتی ببرم از خوردن اون میوه های خوش مزه 

      الان یاد گرفتم برای اینکه ریشه رو پاک سازی باید چه مراحلی رو طی کنم 

      ۱_ باید به ذهنم یاد بدم که چاقی چه ضررهایی برام داره؟ می دونید بدن هوشمندی که خداوند به من عنایت کرده فقط در پی تکامل و تندرستی است تا حالا شده یک جای بدنتان زخمی بشه ،بدون اینکه کاری انجام بدید خودش کم کم شروع می کنه به بهتر شدن آخه ذهنم فرمان بهبودی داده ،ذهنم دوست داره و یاد گرفته برای تناسب و تندرستی من تلاش کنه وای که اگه مواد سمی واردش نمی شدن چی میشد 

      حالا اگه به ذهنم یادآوری کنم که عزیزم اگه فرمولت رو عوض نکنی باعث بیماری روحی و جسمی من میشی و چه اتفاق های بدی برام می افته حتما تمام تلاشش رو می کنه که به من کمک کنه 

      ۲_ باید به ذهنم یاد بدم لاغری چقدر برام فایده داره 

      مطمئنم ذهنم عاشق لاغری میشه چون لاغری حال روحی من و جسمی منو خوب می کنه 

      ۳_ حالا که میدونه چی برای من خوبه منم باید بهش یاد بدم چطوری فرمول هاشو تغییر بده که این قسمت سوم دست استاد رو می بوسه و من از ایشون یاد خواهم گرفت ان شاالله 

      یادآوری استاد به دوران گذشته و آموزش دیدن ما برای لاغری ،من ناخواسته یاد گرفتم چاق بشم که البته یادم نمیاد چطوری مثل آموزش زبان مادری 

      یادمه وقتی ازدواج کردم آشپزی بلد بودم در صورتی که هیچ وقت آموزش آشپزی ندیده بودم این مورد بهم فهموند چطوری یاد گرفتم بدون اینکه آموزش خاصی ببینم 

      ما آموزش هایی رو که دیدیم داریم اجرا می کنیم 

      غیر از آموزش هایی که از والدین برای چاقی یاد گرفتم چون مادرم اضافه وزن دارن چند نکته هم یادم اومد که باعث چاقی من بوده 

      اول اینکه اسراف نکردن مواد غذایی برای چاقی من خیلی نقش داشت و داره همه رو می خوردم که دور نریزم 😔😔

      دوم اینکه من دوست ندارم تنهایی غذا بخورم و اگه کسی هم میومد به من می گفت بیا با هم بخوریم من با اینکه سیر بودم باهاش می خوردم تنها نباشه اینم هنوز درست نشده مثلا الان موقع ناهار سیر هستم و می تونم بعدا بخورم ولی چون دوست دارم با خانواده غذا بخورم میشینم و می خورم 😔😔 البته به اندازه 

      نکته مهم اینه که ذهن ما فرمانده است و بقیه اعضا بخصوص مغز ازش دستور می گیره پس من باید به فرمانده تجهیزات خوبی برسونم تا بتونه این قلعه رو به یک دژ مستحکم تبدیل کنه 

      قراره آهسته و آرام پیش بریم تا کم کم اون فرمول ها رو پاک کنیم و فرمول جدید جایگزین کنیم 

      حالا میدونم باید ذهنم رو دوباره آموزش بدم 

      امسال تابستان پسرم رو کلاس زبان نوشتم و الان دو جلسه است کلاس میره ،حالا با تمام وجودم حس می کنم چطوری باید به ذهنم آموزش بدم 

      پسرم هر روز باید کلمات جدید رو با سی دی گوش بده بعد کلمات رو تکرار کنه ،دیکته بنویسه هر روز صبح و شب درست مثل من هر روز فایل گوش بدم تمرین کنم و بنویسم الان می تونم خوب درک کنم که چندین سال طول می کشه پسرم بتونه زبان رو خوب یاد بگیره و حرف بزنه ،آموزش های من هم طول می کشه تا یاد بگیرم باید کلمه کلمه توی ذهنم بسپارم ولی حتما چند سال دیگه تناسب رو خوب یاد گرفتم 

      نکته پایانی کلاس و مهمترین نکته قدم های صدگام ما استمرار است  و این خیلی مهمه 

      ما با استمرار و تکرار و تمرین فرمول های جدید رو به ذهن ناخودآگاه می سپاریم و ذهن با یاد گیری فرمول های جدید از اونا استفاده می کنه و ما دیگه هیچ وقت از  دست رفتن تناسبمون رو نمی بینیم 

      کلاس امروز رو هم با یاد گرفتن خیلی چیزهای جدید به پایان رسوندم امیدوارم تک تک مطالبم رو با تمام وجود تمرین کنم و استمرار داشته باشم 

      با سپاس فراوان از استاد گرامیم و آرزوی سلامتی و سعادت برای ایشون 

      در امان خداوند باشید 🙏🙏🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار monirekhoshnoodi82@gmail.com
      1400/04/12 09:15
      مدت عضویت: 1001 روز
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 54 کلمه

      خیلی ممنون از صحبتها و رهنمودهای عاالی شما استاد عزیز.

      به معنای واقعی ،کمبود این نوع آموزش در دنیا حس میشد و میشه و خیلی خوشحالم که تونستم با شما آشنا بشم که این خلا رو به طور شیرین و عملکردی و نتیجه بخش انجام دادین و حالا در اختیار دیگران میزارین.

      سپاس برای نیت خیرتون🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیده آمنه یاقوتی
      1400/04/09 00:44
      مدت عضویت: 1112 روز
      امتیاز کاربر: 921 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 598 کلمه

      گام دوم👣۷،۴،۱۴۰۰نکات متن✔️✅به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید.یادگیری به منزله لاغر شدن(متناسب شدن) نیست.

      لاغری(متناسب شدن)یک هنراست که باید یادش بگیرمهمانطور که چاقی رو یادگرفتمخوب یادمه همیشه لاغر بود و باتکرار و استمرار در افکار و باورهای چاق کننده بازهم لاغر بودم وتکاملش رو طی کرد تااین باورها رسوخ کرد و بلاخره نتایجش توی جسمم پیداشد و به شکل اضافه وزن خودشو نشون داد

      پس الان هم باتکرار واستمرار در مسیر لاغری باذهن باید صبور باشم و مدام نگم چرا نشد پس کی لاغر میشم و این حرف هاچون تااین کارکردن روی ذهن تبدیل به باور بشه یک پروسه ی تکاملیه و باید طی بشهو وقتی عمیق بشه نتایج توی جسمم ظاهر میشه😘

      پس عجله ممنوع✖️گله شکایت ممنوع✖️مدام رو وزنه رفتن وجلو آینه رفتن ممنوع✖️پس صبر مهم ترین کلید این راهه👍

      سؤالی که برای من هم مثل استاد عطار روشن پیش می اومد این بود که چرا راحت چاق میشم؟چرا انقد سریع وزن وسایزم برمیگرده؟

      حالا جوابشو میدونم چون ذهن من پر بود از فرمول ها و باورها وبرنامه هایی برای اضافه وزن و درباکس مغزم هیچ اطلاعاتی برای راحت لاغرشدن یاهمیشه لاغرموندن نبود

      بزارید براتون یه مثال بزنم که شاید خیلی هاازجمله خودم باهاش روبه روشدیم واونم اینکه

      وقتی بچه بودم اگه کاری میکردم که بزرگترهام و اذیت میکرد خب تنبیه میشدم و باکس مغزمن این عمل وعکس العمل رو ثبت کرده بود و وقتی خودم ازدواج کردم و بچه دارشدم اون الگوی تکرار شونده برای پسرم تکرار شد،،بااینکه اصلا دوست ندلشتم و همیشه بعدش حالم بد میشداما چرا؟چون من روش های آرام برخورد کردن برای این نوع رفتارها رو توی مغزم نداشتم وتنها باور این بود که بچه کارناشایست بکنه باید تنبیه شه وگرنه پرو میشه

      دقیقا مثل چاقی ولاغریما برای چاق شدن فرمول و مسیر و نقشه داریمامابرای متناسب شدن هیچ فرمول و برنامه ومسیری نداریم😫

      برای همینه که حتی وقتی به سهتی مقدار زیادی از اضافه وزنم کم میشد سریع برمی گشت چون من روی نتیجه کار کردم نه روی ریشه😍

      لاغری با ذهن این هنر زیبا و دوست داشتنی رابه من آموزش میدهدکه چگونه باکس لاغری را در ذهنم ایجاد کنم☺️بعد ازایجاد باکس چگونه باورها و اعتقادات جدید ومفید را در آن تعبیه کنم 💪وبع شاهد تغییرات باشم که خودبه خود در جسمم پدیدارمیشوندواین تغییرات راحت و آسان و بدون هیچ رژیم،ورزش یاسختی خواهد بود و فقط با کار کردن روی ذهنم ایجاد میشود

      نکات فایل📼لاغری باذهن برای من آمنه تاابد هست به چه شرطی؟به شرط اینکه ذهنم و تربیت کنم و همیشه روی ذهنم کار کنمواستمرار و تکرار کافی داشته باشموحسم خوب باشه

      درتمام روش های لاغری ذهن من و باورهام همسو بودن وبامن آمنه همسو نبودن و نتیجه ی این دوگانگی شکست بودچرا؟چون ذهنم همراهی نمیکرد و تقصیری هم نداشته چون فقط فرمول چاقی دارهومن مدام عصبانی وناراحت میشدم که پس چرا لاغر نمیشم غافل از اینکه مغز من همه کاره ی جسم منه وخود مغز تحت تأثیر ذهن منهوذهن من برنامه هاش باچاقی پرشده پس نتیجه چاقی روز افزونهچرا روز افزون؟چون ذهن همه چیز و گسترش میده

      ذهن من برای خیلی از غذاها و فرمول ها خاطره داره و من بشخصه دیدم که ذهنم با دیدن یا بو کردن غذاها تحریک میشه و معده ی منو تحریک میکنه و بعد همون چرخه ی تکرار شوندهوبعدسرکوفت زدن بخودم و باور به اینکه من چاقم ونمیتونم لاغرشم

      در روش لاغری با ذهن من یاد میگیرم چاقی چیه؟وبعد یاد میگیرم لاغری چیه؟

      بعد کم کم یادگیری رو عمیق و عمیق تر میشه و من به وزن ایده آلم میرسم

      خداجوووونم شکرت برای این آگاهی ها وعمل به تعهدم شکرت عشقم

      هر روز فقط یک قدم باتعهد و صبرجمیل 

      آهسته و پیوسته

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار monirekhoshnoodi82@gmail.com
        1400/04/12 09:19
        مدت عضویت: 1001 روز
        امتیاز کاربر: 0
        محتوای دیدگاه: 1 کلمه

        عااااالی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیده آمنه یاقوتی
      1400/04/08 02:59
      مدت عضویت: 1112 روز
      امتیاز کاربر: 921 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 606 کلمه

      گام دوم👣۷،۴،۱۴۰۰

      نکات متن✔️✅

      به این موضوع فکر کنید و سعی کنید به شکل کاملا منطقی در ذهن خود بپذیرید که شما قصد یادگیری لاغر شدن با قدرت ذهن را دارید.یادگیری به منزله لاغر شدن(متناسب شدن) نیست.

      لاغری(متناسب شدن)یک هنراست که باید یادش بگیرم همانطور که چاقی رو یادگرفتم خوب یادمه همیشه لاغر بود و باتکرار و استمرار در افکار و باورهای چاق کننده بازهم لاغر بودم وتکاملش رو طی کرد تااین باورها رسوخ کرد و بلاخره نتایجش توی جسمم پیداشد و به شکل اضافه وزن خودشو نشون داد

      پس الان هم باتکرار واستمرار در مسیر لاغری باذهن باید صبور باشم و مدام نگم چرا نشد پس کی لاغر میشم و این حرف هاچون تااین کارکردن روی ذهن تبدیل به باور بشه یک پروسه ی تکاملیه و باید طی بشه و وقتی عمیق بشه نتایج توی جسمم ظاهر میشه😘

      پس عجله ممنوع✖️

      گله شکایت ممنوع✖️

      مدام رو وزنه رفتن وجلو آینه رفتن ممنوع✖️

      پس صبر مهم ترین کلید این راهه👍

      سؤالی که برای من هم مثل استاد عطار روشن پیش می اومد این بود که چرا راحت چاق میشم؟

      چرا انقد سریع وزن وسایزم برمیگرده؟

      حالا جوابشو میدونم چون ذهن من پر بود از فرمول ها و باورها وبرنامه هایی برای اضافه وزن و درباکس مغزم هیچ اطلاعاتی برای راحت لاغرشدن یاهمیشه لاغرموندن نبود

      بزارید براتون یه مثال بزنم که شاید خیلی هاازجمله خودم باهاش روبه روشدیم واونم اینکه

      وقتی بچه بودم اگه کاری میکردم که بزرگترهام و اذیت میکرد خب تنبیه میشدم و باکس مغزمن این عمل وعکس العمل رو ثبت کرده بود و وقتی خودم ازدواج کردم و بچه دارشدم اون الگوی تکرار شونده برای پسرم تکرار شد،،بااینکه اصلا دوست ندلشتم و همیشه بعدش حالم بد میشد

      اما چرا؟

      چون من روش های آرام برخورد کردن برای این نوع رفتارها رو توی مغزم نداشتم وتنها باور این بود که بچه کارناشایست بکنه باید تنبیه شه وگرنه پرو میشه

      دقیقا مثل چاقی ولاغریما برای چاق شدن فرمول و مسیر و نقشه داریمامابرای متناسب شدن هیچ فرمول و برنامه ومسیری نداریم😫

      برای همینه که حتی وقتی به سهتی مقدار زیادی از اضافه وزنم کم میشد سریع برمی گشت چون من روی نتیجه کار کردم نه روی ریشه😍

      لاغری با ذهن این هنر زیبا و دوست داشتنی رابه من آموزش میدهدکه چگونه باکس لاغری را در ذهنم ایجاد کنم☺️بعد ازایجاد باکس چگونه باورها و اعتقادات جدید ومفید را در آن تعبیه کنم 💪وبع شاهد تغییرات باشم که خودبه خود در جسمم پدیدارمیشوندواین تغییرات راحت و آسان و بدون هیچ رژیم،ورزش یاسختی خواهد بود و فقط با کار کردن روی ذهنم ایجاد میشود

      نکات فایل📼

      لاغری باذهن برای من آمنه تاابد هست به چه شرطی؟به شرط اینکه ذهنم و تربیت کنم و همیشه روی ذهنم کار کنم واستمرار و تکرار کافی داشته باشم وحسم خوب باشه

      درتمام روش های لاغری ذهن من و باورهام همسو بودن وبامن آمنه همسو نبودن و نتیجه ی این دوگانگی شکست بودچرا؟چون ذهنم همراهی نمیکرد و تقصیری هم نداشته چون فقط فرمول چاقی داره ومن مدام عصبانی وناراحت میشدم که پس چرا لاغر نمیشم غافل از اینکه مغز من همه کاره ی جسم منه وخود مغز تحت تأثیر ذهن منه وذهن من برنامه هاش باچاقی پرشده پس نتیجه چاقی روز افزونهچرا روز افزون؟چون ذهن همه چیز و گسترش میده

      ذهن من برای خیلی از غذاها و فرمول ها خاطره داره و من بشخصه دیدم که ذهنم با دیدن یا بو کردن غذاها تحریک میشه و معده ی منو تحریک میکنه و بعد همون چرخه ی تکرار شونده وبعدسرکوفت زدن بخودم و باور به اینکه من چاقم ونمیتونم لاغرشم

      در روش لاغری با ذهن من یاد میگیرم چاقی چیه؟

      و

      بعد یاد میگیرم لاغری چیه؟

      بعد کم کم یادگیری رو عمیق و عمیق تر میشه و من به وزن ایده آلم میرسم

      خداجوووونم شکرت برای این آگاهی ها وعمل به تعهدم شکرت عشقم

      هر روز فقط یک قدم باتعهد و صبرجمیل 

      آهسته و پیوسته

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/04/02 14:53
      مدت عضویت: 1321 روز
      امتیاز کاربر: 7576 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 509 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی ودوستان عزیزم

      معرفی لاغری 

      وقتی اومدم داخل این سایت اصلا نمیدونستم لاغری با ذهن چیه آگاهی چیه وباورهای من غلطن وباید درست بشن چیه حتی نمیدونستم رفتارهام چقدر اشتباهن وهمش خانواده ژنتیک وغذاها وشرایط پراسترس کشور وخلاصه همه چیز بهانه میکردم تا چاقیمو بندازم گردنش از اون روز تا الان بینهایت تغییر کردم ولعم خیلی کم شده خیلی کمتر به خوراکی ها مواد غذایی فکر میکنم خودمو بیشتر دوست دارمو ورفتاری که باعث اذیت ناراحتی وصدمه زدن وتحت فشار قرار گرفتنم بشه انجام نمیدم به لطف خدا هر روز داره زندگی من وهمسرم بهتر میشه کلی دوست خوب پیدا کردم اینجا همیشه تو زندگیم دلم میخواست کلی دوست متناسب داشته باشم والان دارمشون همشون فوق العاده مهربون همراه موفق وشاکر ومثبت هستن با کلی توانایی وقابلیت وزیبایی خیلی دوستشون دارم اینجا ما همگیمون یک گروهیم گروهی که برای موفقیت جمعیمون تلاش میکنیم خیلی جالب که اینجا تمام بخش های زندیگمو تحت تاثیر خودش قرار داده من خیلی خوشحالم وخیلی راضیم که اعتماد به نفسم افزایش پیدا کرده آرامشم بیشتر شده رفاه وثروتمنون داره روز به روز بیشتر میشه من معتقدم وقتی هر روز بیشتر یاد بگیرم وفرمول های ذهنمیم هر روز بهتر واصلاح تر بشه یهو چشم باز میکنم ومیبینم وای خدای من کی من ۵۸ کیلو شدم وخودم نفهمیدم خیلی هیجان انگیز الان ۳ روز دارم این فایل میبینم خیلی فوق العاده بود خیلی یعنی یه جوری هر دفعه میبینمش یه کم تشنگیم بهتر میشه امروز با اینکه میدونم میتونم روزها سر همین فایل فقط بگذرونم از بس فوق العاده است مثل همه فایل ها گفتم بیام وتغییراتمو بنویسم وفردا برم فایل بعدی بعد این صد گام دوره های دیگه رو هم کار میکنم ومیخوام همه دوره ها رو به گام هام اضافه کنم من این طور فکر میکنم تا آخرین روز زندگیم گام دارم برای برداشتن واز الان ذوق دارم که وای خدای من چقدر شگفت انگیز که حتی روز آخر زتدگیم هم گام بردارم وبرسم به فوق العاده ترین ها ودراوج برم به دنیای باقی من که فکر میکنم حتی اون دنیا هم قرار این گام ها برداشته بشه احتمالا دراون دنیا همگی ما قرار دوباره مثل اینجا جمع بشیم وبا هم محشور بشیم چیزی که درقران هم آمده که خداوند فرمودند انسان ها با همنشینان خودشون دردنیای باقی محشور میشن یعنی من کلی دوست ثروتمند فوق العاده جذاب متناسب با ایمان قدرتمند توانمند ماهر وپراز استعداد های فوق العاده وبا کول باری پراز چیزای خوب دارم وخودمم یکی از همین بهترین ها م وبا شادی بهترین زندگی رو دراون سمتم ادامه میدیم با استاد فوق العادمون این خیلی بینظیر که آدم بیاد یک چیزشو درست کنه اما شگفتی ساز بشه من ایمان دارم به این دوره با تمام وجودم وبسیار خوشحال وسپاسگزارم که هر روزخداوند اتفاقات فوق العاده ای رو درزندگی من قرار میده که حیرت زده بشم از ثروت از سلامتی بیشتر از موفقیت از تناسب اندام از آرامش از هیجان واشتیاق زندگی خلاصه من منتظر رسیدن بهترین هام خدایا خودت شگفت زده وسورپرایزم کن نشستم داخل خونه خودم ومنتظرم برسونیشون معبودم ممنون وسپاسگزارم وخیلی خوشحال وراضیم معبود من عاشقتم ومیپرستمت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار milad.amay73
      1400/04/01 22:55
      مدت عضویت: 1375 روز
      امتیاز کاربر: 111 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,426 کلمه

      بنام خدای تناسب اندام💪

      گام  ۲ (۱۴۰۰/۰۴/۰۱)

      “چگونه میشود با ذهن لاغر شد ؟”

      سلام به استاد عطار روشن و خانواده صمیمی تناسب اندام😍

      📌من میخوام برای هر گام  از دل هر جلسه به این سوالات  پایین جواب بدم و برداشت های خودم رو بنویسم :

      ۱. موارد اساسی و نکات کلیدیِ توضیح داده شده در این جلسه برای من چیست؟

      ۲. کدامیک از این موارد به من بیشتر کمک کرده است؟

      ۳. برنامه‌ی شخصی‌ِ من برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل»‌ چیست؟

      ( استاد همین جا قبل شروع کامنت بگم  امروز دقیقا 365 روز هستش که در این سایت هستم و خیلی خوشحالم و بگم که که شاید هر روز کامنت نمیذارم چون دارم کامنت های بچه ها رو در هر موضوع میخونم برا همین کمی طول میکشه و برا همین یه فاصله یکی دو روزه  در کامنت نوشتن میفته و این نشانه خارج شدن نیس بلکه من اینبار به صورت کاملا جدی متعهد به لاغر شدن هستم ولی آهسته و پیوسته)

      ✍️

      خب بریم سراغ نکات کلیدی و برداشت من از تاپیک این جلسه:

      مشکل خیلی از افراد چاق در نحوه نخوردن و فعالیت آنها نمیباشد بلکه یک مسئله دیگری است که مانع از به تناسب اندام رسیدن است که حفظ شود و تا آخر عمر در تناسب بمانند ، 

      چیزی نیست جز 

      ✴️فرمول های لاغری در ذهن افراد✴️

      ما باید همیشه از خودمان سوال کنیم که :

      ❓چرا نمیتوانیم لاغر بمانیم ؟

      ❓چرا من هر کاری که میکنم و مقداری از وزن و سایزم کم میشود دوباره به سایز و وزن قبلی و یا بیشتر بر میگردم؟

      ❓چرا اینقدر راحت و بدون زحمت من میتوانم چاق شوم اما ، هر وقت بخوام لاغر بشم باید اینقدر سختی بکشم؟

      -مشکل افراد در کاهش وزن همین مشکل ذهنی است👌

      #در روش لاغری با ذهن من یاد گرفتم که چطور میتوانم ذهنم را برای لاغر شدن و لاغر ماندن تربیت کنم؟

      و به این ترتیب مسیر لاغری با ذهن گرچه به نسبت لاغری با سایر روش ها یه مقداری زمانش بیشتر است و نیاز به صبر و استمرار بیشتری دارد اما در عوض نتیجه آن ماندگار و ابدی و ثابت است و هیچ وقت به سایز قبلی بر نمیگردید تا وقتی که در این مسیر هستید و در حال آموزش و یادگیری میباشید👌

      نکته مهم:

      تمام فعالیت بدنی ما تحت کنترل مغزمان است و این مغز خودش تحت تاثیر ذهنمان است ، وقتی ذهنمان برنامه ریزی شده باشد برای چاقی یا لاغری یا ثروت و فقر 

      مطمئنا فرمان هایی که مغز ما به اعضای بدنمان صادر میکند در جهت چاق شدن و چاق تر شدن است👌

      ❌❌مشکل افراد چاق در این است که:

      قبلا ، خیلی از مواد غذایی که میخوردند لذت برده اند و برای ذهن  خوردن لذت بخش شده است  و به مغز دستور میدهد و دست میرود به سمت آن چیزی که برای ذهن خوشمزه و دارای لذت است و بعدِ خوردن نیز ، فرد به عذاب وجدان و اضطراب از چاق شدن بیشتر میرسد و در احساس بد ،ماندگار میماند و چاق شدن بیشتر هر روزه را تجربه میکند و تشدید پیدا میکند👍

      دام خطرناک:🚫📛⭕️👹

      هر بار شما از رفتار غذایی خودت ناراحت و عصبی بشوی ، خودت را سرزنش و سرکوب میکنی و خودت را ضعیف تر نشان میدهی و همین عمل باعث میشود که دفعات بعد هم بازم این کار رو تکرار کنی 👌👌

      ✍️

      اما در روش لاغری با ذهن:

      ما اول به ذهنمان یاد میدهیم و آموزش میدهیم که :

      چاقی یعنی چی؟

      چاقی چه مسائلی رو به دنبال داره؟

      چاقی چه مشکلاتی رو به همراه داره؟

      و

      بعدش یاد میدهیم که:

      لاغری یعنی چی؟

      لاغری چه مزایایی داره؟

      لاغری چه نتایج خوبی را برایمان به ارمغان میاره؟

      و

      سپس مسیر لاغری را بهش یاد میدهیم ، تمام اینها به صورت مراحل گام به گام در دوره لاغری با ذهن توضیح داده میشود و باید یواش یواش به ذهنت لاغری را آموزش بدهی!👌

      #همه افرادی که اضافه وزن  دارند ،تحت آموزش چاق شدن قرار گرفته اند.

      #تمام افرادی که اضافه وزن دارند و پدر و مادر آنها اضافه وزن دارند از بچگی تحت آموزش چاق شدن قرار گرفته اند.

      ✔️خیلی از رفتار های ما در کودکی شکل گرفته است ،همین چاق شدن که رفتار چاق شوندگی را سالیان دراز  با خود به همراه دارد و خیلی از افراد فکر میکنند که چاقی ارثی است .

      اما خیر ، چاقی یاد گرفتنی است مثل خیلی از رفتار هایی که یاد گرفتیم و شده عادت های ما👌

      پس ما چاقی را یاد گرفته ایم ، بدون اینکه ما تصمیم گرفته باشیم که چاق شویم ،چاق شدن را یاد گرفتیم و ما سالها فرمول های چاق شدن را که در ذهنمان ثبت کرده ایم به صورت ناخودآگاه داریم با آنها بازی میکنیم و باهاشون زندگی میکنیم و نتیجه این آموزش چاقی ؛

      جسمی است که برای ما باقی مانده است و وزنی است که ما الان آن را داریم😶

      😍نکته امیدوار کننده و جالب:

      👇👇

      این ذهن ما میتواند بار ها در زمینه های بی نهایتی و مختلفی آموزش ببیند 

      مثل آموزش های گیتار، موسیقی ، نقاشی ، رانندگی و…

      پس میشود لاغر شدن را بهش آموزش داد

      و برای اینکه باید لاغر شدن را یاد بگیری اول باید اصول کار کردن با ذهن را آموزش ببینی👌

      #هیچ راه سریع دیگری و ماندگار برای لاغر شدن وجود ندارد ، جز یادگیری لاغری با ذهن👍

      📌نکته مهم:

      هر روش و هر توصیه ای برای لاغر شدن به شما شد که زمان و مقدار رو مشخص میکرد ،مثلا در ۳ ماه ۲۰ کیلو گرم لاغر میکنی ، این روش ۱۰۰% اشتباه و دروغ است و این روش نمیتواند شما رو به لاغری برساند.

      #اصلا چاق شدن و لاغر شدن  زمان و مقدار نداره👌

      چون:

       هیچ کدام از شما تصمیم نگرفته اید که مثلا در یکسال چند کیلو گرم چاق بشوید و

      هیچ کدام از شما نمیتوانید تصمیم بگیرید که در یکسال چند کیلو گرم لاغر بشوید.

      #پایگاه رهبری جسم ما فقط و فقط ذهن ماست که باید لاغری را آموزش ببیند

      و این ذهن ماست که بر روی مغز ما تاثیر میگذارد و رفتار های ما را کنترل میکند.

      📌نکته طلایی:

      تمام دفعاتی که شما برای لاغری اقدام کردید در عین حالی که شما داشتید مثلا از برنامه رژیمی استفاده میکردید اما همیشه هوس خوردن را داشتید و همیشه دوست داشتید که بخورید و همیشه چشمت دنبال خوردن و غذا بود و اما وقتی یادت میامد که نه من رژیم دارم و من باید طبق این برنامه رژیمی عمل کنم و به همین دلیل بود که شما اقدام به خوردن نمیکردی و این ثابت میکند که ذهن شما در مسیر چاق شدن بوده و شما خودت شخصا اقدام میکردی برای نخوردن و لاغر شدن و این پروسه دوامی ندارد و ماندگار نیست.

      #شما با هر قدرت و انگیزه و توانی در مسیر اشتباه حرکت کنی ، مطمئنا به مقصد نمیرسی ولی اگر با هر سرعتی حتی آهسته و خیلی کند و لاکپشت وار در مسیر صحیح حرکت کنی بالاخره به مقصد  و هدف میرسی نه به هوس👌

      و تفاوت رسیدن به مقصد و نرسیدن به مقصد در تلاش و سرعت و کوشش نیست بلکه در مسیر یادگیری است.

      #کسی که میخواهد لاغر شود و رویای لاغری دارد باید برنامه ای که وجود دارد و تمرینات و فایل ها رو هر روز با شور و اشتیاق  و احساس عالی انجام بدهد و باید هر روز یک قدم برای لاغری بردارد و این قدم ، نه فیزیکی است ، نه سختی دارد ، نه دوندگی  دارد، نه محرومیت غذایی دارد بلکه فقط ، آموزش دادن به ذهن است 👌

      لاغر شدن باید خیلی خیلی آسان باشد.

      هرجا در مسیر لاغر شدن بهت سخت میگذره بدان که داری مسیر رو اشتباه میری ،چون هیچکدام از ما برای چاق شدن سختی نکشیده ایم و خیلی راحت چاق شدیم در طول سالها.

      #به اندازه ای که در آموزش دادن به ذهنتان خوب رفتار و عمل کنید ، وزن و سایز شما متعادل میشود و 

      اعتماد به نفس و شادی درونی و احساس درونیتان افزایش میابد و خیلی از جنبه های زندگیتان با دوره لاغری با ذهن تغییر میکند.

      #لاغر شدن به معنای زندگی و تولد دوباره است و این تولد دوباره را افراد چاق فقط میفهمند👌

      ✍️نکته مهم:

      ❌اضافه وزن ، تاثیری هزاران برابر بر روی اعصاب و روان ما دارد.

      ❌اضافه وزن ، محدودیت در ذهنمان به وجود می آورد به خصوص در زندگیمان.

      ❌اضافه وزن ، اعتماد به نفس را خرد میکند.

      ❌اضافه وزن ، توانایی را از بین میبرد.

      و….

      خیلی لازم است که برای تغییر کردن اقدام کنید و همت کنید و جهادی اکبر به راه بیاندازید ،پس اول ضروری است که برای خودتان لاغر شدن را یاد بگیرید تا اطرافیان از شما الگو برداری کنند و لاغر شدن را زندگی کنید و تولد دوباره را ایجاد کنید و اشتیاق زندگی دوباره را در خودتان زنده کنید.

      #شما باید بخواهید که زندگی جدیدی را تجربه کنید و قدم در مسیر لاغری با ذهن بگذارید.

      #لاغر شدن خیلی راحت و آسان است و باید استمرار داشته باشید فقط ، تا در ناخودآگاه شما ذخیره شود و بدون اینکه بخواهید باید جزئی از شخصیت و رفتارتان شود و لاغر گونه زندگی کنید.

      # تنها رمز کار آموزش دادن لاغری به ذهن است برای تغییر دادن زندگی دوباره👌👌👌😍

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

      خدایا شکرتتتت که منو انتخاب کردی در این مسیر زیبا قدم بردارم کمکم کن که ثابت قدم باشم در این مسیر و ذهنمو کنترل کنم🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 28 کلمه

        سلام دوست عزیز
        از اینکه با این اشتیاق و احساس عالی در مسیر صحیح در حال حرکت کردن هستید خوشحالم
        خدا رو شکر برای همراهی دوستان عالی در سرزمین لاغرها

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار milad.amay73
          1400/04/02 08:27
          مدت عضویت: 1375 روز
          امتیاز کاربر: 111 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 69 کلمه

          سلامممم استاددد عطار روشن عزیزم.

          دورت بگردم که قوت قلب بهم دادی 😍😍😢😭😭

          خیلی عشقی مرد خیلی ،

          این جواب شما تایید خداوند بود برای من که میلاد، آفرین با همین قدرت به جلو متعهدانه حرکت کن .

          خدایا شکرتتت 

          اول صبح اشکم در اومد رفیق😢😭

          من این طناب لاغری با ذهن رو محکم چسبیدم تا به تناسب اندام برسم💪 و هیچ وقت رهاش نمیکنم.

          من میتونم و میخوام و میشود❤️

          (ان اقول له کن فیکون)

          خدایا شکرت🙏

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahere.norani
      1400/03/30 17:34
      مدت عضویت: 1256 روز
      امتیاز کاربر: 555 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 697 کلمه

      به نام خدا
      موضوع این جلسه لاغری با ذهن
      خیلی از ماها بارها رژیم های سخت و سفت گرفتیم و رها کردیم و بعد احساس ناتوانی در لاغر شدن و شکست کردیم، فکر میکردیم مشکل از ماست که نمیتونیم لاغر شویم ما اراده ی کافی برای رژیم گرفتن یا انگیزه ی کافی برای رژیم گرفتن رو نداریم درحالیکه مشکل از ما نیست، مشکل از نحوه ی خوردن و فعالیت ما نیست مشکل از ذهن ماست، مشکل حتی توانایی بدن برای لاغر شدن هم نیست چون هز روش های قبلی لاغر میشدیم ولی نمیتونستیم لاغر بمونیم. ما براحتی و بدون زحمت چاق میشویم ولی به سختی لاغر میشویم، چون ما با روش های اشتباه لاغر میشویم و مشکل اینکه وزنمون دوباره برمیگرده!!! در روش لاغری با ذهن یاد میگیریم چطور ذهنمون رو برای لاغر شدن و از ان مهمتر لاغر موندن اموزش دهیم. ما همیشه سعی میکردیم جسممون رو تحت فشار قرار بدهیم، غذا نمیخوردیم، ورزش میکردیم، عرق میریختیم، گرسنگی میکشیدیم تا لاغر شویم و با تحت فشار قرار دادن خودمون مقداری وزن کم میکردیم ولی این سختی برای لاغر شدن به این دلیل بود که اقدام فیزیکی ما برای لاغر شدن با اقدام ذهنمون همسو نبود یعنی ما تصمیم میگرفتیم که لاغر شویم ولی ذهنمون همچین تصمیمی نداشت و کماکان طبق روال خودش ما رو تشویق میکرد به پرخوری ما رو هدایت میکرد به جاهایی که غذای خوشمزه بود و ما رو تحریک میکرد به خوردن اما خود ما تصمیم داشتیم لاغر بشویم و با ذهنمون مبارزه میکردیم و میخواستیم طبق برنامه ی غذاییمون و رژیممون پیش بریم ولی ذهنمون همچین تصمیمی نداشت و برای همین هر چقدر پیش میرفتیم در رژیم و تلاش میکردیم کار سختتر میشد چون ما میخواستیم تو حالت رژیم و راه لاغر شدن باشیم ولی ذهنمون باهامون مبارزه میکرد و میخواست ما طبق قبل و رفتارهای چاق کننده رفتار کنیم!!!! برای همین ما عصبی و پرخاشگر میشدیم و خسته میشدیم و در نهایت رها میکردیم و انوقت ذهنمون با خیال راحا یواش یواش ما رو هدایت میکرد به انجام رفتارهای قبلی که سال ها انجام داده بودیم.
      تمام فعایتهای بدن ما تحت نظر مغز ماست و مغز ما تحت حمایت ذهن ماست و وقتی ذهن ما برنامه ریزی شده برای چاق شدن فرمانهایی که مغز ما به بدن ما صادر میکنه در جهت چاق شدن و چاقتر شدن است😮😮😮 برای همینه که گاهی کاملا سیر هستیم و اصلا قصد خوردن نداریم ولی با دیدن یه شیرینی دلچسب خوراکی که خاطره ی خوبی رو در ما زنده میکنه با وجود سیری دستمون رو دراز میکنیم و اون رو میخوریم😋 و بعد از خوردن عذاب وجدان میگیریم اضطراب میگیریم خشمگین میشیم و ناراحت میشیم که چرا خوردیم!!! و هر بار که ما از رفتار غذایی خودمون ناراحت و خشنگین میشیم خودمون رو ضعیفتر میکنیم و این ضعیف شدن باعث میشه اون رفتار رو تکرار کنیم.
      در روش لاغری با ذهن نا اول به ذهنمون یاد میدهیم چاقی یعنی چی؟ و چه مسائلی رو به دنبال داره؟ و چه مشکلاتی رو بوجود می اورد؟ و بعد بهش یاد میدیم لاغری چه مزایایی داره؟ و بعد مسیر لاغری رو بهش یاد میدهیم.
      چاقی ارثی نیست اموزش دیدنی است ما چاقی رو یاد گرفتیم بدون اینکه تصمیم بگیریم چاق شویم. ما فرمول های چاقی رو یاد گرفتیم ولی میتونیم فرمول های لاغری رو یاد بگیریم و ۷وشبختانه ذهن رو میشه اموزش داد.
      تفاوت رسیدن به مقصد و نرسیدن به مقصد در تلاش و کوشش نیست در مسیری است که انتخاب میکنید.
      لاغر شدن باید خیلی اسان باشد هرجا دیدی داری برای لاغر شدن خیلی تلاش میکنی بدون مسیرت اشتباه است همانطور که برای چاق شدن هیچ تلاشی نکردی و سختی نکشیدی.
      من در این جلسه متوجه کارکرد ذهن و مغز شدم. برای اینکه به خواسته ای برسم باید مغز و ذهنم با هم همراه و در یک جهت باشند وگرنه رسیدن به خواسته غیر ممکن و یک تلاش تمام نشدنی است. ما برای لاغری اول باید ذهنمون رو قانع کنیم که لاغر شدن چه مزایایی برای ما داره و چاق شدن چه مشکلاتی رو چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی برای ما داره، و بعد که پذیرفت لاغر شدن رو بهش یاد بدهیم. حالا چطور اینکارا رو بکنیم؟ نمیدونم منتظر رفتن به جلسات بعدی و پیدا کردن جواب این سوال هستم😃🙋‍♀️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار susanbehrad@gmail.com
      1400/03/26 13:25
      مدت عضویت: 1093 روز
      امتیاز کاربر: 5335 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 651 کلمه

      سلام به خداوند مهربان خدازیباست وزیباییهارادوستدارد.

      سلام به استادشادوپرازعشق که شادی عشق روبه ماهدیه میده.

      سلام به همراهمان پرازشوروهیجان و بامطالبهای زیایشان.

      گام دوم چگونه باذهن لاغرشویم.

      این لاغری چیست که مارااینگونه درگیرخودش کرده .

      منکه ازکودکی چاق بودم حتی دردل مادرم که بودم چاق بودم چون بارهاشنیده بودم که مادرم میگفت تووبرادرت توبارداریم خیلی اذیتم کردین چون خیلی بزرگ بودیم آخه ماسه بردارومن بودم.

      پس زبان چاقی از همون موقع که نطفه بسته شده در من جاخوش کرده بودواحتیاجی نبودیادش بدم چون از اول ودرکنار من بود.

      توهشت ماهگی ازم عکس گرفتن وقتی میبینم فکر کنم یه ده .پانزده کیلوی میشدم😊😊😊

      حالا بریم برای یادگیری ویاد دادن زبان به ذهن عزیز که زبان لاغری روهم یاد بگیره درکنارزبان چاقی .

      زمان مااصلانمیدونستن که رژیم چیه حتی اسمش روهم نشنیده بودیم .

      اصلابلدنبودیم که چطور بایدلاغربشیم. 😳😳

      اون زمان نه دکترتغذیه بود نه کسی راه کاربلدبود.

      فقط میگفتن کم بخورشام نخورشیرینی نخورفقط بلدبودن بگن نخور.

      اما ذهن مایادگرفته بود که همیشه بخوره اونهم بالذت.

      همه میگفتن نخوراماذهن میگفت بخوربه حرف اونهاروگوش نده توبخور.وخیلی وقت‌ها شده بودکه یواشکی دورازچشم دیگران همیشه مشغول خوردن بودم.

      یادم هست ده دوازده سال داشتم یواشکی دورازچشم مادرم نون برمیداشتم روغن کرمانشاهی روش میمالیدم میخوردم. آخه اون زمان همه چیز فراوان بود مثل حالا نبود که هیچی نتونی بخری .وبعضی موقعها فکر می‌کردم که اون نون روغنهابوده که حالاتبدیل به چربیه شکم شدن.

      وبعد ازدواج همیشه وقتی استرس ناراحتی واضطراب داشتم بدتر چاق میشدم.چون یه اشتهای کاذبی پیدامیکردم که حد نداشت فکر کنید که بخواهیم غذا بخوریم نصف بشقاب رو خورده بودم و اینقدرضعف

      داشتم که اختیار نداشتم قاشق روبه دهانم ببرم می گفتم کاش کسی بوداین غذارومیدادمیخوردم. واینهاباعث شده بودکه من بیشترچاق بشم وو قتی بخودم اومدم که که صدوده(۱۱۰ )کیلوگرم شده بودم.واین رو هم بگم که تا اون موقع برای لاغرشدنم خیلی تلاش کرده بودم ولی همشون بی نتیجه بودند.

      وبه پیشنهاد یکی از دوستام پیش یک دکترتغذیه رفتم و شروع کردم به رژیم گرفتن، وخیلی عالی نتیجه دادولی خیلی به جسمم فشارآوردم یادم هست ضمن اینکه رژیم میگرفتم درهفته سه روزهم آب درمانی میکردم سه روزبجزآب هیچ چیزدیگه ای نمیخوردم و درعرض چندماه به (۷۳ )کیلوگرم

      رسیدم واینقدرخوشحال بودم این‌قدر سبک شده بودم میخواستم پرواز کنم احساس می‌کردم موقع راه رفتن روابرهاهستم واین برایم خیلی خوشایندبود.

      اماغافل ازاین بودم که فقط به جسمم فشاراورده بودم فرمولهای اشتباه ذهنی سرجایشان باقی مونده بودن من فقط جسمم روکوچیک کرده بودم وباشروع دورباره استرس واضطراب وناراحتی درمدت کوتاهی به صد کیلوگرم برگشتم چون راهم ومسیری که طی میکردم ازبیخ وبن اشتباه بودچون ذهنم هنوز زبان لاغری رویادنگرفته بود وبراش ناشنابودواین پرسه ادامه داشت تاسال۹۹ و دیگه افتاده بودم تودریای متلاتم وپرخروش چاقی و هرچه دست پا میزدم بیشتردرحال غرق شدن بودم واینقدردادزدم تایکی به کمکم بیاد امابیفایده بودواون موقع بودکه خودم رورهاکردمو به دستان قدرتمندخداسپردم و خودم رو باآسایش وآرامش دردریای چاقی رها کردم ودراون موقع بود احساس کردم دستی به طرفم دراز شدودستم رو گرفت ومن رو بطرف ساحل برد واون وقت متوجه شدم که اون دست پورمهر استادبودکه ازطرف خدابه سویم آمده بود.

      ومن چهارماه است درکناراستاد هستم وبآگاهیهای که بافایلهاومطالب وباانجام تمرینات تازه دارم زبان لاغری روبذهنم یادمیدهم وهنوزاول راهم درست است که هنوزدرجسمم اتفاقی نیافتاده اما درذهنم.افکارام ورفتارهایم اتفاقهای افتاده ومن متوجه عوض شدن فرمولهای ذهنی شدم وباایجادوجایگزین کردن فرمولهای صحیح بافرمولهای اشتباه درمسیردرست لاغری قراردارم .

      بقول استاد اگه ماراه رو اشتباه بریم هرچقدرباسرعت زیادهم بریم هیچ وقت به مقصدنمیرسیم اما اگه ماراه درست رو انتخاب کنیم وباقدمهای کوتاه آهسته و پیوسته با آرامش وآسایش درونی باخوشحالی وشادی به راه مان ادامه بدهیم به مقصدمیرسیم .

      وخدای که منوبه این راه هدایت کرده تا من باتکرار.تمرین.استمرارودربودن دراین راه میتونم به تناسب اندام زیبا به خواسته های که دارم برسم چون اینجا فقط برای لاغرشدن نیست ومادربودندراین راه میتونیم درتمام جنبه های زندگی و باطعمهای خداآشنا شده وبه آنچه که می‌خواهیم برسیم.

      ومن قرارگذاشتم تو تمام آخردیدگاهام تعهدبنویسم.

      من سوسن تعهدمیدهم که ازامروز۱۴۰۰/۳/۲۶باارامش وآسایش بدون هیچ زحمتی بدون هیچ آزارواذیتی خودم روبه شصت کیلوگرم برسانم وازهیچ تلاش و کوششی سربازنمیزنم ومن این روبه جسم وروحم قول میدهم با تمام وجودم.

      واستادوتمام همرانم رابه خدای بزرگ میسپار درپناه خداوند مهربان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/03/25 08:08
      مدت عضویت: 1354 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 767 کلمه

      سلام گام دوم در مسیر لاغری من 😊.    ما از زمان تولدمون همچی از طریق ذهن یاد گرفتیم حرف زدن راه رفتن نوشتن خواندن اول تکرار کردیم بارها ودرطی تکرار زیاد در ذهنمان حک شد یادگرفتیم 🤗😍. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هرچیزی که الان توانایی انجامش داریم یه زمانی یاد گرفتیم از طریق تکرار تمرین و سپردن به ذهن و الان میتونیم چشم بسته انجام بدیم چون در ذهن مان حک شده 😊😌.                                   چاقی رو هم از طریق ذهن یاد گرفتیم با فرمول ها اشتباه رفتارها مکرر اشتباه در نحوه خوردن ترس از مواد غذایی و انجام دادن روش ها اشتباه برای لاغر شدن توجه به چاقی بیشتر این چیزها دست به دست هم داده که ذهن آموزش چاقی ببینه و مغز که فرمانده تمام سیستم بدن است ازمحتوا ذهن دستور میگیره ذهن آموزش ‌‌‌‌‌‌چاقی‌‌دیده.‌ مغزم دستور میده به پرخوری بیشتر رفتارها چاق کننده بیشتر و روز به روز ما چاق تر میشیم 🙆🤦.                       حالا ما واسه اینکه این غول چاقی که تمام اعصاب روان مارو از ما‌گرفته برای‌مبارزه‌‌ورهایی‌ازچاقی‌میومدیم‌ از طریق عوامل بیرونی محدودیت فشار خوردن غذا ودمنوش ها بی مزه تلخ ترش و محدودیت غذایی رژیم ورزش ها سخت سنگین می‌خواستیم لاغر بشیم ولی غافل از اینکه چاقی ما ذهنی است نه مث لباس است که با عوامل بیرونی تنگ گشادش کنیم چاقی یاد گرفته بودیم و هر روزم مغز ماطبق فرمول ها چاقی که خودمان بهش آموزش دادیم عمل می‌کرد ولی میومدیم جسم بیچاره مینهادیم تحت فشار و بعدم که نتیجه نمیگرفتیم واسه مدت کوتاهی لاغر میشدیم و بعد برمیگشتیم نقطه اول دقیقا مث کش بودیم میومدیم جلو و هرجا رها میشدیم به نقطه اول برمیگشتیم 😃وجای اینکه به روش ها شک کنیم به خودمان برچسپ بی لیاقتی ناتوانی بی عرضه بودن نمیتونی نمیشه میزدیم همه چاقی ما بیشتر میشد چون تمام توجه ما روی چاقی بوده هم از نظر روحی زیر فشار بودیم و پرخاشگر عصبی میشدیم افسرده اعتماد بنفس پایین لایق ندونستن وخودمان خیلی خرد میکردیم واین بود نتیجه سالها تلاش ما  ولی الان یاد گرفتم همون جور که با تکرار فرمول ها چاق کننده چاقی یاد گرفتم و این شده نتیجه اش همین الان بدون عجله لاغری به ذهنم آموزش میدم آرام آرام با تکرار با تعهد کامل و شروع میکنم و ذهنم پاک میکنم از محدودیت فشار وبرچسپ‌زدن ها منفی و به خودم افتخار میکنم چون توانایی لاغر شدن دارم فقط مسیر قبلا اشتباه رفتم چاقی در ذهن من بوده من رفتارم تغییر میدادم مث این میمونه داری آشپزی می‌کنی و برنج پختی حالا برنج نمیخواه میخواه همین برنج بکنی آش رشته ومیایی شعلش‌کم‌میکنی‌‌زیاد‌میکنی‌ولی‌ چیزی‌تغییر نمیکنه چون محتوا عوض نکردی فقط عوامل بیرونی تغییر دادی😃الانم واسه اینکه بخوای لاغر بشی باید محتوا ذهن تغییر بدی وقتی ذهن آموزش لاغری دید هرکاری می‌کنه که بیشتر تورو به اون آموزشی که دیده نزدیک کنه و مغزم با توجه به ذهن دستور میده و از این طریق مغزم فرمان ها لاغر کننده میده به پرخوری تشویقت نمیکنه به حرص خوردن زیاد بخورم کم میشه دعوتت نمیکنه به ترس از خوردن دعوتت نمیکنه و اینجوری اصول صحیح یاد میگیری و آرام بی دردسر با آرامش کامل احساس عالی روز به روز لاغرتر میشی ♥️💖❤️  پس چاقی از طریق ذهن بوده و برای لاغر شدن هم باید از طریق ذهن عمل کنیم نه فشار محدودیت رژیم ترس ……وبااطمینان کامل در این مسیر قدم برداریم چون خداوند ما رو هدایت کرده پس دیگه جای شک ترس ناامیدی نیست جای موفقیت احساس خوب تغییر زندگی تولدی دوباره است پس با خیال راحت پیش برید چون خداوند. به همچی آگاه است و این توانایی در ما دیده و لاغری مث کتاب انگلیسی بدون که باید تکرار بشه نوشته بشه خونده بشه تا حک بشه در ذهن مان لاغری هم همین جوره به همین راحتی است 😀😃🤗.             من از طریق ذهن چاق شدم از طریق ذهنم لاغر میشم واسه لاغر شدن نیاز به یه چیز داریم اونم ذهن است که همه ما داریم پس از این نعمت معجزه گر استفاده کنیم برای تغییر شرایط پیش اومده همچی میشه تغییر داد چون ذهن همیشه قابلیت یادگیری داره پس پیش به سوی تولدی آگاهانه زندگی جدید زندگی سرشار از سلامتی حال خوب اتفاقات عالی رفاه آسایش اندام ایده آل پوشیدن لباسهای رنگی دلخواه عکس ها جذاب کوهنوردی بدون خستگی کلا زندگی صد درجه تغییر می‌کنه 😀😃🤗🤩😍♥️💖❤️وقتی می‌نویسم که چه چیزهایی تجربه میکنم با لاغری ذوق میکنم لبخند میاد رو لبهام‌😃😀میخام قرن جدید بزنم به اسم خودم یک شگفتی ساز داره حرف میزنه😉😍🤩🤗تا گام بعدی موفق پیروز باشید و با حال خوب بگذرونید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 54 کلمه

        سلام دوست عزیز
        از اینکه با احساس خوب در مسیر صحیح حرکت میکنید خوشحالم
        لطفا در نوشتن دیدگاه سعی کنید از پاراگراف بندی برای جدا سازی بخش های مختلف دیدگاه استفاده کنید
        از کلید اینتر enter برای نوشتن موضوع جدید از ابتدای خط استفاده کنید
        به این شکل ظاهر نوشته شما زیباتر شده و خوندنش راحت تره
        موفق باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار farkhondeshahrivar280
          1400/03/25 20:06
          مدت عضویت: 1354 روز
          امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 49 کلمه

          سلام استاد جان من از طریق گوشی انجام میدم تمریناتم تمام سعی ام میکنم که آراسته زیبا بنویسم حالا گام سوم نوشتم ایشالله مورد تایید شما قرار بگیره سه ساعت دقیق مشغولش بودم استاد جان اگه مورد تایید بود لطفا بهم بگید با تشکر از زحمات شما استاد جان

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/03/25 00:45
      مدت عضویت: 1484 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 403 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹ما زمانی که به دنیا آمدیم‌ هیچ چیز‌بلد نبودیم و تنها چیزی که از‌عهده ما ساخته بود فقط‌گریه بود رفته رفته صدا ها رو‌شنیدیم ومحیط  اطراف رو دیدیم وآشنا شدیم و پدرو مادر و خانواده و فامیل شدن مشوق‌ما برای راه رفتن و صحبت‌کردن و باعث رشد‌ ما شدن و‌ماهم صددرصد بهشون اعتماد کردیم و‌پله پله قدم‌ برداشتیم گاهی هم زمین خوردیم و بزرگترها علت زمین خوردن‌رو به ما گوش‌زد میکردن و ما باز‌شروع کردیم و حرکت کردیم تا اینکه راحت و بی دردسر راه رفتیم و‌توی صحبت کردنم هم گاهی کلمات رو اشتباه تلفظ‌کردیم و کلی بزرگترها ذوقمون میکردن تلفظ صحیح کلمه رو‌به‌ما آموزش می دادن  و‌ما ادامه  دادیم تا اینکه قشنگ صحبت کردن رو یاد گرفتیم هر‌چقدر بزرگتر شدیم نیاز به یادگیری ما بیشتر شد از مهد و‌مدرسه گرفته تا دانشگاه رو برای‌ما تداعی‌کردن که این گام‌های زندگیتونه و بزرگ‌میشی‌ و خانم مهندس میشی و… ما هم طبق برنامه ریزی‌مغزی واسه خودمون تصویر سازی می‌کردیم وسط‌این همه تصویر سازی متاسفانه ورودی های منفی و ویرانگری‌مثل این‌که ما ژنتیکی چاق هستیم و‌با رسیدن به  سن رشد روند چاقی شروع میشه و …. به ذهن ما وارد شد ولانه سازی‌کرد ما هم طبق‌ برنامه ذهنیمون باور کردیم و بهش‌بها دادیم و رفته رفته به مرحله عمل رسوندیمش‌و‌چاق شدیم آره ما از همون اول تولد مدام در حال یادگیری هنر‌ بودیم و هستیم همون جور که چاق‌شدن‌رو آموزش دیدیم‌وبه سرانجامش‌رسوندیم‌ چرا لاغری رو یاد‌نگیریم و به تمام رویا هامون برسیمما چاق شدیم‌چون مسیر چاقی برای‌ما هموار بود و بدون هیچ ترسی و استرسی و‌گاهی با لذت این مسیر‌رو طی‌کردیم وقتی‌به نتیجه رسید شروع به تغییر‌نتیجه چاقی  از طریق انواع رژیم ها کردیم و توی این مسیر‌ گول وعده های دروغین( مدت زمان یک‌ماهه و اثر بخشی‌ فوری و ….) انواع سایت ها و‌شرکت ها خوردیم‌ غافل از اینکه تمام این روش ها فقط جسم ما رو تحت فشار قرار‌ داد و مشکل چاقی‌ما‌ رو‌ ریشه یابی نکرد 😔برای همین با‌متوقف شدن رژیم ، چاقی‌ما بر‌گشت‌میخورد و مهمان بدن ما می‌شد پس‌باید برای حل تمام مشکل ها ابتدا باید مشکل ریشه یابی بشه تا خیلی راحت به نتیجه دلخواه برسیم وتلاش‌ما مثمر به ثمر بشه الان که به فضل خدا فهمیدیم مشکل اصلی ذهن ما و قدرت باور ما هست و ما دائما در حال یادگیری هستیم و‌می شود خیلی راحت لاغری با ذهن رو یادبگیریم پس با همت قوی انشالله به سمت لاغری قدم بر‌می‌داریم و به اندام ایده آل خود میرسیم😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 😊s-moazamiy🤗
      1400/03/24 16:22
      مدت عضویت: 1021 روز
      امتیاز کاربر: 127 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,019 کلمه

      سلام ب همه ی دوستان همسیرم 🙂 

      من هم مثل بقیه دوستان همسیر روش های مختلف وزیادی رو تجربه کردم برای رسیدن به لاغرشدن و تناسب اندام از جمله : رژیم های غذایی اسم های معروف دکتر کرمانی ، جنرال ، لیمویی ، شیر خرما ، همچنین رژیم های ۱۵ روزه با ۴ کیلو کاهش وزن ،رژیم های ک هم مقدار داشت و هم زمان ،، ورزش های سبک و سنگین ، پیاده رویی های چند ساعته ، دوچرخه سواری ، انواع و اقسام دمنوش ها ، قرص های چربیسوزی ، چای ترش  ،،چای سبز ، و همچنین انواع قهوه سیاه و سبز با اسم های بازم معروف و قهوهای مثل اسپرسو ، یا قهوه ترک ک چربیسوزی بیشتری دارن ، انواع نان جو ک حتما باید از فلان منطقه و فلان اسم باشه ،،از رژیم های ک بالیمو ترش تازه بود و نگم براتون ک باید ناشتا میخوردم و اون سوزش اول صبحی ک ب خیال خودم تاثیر داره میزاره چربیسوزی میکنه فکرشم حس بدی رو منتقل میکنه ک در طول روز هیچی نخوردی و با ضعف از خواب بیدار شدی و بخای صبح خودمون رو بالیمو ترش تازه شروع کنی😃 

      اما با آشنا شدنم با مسیر لاغری با قدرت ذهن دیگ خبری از انواع و اقسام رژیم های غذایی مختلف و متنوع نیست اما چیزی در درون این مسیر هست ک هیچکس و هیچگاه ب ما نگفتن واونم چیزی نیست جز صبر کردن و عجله ای نداشتن ،، در راه و روش های قبلی بخاطر اینک حرف خودشون رو ب کُرسی بنشونن ، بخاطر اینک بگن ما کارمون درسته وکار بلدیم و درکنار نتیجه ی نسبی ما مشتری جمع کنن برای خودشون مارو ترقیب میکردن ب نخوردن و فعالیت فیزیکی زیاد ، ب عرق کردن ، و چون فشار روی جسم هست و درحالت عادی و جدااز رژیم اگ چیزی نخوریم ، یا کم بخوریم لاغر شدن مقطعی تو شاخشه و از طرفی ک حتما باید ماهی ۴کبلو کم کنیم و ما بخاطر اینک نشون بدیم بااراده ایم و توان رژیم گرفتن و داریم ، از طرفی حرفاشون بهمون ثابت نشه ک از خوردن نمیتونی بگذری حتی گاهی شکممون رو بااب پر میکردیم و حتی کمترازاون دستورات رژیم میخوردیم و کاملا بدنمون رو با قحطی مطلق رو ب رو میکردیم ،🤭🤔☹️ 

      این درحالی هست ک ما کل سالهای چاق شدنمون با لذت و آرامش بوده ، با خاطره سازی و سناریو چیدن بوده ،..حالا من کسی هستم ک دراوج لذت چاق شدم و حالا لباس سایزم نیست ، اطرافیان هرکسی ی حرفی میزنه ک چاقتر شدی ، هیکلت زشت شده ، کمتر بخور ،ورزش کن ، ب خودت بیا ، بسه دو روز دیگ دچار انواع بیماری ها میشی ،و من بخاطر حرفهای دیگران میخاستم ک لاغر بشم و این تصمیم ، و این فکر فقط خود آگاه من بوده و در ناخودآگاه من ذهن من اصلا این تصمیم خبر نداشته و حتی اگ ک خبردار هم میشد پیروی نمیکرد،و باخبر شدن این ذهن فرمانروایی وجود من طولی نمیکشید ک متوجه میشد و من رو برو میشدم با پرخاشگری ، عصبانیت شدید ، بقول قبل پرخوری های عصبی 😟😬😑خب چرا این اتفاقات برای من میفتاد؟!🤔🧐🙄

      چونک من سالها ذهنمو آموزش دادم ب بخور ی شبه , بخور دیگ گیرت نمیاد ،بخور نذریه ،تبرکه ،بخور پولشو دادی حیفه ،بخور ناراحت میشه ، بخور ی شب هزار شب نمیشه ،بخور میوه س آبه ،بخور خنکت بشه ، بخور گرم بشی ،بخور از کَفت میره ، هییییی چند سال متوالی و بدون وقفه گفتم بخور ،بخور بخور،….

      الان چیشده بعداز سالها بیام بگم stap✋خب چ انتظاری باید از ذهن عزیزم داشته باشم ،،ذهنی ک دست پرورده ی خودمه تامن چیزی رو وارد مخزنه ورودیش نکنم خروجی مفیدی برای من نخاهد داشت ،،من سالها گاز دادم و رفتم و بعد زدم ب جاده خالی یهو بهم بگن ایست مشخصه ک میخورم ب دَرو دیوار یا کوه و صخره ،و هستن افرادی ک سقوط میکنن ب ته دَره ،(افرادی ک با چاقیشون کنار میان و رها میکنن انواع رژیم وورزش)…. 

      من در تمام سالها ک تلاش فیزیکی میکردم تا ب زور عرقم دربیاد و فکنم هرچی عرق بیشتر چربیسوزی بهتر تنها داشتم ب جسمم فشار میوردم ، وقتیک در دوران رژیم (خوردن ممنوع)❌⛔ اگر ک دلم چیزی میخاست و منعش میکردم داشتم سر پیچی از دستورات میکردم داشتم با ذهنم مبارزه میکردم و خیلی زود جواب سرپیچیمو میگرفتم با حال خیلی بد ، با گریه شروع میکردم ب پرخوری انگار با هربار پرخوری خون بهترتو رگ های بدنم جاری میشد ، انگار رودی بودم خشک و بدون آب .قلبم بهتر پمپاژ میکردو جون تازه ای میگرفتن دست وپاهام 😑😑 و من هیچ وقت نتونستم در مقابل ذهنم وایسم ،هیچکس نمیتونه ،من ک تازه متوجه سدم و دارم روش کار میکنم اما متاسفانه هنوزم بسیارن ازاین افراد و انسانها ک دارن باینک نمیدونن ایراد کارشون کجاست دست و پنجه نرم میکنن..ب امید روزی ک خدا هدایتشون کنه ب «صراط المستقیم» 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

      تمام فعالیت های بدنی ما تحت تأثیر مغز ماست 

      مغز ما تحت تاثیره ذهن ماست ،،، ذهن ما برنامه ریزی شده برای چاق شدن چرا دستوراتش ب سمت بردن ما ب چاق شدن و چاقتر شدن هست چون از طریق دیده ها و شنیده های خودمون آموزش چاق شدن رو دیده ،باتوجه کردنای ما فهمیده چاق شدن بعنی چی و چون این اطلاعات. آگاهی ها و ورودی هارو ملکه ای کرده دووجود خودش (ذهن) پس ما هرکاری میکردیم علاوه براون درد و رنج و سختی بدتر چاق بودن مارو برای خودش پرنگتر میکرده ک حالا اگ رژیمی میگرفتیم یا ورزشی میکردیم میگفته این خواهان چاقتر شدن بیشتره چون تصویر ذهنیش از ما یک فرد چاق بوده و همچنین باهروز برانداز کردن خودمون ، کالری شماری کردن و وزن کردن مواد غذایی و همچنین خودمون 🤭🤭🙄 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

      منم مثل خیلی دیگ از افراد چاق بودن برام مسایل و مشکلاتی رو بهمراه داشت مثل: نرفتن توی مراسمات عروسی دورهمی ها ,نپوشیدن لباس و کفش های مورد علاقه ام ، سختی بد تو زایمان ک بعلت چاق بودنم آخر سزارین شدم 😔😓 تحقیر،تمسخر،دیگران ،اجازه دخالت افراد و تجویز هرکی ی نسخه برای خودش و من چون نیاز داشتم ب لاغر شدن حتی مقطعی ک اراده م قویه و میتونم و عرضه دارم به حرفاشون گوش میکردم😒😤 نرفتن دنبال شغل و حرفه ی مورد علاقه ام و خیلییییی مورد و مسایل دیگ ک دیگ نمیخام حتی بهشون در مسیر لاغری من فکر کنم 😊😊 

      اما در مسیر لاغری با قدرت ذهن ما یاد میگیریم ک هیچ نوع رژیم وورزشی و هیچ نوع ماده ی غذایی ب انداز ه ی نیاز بدن و تامین انرژی در چاق و لاغری ما هیچ تاثیری ندارد , یاد میگیریم ک بجای عجله کردن و دویدن دنبال روش های سریع و سراب صبر کنیم و آگاهی های جدیدی رو وارد مخزن ورودی ذهنمون کنیم تا نتیجه ی داخواهمان رو انشاءالله کسب کنیم و همیشه بجای دنبال نتیجه بودن اول صورت مسله رو حل کنیم ، 

      در مسیر لاغری با قدرت ذهن یاد میگیریم ک لاغری یعنی چه؟! لاغر شدن و لاغر موندن برای من یعنی بهشت ، خوشبختی ، آرامش ، زندگی بدون دغدغه چاقی و دنبال رفتن ب هر روش غیر اصولی ،یعنی شروعی دوباره ،تولدی دیگر، احساس آزادی ،رهایی ، سلامتی ، اعتماد ب نفس بالا, و خیلی دیگ ازین حس و حال های عالی و ناب ک در ادامه مسیر می‌رسیم بهشون انشاءالله 🙏😍 

      اول راه مسیر لاغری من ب این حس ها رسیدم چون در روش های قبلی فقط دنبال سرزنش کردن خودم بودم ،دنبال برچسب زدن های تو بی عرضه ای ، تو ناتوانی ، همه تونستن تو ن بودم ک به  خودم بزنم و خودمو فقط سرکوب کنم وشخصیت و غرورمو زیر سوال ببرم ک همیشه هم موفق بودم ومن باین کارهای غیر اخلاقیم تقریبا اعتماد و عزت نفسی برای خودم نذاشته بودم😔😔 ک انشاءالله 🙏 بادراین مسیر بودنم و ادامه دادنم همه ی آون چیزهایی رو ک از دست دادم ب دست میارم😊 

      موضوع بعدی:ما چاقی رو یاد گرفتیم بدون اینک تصمیم ب آموزشش رو دیده باشیم ،اینک ما تصمیم گرفته باشیم ک توی ۶ماه ۱۰کیلو اضاف کنیم و هیچ وقت نخاستیم ،این یادگرفتن ما ی روزی ی جایی بوده ک ما خبر نداشتیم  ی  ورودی  بوده ک وارد مخزن ذهنمون شده و ما حالا یابا تعجبمون ،یا تنفرمون ، یاخوشحالیمون  یاحتی گاهی  خنثی بودنمون  نسبت  ب  اون ورودی فرمولی رو ایجاد کرده ک بعد از سالها سایدم گاهی ماها نتیجه ی الان مارو رقم زده ،این ورودی ها ن تنها در بحث چاق و لاغری بلک در بحثهای همچون ثروت ، قدرت ، سلامتی ،حرفه ،وخیلی دیگ در جنبهای مختلف زندگی انسانها تاثیر دارد، 

      اما خبر خوب اینه برای افرادی مثل من ، مثل ما ک میشود لاغر شدن و لاغر ماندن رو هم آموزش دید ودر زندگیهامون بعمل تبدیلش کرد و حضِ شو بذد و کیفشو کرد..و کافیه ک ما قلبن و باباوری قوی و عشق و استمرارو اشتیاق بخاییم ک فرمول های صحیح و درست لاغر شدن رو جایگزین فرمول های غلط و اشتباهچاق شدن و چاقتر شدن کنیم ، واین فرمول سازی و تلاش ن فیزیکی بلک آسانتر و راحتر  لاغر شدن رو خیلی لذتبخشتر میکنه چونک پیش فرض همه ی ماانسانها از بدو تولد بدنی عاری از چربی و در سلامت کامل بوده است..پس لاغر شدن خیلی آسانتراز چاق شدن است چرا ک چاق شدنی ک دراوج لذت وآرامش بوده ولی بعدش ترس ،عذاب وجدان ،سرکوب احساسات رو بهمراه داشته رو نمیشه دوست داشت و بهش عشق ورزید درمقایل لاغر شدنی ک حق طبیعی ماست و دراوج لذت و آرامش میتونه باشه ،اون حس ترس ،عذاب وجدان و سرکوب احساساتمون رو از بین می‌بره و ترمیم میکنه زخمهای رو ک تمام سالهای ک با رنج و سختی و درد گذشت و حال خوبی رو بهمون میده اگر ک فقط بخاییم ، و اصول کارکردن و تسلط بروی لاغر شدن رو یاد بگیریم

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 

      ماافراد توانمندی هستیم ک تالان اینجا ودراین مسیر هستیم اگر ک نبودیم یا رها کرده  یا بدنبال روشهای لاغر شدن بودم یا مثل چند ماه قبل خودم داشتم درجا میزدم و دنبال روش های بی اساسی بودم ک مجبور ب گرفتنشون میشدم،،

      ما باهر سرعتی درراه وروش اشتباه قرار بگیریم هیچ وقت ب مقصد نمیرسیم چون راه و روشمون اشتباهه …اما اگر دریک مسیر صیحیح و درست حتی باکمترین سرعت حرکت کنیم بالاخره ب مقصد و هدفمون خواهیم رسید «رسیدن ب هر هدفی ب تلاش و کوشش فرد نیست بلک ب مسیری هست دراون قرار داره چ بسا مسیری باشه (مسیرلاغری من)شسته روفته و تروتمیز)😍😍رسیدن ب هدف حتمی بابودن و موندن 💪👍👌  

      فقط ما باید سعیمون اندازه علاقمون باشه هروز یک قدم هرچند کوچک ولی درعین حاال قدم بزرگیه برای خودش برای رسیدن ب لاغر شدن و متناسب موندن مثل همه ی زمانهایی ک باید سر کلاس‌های

      درسی حاضر میشدیم،و با کلاسهای متفرقه اما مهم دیگ از جمله زبان ،خیاطی ، رانندگی ، آشپزی کامپوتر،و حتی کلاسهای جذب قدرت. ثروت حالا باید سر کلاسهای لاغرشدن حاضر بشیم و دوره شو بگذرونیم چ پولی چ رایگان و تا تکاملش پایان نیافته عجله نکنیم ک هی بگیم پس چیشد ویااینم نشد ..همه چی بستگی ب نگرش و فرمول و درنهایت بینش و فعالیت و باور خودمون داره 😑🤗😊 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

      حرف آخر ازین قسمت از فایل : مابرای چاقی استمرار داشتیم درسته تلاش میکردیم ک لاغر بشیم ولی چاق بودنه همراه مابوده وقتیک ذهن آموزش ببینه فرمولهای اون رو ذخیره میکنه مثل آشپزی و رانندگی ما بدون اینک فکر کنیم آشپزی میکنیم ، رانندگی میکنیم پس فرمول چاقی ذخیره شده درذهن ما و ما باهاش زندگی کردیم ،شاید فرمول چاقی ذهن من فقط یکی دوتا باشه ولی سالهاست اون و تکرار کردم ، روش اصرار داشتم و ریششو هروز ک گذشته محکم و محکم تر کردم پس ب زمان نیاز داره ک شناسایی کنه باور ش کنه سعی در پاکسازیش کنه و در نهایت جایگزینی انجام بشه رفتار من تغیبر کنه و درآخر نتیجه رو توی جسم من ب نمایش بزاره …وتااین پروسه طی بشه ما باید هروز کاری رو درجهت باور پذیری بیشتر برا ذهن و تکرارش , بایدقدمی برداریم وهم اینک خودمون لیز نخوریم …این فشاری ک روی جسم ما هست ک برای هرکسی ی مقداره چند صد برابرش روی ذهنه ماقرار دارد..پس با صبر و اشتیاق و استمرار ما لاغر شدن و متناسب موندن رو یاد میگیریم انشاءالله زندگیش می کنیم و لذتشو میبریم فقط کافیه ک بخاییم و تغیبر رو دوست داشته باشیم 🤗😍😍 

      ب امید موفقیت دوستان عزیزو همسیرم 😍🙏 

      امیدوارم پاراگراف بندی درستی ارایه داده باشم 🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Narges
      1400/03/22 04:37
      مدت عضویت: 1652 روز
      امتیاز کاربر: 1590 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,547 کلمه

      به نام خداوند بخشنده ی مهربان 😍😍😍سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم 💓💓💓تمرین گام دوم : چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد ؟من از سال ۹۶ که با این دوره آشنا شدم مرتب این سوال رو از خودم می پرسیدم و باورش برام خیلی سخت بود که بشه با قدرت ذهن لاغر شد ولی تا امروز که آگاهی های بیشتری پیدا کردم نظرم به طور کل عوض شده و اطمینان دارم که همه چیز انسان در گرو قدرت ذهنه ! به لطف خدا و آموزشهای استاد خوبم و دیگر اساتید این آگاهی ها رو بدست آوردم که کل زندگی انسان بر پایه ی قدرت ذهن است ! و امروز  به جرات می توانم بگویم که با مروری که در زندگی خودم و اطرافیانم کردم هر روز این امر برایم بیشتر ثابت شده که حتی تمام بیماریهایی که ما انسانها به آن مبتلا می شویم از طریق آموخته هایی است که از زمان کودکی تا به امروز در ضمیر ناخود آگاهمان ذخیره شده ! آموخته هایی که حتی ممکن است خودمان آنها را فراموش کرده باشیم و یادمان نباشد ! جسم ما از خود هیچ اراده ای ندارد و از مغزمان دستور می گیرد و هیچ کدام از اعضای بدن ما بدون رضایت و اجازه مغز نمی تواند کوچکترین حرکتی داشته باشد ! حالا مغز ما از چه کسی دستور می گیرد؟ از ذهن ما دستور می گیرد ! ذهن ما از دو نیم کره تشکیل شده : ✅نیمکره ی سمت راست که همان ذهن خودآگاه ماست  ✅ و نیمکره ی سمت چپ که همان ذهن ناخودآگاه ماست وقتی ما می خواهیم به صورت ارادی چیزی را یاد بگیریم این کار توسط ذهن خودآگاه ما صورت می گیرد ! و ما ابتدا تمام اطلاعاتی که در زندگیمان یاد می گیریم در ذهن خودآگاه وارد می شود و وقتی در مورد مطلبی به اطمینان کامل برسیم و کاملاً باور کنیم که این مطلب صحت دارد آن مطلب وارد ذهن ناخودآگاه می شود تا در موقعیت مناسب از آن استفاده شود ! مطالبی که در ذهن خودآگاه ما وارد می شود به صورت کاملاً ارادی وارد می شود و به صورت کاملاً ارادی مورد استفاده قرار می گیرد اما مطالبی که وارد ذهن ناخودآگاهمان می شود ما متوجه نمی شویم که چه زمانی این کار صورت می گیرد و به باور ما تبدیل میشن و به صورت یک الگوی رفتاری در ما در میاید ! و ما به صورت غیر ارادی یک سری از رفتارها رو انجام میدهیم مثل زمانی که نوزاد بودیم و کم کم بصورت غیر ارادی یاد گرفتیم به زبان اطرافیانمان حرف بزنیم یا یاد گرفتیم که راه برویم !   یا مثلاً شخصی عادت دارد هر روز به محض اینکه از خواب بیدار می شود به صورت کاملاً غیر ارادی و بدون هیچ گونه مقاومت ذهنی به حمام می رود و دوش می گیرد چون این کار را به صورت غیر ارادی و توسط ذهن ناخودآگاه انجام میدهد و این رفتار در او به صورت یک الگوی رفتاری غیر ارادی در ذهن ناخودآگاه ذخیره شده و خودش هم متوجه نمشود که چطور هر روز این کار را انجام میدهد ! مثال هایی از خودم :⬅️زمانی که من کلاس چهارم ابتدایی بودم به شدت لاغر بودم تا حدی که یکبار پشت مانتویم سوخت و پشت مانتوی مدرسه ام جمع شد و لاغری اندامم در مانتوام مشخص شد ! نماینده ی کلاسمان که با حسرت به اندامم نگاه می کرد از من پرسید که شما خانوادگی تا این حد لاغر هستید ؟ من که تا آن روز به این مسئله توجهی نکرده بودم فکری کردم و گفتم نه ! فقط من لاغرم گفت خوب پس تو هم چاق می شوی !!! من با حیرت بهش نگاه کردم و گفتم چرا ؟ گفت مگر نمی دانی ؟ لاغری و چاقی ژنتیکی است اگر همه ی افراد خانواده شما چاق باشند پس تو هم ژنتیک چاقی داری و به زودی چاق می شوی ! با این حرف اولین جرقه ی چاقی در من زده شد ! 😟😟😟⬅️و بعد از آن عمه ام که مشغول دوختن لباس عید برایمان بود مرتب به ما تذکر میداد که مبادا چاق شوید من برای لباسهایتان جادرز نگذاشته ام و لباستان تنگ می شود و برای عید لباس ندارید و من از اون جایی که از لباسم خیلی خوشم آمده بود و همینطور می ترسیدم که آبرویم برود و مسخره ام کنند و دقیقاً هم همینطور شد ☹️☹️☹️ ⬅️ من در کودکی شنیده بودم و در اطرافیان مثل مادرم دیده بودم که اگر کسی سزارین کند چاق می شود و از بس شکم مادرم بعد از زایمان آخرش که سزارین بود بزرگ مانده بود و همه فکر می کردند دوباره بارداره و به همه می گفت نه چون سزارین کردم شکمم بزرگ مانده و همه تایید می کردند من هم باور کردم و چون خودم سه بار سزارین کردم هر بار بعد زایمان چاقتر شدم 😑😑😑⬅️یا از بچه گی مرتب شنیده بودم کم کاری تیروئید و کم خونی دو عامل چاقی هستند به محض اینکه آزمایش دادم و فهمیدم کم کاری تیروئید و کم خونی دارم خیلی سریع چاقتر شدم چون باور کرده بودم و پذیرفته بودم کسی که کم خونه یا کم کاری تیروئید داره طبیعیه که چاق بشه ! 😑😑😑⬅️یکی دیگر از عوامل چاق شدنم هم این بود که اواخر دوران عقدم بود و داشتم آماده میشدم برای عروسی و من تا قبل از عروسی چاق نبودم فقط کمی اضافه وزن داشتم یکی از دوستانمون که به دیدنمان آمده بود جریان عروسی خودش را برایمان تعریف کرد و مرتب به من گوشزد کرد که وقتی عروسی کنی خیلی باید مواظب باشی که چاق نشوی چون من وقتی عروسی کردم در عرض یک ماه ۱۰ کیلو چاق شدم و من خیلی ترسیدم که مبادا من هم همین بلا سرم بیاید گفت چون تنهایی و حوصله ات سر میرود همش می خواهی یک چیزی بخوری که حوصله ات بیاید سرجایش و تو هم مثل من استعداد چاقی داری پس قطعاً چاقتر می شوی ! حرفهای او به شدت مرا ترساند و همش به حرفهایش فکر می کردم و به هر کس می گفتم حرفش را تایید می کرد و برایم مثال میزد که فلان شخص بعد عروسیش یکدفعه چقدر چاق شده و من بیشتر ترسیدم 😓😓😓 وبعد عروسی همانطور که مرتب از اطرافیان شنیده بودم کمتر از یک ماه طول کشید که ۱۰ کیلو چاقتر شدم 😑😑😑 این ها تنها چند مثال از باورهایی بود که من از بچه گی در مورد چاقی در ذهن ناخودآگاهم رفته بود و باعث چاقی من شد ! در مورد مسائل دیگر مانند بیماری و ثروت و روابط و …هم همینطور است ! و این نکاتی که گفتم مصداق صحبتهای استاد است که این دوره فقط برای لاغر شدن نیست بلکه در تمام جوانب زندگی ما تاثیر می گذارد که لاغری و تناسب اندام یکی از آنهاست

      حالا جواب سوال بالا : ذهن ما فقط چاق شدن را یاد گرفته به خاطر همین تا به حال هر چه رژیم گرفتیم و برای لاغری تلاش کردیم و هر اندازه از وزنمان را کاهش دادیم به محض اینکه رژیممان را رها کردیم دوباره چاق شدیم ! چون ذهن ما چاقی را یاد گرفته و فقط بلد است چاق شود ! چون تمام الگوهای رفتاری که در ضمیر ناخودآگاه ما ذخیره شده الگوهای چاق کننده است ! ما باید همانگونه که چاقی را یاد گرفتیم لاغری را بیاموزیم تا ذهن ما یاد بگیرد لاغر شود ! و این امر تنها با گوش دادن فایلهای استاد و انجام تمارین سبب تغییر الگوی رفتاری ما شده و ما به صورت ناخودآگاه همانگونه که نفهمیدیم چگونه چاق شدیم لاغر می شویم !یعنی همان مسیری که برای چاق شدن طی کردیم تا به اینجا رسیدیم برای لاغری طی می کنیم تا به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنیم ما در تمامی رژیم ها و ورزشها و تمام کارهایی که برای لاغری انجام دادیم فقط داشتیم صورت مسئله را پاک می کردیم و برای حل مسئله هیچ راه حلی پیدا نمی کردیم اما اینبار می خواهیم یکبار برای همیشه مسئله را حل کنیم و جوابی درست برای مسئله ی چاقیمان پیدا کنیم تا برای همیشه و تا آخر عمر دیگر گرفتار این مسئله نباشیم تمامی روشهای قبلی راه حل درمان اضافه وزن ما بود در صورتی که مشکل اصلی ما چاقی ذهنمان بود ! مشکل ما این بود که ذهنمان فقط چاق شدن را یاد گرفته بود و هیچ گونه اطلاعاتی راجع به لاغر شدن نداشت و بلد نبود اما وقتی ذهن ما لاغری را یاد بگیرد بدون اینکه تلاشی بکنیم یا با ذهن خودمان مبارزه کنیم در کمال صلح و آرامش موافقت ذهنمان را بدست بیاوریم خیلی راحت و بدون درد سر راه رفته را باز می گردین و یکبار برای همیشه لاغر میشویم و لاغر می مانیم 😍😍😍😍 به همین راحتی 🥰🥰🥰لاغر شدن خیلی راحت تر از اون چیزیه که فکرش رو می کردیم فقط بلد نبودیم و همیشه روشهای غلط و نادرست رو انتخاب می کردیم !تمام مسیر های قبلی که برای لاغر شدن رفتیم اشتباه بود وگرنه لاغر شدن اصلاً کار سختی نیست ! ما اشتباه کردیم و باید اشتباهمان رو بپذیریم لاغر شدن خیلی خیلی راحته ! اما یک راه بیشتر نداره و آن هم از طریق ذهنه چون چاق شدن هم تنها از طریق ذهن صورت گرفت و ما متوجه نشدیم اما همیشه برای لاغر شدن بیراهه رفتیم اینبار از راه روش درست جلو می رویم و آخر این راه فقط یک جواب دارد و آن هم لاغری دائم و همیشگی است 😍😍😍😍😍پیش به سوی دنیایی زیبا و دست یافتن به تمام آرزوهایمان 🥰🥰🥰💪💪💪

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 27 کلمه

        سلام دوست عزیز
        نوشته شما عالیه
        اگه از پاراگراف بندی استفاده کنید مدال فنی دریافت می کنید و دوستان زیادی از آگاهی نوشته های شما بهره مند می شوند

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/03/19 09:06
      مدت عضویت: 1567 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 381 کلمه

      سلام🙂

      سوال اصلی اینه…

      چرا اینقدر راحت چاق میشیم ولی برای لاغر شدن باید سختی بکشیم؟؟؟؟؟

      همه ما میدونیم که تمام اعمال فیزیکی بدن تحت فرمان مغز صورت میگیره در مورد چاقی هم تمام حرکات بدن مثل برداشتن لقمه و..‌‌ توسط مغز صورت میگیره

      اینو باید بددنیم که مغز تحت تاثیر ذهنه

      ذهن هم قابل یادگیری و برنامه ریزیه

      مادر بچگی توسط والدین اطرافیان معلمها رسانه ها و…. و با دیدن و شنیدن برنانه ریزی شدیم و الان داریم طبق اون برنانه ها عمل میکنیم

      به همین دلیله که با وجودی که از چاقی متنفریم و هزاران راه برای خلاصی از اون رو رفتیم باز هم موفق نشدیم لاغر بشیم و مهمتر اینکه برای همیشه لاغر بمونیم

      چون برنانه ذهن ما چاقی بوده اونوقت ما با اراده خودمون میخواستیم برخلاف اون عمل کنیم همین باعث جنگ اعصاب شده و در نهایت بعد از مدتی اون روش رو رها کردیم

      بیاین فکر کنیم اصلا چرا برای لاغر شدن ما باید اینهمه محرومیت بکشیم و از غذاهایی که دوس داریم نخوریم؟؟؟؟ یا برای کاهش سایز اینقدر ورزش کنیم و عرق بریزیم؟؟؟؟ مگه ما چقدر بیشتر از افراد لاغری که دور و برمون هستن میخوریم؟  

      مگه اونا چقدر باشگاه میرن یا پیاده روی میکنن؟

      واقعیت اینه که ما بیشتر از اونا نمیخوریم در برخی موارد حتی کمتر هم میخوریم و افراد زیادی متناسبی رو میشناسیم که اصلا یه قدم هم راه نمیرن چه برسه به اینکه عرق کنن….🤨

      پس تفاوت در غذاها و متابولیسم بدن و ژنتیک و داروها و بیماریها نیست….

      تفاوت فقط در ذهن ما است

      ذهن ما برای چاقی برنانه ریزی شده ولی ذهن اونا  نه😶

      و همینه که تنها راه اساسی و اصولی برای لاغر شدن لاغری با قدرت ذهنه

      ذهنی که بسیار قدرتمنده و قابلیت یادگیری بداره اونم بارها و بارها

      در واقع ما باید اینبار در جهت مخالف ذهنمون رو برنامه ریزی کنیم فقط اینبار با آموزش خودآگاه لاغری فرمولهای قبلی رو کمرنگ کنیم تا تصاویر جدیدی از تناسب در ذهن شکل بگیره و آونوقتمغز هم دستورات متفاوتی صادر کنه و نتیجه رفتارهای غذایی متفاوت میشه تناسب اندام🤗

      هر چقدر در آموزش جدید مشتاقتر باشیم و استمرار داشته باشیم در نهایت حتی با سرعت کم هم به مقصد میرسیم چون مسیر درسته👌👌👌

      این رو هم نتایج استاد و همه کساییکه از این آموزشها استفاده کردن و متناسب شدن ثابت میکنه🙂

      پس فقط بیاین ادامه بدیم که به قول استاد تنها کاریه که ما باید انجام بدیم😉  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/03/16 11:07
      مدت عضویت: 1029 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 443 کلمه

      سلام همگی دوستانگام دوم:

      خیلی روش های اشتباه مختلفی هست که گاها چند کیلو کاهش وزن خواهند داشت ولی مجدد بازگشت به وزن قبلی را در پیش خواهد داشت.‌‌…

      در روش لاغری با ذهن، ذهن برای لاغر شدن و لاغر ماندن تربیت می شود👍

      این مسیر یه مقدار زمانش بیشتره ولی نتایجش ثابت 👍

      اقدام فیزیکی برا کاهش وزن و سایز با اقدام ذهن همسو نبوده و نتیجه ای نداشته در روش های قبلی….

      دقیقا هر وقت میخواستم رژیم بگیرم همیشه فرصت بخور بخور پیش میومد و منم دلم میخواست که بخورم😥

      همه فعالیت های ما تحت کنترل مغز ماست حرکت دست به سمت لقمه از فرمان های مغز ماست…

      مغز ما تحت تاثیر ذهن ماست😍👍وقتی ذهن برنامه ریزی شده باشه برای چاق شدن فرمان هایی هم که مغز صادر میکنه در جهت چاق شدن و چاقتر شدنه…👍

      وقتی مطمئنی سیری ولی با یه مواد غذایی که برامون لذت بخش بوده دست میره به سمت برداشتنش و میخوریم و تازه بعدش مضطرب و ناراحت میشیم که چرا خوردیم…

      هر بار ک از رفتار غذاییت ناراحت بشی خودت را سرزنش  و سرکوب میکنی خودت را ضعیفتر میکنی و دفعات بعد بازم تکرار میکنی.

      تمام افرادی که اضافه وزن دارن از بچگی تحت آموزش چاق شدن قرار گرفتن مثل صحبت کردن ک از پدر و مادر ب راحتی یاد گرفتیم و به صورت ناخودآگاه بوده!👍

      چاقی ارثی نیست👍👍👍👍👍چاقی آموزش دیدنی و یاد گرفتنیه👍و ما چاق شدن را یاد گرفتیم👍

      نکته جالب: ذهن ما میتونه بارها اموزش ببینه😍

      مثل اموزش های دیگه نقاشی رانندگی خیاطی و …

      وقتی توی رژیم های قبلی بازگشت داشتیم برای این بوده که ذهن ما فقط چاق شدن را بلد بوده..

      هییییچچچچ راه دیگه ای ندااااریم این راه تنهااااا راهه👍

      هر روش و هر توصیه ای که زمان و مقدار کاهش را مشخص کرد صددرصد اشتباه و دروغه👍

      روش های رژیم فقط روی جسم تمرکزه و روی اموزش ذهن کاری انجام نمیشه و بازگشت حتمیه چون پایگاه رهبری جسم ما ذهن ماست😍👍 و ذهنه که بر مغز تاثیر میگذاره و رفتار ما را کنترل می‌کنه….

      وقتی در مسیر اشتباه حرکت کنی به مقصد نمیرسی در عوض با هر سرعتی در مسیر صحیح حرکت کنی بالاخره به مقصد و هدفت می رسی👍

      تفاوتش فقط مسیره نه تلاش و کوشش😍👍

      باید برای آموزش لاغری باید وقت بذاری فایل گوش بدی زمانش مهم نیست و هیچ سختی به خودت نباید بدی 🥰

      نتایج دیگه ای هم داره این روش مثل اعتماد به نفس و شادی و حس خوب 🥰

      لاغر شدن تولدی دوباره است و لذت بخشه😍🥰

      اضافه وزن تاثیری صدها برابر روی اعصاب و روان ما داره و محدودیت به وجود میاره و اعتماد به نفس را خورد میکنه و توانایی ها را از بین میبره…!پپپپپس اقدااام کن همممت کن تو میتووونی😍🥰🥰🥰با آموزش دادن لاغری به ذهن به راحتی میشه لاغر شد بدون هیچ سختی ای😍🥰🥰🥳🥳

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/03/11 11:32
      مدت عضویت: 1378 روز
      امتیاز کاربر: 2623 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 524 کلمه

      استاد سلام فک کنم من همین فابل رو ۴یا ۵ بار در زمانهای مختلف در عرص ۲سال گردش در سایتتون وپرسه زدن در سایت بدون هدف گوش کردم وفقط همون لحیه یت در همون روز بوده است ونتیجه زیادی کسب نکروم ولی تقریبا دوهفته است که دارم در سایت با هدف میچرخم ویکی یکی چالش ها ودروه ها رو میبینم و گوش میدم بر گه اوردم نکته بردای میکنم ودر سایت منطم مینویسم در دفتر هم مینویسم وامروز که فایل رو دیدمچیزها وحرفهای بیشتری رو فهمیدم وانگار برام تازگی داشت واطلاعات جدیدی بود در این فایال فهمیدم همش مربوط به ذهن من است مثلا هوس اصلا ما اندامی در بدن به نام هوس نداریم که این هوس از نطر من یک فکر منفی واشتباه است مثل تمام کارها وهدفهای دیگه زندگی ام که باید برای رسیدن بهسون به افکار منفی فکر نکنیم پس باید به این فکر منفی فکر نکیم اخه ههممون میدونیم که گرسنگی واقعی از زمین تا ایمون علامتهاش با هوس فرق داره هوس فکر منفی است که ناشی از فرمول اشتباهی است که در ذهن من است ومن با چالش تبنو نخوردم به خواست خدا این رو کشف کردم در مورد من این فرمول اشتباه اینه که من خیلی چاق نیستم وته دلم از این اندامم راصی هستم ویک جورهایی نطر سوهرم در مورد چاقی ام مهمه وچون اون چاق دوست داره ویکی دیکه که بیشتر مهمه من کلا خیلی کارهامو به عقب میندازم وجمله معروفی دارم که میگم عیبی نداره از فردا به صورت جدی شروع میکنم که این هم ناشی از فرمول اشتباه اول اخه هنوز چاقی ام برام خیلی ازار دههنده نیست و خیلی جدی هدفم نشده بود چونکه من توی این سایت قسمت تغییر زندگی رو بیشتر میخوندم واستمرارم بیشتر بود وحتی تمرین نوشتنی بیشتری در مورد تغییر زندگی انجام میدادم وخیلی هم در زندگی به طور جدی انجام میدادم وبسیار افکار منفی در هر مورد زندگی ام کم وکمتر شد وبه خدا اینقدر زندگی ام فرق کرده از همه نطر که همه میپریند ومیاین وغضو سایت میشن ولی میرن قسمت تغییر زنگی رو نگاه میکنند چون من توی اون مسیر پیشرفتم بیشتر بود وو قتی میگم شماها که اصافه وزن دارید قسمت لاعری روهم ببینید میگن نه تو که زیاد لاغر نشدی ولی نمیدونند که من خودم هدفم در اون وقت زندگی بوده ولی تقریبا دوهفته است که به طور جدی دارم رو ی این روش کار میکنم ومطمینم که موفق میسم  نه به خاطر اونها بلکه به خاطر خودم وحالا امروز فهمیدم که چرا توی اون قسمت موفقترم چون فرمولهای اشتباه توی اون مورد توی ذهنم کمتر یا لااقل پن خودم زیاد روی اون فرمولهای اشتباه توی زندگی ام زون نبودهام وهر وقت چالشی توی زندگی ام بوده اون فرمولهای اشتباه خودش رو نشون میداده ولی توی مسیله لاعری از بیست ستله که دارم ورودی اشتباه توی دهنم وارد میکننم وقدمت فرمولهاش اشتباه توی دهنم زیاده وهمیسه با این فرمولهادر ستیزبودهام و وتین فرمولها رو توی لهنم با رفتار زیر رو وصیعلشون میدادم وتوی این مو صوع زمان وووقت بیستری باید بگلارم ولی مطمینم که موافقم نمیدونید وقتی میگم مطمینم چقدر با احساس اطمینان دارم میگم واحساسم خوبه دوباره وصد باره خدایا شکرت شکرت شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلی
      1400/03/01 22:04
      مدت عضویت: 1340 روز
      امتیاز کاربر: 96
      محتوای دیدگاه: 25 کلمه

      سلام وقتتون بخیر پاسخ به دیدگاه فاطمه جان متن دیدگاه من نصف بیشترش حذف شده چرا

      من از فاطمه جان یه درخواست داشتم که پاک شده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 13 کلمه

        سلام دوست عزیز
        نوشته های حاوی درخواست یا اشتراک اطلاعات شخصی حذف می شوند

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1400/02/31 09:44
      مدت عضویت: 1663 روز
      امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,018 کلمه

      گام ۳ : 

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز سایت تناسب فکری . 

       من برگشتم به خونه ی دوستداشتنی خودم . 

      در این یک هفته هم با شما بودم و باحدودا بیست نفر  از دوستان داریم دوره ی صدگام رو آرام آرام طی می کنیم . هفته ای دو تا گام رو بر میداریم . موشکافی میکنیم . تمام نکات متن و فایل رو استخراج می کنیم برای هم توضیح میدیم و بعد هم از دو گام در هفته چند تا سوال میپرسم و بچه ها دوباره به فایلها و متنها مراجعه می کنند دوباره گوش می کنند و خلاصه با شما همچنان همراهیم . استاد همه ی دوستان دعای خیرشون بدرقه ی راه شماست . خیلی شاد هستن از اینکه استاد خوبی مثل شما دارن و دارن از تجربیاتتون استفاده می کنند . خدا رو چه دیدیم شاید هم امکان خرید می‌کنم براشون فراهم شد و اومدن و دوره ها رو خریدن . اما همین دوره ی صدگام هم خودش به تنهایی فوق العادست و واقعا دوستانی که مشتاقن عالی ازش نتیجه میگیرن . چون خیلی خوب محتوای ذهن رو تغییر میده من خودم شخصا که تا گام ۶۶ تنها شروع کردم خودم به وضوح تغییرات خودم رو نسبت به گام اول که حدودا بهمن ماه شروع کرده بودم دیدم . ذهن من عالی تغییر کرده بود و حالا که باز هم با اشتیاق دوباره برگشتم کلاس اول و دارم با دوستان همین گامها رو تکرار می کنیم ایمان دارم نتایج عالیتری در انتظار ما هست . هر کدوم از گامها رو هم که به صورت متن نوشتم به لطف خدا در اینجا هم میزارم چون اینجا که ثبت می کنم خیالم راحته اگه نکته ای چیزی باشه  از شما میپرسم و خیالم راحته از مسیر خارج نمیشم . چون ذهنم رو با شما همسو می کنم .

       

      تمرین مقدمه و گام ۱ رو به صورت ویس در گروه قرار داده بودم . برای همین نمیشه اینجا بزارم . اما گام ۳ رو هم به صورت ویس قرار دادم و هم به صورت متن حالا متن رو که حاوی نکات آموزشی فایلتون هست  در اینجا هم قرار میدم . 

       

      با تشکر از شما استاد گرامی که این سایت رو قرار دادید تا ما با انگیزه و اشتیاق تمریناتمون رو انجام بدیم و واقعا از در کنار شما بودن و استفاده از آگاهیهای شما استاد گرامی در مسیر لاغری لذت ببریم و شاد باشیم و خوشبختانه اونقدر اگاهیها روزافزونه که بی وقفه از ذهن استخراج  میشه . 

       

      خدا میدونه الان که شما دارید با بچه ها دوره ی ورود به سرزمین لاغرها رو انجام میدید چقدر آگاهی در همون متنهایی که به عنوان شاگرد در سایت گذاشتید  هست که حتی اگه کسی خودش  دوره رو شروع نکنه با خوندن تمارین شما به کلی آگاهی میتونه برسه و فرمولهای لاغری ذهنش جان تازه ای به خودشون بگیره . 

      ازتون سپاسگزارم استاد . 

       

      گام ۳ : 

      🔴نتیجه ی قرصها و رژیمها و دمنوشها موقت هست . مدتی نتیجه میده اما دوباره بر میگرده . 

      🔴اما ادامه ی رژیم ممکن نیست و نتیجه حفظ نمیشود . نتایج نسبی هست اما مسیر رژیم را نمیتوان همواره حفظ کرد .

       

      🔴چرا چاق شدن برای ما آسان است اما لاغر شدن سخت ؟ ✔پاسخ در ذهن و قدرت ذهن ماست . مشکل ما در کاهش وزن وچیزی در ذهن ماست که باید تغییر کند . 

      🔴ما در مسیر لاغری با ذهن یادمیگیریم که ذهنمان را برای لاغر شدن و لاغر ماندن هدایت کنیم .

      🔴شاید زمانش نسبت به سایر روشها بیشتر باشه اما در عوض نتیجه ی آن ماندگاره . مگر اینکه از چیزی که یاد گرفتیم استفاده نکنیم .  

      🌺🌺🌺🌺نکته ی مهم ما باید از چیزهایی که داریم قدم به قدم یاد میگیریم در طول روز استفاده کنیم 🌺🌺🌺🌺

      🔴روشهای لاغری مثل رژیم و بالا بردن فعالیت روزانه ..‌‌. فقط جسم را تحت فشار قرار می دهد .

       

      چرا انجام این دو کار برای ما سخت بود ؟ چون 

      🔵اقدام فیزیکی من برای کاهش وزن با اقدام ذهنم همسو نبوده .

      🔵من تصمیم به لاغری داشتم و اقدام میکردم از یک روشی برای لاغری استفاده کنم اما ذهن من همچین تصمیمی نداشت . ذهنم طبق روال گذشته کماکان منو تشویش به پرخوری می کرد . منو هدایت میکرد به سمت غذا و کار خودشو داشت طی میکرد اما من بودم که میخواستم لاغر بشم و در اصل داشتم با ذهنم مبارزه می کردم .برای همین بود که هر چقدر از زمان رژیم بیشتر میگذشت پرخاشگری و خستگی ما بیشتر میشد و در نهایت هم رها میکردم .

       

      ❣هر فعالیت که ما انجام میدیم فرمانهاش از مغز صادر میشه و مغز ما تحت تاثیر ذهن ماست . وقتی ذهن ما برای چاق شدن برنامه ریزی شده باشه مطمئنا فرمانهایی که مغز ما به اعضای بدن ما صادر می کنه در جهت چاق شدن و چاقتر شدنه .

       

      🔴حالتهای ناراحتی و افسردگی از چاقی خیلی تنوع داره و رفتارهای اشتباه غذایی خیلی متنوعه و ما خیلیهاش رو تجربه کردیم . مثلا میخوریم ناراحت میشیم . تصمیم میگیریم نخوریم اما به موقعش نمیتونیم تصمیممون رو عملی کنیم و میخوریم و ناراحت میشیم ‌ .

       ↩↩↩↩هربار که ما از تصمیم غذایی خودمون ناراحت میشیم و یاعصبانی بشیم خودمون رو سرزنش می کنیم  داریم خودمون رو ضعیفتر میکنیم و دفعات بعد بازم این کارو تکرار میکنیم . ↪↪↪

      ❌❌❌❌❌یعنی ما با سرزنش کردن خودمون رو ضعیفتر و چاقی رو قویتر می کنیم و احساس ناتوانی در راه لاغر شدن پیدا می کنیم .❌❌❌❌❌

      🔵در لاغری با ذهن ما اول به ذهن یاد میدیم چاقی یعنی چی ؟

      چاقی چه مسائلی رو به دنبال داره ؟

      چاقی چه مشکلاتی رو به همراه داره ؟

      لاغری چه مزایایی داره ؟

      لاغری چه نتایج خوبی برای ما داره ؟ و سپس مسیر لاغری رو بهش یاد میدیم .

      چاقی آموزش دیدنیه ارثی نیست . ما چاقی رو یاد گرفتیم . سالها داریم فرمولهای چاق شدن رو زندگی می کنیم و نتیجه ی آموزشهای چاقی جسم و وزنیه که الان داریم .

      اما نقطه امیدواره کننده اینه که ذهن ما میتونه بارها آموزش ببینه . مثل موسیقی نقاشی رانندگی .

       

      💠لاغر شدن رو هم میشه آموزش دید .

       

      💠برای یادگیری لاغری با ذهن باید اصول کار کردن و تسلط داشتن بر ذهن رو یاد گرفت .

       

      🔰هر روشی هر توصیه ای برای لاغر شدن به ما شد و زمان و مقدار به ما داده شد این روش صد درصد دروغه و این روش نمیتونه مارو به لاغری برسونه . 

      ❣❣❣❣❣لاغر شدن و لاغر موندن زمان و مقدار نداره . ❣❣❣❣❣

      ⚘⚘⚘⚘⚘ما هرگز تصمیم نگرفتیم در یک ماه یا یک سال  چقدر چاق شویم پس هرگز هم نمیتوانیم بگوییم در فلان زمان انقدر لاغر شویم .⚘⚘⚘⚘⚘⚘

       

      نکته ی بسیار بسیار مهم فایل دقیقا همین بود. 👆/p> 

      🔵تنها راه برای لاغر شدن یادگیری لاغریست .🔵

       

      🔵هیچ راه دیگری ندارد .

       

      🔵هیچ راه سریع دیگری ندارد .

       

      🔵هر روشی برای لاغر شدن به ما پیشنهاد داده شد و زمان و مقدار رو مشخص کرد این روش صد در صد اشتباه و دروغه .

       

      🔵اصلا چاق شدن و لاغر شدن زمان و مقدار نداره .

       

      🔵هیچ کدوم از ما برای چاق شدن تصمیم نگرفتیم که مثلا در یک سال چند کیلو چاق بشیم .

       

      🔵 علت بالا رفتن دوباره ی وزن بعد از رها کردن مسیرهای کاهش وزن قبلی (رژیم دمنوش ورزش و…)به این دلیل بود که ما فقط روی جسم برنامه داشتیم اما هیچ برنامه ای روی ذهن برای لاغر شدن نداشتیم و ذهن ما باز داشت برنامه های چاق کننده ی خودشو تکرار میکرد . ما فقط به جسم فشار می آوردیم گرچه موفق میشدیم اما مساله اینست که پایگاه رهبری جسم ما ذهن ماست و ذهن ماست که بر مغز ما تاثیر میزاره و رفتار مارو کنترل میکنه .

       

      🔵ذهن ما باید سیر شود . اما غذای ذهن فیزیکی نیست. ما با تکرار و تمرین و مطالعه ی آگاهیهای لاغر کننده به ذهن خود غذای لاغری میدهیم و او را سیر می کنیم .

       

      🔵ما انسان ناتوانی نیستیم . فقط مسیر را اشتباه انتخاب کرده بودیم .

       

      🔵 ما با هر توان قدرت و انگیزه در مسیر اشتباه حرکت کنیم مطمئنا به مقصد نمیرسیم ؛ درعوض اگر با هر سرعتی حتی اگر خیلی کند در مسیر صحیح حرکت کنیم به هدف میرسیم .🌺🌺🌺 تفاوت رسیدن یا نرسیدن  به مقصد در تلاش و کوشش نیست تفاوت  در انتخاب مسیره .🌺🌺🌺

       

      🔵هرباری که از لاغر شدنمان نتیجه نگیریم متاسفانه بر بار سنگین چاقی اضافه میشه و چاقی در وجود ما بزرگتر میشه و ما خودمون رو در راه لاغر شدن ناتوان تر میبینیم .

       

      🔵 شرط اصلی آموختن لاغری علاقه است . علاقه ی ما به لاغر شدن و یادگیری مسیر لاغری باعث میشه ما در  پیگیری آموزشها استمرار داشته باشیم .

      🔵 کسی که رویای لاغری داره باید برنامه هایی که استاد برامون در نظر گرفته ، فایلهای صوتی متنها و تمریناتی که برای هر گام در نظر گرفتن رو هرروز با شور و اشتیاق عالی انجام بده ‌.

      🔵باید هر روز یک قدم در راه لاغری برداره .🔵

       

      🔵 قدمهای مسیر لاغری با ذهن فیزیکی نیست . سختی نداره دوندگی نداره  محرومیت غذایی نداره آموزش ذهنیه از طریق فایل گوش دادن و نوشتن و تمرین کردن و تکرار کردن و یادگرفتن هست .

      🔵ما در دانشگاه لاغری ثبت نام کرده ایم . ➰➰➰

       

       🔵هر روز باید ۴۵ دقیقه تا یک ساعت برای فایلها و تمرینات وقت بزاریم . ساعتش مهم نیست هر زمان که خودمون دوست داشتیم .

       

      🔵 لاغر شدن باید خیلی آسون باشه .

      ❌❌❌❌هر جا دیدیم در مسیر لاغر شدن داره بهمون سخت میگذره بدونیم داریم مسیر رو اشتباه میریم . چون هیچ کدوم از ما برای چاقی زحمت نکشیدیم . ❌❌❌❌

       

      🔴به اندازه ای که در آموزشهای ذهنمون خوب رفتار کنیم ؛ خوب عمل کنیم ؛ وزن و سایز ما با ذهن ما متعادل می شود .

       

      🔴از شگفتیهای دوره ی لاغری با ذهن اینه که نتایج گسترده ای در زندگی ما ایجاد میکنه .

       

      🔴 وقتی ما یادبگیریم چگونه با ذهنمان رفتار کنیم ؛ چگونه بهش آموزش بدیم ؛ چگونه ذهنمون رو برنامه ریزی کنیم ؛ مطمئنا در افزایش اعتماد به نفس ، شادی ، احساس خوب و توانمندی ما تاثیر مثبت میزاره .

       

      🔴لاغر شدن به معنای زندگی دوباره است . به معنای تولد دوباره است .🔴یکی از مسائلی که چاقی برای ماداره اینه که مقدار وزنی که اضافه داریم شاید روی جسم ما ده کیلو بیست کیلو سی کیلو چهل کیلو اضافه وزن وجود داشته باشه اما جسم  ما داره کار خودشو انجام میده . بدن ما توانایی عمل کردن با اضافه وزن رو داره شاید بعدها با مشکلاتی مواجه بشیم ولی الان داریم زندگیمون رو می کنیم ؛  

       

      اما نکته ی مهم اینه که👈اضافه وزن تاثیری صدها برابر روی اعصاب و روان ما داره . اضافه وزن در زندگی ما محدودیت به وجود میاره . اعتماد به نفس مارو خورد میکنه . تواناییهامون رو از بین میبره .

       

      🔴پس خیلی لازمه  برای تغییر کردن اقدام کنیم .

       

       🔴 ضروریه اول به خاطر خودمون و بعد به خاطر آینده ی فرزندانمون لاغر شدن رو یاد بگیریم .نیازی به آموزش به فرزندانمون نیست . خودمون یاد بگیریم فرزندان ما خودبخود از ما یاد میگیرن . اونها از ما الگو میگیرن .

       

       🌷تاثیرات لاغری با ذهن فقط برای خودمان نیست برای سایر اعضای خانواده است .

       

      🌷اشتیاق زندگی دوباره رو در خودمون زنده کنیم .

       

      🌷 باشنیدن این صبحتها اشتیاق ما برای متناسب شدن بیشتر میشه .

       

      🌷 لاغر شدن خیلی ساده است اگر از مسیر صحیح حرکت رو شروع کنیم و استمرار داشته باشیم .

       

      🌷 همه ی ما به اندازه ی سالهای عمرمون برای چاق شدن استمرار داشتیم ؛ در تمام دفعاتی که از روشهای مختلف میخواستیم لاغر بشیم در واقع بر چاقی استمرار داشتیم . درسته تلاش میکردیم لاغر بشیم اما نتیجه چی بود ؟ نتیجه چاقی بود .

       

      ❣ما استمرار داشتیم در چاقی چرا استمرار داشتیم چون فرمولهاش در ذهن نوشته شده و وقتی فرمولها نوشته بشه ناخوداگاه انجام میشه .

       

      ❣ما خیلی وقتها بسیاری از مهارتهامون رو بدون فکر کردن انجام میدیم مثل آشپزی رانندگی جدول ضرب و .‌.. چون فرمولهاش در ناخوداگاه ذهن ما ذخیره شده و بدو اینکه ما تصمیم بگیریم از اونها استفاده می کنیم .

       

      ❣ چاقی هم یه سری فرموله در ذهن ما ذخیره شده بدون اینکه ما بخوایم و حتی بهش فکر کنیم که اینها فرمولهای چاقیه داریم ازش استفاده می کنیم .

       

      ❣ ما می تونیم فرمولهای لاغری رو به ذهنمون آموزش بدیم ؛ به ناخوداگاهمون بسپریمشون و بدون اینکه تلاش خاصی بکنیم ؛ به سمت لاغر شدن هدایت بشیم .

      ❣ همانطور که ما بدون اینکه سعی کرده باشیم تونسته باشیم چاق بشیم همانطور هم اگر از مسیر درست ( مسیر یادگیری)حرکت کنیم بدون اینکه زحمت آنچنانی بکشیم عرق بریزیم سختی بکشیم میتونیم لاغر بشیم .

      ✅✅✔✔ ↩↩↩↩تنها رمز کار آموزش دادن لاغری به ذهنمونه
      .✅✅✔✔↪↪↪↪

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 46 از 10 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 202 کلمه

        سلام فاطمه عزیز
        از اینکه بعد از چند روز سفر کردن به سرزمین لاغرها برگشتید خوشحالم
        در قرآن از کلام خدا بارها می شنویم:
        ایمان و عمل صالح
        ایمان رو در آیه های مختلف تعریف کرده
        ایمان: فردی که نه ترس دارد ونه غم
        ایمان: فردی که در انجام کارها به خدا پناه می برد
        و تعریف های مشابهی از ایمان داریم
        اما در مورد عمل صالح تعریف مشخصی وجود نداره
        به این دلیل که نتیجه ایمان خودبخود عمل صالحه
        ایمان باید تعریف بشه که مشخص بشه یعنی چی
        اما عمل صالح نیاز به تعریف نداره چون وقتی ایمان شکل بگیره هر عملی عمل صالحه
        وقتی شما به توانایی خودت در لاغر شدن و تغییر کردن ایمان آوردی هر عملی از شما سربزنه عمل صالحه
        نوشته های شما عمل صالحه چون باعث گسترش حال خوب در خودت و دیگران میشه
        عمل صالح از نظر من عملی است که اول در فرد عمل کننده و سچس در افراد تحت تاثیر عمل احساس خوب ایجاد میکنه
        خدا رو شکر میکنم که صالحان به سرزمین لاغرها هدایت میشوند
        صالحان افرادی هستند که به خود و توانایی خود ایمان دارند، هدایت الله را باور کرده و در مسیر هدایت شده حرکت می کنند و علاوه بر اینکه احساس خوب در خود ایجاد می کنند باعث ایجاد احساس خوب در دیگران می شوند.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 20 از 4 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فاطمه سادات
          1400/02/31 21:00
          مدت عضویت: 1663 روز
          امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

          نشان های دریافت شده

          سطح مبتدی
          محتوای دیدگاه: 204 کلمه

          سلام استاد گرامی . 

          چو عُمرم مدتی با گُل گذر کرد 

          کمال همنشین در من اثر کرد 

          وگرنه من همان خاکم که هستم . 

          استاد بنده هرچی دارم از آموزشهای شماست . تمام این احساس خوب در وجود شماست و ما اول از هدایت خداوند و بعد هم از همنشین شدن با شما به این همه احساس خوب رسیدیم . 

          وگرنه که اگر به خودمون بود و افکار منفی ها و حالهای بد خدا میدونه تا الان چه سرنوشتی برای خودمون رقم زده بودیم . خدارو بابت این هدایت بارها شکرگزارم . 

          و از شما بی نهایت سپاسگزارم که همواره با رویی گشاده از تمام بچه ها استقبال می کنید و ما رو به سمت عمل صالح ترغیب میفرمایید و چقدر عالی فرمودید وقتی انسان در مسیر ایمان هست همه ی اعمالی که از او سر میزنه صالحه و چه از این زیباتر که ما به لطف خداوند و از همنشینی با شما استادی که خودتون هم از صالحین هستید تاثیر گرفتیم و ما هم به شما پیوستیم . چه افتخاری از این بالاتر . خدایا سپاسگزارتم . استاد ازتون بی نهایت ممنونم . 

           و همچنین  متشکرم  از استقبال گرمتون از بازگشتم  . خوشحال شدم بابت پیام عالیتون . عمرتون جاویدان . بهترینها رو براتون آرزو دارم .  شادیهاتون روزافزون . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار shahrbanou1346
            1400/03/01 19:35
            مدت عضویت: 1356 روز
            امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 135 کلمه

            خانم فاطمه سادات عزیز سلام  امیدوارم  حالت عالی باشه و از هر جهت  رو به راه  .منم خیلی خوشحالم که برگشتی .

            می خواستم اگه ممکنه  دیدگاه منو از فایل  ۲۷ چهارشنبه هفته سوم  بخونی  و نظرتو برام بفرستی …حتما  حوصله  داشته باشی تا آخرش بخونی  و پیش بینی خودتو  از نتیجه تمرینم برام بفرستی  ..دوسه روز روی این دیدگاه فکر کردم تا بالاخره امروز نوشتمش . 

            چون قراره این دیدگاه ۲۱ روز هر روز خونده و تجسم بشه  از روی  تایید شده اش در دفترم شرح ایستگاههای تناسب رو باز نویسی می کنم  کنار میثاق نامه ام .

            قراره طبق توصیه استاد  تاثیر تناسب اندام خودمو در سایر جنبه های زندگی در دیدگاه جداگانه بنویسم . ولی منظورم دیدگاه شرح ایستگاهها هست که  خواهش دارم  بخونی

            خیلی دوستت دارم 💝💝💝

            و‌متشکرم از لطف و مهربونیت

            دست حق به همراهت …

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار فاطمه سادات
              1400/03/03 15:03
              مدت عضویت: 1663 روز
              امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

              نشان های دریافت شده

              سطح مبتدی
              محتوای دیدگاه: 28 کلمه

              سلام لطف دارید  شهربانو جان . چشم میخونم  من دارم اینجا درس پس میدم ‌ و قطعا من هم از شما دوستان عزیزم کلی چیز یاد میگیرم . 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار فاطمه سادات
              1400/03/03 15:08
              مدت عضویت: 1663 روز
              امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

              نشان های دریافت شده

              سطح مبتدی
              محتوای دیدگاه: 56 کلمه

              سلام شما لطف دارید شهربانو جان چشم مطالعه میکنم و نظرم رو به عنوان همکلاسی میگم . چون ما همگی داریم از هم می آموزیم و بنده هم فرقی با شما ندارم . قطعا اون چیزی که ذهن شما شما رو به سمتش هدایت کرده بهترین راه هست و بهترین نتایج رو براتون به ارمغان میاره 

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                آواتار shahrbanou1346
                1400/03/04 12:58
                مدت عضویت: 1356 روز
                امتیاز کاربر: 22276 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                محتوای دیدگاه: 11 کلمه

                 قربون  محبت  و صفای شما بانوی عزیز 

                موفق و موید باشید .🥰🥰💝💝💝💝💝💝💝💝💝

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 0 از 0 رأی
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار فاطمه سادات
                  1400/03/06 07:55
                  مدت عضویت: 1663 روز
                  امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

                  نشان های دریافت شده

                  سطح مبتدی
                  محتوای دیدگاه: 8 کلمه

                  زنده باشید شهربانوجان و برقرار در مسیر تناسب 

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 0 از 0 رأی
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار متناسب موفق
        1400/02/31 22:20
        مدت عضویت: 1119 روز
        امتیاز کاربر: 13014 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 12 کلمه

        سلام خانم سادات عزیزممنون از نظرات خوب وزیباتون 

        (این بخش حذف شد)

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فاطمه سادات
          1400/03/03 15:10
          مدت عضویت: 1663 روز
          امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

          نشان های دریافت شده

          سطح مبتدی
          محتوای دیدگاه: 8 کلمه

          سلام عزیزم ممنونم از شما و نگاه زیباتون 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار لیلی
        1400/03/01 00:53
        مدت عضویت: 1340 روز
        امتیاز کاربر: 96
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        سلام فاطمه جان من عاشق نوشته های شما هستم از بدو ورودم کامنتهاتون میخونم.و باورهاشو یادداشت میکنم خیلی از کامنتهاتون لذت میبرم 

        به امید الله یکتا منتظر عکس شگفتی سازم باشید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فاطمه سادات
          1400/03/03 15:15
          مدت عضویت: 1663 روز
          امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

          نشان های دریافت شده

          سطح مبتدی
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 130 کلمه

          سلام لیلی جان شگفتی ساز شدن واقعا یکی از نتایج اولیه ی این مسیر هست و خدا میدونه ما قراره با این آموزشها چه نتایج و سرنوشتهای زیبایی رو برای خودمون رقم بزنیم . ما فقط باید یاد بگیریم . هر چی بیشتر تکرار و تمرین کنیم ذهن ما بیشتر تغییر می کنه . اصلا بینظیره این حرکت . وقتی استمرار بدیم نتایج عالی به دستمون میرسه . خیلی خوشحالم از این همه ایمانی که در شما نسبت به این روش میبینم . چون به فرمایش استاد وقتی ایمان باشه هر عملی که از انسان سر میزنه عمل صالحه و به گفته ی خواهرم عمل صالح عکس العمل ایمانه . وقتی به یه چیزی ایمان داری نتیجه گرفتن عکس العمل اون ایمانه و قطعا به سمت ما جذب میشه ‌ 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار فاطمه سادات
        1400/03/01 17:15
        مدت عضویت: 1663 روز
        امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

        نشان های دریافت شده

        سطح مبتدی
        محتوای دیدگاه: 8 کلمه

        ببخشید اصلاح میکنم این گام ۲ هست . 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahahydary607@Emil.com
      1400/02/30 07:35
      مدت عضویت: 1067 روز
      امتیاز کاربر: 18
      محتوای دیدگاه: 115 کلمه

      باسلام و درود به استاد عزیز ودوستان خوبم از وقتی که خودمو شناختم چاق بودم از همون بچگی و این چاقی وحس بد همیشه همراه من بود و از هر راهی استفاده می‌کردم که از من جدا بشه اما افسوس که همه راههابعد از تحمل وسختی گرفتن رژیم های سخت بعد از مدت کوتاهی دوباره به شکست منتهی میشد و باز روز از نو روزی اما از وقتی که با سایت بی نظیر تناسب فکری آشنا شدم با اراده و استمرار در انجام تمرینات قدم در این را گذاشتم وتمام مسئولیت چاقی خودمو می‌پذیرم وبا امید بخدا تا رسیدن به هدفم که تناسب اندام هستش قدم بر میدارم با تشکر از استاد ودوستان شگفتی ساز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberehsadat@gmail.com
      1400/02/29 19:55
      مدت عضویت: 1108 روز
      امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 891 کلمه

      با سلام

      گام ۲ . من قدم در این مسیر لاغری گذاشتم تا لاغری را بیاموزم . تا یاد بگیرم که ذهنم را از قید و بند خیلی چیزها رها کنم یاد بگیرم تا خودم ذهنم را طبق برنامه ها و کدهای صحیحی که از آدمهای درستی (چون استاد عطار روشن که دستانی از دستان خداوند هستند )  می شنیدم ،  از نو بنویسم . خدایا شکرت من در این گام هم جوانه ی لاغریم را به وسیله ی باورهای صحیح آبیاری میکنم .

      خب ما زبان چاقی را خوب بلدیم چون از بچگی  ذهن ما طبق یکسری باورای غلط کد نویسی شد و با آشکار شدن چاقی  ما مجبور شدیم برای رهایی از شر این چاقی به راههای جسمی مختلفی پناه ببریم  که شاید برای مدتی جوابگوی ما بودن اما چون ذهن ما هنوز چاق بود و تمام کدها و فرمولها یش بر اساس باورهای چاق کنندگی نوشته شده بود ناخودآگاه جسم به حالت قبلی باز میگشت . اما در لاغری با ذهن ما آمده ایم اصولی و برای همیشه کار  را تمام کنیم و در واقع ذهنمان را از نو تربیت کنیم ، و از پایه و اساس فرمولهای چاقی را ریشه کن و جای آن باورهای صحیح لاغری را بنویسیم

      اینجاست که باید برای لاغری هم یکسری اموزش ببینیم همانطور که برای چاق شدنمان حتی از دوره ی جنینی یکسری اطلاعات نادرست توسط والدین  در ذهن ما نشست و ما کم کم.  در این امر استاد شدیم و حالالاغری با ذهن این اطلاعات صحیح و درست را در اختیار ما میگذارد تا در لاغری هم استاد شویم .

      خب چون درون ذهن ما یکسری اطلاعات غلط که منجر به چاقی ما شد هست باید برای ریشه کن کردن این اطلاعات آرام ارام  با استاد که خبره ی این کار شدند همراه بشیم و از اموزشهای ایشون برای اموختن و یادگیری و پیشرفت استفاده کنیم گام به گام و آرام

      و از طرفی باید از این باورها و اطلاعات صحیح به خوبی مراقبت کنیم چون ذهن ما هنوز به مرحله مهارت نرسیده ، ما با کنترل ورودیها ی نا صحیح  که مرتب از جاهای مختلف بر ما وارد میشه  و از طرفی با ورودیهای درست لاغری میتوانیم روزبروز در یادگیری موفق و موفق تر بشویم

      وقتی ما تصمیم قاطع گرفتیم که از طریق ذهن لاغر بشیم و با روشی کاملا درست و صحیح این کار را انجام بدیم باید بر تعهدمون   پایپند باشیم باید با ایمان و اعتماد کامل از جوانه های لاغری که هر لحظه در حال رشد هستند کاملا مراقبت کنیم که خدای ناکرده تحت تاثیر عوامل و باورای ناصحیح قبلی شکسته نشوند ما برای همین تعهد دادیم ، و من باز هم اینجا متعهد میشوم  و سوگند یاد میکنم هر روز و هرروز با اطلاعات درست لاغری جوانه ام را آبیاری کنم و از ورود هر گونه آفت به جوانه ام جلوگیری کنم .

       از طرفی ما باید کاملا توجه داشته باشیم  که  عجله در یادگیری هیچ نقشی نداره و اگر ما دچار این فرایند بشویم قطعا چیزی جز شکست و حال و احساس بد عایدمان نمی شود مگر ما برای چاقی زمان گذاشتیم مگر ما اصلا متوجه شدیم کی چاق شدیم خب چرا باید برای لاغری عجول باشیم که صد درصد اشتباه است و کسانی که به ما وعده های این چنینی میدهند  فقط قصد تبلیغ کالاها و بدست آوردن مبلغ هنگفتی پول را دارند  

      دقیقا مثل کلاس های کنکور. که به دانش آموزان وعده قبولی کنکور در یکماه یا یک زمان محدود را میدهند .وقتی دانش آموزی در طی ۴ سال درس خواندن در دبیرستان هیچ آگاهی از درس ها ندارد چگونه می توان توقع داشت در عرض یکماه یا … به چنان مهارتی دست یابد که نفر اول کنکور شود

      همانطور که این مسئله کاملا بعید و دور از ذهن است  برای لاغر شدن هم دقیقا صدق میکند ، از طرفی هر چیزی که حال و احساس مارا بد و خراب میکند اصلا درست نیست  که عجله هم یکی از همین موارد است کسی که در تله عجله می افتد دائما مجبور به چک کردن خود از طرق مختلف است

      یا جلوی آینه است ، یا روی ترازو ، یا در حال عکس گرفتن و انداز ، بر انداز کردن خودش و وقتی میبینه داره به آن زمان موعود نزدیک میشه و هیچ اتفاقی هنوز نیفتاده دچار استرس و حال و احساس بد می شود و چون حال و احساس ما همان جی پی اس ماست یعنی  اگر خوب باشد قطعا ما در مسیر درست هستیم و اگر بد باشد در مسیر اشتباه

      خب این حال بدی که از عجله کردن در ما ایجاد شده دقیقا نشون میده که ما راه و مسیر را اشتباه می رویم .

      ما باید تمام این انرژی ها و افکار را صرف یادگیری با اصول  لاغری کرده و با تمام ذوق و شوق علاقه ی مان در مسیر درست بکار بگیریم  

      قدمهایی حتی کوچک اما مستمر باید یقین داشته باشیم با تمرین و تکرار این اصول درست  ، این فرمولهایی که از نو نوشته ایم لاغری زیبایی در انتظار ماست این لاغری صحیح همان تولد دوباره ی ما به حساب می آید . زندگی سراسر شوق و احساس خوب دقیقا مثل آدمی که در حال یادگیری مهارتی جدید است  .

      این کدها ی درست و این تغذیه ی صحیح لاغری برای ذهن ان توانمندی ذهن را که طی سالهای چاقی از بین رفته بود را از نو باز میگرداند و ما به جایگاهی میرسیم که میتوانیم فریاد بزنیم :🎤🎤🎤ذهن من میتواند همانگونه که در کارهای دیگر مهارت  و قدرت دارد  به راحتی و آسانی قدرت لاغر کردن مرا هم دارد . ذهن من در لاغری هم توانمند و قدرتمند است

      خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirrezahafezi6@gmajl.com
      1400/02/24 15:10
      مدت عضویت: 1049 روز
      امتیاز کاربر: 3
      محتوای دیدگاه: 95 کلمه

      سلام استاد گرامی منم به بهانه سپاس از شما مینویسم که صحبتهای شما در مورد من هم صدق میکند من تحت نظر متخصص تغذیه مدتی بودم وچند کیلو کم کردم ودوباره برگشتم بعد به سمت قرصهایرچربی سوز سنتی رفتم وچون هزینه زیادی دادم فکر میکردم که ده کیلویی که کم کردم اصلا برنمیگردم ولی برگشت ورژیمهای مختلف از رژیم تک خوری گرفته تا گیاه خواری وغیره والان اطمینان دارم روش لاغری با ذهن بهترین روش انشاالله که در گامهای بعدی ودر کنار شما بتونم با نتایج عالی وغیر قابل برگشت برسم ممنونم در پناه حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا آرام
      1400/02/15 09:56
      مدت عضویت: 1263 روز
      امتیاز کاربر: 48
      محتوای دیدگاه: 254 کلمه

      سلام

      می خوام به همه دوستان این اطمینان رو بدم که لاغر شدن و لاغر موندن واقعا ساده ترین کار دنیاست. من هیچ دوره ای از زندگیم چاق نبودم. حتی بعد از زایمان سریع به وزن ایده آلم برگشتم. اما یکی دو ساله که ذهنیت غلطی در من شکل گرفت و باورهای لاغریم رو گم کردم. به همین خاطر 6-5 کیلو وزنم زیاد شد. این وسط راه های غلطی رفتم: ورزش برای لاغر شدن، پیاده رو برای لاغر شدن، کم خوردن برای لاغر شدن، حتی دمنوش لاغری!!!! گرچه من ورزش و پیاده روی و کم خوردن رو قبلا هم داشتم اما این بار با فشار و استرس و برای لاغر شدن انجامشون می دادم و هر بار 2-3 کیلوگرم وزنم کم می شد ولی باز برمی گشت سر جای اولش! چند ماه پیش دو باره به خودم اومدم و چند تا روش ذهنی رو امتحان کردم چون مطمئن شده بودم مشکل از ذهن منه. فهمیدم که ذهن من دیگه مثل قبل نیست! با تمرین و لذت از کارهایی که انجام می دادم 3 کیلوگرم از وزنم کم شد و تصمیم گرفتم بیام پیش استاد بزرگ! و جالبه که دیدم من حدود 7 ماه پیش اومدم و عضو سایت شدم اما بازم به خاطر اون باورهای غلطی که داشتم از مسیر جا موندم.  حالا بدون فکر کردن به گذشته اینجام تا متعهدانه مسیر رو پیش برم و  با آرامش و  لذت به وزن ایده آل و اندام متناسب خودم برگردم. مطمئن هستم این مسیر بهترین  و امن ترین مسیره! 

      برای همه اندامی متناسب همراه با سلامتی آرزومندم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار eli_naz_188@yahoo.com
      1400/02/13 18:39
      مدت عضویت: 1070 روز
      امتیاز کاربر: 95
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,437 کلمه

      سلام به همه دوستاي گلم

      ▪️گام دوم:

      قسمت اول توضيحات استاد اين بود كه بارها روشهاي مختلفي براي لاغري انتخاب كردن و تا حدودي موفق بودن اما بعد مدتي خسته شدن و تحت فشار ذهن روش رو رها و بالطبع چاق شدند.

      اين تجربه ي مشتركي هست كه همه ي ما داشتيم و اگر بخواييم به گذشته برگرديم موردهاي زيادي براي مثال زدن داريم.

      پروسه و گردونه ي بي انتهاي چاقي و اضافه وزن من شامل سه مرحله بود.

      مرحله ١)٧-١٨ سالگي

      اين مرحله تمام اطلاعات و آگاهي من بر پايه ي اطلاعات مادرم و خونوادم بودن.من تو اين رِنج سني علاقه ي زيادي هم به صحبت در موردچاقي و پيدا كردن روشهاي لاغري نبودم.ذهن من درگير مسائل مهمتري از چاقي بود و كمي توپر بودن من از هم سن و سالهام ،تاثير زيادي روي نحوه ي خوردن من يا عادات امروزه ي من نداشتن.

      من ريزه خواري نداشتم.علاقه ي متوسطي به تنقلات داشتم و درگيري ذهني من درس و مسائل خونوادگيمون بود و به اين دليل اضافه وزن خاصي نداشتم.

      مرحله ٢)١٨-٢٩ سالگي

      تمام چالش من و امتحان ٨٠% از روشهاي لاغري من تو اين دهه از زندگي من صورت گرفت.مدرسه تموم شده بود و وارد دانشگاه شدم وخواه ناخواه مورد توجه جنس مخالف موضوع اضافه وزن من بارزتر شد و منو به نگراني انداخت.اينجا بود كه من راههاي لاغريم رو به طرز كاملا حرفه اي و جدي شروع كردم.

      ١٨-٢١ سالگي (وزن ٧٨ )امتحان رژيم با متخصص تغذيه و ورزش نتيجه = نا اميدي از رژيم غذايي و ورزش در نتيجه چاقي بيشتر

      ٢١-٢٣ سالگي تلاش مجدد متخصص تغذيه همراه با داروها و پودرهاي لاغري تجويز شده توسط پزشك نتيجه =١٥ كيلو كاهش وزن ووزن گيري مجدد در عرض ٣ ماه

      ٢٤ سالگي تلاش مجدد توسط خودم و كم خوري و روزه متناوب گيري و كاهش ٢٠ كيلو در عرض ٣ ماه اين وزن بعد از ٦ ماه بعد آرومآروم بمن برگشت

      ٢٧ سالگي تلاش مجدد با حذف گوشت و پروتيين و گياه خواري و كاهش ٢٠ كيلوگرمي و رسيدن به مرز ٥٣ كيلوگرم اين وزن كمترين وزني بود كه من پيدا كردم و تا يكسال بعد حدود ١٤ كيلوگرم اون بمن برگشت

      ٢٨و٢٩ سالگي اوج افسردگي من از تلاشهاي بي وقفه جهت لاغري و رسيدن به وزن ٥٣ كيلوگرم بود.من متوجه شدم توي اين دو سال به خاطر فشار فوقالعاده شديدي كه روحا به خودم وارد ميكردم جهت لاغري ،يكسري عادات فوقالعاده زشت غذايي در من شكل گرفت.عاداتيكه هيچوقت قبل اونارو تجربه نكرده بودم و نميتونستم خودم رو كنترل كنم تا انجامشون ندم.من واقعا ضربه و نفرت فوقالعاده بالايي ازخودم داشتم و اين مسير لاغري من رو بي نهايت دشوار ميكرد.

      نخوردن طولاني مدت و بعد خوردن تا سر حد مرگ و حالت تهوع و منفجر شدن 😔من خودم رو تنبيه ميكردم من از خودم فوقالعاده تنفرداشتم و متاسفانه روز به روز چاق تر ميشدم

      دوستاي گلم اينا براي من خيلي خصوصي ان اما دلم ميخواد بنويسم هم ذهنم آروم ميشه هم شايد شما هم همچين عاداتي و احساسي داشتين و ما بيشتر به مسيري كه توش هستيم ايمان مياريم .

      عادت بد ديگه اي بعد عادت اول اين بود كه من به داروهاي ملين و قرص هاي ملين رو اوردم چون حالم واقعا بد ميشد و مجبور ميشدم مقدار خيلي زياد داروهاي ملين براي رهايي از فشار جسميم استفاده كنم.

      به دنبال اين دو عادت من تصميم جديدي گرفتم كه نخورم و فقط بجووم اما قورت ندم.😢😭من نميدونستم چرا اينكارو ميكردم اما اين بهمن تسكين ميداد چون هر چي ميخواستم ميخوردم اما قورت نميدادم و بيرون ميريختم و توي ذهنم اين طور فكر ميكردم من كالري به مصرف نرسوندم پس چاق نميشم(اما ميشدم)

      چه صدمه هايي كه موضوع كالري و ترس از اعداد بمن وارد نكرده.چقدر من ميترسيدم از اعداد از كالري ها از روغن از شيريني زندگيمن مملو بود از ترس ، نفرت از خود و ديگران،انزوا و افسردگي.

      ٢٩-٣٠ سالگي تصميم گرفتم خودم رو كاملا اصولي از اين كابوس نجات بدم.مربي خصوصي و تمرينات فوقالعاده سخت همراه با رژيم غذايي از سر نفرت از خود 😔(مشكل من از ابتدا همين تنفر بود نه چاقي)، انجام دادم و تا حدود زيادي با وجود اشتباه بودن ذهنيتم راجع به خودم و با وجود حاكم بودن تنفر از جسمم و خودم و همه چيم ،وزنم رو كم كردم و نسبتا آروم شدم.اما حرص و ولع خوردن،صداهاي نااميد كنندهي درونم از اينكه تو باز چاق ميشي اينكه تو هنوزم چاقي اينكه تو در مقابل غذا ضعيفي اينكه اگه يك روز تمرين نكني چاق ميشي اينكه… هزاران و هزاران افكار غلط ٢٤ ساعت شبانه روز حتي توي خوابم منو آزار ميداد. من بعد از رها كردن باشگاه و ورزشهاي طاقت فرساو عدم رعايت رژيمم كم كم به اضافه وزن سابقم برگشتم و روي عدد ٧٠ موندم.(تا به امروز)

      مرحله ٣)٣١ سالگيم : من توي اين سن به يك يقين رسيدم.

      استاد من توي اين سن مطمئن بودم مشكل جسمم نيست مشكل ذهنمه.

      تحقيقات من راجع به رفتارها و عادات غذاييم راجع به احساسهاي درونم راجع به تنفر از خود راجع به خداشناسي راجع به خودشناسي راجع به عشق به خود راجع به تنها موارد معنوي شروع شد.

      من توي اون سن شدت عادات بدم تا حد زيادي كاهش پيدا كرده بود چون شروع به قبول اين موضوع كردم كه من همين هستم و محكوم هستم كه قبول كنم كه وزنم تا اخر عمرم ٧٠ بمونه و تسليم.

      من واقعا خسته بودم خسته از تلاشهاي شبانه روزيم خسته از تنفرها و شكنجه هاي روحي و جسمي اينبار از در محبت به خودم واردشدم.

      اون زمان هنوز با سايت شما آشنا نبودم.

      من قانع شدم لباسهاي سايز ٣٨من تنم نميشه و من سايز ٤٢ هستم كه بايد خودمو همين كه هستم دوست داشته باشم.تمام لباسهاي سايز كوچيكم كه با عشق اونها تلاش ميكردم كه لاغر شم به خيريه بخشيدم و تمام كمد لباسم رو سايزهاي بزرگ خريدم.هنوز درونم فوقالعاده غمگين بودم اما به ناچار حقيقت تلخ چاقيم رو قبول كردم.درسته توي دلم ناراحت بودم اما حداقل از حس تنفرم كمتر شده بود.

      شروع به خوندن كتابهاي روانشناسي و گفتگوهاي موثر در رابطه با سلامت روح و عشق به خود كردم.

      اونها كمك زيادي بمن كردن كه بتونم آرامش نسبي روزانه اي داشته باشم اما ذهن من در حد اشباع پر بود از ترديد و تمام افكار منفي كه شما تصور كنين.

      من خودم رو تنها شكست خورده ي يك جنگ ١٤ سالهاي ميدونستم كه تنها براي كم كردن ١٥ كيلوگرم باختم.اين حس شكست و ذلت منو بي نهايت ضعيف توي چشم خودم ميديد كه با وجود اينكه من به فايلاهاي مثبت و روشني دهنده گوش ميكردم ولي اون حس همچنان حكمراني ميكرد.

      من يقين پيدا كرده بودم مشكل از ذهن منه اما هيچ منبع كامل و جامعي براي هدايتم نبود.

      خيلي خسته بودم استاد، واقعا هنوز نميتونستم قبول كنم كه باختم و وزن آرزوهاي من تنها در غالب يك تصوير و عدد توي خاطراتم خواهد بود.

      ديگه سرچ نميكردم لاغري در ١٠ روز

      ديگه نمينوشتم چگونه سريع لاغر شويم؟

      ديگه هيچ پيج لاغري رو فالوو نميكردم

      چون ايمانم به همه ي اينها رو از دست داده بودم و ميدونستم من مشكل از ذهنم و فكرم و ارادم و فرمانهاي مغزمه.

      يك روز كه خسته از افكارم و دنبال كورسوي اميدي براي تنها تجربه ي يك بار ديگه ي لاغري بودم تايپ كردم :

      “خدايا تنها آرزويم لاغري ست”

      اولين سايت سايته تناسب فكري بود.

      من بي توجه به اسم سايت كليك كردم و نوشته اي در مورد لاغري با ذهن بود 😊

      مثل تشنه اي كه آب پيدا كرده باشه تا آخرشو خوندم

      اين فقط يه متن كوچيك روانشناسي نبود

      نه اين تبليغم نبود

      ويديو داشت وويس داشت اين پيج منوو داشت و كلي مطالب دسته بندي شده ي ديگه داشت

      من هميشه دنبال يه گروه از كسايي بودم كه درد منو بفهمن تا شايد اونا كمكم كنن

      اين پيج تازه كلي آدم از جنس من داشت 

      صاحب پيج خيلي زميني و مهربون بود و حرفاش شد آبي كه روي آتيش دل من ريخته شد و من بعد سالها خودم رو به اينجا سپردم .

      من تمرينارو اوايل انجام نميدادم فقط همه ي فايلارو گوش ميكردم روزي ٥ تا 😔آخه من خيلي خوشحال بودم

      من ميدونستم كه جوابي توي فايل آخر نيست فقط چون تشنه ي اين حرفا بودم هر چي بيشتر گوش ميكردم آروم ميشدم

      من توي فايلا دنبال اين نيستم چجور لاغر شم

      من به عشق حرفايي كه در به در دنبالش بودم ميام گوش ميدم

      تازه شروع كردم به مسير گام به گام لاغري

      تازه شروع كردم به نوشتن و تمرينات

      همه اينارو به عشق مينويسم تنها مينويسم چون آروم ميشم

      چون ميخوام همه ي اون فرشته هاي مهربوني كه اينجان اونام بخونن

      اخه ماها كه اينجاييم هممون خيلي روحا اذيت شديم واسه اين من همرو اينجا دوست دارم چون تنها عشق و محبته كه به ما كمك خواهدكرد به آرامش ذهني و جسمي برسيم.

      استاد من مينويسم هر روز تا يك ذره هم شده به سهم خودم بگم مرسي بگم ممنون بگم خسته نباشين بگم خدا قوت.

      دوستاي گلم شمام بنويسين من نوشته هاتونو ميخونم.من براي هممون دعا ميكنم تا دلامون آروم وبي كينه مثل روز اول تولدمون سفيدوروشن باشه.

      با عشق

      الهام ❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 21 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آرمیتا صدیقی
        1400/05/01 18:13
        مدت عضویت: 981 روز
        امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 87 کلمه

        سلام دوست عزیزم.به به به این متن

        به به به این همه شباهت که به هم دیگه داشتیم..

        منم دقیقا انجام میدم تا احساس ارامش کنم،چون هیچ مدال طلایی توی وزن موردعلاقمون منتظر ما نیست که بیاد بره توی گردنمون! فقط عشق و آرامشه..

        بارها به خودم میگم که من وزن ۵۳(مثل شما) رو نمیخوام.بلکه من عشق و ارامش و شادی و تناسب رو باهم دیگه میخوام..

        اگه بهم بگن تورو متناسب میکنیم ولی شاوی و ارامش رو ازت میگیریم صد سااال نمیخوامش..

        دوستم خیلی متنت قشنگ بود.خوشحالم که هم قدم هستیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 931 کلمه

      سلام دوستان واستاد گرامی گام ۲ منم خیلی روشها رو امتحان کردم ورزش میکردم منظم وقرصهای چربی سوز درست میکردم با فلفل وعسل دارچین زنجبل زیره انصافا از این قرصا نتیجه نگرفتم ولی رژیمهایی که داستم خدایی عالی بود ونه وزن ایده الم یکبار رسیدم بقیه هم وزن کم کردن اما لاغر میشدم اما موندنی نبود برمیگشتم سدجای اولمومنم همش سوال میکروم چرا من انقد زود چاق میشم اما انقد زود لاغر نمیشم وبرای چاقی هیچ زجر وسختی اذیت نشدم اما برای لاغری تا دلت بخواد عذاب کشیدم سختی کشیدم ودر روش لاغری با ذهن یاد میگیریم که ذهنمونو برای لاغر شدن ولاغر موندن اموزش بدیم ومسیر لاعری با ذهن ی مسیر درسته اما یکم زمانبره اما در عوض نتیجه ش اون چیزیکه ما سالهای ستل دنبالش بودیم وچون مسیرمون درست نبود بهش نمیرسیدیم وموندگار نبود وما وقتی از روشهای دیگه استفاده میکردیم فقط وفقط جسم بیچارمونو تحت فشار قرار میدادیم که تو باید لاعر بشی اونم لاغر مبشد ولی ما که ذهنمونو برای لاغری اموزش نداده بودیم ودر نتیجه ذهن دوباره ما رو هدایت میکرد به سمت چاقی وما در مدت کوتاهی که رژیممون موم شده بود برمیگشیتم وزمانیکه ما تصمیم گرفته بودیم لاغر بشیم رژیم میگرفتیم ورزش میکرویم‌تا لاغر بشبم اما دهنمون که این تصمیم نگرفته بود اون طبق گذشته رفتار میکرد چون ذهن ما پر شده بود از فرمولهای چاق کننده وما رو هدایت میکرد به سمت چاق وچاقی بیشتر واین تصاد باعث میشد که من عصبانی بشم پرخاشگر بشمووخسته بشم ورها میکروم وذهنم با خیال راحت منو به سمت چاقی میبرد تمام فعالیت ما تحت کنترل مغزمون هستند هر فعالیتی که انجام میدیم فرمانش از مغز صادر میشهدوقتی دهن ما تنظیم شده برای چاقی پس ذهن ما رو هدایت میکنه به سمت  وچاقی ومطمینا فرمانهایی صادر میکنه در جهت چاقی هست وخیلی وقتا میدونیم سیریم اما به شیرینی که برخورد یکنیم دستمون میره وبرمیداره ومیخوره وبعد عذاب وجدان شروع میشه واین اظطراب ونگرانی باعث چاقتر شدن ما میشن ووقتی که از خورون ناراحت میشیم وخودمونو سرزنش میکنیم فقط خودمونو ضعیف میکنیم وبازم اینکار و میکنیم در روش لاغری با ذهن ما اول به ذهنمون یاد میدیم که چاقی یعنی چی وچاقی چه مسائلی رو بدنبال داره وچه مشکلاتی برای ما بوجود میاره بعد بهش یاد میدیم لاغری چیه چه مزایایی داره وچه نتایج عالی برامون داره واین کارها رو ما با ایل گوش دادن تمرین نوشتن به عمل تبدیل کردن ااونو بدست میاریم وما چاقی از بچگی یاد گرفتیم البته بغصی از ما هم موقع بارداری یا ازدواج چاق شدیم مثل زبان فارسی یا زبان محلی یا زبان سوممون یاد گرفتیم ومان هم زبان سوم داریم از بچگی یاد گرفتم با ی جمله که کنار هر حرف ی ز اضافه کن میشه زبان زرگری اما تلان اگه بخوایم ی زبان جدید یاد بگیریم دیگه بع اون اسونی نیست اونو باید اگاهانه یاد بگیری مثل زبان انگلیسی وخیلی رفتارهای ما از کوچیکی شکل گرفته مثل اینکه مهربون باشیم وخیلی از ما فکر میکردیم چاقی ارثیه چاقی ارثی نیست اموزش دیدنی مثل تمام چیزهایی که تو زندگیمون اموزشش دیدم درس خوندیم رانندگی یاد گرفتبم اشپزی یاد گرفتیم همه اینها اموزش بودن پس نیش لاعری رو هم اموزش دید همون طور که چاقی اموزش دیدم‌اگر میخوای لاغری رو یاد بگیری باید اصول کار کردن وتسلط داشتن بر ذهن یاد بگیریم وهیچ راهی دیگه ای وجود نداره برای لاغر شدن واگر هر روشی که به شما معرفی کردن که گفته بودن که این روش انتخاب کن در عرص یکماه ۱۰ کیلو وزن کم میکنی اون کاملا اشتباهه چون اصلا چاق شدن ولاعر شدن زمان ومقدار نداره هیچ کدوم از ما تصمیم نگرفتیم چقدر چاق بشیم یا چقدر میتونیم لاعر بشیم ومیدونیم که رهبر جسم ما ذهن ماست واون بر مغز تاثیر میذاره ورفتار مار و کنترل میکنه وما فرد توان مندی هستیم چون در طول مدتی که اضافه وزن پیدا کردیم بارها وبارها تلاش کردیم از روشهای مختلف لاغر بشیم وفردیکه انقدر تلاش کرده ناتوان نیست بلکه خیلهم توانمنده فقط مسیرش اشتباه بوده فردیکه در مسیر اشتباه باشه باهر سرعتی هم حرکت کنه به مقصد نمیرسه اما فردیکه در مسیر درست قرار داره باهر سرعتی اهسته وکند هم حرکت کنه اخرش به نتیجه میرسه واین لاعر شدن وچاق شدن ما فقط باعث میشه که ما فکر کنیم که ما نا توانیم ما ضعیف هستیم اعتماد بنفس مارو پایین میاره وما فکر میکنیم که نمیتونیم لاعر بشیم کسی که رویای لاغری داره باید فایلها رو گوش کنه تمرین بنویسه تا به رویاش برسه مثل تمام اموزشهایی که تو عمرمون دیدیم ووقتی ما در مسیر لاعری قرار بگیریم اموزش ببینبیم اعتماد به نفسمون میره بالا توانمند میشیم وبه این باور میرسیم که ما هم میتونیم لاعر بشیم مثل تمام دوستانیکه لاغر شدن ولاعر شدن ی تولد دوبارهست افراد متناسب نمیتونن این تولد دوباره رو تجربه کنن یکی از مایل که چاقی به همراه داره اینکه شایرد ۱۰ کیلو یا ۲۰کیلو اصافه وزن داریم اما جسم ما داره کارشو انجام میده قلب ما داره کارشو انجام میده مغز داره کارشو انجام میده واضافه ورزن صدها برابر در ذهن ما تاثیر میذاره پس ضروری که لاغری رو یاد بگیریم چون فرزندان ما هم تحت تاثیر رفتارهای ما قرار میگیرن واز ما الگو میگرن ولاغر میشن تاثیر لاعری فقط برای من نیست تاثیرش در کل خانواده است ولاعری رو یاد بگیریم وزندگی کنیم وزندگی جدید برای خودمون خلق کنیم واشتیاق زندگی رو در خودمون دوباره زنده کنیم وچاقی ی سری فرمول در دهن ماسذخیره شده وبدن اینکه بخوایم داریم ازشون استفاده میکنیم وما میتونیم فرمولهای لاغری رو در ذهنمون ذخیره کنیم وبه سمت لاغری حرکت کنیم تنها فقط باید به ذهنمون اموزش بدیم لاعری رو تا اون مارو هدایت کنه به سمت لاغری وما لاغر میشیم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mina.1366.az@gmail.com
      1400/01/28 16:54
      مدت عضویت: 1122 روز
      امتیاز کاربر: 127 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 483 کلمه

      به نام خدای عشق و ثروت 

      گام دوم 

      ما در هیچ دوره ای از زندگی آموزشی برای صحبت کردن به زبان مادری یا راه رفتن و ……ندیده ایم 

      ذهن ما از دوره جنینی به بعد از طریق دیدن و شنیدن و درک کردن خیلی از آموزشها رو ثبت و ضبط کرده 

      درمورد چاقی هم این مسئله آموزش صدق میکند 

      ما خیلی از حرفها رو شنیدیم و در ناخودآگاه ذهنمون باور 

      کردیم خیلی از رفتارهای غلط را دیدیم و در ناخودآگاه ذهنمون ثبت کردیم و مرحله به مرحله همه ی آنها را انجام دادیم 

      من از زمانیکه یادم میاد کمی نسبت به هم سن و سال های  خودم ثپل تر  بودم و این تفاوت در دوران مدرسه بیشتر خودشو بهم نشون داد و باعث شد بیشتر از پیش بهش توجه کنم تا زمانیکه تصمیم گرفتم رژیم بگیرم 

      از انواع رژیم کم خوری و ورزش ویوگا و رقص و  رژیم پودرهای لاغری و انواع دمنوش ها و تغییر نوع روغن خوراکی و ….. 

      تمام این روشها تا مرحله کمی اثر داشت و باعث کاهش وزنم میشد اما بعد از مدتی دوباره بازگشت داشت و مثل قبل  میشدم چون من جسمم را درحال فشار قرار میدادم 

      و ذهنم نمی‌خواست این روشو ادامه بده و باعث اختلالات ذهنی و پرخاشگری و عصبی میشدم و درنهایت رژیم  رها میشد

      این ثپلی کم کم تبدیل به چاقی و اضافه وزن شد و بازم تلاش می‌کردم برای از بین بردن چاقیم اما نتیجه در حد کم بود و وقتی اطرافیان میگفتن یکم جمع شدی رژیم گرفتی ؟ ذهنم می‌گفت خب بسته دیگه رژیم 

       هیکلت خوب شده بقیه تأیید کردن دیگه و یکم آروم میشدم و روش لاغری رو ول میکردم و دوباره کم کم به وضعیت قبل برمیگشتم و وزنم اضافه شود و عذاب وجدان می‌شوند سراغم 

      باور ها و عادت های غلط باعث شد که چاقی را بازی کنیم و نتوانیم به باور درست لاغری برسیم 

      الان که در مرحله هدایت از طرف خدای عشق و دوستی  به سمت لاغری با ذهن هستم ایمان دارم خدا جواب دعاهایم را داده و میتوانم به بزرگترین آرزو و خواسته زندگیم برسم و زندگی دوباره را تجربه کنم و لذت ببرم 

      الان حدود ۴۵ روزه که از اولین روزی که به سایت تناسب فکری هدایت شدم میگذره 

      با اینکه آموزش خاصی را شروع نکردم و با گوش دادن  فایلهای رایگان استاد روشن به این مرحله از آرامش رسیدم که خوردن باعث چاقی من نشده و نمیشه 

      خیلی راحت میخورم و لذت میبرم و دیگه وزنم اضافه نمیشه 

      حتی در حال کاهش وزن هم هستم و راحت موقع سیری دست از غذا میکشم و ولع خوردن ندارم و جمله میل ندارم را به طرز باور نکردنی راحت و بدون فکر بکار میبرم 

      دیگه بعد از خوردن عذاب وجدان ندارم و اصلا فکر هم نمیکنم که این غذا در بدن من به چی تبدیل میشه و الان  میدانم همش انرژی هست و بس

      الان فقط و فقط از لذت های لاغری به ذهنم میگم وتصورات  ذهنیم را از چاقی معطوف کردم به لاغری و خودمو خیلی  دوست دارم و شکر گذار خدای خودم هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سیده آمنه یاقوتی
      1400/01/24 22:50
      مدت عضویت: 1112 روز
      امتیاز کاربر: 921 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 972 کلمه

      سلام خدمت تمام دوستان متناسب و خوش استایلم.من گام یک تا3روگوش دادم وبه ترتیب کامنت نوشتم،حالاقدم دوم هستم برای نوشتن ورفتم اون ته ته و بیشتر نظرات و خوندم

      یه جاهاییش بدلم نچسبید ومیخوام درکم از فایل و صحبت های استاد رو بگم.

      آگاهی های نظرات و فایل گام دوم

      1.لاغری آسونترین کار دنیاست و اگه دیدیم یه جایی داریم عذاب میکشیم بدونیم راهمون غلطه)

      2.تواین راه مهم لذت بردن از مسیروعشق کردن وباحس شادی ونشاط پیش رفتن (برعکس تمام روش های موجود که فقط استرس زاهستش و تهش نتیجه دائمی نیست)

      3.عجله نداشتن وصبر(تحمل نه چون تحمل باصبر متفاوته و اگه داریم تحمل میکنیم یعنی سختی و رنج ولی صبر یعنی لذت یعنی خدایا میدونم این راهشه وجزاین نیست میدونم وتسلیم توأم)

      4.اینکه مرتب تکرار وتمرین کنم و حتما بنویسم چون درنوشتن ذهن و چشم و تمام حواس باهم کارمیکنه

      5.این دوره فقط برای تناسب اندام نیست وبقول استاد تو همه ی جنبه ها مارو تغییر میده بدون هیچ سروصدایی

      6.مامیتونیم به هر هدفی بااین روش برسیم به شرط استمرار و تکرار و عمل کردن

      7.باید راحت و بدون تقلا و سختی متناسب بشیم نه با عوض کردن ظرف غذا،نه با کوچک کردن قاشق نه باهیچ روشی فقط با تغییر فرمول ها(خیلی هانوشته بودن نباید غذاخوردن رو برای ذهن لذت بخش کنیم وفقط برای رفع نیاز باشه ولی من برای چاقی هم هیچ لذتی از غذا نمیبردم نه بویی نه مزه ایی ونه حتی طعمی اما حالا بادقت بهش نگاه میکنم بوش میکنم لذت میبرم لقمه تو دهنمه لذت میبرم طعمش ومزه اش و میفهمم وهرلحظه شکرمیکنم ونکته اینه که فرق این لذت با اون لذت دراینه که درچاقی لذت همراه بانگرانی و استرس و ترس از اضافه وزن بود و مدام ولع و حرص خوردنم زیاد میشد قشنگ یادمه وقتی میگفتن فلان غذا کمه کم بخورید به همه برسه میترکیدم و طوری میخوردم که همسرم جلوی خانواده اش زیرچشمی هی میگفت آمنه برابقیه هم بزار یا تا میوه ایی چیزی میومد وسط مادرهمسرم طفلی میگفت بیایید بخورید تموم شد ومن چقد ناراحت میشدم و بهم برمیخورد وحتی قهر میکردم اما این لذتی که الان دارم واقعا شیرینه وحتی ازکم یه غذایاخوراکی لذت میبرم(بقول استاد اگه به معده و حس چشایی بویایی باشه باهمون یه لقمه ادم طعم ومزه رو میفهمه و عشق میکنه وسیر میشه پس چی میشه که لذته تبدیل به ولع میشه؟حس کمبود واااای تموم نشه من این غذارو دوس دارم اهه چراکمه واینها باورهایی هست که تو ذهن نهادینه شده من خودم داشتم الان بهترم یادمه یه غذایاخوراکی خوب که می آورد پدرم همش میگفتن کم بخورید تموم نشه ومن همش ترس از نبود اون مواد و داشتم وکم کم به همه چیز نگاهم اینجوری شد ولی حالا بااینکه گاهی لیز میخورم واون تریه میاد ولی سریع به خودم میگم این ذهن و خودت بااین چیزاپرش کردی تقصیراون نیست که تقصیر خودته پس بهش نتوپ که چرا واین حرفا عوضش بگو فدای سرت مرررسی بهم ضعف هارو نشون میدی تانقطه ی قوتمون بشن وبه قول یکی از فامیل هامون که متناسبه میگه من از بوی غذا و دیدنش هم سیر میشم)

       

      8.دنبال معججزه وفرمول خاصی نگردیم قرار نیست فرمول یاورد شگفت وخارق العاده ایی بگیم و لاغرشیم زود نه ماازهمون روشی که چاق شدیم ازهموون روش لاغرمیشیم چطور باتغییر فرمول های ذهنی بدون رنج بلکه بالذت وخوردن هرچی دلم بخواد بدون اینکه بترسم چون میدونم بیش از نیازم نمیخورم (برای منی که از بدوتولد لاغروباریک وظریف بودم وبعدازسن15چاقی تو رون هاوپهلو بیشتر بوده وبعدزود لاغرکردم وبعد22سالگی منفجرشدم وسال93تا9420کیلوکم کردم ولی بااسترس وکالری شماری و رقص و ورزش و کنترل آگاهانه خوردنم ومجدداز60به76رسیدن وحالا باقدرت ذهن یقین دارم میترکونم وشگفتی سازمیشم تاابد)

      ۹.این روش یقینا خود خودشه که منو به سرمنزل مقصود میرسونه چون دارم میبینم که بااختیارخودم ونه زور واجبار وترس به خودم متهدشدم وبرای خودم ارزش واحترام قائلم(این واقعا برام مهم بوده وهست که باپرخوری نکردن وشیک وزیباخوردن تازه همه هی تعارف میکنن نه مثل قبل که نگران بودن وای الان همه رو میخوره واین باعث میشه من خودمو محترم بشمارم و ارزش خودم ولیاقتم وحفظ کنم هرچندمیدونم درگذشته ی نه چندان دور هم این تقصیر ذهنم و بدنم نبوده ومقصر منم که فرمول هارو غلط بارگذاری کردم وبه خودم ظلم کردم)

      ۱٠.در روش های گذشته فقط به ناخواسته توجه کردیم ولی باروش تناسب ذهنی(لاغری باذهن)فقط به خواسته توجه میکنیم وروز به روز بهش نزدیک و نزدیکتر میشیم

      11.نکته ی خیلی مهمی که هست اینه که مابرای خودمو جسممون و زیباییمون لاغر میشیم نه دیگران و میخواییم دل خودمون وشاد کنیم از اندام متناسبمون لذت ببریم و قربدیم وبرقصیم وبرعکس قبل که فقط از ترس نکنه بگن چاقه اندام بیریختی داره لاغرمیشدیم یا اقدام میکردیم

       

      ودرآخر هم که واقعا حال دلم بااین روش عالیه الان بیشتر دوست دارم وقت بزارم و میخوام یه سایز شلوار 36_38برسم ویقین دارم که میرسم حتما چون باذهن هرچیزی امکان پذیره

       

      خدایا شکرت که انقدمشتاقم برای خوندن ونوشتن وگوش دادن

      الان راحت خودمو به صرف همه چیز دعوت میکنم وعشق میکنم که خوش اندامم وبزودی از 68کیلوبه60وحتی کمتر میرسم چون تونستم وشده حتی باروش غلط پس باصحیحش حتما عالی تر و بینظیرتر میشه

       

      راستی باورهای غلط نسبت به پوست که شل میشه و می افته وغیره هم داره تصحیح میشه 

      وباورهای غلط درمورد مو که وااای لاغرشدم موهام ریخت هم الکیه چون من باقدرت ذهنم کارمیکنم وجالبه برام که حتی صورتم توپروخوب مونده

      برعکس قبل که انقدتو میرفت که سیاه میشد وهمه میگفتن وای (که همین یه مانع برای لاغریم بود که وای لاغری زشتت میکنه پس ذهن برای اینکه زشت نشم مانع لاغریم میشد وولی الان میدونم بالاغری زیباترو زیباتر میشم) چه بدشده بابا یذره وزن اضافه کن صورتت پرشه

      ولی الان میدونم باذهنم میتونم همه جوره حتی موضعی هم وزنم و کم کنم و عالی پیش میرم

      خدایاشکرت برای این نعمت ها که حتی همین چاقی هم نعمتیه وباعث شد اینهمه آگاهی کسب کنم برای تمام زندگیم

      وبقول خانم راندا برن این هاموهبت های مشکلاتیه که البته از دید ما مشکله ورنج وگرنه که همه چیز برای ارتقای منه و منو هر روز بیشتر وبیشتر موفق میکنن و رومدار پیشرفت وموفقیتم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1400/01/22 00:34
      مدت عضویت: 1173 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,765 کلمه

      سلام🙂 وقت همگی بخیر😍خب من هم مثل تمام افرادی ک دارای اضافه وزن هستن روش های مختلف و زیادی رو برای لاغر شدن دنبال کردم مثل رژیم های غذایی مختلف با اسم های معروف دکتر کرمانی ،جنرال ، لیمویی ،شیروخرما ، رژیم‌های ک همراه لیمو بود،ورزش های سبک و سنگینی انجام دادم چ بااپلیکیشن توی گوشی موبایلم ، چ رفتن ب باشگاه ، پیادروی های چند ساعته ،حلقه های هلاهوپ ، روزهای اول ، هفته های اول همه چی خوب بود وهمراه با شوق وذوق و حتی ب خودم اجازه هوس کردن هم نمیدادم ، این شوروذوق روزهای اول ماه اول باهرتلاش و منع کردنی ک بود منو مواجه میکرد با 3،4کیلو کم کردن ، اما ب مرور ک میگذشت یه لقمه ،ی لقمه ،یواشکی خوردن ها ،هوس کردنهای غذا ،بوی غذای حتی بدمزه وغذایی ک اصلا دوست نداشتم منو دیوانه میکرد وچون من میخاستم طبق اون رژیم عمل کنم و خودم رو منع میکردم درادامه یا عصبانی میشدم و پرخاشگر یا میخوردم میخوردم بعدش عذاب وجدان و سرزنش خودم ،،،هیچوقت نمیشد اون سایز ووزن رو حفظ کنم حتی حفظش بیشتراز چندروز نبود علاوه ب اون وزن وسایزی ک برمیگشت برای خودم بود بیشترازون هم میشد…ماهمیشه راحت وبدون زحمت چاق میشدیم حتی بالذت ، حتی باخوراکی ها خاطره میساختیم وهنوزم میسازیم ،یا درذهنمون یا درکناردیگران سناریو میچینیم ک چیو با چی بخوریم،فلان کافه یا رستوران ،یا پارک فلان خوراکی بخوریم ک اگ زمستون باشه باون خوراکی گرم بشیم و بچسبه وحال بده ،اگرم تابستون باشه بااون خوراکی خنکمون بشه وجیگرمون حال بیاا ،ویا تشنگیمون رو رفع کنه ،یا خستگیمون بره ،خلاصه همیشه برای خوردن حرف برای گفتنهااا داریم…وقتیک ما همچنین سناریو وخاطرات دل انگیزی رو برای ذهنمون لذت بخش کردیم ،و بااون لذت خوردن ما آرامش داریم و حالمون خوبه حالا جداازروزهای تنهایی و سرزنش کردن خودمون پس برای لاغر شدن چ توقعی باید از ذهنمون داشته باشیم وقتیک مواجهش میکنیم با قعطی ، با منع کردن لذت خوردنیها ،ما چاق شدن رو بالذت وآرامش آموزش دیدیم ،اما لاغر شدن رو با رنج و سختی اماجایی برای ناراحتی ونگرانی نیست ،همانطور ک چاق شدن و چاقتر شدن رو خیلی راحت و ساده وباارامش ب ذهنمون آموزش دادیم برای لاغر شدن هم میتونیم ب ذهنمون این آرامش و لذت رو بدیم و ذهن رو از نقطه امن خودش تغییر خاصی ندیم.فقط ی کوچولو دچار دوگانگیش میکنیم تا متوجهش کنیم ک لاغرشدن از چاق شدن خیلی آسانترس.خب حالا ذهن رو چطور میتونیم برای لاغر شدن و لاغر موندن آموزش بدیم..روش لاغری با قدرت ذهن علارقم همه ی روش های دیگ ک زمان و مقدار تعیین میکننن این روش همچین سَبکی نداره و نخاهد داشت و نیاز ب زمان داره..وعلاوه بر نداشتن مقدار وزمان محدود ومشخص نتیجه اش علارقم روش های دیگ ک نسبی و زود گذر بود ،این نتیجه اش دایمی و ثابت خواهد بود.مگر اینک شخص یا فردی باشد کنتواند ونخواهد ازین آموزش ها استفاده ی بهینه کند🙂🙄من درتمام روش هایی ک بکار میبردم برای لاغر شدنم فقط ب جسمم فشار وارد میکردم ،از طریق رژیم های سفت و سخت خودم رو محدود و محروم میکردم ،از طریق ورزشهای سنگین ک باعث کمردرد و زانو درد درمن میشد خودم رو رنج و عذاب میدادم ، از طریق دمنوش های بی مزه و تلخ و همراه با خالت تهوع و ضعف و افتادن فشار من میشد ،از طریق قرصهای چربیسوز شیمیایی ک هورمون های بدن من رو تحت تاثیر خودش قرار میدادو باعث اختلال درانجام بعضی از کارهای سیستم بدن من میشد وخیلیییی دیگ از کارهایی ک فقط باعث میشد من ب جسمم فشاروارد کنم برای لاغر شدنی ک جز اندکی وزن و سایزچشمگیری هم نمیشد، ونتیجه ای تاثیر گذار وجدی هم نداشت….چرا من باهرروشی ک اقدام میکردم  نتیجه ای هم حاصل نمیشد؟؟!!! چون ذهن و جسم من باهم همسو نبودن ب چ صورت .🙄🤔😟من ناخواسته وکاملا ناخودآگاه ذهنمو رو ب چاق و چاقترشدن آموزش داده بودیم .ولی از طرفی دنبال لاغر شدن بودم درحالیک ذهن من ب خواستهای من عمل میکرد ک چاق شدن بود ،من در خودآگاهم تصمیم میگرفتم ک لاغر بشم و تمام کارهای فیزیکی و تحرک و رژیم های مختلف نتنها من رو بلاغر شدن نمیرسوندبلک بعداز رها کردن منو از وزن و سایز فعلیم هم دورتر میکرد واضاف میکردم.ذهن آموزش دیده ی من منو تشویق میکرد ب پرخوری ، ب هرچیزی ک ب چاقترشدن من کمک میکرد.درحالی ک من خودمو منع میکردم از خوردنی ها ،از لذت ها،،تفاوت ذهن ناخودآگاه با ذهن خودآگاهم این بود ک من میخاستم لاغر بشم ، از شرش خلاص بشم از طریق رژیم وورزش..اما در ذهن ناخودآگاه من همچین چیزی نبوده اون تحت آموزش من بیشتر خواهان چاق شدنه من بوده ،بیشتر بهم میچسبوندش ،حتی از طریق اون رژیم وورزشهای ک برای من سخت و طاقت فرسابوده برای ذهنم لذت و آرامش بوده چطور بصورتی ک انقدر فشار میورد ب من ،این سلولهای عصبی و فعال میکرد و چون من قدرت مقابله با ذهن رو نداشتم شکست میخوردم و مثل قحطی زدها از هرچیزه خوشمزه ،بدمزه ،ترش وشوروشیرین وتلخ درحد انفجاروفشار شکم میخوردم وذهنم ازین همه خوشیو سرخوشی ازسر نفرت ازخوردن وسرزنش لذت میبرد و آرامش داشت چون فکر میکرد منو داره ب خواسته ی ناخواسته ام میرسونده،😏😐☹️😒😤 تمام فعالیت های بدنی ما تحت تاثیر ذهن (مغز)ماست مثل تکان دادن دست ،راه رفتن ، برداشتن شی ،لباس عوض کردن ،حمام رفتن ،وحتی غذا خوردن .پس هردفعه ک ما با پرخوری مواجه میشدیم این یک دستور بوده از طرف ذهن ،مغزماتحت تاثیر ذهنه ماست .خاطرات خوش خوردنها ،مراسمات ،عروسیها ،دورهمی ها،مسافرت،سرگرمی وغیره باینک میدونیم نباید بخوریم ولی میخوریم بعدش عذاب وجدان و سرزنش وبعد اظطراب و استرس و نگرانی و عذاب وجدان بخودمون ک یه نوع بازم چاق شدن هست 😐من بارها بارها تصمیم گرفتم ک لاغر بشم ، از طریق رژیم ، ورزش ، از بعدازاین عروسی ،اون عروسی ،از بعد تعطیلات ،از بعد مسافرت واز شنبهای معروف ک هیچ وقت برای من محقق نشدولی هروقت ک ب زمان موعد میرسید من جا میزدم ،ی اتفاقی میفتاد ،هی میگفتم از فردا ، ازفلان ساعت برای ورزش ، بعدازینکار بعدازون کار.اما درمسیر لاغری باقدرت ذهن ما ب ذهن یاد میدیم ک چاقی یعنی چی و چ مزایایی داره بعد لاغرشدن ومتناسب موندن رو آموزش میبینیم ومزایاش رو براش روشن میکنیم وبعد ک قانع شد وکمی با ماراه اومد وهمسو شد مسیر صحیح ودرست رو نشونش میدیم تا لاغر شدن رو هم مثل چاق شدن یاد بگیره ،مثل یادگیری زبان محلی وفارسی ک ماتحت آموزش خانواده و معلمانمون بودیم ناخودآگاه یاد گرفتیم ،والان اگ بخایم لاغر شدن رو یادبگیریم باید مثل هر هنره دیگ ای این زبان رو آموزش ببینیم مثل خیاطی ، رانندگی ،کامپوتر،نقاشی ،مکانیکی ،سفالگری،وکلی از شغل ومهارتهای دیگ ای ک نیاز ب آموزش دارد.چاقی ارتی ،ژنتیک ،بخت واقبال ، سرنوشت وخداخواسته نیست، چاقی آموزش دیدنی ویادگرفتنی است مثل خیلی از رفتارهای ما.ما بدون اینک تصمیمی گرفته باشیم برای چاق و چاقتر شدن ، چاق شدیم و فرمولهای چاقی ک خودمون در ذهنمون ایجاد کردیم داریم آن فرمول هارو تکرار وتکرارتر و زندگی میکنیم و نتیجه اش سایز ووزن درحال حاضر ماست.ذهن انسانها بارها و بارها میتونه آموزش های گوناگون ومختلفی رو ببینه حتی درعین حال میتونه چند آموزش رو باهم یادبگیره مثل زمانهایی ک ما ب مدرسه میرفتیم و دریک روز میتونستیم چند درس رو باهم یادبگیریم و حتی دریک روز میتونستیم چند تا امتحان مختلف رو امتحان بدیم.حتی درموضوعات علمی ،هنری ،ورزشی ،نقاشی و غیره.وما برای هر مهارت یا شغل نیاز ب آموزش ویادگیری داریم ،پس لاغر شدن رو هم میشه یادگرفت فقط کافیه اصول و تسلط داشتن روی ذهنمون رو یاد بگیریم…. چرا ماهربار ازهرروشی استفاده میکردیم برای لاغرشدن با شکست مواجه میشدیم⁉️⁉️🧐 چون لاغرشدن رو ما دراون روش ها ب ذهن آموزش ندادیم و بعد بعداز چندروز رها میکردیم واون وزن و سایز برمیگشت چون ذهن ما فقط چاق شدن رو بلد بوده…ودرتمام تبلیغاتی ک برای لاغر شدن از مقدار وزمان صحبت میشه اون روش کاملا اشتباه و غلط و گول زننده است چرا؟؟!!چون ما برای چاق شدن هیچوقت مقدار و زمان تعیین نکرده بودیم،پایگاه رهبری جسم ذهن ماست و ذهن روی ما تاثیر میزاره و رفتار مارو کنترل میکنه.ب چ صورت..بصورتی ک ما در همه ی روشهای لاغری چون ذهن ما در مسیر چاق شدن بوده هوس خوردن داشتیم ،حرص وولع داشتیم درحالیک طبق رژیم غذایی مون پیش میرفتیم وخودمون رو از همه ی منع میکردیم 😐ماانسانهای توانا و قدرتمندی هستیم ک الان اینجا و دراین مسیر هستیم ک اگ نبودیم همون راه اول علاوه برمسیر و راه وروش اشتباه رها میکردیم وتسلیم سرنوشتی میشدیم ک حق ولیاقت مانبوده ونیست .پس ناتوان نیستیم چون درهمون راه و روش اشتباه درمسیر سختودشوار بازهم مقداری از سایز ووزن ما کم میشد..و ما باید اینو همیشه بخاطر داشته باشیم ک درمسیری ک اشتباه و غلط هست باهر توان ،انگیزه و شوروشوقی ادامه بدیم ما هیچوقت ب مقصد وهدفمون نمیرسیم..وبرعکس در مسیری درست و صحیح باهر سرعتی حتی کند ماحرکت کنیم بالاخره دیریازود ب اون مقصد،هدف و ایستگاهمون میرسیم انشاءالله 🙏اگرک مادرمسیری بودیم ک دروحودمون شوق وانگیزه بوده ولی ب نتیجه ای دست پیدا نکردیم و نسبی بوده نتیجمون این نشانه ی ناتوانی ما نیست بلک درمسیر اشتباه و غلط ما بوده ک مارو ب هدف دلخواهمون ک لاغر شدن هست نرسونده.درحالی ک بارها پیش اومده بخاطر راه و مسیر اشتباه ما خسته شدیم ونامید ولی بازم ادامه دادیم و خدا دستمون رو گرفته و هدایت کرده ب مسیر تناسب فکری😍😊دراین مسیرعده ای از افراد زود نتیجه میگیرن ،عده ای دیر ،و هستن افرادی هم ک نتیجه ای نمیگیرن ،نتیجه نگرفتن افراد ب اشتباه و غلط بودن مسیر نیست ب سرنوشت و اقبال چاق بودنشون نیست ب اینه ک شاید همت و انگیزه و شوق و اشتیاقشون ب اندازه هدف و خواستشون بزرگ نبوده وتلاش نکردن ،باور نکردن و بعنوان یک رژیم غذایی یا ی دوره ورزش بدنسازی یا حالا چربیسوزی ب این مسیر نگاه کردن..کسی ک لاغر شدن براش مهمه رویایی لاغر شدن خودش رو میخاد ب واقعیت تبدیل کنه باید شورواشتیاق و استمرار داشته باشه با خال هوی وعشق تمریناتشرو انجام بده و علاقه داشته باشه وباور ب هودش ب تواناییش و ب این مسیر ک هدایت شده داشته باشه…باید این روش رو مثل همه ی کلاس های آموزشی دیگ ک خاضر میشه یا مثل الان ک آنلاین هستن کلاسها طی کنه و بگذرونی ،درک کنه بفهمدش مثل کلاسهای نقاشی ،خیاطی ،کامپیوتر،لاغرشدن  خیلی از چاق شدن اسانتراست فقط باید براش وقت بزاریم  واین وقت گذاشتن باید با حال خوب واشتیاق باش.باین کار اموزش دیدن باعث میشه ک ذهن و جسم همسو بشن برای لاغر شدن وتنها درمسیرلاغری با ذهن لاغر شدن امکان پذیره😍😊😉لاغر شدن تولدی دوباره س ،یک تغییره در همه ی جنبه های زندگی اگر ک ادامه بدیم و استمرار داشته باشیم .ومامیتونیم مثل استاد عزیزمون ودوستان شگفتی ساز تغییری درزندگیمون ،درتناسب انداممون بدیم اگر ک بخایم پس ما میتوانیم پس میشه ب امید موفقیت همه دوستان همسیر😍🙏 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 22 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/01/19 20:12
      مدت عضویت: 1273 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 761 کلمه

      بنام خدا گام دوم 🌹لاغری تنهاوتنهاوتنهاوتنهاازطریق ذهن امکان پذیره تنهاراه آسون وراحت وتنهاروشی که درتمام جنبه های زندگی تاثیر میذاره یقیناروشی که بتونه تمام بخش‌های زندگیوبگیره وتغییربده لاغری باذهن هستش من بااینکه درطی این روش کلی لیزخوردم اماارامشم روبدست آوردم وافکارم خیلی تغییر کرده وباعمل کردن به آموزشها دارم درمسیرقرارمیگیرم من تامرحله ی بیست و چهارم عمل کردم امابازدوباره برگشتم و گفتم نبایدبذام که این افکارکه من هنوزچاقم ورفتارم تغییر نکرده منوناامیدکنه ودرکمال ناباوری دیشب که همسرم ازمن باگوشی جدیدم که میخواست فقط کیفیت دوربینش روچک کنه ببینه متوجه شدم که در کمال ناباوری من لاغرترشدم اززمانی که چاق بودم وبااینکه هنوزغذاخوردنم اون طورکه میخواستم تغییر نکرده بودامافهمیدم که همه چیزواقعابه ذهن بستگی داره و به میزان اعتماد ی که به این روش داشته باشم وحالل تصمیم گرفتم که بیشتربه خودم واین روش اعتماد کنم وهرچیزی که به ذهنم میادروانجام بدم بنابراین دوباره اومدم این چندگام روکه ازقبل انجام داد ه بودم مرورکنم وبه گام های جدیدی که نرسیدم برسم و این بارهم هی مرورکنم ومرورکنم تابه  تمام جهت های زندگیم تغییرایجادکنم لاغری باذهن  .لاغری باذهن یک پروسه ای هست که کاملازمان برهس دراین دوره نه زمان مطرح هست و نه مقدارکاهش وزن ونه مقدارغذغ دراین دوره آزمون راهی که چاق شدم لاغرمیشم واین باربرای همیشه لاغرمیمونم . لاغری باذهن یعنی تغییرافکاروبراساس تغییرافکارتغییرباورها درتمام زمانیکه من از روشها ی مختلف لاغری استفاده میکردم فقط جسمموتحت فشارمیذاشتم که لاغربشم ولاغر میشدم امانمیتونستم لاغربمونم به خاطر این که لاغری من فقط فشارجسم بودوهیچ تغییر دربخش افکارم رخ نداده بودلاغری باعث تغییر شخصیت من نشده بود بلکه من فقط به جسمم فشارمیدادم تالاغربشم وذهنم وافکارم وعادتهام تغییر نکرده بودترس ازخوردن پشیمونی به خاطر پرخوری واضافه خوری  وهمه ی اینها باعث میشدکه من بیشتردرمسیرچاقی باشم زمانیکه من رژیم می‌گرفتم ذهنم خواستش چاقی بودوخواستهی من لاغری به همین خاطرچون ناهماهنگی صورت می‌گرفت من به سمت چاقی حرکت میکردم درزمان رژیم  من عادتهاموکمترازقبل تکرار می کردم عادتهای من به خاطر افکارم وباورهام شکل گرفته بودوزمانی که من عادتهاموکمترتکرارمیک دم بااینکه لاغرمیشدم اماباورهامتغییرنکرده بودومنوبه سمت چاقی بیشترهدایت میکردلاغری باذهن نه تنهاعادتهاروتغییرمیده بلکه ریشه ی اصلی عادتهاکه باورهاوافکارم هست روتغییرمیده وبه سمت لاغری هدایت می‌کنه واین کاربایک روزیادوروزنیست بلکه نیاز به پروسه ی زمانی داره مثل چاقی لاغری هم یک هنره مثل خیاطیوگلذوزی ومیشه برای همیشه لاغرموندهم.نطورکه تالان چاق بودم میتونم لاغربشم ولاغر بمونم برای همیشه من چاقی رومثل حرف زدن ازخونوادم یادگرفتن وحالاهم میتونم لاغرشدم رویادبگیرم ومدام تکرارش کنم تا رناخوداگاه من ذخیره بشه ومن لاغربشمد طی این مدت من بایدصبورباشم ومن یهویه زمانی ذهنم این میومدکه برای چی پیام بنویسم ومشق ولی گاهی اوقات توی دفترم می‌نشینم چیه جلسه اول رومرورمیکردم وحالادیشب این نتیجه ی عالی واینم فهمیدم که ذهن منفی بافم  مبخوادمنو منحرف کنه واین م یادگرفتم که به فرشته ی درونم گوش بدم وباهم همسوبشیم برای رسیدن به خواسته هاومن فرشته فرشته  ی درونم روبعدا زچندباردیدن وگوش دادن به فایلهای زندگی باطعم خداتونستم بشناسم و الان فهمیدم که لاغری فقط لاغری جسم نیست و لاغری ازطریق ذهپه درسته هنوزخیلیابه من درباره ی اینکه چاقم وچرالاغر نمیشم گله میکنن ولی من امروزبعدازدوباره گوش دادن این فایل به این نکته رسیدم کهلاغری بایدازطریق ذهن صورت بگیره دراین روش تغییرافکارهست ووتغیررفتاربرتساس تغییرافمارثورت میگیره دوم . لاغری برای تمام مدت بایدباشه نه برای یک زمان ویادوره ی خاص بلکه باید برای تمام عمرصورت بگیره که بااعتمادکردن به خودم واین روش میتونم لاغربشم ولاغر بمونمسوم لاغری یک امرکاملاطبیعی ومستمر بایدباشه همونطورکه چاقی برام بوده وچهارم .نبایدعجله کنم چون عجله هیچ پردی رودوانمیکنه پنجم .عمل کننده باشم سعی کنم همونطورکه گوش میدم اونهاروبه عمل درزندگی تبدیل کنم و تکرارکنم تادرناخوداگاهم نفوذکنه ومن لاغربشم ششم .لاغری باذهن .یعنی همسوکردن ذهن وجسم هس..ویادگیری اصول ذهن یعنی تولنایی یادگیری قوانین جهان .هفتم طبیعت همیشه دراستمراراست پس من هم بایدمثل طبیعت دراستمرارباشم ودرنسیرپیشرفت وتکامل واگرتوقفی درطبیعت ایجادبشه یعنی یک مانعی هست وس اگرمن نتونم لاغربشم ودرمسیرتکاملم یک توقفژ صورت بگیره پس مانعی عست که اون مانع بایدازبین بره لاغری باذهن یعنی اربین بردن موانع ذهنی وبه بیرون کاری نداره زمانی که درونیات تغییرکنه شرایط بیرون هم تغییرمیکنه  وبه سادگی لاغری   صورت میگیره لاغری باذهن یعنی تغییرازدرون ویادگرفتن زندگی جدی نمی‌دونم شایدمثال درستی نباشه شایدم باشه .انگارمثل یک بچه که بهش یادمیدی چطور ازپس خودش بربیاد خودتم باهاش دوباره زندگی کردن ویادمیگیری لاغری باذهن همم همینه همونطورکه دارم یا میگیرم که به ذهنم یادبدم که چطوررفتارکنه وچطورلاغر بشم خودمم باهاش که قرارمیگیرم یا میگیرم که لاغربشم ولاغر بمونم برای همیشه نوازندگی جدیدی تجربه کنم .واعتمادبه نفس وعزت نفس و احساس ارزشمندی ولذتهاروکسب کنم ازنووهمه چیزکم کم کم وبه مرورویواش یواش تغییرمیکنه بدون جهش چون هیچ چیزی جهشی نیست و همه چیز تکاملیه حتی جسم لاغری هم بایدتکاملی باشه وبه این شکل میشه برای همیشه لاغرموندوازلاغر ی لذت برد.🌹🌹🌹🌱🌱

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5956 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        سلام دوست عزیز
        نوشته بسیار خوبی است ولی به دلیل چسبیده بودن بسیاری از کلمات خوندنش سخت شده و مدال فنی داده نشد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار asmagazban
          1400/01/21 08:43
          مدت عضویت: 1273 روز
          امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 17 کلمه

          باسلام خدمت استاد گرامی .ازشماممنونم که وقت گذاشتید.وبابت تذکرتون مچکرم سعی میکنم باربعدبیشتردقت کنم ازشمابابت توجهتون سپاسگزارم.🙏🙏

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sana.motalebikhah@gmail.com
      1400/01/18 22:59
      مدت عضویت: 1111 روز
      امتیاز کاربر: 172 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 331 کلمه

      به نام خالق بی همتاسلام و دورد…با گوش دادن فایل دوم چقدرررر یاد این شعر افتادم…

      بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست / در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

      واقعا هم همینه…هرچی هست درون خودمونه…وقتی داشتم صحبت های با ارزش استاد رو گوش میدادم…یه دوری هم تو زندگی خودم میزدم… مغز به تمام بدن فرمان میدهد و مغز تحت کنترل ذهنه،ذهنی که فقط برای چاقی تربیت شده،فقط آموزش های چاقی رو دیده… تو غذا خوردن خودم توجه کردم…غذامو کامل میخورم ولی هنوز گشنمه این ذهن منه که هنوز سیر نشده…این ذهن منه که باهام لج می‌کنه و بیشتر میخوره،وقتی یاد این میوفتم که اگه این غذارو بخورم چاق میشم،باهام لج می‌کنه و هر چی میخورم سیر نمیشه…این ذهن منه که فرمول های قشنگ می‌خواسته و من همش فرمول‌های چاقی رو مرور میکردم،به خاطر همین باهام لج کرد و به شکل اضافه وزن درآمد…بهم فهموند وقتیکه تو  با حرف دیگران که همش اذیت می‌کنی منم اذیتمو به شکل اضافه وزن بهت نشون میدم…بهم نشون داد که بزار راحت زندگی کنم،بزار برای خودم زندگی کنم،بزار آرامش داشته باشم،بزار لذت ببرم از زندگی…انقد بهم گفت و گفت و منم از این دوگانگی که برام ایجاد شده بود به خدا درخواست دادم و خداااا هدایتم کرد به مسیر درست… مطمئنم که تو بهترین زمان و مکان اینجا هستم❤️

      من بالای آسمان این شهر خدایی دیدمکه هر ناممکنی را ممکن میسازد،فقط کافیست زمانش برسد…

      و زمان هدایت شدن و وارد مسیر شدن من هم رسیده😍 بله ما از کودکی در حال آموزش دیدن های اشتباه بودیم ولیییی ذهن ما خیلی قدرتمنده،هر زمانی بخوابم میتونیم بهترین آموزش هارو بهش بدیم و الان هم تو مسیر بهترین آموزش ها قرار گرفتم…فرمول‌های ذهنیمو تغییر میدم ،آموزش های درست رو وارد ذهنم میکنم و تا آخر عمر با وزن متناسبم کلیییی لذت میبرم ❤️ تعهد میدم تو خواندن نظرات دوستان و نوشتن نظرات خودم،با جان دل گوش دادن فایل ها کوشا باشم و ایمان و اطمینان کامل به آموزش های استاد داشته باشم…  میخواهم💪میتوانم😍میشود🌟 

      لاغری آسان ترین و لذت بخش ترین کار دنیاست❤️

      1400/1/18❤ چهار شنبه ❤️ساعت22:۵۸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
        1400/01/21 00:08
        مدت عضویت: 1173 روز
        امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 276 کلمه

        سلام دوست همسیر🙂نوشته ی شمارو خوندم و شما در نوشتتون شرح داده بودید ک ذهن شما باهاتون لج میکنه 🤔 و این لج و اذیت کردن رو ب شکل اضافه وزن برای شما ب نمایش گذاشته ☹️ دوست عزیزم ذهن ما برای ماست از بدو تولد تا حتی بعداز مرگ…تا حالا باخودتون فکر کردید ک چرا ذهنی ک خودمون آموزشش دادیم بخاد باهامون لج کنه ، این دید شما نسبت ب ذهنتون اشتباهه چرا ؟؟چونک ذهن رو مابا رفتارهای تکراریمون پرش میکنیم مملو از افکار منفی یا افکار مثبت ….الان اگ شما غذاتون رو کامل خوردید و باز گرسنه هستید، این ذهن نیست ک گرسنه اس .شما چاق شدن رو براش لذت بخش کردی ، شما با افکار و رفتارهای پرتکرار و اشتباه ذهنتون رو برای چاق و چاقتر شدن آماده کردید….ذهن ما چیزه جدایی از مانیست ، همانطور ک ذهن ما از بدو تولد مثل لوح سفید پاک پاک بوده ، جسم ما ذهن متناسب ما هم از بدو تولد بدنی عاری از چربی و چاقی بوده ، همونطور ک ما از بدو تولد تحت آموزش خانواده بودیم برای تربیت درست ، تحت آموزش تحصیل بودیم برای سواد چاقی رو هم یاد گرفتیم ، از طریق دیدهامون ،از طریق شنیده هامون ،،،شما نباید دیدگاه منفی روی ذهنتون داشته باشید…و چون اینجا لاغری با قدرت ذهنه همه ی تقصیرات رو بندازیم گردن ذهن ، ما خودمون باعث شدیم ک ذهنمون دستور هی خوردن بده …..بیشترازین براتون توضیح نمیدم چون خدایی نکرده ممکنه دچار دوگانگی بشید..پیشنهاد میکنم ک حتما حتما ادامه بدید فایل ها رو آموزش ببینیدبیشتر متوجه حرفام میشید..امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم ب این فرمول اشتباه ذهنیتون🙏 ب امید تناسب فکری و تناسب اندام 😊

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sana.motalebikhah@gmail.com
      1400/01/18 15:36
      مدت عضویت: 1111 روز
      امتیاز کاربر: 172 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 371 کلمه

      سلام و درود

      امروز فایل دوم رو گوش دادم و همش با خودم تکرار میکردم که من باید موفق ترین شگفتی ساز بشم💪🌟💪دیروز یه تجربه تلخ و شیرین هم داشتم…با یکی از دوستام قرار گذاشتیم بریم پاساژ خرید…مسیر رو که داشتم طی میکردم شروع کردم بلند بلند با خودم صحبت کردن😁میگفتم سنای قشنگم ،استاد راست میگه لاغری آسون ترین کار دنیای🌟
      میدونی چرا:::::::::۱_اعتماد به نفس رو بالا می‌بره
      ۲_همیشه جذابی
      ۳_هر لباسی بخوای میپوشی با هر رنگ و مدلی
      ۴_هر غذایی بخوای میخوری با لذت و آرامش و عشق
      ۵_بدنت همیشه رو فرمه و شکمت تخت و قشنگ
      ۶_سلامت و تندرستی
      ۷_احساس رضایت از خودت داری
      ۸_وقتی میری رو ترازو و میبینی وزنت متعادل هستش کلییییییی خوشحال میشی
      ۹_احساس سبکی و سرحالی داری
      ۱۰_و خیلی دلایل قشنگ دیگه…

      ولیییی چاقی خیلیییییی سخته یه چیزی از خیلییییی،خیلی سخت تره
      میدونی چرا:::::
      ۱_هر لباسی رو نمیتونی بپوشید
      ۲_از غذا خوردن لذت نمی‌برم
      ۳_همش احساس کمبود داری
      ۴_یه جا میری همش سعی میکنی خودتو بپوشونی ،شکمتو بدی تو ویاااااا اصلا نمیری
      ۵_لباسای گشاد و با رنگ مشکی میپوشی که مثلاً من لاغرم
      ۶_تو جمع احساس می‌کنی از بقیه کم آری
      ۷_ورزش های سخت می‌کنی و تا یه هفته بدنت درد میگیره بدوووون هیچ نتیجه ای
      ۸_غذاهای بدون طعم و مزه میخوری بدون هیچ نتیجه ای
      ۹_همیشه یه احساس ترس و گناهی همراهته که انگار قاتل زنجیره ای
      ۱۰_لباس هیچ وقت تو تنت قشنگ نیست
      ۱۱_همش عصبانی
      ۱۲_همش ناراحتی
      ۱۳_همش مظطربی
      ۱۴_همش منتظری یکی یه چیز بهت بگه و تو جوابشو بدی
      ۱۵_وووو خیلی دلایل مختلف دیگه…

      بلند بلند با خودم حرف زدم تا به دوستم رسیدم و رفتیم پاساژ…مغازه هارو که نگاه میکردم دلم یه شلوار لی آبی آسمونی میخواست…واقعا چرا همش باید مشکی بپوشم که جمع تر نشون بدمممم…دلو زدم به دریا و رفتم تو یه مغازه و شلوار مورد نظرم رو گفتم برام بیاره…فروشنده گفت چه سایزی…چقدرررررررر تو گفتن سایز حسن بد شد…گفتم۴۲_۴۴….

      زمانی هم که شلوار رو گرفتم رفتم پرو انگار یه بعضی ته گلوم بود…

      گفتم بیاااا وقتی میگن لاغری آسون ترین کار دنیا هستش و چاقی سخت ترین کار دنیا همینه دیگه…اگه میگفتی۳۸هم حست بد میشد…نههههه ذوقم میکردی…

      خلاصههه خودم رو سر گرم کردم تا رسیدم خونه و صبح متن و فایل روز دوم رو گوش کردم

      استاد گفتن امیدوارم انگیزه گرفته باشید برای مسیر لاغری با ذهن…همینجا می‌خوام بگم استاااااد انگیزه ام برای انجام این کار بی نهایت و بهتون قول میدم یکی از موفق ترین شگفتی سازان من هستممممم💪💪💪💪💪

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zghiasvand984
      1400/01/18 15:34
      مدت عضویت: 1254 روز
      امتیاز کاربر: 6627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 144 کلمه

      واااای عااالیه. این بار دوم بود که من این ویدئو رو تماشا میکردم. بار اول ۳ ماه پیش بود وقتی تازه عضو سایت شده بودم و ۱۲ جلسه رایگان رو نگاه میکردم. ولی وااااقعا قدرت درک و ایجاد احساس عاااالی که بار دوم از این فیلم داشتم قابل قیاس با دفعه اول نبود.
      اگه بهم میگفتن بیا دوباره اون ۱۲ جلسه رو ببین اصلا حوصلم نمیومد ولی با اینکه اول فیلم متوجه شدم که این رو قبلا دیدم ولی چون جزء مسیر لاغری من بود و به عنوان یکی از اون ۱۰۰ گام ارائه شده بود دوست داشتم ببینمش و کمال میل دوباره گوش کردم و جالبه که درک و احساس من در اینبار اصلا قابل مقایسه با دفعه اول نبود. عاااتلی بو استاد . تازه میفهمم چرا خودتون هم از مرور نوشته هاتون لذت میبرید. خدا بهتون سلامتی و قوت بده. خسته نباشید🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 1 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1400/01/17 11:42
      مدت عضویت: 1208 روز
      امتیاز کاربر: 11362 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 1,159 کلمه

      با سلام خدمت عزیزان
      گام دوم :اموزش ذهن برای لاغری
      و چقدر زیباست این مسیر و آموزش ها وقتی همه ی خوردنی ها در اختیار و دسترسته ولی هیچ ولع و حرصی نداری برای خوردنش ،چقدر آرامش داره این مسیر ،منی ک سالها خودمو از خوردن محروم میکردم رژیم میگرفتم و در رژیم ها همیشه پریشان بودم مدام سراغ کمدو کابینت و یخچال میرفتم و نگاه خوراکیام میکردم بعد کلی اه و ناله ک چرا باید من ب فلانی رفته باشم و محکوم ب چاقی باشم و راحت نتونم چیزایی ک دوست دارمو بخورم و اگه بخورم کوفتم بشه اینقد ک بعدش عذاب وجدان بگیرم یا مجبور شم دمنوشای بد مزه بخورم ک دفع بشه و یا کلی ورزش و پیاده روی و بدو بدو و …. وای خدای من وقتی دارم فکرشم میکنن دلم برا خودم میسوزه ک چقد سخت گرفته بودم لاغر شدنو و در حالی ک چقدر آسون و راحت بوده ؛ از وقتی خودمو شناختم دیدم اطرافیان میگن شبیه مامانتی مثل اونا تو پر لپی هستی بعدها از مامانم میشنیدم ک آبم بخوره چاق میشه سوخت و سازش کمه ،معدش بزرگه و ذهن من با شنیدن اینا میگف تو شبیه این ادمی بس منو تنظیم میکرد ب همون سمت و سو ، سالها خواسته و ناخواسته تحت اموزش چاقی شدم و از خودم انتظار لاغری داشتم ، کلی فرمول و افکار چاق کننده در ذهن ک غذاتو بخور گناهه ،اسرافه، دستشو رد نکن ،نذریه ،خوشحالی بخور ،عصبی هستی بخور ،مهمونی ی روزه عروسی ی روزه ،بخور بدنت ضعیف نشه نیرو داشته باشی و بعد فرمول ها ک الان ک تحرک نداری چاق میشی ،افسردگی چاقی میاره ،این دارو چاقی میاره این غذاها چاق کننده اس و ….. وشروع شد و واقعا نمیدونم دقیقا چاقی من از کوجا شروع شد اروم و اهسته و راحت وارد شد بدون هیچ سختی و فشاری چون اموزش دیده بودم و وقتی متوجه شدم ک اطرافیانم بهم گوش زد کرد و لباسهای تنگ شده 😔 استرس و وحشت اومد محدود کردن ها،فشار ب جسم ،و کلی روش های مختلف ک بی نهایت زجر و زحمت و دلخوری و ناراحتی و محدودیت داشت تا ی ذره کم کنم و وقتی ک میبریدم و خسته میشدم و رها میکردم خیلی زود همه زحمت هام بر باد میرف و برمیگشتم ،من چاقیو اموزش دیده بودم اونم ن ی روز و دو روز از اول زندگیم چون در خونواده ای بودم ک این مشکل و درگیریو داشتن بس اموزشم بیشتر بود ، بعد ذهنی ک سالها اموزش دیده و الان براش ب صورت ناخودآگاه در اومده و در جسم ب نمایش در اومده رو با فشار بیرونی ب جسم میخواستم لاغر کنم ،در حالی ک جسمم نقشی نداره و فقط ی نمایشگره ،من عاشق لاغری و‌تناسب بودم یعنی روحم دوست داشت ک تجربه لاغری رو داشته باشه ولی ذهنم هماهنگ نبود و چیزای دیگه ای اموزش دیده بود،وقتی من شروع کردم و ب این مسیر هدایت شدم با گوش دادن فایلا اموزش هام شروع شد وقتی نشستم و برای خودم نوشتم باعث شد ک تمرکزم بیشتر بشه و وقتی می اومدم و توی سایت نوشته ی دوستان رو میخوندم هم موانع و باورهای خودم برام شناسایی میشد و خیلی جاها ایمان و اعتمادم ب مسیر بیشتر میشد و آگاهیام هم هر روز بیشتر میشد چون در گیر مسائل عاطفی و رابطه بودم باعث شد چشم از جسمم برداشته بشه ولی اموزش هامو با دقت انجام میدادم و در بیشتر زندگی عمل میکردم شاید ی مدت برای خودم حس کردم ک دارم وسواس ب خرج میدم و دقت میکنم ک کی گرسنمه کی سیر میشم و یا اینکه این گرسنگی واقعیه و یا از روی عادت و این مسائل با خودم گفتم نکنه ک بخوام برا همیشه مجبور شم دقت کنم نکنه وسواس شدم ولی برای خودم اومدم و مثال زدم اینکه هر چیو ک خواستم اموزش ببینم اولش باید دقت میکردم و بعد با اموزش و اگاهی و تکرار و تکرار دیگه ب ناخوداگاهم داده میشد و بعد ها من دیگه نیازی ب دقت نداشتم مثل رانندگی ک خیلیم میترسیدم و اوایل وقتی میخواستم دنده عوض کنم نگاه دنده میکردم 😅و یا جای ترمز و گاز و …اشتباه میگرفتم و مجبور بودم دقت کنم ولی با تکرار و استمرار الان تقریبا ی راننده خوب شدم و وقتی میشینم پشت فرمون اصلا ب این فک نمیکنم ک قراره چیا رو رعایت کنم برا رانندگی قراره کجا گاز بدم و ترمز و کلاچ بگیرم و همه ی اینها ب صورت ناخودآگاه در اومده و من بدون اینکه دقت کنم انجام میدم و یا بچه ک بودم دوس داشتم بافتنی ببافم و وقتی میل بافتنی رو دست گرفتم مدام دقت میکردم ک دونه های کاوا در نره از میل و ب طرز بافت دقت میکردم و وقتی ک تکرار کردم دیگه برام عادی شده بود و خیلی راحت وقتی مشغول صحبت و فیلم هم بودم انگشتام ب طور ناخودگاه ب کار خودشون مشغول بودن و کلی از این مثال ها وقتی گیتارو میخواستم یاد بگیرم و برای خودم عادی کردم ک این دقت عادیه چون من اول راهم دارم اموزش میبینم ، من راه های زیادی رو امتحان کردم ولی چون در هیچ کدومشون موافقت ذهنمو نداشتم و ذهنم مدام مخالف بود و دوست نداشت در سختی قرار بگیره و لاغر شدن رو هم سخت میدونست و فکر میکرد ک اسیب میبینم چون خودم همچین باورهایی بهش داده بودم نمیزاشت لاغر بشم و یا خیلی زود منو برمیگردوند ب سمت اضافه وزن ، ولی الان دارم بهش اموزش لاغری رو میدم و لاغر شدن رو براش اسون کردم کلی تجربه های زیبا و جدید رو قراره تجربه کنم و همینا این مسیرو براش لذت بخش کرده و الان هماهنگ شده با روحم ب سمت تجربه لاغری ،وقتی من هر روز گامی برمیدارم برای آگاهی بیشتر درباره لاغری و استمرار دارم و عمل میکنم و ذهنمو برنامه ریزی کردم برا تناسب و لاغری و سایز و‌وزنی ک دوست دارم همه ی اینها باعث میشه ک ذهنم باهام هماهنگ بشه و منو ب خواسته برسونه و خلقش کنه؛ من دارم لاغری رو اموزش میبینم و چیزی ک ذهن یاد بگیره برای همیشه بکارش میبره و هر وق ک بخوام میتونم ازش استفاده کنم، درسته ک اموزش های چاقی رو فراموش نمیکنه ولی من اونقدر اموزش های لاغری رو تکرار میکنم تا پر رنگتر از اموزش های قبلیم باشم و کلی فرمول های جدید ک غذا فقط انرژیه و قدرت چاق کنندگی نداره ،طبیعت من لاغری و تناسبه بدنم خودش بلده کار هضم رو انجام بده اگه من دخالت نکنم و مانع براش پیش نیارم، و همه ی این اموزش ها الان نتیجه اش شده تناسب من و دارم ب خواسته ی چندین سالم ک فکر میکردم رسبدن بهش محال و دست نیافتنیه میرسم با گام های کوچک و مستمر و با اموزش ذهنم داره تناسب در جسمم ب زیباترین شکل ب نمایش در میاد و طعم لذت بخش این تجربه رو دارم میچشم ،خدایا بی نهایت سپاس ک در همه حال ب بهترین و راحت ترین مسیر هدایتمون میکنی اگه خودمو توجه ب ندای درونمون داشته باشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Mrz
      1400/01/06 14:00
      مدت عضویت: 1100 روز
      امتیاز کاربر: 109 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 539 کلمه

      به نام خدای مهربان 🌺
      سلام به استاد عزیزم و تمام هم مسیر های من در این مسیر زیبا😍
      دومین روز و دومین گام این مسیر
      استاد جمله قشنگیییی گفتین واقعا چند دقیقه منو به فکر فرو برد .
      گفتین مغز ما تحت تاثیر ذهن ماست .
      حالا چقدر ما به ذهنمون افکار آلوده دادیم ، چقدر به احساس بد توجه کردیم ، چقدر به چاقی ، به نرسیدن به آرزوها و… پر و بال دادیم !!
      و ذهن ما هم چقد افراد و شرایط نادلخواه رو برامون به ارمغان اورد !
      اگه به چاقی توجه نمیکردم ، اگه به خودم نمیگفتم که چاقی ارثیه یا من استخوونم درشته و هزار جور توجیهات دیگه چه بسا که الان در شرایط دلخواه و ایده آل بودم ،
      ولی خوب به قول شما تولد دوباره رو تجربه خواهیم کرد و این خیلی خوبه☺✌
      لاغری من مربوط به ذهن منه و با درونم میتونم درمانش کنم نه عوامل بیرونی مثل ورزش و دمنوش و رژیم و …
      در جیب توست اگر خلوتی و انجمنی است
      برون ز خویش کجا میروی جهان خالیست!
      حالا باید به ذهنم غذا های خوب بدم ، کانون توجهم رو عوض کنم ، موانع لاغری من دلایلی مثل ژنتیک بود در حالی که پدر و مادرم متناسبن و فقط یه سری از فامیلامون چاقن و من چراااا فکر میکردم ژن من مثل اونهاست؟! چرا پس ژن پدر و مادرم مثل اونا نیست!!
      و واقعا به موانع ذهنیم خنده ام میگره ، فکر میکردم کم تحرکم در حالی که خیلی بیشتر از دوستام و همکلاسیام تحرک داشتم و انواع اقسام کلاس ها رو رفتم که گاهی اوقات دوستام تعجب میکردن از حجم برنامه من! ولی من فکر میکردم از صبح تا شب باید بدوی عرق کنی و غذا نخوری مگر سبزیجات😑! چند وقت پیش تو کتاب شیمی ام دیدم که نوشته بود که اگه یه همبرگر بخوری باید ۴۵ دقیقه ورزش کنی تا بسوزونیش ، و واقعا حالم خراب شد که من روزی چقد غذا میخورم و فقط نیم ساعت پیاده روی میکنم و اونجوری که تخمین زدم دیدم که کلا بعد چند سال در نرز انفجار قرار میگیرم در حالی که میدیم کسایی که روزی چقدرر غذا میخورن ولی چاق نمیشدن ولی من با یه بشقاب غذا چرا انقدر چاق میشم؟ یا اینکه فکر میکردم چون همش درس میخونم و تحرک ندارم چاقم ! بعد رفتم مقایسه کردم خودمو با رتبه یک کنکور چند سال که شاید خیلی بیشتر از من یه جا ثابت میشستن درس میخوندن پس چرا متناسبن؟؟ یا فکر میکردم افراد لاغر سوخت و سازشون بالاست ، خب من و یه فرد لاغر قلب و ریه و کلیه و کبد و معده و مغز و کلی اندام و سلول سالم داریم که همشون دارن به سلامت کار میکنن پس چرا باید اندامهای فرد لاغر مصرف انرژیشون زیاد باشه؟
      و بلاخر باور کردم من خودم چاقیم رو بوجود اوردم با باورهای مسمومم !
      اصلا این دنیا مبنی بر باوره ، من باور داشتم چاق میشم و ذهنم رو بر این اساس برنامه ریزی کردم و شدم .
      حالا من که از بچگیم چاق بودم و شونزده ساله ارزومه لاغر شم باور های محدود کننده ام رو شناسایی کردم و باور قدرتمند کننده رو جایگزینش کردم .
      هر روز به خودم میگم همون طور که بقیه تونستن لاغر بشن من هم میتونم
      و جمله طلایی
      لاغر شدن اسون ترین کار دنیاست😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/01/03 23:02
      مدت عضویت: 1484 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 471 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی 🌹
      برای لاغری با ذهن ابتدا باید مانع لاغری خودمون رو پیدا کنیم
       آخه ماروش های زیادی برای لاغری تجربه کردیم قرص دمنوش ورزش و…البته نتیجه نسبی هم کسب کردیم و چند کیلو کم کردیم ولی ماندگار نبود و دوباره چاق شدیم و اضافه وزنه برگشته اما چرا ما اینقدرو بدون زحمت میتونیم چاق بشیم ولی لاغری نه 😔
      خب اینا بر‌میگرده به ذهن ما که چقدر فوق العاده برنامه ریزی شده بوده برای چاق شدن و خیلی هم موفق بوده اما ما برای لاغر شدن به جای اینکه بیایم فرمول ذهنیمون رو عوض کنیم و لاغری رو به ذهنمون آموزش بدهیم فقط و فقط جسم خودمون رو تحت فشار‌گذاشته بودیم برای همین یک جدالی بین ذهنی که خیلی قوی برای‌چاق شدن برنامه ریزی شده و فشار جسمی ما برای لاغری 😔خب‌مطمئنا جسم شکست میخورد و ثمره این شکست هم اعصاب خردی و احساس ناتوانی و پذیرش چاقی خودمون و بیخیالی رژیم بود که متاسفانه همه اینو تجربه کردیم 😔😔😔
      از اونجایی که مغز ما فرمانروای جسم هست و کل فعالیت بدنیمون دستورش از مغز صادر میشه و اندام ها فقط اجراش میکنن و از خودشون اختیاری ندارن جالب اینجاست خود مغز هم تحت فرمان ذهن ما هست متاسفانه ذهن ما از کودکی یا در یک برهه زمانی از والدین و دوستان وجامعه چاق شدن رو یاد گرفته و ما نا خواسته خیلی راحت اجراش کردیم و چاق شدیم 😔اما خوبی ذهن به اینه که آموزش پذیره و میتونه کلی برنامه آموزش ببینه و انجام بده پس خیلی راحت میتونیم همون جوری که ذهن ما چاقی رو آموزش دیده و‌موفق شده میتونیم لاغر شدن رو به ذهنمون آموزش بدهیم و لاغر بشویم البته با تمرین و استمرار 😊
      روش های لاغری با رژیم و ورزش و دمنوش و کمربند و قرص و …. تنها منجر به کاهش وزن موقت شد و دوباره برگشتن اما برعکس این روش ها لاغری با ذهن به طور پیوسته و پله پله منجر به لاغری میشه و زمان بر هست ولی نتیجه اون لاغری اون دائمیه😊😊
      ما نا توان نیستیم بلکه توانمند بودیم که روش های متفاوتی برای لاغری انتخاب کردیم اما مقصر ما نبودیم که نتیجه نگرفتیم😔بلکه روش ها اشتباه بود که منجر به نتیجه دلخواه ما نشد و به جاش احساس نا امیدی و ناتوانی و اضافه وزن دوباره نصیب ما شد😔
      پس اگر همون مقدار انرژی که برای روش های دیگه لاغری که انجام میدادیم برای لاغری با ذهن انجام بدهیم مطمئنا نتیجه فوق العاده ای میگیریم😍😍
      همون جوری که ما راحت چاق شدیم و هیچ دردسری نکشیدیم لاغری با ذهن هم همین طوره و خیلی راحت میتونیم لاغر بشیم
      لاغر شدن فقط جسم ما رو تحت تاثیر نمیذاره بلکه کل جنبه زندگی ما تحت تاثیر میذاره و منجر به یک زندگی با آرامش و فوق العاده میشه
      به قول استاد لاغر شدن آسانترین کار دنیاست😊
      فقط و فقط خواستن ما و استمرار و تمرین ما در این مسیر لاغری با ذهن می طلبه💪

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Tavassoli
      1400/01/03 19:08
      مدت عضویت: 1526 روز
      امتیاز کاربر: 17423 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 531 کلمه

      سلام به استاد و دوستان عزیز
      من زمانی که تصمیم گرفتم لاغر بشم به دلیل باورهای اشتباهی که در ذهن من بود، تنها راه لاغر شدن رو 2 چیز میدونستم:
      1. کم بخورم.
      2. تحرکم رو بالا ببرم.
      با توجه به این افکاری که داشتم شروع کردم به رژیم گرفتن و انجام دادن ورزش هایی که بتونم بیشتر عرق کنم و سریع تر لاغر بشم. با انجام دادن این دو کار، مقداری کاهش وزن پیدا میکردم اما ماندگار نبودند و به محض رها کردن رژیم و ورزش، دوباره وزنم برمیگشت و این کار مدام تکرار میشد و من روز به روز خسته تر و منزوی تر میشدم و به این نتیجه رسیدم که من لاغر بشو نیستم و خدا سرنوشت منو اینجوری نوشته که از خوردن و از زندگی کردن لذتی نبرم. زندگی من پر از حسرت شده بود، وقتی از همه جا ناامید شدم رو به آسمون کردم و از خدا خواستم که کمکم کنه و منو از اضافه وزن نجات بده که بتونم مثل بقیه راحت زندگی کنم و لذت ببرم. خداوند هم صدای منو شنید و آدرس استاد عطارروشن رو به من داد😊. من 12 آذر 98 با استاد عطارروشن آشنا شدم و به مسیر زیبای لاغری با ذهن هدایت شدم. توی این دوره به لطف خدا آگاهی های نابی بدست آوردم که هیچ جای دیگه نمیتونستم بدستش بیارم. توی این دوره متوجه شدم که مشکل اضافه وزنم جسمی نیست بلکه ذهنی هست، پس من باید آموزش های ذهنی رو یاد بگیرم.
      اینجا بود که به اشتباه خودم پی بردم، چون من قبلا فقط به جسمم فشار وارد میکردم و هیچ برنامه ای برای ذهنم نداشتم و هر چه بیشتر خودمو تحت فشار قرار میدادم، ذهنم بیشتر منو به پرخوری تشویق میکرد و این باعث تنش و درگیری در من شده بود، چون ذهنم به سمت چاقی برنامه ریزی شده بود و من داشتم با ذهنم مبارزه میکردم که کاری کاملا بی فایده بود، وقتی ذهن با جسم هماهنگ نباشه همین میشه😢. اما خداروشکر که ذهن قابل برنامه ریزی مجدد هست و ما میتونیم به کمک آموزش های استاد، برنامه ریزی ذهنمون رو از چاقی به سمت لاغری ببریم😊. چون مغز مرکز فرماندهی بدن هست و همه دستورات از مغز صادر میشه و به اعضاء فرمان داده میشه، خود مغز هم از ذهن تاثیر میپذیره و اون تصویرهایی که در ذهن ما هست رو به کدهای قابل اجرا در جسم تبدیل میکنه. اگه ما تصویر ذهنی چاق از خودمون داشته باشیم مغز همین تصویرهای چاق رو به کدهای قابل اجرا تبدیل میکنه و در نهایت جسم ما چاق میشه و اگه تصویر ذهنی لاغر از خودمون داشته باشیم مغز این تصویرهای لاغر رو به کدهای قابل اجرا در جسم تبدیل میکنه و در نهایت جسم ما لاغر میشه، به همین سادگی😊.
      کلا مسیر لاغری با ذهن راحته، اگه واقعا توی مسیر داریم سختی میکشیم یعنی فایل ها رو درست درک نکردیم، موانع ها رو درست شناسایی نکردیم، ذهن خودمون رو روی موضوعاتی متمرکز کردیم(حرف و حدیث ها، قضاوت دیگران و…) که هیچ فایده ای برامون نداره و ما رو از زندگی خودمون دور میکنه.
      پس اگه میخواییم راحت لاغر بشیم باید تمام تمرکزمون روی هدفمون باشه و استمرار به خرج بدیم. همونطوری که برای چاقی استمرار داشتیم برای لاغری هم باید استمرار به خرج بدیم😊.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1399/12/27 19:46
      مدت عضویت: 1119 روز
      امتیاز کاربر: 13014 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 100 کلمه

      خدایاشکرت که این راه رو پیش پای من قرار دادی .سعی میکنم مثل رانندگی که خیلی ازش میترسیدم برام باشه قبلا بااینکه گواهی نامه داشتم ولی بهش فکرکه میگردم خیلی برام سخت بود ولی با تلاش زیاد خودم الان دیگه خیلی آسون و راحت شده و بهش فکرهم نمیکنم چون در ذهن ناخودآگاه جای گرفته .پس میتوانم درمسیرلاغری باذهن هم موفق بشوم .اگر نمیخواست موفق بشم خدای مهربانم من رو دراین راه قرار نمیدادم .
      عجله ندارم هرفایل رو چند روز گوش میدم بعد میرم فایل بعدی .منتظر اوقات بیکارییم که وارد سایت مورد علاقه شما بشم و لذت ببرم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار panahafshar0008870
      1399/12/20 00:38
      مدت عضویت: 1580 روز
      امتیاز کاربر: 2003 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 129 کلمه

      چقدر ایمانم بیشتر شد در این مسیر باشم و محکم بگم لاغری از این مسیر فقط هست وبس
      خوشحالم بار دیگع محکمتر پای گذاشتم و قرار در آخرین فایل این دوره کلی تغییر کرده باشم
      و با شروع سال جدید فصل جدیدی در من و زندگیم و فکرم اتفاق بیوفتع
      یه نسرین جدید با کلی حال خوب جدید
      میخوام الان فقط تجسم کنم چند مدت دیگع چقدر خوب تغییر کردم اصلا میخوام اونقدر رویت بافی لاغری کنم تا ب زودی خودم خیلی لاغر ببینم غرق لاغری بشم
      اصلاهم سخت نیست مگه سخت بود چاق بشم
      مگه سخت بود بخورم خوب نه
      پس اینجاهم هیچ سختی نیست فقط قرار کلی چیزای خوب یاد بگیرم مثل عشق ب رانندگی که در اولین جلسه هرمرحله باقدرت فکرم قبول شدم
      این مسیرم هم قرار آموزش ببینم و عشق کنم
      خدایا شکرت
      یاعلی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1399/12/18 12:17
      مدت عضویت: 1222 روز
      امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 932 کلمه

      بنام حق❤
      گام 2️⃣ چگونه می شود با ذهن لاغر شد
      ما افراد چاق برای یکبار هم شده توی ذهنمون از خودمون این سوال رو پرسیدیم که
      🤔چه تفاوتی بین من و افراد متناسب وجود داره هر دو از یک غذا تغذیه میکنیم و چه بسا افرادی رو هم بیاد می اوردیم که از ما بیشتر غذا میخورند اما اونا متناسب و ما چاق هستیم⁉️
      اما جواب این سوال رو اشتباه میدادیم یا بهمون اشتباه میگفتند، مثلا چون سوخت و ساز بدن تو پایینه، چون تیروئید داری،چون ارثی چاق هستید، چون فعالیت بدنی ات کمه،چون ورزش نمیکنی و باشگاه نمیری،چون کارت پشت میز نشینی و کارمندی هست،چون غذاهای فست فودی میخوری و…. و هزاران پاسخ اشتباه و غلطی که دریافت کردیم و به این سوال مون دادیم، بخاطر همین پاسخ های اشتباه است که هیچ وقت به نتیجه یا همون لاغری دائمی و پایدار نرسیدیم…‌
      دفعات لاغر شدن و چاق شدن مجدد واقعا ویران کننده است احساس بد و ناامیدی بهمون دست میده و هر بار که به بار چاقی ما اضافه میشه ما هر بار خودمون رو ناتوان تر از قبل برای لاغری می پنداریم
      در صورتیکه فردی که در طول عمرش ۱۰ بار ۲۰ بار از روش های مختلف لاغری عمل میکنه فرد ناتوانی نیسا بلکه روش هایی که انتخاب کرده است اشتباه بوده است.
      چرا وقتی لاغر می شویم دوباره بر میگردد و چاق میشویم⁉️🤔
      ✅ در تمام دفعاتی که ما از تمام روش های لاغری استفاده می کردیم ما فقط سعی می کردیم جسممان را تحت فشار قرار دهیم و سعی می کردیم خودمان را از بعضی غذاها محروم کنیم ، فعالیت بدنی مون بیشتر کنیم و‌‌‌ با تحت فشار قرار دادن جسممان مقداری از سایز و وزن مان کم میشد اما ماندگار نبود
      ✅ دلیل اینکه همیشه این کار با سختی صورت می‌گرفت بخاطر این بوده که اقدام فیزیکی من برای کاهش وزن و سایزم با اقدام ذهنم همسو نیوده یعنی من تصمیم میگرفتم از یه روش برای لاغری اقدام کنم اما ذهنم همچین تصمیمی نداشت و ذهنم مثل روال گذشته کماکان منو تشویق میکرد به پرخوری، منو هدایت میکرد به سمت جاهایی که غذاهای خوی بود، روش های پرخوری رو به من نشون می داد،منو تحریک میکرد و…
      🟢اون روال کار خودش رو داشته می کرده و در حقیقت این من بودم که تصمیم گرفته بودم که لاغر بشن و در واقع من داشتم با ذهنم مبارزه می کردم
      من میخواستم طبق برنامه غذایی و رژیمم غذایی ام عمل کنم ولی ذهنم همچین تصمیمی نداشت و اون دائما منو به سمت پرخوری هدایت میکرد بخاطر همین توی تمام روش هایی که از لاغری استفاده کردین هر چقدر از شروع تصمیم گیری و اقدام ما میگذشت کار سختتر میشد
      چرا که تلاش ذهن ما برای رساندن ما به مسیر اصلی که در ذهن ما طراحی شده بود برای چاقی ما رو میخواست به اون هدایت کنه و این جنگ و گریز بین من و ذهنم باعث پرخاشگری و عصبانیت و خستگی من می شد و در نهایت رها می کردم و پس از اون مجدد ذهنم یواش یواش منو دوباره هدایت میکرد به مسیری که من سالها اونو طی کرده بودم.
      🧠 تمام فعالیت های بدنی ما تحت کنترل مغز ما هست و فرمان تمام کارهامون از مغز صادر می‌شود و مغز ما تحت تاثیر ذهن ما هست
      پایگاه رهبری جسم ما، ذهن ما است و این ذهن ما است که بر مغز ما تاثیر می گذارد و در نهایت جسم ما را می سازد
      وقتی ذهن ما برنامه ریزی شده باشه برای چاقی مطمئنا فرمان هایی که مغز به اعضای بدن ما صادر می کنه در جهت چاق شدن و چاق تر شدن هست
      روش لاغری با ذهن به چه صورت است⁉️🤔
      در روش لاغری با ذهن اول به ذهن یاد میدین که چاقی یعنی چی؟ چاقی چه مسائل و مشکلاتی رو به دنبال داره
      بعدش بهش یاد میدیم که لاغری چیه؟ لاغری چه مزایایی برای ما داره، بعد مسیر لاغری رو بهش یاد میدیم
      باید ذهن رو برای لاغر شدن و لاغر ماندن تربیت کرد
      ممکنه مسیر لاغری با ذهن نیاز به زمان بیشتر و صبر و استمرار بیشتری داشته باشه ولی در عوض نتیجه ی آن ثابت و ماندگار است
      باید به ذهن مون لاغر شدن را یاد بدهیم
      تمام افرادی که اضافه وزن دارند تحت آموزش چاق شدن قرار گرفتند از خانواده،دوستان،مربیان باشگاه،معلم ها،کتاب ها و مجلات و رسانه ها،پزشکان و… تمام افراد چاقی که پدر و مادرشون اضافه وزن دارند از بچگی تحت آموزش چاقی قرار گرفتند بصورت ناخودآگاه و خیلی راحت و به سادگی زبان مادری مون
      چاقی ارثی نیست بلکه آموزش دیدنی و یادگرفتن است
      ما چاقی رو یاد گرفتیم بدون اینکه تصمیم به چاقی بگیریم
      حالا باید چیکار کنیم؟🤔
      باید لاغر شدن رو به ذهن مون یاد بدهیم
      ذهن میتونه بارها آموزش ببینه میشه لاغر شدن رو آموزش دید مثل چاق شدن رو که آموزش دیدیم، مثل نقاشی،موسیقی،زبان دوم، و هر هنر دیگه ای
      از کجا متوجه بشیم روشی که برای لاغری انتخاب کردیم درسته⁉️🤔
      در هر روشی اگه به شما مقدار و زمان برای کاهش وزن داده شد 💯درصد اشتباه است و منجر به لاغر شدن ما نمی شود
      اصلا چاق شدن یا لاغر شدن مقدار و زمان ندارد
      لاغرشدن خیلی راحت و آسان هست، هر وقت در مسیر لاغر شدن دیدی داره بهت سخت میگذره بدون که داری راه رو اشتباه میری
      و هر کسی با هر قدرت و توان و سرعتی در مسیر اشتباه حرکت کنه مطمئنا به مقصد نمیرسه اما برعکس با هر سرعت و توان هرچند کند در مسیر درست حرکت کنی بالاخره به مقصد می رسی
      ✅تفاوت در رسیدن یا نرسیدن به مقصد در تلاش و کوشش و سرعت نیست بلکه در مسیر است
      لاغرشدن خیلی ساده است به شرطی که در مسیر درست حرکت کنیم و در آن استمرار 🏃‍♀️ داشته باشیم
      با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان🫀💪🧠

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار solmazmilan@gmail.com
      1399/12/18 11:49
      مدت عضویت: 1127 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 190 کلمه

      سلام به همه شماها واقعا راست میگن استاد منم قبلا فکر میکردم چاقی انتسابی به من نسبت دادن و من چاق شدم ولی الان متوجه شدم که اکتسابی با آموزش کسب کنی و یاد بگیرم مثل بچه ای که تازه یاد میگیره که از پله ها بالا بره اولش یکم سخته براش ولی وقتی اولین پله رو رفت خوشحال میشه که بقیه رو هم ادامه بده هرچقدر بیشتر بالا بره بیشتر خوشحال میشه و ذوق میکنه و به خودم افتخار میکنم تو این سالها چقدر قدرتمند و توانا بودم که تو هر شرایطی رژیمهای سخت انجام میدادم ورزشهای سخت که حتی به یه آدم متناسب بگی انجام بده بگه کی میتونه این همه کار انجام بده این همه سختی بکشه یادم میاد دوستم یکم شکم داشت بهم میگفت چجوری این شکم آب میکنی منم میگفتم هر روز یه ساعت ورزش میکنم اونم میگفت من حوصله نمیکنم یه کار اضافه بکنم بعد از کار چون خسته میشم تو چجوری میتونی هر روز این کار تکرار میکنی الان متوجه حرفش میشم که من خیلی با استعداد و توانمندم.ممنون از خدا که معجزه رو بهم نشون داد و من دارم دوباره متولد میشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
      1399/12/16 01:26
      مدت عضویت: 1175 روز
      امتیاز کاربر: 458 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 263 کلمه

      سلام ب دوستان عزیزم ان شاالله حالتون عالیه عالی باشه .فایل این جلسه چگونه می شود با ذهن لاغر شد .من از سال سوم راهنمایی شروع ب چاق شدن کردم و از همون سالها رژیم گرفتنهام ،هم شروع شد چقدر ،رژیم ،ورزش ،پیاده رویی ولی تا مدت رژیم و ورزش تموم میشد یا من دیگه توانایی شو نداشتم ب سرعت برق و باد وزن از دست رفته بر میگشت ،اینقدر خوشحالم ک دیگه ورزش و رژیم نمی گیرم ک نگم براتون ،من یکسال بیشتره ک دیگه نه رژیم گرفتم و ن ورزش کردم چون میدونم دیگه اینقدر این راه ها رو رفتم و نتیجه نگرفتم میدونم تهش چیه والله من ۱۲ جلسه رایگان رو چند بار گوش دادم تو این یک سال ب نظرم خوب درکش نکرده بودم مثلا من این باور رو داشتم ک اگه بزارم گرسنه بشم زیاد میخورم هی ریز ریز می خوردم ک موقعه وعده اصلی خیلی نخورم الان تو این دوره نقطه سیری و گرسنگی رو متوجه شدم ک باید چی کار میکردم ب نظرم توی ابن یکسال اگه اینو متوجه میشدم الان خیلی وزن کم کرده بودم ولی خوب باید الان متوجه میشدم بازم خدا رو شکر میکنم ک تو این مسیرم خدایا شکرت الانم واسه این ک از دست چاقی رها بشیم باید لاغر شدن رو یاد بگیریم ،همون طوری ک چاق شدن رو یاد گرفتیم و استمرار داشتیم در مسیرش باید در مسیر لاغری هم استمرار داشته باشیم تا ب رویای شیرینمون برسیم این حال خوش لاغری رو برای تک تکتون آرزو میکنم عزیزای دلم ،وبرای همه دوستانم آرزویی سلامتی میکنم .یا علی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/12/09 23:47
      مدت عضویت: 1582 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 624 کلمه

      گام سوم ،مسیر لاغری من

      سلام دوستان عزیز و استاد بینظیر

      استاد چقدر خوشحالم که چند سال پیش که در مسیرهای ذهنی قرار گرفتید به الهامات ورویای لاغری خود توجه کردید و با رفتن در دل ناشناخته ها ،دوره های لاغری با ذهنو خلق کردید که هم خودتون نیاز داشتید و هم بینهایت آدم های دیگه که همه مون به نوعی گرفتار چاقی و عوارضش بودیم و خدارو سپاسگذارم‌ که نیازهای بنده هاشو با قرار دادن رویایی در ذهن آدم ها به واقعیت تبدیل میکنه ،از نوزادی که طهم تلخ چاقیو چشیدم همیشه یه سئوال در ذهنم میچرخید که چرا من با آدم های دیگه فرق دارم؟ آخه چرا من؟ جواب های زیادی اطرافیانم بهم گفتن اینکه تو ژنتیکت چاقه ارثی چاقی،استخون بندیت توپره،خلقت خداوند بوده،چونکه تا ۴سالگی شیر مادرتو خوردی ووووو و من موندم و یه عالمه دلیل که به مراتب که بزرگتر میشدم‌ دلایل ها هم بیشتر میشد ،خودمو در یک گرداب بزرگ پر از مشکلات چاقی میدیدم که راه فراری نیست ،من ۴۴سال در چاقی بسر بردم ،تمام نجواها و گفتگوهای درونی من پر بود از نمیشودها،زشت تر شدن ها،بی ریخت تر شدن ها،متنفر شدن ها،ترس ها،رژیم ها،ورزش ها ،،از صبح که بیدار میشدم یک نوار ضبط شده دوران کودکیم همزمان با من روشن میشد،که به من میگفت من کی هستم، چی بگم،چی بخورم،چی نخورم کجا برم،آیا برم، مثل یک مشاور اعظم ،که البته حرف های خوبی به من نمیزد و من محو حرف های اون بودم، یعنی صدای دیگه ای نبود جز خودش ،منم دنیارو فقط اونجا دیده بودم ، خلاصه در اون لوپ گرفتار میچرخیدم ولی همچنان دنبال کور سوی امیدی بودم، چندین سال فقط در رژیم های مختلف بودم،دایم الرژیم بودن برای من عادی شده بود و اگر روزی غذای نرمالی میخوردم باید تاوانشو با دویدن ها و روزها رژیم سختر جبران میکردم،،از آینه متنفر بودم و احساس میکردم ماه به ماه چاقتر میشم و میشدم ،،اگر بخوام از روزهای سخت گذشته بگم ساعتها میتونم بنویسم ولی چونکه بیشتر ما آدم های چاق سرگذشت مشابه داریم زیاد ادامه نمیدم ،،

      تا اینکه خسته شده بودم ،یادمه آخرین باری که رفتم پالتو بخرم و متوجه شدم حتی سایز ۴۶ هم واسم تنگه ،قلبم لرزید میدونستم دارم به مرز ۹۵ کیلو میرسم ،گریه م‌گرفت ،پالتو رو نخریدم ،بدنبال راه و روشی بودم و چونکه از قبل در مسیرهای ذهنی بودم ،با خودم گفتم اگر میشه با تغییر ذهن به همه چیز رسید پس میشه به لاغر شدن هم رسید و دقیقا ۱۵ روز بعدش به این سایت هدایت شدم،واقعا خوشحال شدم میدونستم خود خود خدا دست منو گرفت و گذاشت تو دستان این دوره ها ،از پارسال تا حالا تازه طعم شیرین زندگی با آرامشو دارم میچشم ،واقعا ۴۴سال قبلو زندگی نکردم ،الان همش تو احساس آرامش هستم ولی قبلا احساس آزادی و آرامش در خوردن برای من رویای دست نیافتنی بود،من بسیار زیاد رستوران میرم ،قبلا خیلی ترس از رستوران رفتن داشتم ولی الان راحتر شدم ،به اندازه نیازم مصرف میکنم و تمام،،،

      خوشحالم که در حال ساخت باورهای جدید هستم ،میدونم راهم درسته خداییکه منو هدایت کرد اینجا حمایتمم میکنه که به زودی به نتایج بهتری برسم،خدارو شکر عکس منکه در آلبوم شگفتی سازان هست و میدونم بازم عکس های جدیدتری خواهم فرستاد از تناسب بیشترم ،موفقیت در این مسیر حتمی ست ،امروز در حین پیاده روی داشتم با خودم صحبت میکردم،گفتم ببین فریده ،سالها در درون تو غوغایی بود همش حس بد و منفور ،اگر این ذهن بلد بود بهت حرف های خوب بزنه که زده بود پس به امید این ذهن نباش خودت به خودت دیالوگ های زیبا بگو ،خودتو تشویق کن ،عزت نفس وحس لیاقتتو بالاتر ببر اونوقت جهان هستی لاجرم تورو به مسیرهای تناسب بیشتر میبره،جهان جاییکه اصلا گول نمیخوره تماما با احساسات من در ارتباطه

      بارم خدارو شکر میکنم که جزء هدایت شده ها بودم که من خواستم و خداوند پاسخ داد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/16 03:06
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 48 کلمه

        بهتون تبریک میگم فریده خانوم و این طعم شیرین تناسب افکار و اندام گوارای وجودتان و بازم تبریک بابت استمرارتان در این مسیر طلایی🌹
        شما و افراد پیشکسوت و موفق و شگفتی ساز برای ما تازه واردها الگو و انگیزه هستید
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان🫀🧠💪

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 9 از 2 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار faridehhasani5455
          1399/12/20 23:55
          مدت عضویت: 1582 روز
          امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 57 کلمه

          ممنونم سلیمه عزیز
          ممنونم از بودن شما دوستان قدرتمندم
          مرسی از انرژی خوبتون🌷
          ان شالله به زودی همگی دوستانی که تازه به جمع قوی این سایت ملحق شدن ،شگفتی ساز خواهند شد
          من همون روزای اول که اومدم اینجا به خودم قول دادم و باور داشتم که عکس وفیلمم در قسمت شگفتی سازان خواهد رفت
          براتون بهترین هارو آرزو دارم🌷

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 3 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار monagahandideh2
        1399/12/20 18:53
        مدت عضویت: 1259 روز
        امتیاز کاربر: 255 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 36 کلمه

        سلام
        خوشحالم با شما دوست عزیزم دریک مسیرهستم
        لطفاً در مورد روش تمرین و انرژی مثبتی ک داشتید بیشتر بگید
        با دیدن نوشته های شما امیدم به لاغرشدن بیشتر وانگیزه بیشتر برای ادامه دادن پیدا کردم
        سپاسگزارم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار faridehhasani5455
          1399/12/20 23:49
          مدت عضویت: 1582 روز
          امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 178 کلمه

          سلام دوست عزیز
          منم خوشحالم با شما دوستان خاص و بینظیر همسیر هستم
          من ۱۳ ماهه در دوره ها هستم ،۳دوره لاغری با ذهن و دوره خلق ارزوها و خدا هرگز دیر نمیکند که البته بیشتر تمرکزم به لاغری و خلق آرزوهاست
          تمرینات زیادی از اول دوره انجام دادم که باعث تغییرات کوچیک و بزرگ در من شده ،اوایل دوست داشتم سریع جسمم لاغر بشه تا خیالم راحت بشه ،ولی در طول مسیر یاد گرفتم که اول باید شخصیت درونی خودمو تغییر بدم و وقتی اون درست بشه ،شخصیت جدید ،منو میبره در مسیر لاغر شدن ،سالها تلاش میکردم تا فقط جسمم ترمیم بشه ،نمیدونستم اول باید ریشه ها ترمیم بشن ،در این دوره ها ارام ارام مسلئه ها ریشه یابی میشن و با تمرین و تکرار و عمل به آموزش ها به مسیر نتایج وارد خواهیم شد و بخواییم نخواییم لاغر خواهیم شد ،این پرسه متشکل از انجام چندین کار،عمل تکراره و باوره،
          باور 👉مهم ترین موردیه که باید به خودمون داشته باشیم
          بودن در تمرینات و عمل کردن به اونها باعث دیدن نتایج شگفت انگیز میشه
          رویا +تلاش +باورسازی+ایمان= نتیجه

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
        1400/01/21 14:35
        مدت عضویت: 1173 روز
        امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 28 کلمه

        سلام خانم فریده عزیز…از نوشته ی شما لذت بردم و شگفتی شدنتون رو خیلی خیلی بهتون تبریک میگم و گوارایی وجود زیباتون .باارزویی بهترینها براتون درتمام مراحل زندگی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار faridehhasani5455
          1400/01/21 20:17
          مدت عضویت: 1582 روز
          امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 38 کلمه

          سلام دوست عزیز همراهم ممنونم برای انرژی مثبتتون منم براتون بهترین هارو آرزو دارم ،هر چند افرادی که در این مسیر بمونن و تمرین داشته باشن بزودی با  شخصیت متفاوتر از قبل خودش مواجه خواهند شد و لذتشو خواهند برد 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 4912 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 611 کلمه

      بنام ایزد دانا گام دوم چگونه با ذهن لاغر می شویم. همه ما سالهاست چاق هستیم واز چاقی خود ناراحتیم ولی این چاقی همچنان در جسم ما وجود دارد واز بین نمی رود. ما با وجود چاقی به فعالیت هایی روزانه خود رسیدگی می کنیم ومشکلی در انجام کارها نداریم. اما مشکل اینجاست که از لحاظ روحی اصلاحالمان خوب نیست وچاقی باعث شده نتوانیم خودمان را در زمینه های مختلف زندگی به خوبی عرضه کنیم همیشه باعث محدودیت وخجالت ما شده همیشه اعتماد به نفس مارو پایین آورده باعث شده نتوانیم صد درصد خودمان را نشان دهیم برای همین بارها در صدد لاغر شدن بودیم وهربار با وجود تلاش وسختی فراوران با انگیزه وقدرت شروع به لاغری کزدیم ولی هرگز موفق نشدیم اگرم هم شدیم برای مدت کوتاهی بوده است زیرا در تمام مدتی که ما تلاش کردیم فقط جسم تحت فشار بوده وذهن همچنان در مسیر چاقی خودش طبق برنامه گذشته عمل کرده این عمل ما باعث جنگ وکشمکش بین ما وذهن بوده ما مدام با ذهن خود در جنگ بودیم وهمین امر باعث شده در زژیم ها همیشه عصبی وکلافه باشم این کشمکش بالاخره به نغع ذهن خاطمه پیدا کرده ودوباره مسبر چاقی ادامه پیدا کرده من بارها در زژیم قابلمه غذای مورد علاقمو تصور می کردم ویه دل سبر تو رویام ازش می خوردم ودر واقعیت اون غذا رو برای خودم خطرناک وغیر قابل خودن می دونستم در واقع ذهنم غذا رو می خورد وچاقیش ادامه داشت واین جسم بیچاره همچنان در تقلا وبی فایده حالا ما باید ذهنی که چاقی رو به قورت ناخودآگاه از بچگی اموزش دیده رو تحت آموزش لاغری قرار بدیم واین هنر رو بهش یاد بدیم مثل هنر خیاطی ورانندگی وآشپزی باید ذهن وجسممون رو باهم هم سو کنیم تا به صورت ناخودآگاه رفتارهایی لاغری رو انجام بدیم ما همیشه به صورت آگاهانه خودمون رو از چیزی محروم کردیم یا کم غذا خوردیم الان باید به صورت نا خودآگاه ذهن خودش کم غذا بخواد زود سیر بشه واضافه نخوره تا ذهن وجسم هم سو نشن لاغری محقق نمی شه ذهن از سختی بیزاره برای همین راحت چاق شدیم بدون سختی حالا هم باید بدون سختی وراحت لاغر بشیم ولاغری رو یاد بگیریم من همیشه تو رژیم هام مثل یه فصل رو در نظر می گرفتم ومی گفتم آخر فصل این مقدار رو باید کم کنم ولی هرگز ابنجوری نمی شد وسط های راه بخاطر حجم استرس وترس از نرسبدن به وعده ای که به خودم داده بودم دوباره میرفتم سراغ پر خوری یا اگه سر فصل اون مقداز از وزنم کم می شد تا ول می کردم جسم ذهن گرسنم دلی از عذا در میاوردن ومسبر چندین ساله خود را ادامه می دادن ومن در این مدت که اومدم توی سایت اینو یاد گرفتم که دیگه اگر هم پر خوری کزدم وزیاد از نیاز خوردم دیگه به خودم بد وبیراه نگم نجنگم تا حداقل جلوی مسبر رو کنترل کرده باشم بیشتر وفت ها واقعا بدون اینکه خودم اگاهانه بخوام دست از غذا می کشم یا شیرینی کم می خورم دیگه دلواپس ونگران نیستم همیشه می دونم اگه خوراکی توی خونه هست فردا هم می تونم ازش بخورم لازم نیست امروز همشو تمام کنم چون فردا قراره رژیم باشم وقسم خوردم اون خوراکی رو حرام کنم برا خودم پس با خیال راحت کمی ازش می خورم ودیگه فکر همش درگیرش نیست که بدو بخورش فردا دیگه تو نمی تونی ازش بخوری در مورد غذا هم همین طوره دیگه نمی آم یه جا همه چیز رو بخورم وبعدش عذاب وجدان از شکم بزرگم منو پر خاشگز وعصبی کنه وزندگی رو به کام خودم وخانوادم تلخ کنم استاد مهربان ودلسوز بابت همه چیز ممنون امیدوارم بتونم به رویای خودم که خرید همه دورهاست برسم انشالا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/16 03:12
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 30 کلمه

        دوست عزیزم تغییراتی که ذکر کردید نشان دهنده 💯 درصد درست بودن مسیر و نیز درست عمل کردن شماست، بهتون تبریک میگم🌹
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان🫀🧠💪

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamzadk
      1399/12/06 19:26
      مدت عضویت: 1499 روز
      امتیاز کاربر: 27145 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 294 کلمه

      به نام خدا
      گام دوم : در زمانی که اضافه وزن داشتم وقتی که به یکی از مشکلات چاقی گرفتار میشدم یا یکی از آشنایان منو میدید و نصیحت هاش شروع میشد به دنبال روش های لاغری بودم و هر روش رو هم که استفاده میکردم میخواستم در زمان کوتاه وزنم رو کم کنم که معمولا خسته میشدم و نتیجه ای نمیگرفتم الان متوجه میشم که مسیر اشتباه بوده چون با فشار به جسمم میخواستم وزن کم کنم و دلم میخواست بیشتر بخورم و همیشه فکر میکردم ضعف دارم از غذایی که میخوردم اصلا لذت نمیبردم و اگر نمیتونستم غذای مورد علاقه ام رو بخورم اعصابم بهم میریخت و شروع به پرخوری میکردم و بهش پرخوری عصبی میگفتم
      الان به لطف خدا در مسیر درست قرار گرفتم و دارم یاد میگیرم که زبان لاغری رو یاد بگیرم و همونطور که چاقی رو یاد گرفتم و طی این سالها که فرمولهای اشتباه باعث اضافه وزنم شده اکنون باید یاد بگیرم که فرمولهای صحیح رو به ذهنم بدم و در این مسیر هر روز یک قدم به سمت لاغری بردارم لاغری با ذهن رو باید آموزش ببینیم مثل بقیه کارهایی رو که یاد گرفتم مثل بافتنی و دوخت ودوز و آشپزی و شیرینی پزی که با علاقه یاد گرفتم بعضی هاشون رو زود یاد گرفتم و بعضی ها رو یه کم طول کشید ولی یاد گرفتم پس با شور و اشتیاق و علاقه در این مسیر قدم برمیدارم و هر روز برای یادگیری باید وقت بزارم و به گفته استاد در این مسیر نباید سختی باشه چون لاغر شدن خیلی آسونه .
      لاغر شدن به معنای تولد دوباره برای آدم های چاق هست که من میخوام به این تولد دوباره برسم و زندگی با طعم لاغری رو تجربه کنم .با تشکر از استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آهو خانم
      1399/12/06 13:25
      مدت عضویت: 1641 روز
      امتیاز کاربر: 130 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 173 کلمه

      سلام به همه و استاد مهربانم :
      گام دوم 1399/12/06- چگونه میشود با ذهن لاغر شد؟
      تاحالا نمیدونستم که روشی که توش رنج و درد باشه و غم و ناراحتی و فشار و استرس ، روش درستی برای لاغری نیس و امروز که این ویس را گوش دادم متوجه شدم که روش درست لاغری روشیه که توش احساس ارامش و راحتی داشته باشم و نگران غذا خوردنم یا نخوردنم یا زیاد و کم خوردنم نباشم
      مغر من یاد گرفته که چطور از دهن لاغرم پیروی کنه و دستورات لاغری ذهنم رو مو به مو اجرا میکنه
      راه کارهای جدیدی که به ذهنم دادم ایناس : که دقت کن و صدای سیری رو از ذهنت دریافت کن، حتما واجب نیس که تا غذا ها رو بخوری اگه کمی از غذات موند اشکالی نداره ، اگه واقعا به خوردن غذایی میلی نداشتی بگو میل ندارم ، خیلی راحت این جمله را بیان کن و نترسیدن از قضاوت دیگران ، هر وقت گرسنه شدی بخور و تایم خاصی را برای غذا خوردنت در نظر نگیر…
      با تشکر از استاد محترم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/16 03:36
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 424 کلمه

        دوست عزیزم راه کارهایی که در نظر گرفتی میتونه خیلیییییی و 💯درصد موثر باشه چرا که عادات و رفتارهای اشتباه ما ناشی از ذهن و باورهای اشتباه ماست که بصورت ناخودآگاه از دیگران، خانواده، دوستان،معلمان،کتابها،رسانه ها،پزشکان،مربی های باشگاه و…. یاد گرفتیم
        ⛔از بچگی بهم گفتند که باید و حتما بشقاب غذات رو تا آخر بخوری و اضافه نیاری، چون زشت و بد هست، چون اسراف هست،چون گناه دارد و…‌ الان میگم چه لزومی داره که وقتی سیر شدم همه ی غذای بشقابم رو بخورم؟ چه اشکالی داره اضافه بیاد؟ اضافه اش بگذارم بعدا وقتی دوباره گرسنه ام شد بخورم، یا اصلا بریزم جلوی پرندگان و مورچه ها و مرغ ها… یا نهایت بریزم دور و هیچ اشکال و گناهی نداره، گناه اینکه سم وارد بدنم کنم
        🚫 از بچگی گفتن ۳ وعده غذای اصلی و به علاوه میان وعده، صبحانه نخوری ظهر گرسنه تر میشی و در نتیجه ناهار بیشتر میخوری و چاق تر میشی، شام باید کم و سبک خورد، ۳وعده اصلی رو حتما باید خورد و سر ساعت های مشخصی خورد، یادم میاد وقتی بچه بودیم حتما باید همه ی اعضا دور یه سفره می‌نشستیم و غذا میخوردیم یادم میاد اگه گاهی من یا خواهرام میگفتیم میل نداریم یا سیر هستیم پدرم حتما میگفت باید بیاید و بخورید یا اگه سیر هم هستید بیاید دور سفره بشینید و یه لقمه هم شده بخورید، یوقتهایی اگه نمیرفتم خب مسلما نمیخورم ولی وقتی میرفتم سر سفره و چشمم به غذا و خوراکی ها میدید بیشتر تحریک میشد و حتما ازشون میخوردم، نمیتونم به پدرم هم خرده بگیرم اونم بر اساس یه سری عقاید و اعتقادات و حرمت سفره و صمیمیت خانواده و… بوده، ولی الان میگم مگه کسی واجب کرده که من حتما هر ۳ وعده غذا رو بخورم یا حتما سر ساعت های مشخصی بخورم خب بدنم هر وقت گرسنه اش باشه و نیازش باشه بهم میگه، وقتی من صبح تا ظهر اصلا گرسنه ام نمیشه یا میل به خوردن هیچ چیزی ندارم چرا باید بخورم، چرا یوقتی ساعت ۵ظهر گرسنه ام میشه چرا باید ساعت مثلا ۱۳ چون همه اون موقع میخوان بخورن منم بخورم درصورتیکه گرسنه نیستم
        من الان یاد گرفتم به بدنم،احساستم،درونم احترام بگذارم و طبق اونا و همگام با اونا پیش برم، وقتی بدنم هر وقت احساس نیاز کرد بهم میگه درست مثل یه نوزادی که وقتی گرسنه اش میشه و گریه میکنه و شیر میخواد
        پس نیازی نیست حتما طبق وعده و ساعت خاصی که دیگران و پزشک و… برام تعیین میکنه غذا مصرف کنم چون این وظیفه و به عهده منه نه اونا
        با آرزوی تناسب اندام و افکار برای تمامی دوستان🫀🧠💪

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 10 از 2 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mv.abtahi
      1399/12/06 00:08
      مدت عضویت: 1599 روز
      امتیاز کاربر: 2887 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 411 کلمه

      سلام
      دقیقا من برای کاهش وزن کارهایی می کردم که فقط بدنم رو تحت فشار میزاشتم
      باورتون نمیشه که من 5 سال غذا رو با بالاآوردن از بدنم خارج می کردم که نکنه چاق بشم
      ولی ذهنم بی وقفه غذای بیشتر طلب می کرد و اصلا خسته نمی شد
      میدونستم مشکل برای ذهنمه ولی اصلا نمیتونستم کنترلش کنم
      حتی باورهای اشتباه رو پیدا می کردم ولی بازم نمی تونستم باورهای اشتباه رو تغییر بدم
      تا اینکه در این دوره با مجموعه ای از باورهای درست و تکرار شونده تونستم روی ذهنم تاثیر بزارم
      بزرگترین باوری که در من در این دوره تغییر زیادی کرد ، باوری بود که تو میثاق نامه هم هر روز می خوندمش
      اینکه از غذا به عنوان لذت استفاده نمی کنم و فقط برای برطرف کردن نیاز بدنم باید غذا باخورم و باید با غذا مثل آّب و نور و اکسیژن با تعادل رفتار کنم
      این موضوع که چاقی رو یادگرفتیم و حالا لاغری رو داریم یاد می گیریم خیلی به من کرد تا این مسیر رو ادامه بدم
      چون من کارهای زیادی رو آموزش دیدم و خیلی تو اون کارهای عالی شدم
      من در آموزش شنا به ذهنم مسلط شدم و همراهی ذهنم رو داشتم چون مسیر این آموزش خیلی منو شاد می کرد و البته اینکه در قالب آموزش بود می دونستم که این آموزش یه روزی کامل میشه و برای اینکه توش پیشرفت کنم فقط کافیه همون آموزش رو تکرار کنم
      من اونقدر شنارو تمرین کردم تا به لذت بردن از این آموزش رسیدم
      موضوع دیگه ای که در این آموزش های شما به من کمک کرد این بود که زمان و عدد وزن از این آموزش حذف شد
      حذف زمان باعث شد که عجله در من کاهش پیدا کنه
      و حذف ترازو با عث آرامش و آسایش من شد
      باور درست دیگه در این آموزش این بود که من به خاطر استفاده بیشتر از روش های نادرست قبلی یک انسان توانمند معرفی شدم چون تلاش کردم ولی متوجه شدم که تلاشم در مسیر اشتباه بوده و خوشبختانه این مسیر درست به لطف این دوره در حال پیمایشه
      چقدر کارهای خسته کننده و کسالت آور روش های اشتباه کاهش وزن با وجود این دوره حذف شد
      مثل همون ترازو ها که گفتنین
      منم از اونا داشتم
      منم قدم های پیاده رویمو میشمردم به جای اینکه از پیاده رویم لذت ببرم
      منم لقمه هامو میشمردم به جای اینکه به صورت طبیعی از غذایی که می خورم لذت ببرم و حتی از سیر شدنم کیف کنم
      حالا هر زمانی از روز دلم میخواد فایلمو گوش میدم و تغییر در رفتارم رو می بینم
      خیلی ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/16 03:43
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 13 کلمه

        بسیار عالی بود دوست عزیز👌👌👌👏👏👏
        با آرزوی تناسب اندام و افکار برای تمامی دوستان🫀🧠💪

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار ainakaveh@gmail.com
          1400/02/04 15:46
          مدت عضویت: 1134 روز
          امتیاز کاربر: 25304 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 22 کلمه

          با سلام

          واقعا عالیه که بعد از خواندن پیامها جواب عالی ودلگرم کننده میگذارید.ازتون ممنونم

          براتون آرزوی موفقیت در تمامی مراحل زندگی را دارم.

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار آرمیتا صدیقی
        1400/05/01 18:00
        مدت عضویت: 981 روز
        امتیاز کاربر: 192 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 41 کلمه

        سلام دوست عزیزم.نمیدونی با خوندن اولین جمله که گفتی همه چیزی که میخوردی رو بالا میاوردی چقدر تعجب کردم.واقعا ما داشتیم با خودمون چیکار میکردیم..؟ 

        خیلی خوشحالم که الان تغییر کردی و امیدوارم تناسب فکر و جسم برای همه ما ماندگار بشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سمیرا
      1399/11/25 12:17
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 7334 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 188 کلمه

      با سلام.
      من همیشه زمانی که رژیم های مختلفی میگرفتم و دوباره وزنم به حالت قبلی برمیگشت به خودم میگفتم تفاوتی بین من و افراد متناسب وجود داره که هردو از یک غذا تغذیه میکنیم ولی یکی متناسب ویکی چاق هستیم همیشه دنبال راهی برای فهمیدن این موضوع بودم تا با لاغری با ذهن اشنا شدم و فهمیدم مشکل از ذهن ما هست و نگرشی که نسبت به مواد غذایی داریم .فهمیدم ما همیشه تلاش کردیم تا در جسم خود تغییر ایجاد کنیم ولی این کاملا اشتباهه و ما باید ذهن خود را برای لاغری برنامه ریزی کنیم به ذهن لاغری رو یاد بدیم فرمول های صحیح رو جایگزین فرمول های اشتباه کنیم و بعد شاهد تغییراتی در جسم باشیم و اون احساس خوب رو تجربه کنیم.ما باید لاغری رو یاد بگیریم و با ان زندگی کنیم همینطور که چاقی رو زندگی کردیم و به راحتی چاق شدیم .لاغری با ذهن اسانترین راه برای رسیدن به تناسب اندام هست.
      وقتی ما لاغری رو به ذهن اموزش بدهیم و موافقت ذهن رو برای خواستمون جلب کنیم ذهن مارو در اون مسیر هدایت میکنه و در صدد بیشتر کردنش مارو هدایت میکنه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/16 03:50
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 164 کلمه

        ما افراد چاق برای یکبار هم شده توی ذهنم از خودمون این سوال رو پرسیدیم که ❓
        چه تفاوتی بین من و افراد متناسب وجود داره هر دو از یک غذا تغذیه میکنیم و چه بسا افرادی رو هم بیاد می اوردیم که از ما بیشتر غذا میخورند اما اونا متناسب و ما چاق هستیم⁉️
        اما جواب این سوال رو اشتباه میدادیم یا بهمون اشتباه میگفتند، مثلا چون سوخت و ساز بدن تو پایینه، چون تیروئید داری،چون ارثی چاق هستید، چون فعالیت بدنی ات کمه،چون ورزش نمیکنی و باشگاه نمیری،چون کارت پشت میز نشینی و کارمندی هست،چون غذاهای فست فودی میخوری و…. و هزاران پاسخ اشتباه و غلطی که دریافت کردیم و به این سوال مون دادیم، بخاطر همین پاسخ های اشتباه است که هیچ وقت به نتیجه یا همون لاغری دائمی و پایدار نرسیدیم…‌
        الان دیگه همه مون پاسخ درست و اصلی این سوال رو فهمیدیم و درک کردیم و بهش رسیدیم به لطف خدا و استاد عزیز
        با آرزوی تناسب اندام و افکار برای تمامی دوستان🫀🧠💪

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 2986 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 233 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم🌹
      من زیاد رژیم های زیادی گرفتم و زیاد پیاده روی کردم و لاغر هم می شدم و بعد از مدتی همه اون وزنی که کم کرده بودم برمی گشت سر جای اول🌹
       من نمیدونستم چرا این قد راحت دوباره وزنم میره بالا چون ذهنم را نمی شناختم و فکر می کردم حتما پر خوری کردم که وزنم رفته بالا 🌹
      من دوست داشتم لاغر بشم ولی ذهنم تصمیم لاغر شدن نداشت با من همسو نبود و همیشه به فکر خوردن بود برای همین عصبی می شدم و رها می کردم و شکست می خوردم و عذاب وجدان می گرفتم🌹
      من چاقی را از اطرافیان یاد گرفته بودم
      ولی حالا دارم لاغری را یاد می گیرم چون راهی دیگر ندارم برای اینکه لاغری و سلامتی را دوست دارم باید با ذهنم همسو باشم دیگه چشمم دنبال غذاها نیست هر غذایی که می بینم میل به خوردن ندارم اگر میل داشته باشم می خورم اندازه نیازم وقتی ذهنم می گه بسه تو سیر شدی دیگه نمی خورم من یاد گرفتم غذا برای تفریح نیست یا بیکاری و سرگرمی 🌹
      من یاد گرفتم با کمک ذهنم افسردگی که داشتم خوب کنم و عاشق خودم شدم خودم را می بوسم و به خودم احترام میزارم و از زندگیم لذت می برم و هر غذایی که دوست دارم با لذت می خورم و لاغر می شم از این راحتر هم میشه فقط باید فایل گوش کنم و بنویسم و بخوانم🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/16 03:58
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 98 کلمه

        دقیقا همینطور هست دوست عزیزم👌👌👌👏👏👏🌹🌹
        منم امروز بعد از گوش کردن فایل کنترل اشتها و پرخوری، وقتی تونستم تمرینش رو بخوبی انجام بدم و وقتی فکر بستنی اومد توی ذهنم بعدش از خودم پرسیدم واقعا میل داری یا همینجوری از روی بیکاری و هوس میخوای بخوری؟ و وقتی جوابم منفی بود و گفتم واقعا میل ندارم و موفق به کنترل خودم شدم، واسه تشویق خودم، خودم رو بوسیدم😊💋
        اول خودمون باید خودمون رو دوست داشته باشیم،خودمون رو باور داشته باشیم،به قدرت و توانایی های خودمون ایمان داشته باشیم،برای خودمون ارزش قائل بشیم….
        با آرزوی تناسب اندام و افکار برای تمامی دوستان🫀🧠💪

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sofiashirazi667
      1399/11/19 21:28
      مدت عضویت: 1270 روز
      امتیاز کاربر: 3599 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 143 کلمه

      سلام …واقعا در دوره هایی ک من ثبت نام کردم و رفتم واسه لاغری فقط فشار ب بدن و مخزم می آوردم و جالب بود خیلی عصبی هم میشدم انگار ب زور میخواستم و خیلی تند و سریع نتیجه ببینم همه اش می گفتم من در طول یکماه چقدر وزن کم میکنم انگار ک منو زندانی کرده بودند نمی تونستم از همه چیز بخورم خیلی چیزها کم و محدود بود آدم عصبی تر میشه اصلا وقتی ازدواج کردم خیلی از اطرافیان و دوستان شنیده بودم ک می گفتن چاق میشی حیف اون اندام خوبم ک با حرف دیگران خراب شد همه اش و کرده بودم تو ذهنم ولی الان ب خیلی چیزهای اشتباه داخل ذهنم و زندگیم و حتی نحوه ی رفتار با دیگران رسیدم این دوره ن تنها واسه متناسب شدن بلکه واسه خیلی از چیزهای زندگیمون بدرد میخوره و راهنماییمون میکنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1399/11/18 01:20
      مدت عضویت: 1152 روز
      امتیاز کاربر: 4902 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 306 کلمه

      بنام خدایی که در این نزدیکیست . سلام .. گام دوم چگونه میشود با ذهن لاغر شد . لاغری یک هنر است مثل خیاطی ، رانندگی ، ارایشگری، نقاشی، آشپزی ،نوازندگی….، همانطور که برای یادگیری هر هنری اول باید ثبت نام کنی ،بعد هزینه اونو پرداخت کنی واز همه مهمتر برای یادگیری اون هنر عشق و علاقه‌ وشور و اشتیاق داشته باشی .هنر لاغری هم همین طور است . هرچند که من نمی دانستم که هنر است من فکر میکردم که لاغری یه نعمت است که خداوند به هرکس دلش خواست میدهد و به هرکس دلش نخواست نمی دهد و همیشه از این موضوع خیلی ناراحت بودم ولی حالا یادگرفتم که لاغری هنر واین یه آگاهی جدید است که به ذهنم اضافه شد پس برای یادگیری لاغری از طریق ذهن اول باید اف بای لاغری که همون پذیرفتن مسئولیت چاقیمون و هم پذیرفتن مسئولیت لاغری مونه یاد بگیریم و بعد ، متعهد بودنمون وبعدش عمل به اون که همون کاشتن بذر لاغریمون میشه بودن در این مسیر زیبا ، گوش دادن به فایل های صوتی و تصویری و تکرار تمرین و ممارست ، و برداشتن هر روز یه قدم برای کسب اطلاعات صحیح لاغری، و زمان تعیین نکردن، و عجله نداشتن، واین که مسیر اشتباه همیشه اشتباه است و هر چقدر هم که با شتاب وباسرعت حرکت کنی باز هم به مقصد نمی‌رسی. و در عوض مسیر درست همیشه درست است و هر چقدر هم که کند حرکت کنی باز هم به مقصد می‌رسی.. و در روش های دیگر حتی اگر لاغر هم شوی باز چاقی برگشت پذیر م است واما در روش ذهنی وقتی لاغر شدی دیگه هرگز خبری از چاقی نیست مگر اینکه خودت بخوای از چیزهایی که یاد گرفتی استفاده نکنی .اینا چیزایی بود که من از گوش دادن به حرفای استاد برداشت کردم با ارزوی بهترینها برای استاد عزیز و همه دوستان…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Flora Mayghani
        1399/12/15 09:42
        مدت عضویت: 1675 روز
        امتیاز کاربر: 0
        محتوای دیدگاه: 15 کلمه

        سلام فاطمه جان‌از نوشته شما لذت بردم‌ و از آن نت برداری کرد م ممنون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shine bright like a sky
      1399/11/09 17:22
      مدت عضویت: 1295 روز
      امتیاز کاربر: 99
      محتوای دیدگاه: 77 کلمه

      سلام و درود. واقعا جالبه، اینکه ما نمیدونستیم که لاغر شدن و یاد نداریم و همش از روش های اشتباه میخواستیم به زور بهش برسیم و بیشتر اذیت میشدیم. ولی الان که با این روش آشنا شدم میبینم که چقدر مسیر لذت بخشی هستش. ما تو این مسیر به غیر از اینکه جسممون لاغر میشه خیلی چیزای دیگه ای هم در ما تغییر میکنه و بهتر میشه.
      خدایا ممنونم که من را به این مسیر هدایت کردی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Nasrin Zamani
      1399/11/08 02:40
      مدت عضویت: 1619 روز
      امتیاز کاربر: 57
      محتوای دیدگاه: 898 کلمه

      بنام خداوند هدایتگر 💗گام دوم لاغری باذهن چگونه میشود با ذهن لاغر شد “من چقدر از این روش ها استفاده کردم به گذشته که برمیگردم از هر نوع روشی که بگی من رفتم روزه گرفتن رژیم گوشت که فقط باید گوشت میخوردم تخم مرغ اب پز چقدر زجر اور بود قرص های لاغری که در طی روز اصلا میل به غذا نداشتم و هیچ چیز نمیخوردم ومعدم کلا خراب شد ورزش وای چقدر به زور میرفتم وورزش حالم به هم میخوردزجر اور بود چندین روش رو امتحان کردم وقتی که ول میکردم تمامش وحتی بیشتر از اون وزن قبلی اضافه میشد چقدر حس تحقییر امیزی بود که یکی بهم میگفت چقدر چاق شدی انگار دوباره برگشته چاقیت دنیا رو سرم خراب میشد چقدر حسم به خودم ودنیای درونم بد میشد و از همه چیز نا امید میشدم 😏 بله مشکل از نحوه خوردن نحوه فعالیت ونحوه رژیم نبود همه مشکل از فرمول های ذهنی بود که اصلا ما اگاهی نداشتیم به این روش ها 😶همیشه بزرگ ترین سوال برای من که یک فرد چاق بودم که چرا به راحتی میتوانم چاق شدم ولی به راحتی نمیتوان لاغر شد بدون زحمت نمیتوان لاغر شد بدون عرق کردن نمیتوان لاغر شد اصلا من نمیدونم این باور قدرتمند از کجا اومده وبه این بزرگی به ذهن ما پینه بسته و خیلی هم سر سخته موانع خیلی بزرگ در ذهن منه در تمام مواردی که سعی کردم لاغر بشم جسم خود را تحت فشار قرار دادم سعی میکردم از غذا خوردن محدود کنم خودم رو با فعالیت زیاد وتحت فشار قرار دادن خود مقداری از وزن و سایز خودم رو کم کنم خوب دلیلشهم این بوده که اقدام فیزیکی من برای کاهش وزن با ذهنم هم سونبوده من تصمیم به لاغری میگرفتم اما ذهنم همچین تصمیمی نداشته وطبقه روال گذشته خود منو تشویق میکرد به پر خوری و هدایت به سمت غذا های خوب به سمت روش های پر خوری و تحریک کردن من چاق فکر میکردم هر چیزی هر جایی باید خورده بشه وبخورم و من هیچ وقت از هیچ چیز مواد غدایی بدم نمیمود و من همه چیز رو هر زمانی وه وجود داشت میخوردم ولع حرص به مواد غذایی احساس تموم شدن و ذهن من داشت روال عادی خودش رو طی میکرد و من هم بی خبر از همه جا😄وبه خیال خودم که که بارژیم وتحت فشار دادن جسم دیگه تمومه دارم به رویام میرسم ودر اصل داشتم با ذهنم مبارزه میکردم وجنگ با ذهنم من نمیخواستم وارد مسیر چاقی بشم و ذهنم میخواست و تلاش میکرد که منو به مسیر چاقی برگردونه وباعث میشد من عصبی پرخاشگر میشدم یادمه وقتی با رژیم لاغر شده بودم و کاملا تناسب داشتم ولی اصلا روح روانم درست نبود ومغز درستی نداشتم 😂و ذهنم من رو به این مسیر که سال هاطی کرده بودم هدایت میکرد .تمام فعالیت های بدنی ما تحت کنترول مغز است و فرمان هایش از مغز صادر میشود و مغز ما تحت تاثیر ذهن ماهست نکته بسیار مهم .وقتی ذهن من برنامه ریزی شده باشد برای چاق شدن و”فرمان هایی که مغز ما به اعضای بدن صادر میکند در جهت چاق شدن است و چاق تر شدن جالب این جاست که خیلی وقت ها ما میدونیم که سیر سیر هستیم اما با یک مواد غذایی که خاطرات خوبی از ان داریم و قبلا از خوردن ان لذت بردیم مواجه میشویم و این دست به صورت خودکار به سنت برداشتن مواد غذایی میرود وبه راحتی ان را میخوریم وبعد اززاین که میخوریم عذاب وجدان میاید سراغمون و ناراحت میشیم و این ناراحتی و اظطراب باعث تشدید چاقی در ما میشه میخوریم میخوریم و میخوریم و بعد عذاب وجدان عجیبه خیلی و یه خورده پیچیده 😄در روش لاغری با ذهن اول به ذهن خود یاد میدهیم که چاقی یعنی چه و چاقی چه مسائل و مشکلاتی رو در پیش داره .وبعد بهش یاد میدیم که لاغری یعنی چه وچه نتایج خوبی داره مسیر لاغری به صورت گام به گام و یواش یواش انجام میشه و همه افرادی که اضافه وزن دارن تحت اموزش چاق شدن قرارگرفتن ازپدر مادر و خانواده ورفتار چاق شوندگی رو دارن ادمه میدن والان در این وضعیت هستیم و چاقی ارثی نیست چاقی رو اموزش دیدم و یاد گرفتیم بدون این که بخوایم چاق بشیم چاق شدیم خوب یکی از امتیاز های ما انسان ها اینه که میتونیم بارها به ذهنمون اموزش بدیم .همان طور که چاق شدن رو اموزش دادیم ما که از اول تولد چاق نبودیم پس میتونیم لاغر شدن رو هم اموزش بدیم خدایا شکرت برای این قدرت بیکرانت که به ما هدیه داده ی بعضی ها از این قدرت اگاه هستن و استفاده میکنن . پایگاه رهبری ما جسم ما ذهن ما هست واین ذهن ماهست که بر مغز ما تاثیر داره و رفتار ماروکنترول میکنه اگر باهر سرعتی اهسته وارام در مسیر صحیح حرکت کنیم بلاخره به هدف میرسیم و تفاوت رسیدن به هدف در تلاش کوشش و سرعت نیست در مسبر هست ‌و اینوبه تمام هم سفر هامیگم لاغر شدن خیلی اسونه در مسیر درست حرکت کردن اشتباق و استمرار داشتن و اموزش فرمول های لاغری به ذهن ولاغر شدن خیلی جنبه های خوبی داره و احساس های خوبی که واقعا زیبا ست .ولاغر شدن به معنی زندگی دوباره و تولد دوباره از خدا میخوام که منو در این مسیر هدایت کنه تا بهتر در خلق کردن رویام قدم بردارم حضور تورو خدای مهربون هر لحظه حس میکنم که چقدر به بنده هات کمک میکنی …..پیش به سوی هدف…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سمیرا
        1399/11/25 12:49
        مدت عضویت: 1675 روز
        امتیاز کاربر: 7334 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 10 کلمه

        از خوندن نوشته شما لذت بردم ممنون از توضیحات عالیتون.👏👏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1399/11/06 16:41
      مدت عضویت: 1484 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 204 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
      تمام مشکل ما این هست که مهمترین اصل رو که عجله نکردن بوده رو فراموش کرده بودیم و فقط دنبال نتیجه دلخواه بودیم اونم خیلی زود .فراموش کرده بودیم که زمان برای به ثمر نشستن میوه تناسب اندام نقش حیاتی ایجاد میکنه همون طوری که خودتون فرمودید یه باغبان هر چقدرم تلاش کنه میوه زودتر از زمان خودش به ثمر نمیرسه چون سال های زیادی طول کشیده تا چاق بشیم پس مطمئنا برای رسیدن به تناسب اندام هم باید زمانی مناسب سپری بشه تا به نتیجه دلخواه خود برسیم چون هیچ کدام از ما اصولی رفتار نکردیم برای همینه که هیچ کس به نتیجه پایدار نرسیده و همه صدها راه رفتن و شکست خوردن. اما الان که با قدرت ذهن آشنا شدیم میبینیم که خیلی راحت و بدون هیچ سختی می تونیم به تناسب دلخواه برسیم چون خبری از فشار جسمی وسختی طاقت فرسا و اعصاب خردی و پرخاشگری و حسرت نخوردن غذاهایی که دیگران با لذت میخوردن اما ما از خوردنش محروم بودیم نیست🥰واقعا که دوران لاغری با ذهن سرشار از آرامش و احساس خوب هست.وچقدر لذت دارد با شور ونشاط این مسیر رو دنبال کردن 🙏 ایام به کامتون خوش😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikia4040
      1399/11/06 08:22
      مدت عضویت: 1323 روز
      امتیاز کاربر: 217 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 95 کلمه

      سلام استاد گرانقدر،مثل همیشه قدرت ذهن رو بما یادآوری کردید اینکه ذهن ما به لطف خداوند متعال بارها و بارها آموزش می بینه همونطوری که ما رانندگی رو یاد گرفتیم و با تمرین و ممارست می تونیم بدون اینکه فکر کنیم رانندگی کنیم پس لاغری رو باید آموزش ببینیم تا در ناخودآگاه ذهنی ما ذخیره بشه مثل چاقی که الان در ناخودآگاه ذهنی ما ذخیره شده و ما با چاقی زندگی میکنیم پس با استمرار و اشتیاق باید لاغری را آموزش ببینم و همیشه به یاد داشته باشیم لاغری با ذهن آسانترین کار دنیاست ،ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1399/11/05 06:51
      مدت عضویت: 1341 روز
      امتیاز کاربر: 10007 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 303 کلمه

      سلام به استاد و سلام به همه دوستان هدایت شده.
      گام دوم:چگونه می شود با ذهن لاغر شد.
      با اشتیاق و استمرار و عشق به لاغری.من همیشه عاشق لاغری بودم برای همین تمام این سال ها هر راهی که فکر می کردم من را متناسب می کند با ذوق و اشتیاق انجام می دادم و همیشه هم متناسب بودم فقط وزن ایده الم نبودم و هیچوقت تجر به ای چاقی که استاد می گویند ندارم.ولی برای رسیدن به وزن ایده الم همه راه ها را رفتم و یک کاری که غیر از رژیم و ورزش داشتم یک تصویر زیبا و خوش اندام از یک مدال داخل کمد لباسم جلوی چشمم بود .اول چشمم اونون زیبایی را می دید وبعد در ذهن خودم را به اونون شکل مجسم می کردم وهنوز اونون برنامه را دارم و چون فرمولهای ذهنم اشتباه بوده این همه سال نتیجه ای نهایی را نگرفتم .و خوشحالم که با آموزش های استاد و استمرار و در آموزش یادگیری لاغری و دریافتن موانع به نتیجه نهایی خواهم رسید .چون تمام این سال‌ها تمام راه های سخت را رفتم ،چون فقط عاشق متناسب شدن بودم و همیشه برای این باور بودم و هستم که زندگی کردن هم خودش یک هنر است مثل نقاشی کردن خیاطی کردن آشپزی کردن ولی هیچ وقت به عقلم نرسیده بود که لاغر شدن هم یک هنر آست خیلی جمله زیبایی است .و باید این هنر را هم یاد بگیرم .مخصوصا که من در خیاطی و آشپزی بسیار هنرمند هستم سر گرمی من خیاطی است و حالا هنر لاغری را هم مانند هنر خیاطی با کارهایی که باید انجام می دهم تا هنرمند لاغری بشم مثل استاد که خود هنر لاغری را آموختند من خودم هنر خیاطی را آموختم و ولی هنر لاغری را با اموزشهای استاد و پشتکار و علاقه خودم به لاغری یاد می گیرم.سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/18 01:21
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 23 کلمه

        ان شاءالله همه مون میتونیم این هنر زیبا رو مثل همه ی هنرهای دیگه که بهشون علاقه داشتیم و یاد گرفتیم، یاد بگیریم👌👌👌🌹🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1399/11/03 19:11
      مدت عضویت: 1394 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 452 کلمه

      سلام به استاد و اعضای محترم سایت. همه ی کاری که باید انجام بشه “آموزش دادنِ لاغری به ذهنه “همین !!!!! اونم چجوری به راحتی فقط بادیدن شنیدن نوشتن و استمرار !دیگه واقعا چی میخوایم از این مسیر لذت بخش . باور کنید من شاید چندین و چندبار این فایل و دیده و شنیده بودم نکته برداری کرده بودم اما امروز که آگاهترم ذهنم پذیراتره اشتیاقم خیلی خیلی بیشتره و با اطمینان 100درصدی این دوره رو شروع کردم نه به این نیت که بعد 10روز لاغربشم یا معجزه بشه!نه با این هدف اومدم که ذهنمو به زیباترین شکل آموزش بدم نزارم حتی یه نکته از قلم بیفته چون عاشق این مسیر شدم عاشق متناسب شدن شدم حالا نتیجه دوسال بکشه یاسه سال برام اصلا مهم نیست بهش فکر نمیکنم چون میدونم که آخرسر لاغری و اندام عالی پاداشمه چه بخوام چه نخوام😍 ریز به ریز 4 صفحه نکته نوشتم و چیزایی رو درک کردم که قبلا گوشام توی همین فایل نشنیده بود و درک نشده بود . توی روز دوم انقد حالم خوبه و پرانرژی ام دیگه روز آخر چقدر میخواد همه چی عالی باشه . واقعا ممنونم شما بنده ی خوب خدایین که تونستین زندگی امثال من و تحت تاثیر قرار بدین و احساس خوبی و که فراموش کرده بودیم به کلی،مجدد بهمون هدیه بدید . من انقدر سرکوب شده بود اعتماد بنفسم انقدر خسته بود روحم از اونهمه کلنجاررفتنای بی نتیجه که حتی توی همین سایت نمیتونستم کامنتی بزارم چون فکر میکردم چیزی برای گفتن ندارم چه فایده داره اصلا!!! اما از روزیکه دارم کم کم نتایجمو رفتارای درستمو آرامشمو میبینم باتمام ذوق و شوقم کامنت میزارم . اینکه من بطور کلی چاق شدنم متوقف شده، محدودیت و استرس ندارمو اعتماد بنفسم برگشته ،گواهه درست بودنه روش لاغری باذهنه و بهم قوت قلب میده که ادامه بدم چه با دوره های رایگان چه با باقی دوره ها .اگه قبلا کسی بهم میگفت به همون راحتی که چاق شدی باید ازهمون روش لاغربشی خندم میگرفت اما الان دیگه با تمام وجود باورش دارم.مشکل ما آدما اینه فکر میکنیم هر چیز خوبی هر نعمتی باید زجر بکشیم خودمونو هلاک کنیم تا بدستش بیاریم کسی هم وعده راحتی و آسونی بهمون میده باور نمیکنیم سریع تکذیبش میکنیم و راه خوشبختی و برای خودمون سد میکنیم.اینا همش ریشه تو باورای غلط خودمون و جامعه داره ! من از وقتی باورهام تغییر کرده همه چیز به راحتی میاد سمتم که لاغری هم یکی ازوناست . منظورم از راحتی این نیست همه چی از آسمون بیفته نه باید هوشمندانه تلاش کنیم نه باسختی و مشقت و مبارزه کردن الکی.مثل همین تمرین کردنا درک کردنشون و عمل بهشون در رفتار که میشه بهای رسیدن به لاغری. یا حق🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/18 01:24
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 15 کلمه

        بسیار عالیییییییی، خوشحالم بابت تغییرات و احساسات خوب و آرامش درونی که بدست آوردید👏👏👌👌🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار f.gholamkar
      1399/11/03 15:23
      مدت عضویت: 1526 روز
      امتیاز کاربر: 254 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 694 کلمه

      باسلام خدمت استاد ارجمند و دوستان عزیز
      من از زمانی که یادم میاد تپل بودم و به گفته خانواده همه از من خوششون میومد تا زمانی که به سن بلوغ رسیدم و تپل تر شدم
      دلایل تپل تر شدنم که نتیجه آموزشهایی بود که دیده بودم رو براتون بیان می کنم:
      – همه در این دوران می گفتند که من چاقیم و فرم اندامم رو از مادرم به ارث بردم و من هم به این باور رسیده بودم که چاقی من ارثیه و این چاقیم طبیعتیه که خدا بهم داده .
      – وقتی به سن بلوغ که می رسی بعضی هورمونها در بدن زیاد ترشح میشه و باعث چاقی میشه و من این رو باور کرده بودم .
      تا ۲۰سالگی چاق بودم تا این که مشغول کار شدم و با فعالیتی که داشتم کمی سایزم کم شد تا سن ۳۵ سالگی سایزم ثابت ماند. بعد از مدتی خودم تصمیم گرفتم لاغر بشم.
      – یکی دیگه از آموزشهای چاقیم این شد که خوردن بعضی از مواد غذایی باعث چاقیم شده و من در این مدت چون یاد گرفته بودم که بعضی مواد غذایی باعث چاقیم میشه اصلا به غذاهایی مثل برنج،ماکارونی،سیب زمینی،انواع شیرینی لب نمی زدم ( در صورتی که حالا فکر می کنم اون زمان هم خواهرانم و برادرانم هم به اندازه من می خوردند و از همون مواد غذایی می خوردند و خیلی متناسب بودند) .
      – یکی دیگه از اموزشهام کم تحرک بودنم بود که در این مدت علاوه بر رژیم از خانه تا محل کارم پیاده روی می کردم و در زمان برگشتن به خانه هم پیاده به خونه میومدم (الان که فکر می کنم یکی از همکارام با این شغلش طوریه که در محل کار یکسره در حال راه رفتنه و همین طور تمایل زیادی هم به خوردن شیرینی جات نداره ولی اضافه وزن داره) در این مدت خیلی خیلی وزن کم کردم به وزن ۲۹ کیلو رسیدم البته قبلش خودم رو وزن نکرده بودم که چند کیلو هستم ولی از زمانی که در حال وزن کم کردن بودم مرتب خودم رو وزن می کردم اونقدر وزنم کم شد که همه بهم می گفتند خیلی زشت شدی. به بیماری مبتلا شدم و از طریق طب اسلامی مداوا شدم و در اون طب بهم گفتند ترک ناهار داشته باشم در عوض صبحانه و شام خیلی کامل بخورم من به خودم گرسنگی می دادم تا زمان شام و در زمان شام خیلی می خوردم و الان که در سن ۳۹ سالگی هستم نسبت به قبلاً چاق شده ام و الان خدا رو شکر می کنم که خدا به من راه درست رو نشونم داد و شما را با من آشنا کرد من جدیدا خودم رو در دوباره متناسب شدن ناتوان دیده بودم تا این که به گفته شما پی بردم که من توانایی متناسب شدن رو دارم، اگه توانایی متناسب شدن رو ندارم پس چطور قبلاً اینقدر زیاد وزن کم کرده بودم . با این تفاوت که قبلاً به قول شما جسمم رو اذیت می کردم و جسمم رو لاغر کرده بودم ولی ذهنم چاق بود دائما از مواد غذایی که استفاده می کردم می ترسیدم چاق تر بشم. از گفته شما اینو برداشت کردم که اول به ذهنم بگم چاقی چیه بعد ذهنم رو لاغر کنم جسمم خود به خود لاغر میشه.
      چاقی یعنی:
      ۱- تغییر شکل جسم
      ۲- حضور نداشتن در بعضی از امکان
      ۳- عدم عزت نفس و اعتماد به نفس
      ۴- در مقابل آینه ایستادن و از خودم خوشم نیومدن
      ۵- عدم موفقیت در کسب و کار
      ۶- آرامش روحی نداشتن و شاد نبودن
      ۷- نمی تونم هر مدل لباسی که دوست دارم رو بپوشم و هر رنگ لباسی که دوست دارم رو بپوشم.
      ۸- معذب بودن
      ۹- ناتوانی در انجام بعضی از کارها
      ۱۰- و…
      وقتی ذهن یاد بگیره چاقی یعنی چه که فکر می کنم همون اهرم رنج میشه دیگه سختی رو دوست نداره و با یاد گرفتن لاغری اهرم لذت میشه و اون هم (با صبوری ،دیدن فایلها،انجام تمرینها و عمل کردن به اونها به طور مستمر،با کنار گذاشتن افکار و باورهای غلط و نگرش درست نسبت به همه چیز) لاغر میشه.
      در پایان می خوام بگم من خیلی خوشحالم که با شما آشنا شدم و دوستان زیادی پیدا کردم اینها همه لطف خداست که شامل حال من شده .
      از خدا بابت همه چیز متشکرم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1399/11/03 11:50
      مدت عضویت: 1654 روز
      امتیاز کاربر: 23640 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 3,308 کلمه

      💖 بنام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین 💖

      🌹سلام استاد و راهنمای خوبیها و حال خوش و دوستان فوق العاده این سرزمین سراسر زیبایی و روشنی و شگفتی سازان 🌹

      تمرین گام دوم 🌹 چگونه با قدرت ذهن میتوان لاغر شد 🌹رهایی از چاقی 🌹

      چرا من نمیتونستم لاغر بمونم 😡😁
      چون مشکل من عصبی و ذهنی بوده و خانه از پایبست ویران است خواجه در فکر نقش ایوان است 😂😂😂
      و من همیشه با فشار آوردن فیزیکی بدون اینکه موافقت ذهنم و مغزم رو جلب کنم و فقط با مبارزه و تلاش طاقت فرسا و فرمانهای مغزی که تحت تاثیر ذهنم بوده و خاطرات قبلی و الگوهای غلط که منجر به رفتارهای اشتباه و خشم و افسردگیها و شکستهایی که تصمیم ارادی بودن و من غیر ارادی تحت فرمانهای ذهنی که با اهرم فشار و رنج بود که ذهنم مقابله میکرد و کم میاوردم از ادامه مسیر 😍و این من نبودم که ناتوان بودم مسیرهای من انحرافی و خطرناک و غیر عاقلانه بودن چون فشار نارضایتی از خودم به شدت بالا بود و در تلاش برای از بین بردن اضافه وزن بودم در صورتی که مشکل من چاقی بود نه اضافه وزن من صورت مساله رو پاک کرده بودم و فقط داشتم جواب سوالی رو میدادم که اصلا سوالش مشخص نبود 😂😂😂 بسیار کار احمقانه ای بود اعتمادم به کسانی که خودشونم تو کار خودشون مونده بودن و منو اصلا درک نمیکردن چون اصلا با من شباهتی نداشتن ولی استادم دقیقا هر چی میگه با گوشت و پوست و استخوانم درکش کردم و میدونم که دقیقا مثل من بوده و تمام کسانی که این جا حضور دارن هم مثل من هستن 😂 اگه نبودن که اینجا نبودن حالا با فشارهایی کمتر از من و درک متقابل برای هممون وجود داره و اصل اون اشتباههایی هست که هممون مرتکب شدیم خواه یا ناخواه دانسته یا ندانسته 😅 و خدا رو شکر که خدا نعمت رو به همگی ما ارزانی داشت مخصوصا با این دوره فوق العاده به ظاهر رایگان و حجت بر همه ما تموم شده و بی بهانه که همه عزیزانی که به استادم تهمت های ناروا میزدن دیگه نمیتونن اینهمه مهربونی و لطف رو انکار کنن 😍 خدایا استادم رو همیشه در پناه خودت حفظ کن و تا بی نهایت برای خودش ثواب و خوشبختی فراهم کرده فردی که خودش هم مشکل ما بوده و اینچنین لایق آموزش به هزاران چاق که در باتلاق زندگی اسیر بودن نجات داده خدایا کمکمون کن تا ابد قدر دان اینهمه لطف و محبت استاد باشیم و بمونیم 😂 وای منو ولم کنن بی اختیار فقط میخام از لطف استادم تعریف کنم از بس هیجان درونیم نسبت به لطف استاد زیاده شایدم خیلیا با خوندنش فکر کنن چاپلوسی میکنم ولی به خدا این نیست همه اینا و خیلی بیشتر از این حرفا مدام تو ذهنمه و از کوزه ذهنم فواران میکنه 😅 استاد به خدا نمیتونم از اینهمه بزرگواری شما ستایش نکنم اصلا شکر نعمت نعمتت افزون کند الهی که به بخشندگی خدا از مال دنیا و آخرت هیچ نیازی جلوی شما و مشکلات شما به خودی خود حل بشه که میدونم شده و میشه ولی زبان منم تا ابد دعاگوی شماست و تمام دوستان همراهم 😍😍😍

      من رژیم ریاضت داشتم و به معنای واقعی کلمه ریاضت بود و دو ماه این رژیم ۴۰ روزه رو ادامه دادم و روزی که پیش طبیب رفتم دکتر طب اسلامی بود ازش پرسیدم من چقدر قراره کم کنم گفت ماهی ۱۰ تا ۱۲ کیلو و صد در صد تضمینی بدون بازگشته 😍 و من که از سختی و فشار راه بی خبر بودم خیلی خوشحال و مصمم شدم برای انجامش گفتم هر چقدرم سخت باشه حاضرم تحمل کنم

      طبیب خیلی به من انگیزه داد که اگر بتونی انجامش بدی از شر تمام مریضیهات خلاص میشی و کلا تمام بیماریهات درمان میشه و یه پاکسازی اساسی برای خودت کردی و رماتیسمت هم کاملا درمان میشه منم که پر اراده بودنم تو فامیل زبان زد خاص و عام بود گفتم دو ماه که چیزی نیست تحمل میکنم دکتر هم با ناباوری نگاهم کرد و گفت هر موقع به مشکل برخوردی زنگ بزن شب نصف شب هر وقت 😂 هر چند که دروغ میگفت چون هر بار که واقعا مشکل حاد پیدا میکردم انقدر تماس میگرفتیم و ایشون به علت مشغله زیادش در دسترس نبود و فقط نزدیک اذان شاید بالاخره جواب میداد منم که نازنازی نبودم فقط یه بار که خیلی بدجور یبوست گرفته بودم خودمون رو به اب و آتش زدیم تا بالاخره جواب داد بیرون رفتن واقعا با اون شرایط وحشتناکم سخت بود و حاضر به مراجعه حضوری نبودم 😄 خودشم میگفت اصلا راه نرو چون ممکنه دچار سرگیجه بشی وای اولین کسی بود که به من گفت ورزش و تحرک نکن 😂😂😂وگرنه بقیه همش میگفتن فقط باید تحرک داشته باشی تا کم کنی همینم منو خیلی خوشحال میکرد و مصمم که ادامه بدم ولی چشمتون روز بد نبینه 😅 صبحانه این رژیم ۳ قاشق خاکشیر یه روز در یک لیوان ترنجبین داغ بود و یک روز در عرق داغ شده کاسنی و شاه تره و بعد از اون تا ظهر ۳ قاشق پودر کا که بی نهایت بدمزه بود و از ظهر به بعد پودر دبلیو بود تا آخر شب که همشون دست ساز خودشون بودن و خیلی بوی خاصی نمیداد فقط این پودرا در حلقم ایجاد تهوع شدید میکرد و از لحاظ روحی واقعا غیر قابل تحمل بود و زجرآور من قبلا هم صبح ناشتا به خاطر کوچک شدن شکمم سالیان سال خاکشیر در اب جوش میخوردم بی فایده 😅😂 ولی واقعا تو ریاضت خیلی بوش و مزش برام عذاب آور بود و غیر قابل تحمل و هر لیوانی که میخوردم گاهی که از لحاظ روحی به شدت داغون بودم نصفشو میخوردم نصفشو بالا میاوردم 😄 و اون پودرا هم که وحشتناک بود و قیمت به شدت گرونی هم داشت فکر کنم سال ۹۰ بود انجامش دادم که ۱ میلیون پول داروهام شد و واقعا هزینه اش زیاد بود اونموقع دامادمون برام خرید و خواهرم هم خودش هم خرید ولی نتونست بیشتر از یک هفته ادامه بده و داروهاش رو بعد که خواستم دوباره ریاضت بگیرم داد به من البته دور دوم فقط یک ماهه گرفتم و تنها چیزی که به جز اینا مجاز بود بادام خام شیرین ایرانی بود و عناب که از عناب به شدت بدم میومد 😅

      از لحاظ بدنی و پاکسازی واقعا از روز دوم حسش میکردم چقدر حال جسمم بهتره ولی عذاب روحی که داشتم فاجعه بود و هر چقدر بالا میاوردم و به دکتر میگفتیم میگفت خوبه بزار بیاد صفرات پر شده یا یبوست و اسهال و اینا اصلا ترس نداره و طبیعیه نگران نباش و ادامه بده و من اواخر اسفند شروع کردم چون عجله داشتم برای نتیجه زودتر و در مهمونی های عید واقعا فشار روحیم بیشتر شد چون دایی و پسر داییم هم از اصفهان اومدن و خانه ما میمونن هر وقت از اصفهان میان تا خود ۱۳ بدر😅

      دایی من پزشک هست و به شدت به درس خوندن تایید داره و من داییم رو بی نهایت دوست دارم و حتی زنداییم به داییم میگفت این خواهر زاده هات عاشقت هستن ولی با این همه بحران روحی که من داشتم اونم بهم فشار میاورد که تو سنت بالا رفته ازدواج نکردی و نه برو روی درست و حسابی داری و ازدواج نخواهی کرد و دست و پای درست و حسابی هم که نداری (که بتونی بری کلفتی 😅😂) باباتم مگه تا چند سال دیگه زندست که خرجت رو بده برو درس بخون برو دانشگاه ولی من فقط به رشته زبان خارجی علاقه داشتم و ۶ بار هم کنکور دادم و قبول نشدم و اقعا دیگه حوصله ای برای درس خوندن نداشتم ولی داییم اصرار داشت برو دانشگاه هر رشته ای که شده و کلا منو از زندگی سیر کرده بود و هیچ امیدی برای زندگی نداشتم 😂😂😂 البته وقتی خواهرم اینو به دامادمون گفت داییم اینو گفته اونم گفت خودم تا آخر عمر نوکرشم این شوهر خواهرم واقعا خیلی در حق من برادری کردی و واقعا از داداش یکی یدونه خودم خیلی خیلی بیشتر در حق من لطف کرده و تا عمر دارم مدیونشم کمی مرهم بر دل من گذاشت😍

      خلاصه که حاضر بودم هیچی نخورم ولی مجبور بودم اون پودرا رو بخورم و روز سال تحویل هم همه خانواده دعوت بودیم خونه بابابزرگ خدا بیامرزم و من هر چی التماس میکردم و اشک میریختم من با این اوضاعم و شرایط خوردن پودرا از صبح نمیتونم بیام خونه بابابزرگ بابام راضی نمیشد و میگفت باید بیایی همه خانواده از صبح زود اونجا رفتن و من با نذر و نیاز و خوندن آیه ۲ و ۳ طلاق که هر ثانیه میخوندم و معجزشو دیدم خیلی خوشحال شدم که پدرم قبول کرد عصر بیان دنبالم و تا آخر شب هم اونجا مهمون بودیم و واقعا اون روزا به شدت به من سخت میگذشت همه در حال خوردن بودن و من در حال شکنجه همه دلشون برام میسوخت و هی آخی اخی میکردن ولی از طرفی همشونم وقتی رژیم نداشتم مرتب منو نصیحت میکردن که فکری به حال خودت بکن و مرتب ابراز نگرانی میکردن از حال و وزن و هیکل من هیچ مهمونی رو دوست نداشتم تو کل عمرم نه از اومدن مهمون خوشم میومد نه از مهمونی رفتن بخاطر حرفاشون ولی داییم که اومد بازم چند جایی دعوتمون کردن و منم مجبور میکردن برم و واقعا عید به شدت مزخرفی داشتم ولی خیلی هم اراده ام قوی بود و حتی یکبار هم تخلف نکردم و هیچی نخوردم ولی به حدی روحیم داغون بود که بوی غذاها مستم میکرد نیمرو تو اکثر فیلما درست میکردن و من میدیدم و میخاستم اونموقع سرگرمی جز تلوزیون نداشتم و از صبح تا شب کنترل به دست از این شبکه به اون شبکه میچرخیدم و با وجود اینکه فشارم میفتاد کوهی از ظرف هم به عهده من بود و چون مهمون داشتیم خیلی ظرفها زیاد بود کار مامان و خواهرمم کم نبود و من باید کمک میکردم وجدانم قبول نمیکرد ظرف نشورم بارها کنار سینک به حالت غش افتادم ولی باز روز از نو و روزی از نو اخلاق بابامم به شدت بد بود و مدام وقتی مهمون داریم میخاد خودشو مهمون نواز نشون بده برای پذیرایی کردن خیلی به ما سخت میگیره جوری با ما رفتار کرده کل از هر چی مهمونه بیزاریم و چنان داد و دعوا میکنه با ما که بعضی از مهمونا هم به خودشون اجازه توهین میدن به ما مخصوصا پسر عموی بابابزرگم که وقت و بی وقت با خانواده اش مهمون خونه ما بودن و وقتی براش چای میاوردیم با توپ و تشر میگفت حالا وقت چای آوردنه چرا نپرسیدین 😡😡😡 و کلی بی احترامی میکرد و بابام جلوی همونا میزد تو سرمون

      به هر حال با این اوضاع و شرایط ادامه دادم اوایل وزنم عالی میومد پایین همشم روی ترازو بودم 😂 روزی یک کیلو کم میکردم و با خودم گفتم دکتر اشتباه حساب کرده حتما بیشتر از این کم خواهم کرد ولی دقیق از وزن ۱۴۸ کیلویی خودم به وزن ۱۳۳ رسیدم بعد از دو ماه فشار و شکنجه و اواخر دوران ریاضت ۱۰۰ گرم و اینا کم میکردم و اصلا رضایت بخش نبود برام ولی به هر حال تونسته بودم کمی از وزنم کم کنم خوشحال بودم درسته که کبد چربم درمان شد ولی انگشتام به خاطر ریاضت عفونت کرده بود و بعضی کمتر و بعضی بیشتر بود و دکتر گفت از شب تا صبح حنا که به شدت از بوش بدم میومد رو با سرکه قاطی کنیم و روی انگشتام ببندم ولی دو هفته انجام دادم خوب نشدم و آخر دامادمون سوزن زد سرانگشتام رو و گفت اگه جیغ و داد کنی منم دل ندارم ادامه نمیدم خلاصه که دستکش دستش کرد و کلی انگشتم رو فشار میداد از شدت درد و ضعف داشتم بیهوش میشدم ولی هیچی نمیگفتم تا تونست چرک و خونها رو تخلیه کنه بالاخره که پدرم دراومد تا کمی بهتر شد ولی هنوزم با حنا هر شب تا صبح ادامه دادم تا بالاخره خوب شد

      دکتر گفت این ریاضت رو میتونی در سال ۴ بار تکرار کنی و منم اینبار یه ریاضت یه ماهه با داروهایی که اون خواهرم خریده بود البته اینبار تنها نبودم و خواهر کوچیکم هم با هم تو خونه شروع کردیم و نتیجه اینبار اصلا خوب نبود هم وزنم کم نمیشد هم از لحاظ روحی خراب تر شده بودم و بعد از یه ماه که نتیجه نگرفتیم به دکتر گفت عمم که مراجعه حضوری داشت که اینجور شدن گفت ای وای چرا سرخود انجام دادین این داروها فاسد بودن و باید حتما با من مشورت میکرد و حتما باید در یخچال نگهداری میکردین پودرا رو و از این حرفا خلاصه لیوان لیوان این داروها رو با کلی تبریک به خودمون خورده بودیم که اخ جون یه لیوان تموم شد 😂 ولی هیچ تاثیری نداشت و کلا نسبت به این راه هم کاملا نا امید شدیم

      رژیم انگور یه ماهه هم همین طبیب بهمون گفت که در فصل انگور باید بگیریم که من و خواهر و مادرم با هم شروع کردیم من عاشق انگور بودم ولی تو این رژیم از انگور به شدت بدم اومد و تا مدتها لب به انگور نمیزدم 😂 حالا هم خیلی کم میخورم انگور شاید چند حبه منم از همه بیشتر کم کردم ولی کل وزنی که کم کردم بلافاصله برگشت با اینکه یه رژیم دیگه طب اسلامی داشتم یعنی پرخوری اصلا نداشتم و کلی دمنوش و اینا صبحانمون بود که قرار بود با اونم ۵ کیلو کم کنمکه هیچی کم نکردم همه وزنی که از رژیم انگور کم کرده بودم برگشت خدا وکیلی من تو این رژیمها هیچ تخلفی نداشتم که بگم ناپرهیزی کردم یا حتی یه چی خارج از برنامه خورده باشم با زجر و عذاب همه اون بدمزه ها رو میخوردم البته شاید کمتر 😄 چون میگفت هر چی بیشتر بخوری بهتره ولی انصافا قابل خوردن نبودن و به حدی فشار و عذاب رو جسمم میاوردم ذهنم همکاری نمیکرد و حسرت ها و عقده های درونیم بیشتر میشد و بعدشم کلا کالری شماری میکردم و حذف نون و برنج و ۰۰۰۰۰۰ و هزاران کار مزخرف بی نتیجه دیگه انجام دادم و وزنم یویویی یکم کم میشد بعد استپ و بعد هم افزایش که مجبور میشدم از اون همه استقامت دست بکشم و معجون رژیم دیگه ای رو به خودم تحمیل کنم و چنان اراده ای داشتم که همه تعجب میکردن 😅 اما چه فایده وقتی نتیجه یک هزارم رنج و فشار هم نبود و با وجود اینکه فرمان های مغزم رو برای خوردن نادیده میگرفتم باز انگار نه انگار هی مدل رژیم رو عوض کردم هر کی هر کاری میگفت نتیجه داره انجام میداد بیچاره روح و ذهن و جسم من 😡😡😡 خیلی بهش بد کردم و گاهی هم که به ندرت ناپرهیزی میکردم کلی عذاب وجدان میگرفتم و همیشه به من میگفتن ضد حال خواهر و برادرم و مدام در حال سرزنش خودم بودم و به خودم لعنت و نفرین میکردم و از خودم روز به روز بیشتر بدم میومد

      واقعا من بازیگر فرمولهایی بودم که یاد گرفته بودم و فرمانهاش از مغزم صادر میشد باور من این بود که آبم میخورم چاق میشم و خواهر منم که دانشجوی طب اسلامی بود بهم میگفت دقیقا آب تو رو چاق میکنه یا آب نخور یا حداقل آب جوشیده سر شده بخور زمانی که خواهرم باردار بود و من خونه اونها زندگی میکردم برای کمک 😍 چون سماور داشتن مرتب لیوان آب جوشیده سرد شده ام با یه نعلبکی کنار سماور بود و حتما آب جوشیده میخوردم و چون اینو باور کرده بودم واقعا روم تاثیر داشت و نتیجه میداد اما خونه خودمون چون چای ساز داریم اصلا مزه اب جوشیدش رو دوست ندارم و سخت بود ادامه ندادم 😄

      خدا رو شکر ذهن من بارها و بارها آموزش دیده و کلی از مهارت های هنری دستی رو با وجود اینکه خیلی سخت بود انجام دادم همین دو هفته پیش بافتنی مدل دار رو از پیج های اینستا آموزش دیدم و یه مدل پیچ شلوغ رو برای دامادمون بافتم چون من در میل بافی حاضر نبودم نقشه بزنم و ترجیح میدادم مدل ساده ببافم ولی خیلی مدل سخت و شلوغی رو از خودم ترکیب کردم و ادامه دادم و فوق العاده از بافتی که با تلاش فراوان مخصوصا اوایلش خیلی سخت بود برام یاد گرفتم و بیشتر جاهاش رو با تکرار دیگه از حفظ میبافتم یا خیاطی که ازش متنفر بودم بعد جوری معتاد دوخت و دوز شدم که دلم تنگ میشه برای خیاطی یا قالی بافی یا آشپزی و قنادی کارهایی که اول اصلا دوست نداشتم رو بعد تبدیل به علایق کردم تو خودم

      حتی همین نوشتن رو حس خوبی اصلا به نوشتن نداشتم و فکر میکردم اصلا بلد نیستم ولی الان بعد از نوشتن وقتی متن خودم رو بارها میخونم غرق در لذت و قدرت میشم که آیا من اینا رو نوشتم و انصافا با دوره ای که تمریناتم رو به اجبار انجام میدادم با الان که با شور و اشتیاق فراوان مینویسم مقایسه میکنم کلی لذت میبرم و خیلی برام جالب بود اینبار پنج شنبه که خواهر زاده ام که کلاس اولیه خونه ما بودن از صبح و من مشغول خوندن تمرینات در سایت بودم بهم گفت حوصله ام سر رفته خاله چیکار کنم و کمکم کن تو چیکار میکنی حوصله ات سر نره گفتم خاله منم مشغول خوندن درسام هستم و فرصت زیادی ندارم گفت خاله ولی من درسام رو دوست ندارم بهش گفتم آره من هم اولا درس دوست نداشتم اما الان درسام رو خیلی دوست دارم و دلم میخاد تمام وقتم رو مشغول درسام باشم و واقعا لذت میبرم با خوندن و نوشتن و گوش دادن

      چون من مشتاق رسیدن به تناسب اندام همیشگی هستم 😍 چون من لایق خوشبختی هستم 😍 چون من میخام و میتونم که شگفتی ساز باشم 😍 چون زندگی من سراسر غرق در لذت و رویاهای به شدت خواستنی شده 😍 چون یادگیری این درسها درس زندگیه 😍 چون روحم در آرامش شدیده 😍 چون ذهنم با خواسته هام همسو میشه 😍 چون لاغری رو یاد میگیرم 😍 چون الگوها و فرمولام بازسازی و ویروس یابی میشه و کشف هر مانع ذهنی برای من لذت بخشه 😍 و ساعتها هم در حال عشق ورزیدن و علاقه به مسیر لذت بخش تحقق رویاهام هستم 😍 چون چه کسی از من مهم تره 💖🌹😍 هیچ کس 😍🌹💖 چون از منطق و دیوار منطقم چی نصیبم شده جز غم و غصه 😍 چون باورای غلطم درمان میشه 😍 چون بهترین استاد دنیا رو دارم 😍 چون مدالهای افتخار طلاییم روز به روز بیشتر میشه 😍 چون تمام حسرتام و عقده هام درمان میشه 😍 چون کنترل نیروی ذهنم در دستان منه 😍 چون من خالق زندگی خودم هستم 😍 چون هدف شیرین در انتظار منه نه من در انتظار نتیجه 😍 وای خدای من ممنونم ازت به شدت سپاسگزارم لاغری عبادته زندگی که حق منه به زودی در دستان منه من اسیر سرنوشت نیستم و من محکوم به رنج ابدی نیستم و زندگی خیلی دلچسب و شیرینه 😍 من در مسیر انحرافی تا به حال کلی انرژی هدر دادم ولی در این مسیر هر انرژی صرف کنم فقط به نفع خودمه و حال و اوضاع من رو به راه میشه 😍 تراوشات ذهنیم لحظه به لحظه رو به مثبت شدن در حال بیشتر و بیشتر شدنه 😍 زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند 😍 هیچکس و هیچ چیزی نمیتونه مانع و سد راه خوشبختی من بشه 😍 سلول سلول بدنم در حال شارژ انرژیهای عالیه 😍 خوشبختی تو مشتهای منه و رهایی در انتظارم 😍

      🌹🌹🌹 انقدر مزایای لاغری من زیاده که هر چه بگویم پایانی نداره 🌹🌹🌹

      🌹🌹🌹 لاغر شدن آسونترین کار دنیاست 🌹🌹🌹

      ۵۰ کیلویی شدن حق منه و من بدستش میارم مهم نیس چقدر طول بکشه همین مسیر رویایی و لذت بخش هم شیرینه گوارای وجودمه 🌹🌹🌹

      در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست 🌹🌹🌹

      استاد گلم خدا قوت و بی نهایت ممنونم ازتون بخاطر همه چیز خیر دنیا و آخرت نصیب وجود بی مثالتون 💖💖💖

      هر جا که هستین شاد باشین و در مسیر تغییر کردن و متناسب شدن ☺️😍 جمله ای که انرژی منو تا فول نهایت شارژ میکنه باز هم ممنونم استاد گرامی 💖💖💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار parham.63@yahoo.com
        1399/11/04 20:18
        مدت عضویت: 1195 روز
        امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 16 کلمه

        تجلی حضور پروردگار برای بیداری و اگاهیت خوشحالم هم مسیرم
        واقعاا خداقوت و طلب خیر براتون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آسیه رفیعی
          1399/11/09 17:32
          مدت عضویت: 1654 روز
          امتیاز کاربر: 23640 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 34 کلمه

          سلامت باشین عزیز دلم واقعا لطف بی پایان خداست و انتخاب و هدایت عالیمون 😍😍😍همچنین گلم سرشار از انرژی الهی باشید و متقابلا طلب خیر برای شما دوست عزیز و بقیه دوستان گلم دارم💘💓❤

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهه
      1399/11/03 04:46
      مدت عضویت: 1203 روز
      امتیاز کاربر: 13323 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 770 کلمه

      (اشتیاق، مثال از زندگی بر اساس محتوا، منطقی کردن لاغر شدن)
      .
      به نام خدای روشنگر.
      در طول زندگی بارها و بارها از روشهای مختلف وزن زیادی کم کرده ام ولی هربار بعد از مدت کوتاهی به مقدار بیشتری چاق شده ام. آخرین بار در سال ۹۵ از طریق کالری شماری در یک سال ۳۵ کیلو وزن کم کردم ولی بعد از دو سال ۴۰ کیلو اضافه کردم. تا اینجای مسیر لاغری با ذهن پذیرفته‌ام و ایمان دارم که هیچکدام از روشهای لاغری شامل رژیمهای مختلف غذایی، دارو، دمنوش و وسایل ورزشی و غیره نمی تواند من را به هدفم که لاغری دائمی است، برساند.
      اما در مورد سؤال این گام ” چگونه میشود با ذهن لاغر شد؟”
      به خاطر دارم که استاد گرامی در یکی از فایلهای دوره رایگان فرمودند” اگر از شهر محل سکونت خود به سمت هر شهری حرکت کنید و به مقصد برسید، بهترین مسیر برای بازگشت به شهر محل سکونت شما، حرکت از مسیری است که برای رفتن از آن استفاده کرده اید. و در مورد روش های لاغری هم، بهترین راهی که می‌تواند شما را متناسب کند، برگشتن از مسیری است که شما را چاق کرده است.”
      با توجه به این نکته تصمیم گرفتم اول به این سوال پاسخ دهم که چگونه با ذهن چاق شده ام؟ و برای پاسخ به آن شروع کردم به شخم زدن خاطراتم. تا کلاس دوم ابتدایی لاغر بودم و مادرم همیشه به دنبال راهی برای افزایش اشتهای من بوده است‌. تابستان همان سال به دلایلی به شهر دیگری نزد مادربزرگم رفتم و تابستان را آنجا زندگی کردم. بعد از تعطیلات که پدر و مادرم را دیدم برای اولین بار و از زبان مادرم شنیدم که تپل شدی. چهره خندان و خوشحال مادرم و حس خوب خودم از تپل شدن را به خاطر می آورم. همان سال صاحب خواهر شدم و من بعد از ۹سال تک فرزندی و تک نوه بودن، دیگر در مرکز توجه پدر و مادر و اطرافیانم نبودم. این موضوع با تذکرها، تحقیرها و سرزنشهای من توسط والدین و خانواده در رابطه با چاقی همزمان شد. والدینم تصمیم گرفتند با محدودیت غذایی من را لاغر کنند و احتمالا با تحقیر و سرزنش من، انگیزه ام را برای لاغر شدن افزایش دهند. اما برداشت منِ کودک ۹ ساله از این رفتارها این بود که با ورود خواهرم، من را دیگر دوست ندارند و به من سهم کمتری از غذاها و خوراکی‌های خوشمزه میدهند و به عبارتی دارند سهم من را میخورند. در نتیجه واکنش من به این رفتارها این بود که از هر فرصتی برای یواشکی خوردن استفاده میکردم، حتی اگر چیزی برای خوردن پیدا نمیکردم نان خالی میخوردم و به این حس آرامش و اطمینان میرسیدم که کسی نمیتواند من را محدود کرده و آزادی من رابگیرد. حس قدرت میکردم که اجازه نداده ام کسی سهم من را بخورد و به من ظلم کند.
      و به این شکل ولع شدید به خوردن و کسب آرامش و و حس آزادی از خوردن در من نهادینه شد. نکته اینجاست که با گذشت زمان و بزرگتر شدن و بعد هم مستقل شدنم، آن باورهای کودکانه را کاملا فراموش کرده بودم و در اصل از بخش خودآگاه به ناخودآگاه ذهنم منتقل شده بود و من بدون اینکه بدانم چرا، با دیدن غذا و خوراکی حس مسابقه و تقسیم غنایم داشتم و همیشه با خوردن به آرامش و رهایی میرسیدم. دقیقا مثل داستان گربه و معبد: در معبدی گربه ای وجود داشت که هنگام عبادت راهب ها مزاحم تمرکز آن ها میشد. بنابراین استاد بزرگ دستور داد در زمان عبادت یک نفر گربه را به ته باغ ببرد و به درختی ببندد. سالها بعد استاد بزرگ در گذشت و گربه هم مرد. راهبان آن معبد گربه ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام عبادت به درخت ببندند تا اصول عبادت را درست به جای آورده باشند. سالها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت درباره ی «اهمیت بستن گربه». مثل من که رساله ای ذهنی نوشتم در رابطه با پرخوری عصبی!
      بعد از نوشتن این مطالب و فهمیدن این موضوع، حس آرامش بیشتری پیدا کردم و چقدر کلمه پرخوری عصبی برایم مسخره و بی معنی شد. الان میتوانم با ایمان کامل و اطمینان قلبی بگویم من میتوانم با ذهن لاغر شوم زیرا با ذهن چاق شده ام. باید با انجام تمرینها و واکاوی ذهنم ، این باورهای اشتباه را از ناخودآگاه ذهنم بیرون بکشم و با استمرار ، باورهای درست را جایگزین آن کنم.
      استاد گرامی علاوه بر ایمان به لاغری با ذهن، به اهمیت نوشتن در این روش هم ایمان آوردم و تاکید شما بر نوشتن را درک میکنم. هربار که شروع به نوشتن میکنم در ارتباط با خودم به تحلیلها و نتایج شگفت‌انگیزی می رسم. از صمیم قلبم بهترینها را برایتان آرزو میکنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/11/03 00:49
      مدت عضویت: 1663 روز
      امتیاز کاربر: 3716 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 101 کلمه

      سلام گام دوم
      لاغر شدن با ذهن چگونه است ؟
      آسان است .
      لذتبخش است .
      عشق است .
      همسو با خود است ‌ .
      شیرین است .
      دست به قلم شدن است برای نوشتن سرنوشت خود .
      من خالق ذهن خود هستم . ذهنیت من همان مجموعه باورهاییست که تصویری را در ضمیرم ایجاد کرده که جسمم مطابق آن ساخته میشود .حالا لاغری با ذهن یعنی استفاده از این ابزار جهت ثبت لاغری
      من موارد دلخواه را می نویسم . به ان توجه می کنم و با قلم اندیشه بر صفحه ی ناخوداگاهم حک میکنم .
      من خودبخود لاغر میشوم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1399/11/02 22:11
      مدت عضویت: 1354 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 402 کلمه

      سلام استاد شگفتی سازام و دوستان گلم ما اصلا نمی‌دونیم چیشد چه غذایی خوردیم چه قرصی خوردیم چه ورزشی کردیم اصلا چیکار کردیم که چاق شدیم و اومدیم واسه لاغر شدن رژیم گرفتیم ورزش کردیم قرص خوردیم پیاده روی رفتیم باشگاه رفتیم و خواستیم با فشار به جسم لاغر بشیم و وقتی شکست می‌خوردیم می‌گفتیم ما توانایی لاغر شدن نداریم و باز بعد مدتی باز دانبال یه روش دیگه بودیم و اصلا به این فکرم نمی‌کردیم مگه ما واسه چاق شدن این کارها کردیم که واسه لاغری کنیم اومدیم کور کورانه هرکسی هر برنامه ای داد عمل کردیم و چون همچی ذهنی است و همه فعالیت بدنمون تحت تاثیر ذهنمون است وذهن برنامه ریزی شده واسه چاقی بیشتر اونم خودمون با فرمول های که بهش دادیم این هدف براش به وجود آوردیم و اومدیم جسمون مجبور به لاغری کردیم و شکست خوردیم ولی این ذهن قابل یاد گرفتن دوباره هم هست پس بیاییم روش صحیح بهش یاد بدیم تا در مسیر صحیح قرار بگیریم و به هدفمون برسیم مث این میمونه من بخوام برم شمال ولی در مسیر جنوب باشه حالا هی هرچی میخاه با سرعت زیاد برو تو به مقصد نمی‌رسی چون راه اشتباه رفتی ما باید اول ذهنمون آموزش بدیم بعد جسمون چون تحت تاثیر ذهنمون است خودش تغییر می‌کنه بدون سختی بدون رژیم بدون کالری شماری ورزش باشگاه خیلی راحت ساده با آرامش با لذت به هدفمون میرسیم و میگیم ای بابا چه راحت بود ما برای خودمون سختش کرده بودیم سن وزن جنسیت متاهل مجرد پیر جوون اینها هیچ تاثیری نداره در لاغر شدن تو فقط باید خودت بخواه و در مسیر صحیح حرکت کنی استمرار داشته باشیم و نتیجه اش خودش میاد باید دانبال اصل مشکل باشیم نه دانبال نتیجه پس بیاییم مث همه آموزش هایی که دیدیم در زندگی داریم ازش استفاده میکنیم لاغری رو هم به ذهنمون آموزش بدیم برای خودمون برای سلامتی روح روان جسم خودمون دیر نشده شروع کنیم ما لیاقت لاغری داریم قدرت یادگیری داریم ارزش زندگی خوب داریم اگه تا الان سخت بوده برامون چون راه اشتباه رفتیم الان که راه صحیح بلدیم پس شروع کنیم برای زندگی جدید استمرار داشته باشیم دیگه همچی واضح است ما توانایی لاغر شدن داریم اگه از راه درست حرکت کنیم بیایم واسه یه مدت هم شده راهی که استاد بقیه دوستان رفتن ماهم بریم تجربه کنیم زندگی جدید اندام جدید الان که راه صحیح بلدیم مطمعن باشید به هدف می‌رسید همچی دست خودمونه دوستان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 6 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yasekabood
      1399/11/02 20:58
      مدت عضویت: 1662 روز
      امتیاز کاربر: 69
      محتوای دیدگاه: 381 کلمه

      به نام خالق توانا
      سلام خدمت استاد عزیز و توانمندم و دوستان همراه سایت
      تمرین گام دوم ⬅️ چگونه می شود با قدرت ذهن لاغر شد؟
      بدن ما توسط مغز ما اداره میشه و مغز ما تحت تاثیر ذهن ماست
      اگر ذهن را یک دایره در نظر بگیریم
      ذهن ما به دو نیم کره تقسیم میشه
      🔴 بخش خودآگاه که در سمت راست این نیم کره قرار گرفته
      🟢 بخش ناخودآگاه که در سمت راست این نیم کره قرار گرفته
      وقتی ما می خواهیم چیزی را یاد بگیریم از طریق ذهن خودآگاه اقدام به یاد گیری و جمع آوری مطالب در مورد آن می کنیم و مطالبی که برامون زیاد تکرار بشه به صورت غیر ارادی وارد ذهن ناخودآگاه ما میشه و ما بدون اینکه بخواهیم یا متوجه شویم رفتارهایی رو انجام میدیم که توسط ذهن ناخودآگاهمون کنترل میشه چون ذهن ناخودآگاه مجموعه ای اطلاعات بسته توی ذهنمون هست که رفتارمون رو کنترل می کنه ما در یک مقطعی از زندگی به چاقی توجه کردیم و چاقی رو یاد گرفتیم و با باور سازیهای غلط و اشتباه مثل کم تحرکی باعث چاقی میشه ! چاقی ژنتیکیه و استعداد چاقی داریم ! من آب هم بخورم‌ چاق میشم ! کم خونی و کم کاری تیروئید باعث چاقی میشه ! قرص اعصاب و … چاق می کنه و هزاران باور غیر منطقی و اشتباه دیگر ! و مرتب با احساس بدمون اون رو آبیاری کردیم تا به اینجا رسیدیم بعد به جای اینکه با روش درست و مسیر اصلی و مستقیم ذهنی چاقی ذهنمون رو برطرف کنیم به دنبال روشهای اشتباه و مسیرهای فرعی مثل رژیم و ورزش و انواع دارو و عمل جراحی و … رفتیم تا اضافه وزنی که حاصل رفتار ذهن چاقمون بود برطرف کنیم !
      ما چاقی رو یاد گرفتیم و فرمولش در ذهن ناخودآگاهمون ذخیره شد و ذهن به مغز و مغز به بدن دستور رفتارهای چاق کننده را داد و نتیجه ی آن اضافه وزن در جسممان شد !
      حالا باید لاغری رو یاد بگیریم تا فرمولش در ذهن ناخودآگاهمون ذخیره بشه و فرمولهای چاقی پاک بشه و ذهن به مغز و مغز به بدت دستور رفتارهای لاغر کننده بده و نتیجه ی رفتارمون در جسممون که همان لاغری و تناسب اندام است نمایان بشه
      به همین راحتی مسیر رفته را باز می گردیم و به تناسب اندام همیشگی می رسیم 😍😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/11/02 16:33
      مدت عضویت: 1503 روز
      امتیاز کاربر: 8598 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 1,040 کلمه

      (اشتیاق، شرح عملکرد بر اساس محتوای آموزشی، توجه به تغییرات)
      .
      سلام سلام 😍😍 روز دوم مسیر لاغری من :
      اول فایل وقتی استاد تصویر خودشون رو نشون دادند من گفتم باورم نمیشه که این عکس استاد باشند از بس که تغییرات عالی و زیاد بود و یک انسان دیگر از پس این همه تغییرات بوجود اومده بود..
      حالا من باور کنم یا نه این تغییر و هجرت از چاقی به لاغری اتفاق افتاده و و دارم میبینم که استاد چند ساله در این وضعیت جدید هستند که رو به پیشرفت و بهبودی هم هست..
      بعد به خودم فکر کردم، خود الانم رو در جای عکس چند سال پیش استاد، و تصویری که میخوام بشم رو در جای فعلی استاد گذاشتم… گفتم ببین اگر یک نفر تونسته پس تو هم میتونی.. راهش رو هم که پیدا کردی.. تو میتونی انقدر تغییر کنی که الان در باورت نمیگنجه اما میتونی.. چون استاد و دیگر شگفتی سازان تونستند.. تو میتونی چون این توانایی به تو داده شده..اما میترسم که مردم چی میگن، کاش که این نظر مردم برای من خیلی بی اهمیت بشه و به فکر خودم باشم..
      نکته ی دوم : درک این نکته که علتی به جز میزان خوردن و تحرک من داره مانع لاغر شدن و لاغر ماندن من میشود..
      چطور من به این درک رسیدم؟؟؟
      گرسنگی های طولانی کشیدم، مثلا فقط صبحانه میخوردم و تا فردا که دوباره صبحانه بخورم چیزی نمیخوردم..
      یا ناهار را حذف میکردم.. یا انقدر کم میخوردم که اگر جلوی بچه میذاشتن قهر میکرد..
      و من نتیجه ی خاصی از گرسنگی کشیدن های طولانی ندیدم شاید در طول یک ماه یک کیلو کم میکردم و حرص میخوردم که من طی 30 روز فقط 30 وعده غذا خوردم چجوریه پس؟؟ این بدن انرژی از کجا آورده؟؟ چرا چربی ها آب نشدن و…؟ ؟
      اینجا یکم برای من واضح شد که آقاجان گرسنگی کشیدن حداقل برای من یکی نتیجه ی لاغری نداره..
      بعدی ورزش کردن بود خیلی خوشم نمی‌اومد ورزش کنم و مادرم هم این بهانه ش بود که تحرکت کمه وقتی میگفتم که تو که تحرکت زیاده چرا چاقی؟؟ میگفت من فرق دارم 😶😶 همین باعث شد منم فکر کنم که احتمالا منم به مامانم کشیدم و فرق دارم.. که به هر دری میزنم خبری از لاغری نیست که نیست..
      دستگاه درازنشست خریدم، طناب زدم، پله بالا و پایین رفتم، پیاده روی کردم، و…. اما نتیجه نگرفتم..
      قبل از آشنایی با لاغری با ذهن، کم کم به این نتیجه رسیدم که نه غذا نه ورزش و نه حتی جسم من مسئول لاغری من نیستند احتمالا من اسیر ژنتیک و یا تقدیر خداوند هستم که باید چاق باشم و یجورایی ته قلبم، چاقی خودم رو قبول کردم و دیگه دنبال لاغر شدن نبودم و رها کردم… و چند وقت بعد… در یک شب سرنوشت ساز با لاغری با ذهن آشنا شدم و زندگی جدید من با چالشی به نام لاغری با ذهن شروع شد…
      قدرت ذهن:
      بی انصافیه اگر قدرت ذهن رو فقط در لاغری بدونم.. این قدرت ذهن هستش که باعث اختراع ماشین، قطار، اتوبوس، هواپیما، کشتی های غول پیکر و….
      شده و اینهمه تکنولوژی در جهان به از ذهن انسان ها منشأ میگیره.. کامپیوتر و موبایل و تنوع خیلی زیادشون، اینترنت که بسیار زندگی رو آسان کرده، نمونه هایی از استفاده ی انسان ها از ذهن هستش… حالا لاغر شدن خیلی کوچیکه در مقابل تغییراتی که قدرت ذهن ایجاد کرده در جهان و همین الان هم جهان رو به تغییر و بهبودی سوق میده…
      نکته همین باور کردن این قدرت هستش دیگه…
      و الا متناسب کردن جسم برای ذهن من واقعا کاری نداره مثل آدم ثروتمندی که بهش بگی هزار تومن داری به من بدی؟؟؟ و فکر کنی براش سخته 😂😂😂
      قدرت ذهنتو باور کن
      میخوای بیشتر باورش کنی؟؟
      باید بهت بگم که سالها چاق تر شدن و ناتوانی در لاغر شدنت هم به عهده ی همین ذهنت بوده و شاید حالا بیشتر باور کنی قدرتش رو چون هرکاری کردی نتونستی لاغر بشی..
      حالا نکته ی مهم اینه که این ذهن بی نهایت قدرتمند، دستی تنظیم میشه یک سری اطلاعات بهش میدی و اون با توجه به قوانین خودش نتايج اطلاعاتی که دادی رو وارد زندگیت میکنه.
      هربار که از رفتار غذاییت، ناراحت و عصبانی بشی، خودت رو سرکوب میکنی، خودت رو سرزنش میکنی و باعث ضعیف تر شدن خودت میشی و این ذهن قدرتمند رو به وادی ضعف و ناتوانی وارد میکنی..
      لاغری با ذهن باید خیلی راحت باشه 😊 چون همینطوری چاق شدی… پس هیچ سختی ای در این مسیر نیست…
      لاغر شدن به معنی تولد دوباره است تجربه ای که افرادی که از اول لاغر هستند، درک نخواهند کرد، تجربه ی بازیابی اعتماد به نفس، تجربه ی آشتی کردن با خودمان و دوست داشتن این جسم در هر حالتی، تجربه ی تلاش برای بهتر زندگی کردن، تجربه ی افزایش شادی، تجربه ی تغییر عالی در صورت و جسم، تجربه ی پوشیدن لباس های رنگارنگ، تجربه ی رقصیدن از سر شادی، تجربه ی تماشا کردن خودمان در آینه، تجربه ی زندگی کردن برای خودت و…………

      تغییر امروز من :
      من چون تعهد دادم که در موقع انجام دوره حواسم به مسیر باشه، وقتی شروع کردم به تماشای فایل گوشیم رو کنار گذاشتم و در آخر وقتی به گوشیم سرزدم دیدم نزدیک 200 تا پیام دارم که اگر تعهد نمیدادم در حین فایل گوش کردن هی سرک میکشیدم به گوشی و اندازه ی 200 تا پیام از مسیرم دور میشدم و تمرکزم کم میشد.. و دوم اینکه من این زمان کاملا تمرکز روی هدفم داشتم و در دنیای لاغری خودم غوطه ور بودم و ایمان دارم که نتیجه ش رو هم در جسمم میبینم..
      تغییر دوم من :
      من همیشه هرکس چیزی می‌خورد هوس میکردم، حتی اگر در تلویزیون میدیدم دلم میخواست منم بخورم حتی اگر نان و پنیر بود 😶😐 خلاصه وقتی فایل شروع شد برادرم کنار من نشسته بود، آجیل خورد، بعد رفت اشترودل آورد خورد و من الان که میبینم اصلا میلی و اشتهایی برای آن خوراکی ها نداشتم، به این تغییرات عااااالی در خودم پی بردم.. میدونید من این تغییرات رو خیلی وقته دارم زندگی میکنم اما به تازگی دارم متوجه شون میشم همینه که میگم لاغری خیلی آسونه چون من حتی متوجه تغییراتم نشدم.. خدایی این رفتار یک انسان متناسب 50 کیلویی با رفتار درست نیست ‌؟؟؟
      خوب پس منم الان رفتارم مثل اونهایی هستش که میخوام جسمم شبیه اونا باشه؟🤔 بلههههههه😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍پس حتما و باید که جسمم هم شبیه اونها بشه 💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻
      خدایا شکرت 💚 💚

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
      1399/11/02 14:29
      مدت عضویت: 1175 روز
      امتیاز کاربر: 458 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 162 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و پر تلاشم و تمای دوستانی ک دیدگاه من رو میخونن خدا رو شکر چقدر خوبه در مسیری باشی ک همه حرف هم و درک میکنن و حرفای ما براشون تعجب آور نیست و حتی درک میکنن هم دیگه رو ،من طی چندین سالی ک رژیم و ورزش در برنامه زندگیم بود اصلاحس خوبی نداشتم با اینکه میدونستم ک دوباره مث دفعه های قبل بر میگرده ولی مجبور بودم ب خاطر فرار از چاقی باید انجام میدادم جایی خوندم ک احساس مث یک آلارام میمونه، یعنی از کجابدونیم راهی ک میریم درسته یا غلط ؟برا این ک بفهمیم ب احساسمون نگاه کنیم اگه حس خوبی داریم یعنی راه درسته ب پیش بریم اگه حست خب نیست یعنی راهت اشتباهه. خدا رو شکر ک حسم تو این راه عالیه و این راه رو تنها راه درست برای تناسب اندامم میدونم و اینقد فایل ها رایگان رو گوش دادم ک ب این باور رسیدم ک لاغری خیلی آسونه خدا یاشکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/18 01:39
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 61 کلمه

        کاملا درسته دوست عزیزم، اینجا سرزمینی هست که مردمانش همه مثل هستند، دردهاشون،تجربیاتشون، احساساتشون و همه چیزشون شبیه هم هست، جایی که همه همدیگرو خوب درک میکنند، جایی که همه به عقاید هم احترام میگذارند، جایی که همه حرفهایت را می‌شنوند و مسخره ات نمی‌کنند، جایی که همه تو رو خوب میفهمند، جایی که هیچوقت احساس تنهایی و بی کسی نمیکنی…

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1399/11/02 10:24
      مدت عضویت: 1378 روز
      امتیاز کاربر: 2623 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 345 کلمه

      سلام اسناد گرامی ودوستان با اراده اول ارهمه دیگه میخوام هر وقت هر فتیلی رو گوش میدم ومیخوام راجع به اون بنویسم اول بنویسم که لاغری اسانترین کار دنیا ست این قدر این رو میگم وتکرار مبکنم که ذهنم قبولس کنه اخه توی کارهای به غیر از لاغری داره خیلی خوب بهم جواب میده هر وقت توی زندگی ام به مشکلی البته مشکل هم درست نییت بگم به مسیله ای برخورد مبکنم میگم زندگی توی دنیا برمبنای راحتی بنا شده ما دسوار میکنیم پس توی همین مورد هم همین طور است همس بخودم مبگم بابا مگه چیه توبا این حرفهای ایتاد داری همه زندگیت رو ساده حل میکنی دیگه این خوردن ونخورون خیلی سخت نبست خیلی اسونه با وجود اینکه تین دفعه فک کنم چهارم بود من این فایل رو گوش کردم باز یک چیز جدید ذهنم رو به خودش الان مسعول کرد این بود که اره من سر سفره الان تقریبا یک هفته است که خیلی زود پیام سیری میاد واحساس سیری میکنم خودم احساس سیری میکنم ولی دستم داره لقمه ویا قاسق رو میبره به طرف دهانم میفههمم بهم میگه کم خوددی بابا بخور وبه زور باور کنید نا خوداگاه دستم میره و هی لقمه میزاره توی دهنم در صورتی که سیرم واون لذت رو دیگه اون لقمه ها بدام ندارند الان فهمیدم هنوز ذهنم کار داره وهنوز فرمولهای اشتباه دارند کار مبکنند باید هنوز واکاوی بسه والان توی ابن فایل فهمیدم که این نتیجه افکار وفرمول استباه دهنم هست وباید یاد بگیرم این فرمول رو جایگزینی براش پبداکنم تا دیگه انشالله دکمه خاموشی اش کمکم زده بسه ولی بگم اولش بعداز این کارم خیلی عداب وجدان میگرفتم ولی الان یکمی که فکرم ور گیر مبسه مبگم بدنم خودش میدونه چیکار کنه پبش اومد دیگه واز فکر وترسش میام بیرون که به لطف خدا این رو توی این فایل فهمیدم ان شالله در روزهای اتی میفههم که چه فرمول درستی رو جایگرین کنم خدایا سکرت که هستی وشکرت که هدایتمون کردی بدونید بتلاترین ارتعاش وهشق شکر گداری از خالق خودمونه خالقی بدون استباه خدایا هزار بار هزار بار شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1399/11/02 09:44
      مدت عضویت: 1273 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 341 کلمه

      لاغری با ذهن یعنی رفع موانع ذهنی لاغری ولاغرشدن توسط ذهن ذهن بروی مغرتاثیرمیگذاردومغزبرجسم واگربخوام درست طبق این بخش بشمارمش پس ذهنی میشه ،چاقی ذهنیه ومغزهمان فرمانهای مغزی روبرای حیات انجام میده وجسم تجربه میکنه پس میشه اینطوری گفت که ذهن برجسم تاثیرداره پس زمانیکه ذهن اینطوری برجسم تاثیر داره چاقی هم صورت میگیره و برای اینکه لاغری به وجودبیادبرای همیشه بایدذهن تربیت بشه برالاغری همون طور که سالهاست تربیت شده برای چاقی و جنبه های مختلف زندگی چاقی همسوشدن ذهن وجسم درمسیرچاقیست چاقی هم سوشدن ذهن وجسم درمسیرچاقیست امازمانیکه رژیم گرفته می‌شود چون برخلاف عادت زندگی چندساله دارم رفتارمیکنیم به خاطر همین بازرژیمورهامیکنم یابرگشت وزن پیدامیکنموجسم به خاطر این که ذهن من که پرازاطلاعات چاقی بود والان من میخواستم جسمم روبه این وسیله ی تصمیم آگاهانه لاغرکنم وباحذف لذتهای غذایی خودمولاغرکنم بنابراین عدم هماهنگی به وجودمیادوچاقترمیشدم ویارژیمورهامیکردم بنابراین لاغری ازطریق تغییرافکاروباورهاوروش زندگیه که سالهاباونهابه عنوان زندگی زندگی کردمامکان پذیره لاغری باذهنبارفع موانع لاغری باعث لاغری پایدارمیشه🌸🌸پس چاقی ارثی نیست بلکه ذهنیه مثل بخش های مختلف زندگی روش های مثل رژیم و…فقط باعث ناراحتی وعدن هماهنگی بین خواسته ی واقعی وانتذهن برچیزی که سالهاباهاش زندگی کرده میشه پس باید برای لاغرذهن بخش فرستادن اطلاعات به مغزبایداطلاعات لاغری را داشته باشد تا بدن رادرمسیرلاغری وتناسب اندام قراربدم وچقدراحساس بدیاخوب نسبت به چاقی داشته باشم همون اندازه چاقترخواهم شدپس بایدمراقب احساساتم باشم چاقی یک روندتکاملی بوده
      ونیازبه زمان داشته پس برای تبدیل شدن به لاغری بایدروندتکامل طی بشه جسم چاق به خاطر ذهن چاق است پس جسم لاغرهم بیازطریق ذهن لاغرتبدیل به جسم لاغربشه ورزش رژیم ودمنوش فقط درجهت جسم هستن ونه درجهت ذهن به خاطر همین بعدازتمام شدن رژیم باورزش دوباره وحتی بیشتربرگشت وزن ویالاغرنشدن را تجربه میکنیم ذهن بایدبپذیردوبایدتغییرابه عنوان بخشی از حیات قبول کند چون زمانی که مادرچاقی هستیم تنها بخش زنده بودن وحیات ماروچاق بودن وتغییرنکردن میداندماندن دریک مسیررابرای تغییرنکردن پس باید هم رابانشان دادن تغییراتودادن اطلاعات جدیدبه ذهن رابرا ی لاغری تربیت کنیمونشان دهیم که روش های دیگری برای زندگی کردن وجودداره ولاغری صورت میگیره لاغری فقط باذهن امکان پذیره همانطورکه باذهن سالها چاق شدم بایدلاغربشم🌸🌸🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ensieshams1363
      1399/11/02 09:32
      مدت عضویت: 1359 روز
      امتیاز کاربر: 21
      محتوای دیدگاه: 216 کلمه

      با عرض سلام به استاد و همه دوستان عزیز منم بارها و بارها انواع و اقسام رژیم های غذایی و گرفتم هر دکتر تغذیه با هر روشی که بهم پیشنهاد میشد میرفتم یه مدت دستورات و اجرا میکردم یه مقدار از وزنم کم میشد که نشون میده من توانایی کم کردن وزن و داشتم اما اینو هرگز متوجه نشدم و هر بار خسته میشدم نا امید میشدم و میگفتم تا کی میتونم ادامه بدم و بعد از رهایی اون رژیم چون جسم و ذهن من هماهنگ نبودن دوباره بر می گشتم به عادتهای قبلی الان به لطف خدا و آموزشهای استادفهمیدم مسیرم اشتباه بوده فرمول های چاقی از کودکی در ذهن من نهادینه شده مثل میخی می مونه که در چوبی فرو رفته و حالا برای اینکه اون میخ سخت و از چوب که همون ذهنم هست بخوام خارج کنم فقط باید متعهد باشم و استمرار داشته باشم در یادگیری آموزش ها و بعد هم با تمرین و عمل کردن و تکرار و تکرار باید اون میخ ها رو که همان فرمول های چاقی هستن از ذهنم خارج کنم و با فرمول های لاغری جایگزین کنم و بعد ذهن آموزش دیده یاد گرفته خواسته ها ی منو با جسمم همسو کنه و اینجاست که لاغری خود به خود و خیلی آسون بدست میاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1399/11/02 08:45
      مدت عضویت: 1273 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 399 کلمه

      بنام خدا : گام دوم: لاغر ری باذهن یعنی تاثیرفکربرجسم یعنی تاثیر ذهن برجسم
      ذهن اطلاعات وعادتهایی است که دربخش ناخودآگاه اثر می‌گذارد بخش ذهن _مغز_جسم : ذهن برروی مغزاثرمیگذاره ومغزبانجام فعالیت های مغزی جسم را درواقع اگرکه این طوربشه گفت مغزاجراکننده ی فرمول های ذهن است وتکرارمیکندوجسم عملا فقط یک تجربه کننده پس میشه این طورگفت که چاقی و چاق بودن ارثی نیست بلکه ذهنیه اطلاعات ذهن وثبت شده هاشمی درموردچاقی درذهن هست وفرمانهاش درمغزمدام تکرارمیشه برای بقای حیات خب وقتیکه اینطورهست جسم براساس مغزعمل می‌کنه و بنابراین فرمان های چاقی به جسم چاق تبدیل پس به همین راحتی هم میشه تحلیل کردذهن :باورمن نسبت به خودم طی چند سال عمرم وفرمان مغزی : همون عادتهاوجسم چاق همون نتیجه ی تکرارعادتهاس بنابراین جسم هیچ نقشی نداره نقش اصلی روذهن وعادتها با همان فرمانهای مغزی به عهده میگیرن
      خب ازاین به بعداین طورمیشه که اگردرمسیرچاقی باشه اطلاعات وباورمیکنم ذهن همون اطلاعاتی که سالهاست زندگی میکنم واکثرانمیخوام هم ازشون کنار بیام ازاون چیزی که سالهاست که در موردش شنیدم باورکردم اگرکه درسمت چاقی باشه پس چاق واگردرمسیرلاغری باشه همه ی بخش هاازذهن تاجیک درمسیرلاغری خب درزمانی که برگشت وزن داشتم به خاطر این بود که من ذهنم درسمت چاقی بودولذت من فقط جسمم رومیخواستم لاغرکنم ودومرحله ی اصلی که همون ذهن ومغزهستتن که تاثیرمیگیرن ازهم رومن نادیده گرفته بودم واین نادیده گرفتن این دوبخش که یکی دوست داشت که من چاق بشم ودیگری فرمانهارومدام تکرار میکردیای رونداشتم من که من میدونستم که من به خاطر این که چاقم بایدرژیم بگیرماماته دلم میخواستم که ازاون غذایی که می‌خوام بخورم امانمیشدبنابراین ذهن ومغزبانجام بقای حیات من میخواستم که من درمسیرتغییرخودم قراربگیرم امامن میخواستم که ازطریق نخوردن لاغربشم واین همون جدال بین ذهن وجسم هست ودرست هم هست کهلاغرمیشدم اماهمینکه رهامیکردم چاق میشدم واین یعنی ناهماهنگی بین ذهن وجسم چون داشتم کارهایی برخلاف عادت زندگی چندساله انجام میدادم وازاون جاییکه همه ی چیزهایی که دوست داشتم تورژیم نبایدمیبودبیشترذهنم نمی پذیرفت درواقع نه چاقی ارثیه ونه چیز دیگه چاقی همسوشدن ذهن ومغزوجسم درمسیرچاقیه حالا درسته که من ازش راضی نیستم املاک می‌خوام لاغربشم بایدذهن ومغزوجسم رومه همون باوروعادت ونتیجه که همون جسم هست روهمسودرمسرلاغری کنم ولاغری بیسترتاثیرمیزاره چاقی هرچقدر که احساس ایجاد کنه چه خوب چه بدبیشتردرمیرش قرارمیدادن پس باید مراقب احساسات خودم باشم بنابراین چاقی روازخانواده یادگرفتم همانطورکه جنبه های دیگه ی زندگی اماحالاکه می‌خوام لاغربشم وتغییرکنم بایدبه خودم متکی بشم به همین راحتی لاغری باذهن صورت میگیره ممنون ازشمااستادوهمه ی دوستان🍃🌸🌸🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️حبيبه😊
      1399/11/02 07:56
      مدت عضویت: 1632 روز
      امتیاز کاربر: 4816 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 653 کلمه

      سلام سلام
      استاد سلام
      گام دوم ٩٩١١٠١
      خدايا شكرت، فايل امروزم ديدم و گوش دادم و نوشتم و لذت بردم از اين همه واقعيت كه ميگيد و ميگيد ميشه ميشه درستش كرد، بايد ياد گرفت
      استاد شما گفتيد و من همه حرفاتون رو چون سالهاس دارم زندگي ميكنم مثل سناريو تو ذهنم رد ميشد و خودمو ميديدم و تاييد ميكردم
      من چاقي رو ياد گرفتم بدون هيچ زحمتي چاق شدم
      و چاق موندم
      بارها با رژيم و ورزش و حتي لاغري با ذهن كه دوره رو شركت كردم كه اونم ميگفت انقد آب بخور انقد بجو … لاغر شدم ولي موقت و دقيقا تا ول ميكردم همون طور اتوماتيك وار بر ميگشتم بِه روال قبل
      ديروز وقتي پاسخ سوالتون رو خوندم چندبار كه گفتيد :(من یادم نمیاد برای لاغر شدن با ذهن تلاش کرده باشم آرام غذا بخورم یا به مقدار مشخصی غذا را بجوم
      در 35 سال قبل از این کارها انجام می دادم ولی در این چند ساله خیر)
      نميدونيد چه بار سنگيني از رو دوشم برداشته شد
      اون گاري كه بِه خودم وصل كرده بودم و داشتم ميكشيدم و مسير رو هر روز با سرزنش كه نتونستي كامل بجوي نتونستي آرام تر بخوري ، علايم سيري رو رد نكني ، همش با استرس و ترس خوردن داشتم پيش ميرفتم ، من مطمعنم راه شما درست ترين روشه لاغري با ذهن هست و همونجا پذيرفتم ولي خوب ممكنه چند روزي روندس طي بشه تا اون افكار رو با كنترل ذهن فراموش كنم
      خدارو شكر ميكنم
      الان ميفهمم كه ميگيد فرمول هاي چاقي رو بايد عوض كنم و لاغري رو ياد بگيرم يعني چي؛ چون هر بار فقط من با سختي و زجر يكسري كارهاي بيروني انجام دادم و ذهنم هم هي مقابله كرده و عصبي شدم و داغون شدم و دوباره روز از نو روزي از نو
      همون روال قبل
      مسخره بود هربار همه ميديدن من لاغر شدم دوباره چند وقت بعد همون وزن قبل
      پيش خودم بي اعتبار شده بودم پيش ذهنم اعتباري نبود ديگه ، حس اعتماد از بين رفته بود
      ولي اينبار ميخام گرم گرم كم كنم با يادگيري لاغري و گرم گرم اون اعتبار و خودباوري و اعتمادبنفس رو بسازم براي خودم
      عجله كه بزرگترين پاشنه آشيلمه رو بذارم كنار و پارو نزنم و از مسير لذت ببرم و بذارم خودش منو ببره بِه سرزمين لاغري
      چقد قشنك ميگيد كه ما بدون اينكه تصميم گرفته باشيم چاق باشيم چاق شدن رو ياد گرفتيم
      در مورد دخترم كه الان ٤ سالشه
      الان مدتيه از اون آموزش هاي غريزيش كه آرام ميخورد هر موقع گرسنه بود ميومد درخواست خوراكي ميكرد دور شده و داره چاقي رو ياد ميگيره و من اصلا دلم نميخاد واقعا اون سختي كه خودم سالها كشيدم رو اونم تو سن بالاتر بكشه براي متناسب شدن و سالهاي عمرش رو بيشتر افكارش غذا ها باشن و جنگ ذهني براي لاغري و متناسب شدن ، من با متناسب شدنم بِهش كمك ميكنم تا اونم لاغري و متناسب بودن رو ياد بگيره
      و اين مسير نه تنها بِه من كمك ميكنه بِه خانوادمم كمك ميكنه
      من بارها جنگ ذهنم رو ديدم خاستم نخورم ولي اون فرمان صادر شده خوردم و واقعا ديدم انگار دست خودم نبوده نميتونستم مقابله كنم بعد كه خوردم و دلم باد كرده اون حال بدش باعث عصبي بودنم شده كه ديدي نتونستي بگذري بازم زياد خوردي و پرخاشگر شدم و حوصله هيچكي رو نداشتم
      مهموني رفتم گفتم مهمونيه و تا خفگي خوردم و گاهي از زياد خوردن رفتم بالا آوردم و اين راهكار شده كه بخور و بالا بيار ، خوب چرا بخوري كه بالا بياري !؟
      واي واي خداي من ؛ من واقعا ميخام لاغري رو ياد بگيرم
      و متعهدانه پيش ميرم و تا آخرش هستم و از خدا ميخام برام فراهم كنه ورود بِه سرزمين لاغرها رو تهيه كنم و بيشتر ياد بگيرم
      واقعا لاغر شدن تولد دوبارس
      زندگي دوبارس
      فرصت دوبارس
      اضافه وزن من اعتبار خودياوريم رو از خودم گرفته
      اضافه وزن من آرامش ذهنم رو ازم گرفته
      اضافه وزنم لذت خريد رو از من گرفته
      اضافه وزنم لذت خوردن رو هم از من گرفته
      ….

      سپاسگزارم ازتون
      در پناه الله مهربان شاد و ثروتمند باشيد .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/11/02 02:06
      مدت عضویت: 1173 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 230 کلمه

      سلام ب همگی و استاد عزیزم..خب خب برسیم ب این قسمت ک چ روش هایی رو استفاده کردیم برای لاغری خان و کم پبیش نتیجه گرفتیم.وباز روز از نو روزی از نو
      من چندسالی از روش رژیم غذایی…رفتن باشگاه..خوردن موادی ک ب قول خودشون چربی سوزن..و فلان…خب چون برای لاغری و حس خوب بعد لاغری بود با وق و ذوق انجام میدادم…با شوق اول صبحی باشگاه میرفتم..وکلییی ورزش وتردمیل و دوچرخه و چرخونک ورقص و همه چی..بعدشم ک چای سبز وبعدش میومدم خونه حموم و کار خونه و بچه داری وااااای ک چ کارایی بعد ضععععف شدید و فقط باید کاهو وهویج میخوردم😐🤭😩😩بازم بخاطراینک برم روی ترازو و کم کرده باشم انجام میدادم سختیشو بجون میخریدم…برای خودم جدا هزینه میکردم..نمیدونم هرچیزی ک رژیمی بود میرخریدم روز اول دوم میخوردم روز سوم عصبی ..حال خراب پرخاشگر..این روال ادامه داشت تاوقتی ک وزن کم میکردم میدیدم ۱کیلو ۲کیلو😔بعد کم کم سرد میشدم ادامه نمیدادم

      میخام بگم ک من تو مسیر اشتباه ک همش سربالایی بود و بدون ذره ایی آب..من بازم وزن کم میکردم..بازم سایز کم میکردم..پس من این قدرت و توانایی رو دارم ک ب تناسب اندام برسم ..جسم من لاغری دوست داره.
      حالا ک ب امید خدا تو مسیر وراه درستم
      میخام بیشتر ازمم و جذب کنم ک بیشتر ادامه بدم…میخام باورمو قوی تر کنم ..امیوارتر بشم ک منم میتونم متناسب باشم…پس ب امید موفقیتمون بچهاا..پیش بسوی تغییرات بزرگ.و کشف بیشتر توانایی هامون…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/11/01 22:20
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26841 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,127 کلمه

      منم بارها با رژیم و ورزش خیلی عالی تونسته بودم نتیجه بگیریم ولی هیچ وقت نمیتونستم اون رو حفظ کنم من تا قبل از ازدواجم بسیار لاغر و متناسب بودم اما بعد از زدواجم بسیار چاق شدم و بیشترین دوران چاقی من در دو باردای که داشتم اتفاق افتاد و برای همین من همیشه مثل یویو در حال رفت و برگشت بین چاقی و لاغری بودم و هیچ وقت ثابت نبودم همیشه هم به خودم و اطرافیانم میگفتم چرا راحت چاق میشیم اما به سختی لاغر میشیم و یا اینکه لاغر بمونم چون بارها در حد ۲۰ کیلو یا کمی بیشتر یا کمتر من کم کرده بودم حتی بار آخر در حد۳۵ کیلو کم کرده بود اما چه فایده که ماندگار نبود و همین من رو ناراحت میکرد .
      تا اینکه من با این روش آشنا شدم روش لاِغری با ذهن که متوجه شدم این روش یه روش اصولی هست که لاغری رو یاد ما میده و یه روش آموختنی هست که من باید لاغری رو یاد بگیریم مثل هر چیز دیگه از طریق ذهنم باید یاد میگرفتم و اصلا کاری به جسم و فشار وار کردن به اون نداشتم بر خلاف گذشته ام که من در تمام سالهای قبل که رژیم داشتم فقط از طریق فشار به جسم میخواستیم لاغر بشیم حالا به هر طریقی که بوده مثلا یا قرص یا عمل یا دمنوش و یا رژیم در حالی که ذهن من اصلا در مسیر لاغری نبود من به جسمم فشار میوردم و این عدم هماهنگی باعث میشد من از رژیم خسته بشم و یا عصبی بشم و یا دیگه نتونم ادامه بدم چون ذهن ما رهبر این جسم ما هست و اول باید موافقت اون رو در هر مسیری که میخو اهیم قدم بزاریم جلب کنیم و بعد اقدام کنیم چون تمام دستورهای جسم ما از ذهن ما میان و این خوردن هم یه دستور هست که ذهن ما صادرش میکنه و ذهن ما هم که فقط چاقی رو یاد گرفته پس دستورات غذایی و خوردن رو فقط در جهت چاقی صادر میکنه و ما هم اجرا میکنیم و اما بعدش ناراحت میشیم و عداب وجدان میگیریم چون خواسته ی ما لاغری هست ولی ذهن ما همسو با خواسته ی ما نیست پس اول باید ذهن رو آموزش بدیم برای لاغری و با خواسته همسو کنیم تا موفق بشیم و شکست نخوریم و به راحتی نتیجه رو در جسم خودمون ببینیم و لذت ببریم که برای این آموزش به ذهن باید استمرار وتعهد داشته باشیم همانطور که ما سالها برای چاقی تلاش کردیم اما حالا این آگاهی ها رو باید از طریق این سایت و فایلها و با نوشتن و خواندن کسب کنیم چون اطرافیان ما در این مسیر نیستن و هیچ اطلاعاتی هم ندارن پس ما باید لاغری رو با این راه و این سایت از فایلهای استاد یاد بگیریم تا فرمولهای لاغری در ذهن ما ثبت بشه و ما با اونها زندگی کنیم تا نتیجه اش رو به صورت یه جسم لاغر ببینیم و این ذهن ما میتونه بارها میتونه آموزش ببینه همانطور که ما بارها رفتیم کلاسهای مختلف مثل رانندگی و خیاطی و آشپزی و …. حتی چاقی و حالا هم میخو اهیم لاغری رو یاد بگیریم .
      و اگر من دوست دارم برای همیشه لاغر بشم تنها راهش لاغری از طریق ذهن هست .
      اما در این روش به هیچ عنوان نباید عجله کنیم و زمان تعیین کنیم همانطور که ما برای چاق شدنمون زمان و مقدار مشخص نکردیم و ما چاق شدیم حالا هم برای لاغری بدون انتخاب زمان مشخصی و مقدار مشخصی ما میتونیم لاغر بشیم و در هر روشی که زمان و مقدار تعیین میکنن روش غلطی هست و اصلا نباید دنبال کنیم .
      اگر ما تا حالا بارها لاغر شدیم ولی لاعر نماندیم و یا نتونستیم لاغر بشیم نباید ناراحت و مایوس بشیم که ما ناتوان هستیم در لاغری یا اینکه بدن ما یه چیزیش با لاغرها فرق داره که لاغر نمیشیم یا یه چیزی کم گداشتیم که موفق نشدیم اما اصلا اینطور نیست ما خیلی هم آدم توانمندی بودیم که بارها برای لاغری اقدام میکردم و خیلی هم آدم شجاعی بودم که همیشه به دنبال لاغری بودم و همیشه راهی برای لاغری رو جستجو می کردم و دست نکشیدم از لاغری اما چون راهمون غلط بوده ما نتیجه نگرفتیم و هر بار که ما اقدام کردیم برای لاغری و نتیجه نگرفتیم باعث شده ما بیشتر سرخورده و ناامید بشیم هر چند که من همیشه نتیجه میگرفتم اما ماندگار نبود و من رو خسته و ناامید کرده بود که من بپذیرم لاعری داییمی نیست و من نمیتونم برای همیشه لاغر بشم ولی از وقتی که وارد این مسیر شدم و استاد و بقیه دوستان رو دیدیم و متوجه اصولی بودن این راه شدم باور کردم که لاغری با ذهن یه روش دایمی هست .
      من باید باور کنم لاغری با ذهن خیلی راحت و ساده هست و هر جا در این مسیر سختی کشیدم بدونم دارم اشتباه میرم و راهم غلط هست لاعر شدن خیلی باید آسون باشه چون ما برای چاقی هیچ سختی نکشیدیم و سالها میگدشت و ما وزنمون بالاتر میرفت و سایزمون بیشتر میشد و حالا هم در این مسیر هر چقدر سال بگدره چون ذهن ما هماهنگ میشه با جسم ما پس سایز و وزن ما به مراتب کمتر میشه و علاوه بر اون نتیایج دیگه هم مثل شادی درونی و احساس توانمندی و خود باوری پیدا میکنیم و احساس آرامش و اعتماد به نفس پیدا میکنیم .
      ما با لاعر شدن یه زندگی دوباره رو تجربه میکنیم یه حس لدت بخشی رو تجربه میکنیم که هیچ وقت چافها این حس رو تجربه نمیکنن .
      اصافه وزن باعث محدویت و بی اعتماد به نفسی ی در ما و از بین بردن توانایی های ما میشه و اصافه وزن خیلی اثرات مخرب دیگه داره که ما باید هر چه سریعتر راه لاغری رو یاد بگیریم که نه تنها خودمون از این چاقی نحات پیدا میکنیم خانواده ی ما هم با راه اشنا میشن و اونها هم متناسب میشن من که تغییر کنم روی اطرافیان هم میتونم تاثیر بگدارم و اونها هم از چاقی دور بشن و به سمت تناسب حرکت کنن
      همانطور که استاد تونست من هم میتونم و قدم به سمت لاغری برمیدارم و انگیزه و اشتیاق زیادی و استمرار زیادی باید داشته باشیم تا موفق بشیم همه ی ما برای چاقی استمرار داشتیم و چاق هم شدیم چون ذهن ما در مسیر چاقی بوده و ما ذهنمون رو باید اموزش بدیم و پر از فرمولهای لاغری کنیم که بدون اینکه ما بخواییم تلاش خاصی بکنیم و زحمت خاصی بکشیم به سمت لاغر شدن هدایت بشیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 213 کلمه

      تمرین گام دوم در مسیر لاغری راستش برای منم پیش اومده که سوالهایی رو از خودم بپرسم چرا چاق شدم چرا یهو چاق شدم چکار کنم لاغر بشم هر راهی درپیش گرفتم موفق نشدم درسته مشکل ما ذهنیه ما خیلی جسم بیچارمونو تحت فشار قرار دادیم تا لاغر بشه خداییم شد اما نموند چون ذهنمون با جسممون با هم همسو نبدوند حالا چکار کنیم تا همسو بشن باید ذهنمونو تربیت کنیم اموزشش بدیم تا لاغر شد لاغر بمونه خوب وقتی با هم همسو نباشند جسم ی ساز میزنه وذهنم ی ساز در نهایت ذهنوبرنده میشه چون قدرت دست اونه ما در لاغری با ذهن به ذهنمون یادمیدیم که چاقی چیه وچه مشکلاتی داره وبعدش بهش یاد میدیم لاغری چیه وچه فایدهایی داره ودرمسیر درستقرارش میدیم با گوش دادن به فایل وتمرین کردن واستمرار تا به نتیجه دلخواه برسیم ووقتی ذهنمونو خوب تربیت میکنیم طبعا اعتماد به نفسمون زیاد میشه شاد میشیم ارامش میگیریم بیاید با اشتیاق در این مسیر حرکت کنیم وولاغری زندگی کنیم بیاید فرمولهای ذهنیمون جایگزین فرمولهای چاقی کنیم تا برای همیشه از شر چاقی رها بشیم به امید ان روز که عکسهامونو تو شگفتی سازان ببینیم ممنون استاد که وقتتونو برای ما گذاشتین تا ما هم به نتیجه دلخواه ووزن ایده المون برسیم ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/11/01 10:35
      مدت عضویت: 1567 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 669 کلمه

      سلام
      این جمله که شما میفرمایید “چاقی یاد گرفتنی هست “رو داشتم با خودم تحلیل میکردم یه سری خاطرات از بچگی برام مرور شد که حاوی فرمولهای چاق کننده بود
      من وقتی به دنیا اومدم لاغر وسبزه بودم و مادرم که بارها اینو برام تعریف کردن گفتن که به این دلیل که پدرت در زمان بارداری من جبهه بودن و من همیشه تنها و غصه دار بودم بچه ام رشد نکرده و این فرمول در ذهن من و مادر کاشته شده (لاغری=غصه دار بودن) خاله ام وقتی به دنیا اومدن به مامانم گفتن که این سوسک سیاه چیه (فرمول لاغری=زشت بودن)۶ ماهه که شدم و مادرم تمام تلاش خودش رو کرده برای اینکه با تپل شدنم مادری خودشو ثابت کنه وقتی شیراز رفتیم خونه همون خاله گفتن این اصلا اون نیست حالا عروسک شده(فرمول چاقی=زیبایی)در اوایل کودکی یه بار که بغل مامانم بودم به آشنا توی کوچه مادرم رو دیده گفته ببینم بچه ات رو بعد گفته اه چه زشته مامان به این قشنگی بچه به این زشتی برو بندازش دور….(چاق بودن=خواستنی بودن)تا ۱سال ونیم که برادرم به دنیا بیاد من تپل و محبوب بودم بعدش لاغر شدم که مادرم میگه حسود بودی که لاغر شدی(فرمول لاغری=حسود بودن) من تا دوم راهنمایی لاغر بودم و همیشه مریض و در حال گلو درد .دکتر رفتن وپنیسیلین زدن که بارها و بارها شنیدم که چون لاغره ضعیفه و زود مریض میشه(فرمول لاغری =ضعف بدنی و بیماری)داداشا هردو خوب بودن و من لاغر یه بار عمه مادرم به مامانم میگن چون دختره بهش نمیرسی و لاغره ( فرمول لاغری =کم توجهی) بالاخره در تابستان دوم راهنمایی به سوم من اضافه وزن پیدا کردم به خاطر همین فرمولها به طوریکه واقعا دیگه لاغر نبودم این شرایط تا پیش دانشگاهی ادامه داشت و من احتمالا در اون سن ۱۸ سالگی حدود ۶۴… اینا بودم وو همسرم به خواستگاریم اومدن و ایشون و خانواده همسرم از داشتن عروس خوشگل و تپل لذت میبردن و بارها از شوهرم و مادرشون شنیدم که از ادمهای لاغر بدشون میاد (بازم فرمول چاقی=خواستنی تر بودن)سال قبل کنکور ۳ ماه آخرش من ناچارا به خاطر تمرکز بیشتر برای درس خوندن به خاطر بنایی خونه راه میرفتم و درس میخوندم و حدود تقریبا ۶ و۷ کیلو کم کردم و به وزن ۵۷ رسیدم (فرمون تحرک زیاد=لاغری) و جالبه مامان من که از لاغری من ناراحت بودن به دکتر که گفتن بچه ام لاغر شده دکتر گفتن همین الانم ۱۲ کیلو اضافه است (فرمول اعتبار حرف پزشکان)همسرم یه بار به من گفتن اون موقع که اومدم خواستکاریت تپل تر بودی بهتر بودی (فرمول هرچه تپلتر خواستنی تر)…تا سال ۶ پزشکی من در همین اوضاع بودم تا ماجرای بارداری پیش اومد و خوردنهای بی رویه گرسنه شدنهای ۵ صبح انواع کیک و شیرینی و بستنی … شد ۲۰ کیلو اضافه وزن درحالیکه بچه ای در حدود ۲۶۰۰ _۷۰۰دنیا اوردم (فرمول بارداری =پر خوری، بارداری=به اندازه ۲ نفر خوردن ،برای داشتن بچه با وزن خوب =بیشتر بخوریم ،هر چی بخوریم=اشکالی نداره …..)بعد از اون هم در دوران شیردهی بازهم کاهش وزن کمی داشتم و همزمان قرص ضد بارداری هم میخوردم که به خاطر فرمولهای (قرص ال دی =چاقی و مادری که شیر میده صبح که از خواب بیدار میشه در ودیوار خونه میلرزن از ترس…😅😅) نهایتا به وزن ۷۵ رسیدم و کم کم به خاطر شب بیداریها و دوری از فرزند و سختیهای سال آخر پزشکی به ۶۸ رسیدم و حدود ۷۰ اینا بودم که جراحی کیسه صفرا انجام دادم و همون سال آزمایش تیرویید هم کم کاری رو نشون داد (فرمول جراحی کیسه صفرا=چاقی و کم کاری تیرویید=چاقی )هم کار خودش رو کرد و من در حدود یکسال نزدیک به ۱۰ کیلو افزایش وزن پیدا کردم که با سالها ورزش و رژیم و… نتونستم کمش کنم
      کاملا درسته چاقی ما نتیجه همین فرمولهای اشتباه هست که در ناخودآگاه ما ذخیره شده و فقط و فقط با جایگزینی با فرمولهای صحیح از روش یادگیری و تکرار میشه ابتدا ذهن رو متناسب کرد و بعد جسم هم ارام ارام متناسب میشه مثل استاد عطار روشن و هزاران شگفتی ساز دیگه❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار من میتوانم
        1399/11/02 17:05
        مدت عضویت: 1503 روز
        امتیاز کاربر: 8598 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 76 کلمه

        سلام دوست عزیز چه قدر عالی مدل باورسازی و تغییرات رو توضیح دادین من از نوشته ی شما لذت بردم .و به این نکته رسیدم که ما باید انقدر روی خودمون کار کنیم که حرف دیگران اهمیتی برای ما نداشته باشه حتی کسانی که خیلی دوستشون داریم و هم چنین پزشک و… ما راه خودمون رو بریم و به اینکه من میتونم زندگی خودم رو بسازم و حرف دیگران تاثیری در زندگی من ندارد عمل کنیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 130 کلمه

      سلام دوستان مسیر تناسب
      دقیقا همونطور که استاد تاکید میکنن که روشهای لاغری بی فایده و برگشت پذیره و ما همه تجربه های شکست پیاپی در ترین مسیر رو داشتیم تا به این نقطه رسیدیم من شخصا تمام روشهام و تجربه هام از روی نفرت از چاقی و ترس از لاغر نشدن بود و به جایی ختم میشد که بیشتر نا امید میشدم من عجول بودم و رویای رسیدن به تناسب اندام من آمیخته بود با هزار بهانه و تجربه نرسیدن های گذشته
      حالا که قدم در این‌مسیر گذاشتم دیگه از اون ترسها خبری نیست و جاش رو به امیدواری داده حالا به اینده چشم داره مهمتر اینه که میدونم و مطمئن هستم این روش دائمی یه و من برای یک عمر قراره از این تناسب لذت ببرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1399/10/08 01:57
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 14745 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 252 کلمه

      وقت شما بخیر عزیزان
      این تنها راه که در مسیر زندگی با لذت می تونین لاغر شین نه سختی نه محدودیت فقط باید فایل گوش بدین و تمرین انجام بدین !
      من هم همه رژیم‌ها و ورزش ها امتحان کرده بودم به جز قرص و عمل !
      جنگ کردن فایده نداره جسم و فقط تحت فشار بزاریم باید ذهنمون و تغییر بدیم تا حالا چاقی و یاد گرفته بود البته مال من تقریبا دو سالی هست که داره لاغری و یاد می گیره و ادامه می ده بدون اینکه هر روز فشار بیارم به خودم و حتما ورزش کنم یا گرسنگی بکشم هر وقت دلم بخواد ورزش می کنم اما هر روز نه
      فقط این روش مثل اون رژیم‌ها سریع نیست حوصله می خواد ولی عوضش وقتی یاد بگیرین ماندگاره

      من همیشه توی این رژیم‌ها کم میاوردیم عصبی می شدم چون اون موقع هم دخترم کوچیک بود به اعصابم خیلی فشار میامد خدا رو شکر الان خیلی آرام شدم همه چی و می پذیرم جنگ و جدال نمی کنم نه کمتر شده ولی خدا رو شکر
      اون موقع من می رفتم میامدم باید یه چیزی می خورم ای ضعف کردم وای چه بویی میاد وای این وای اون حالا بزار غذا بخوریم بعدش فلان جا بریم حالا بزار این حالا بزار اون
      خدا رو شکر که از این محدودیتها نجات پیدا کردم و جوون تر شدم خدا رو شکر چاقی خیلی سن آدم و بالا می بره چون من شوهرم متناسب هستش
      یواش یواش داشتم پیرتر به نظر می رسیدم از همسرم به موقع شروع کردم😂😂

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1399/09/26 19:54
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 14098 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 329 کلمه

      من قبل از دوره اصلا به جسم خودم اعتماد نداشتم ودر واقع میتونم بگم اصلا خودم را دوست نداشتم الان که فکر میکنم میبینم چقدر در حق خودم ظلم کردم چقدر ورزش های سنگین را به این جسم بیچاره تحمیل کردم انواع رژیم ها را اول روی خودم امتحان میکردم بعد اگر میدیدم کارایی داره به شاگردانم هم پیشنهاد میدادم خلاصه الان میفهم که خودم را دوست نداشتم وقتی تو این دوره شگفت انگیز شرکت کردم تازه خودم را کشف کردم فهمیدم ی کسی به اسم سهیلا هم هست که باید برای خودش وجمسش وروح اش و ذهن اش ارزش قایل شه چقدر از خود گذشتگی برای دیگران داشتم هیچ وقت به خودم اهمیت نمیدادم وهمیشه دیگران برای من ارجحیت داشتند الان میفهم چقدر اشتباه کردم شاید اگر استاد با میثاق نامه پر ارزشش که مثل یک کتیبه از طلا باید نوشته بشه نبود باز من همان سهیلا قبلی بودم با همان خصوصیات و هیچ تقعیری هم در کار نبود
      شرکت در این دوره بهترین تصمیمی بود که در کل زندگی ام گرفتم نه تنها آموزش لاغری را یاد میگرم بلکه در تمام جهات زندگی میتوانم رشد کنم چاقی در افکار من بود احساس لایق نبودن فراموش کردن توانمندی های خودم از خود گذشتگی هایی که جز ضربه به روح وجسم من نزد اینکه دیگر چون کار نمیکنم یعنی دیگران هم ارزشی برای من قایل نیستند تمام این مسایل در ذهن من رشد کردند وهر روز اون سهیلای شاد وقوی را به سمت دره افسردگی وچاقی کشاند خدا را شاکرم که اینقدر منو دوست داشت که با این دوره آشنا شدم وسهیلا گمشده را دوباره پیدا کردم واین مهم را مدیون استاد عزیزم هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/09/25 21:27
      مدت عضویت: 1616 روز
      امتیاز کاربر: 26841 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 992 کلمه

      من هم خیلی تلاش کرده بودم تا لاغر بشم با انواع رژیم و ورزش و بارها امتحان کرده بودم و هر بار هم عالی نتیجه میرفتم ولی ماندگار نبود و این به خاطر جسم من نبود ولی نمیدونستم ایراد کار کجا هست چون بارهاا نتایج خوبی میگرفتم اما نمیتو نستم اون رو حفط کنم و همیشه برام سوال بود چرا اینقدر راحت و بدون زحمت چاق شدم ولی با سختی و ناراحتی و زجر لاغر میشم تا اینکه با این دورهای لاغری با قدرت ذهن اشنا شدم و من میخوام با این دورها ذهنم رو برای لاغر شدن و لاغر ماندن تربیت کنم اما روشی هست که صبر بیشتری میخواد ولی ماندگار هست و با این روش هیچ وقت من به سایز و وزن قبلی برنمیگردم مگر اینکه خودم نخوام دیگه در این مسیر باشم پس من بارها با رژیم جسمم رو تحت فشار گداشتم و درواقع من تصمیم میگرفتم جسمم رو لاعر کنم اما ذهنم همسو نبود با تصمیم من پس من با ذهنم مبارزه میکردم و این باعث میشد هر چقدر از رژیم من میگذشت کار سختتر میشدچون ذهنم در هماهنگی با من نبود . تمام فعالیتهای جسم من از مغز ما دستور میگیرد مثل اب خوردن یا راه رفتن و … و تمام این کارهای مغز ما از ذهن ما نشات میگیره
      پس فعالیت خوردن هم دستوری هست مل تمام دستورهای مغزی که از ذهن دستور میگیره و چون ذهن ما فرمولهای چاقی داره فقط دستور های غذایی چاقی میده و ما هر بار از این دستورهای غدایی که میده مثلا فلان چیز رو بخور ناراحت بشیم و سرزنش کنیم خودمون رو بیشتر چاق میشیم ما باید به این ذهن لاغری رو یاد بدیم و بگیم چه مزیتهایی داره و چه لدتهایی داره تا موافقت ذهن رو در این تصمیم جلب کنیم و یواش یواش ذهن لاغری رو آموزش ببینه .
      و این اموزشهای چاقی رو ما از کودکی از پدر و ماد و اطرافیان و جامعه یاد گرفتیم مثل یادگیری زبان مادری که خیلی راحت و به سادگی یاد گرفتیم .
      پس چاقی اموزش دیدنی هست و ما اون رو یادگرفتیم بدون اینکه تصمیم داشته باشیم و ما سالها هست داریم اون فرمولهای چاقی رو زندگی میکنیم و نتیجه هم وزنی هست که داریم اما مهم نیست حالا ما میتونیم اموزش لاغری رو به ذهن بدیم چون ذهن بارها میتونه اموزش میبنه همانطور که ما رفتیم هنرهای دیگه مثل خطاطی یا نقاشی یا موسیقی و .. رو یاد گرفتیم .پس ذهن رو باید تغییر بدیم و به راه و سمت جدید ببریم تا نتیجه ی جدید رو ببینیم .
      من هم لاغری رو دارم به ذهنم آموزش میدم و میدونم هیچ راه صحیح دیگه ای برای لاعر شدن نیست .چرا راه های بسیاری هست اما صحیح نیستن و من به دنبال راه صحیح هستم که هم لاعر بشم و لاعر بمونم که فقط از طریق گوش دادن به فایلها و خواندن و نوشتن و انجام تمرینات امکانپذیر هست .
      پس پایگاه رهبری جسم ما ذهن ما هست که رفتار ما رو کنترل میکنه. پس ذهن من با رژیم تغییر نکرده و فقط در جنگ با تصمیم من که رژیم بوده قرار گرفته و در نهایت هم من رو شکست داده و دوباره من چاق شدم
      اما من اصلا خودم رو فرد ناتوانی در زمینه ی لاعری نمیدونم چون راهم غلط بوده و از این بوده که به مقصد نرسیدم
      تمام دفعاتی که من در لاغری شکست خوردم به خاطر مسیر علطم بوده وگرنه من بی نهایت تلاش و کوشش میکردم و در این مسیرغلط اگه نتیجه نگرفتم دلیل بر سعی و تلاش نکردن من نبوده دلیل بر ناتوانی من نبوده راه و مسیرم علط بوده ولی همین مسیر علط باعث شده که در ذهن من لاعری سخت و دور از دسترس باشه چون چندین بار تلاش کردم ولی نتیجه ماندگار نبوده در ذهن من کاری رنج اور و سخت هست
      من هر روز باید یک قدم برای لاعری خودم بردارم اما نه یک قدم فیزیکی و یا محرومیت غذایی و رژیم باید فایل گوش بدم و تمرین و تکرار کنم تا یاد بگیریم من الان جز برنامهای زندگی من هست مثل اب خوردن عدا خوردن باید فایلم رو هم گوش بدم و با لدت و خوشحالی و بدون سختی و نتیجه رو هم در حدی که بتونم خوب عمل کنم میبینم و درواقع وزن و سایز من مطابق هست با خوب اموزش دادن به ذهنم و هماهنگی ذهنم با خواسته ام که اول تغییر از احساس ما شروع میشه که ما احساس ارامش و لدت و شادی درونی پیدا میکنیم و بعد تغییر رفتار پیدا میکنیم و در نهایت تغییر جسم رو میبینیم
      و در این مسیر خیلی از جنبهای دیگه زندگیمون هم تغییر میکنه و تحت تاثیر قرار میگیره چون به اعتماد به نفس و ارامش و شادی میرسیم و به اون احساس خوب میرسیم به سلامتی و تناسب هم میرسیم و بقیه چیزا
      چاقی اعتماد به نفس ما و توانایی ما و حال خوب ما و سلامتی و ارامش ما و …. رو از بین میبره
      من میخوام لاغر شدن رو یاد بگیریم و زندگی کنیم همانطور که استاد یاد گرفته و در حالت تناسب هست من هم یاد میگیریم و لدت میبرم از زندگی جدیدم و جسم جدیدم
      من قدم در مسیر لاغری برمیدارم هر چند ارام ولی پیوسته و مداوم قدم برمیدارم با استمرار قدم برمیدارم و مطمعنم همین استمرار من رو موفق میکنه و به هدفم نزدیک میکنه
      من وقتی استمرار در کاری داشته باشم فرمولهاش به ناخود اگاه من سپرده میشه بدون اینکه من تصمیم بگیریم مثل آشپزی مثل رانندگی و … پس بدون تلاش با استمرار به سمت لاغری هدایت میشم پس من بدون تلاش و سعی و عرق ریختن به لاغری میرسم چون در این مسیر متعهد هستم و انگیزه و اشتیاق و استمرار دارم و همینا رمز موفقیت من هست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خوشبخت
      1399/09/20 22:35
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 18288 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 626 کلمه

      به نام خدای هدایتگر
      معرفی لاغری با ذهن
      من اینجا می خواهم خلاصه ای از آنچه تا کنون در باره لاغری با ذهن از استاد خوبم یاد گرفتم بنویسم : ما در دوران کودکی توسط خانواده ،رسانه ،فرهنگ، جامعه، ومعلمین،و…تحت آموزش های متعددی قرار گرفتیم. ما زبان مادری را به راحتی وبدون سختی تنها با تکرار توسط والدین واطرافیان فرا گرفتیم حتی بعضی بچه ها سه زبان هستند وهرسه زبان را به راحتی می فهمند وحرف میزنند .نمونه این مثال فرزندان خواهرم هستند. همسر خواهر من یک مرد کرد هست وما خودمان ترک آذری هستیم. دختران خواهرم ترکی وفارسی را از خواهرم وکردی را از خانواده ی پدر یاد گرفتند .بااینکه دختران خواهرم سه چهار ساله هستند خیلی خوب هر سه زبان را میفهمند وحرف می زنند. پس نتیجه می گیریم که در کودکی خانواده واطرافیان خیلی در آموزش ذهن ناخودآگاه بچه ها تاثیر می گذارند. این موضوع در مسئله چاقی فرزندان هم صدق می کند. کودکان چاقی را از پدرومادرهایشان یاد میگیرندوروز به روز چاق وچاق تر می شوند ودر بزرگسالی از عوارض چاقی دچار رنجهای بزرگ می شوند واعتماد به نفس وخودباوری آنها نابود می شود .ما هم متاسفانه توسط والدین خود چاقی را یاد گرفتیم ودچار چاقی شدیم. ولی ما می توانیم همان‌طور که چاقی را یاد گرفتیم لاغری راهم یاد بگیریم. همانطور که ذهن ناخودآگاه چاقی را آموخته است. با دادن آموزشهای صحیح به ذهن میتوان به ذهن هم لاغری را یاد داد. در لاغری با ذهن از مضرات چاقی برای ذهن سخن گفته می شود ؛از مشکلاتی که چاقی در آینده گریبان ما رو میگیره ورنجهایی که چاقی به ما تحمیل میکند سخن میگوییم وبعد درباره منافع وفواید تناسب اندام ولاغری به او توضیح داده می شود .از لذتها وشادی هایی که لاغری به همراه دارد برایش حرف میزنیم. ذهن انسان طالب آرامش ولذت هست وهرچیزی برای ذهن لذت بخش باشد به سوی آن متمایل می شود .ما در ذهن لاغری را لذت بخش میکنیم تا در مسیر لاغری حرکت کند ونقشه ی لاغری را ترسیم کند.این پروسه آرام آرام رخ میدهد. ما سالهای سال چاق بودیم وبرای ذهن چاقی وغذا خوردن زیاد لذت بخش هست .ذهن افراد چاق پراز فرمولهای چاقی هست ما با یاد دادن لاغری به ذهن یکی یکی این فرمولهای اشتباه را شناسایی می کنیم وانها را با فرمول های صحیح جایگزین می کنیم تا ذهن مارا به سوی تناسب اندام ببرد. تا زمانی که این فرمولها تغییر نکند وتصاویر لاغری در ذهن جایگزین نشود همچنان ما با چاقی دست و پنجه نرم می کنیم. ما سالهای سال خواستیم با رژیم غذایی،دمنوشها، قرصها ورزش عمل جراحی با تحت فشار قرار دادن جسم لاغر بشیم در حالی که ذهن ما همچنان چاق بود ولاغری را بلد نبود وبه همین خاطر مدتی بعد از رژیم ما دوباره چاق می شدیم چون تلاش جسمی وبیرونی ما همسو با ذهن نبود. وذهن هیچ وقت رنج وسختی را نمی پذیرد ذهن طالب راحتی هست. ما با لاغری با ذهن آرام آرام لاغری را به ذهن یاد می دهیم تا جسم ما متناسب با ذهن بشه. هر چه قدر لاغری را ذهن به خوبی یاد بگیرد وزن وسایز ما با ذهنمان متناسب می شود. یعنی هر چه قدر باورهای صحیح به ذهن بدهیم به اندازه ی تغییر باورها در رفتار واعمال ما تغییر ایجاد می شود وجسم ما تغییر می کند .پس نتیجه می گیریم تا ذهن تغییر نکند جسم هم تغییر نمی کند. برای رسیدن به تناسب اندام با ذهن باید صبور بود وانتظار تغییرات ناگهانی وسریع از خود نداشت چون در کار ذهن به ترمیم ریشه می پردازیم واین ترمیم ریشه کار یکی دو روز نیست سالها این ریشه با افکار اشتباه تغذیه شده. باید با باورهای صحیح دوباره ریشه را بازسازی کرد. تا با فرمولهای صحیح جان تازه بگیره ولاغری رو به ما هدیه بدهد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1399/09/15 23:59
      مدت عضویت: 1332 روز
      امتیاز کاربر: 17962 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 273 کلمه

      فایل “لاغر شدن با قدرت ذهن چگونه است ؟”:

      ذهن ما بسیار قدرتمند است و بااستفاده از قدرت بالای ذهن یا ضمیر ناخوداگاه، ميتوان به لاغری رسید. برای رسیدن به هدف لاغری ، کافیست اندام مورد دلخواهمان را در ذهن خود مجسم کنیم و ان را به ضمیر ناخود اگاه خود منتقل کنيم. ما بایست بدن خود را در كنترل ذهنمان قرار دهيم. ماباید تصوير لاغری را در ذهن خود بسازیم و اندام خود را انگونه که میخواهیم در ذهنمان تصویر سازی کنیم. ما الان هر روز داریم به عکسهایی که به در کمد اتاق و در یخچال زده ایم نگاه میکنیم و ما داریم یک تصویر ذهنی مشابه با ان را در ذهن میسازیم. ما داریم در این دوره استرس را از خود دور میکنیم و به ارامش میرسیم. بهترین راه برای لاغری و تناسب اندام این است که از ذهن شروع کنیم نه از جسم. رژیم های لاغری به جسم فشار میاورد و در اخر هم بی نتیجه میماند. ما کافیست که ذهن خود را دوباره برنامه ریزی کنیم. ما بایست ذهن خود را براي لاغر شدن برنامه ریزی کنیم. برنامه ریزی مجدد ذهن طوری پیش میرود که ما را به سمت لاغری پیش میبرد. ما در این دوره داریم نگرش خود را نسبت به خوراک خود تغییر میدهیم. ما داریم ذهنمان را براي درست خوردن برنامه ریزی میکنیم. ما داريم براي تجربه سبک جدیدی از زندگی ،ذهنمان رابرانامه ریزی میکنیم. من که تا حالا خیلی موفقيت به دست اورده ام ، شماها دوستان عزیزم چطور ؟ لطفاً نظر خودتان را به اشتراک بگذارید تا براي رسیدن به هدف مشترکمان به هم کمک بیشتری کرده باشیم. 🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 140 کلمه

      سلام و درود

      لاغری از طریق ذهن درست ترین روش لاغری هست که باید بتونیم باهاش آشنا بشیم و روش هاش رو یاد بگیرم
      تا قبل از این مسیر همه روش هایی که برای لاغر شدن رو میرفتم نتیجه نهایی نداشت و با اعصاب خوردی بیشتر ناراحتی زیاد روش های دیگه رو با ناامیدی از اینکه بازم تلاشم بدون نتیجه میشه امتحان میکردم به امید یه گرم کاهش وزن من هم مثل بقیه دوستان سایز کم میکردم اما ماندگار نبود چون مسیر درست رو نمیشناختم و به همین دلیل لاغرمیشدم و باز برمیگشتم به وزن قبلم به لطف الهی تونستم با مسیر درست لاغری آشنا بشم و مسیر درست رو حرکت کنم . با اینکه حرکتم در مسیر کند هست اما خداروشکر میکنم که درست دارم حرکت میکنم و میدونم روزی به انتهای این مسیر و هدفم میرسم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا رضاخانی
      1399/07/28 09:05
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 16069 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 340 کلمه

      لاغری از طریق قدرت ذهن چگونه است؟
      استاد هم ردش های مختلفی روز برای لاغری استفاده کرده عین من
      رژیم های مختلف
      ورزش های مختلف
      قرص
      پودر
      چسب
      و هرکدام فقط دوست چند سایز کم میشدم ودر طی مدت کمی برمی گشتم
      تو با هر سرعتی در مسیر اشتباه حرکت کنی به مقصد نمیرسی ولی وقتی حتی آرام در مسیر صحیح حرکت کنی به مقصد نمیرسی در تمام روش های قبلی لاغری تو فقط داشتی به جسم خودت فشار میاوردی و حرکت تو وحرکت ذهن تو هم راستا نبودن چون ذهن تو چاقی رو یاد گرفته بوده و داشت فقط رفتار تو را درمسیر چاقی چاقتر شدن پیش میبرد
      مغز ما تحت تاثیر ذهن ماست وقتی ذهن پر باشد از فرمول های چاقی
      پس مغز رو وادار میکنه به انجام رفتارهای چاق کننده. چاقی ارثی نیست یاد گرفتنی و آموزش دیدنی است تو از بچگی تحت آموزش چاقی از خانواده جامعه دوستان و رسانه ها قرار گرفتی
      و نتیجه شد این
      پس الان باید همان مسیر را برگردی باید لاغری رو به ذهنت یاد بدی وقتی ذهن تو لاغری رو یاد گرفت بدون هیچ سختی جسم تو به سمت لاغری میرود
      همانجور که برای چاقی شدن تو سختی نکشیدی داروی خاصی نخوردی رژیم چاقی نگرفتی ورزش نکردی پس باید همانجور لاغر شوی
      در مسیر آموزش ذهنی باید آرامش داشته باشی هروز برایش وقت بگذاری فک کن داری لیسانس میگیری مگه ۴سال برای لیسانس وقت نگذاشتی؟ ؟؟
      پس من دارم لیسانس لاغری میگیرم زمان اهمیتی ندارد با اشتیاق علاقه و صبر در مسیر آموزش ها پیش میرم فایل های روزانه رو گوش میدهم تمرینات رو انجام میدهم و تمام تلاش خودم رو میکنم که آموزش ها رو به عمل در زندگیم تبدیل کنم وبا لاغری زندگی کنم عین همان چاق شدن مگه نه اینکه ۳۲ سال چاقی رو هر لحظه زندگی کردی پس از الان باید لاغری رو هر لحظه زندگی کنی
      در این مسیر فقط لاغر نمیشی تمام جنبه های زندگیت عوض میشه عین همون چاقی که تمام زندگی تورا تحت تاثیر خودش قرار داده بود
      پس فقط روشی صحیح است که تمام زندگی تو را عوض کند
      خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1399/07/15 20:13
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 12593 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 257 کلمه

      باعرض سلام ،بالاغری باذهن لاغری آسونترین کار دنیا می شه چون بدون رژیم سخت یاورزشی واسترسی یادمی گیری چطور لاغربشی ودر تمام جنبه های زندگی موثر ومفیده اول از همه باخودت آشتی می کنی وکم کم یه جوری می شه که عاشق خودت می شی وزیبایی های وجودت رو که قبلا نمی دیدی رو می بینی وباعشق وعلاقه بیشتر پیش می ری ،من بیشتراز یک سال می شه در دوره لاغری باذهن شرکت کردم واز همون هفته های اول تغییرات در من ایجاد شد والان هم بعداز اون همه مدت برنگشتم روی رفتارهای غذایی غلط وجالبه بهتون بگم چند وقت پیش که داشتم دوره تکرار رو انجام می دادم رسیدم به اون تمرینی که باید یه فرمی رو به سه نفر متناسب بارفتار غذایی درست می دادم ودرمورد رفتارهای غذاییشون سوال می کردم ودست آخر بارفتارهای خودم مقایسه کنم وقتی رفتار غذایی افراد متناسب رو می خوندم می دیدم بارفتار من خیلی منطبقه ورفتارهای خودم رومی خوندم تعجب می کردم از چیزهایی که نوشته بودم وساعتها فکر می کردم راجب به تغییراتم چون دیگه اون رفتارهارو اصلا نداشتم وتکرار هم نکرده بودم وخیلی خوشحال شدم وخداروشکر کردم برای هدایتم به این دوره ،تایادم نرفته اینو بگم که پسرم چند وقتی بود زیاده روی می کردوتوی یک سال هفت کیلو اضاف کرده بودواز اون پسر بچه متناسب به پسری توپل تبدیل شده بود وخیلی جا توی سوالات بچه های گروه وجوابهای استاد شنیده بودم که تناسب من باعث تناسب فرزندم هم می شه والان می بینم پسرم حسابی لاغرشده وپرخوری نمی کنه واین هم نتیجه ی لاغرزی باذهنه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/07/14 11:29
      مدت عضویت: 1503 روز
      امتیاز کاربر: 8598 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 111 کلمه

      لاغر شدن با ذهن آسان ترین روشی هستش که من مطمئنم برای خوش اندام شدن وجود داره..
      که فاکتور های خیلی اساسی و مهم برای نتیجه گیری عالی از این روش، اشتیاق هستش و استمرار.
      و استاد و افراد زیادی که نتیجه گرفتند سند محکمی بر اثبات نتیجه بخشی اون هستش.
      فکر نمی‌کنم کسی وجود داشته باشه که با لاغری با ذهن آشنا بشه و بخواد که دوباره برگرده و از روش های قبل بخواد استفاده کنه.

      من احترام به جسمم رو یاد گرفتم، دریافت پیغام سیری، به اندازه خوردن، آرامش داشتن و… خیلی چیزهای دیگه که با استفاده از آموزش های این دوره کسب کردم و خداوند رو به خاطر تک تک آنها سپاسگزارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1399/07/13 07:37
      مدت عضویت: 1400 روز
      امتیاز کاربر: 22128 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 570 کلمه

      سلام و درود , استاد ارجمند & دوستان عزيز سرزمين لاغرى با ذهن 😊 روز سى و پنج تكرار , فايل تصويرى – صوتى ,
      ‏لاغر شدن با قدرت ذهن چگونه است⁉️
      يادم مى ياد در كودكى , نوجوانى و تا قبل از ازدواج , من هميشه لاغر اندام , خوش فرم و خوش اندام بودم , بدون اينكه سختى بكشم براى لاغرى , لاغر بودم .
      من اصن به لاغرى فكر نمى كردم , اصن مسئله ى چاقى در ذهنم نبود , بدون هيچ برنامه ى ورزشى , البته مسير خونه تا مدرسه رو هميشه پياده روى مى كردم . پياده روى هم بخاطرِ لاغرى نبود , اما بايد از خونه تا مدرسه رو پياده مى رفتم بخاطرِ اينكه ماشين نداشتيم و اينكه مسير خونه تا مدرسه اينطور نبود كه با تاكسى يا اتوبوس برم . لاغر بودم بدون اينكه فكر كنم كه اين خوراكى يا اون غذا چاق مى كنه , اصن اين حرفا نبود , حتى اون موقع , در خانواده و بين مردم هم اين حرفا رو نمى شنيدم .
      در كل نه به لاغرى و نه به چاقى و نه به سايز لباس م توجهى داشتم , چون لاغرى براى من عجيب غريب نبود‼️ لاغرى برام يه امر كاملا طبيعى بود , مثِ روز و شب , ماه و خورشيد . هميشه لاغر بودم و اصن خودمو چك نمى كردم كه مثلا چاق شدم يا نه‼️
      اما سالها بعد در جوانى وقتى كه به محل كارم مى رفتم اين حرفا بين همكاران و حتى بين مردم زياد شد , حتى در حال و احوالپرسى ها هم همينطور , ديگه عادى و متداول شده بود , بعنوان مثال , سلام چطورى⁉️چقد چاق شدى😳‼️چقد لاغر شدى😳‼️
      تا جايى كه يادم مى ياد , خانم دكتر فردوسى روانشناس در شبكه ى تلويزيونى همين مسئله رو مطرح كردن كه صحيح نيست در حال و احوالپرسى , بگيد چقد چاق شدى‼️ چقد لاغر شدى‼️
      خيلى اين گفته ها در ميون مردم زياد شده بود . همش حرف از اينكه اينو بخور براى لاغرى خوبه ‼️اينو نخور چاق مى شى‼️ وقتى هم بعد از باردارى چاق شدم , فكر كردم طبيعى ست بخاطرِ باردارى , بخاطرِ تيروئيد كم كار , بخاطرِ غصه خوردن , بخاطرِ كمبود خواب و بخاطرِ دلايلى كه ذهن منفى بافم من رو سالهاى سال سرگرم كرده بود , تا من فكر كنم كه طبيعى ست چاق شدن و چاق ماندن …
      اما اينبار به لطف خداى مهربان , در مسير تناسب فكرى و لاغرى با ذهن قرار گرفتم و اين برام يه معجزه از خداوند هست , معجزه ى لاغرى با ذهن , بار ديگه , خداوند رو شكر و سپاس فراوان , كه در اين مسير هستم , خداى من ,من داشتم ناآگاهانه سالها در مسير ذهن منفى بافم مى رفتم و مى رفتم و به لطف خداوند مهربان , من از مسير چاقى به مسير اصلى تناسب فكرى و لاغرى با ذهن هدايت شدم و در نور سفيد و شفاف خداوند قرار گرفتم , خدايا , الان كه دارم اينارو مى نويسم احساس خيلى خوبى دارم كه در اين مسير هستم الان احساس مى كنم ذهنم يار منه و من رو به مسير لاغرى با ذهن هدايت مى كنه , و من هر روز با اشتياق فراوان در اين مسير ادامه مى دم و ادامه مى دم . 🚶🏻‍♀️ 🚶🏻‍♀️ 🚶🏻‍♀️
      اين فايل هم فوق العاده جالب و تاثير گذار بود . با تشكر فراوان , شاد و سرزنده باشيد💖💙

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghazalgolipur
      1399/07/12 01:58
      مدت عضویت: 1395 روز
      امتیاز کاربر: 3396 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 241 کلمه

      به لطف خدا من با این دوره آشنا شدم و در راه یاد گرفتن ” لاغر شدن “هستم ، خداروشکر میکنم که از وقتی دوره رو شروع کردم فاصله گرفتم از همه مشکلاتی که قبلا داشتم با اضافه وزنم …اما الان خوشحالم که اعتماد به نفس دارم خیال آسوده دارم مطمئنم از لاغری راضی ام از اینکه بدن پاک دارم نه سطل آشغال متحرک خوشحالم که پس از هربار غذا خوردن سبکم خوشحالم از تغییراتم که طبیعت بدن من شده خوشحالم که حالا به بدنم احترام میزارم من خیلی راحت و با صبر کردن و اشتیاق همسو با سیستم بدنم لاغر میشم !
      من هروز لاغری رو زندگی میکنم من هروز خوشحالم از دیدن خودم در ایینه لذت میبرم از تغییراتم لذت میبرم از اندازه نیاز خوردن لذت میبرم و ،انجام تمرین گوش دادن به فایل ها لذت میبرم و به همین راحتی با رقص واواز و حال خوب و هرچی که دلم میخواد میخورم اندازه نیاز بدنم و کلی فواید و مزایای دیگه دارم به هدف خودم میرسم و هروز گام برمیدارم و توی راه صحیح هرچه قدر هم که کند حرکت کنیم در اخر به هدف میرسیم و من چ راحت و اسوده دارم با سرعت توی مسیر هدفم حرکا میکنم و چه قدر همه چیز خوبه و خداروشکر میکنم🍁❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 6 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zohre.taheri.345
      1399/06/30 01:43
      مدت عضویت: 1544 روز
      امتیاز کاربر: 985 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 239 کلمه

      به نام خدای مهربان
      با سلام محضر استاد عزیز عطار روشن و دوستان شگفتی سازم
      ما که اضافه وزن داریم و چاقیم همه مون در تمام طول عمرمون چاقی را آموزش دیدیم یاد گرفتیم بخاطر همین هر وقت هم تلاش کریم لاغر بشیم دوباره بعد از مدتی چاق شدیم حتی چاقتر…چون لاغری را به ذهنمون آموزش نداده بودیم.
      لاغری آموزش دیدنیه، یاد گرفتنیه..باید با فایل گوش دادن و تمرین حل کردن اینها را به ذهنمون آموزش بدیم و در ذهنمون نهادینه کنیم تا خودبخود لاغر بشیم…
      هر بار که با وجود سیری چیزی می خوریم و بعدش ناراحت و مضطرب میشدیم در واقع بیشتر به سمت چاقی حرکت می کنیم.
      با جایگزین کردن آموزش های صحیح به ذهن مون کم کم فرمول های چاقی کمرنگ در ذهن فرمول های صحیح در ذهن مون نهادین بشه تا ذهن طبق همین آموزش ها به مغز دستور بده و مغز هم این آموخته و فرمول ها را بر روی جسم اعمال میکنه و خود به خود لاغر میشیم…
      لاغری یاد گرفتنی است….
      من حتما با اشتیاق و استمرار و علاقه در مسیر زیبای لاغری حرکت میکنم و اطمینان کامل و ایمان قلبی دارم که به لطف خدا و راهنمایی های جناب استاد و همت خودم حتما متناسب میشم.
      خدایا شکرت که مرا به مسیر تناسب اندام هدایت کردی باز هم مرا حمایت کردی تا به تناسب اندام دل خواهم برسم شکرت شکرت هزاران بار شکرت🙏🙏
      با سپاس فراوان از استاد عزیز عطار روشن.
      و با آرزوی موفقیت برای همه ی دوستان عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1399/05/04 22:47
      مدت عضویت: 1490 روز
      امتیاز کاربر: 10834 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 266 کلمه

      به نام خدا
      سلام بر دوستان عزيز و استاد گرامي
      من از رزيم و ورزش و باشكاه رفتن خسته و درمانده شده بودم و هميشه از مواد خوراكي ترس ذاشتم وغذايم رو با استرس ميخوردم
      خيلي حال خوبي نداشتم از خودم بدم مي اومد دوست نداشتم جايي برم از خزيد كردن متنفر بودم از لباس هاي رنك شاد و تنك متنفر بودم جون از همه طرف بيرون ميزد
      در جشن ها لباس هاي گشاد مي پوشيدم دوست نداشتم اضافه وزنم مشخص بشه از اينكه لباس گشاد مي پوشيدم راحت بودم و حوشحال كه ديكه الان جربي هاي بدنم مشخص نيس
      هميشه محدوديت داشتم نسبت به همه جيز هم از خوراكي هم از پوشاك
      ديكه نا اميد شده بودم باور كرده بودم كه ديكه اين ژنتيك منه هميشه همين جور باقي مي مونم و خداوند منو اينحور خلق كرده خلاصه به لطف خداي مهربان با اين روش مهم و با ارزش اشنا شدم و تولدي دوباره برام اغاز شد
      خيلي خوشحالم كه در اين مسير با شادي و احساس خوب همراه هستم و هر جه كه دوست دارم به اندازه ي نياز بدنم ميخورم و استرسي از خوردن ندارم و همجينين بعد از غذا حالم خوبه
      🙏🏻🙏🏻🙏🏻
      و از همه مهم تر در دوران قرنطينه با حس و حال خوب ميگذرونيم خدايا شكرت كه در اين مسير هر روز شاد و خوشحال هستم و هر روز شاكر خداوند هستم و بخاطر تمام نعمت هاي كه بهمون عطا كرده خداوند رو سپاس ميگويم
      خدا رو شكر كه هر روز يك تغيير و يك گام به سوي متناسب شدن ميروم و به زودي به هدف دلخواهم ميرسم 🙏🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا ک
      1399/03/19 02:48
      مدت عضویت: 1644 روز
      امتیاز کاربر: 300 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 183 کلمه

      با سلام
      من این دوره را تابستان پارسال شروع کردم و بعد از پنج ماه به اون تناسب دست پیدا کردم. زندگی من کاملا متحول شد ولی باز احساس میکردم هنوز در رفتار هام صددرصد با یک ذهن متناسب برخورد نمیکنم پس دوره را ادامه دادم . بعد از کرونا که کاملا لایف استایلم عوض شد احساس کردم که دوباره داره احساس‌های قبلیم برمیگرده و خطاها ی رفتاریم را میدیدم و تصمیم گرفتم به شکل جدی‌تر این دوره را پیگیری و اجرا کنم که به لطف خداوند دوباره داره حس‌هام درست میشه و در رفتارهام دارم متوجه تغییراتم میشم. پذیرفتم که تا آخر عمرم هر روز باید خودم را در این مسیر قرار بدم تا بتوانم لاغری را هر روز زندگی کنم. الان چهار ماه هست که در قرنطینه هستیم و من اگر قبل از آشناییم با این دوره در این شرایط زندگی قرار میگرفتم حتما چندین کیلو اضافه وزن پیدا میکردم و الان سرخورده و غمگین و پر از حس منفی و ترس بودم اما به لطف خداوند توانستم با کمک گرفتن از این دوره بر این موضوع چیره بشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Niikii
      1399/02/29 06:34
      مدت عضویت: 1644 روز
      امتیاز کاربر: 2176 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 106 کلمه

      با درود بر همراهان عزیز، من عاشق این دوره هستم چون این دوره به من داره یاد میده که قدرت از آن من هست نه مواد غذایی در حالی که رژیمهای لاغری یا برنامه های لاغری قدرت را میده به مواد غذایی و به من یاد میداده که آن مواد غذایی هستند که برای من تصمیم میگیرند. من در این دوره یاد میگیرم که خودم رو دوست داشته باشم و طبیعت من چیست و تواناییهای من را به من یاداوری میکند. من بسیار لدت میبرم از هر یک فایلی که گوش میدهم و این علم را میآموزم. خداوند را شکر میگویم. سپاسگزارم از این تولد دوباره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Faezeh.senobari.59
      1399/02/23 22:52
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 505 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 60 کلمه

      سلام استاد عزیز ودوستان همراه
      فقط میتونم بگم خدایا شکرت.ایمان دارم که این درست ترین روش است برای لاغری این بار هم ذهنم وهم روحم اینو تائید میکنند.با احساس فوق العاده ام که در حرکت در این مسیر دارم.هیچ عجله ای بر خلاف بقیه روشها ندارم چرا که این روش توأم بالذت وشادی برای من..خدایا شکرت که داری ذهنمو تغییر میدی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه قدیریان
      1399/01/24 22:10
      مدت عضویت: 1645 روز
      امتیاز کاربر: 477 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 130 کلمه

      با سلام و درود خدمت شما
      من سعی میکنم در دوره تکرار. بسیار کامل تر و بیشتر هر روز وقت بذارم و الویت اولم واقعا گوش دادن به فایل ها شده طوری که کارهامو در طول روز با تعداد فایل ها و تمریناتم معمولا تنظیم میکنم .و جدیدا هر شب قبل خواب روز بعد و تعداد و زمان فایل ها رو بررسی میکنم و از همون موقع برنامه فردام رو براساس اونا تنظیم میکنم ….خداروشکر احساس خوبی هم دارم اکثر اوقات ….ولی همیشه چون سختی نمی‌کشیدم نجوای منفی باف بهم میگفتی احتمالا داری اشتباه می کنی و میخواست منو مضطرب و نگران کنه که خدا رو شکر با فایل آخر خیالم راحت شد….خداوندا به خاطر این که هرروز از نگرانی هایت کاسته میشود و بیشتر آرامش میگیرم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم ….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1399/01/09 04:11
      مدت عضویت: 1676 روز
      امتیاز کاربر: 14745 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 156 کلمه

      من هم همیشه فکر می کنم مثل اون موقع ها دارم می رم دانشگاه در رشته لاغری قبول شدم به لطف خدا رشته جدیدی هست و خیلی تکه همه خبر ندارند از این رشته جدید!
      هر روز تکالیفم و پروژه هامو انجام می دم و نمره های خوبی گرفتم ! ذهنم خیلی خیلی تغییر کرده به سمت متناسب شدن و هر روز یه گام برای خودم همسو با متناسب شدن بر می دارم و می دونم این رشته حالا حالاها فارغ التحصیلی نداره و مادام العمر هستش !
      خدایا شکرت که من و به این مسیر راهنمایی کردی تنها راه متناسب شدن اینه چون روی ذهن کار می کنه و لی روش‌های قبلی فقط روی جسم کار می کردن و تنها روش که وزن و پایین میاره و ماندگار می کنه وزن دلخواه رو !
      خدایا ممنون و سپاسگزارم هر لحظه و تمام روزها که احساس خوبی به من می دی با تکرار این روش !

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/01/08 22:38
      مدت عضویت: 1582 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 183 کلمه

      عرض سلام و وقت بخیر
      روز ۳۵تکرار
      اولین فایلی که اوایل آذر ماه ۹۸ گوش دادم همین فایل بود
      با یه عالمه امید وارد سایت شده بودم،باور داشتم میتونم از این طریق لاغر بشم ،چونکه مطالب کنترل ذهنو داشتم از ۲سال پیشش کار میکردم وعلاقه داشتم،مطمئن بودم که شدنیه،فایلارو گوش میدادم ومرتب امیدوارتر میشدم،اون روزا خودم تو یه رژیم سخت ۱ ماهه بودم واستاد گفته بودن اگر تو رژیم هستید از دوره استفاده نکنید،،آخرای رژیم بودم ودیگه ادامه ندادم ومیخواستم دوره هارو بخرم که اینترنت قطع شد ،بعد از وصل شدن نت ،تمام دوره هارو خریدم،داشتم بال در میوردم،چه کادوی تولدی قشنگتر ودلچسب تر از خرید می‌کنم ها،با حس وحال عالی شروع کردم،لذت بردم،شاد بودم،احساس آرامشی عمیق داشتم،که دیگه همه ترس ها تموم شد ،اروم آروم مطالب بر دل وجانم مینشستن و یاد گرفتم ،که دیگه از خوردن نترسم،که غذا خوردن منو چاق نمیکنه،خوردن بی اندازه منو چاق میکنه،افکار وباورهای من ،منو چاق میکنه،باید ریشه رو درست میکردم ،هر روز ذهن وافکارمو با فایلها ونوشتن وخوندن نظرات دوستان تغذیه میکنم ودر مسیر لاغری هستم و برای متناسب شدن که این حق طبیعیه منه تلاش میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/01/01 17:48
      مدت عضویت: 1503 روز
      امتیاز کاربر: 8598 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 258 کلمه

      سلام به همه ی دوستانم و استاد عزیزم
      سال خوبی رو براتون آرزو میکنم ?
      خدایا سپاسگزارم که در مسیر متناسب شدن هستم.
      من گام سی و پنجم تکرار هستم و خیلی خوشحالم که امروز هم با احساس خوب یک گام برداشتم.
      من از ابتدای دوره تا الان خیلی تغییرات داشتم که اول براتون خلاصه ای از تغییراتم رو مینویسم و بعد از روش هایی که تا قبل از آشنایی با دوره انجام دادم، مینویسم :
      تغییرات من:
      1.احساس خیلی بهتری دارم.
      2.بیشتر روزها شاد هستم و آرامش دارم.
      3.عاشق خودم شدم و خوشحالم که زنده هستم و از زندگی کردن سعی می کنم هرروز لذت ببرم.
      4.ارتباطم با خدا خیلی بهتر شده. و خیلی باهاش صحبت میکنم و در زندگیم خیلی شریکش میکنم.
      5.پوستم خیلی بهتر شده.
      6.سه سایز کم کردم و الان سایزم 44 و هدفم سایز 38 هستش که خیلی ساده بهش میرسم.
      7.یاد گرفتم استمرار داشته باشم..
      8.سپاسگزاری من خیلی بیشتر شده.
      9.شکمم خیلی کوچک شده.
      10.اغلب اوقات به اندازه ی نیازم غذا میخورم و پرخوری نمیکنم.
      11.خیلی وقته فشار شکم و احساس سنگینی عجیب و غریبی ندارم و همیشه بعد از غذا خوردن سبک هستم و راحت نفس میکشم.
      12.راستی من اصلا در این روش ریزش مو نداشتم و اتفاقا موهام خیلی حجیم تر و سالم تر هم شده.
      13.راحت نمازمو میخونم و در سجده هایم دیگه دچار تنگی نفس نمیشم.
      14.یه تغییر جالب اینکه کفش هامم بزرگ شده برام و فکر کنم پاهامم لاغر شدن ??
      15.لباس هام گشاد شدن و خیلی برام طبیعی هستش که از این گشاد تر هم بشه
      و……
      روش هایی که قبلا استفاده کردم :
      1.رژیم دکترهای مختلف
      2.رژیم های سرخودی
      3.قرص های گیاهی
      4 باشگاه رفتن
      5.درازونشست در خانه
      6.و…..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سمیرا
      1398/11/26 10:32
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 7334 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 250 کلمه

      با سلام خدمت دوستان شگفتی سازم .من از وقتی به قدرت ذهن پی بردم خیلی سوالاتی که تو ذهنم بود برطرف شد همیشه فکر میکردم که این پولدارا خداشون کیه این خوش شانسا خداشون کیه و چرا بعضی ادما اینقدر شادن چرا بعضیا اینقدر بدبختی دارن.و به لطف خدا از وقتی کمی با قدرت ذهن اشنایی پیدا کردم فهمیدم که ذهن هر چیزی رو میتونه خلق کنه و انسانهارو به ارزوشون برسونه .
      من هم از رژیم و قرص هایی استفاده کردم که علاوه بر چاقی بیشتر هزینه های زیادی برام در برداشت.و هیچ وقت از گرفتن اونها خوشحال نبودم و فقط با اجبار اینکارهارو انجام میدادم.به لطف خدا با دوره استاد اشنا شدم و هر روز برای یادگیری بیشتر اشتیاق دارم و خیلی تجربه های شیرینی کسب کردم .
      من دراین دوره لاغر شدن رو اموزش دیدم وبه طور معجزه اسایی خیلی غذام کم شده میلی به خوردن اکثر غذاها ندارم و خیلی کمردردو زانو دردم بهتر شده و خیلی از نخوردن هام لذت میبرم و با شرکت در این دوره اعتماد به نفسم زیاد شده و خیلی از کارهایی رو که به خاطر اضافه وزن انجام نمیدادم رو انجام میدم و ازشون لذت میبرم .از اینکه استرسی برا غذا خوردن ندارم خیلی خوشحالم و خدارو خیلی سپاسگزارم .من هرروز با انرژی مثبت زیادی از خواب بیدار میشم خیلی به مثبت ها توجه میکنم و در کل دوره برام به جز لاغری منفعت های زیادی داشته.از استاد ممنونم و از خدا بسیار سپاسگزارم که من رو دراین مسیر زیبا قرار داد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بهار تهرانی
      1398/11/19 19:54
      مدت عضویت: 1630 روز
      امتیاز کاربر: 691 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 440 کلمه

      سلام مجدد به استاد گرامی و دوستان عزیزم
      من قبلاً در مورد قدرت ذهن شنیده بودم اما تا حالا کسی منحصراً در مورد لاغری با ذهن چیزی نگفته بود . من هم از رژیم و دکتر تغذیه وانواع روش های لاغری و افزایش و کاهش یویو گونه وزنم خسته شده بودم .همیشه خدا در حال رژیم بودم.ولی با این حال بعد از مدتی دوباره نه تنها به وزن اول که بیشتر از قبل بر می گشتم .
      چقدر لباس که من می خریدم و قبل از اینکه تنم کنم مجبور بودم هدیه بدهم به دیگران ، چون دیگه تنم نمیشد .و امیدی نداشتم که وزنم پائین بیاد و خودم استفاده کنم .یادم میاد یک مانتو تُرک گرفته بودم که بسیار زیبا بود .اما چند ماه بعد که اومدم تنم کنم دکمه هایش بسته نمیشد ، اشکم دراومد وکلی به خودم ناسزا گفتم . دلم نیومد مانتو را به کسی بدهم و یکسال نگهش داشتم و سال بعد دخترم گفت مامان شما که اینو نمی پوشی چرا نمیدهی به کسی و من با نهایت ناراحتی هدیه دادم به کسی ، ناراحت چون روز به روز چاق تر می شدم .

      وقتی که اولین بار شنیدم استاد از قدرت ذهن برای لاغری حرف می زنند خیلی خوشحال شدم و باور کردم که این آخرین راه است ، چون دیگه نیازی به راه دیگری نخواهد بود .حالا راهی پیدا شده بود که نه تنها در لاغر شدن به من کمک می کرد ، بلکه باعث موفقیت من در همه امور زندگیم میشد . روشی که برای من آرامش به ارمغان آورد .و حالا می تونم شب ها راحت بخوابم .امروز پیامی از دوستانم دریافت کردم که نظرخواهی می کردند که فردا برای ناهار به یک رستوران خاصی که همیشه می رفتیم برویم .باور کنید یادم اومد از قبل از دوره که من در این طور مواقع از قبل غصه می خوردم و دعا می کردم که خدایا کمکم کن من زیاد غذا نخورم .همیشه من در حالیکه با خودم قول و قرار می گذاشتم که کم بخور و…می رفتم و با دل درد و عذاب وجدان و احساس گناه بر می گشتم .اما امروز خیلی راحت گفتم من موافقم بریم ،بدون اینکه ذره ای نگران باشم .خدایا شکرت که بدن ما به حالت عادی و طبیعی خودش برگشته از وقتی خودم را شناخته ام این احساس را تجربه نکرده بودم و به قول دوستمون طوری شده بود که انگار چاق بودن و زیاد خوردن طبیعی شده بود برای ما .خدایا ممنونم که ما را در این راه آوردی تا به کمک استاد روشن عزیز مثل مردم عادی و همانطور که خودت ما را آفریدی زندگی کنیم .سپاس

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار azita
      1398/11/11 09:40
      مدت عضویت: 1659 روز
      امتیاز کاربر: 6293 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 207 کلمه

      سال ها رویای لاغریم را با امتحان رژیم های سخت ومختلف طی کردم و نمی دونستم راهم اشتباه بلکه فکرمی کردم بدن من نسبت به از دست دادن وزن سخت عمل میکنه و به زور وزن کم می کنه. یادمه یه دفترچه کوچک داشتم و از اول صبح تا آخرشب هرچیزی که می خوردم یادداشت می کردم حتی یه دونه کوچک کشمش یا هرچیزدیگه وبعد از جدولی که داشتم میزان کالری آنها را حساب می کردم واگه زیاد می خوردم دچارعذاب وجدان می شدم ومرتب درحال وزن کردن موادغذایی وکالری شماری بودم وخلاصه خیلی سختی می کشیدم ونتیجه اش فقط چندمدت کوتاه بود اما خدا را شکر از وقتی که با لاغری ذهن آشنا شدم دارم از لحظه لخظه زندگیم لذت می برم وبا اینکه الان چهارماه است که در دوره هستم تغییرات زیادی داشتم استرس ونگرانی از خوردن ندارم، آرامش فکری وذهنیم عالیه، اعتمادبه نفس خوبی پیدا کردم، شادم و با بچه هام بازی می کنم، به اندازه نیازم میخورم از هرچیزی که دلم میخوادمیخورم و توی این چهارماه هیچوقت احساس خفگی بعداز خوردن وعذاب کشیدن بعداز خوردن نداشتم، میل ندارم را به راحتی میگم و کاهش وزن وسایزهم داشتم البته هنوز به وزن دلخواهم نرسیدم ولی این همه تغییر دراین مدت برام عالیهههه
      سپاسگزارم استادعطارروشن عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 895 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 344 کلمه

      سلام به استاد عزیز ودوستان خوبم
      این فایل رو من بارها گوش دادم وهر بار نور امیدجدیدی در دلم روشن شده .وامروز با گوش دادن این فایل بعد از دیدن نتیجه های ا ز طول مسیر دیدم که واقعا همه چیز درست وعالی است .واین ذهن ماست که باعث چاقی ویا لاغری ما میشود .من از وقتی اموزش دیدن لاغری را شروع کردم واقعا تغییرات خوب وزیبایی داشتم .هنوز راه دارم و باید اموزشهای خودم رو کامل کنم اما تا اینجای مسیر از خودم وتغییر رفتارم راضی هستم .من در روش های قبل از دوره برای نخوردن خیلی سختی میکشیدم ودر رژیمهای خود وقتی میدیدم بقیه همه چیز میخورند ومن نمیتوانم بخورم همیشه افسوس میخوردم .هنوز عذاب وجدانهایی رو که بعد از خوردن زیا د داشتم فراموش نکرده ام .عذاب وجدانهایی که هیچ کاری هم برای ان صورت نمیدادم ودوباره همان راه را ادامه میدادم .
      اما الان از خداوند سپاسگذارم به خاطر راهی که برایم روشن کرد ومسیری که برای من فراهم نمود .الان بدون اه وافسوس بدون اذیت شدن بدون سختی وفشار اوردن به خودم ذهنم دارد یاد میگیرد که به اندازه نیاز بدنم بخورم .نه اینکه نان وزن کنم ،نه اینکه قاشقها رابشمارم ،نه اینکه به دنبال کالریها باشم ،وحتی بخواهم رنج گرسنگی خوردن را تحمل کنم .الان به فکر هیچ کدام از اینها نیستم وفقط به اندازه نیاز بدنم میخورم وحتی هیچ وقت به خودم گرسنگی ندادم .با اینکه هنوز اموزشهای من تکمیل نشده و من گاهی البته خیلی به ندرت وکم اضافه خواری میکنم بعدش عذاب وجدان ندارم .دیگه خیلی ناراحت ونادم نمیشم وبا خودم میگم باشه اشکال نداره من این رفتارم رو دادم کم کم درست میکنم وبه زودی عالی میشه .و واقعا هم همینطور هست . توی یاد گرفتن هر حرفه ای وهر چیزی قبل از اینکه توی اون فن استاد بشیم بالاخره خطاهایی میکنیم تا اینکه خوب اون رو فرا بگیریم وهرکاری نیاز به تمرین وممارست دارد.
      خیلی خوشحالم که این مسیر رو برای خودم انتخاب کردم.و واقعا الان مفهوم جمله معروف استاد که لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست رو میفهمم .واز استاد عزیز واقعا سپاسگزارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عشق
      1398/08/24 02:37
      مدت عضویت: 1675 روز
      امتیاز کاربر: 4177 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 410 کلمه

      این فایل یکی از فایل‌های مورد علاقه‌ی منه. اولین بار که این فایل رو شنیدم ناگهان جهان در پیش روم تغییر رنگ داد و امید به لاغر شدن در من جوانه زد. امیدی که مدت‌ها بود از دست داده بودم.
      همه‌ی باورها و اعتقادات قبلیم با شنیدن این فایل ترک خورد و من مشتاق شدم بیشتر بدونم.
      یکی دو فایل دیگه گوش کردم و تصمیم به ثبت‌نام گرفتم و همون شب تصمیممو عملی کردم. اون شب استاد به من گفتن که از این به بعد فکر کنم کاملا متناسبم و فقط به فکر لذت بردن از زندگی باشم این حرف‌ها زیباترین و دلگرم کننده ترین حرف‌هایی بودن که در ارتباط با اضافه وزنم شنیده بودم تغییرات من از همون لحظه شروع شد. از استاد پرسیده بودم که ایا میتونم همزمان با روش ذهنی یه رژیم رو هم دنبال کنم تا زودتر وزنم کم بشه و ایشون جواب داده بودن که این‌کار صد در صد مانع موفقیته.
      این حرف استاد دنیارو به من هدیه کرده بود. مثل پرنده‌ای که از قفس رها شده احساس آزادی می‌کردم. احساسی که هنوز هم در من جاریه. احساس آزادی می‌کردم چون برای اولین بار رژیم نگرفتن رو موجه میدیدم. قرار بود بدون عذاب وجدان از نداشتن رژیم فقط به فکر شادیم باشم.
      تو این فایل جمله‌ای هست که میگه لاغر شدن باید خیلی آسون باشه هر وقت برای لاغر شدن سختی بکشیم باید بدونیم که راه رو داریم اشتباه میریم. این جمله باعث شده بود من از خوشحالی در پوست خودم نگنجم چون من سال‌ها رنج و سختی کشیده بودم.
      روزیکه با این سایت آشنا شدم آرزویی در من شکل گرفت. از خودم پرسیده بودم یعنی میشه یه روز عکس منم بین این عکسا باشه؟؟؟
      حالا نه ماه از اون زمان گذشته. امروز صبح که سایت رو برای انجام تمرین‌های امروزم باز کردم درست زیر خوش‌امد گویی به سرزمین لاغرها با عکس شگفتی‌سازی خودم مواجه شدم و به یاد آرزویی که کرده بودم افتادم.
      عکسی که امروز با ورود به سایت به من خوش‌آمد گفت با اینکه نشون دهنده‌ی تغییرات شگفت‌انگیز منه هنوز عکس تناسب نهاییم نیست اما حالا مطمئنم که عکس تناسب ایده‌الم رو هم روزی در کنار عکس‌های دیگم در سایت خواهم دید. از همین الان میتونم خودم رو در حال تماشای اون عکس تصور کنم چون حالا دیگه تجربه‌ی وزن کم کردن با قدرت ذهن رو دارم و میدونم که چقدر آسون و لذت‌بخشه و مهم‌تر اینکه دیگه یه امر غیر ممکن نیست بلکه عملیه.

      تصویر شگفتی ساز شدن من

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار بهار تهرانی
        1398/11/19 19:30
        مدت عضویت: 1630 روز
        امتیاز کاربر: 691 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 22 کلمه

        بسیار عالی دوست من و خدا را شکر .عکس های شما مشوق ما در این راه است و به ما امید میدهد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار faridehhasani5455
        1399/01/08 20:48
        مدت عضویت: 1582 روز
        امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 30 کلمه

        متناسب شدن ،مبارکتون باشه خانم عشق ،دیگه الان فکر کنم متناسبتر هم شده باشید،نوشته هاتون بسیار مفید وعالیه
        منم میخوام عکسم تو شگفتی سازان در آینده گذاشته بشه،فعلا اول راهم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Salimeh
        1399/12/14 15:49
        مدت عضویت: 1222 روز
        امتیاز کاربر: 1015 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 116 کلمه

        دوست شگفتی سازم بهتون واقعا تبریک میگم👏👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹
        اولین بار هست که زیر کامنت تصویر شگفتی ساز همون نویسنده رو میبینم، من همیشه به آلبوم شگفتی سازها سر میزنم و با لذت میبینم و عکس شما رو هم بارها اونجا دیده بودم اما الان که اینجا دیدم واقعا سوپرایز وخوشحال شدم،و به وجد اومدم، چقدر عالی
        فکر میکنم الان بازم خیلی لاغرتر از عکس تون شده باشین ،عکس پروفایل تون که اینو میگه
        دیدن دوستان شگفتی سازی مثل شما بهم انگیزه و اطمینان بیشتر میده
        منم روزی که با این سایت آشنا شدم و هر زمان که کادری که استاد قرار دادند اینجا محل عکس شگفتی سازی شماست، واقعا آرزوم اینه که یه روزی برسه که منم عکسم رو اونجا بگذارم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Msal مومنی
      1398/08/23 14:33
      مدت عضویت: 1664 روز
      امتیاز کاربر: 21
      محتوای دیدگاه: 42 کلمه

      سلام به استداد ودوستان بزرگوار
      این فایل عالی بود
      ومن بدون اینکه خواستم…تحت آموزش چاقی قرار گرفتم…
      من درحال آموزش لاغریم…واشتیاق زیاد هم دارم…خیلللی راحت وبدون خواستن..وفهمیدن چاق شدم…
      خیللی راحت هم لاغر میشم…من استمرار دارم….وتا به لاغری رو یاد نگیرم…دست از این کلاس..برنمیدارم
      خدایا سپاس♥️
      استاد سپاس♥️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 228 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 325 کلمه

      با سلام
      فایل اول در باره طبیعی کردن لاغری برای ذهن بود که به نظرم کار راحتی نیست ولی اگر با این فایلها و تمرینات بتوانیم این کار را انجام دهیم خیلی به موفقیت نزدیک میشویم .
      من بعد از شنیدن یکی از فایلها بشقاب و قاشق غذاخوری خودم رو تغییر دادم قبلا هم این کار رو میکردم ولی بعد از شنیدن از طریق فایلها به این کار مطمئن شدم اول فکر میکردم که کار مهم و سختی است ولی در طی این چند ماه به صورت طبیعی با این سایز از وسایل غذا میخورم و بدای ذهنم کاملا طبیعی شده به طوری که اگر از قاشق غذاخوری استفاده کنم راحت نیستم و فکر میکنم به طور طبیعی باید اینطور باشد .
      در مواردی که با شیرینی مواجه میشم خیلی دلم میخواد که رفتار طبیعی داشته باشم ولی چون زیاد موفق نبودم از راهکار استاد در فایل مربوط به شیرینی استفاده میکنم .
      در خیلی از موارد مثل فست فود و یا مهمانی و سایر مواقع رفتار طبیعی خودم رو بر پایه تناسب اندام پایه ریزی کردم و از خودم راضی هستم ولی تلاش میکنم که متناسب بودن رو برای ذهنم طبیعی تر کنم که رفتارم هم با این تناسب همخوانی داشته باشد .
      دوست دارم به مرحله ای برسم که باور صد در صد من این باشد که انسانی لاغر و بسیار متناسب هستم و درست ماجرا همین است که متناسب فکر کنم متناسب غذا بخورم و کلا متناسب عمل کنم .
      فایل بعدی بسیار زیبا توضیح داده شده بود و من خیلی استفاده کردم .
      اگر ما مطمئن شویم که ذهن خود را وقتی برای چاقی برنامه ریزی میکنیم و بوسیله رژیم و هر چیز دیگری جسم خود را برای لاغری تنظیم میکنیم تضاد بین ذهن و جسم شکست را بوجود می آورد در حالی که مغز ما چون تحت تاثیر ذهن ماست در صورت برنامه ریزی درست ذهنی دیگر مغز فرمان اشتباه صادر نمیکند و موفقیت حاصل میشود .
      به امید رسیدن به موفقیت برای همه ما دوستان تلاشگر.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نسیم
      نسیم
      1397/03/21 13:09
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رهایی از چاقی
      محتوای دیدگاه: 280 کلمه

      سلام استاد خوبم امروز هفته چهارم شروع کردم ونامه برای خدا نوشتم خیلی بهم انگیزه داد اول که نامه نوشتم بدون هیچ توقع وباز بینی بعدش خوندم اشک ریختم واقعا باورم نمیشد من این نامه نوشتم چند بار خوندم هرباری خوندم اشک ریختم خیلی عالی بود
      وفایل که الان در رادیو تناسب اندام گذاشتید عالی بود
      من شاید این راه اومدم برای تناسب اندام اما الان هر چه پیش میرم میخوام از درون خودم باخبر باشم
      متوجه شدم که واقعا قبلا محتاج لاغر شدن بودم چرا ؟چون میخواستم لاغر بشم بخاطر دیگران بخاطر حرف دیگران من وابسته حرف دیگران بودم میخواستم دیگران من تایید کنن
      اما الان متوجه شدم خودم باید خودم تایید کنم خودم هر شکلی هستم الان بپذیرم عشق بورزم وپذیرفتن خیلی عالیست وقتی بپذیری دراین شرایطی هستی خودت عاملش بودی واحترام بذاری وآرامش خود به خود به زندگیت میاد من خودم فرشته درونم که (عاشق خوبیها) اسمش گذاشتم من به سوی خوبیها میکشونه
      همون جوری درفایلتون گفتید وقتی خودمون قبول نداشته باشیم وابسته دیگران میشم ودیگران من رها کردن خیلی برام اتفاق افتاد کسای دوست داشتم و وابسته بودم به قول معروف پیله شون میشدم تا با من باشن اونا از من دور شدن رهام کردن
      الان که خودم قبول دارم الان که خودم دوست دارم همون آدمها خودشون میان طرفم وقتی باکسی حرف میزنم متوجه میشم همه توجه کاملی به حرفهام دارن وآروم میگیرن
      خیلی فایلتون عالی بود الان متوجه شدم فقط تغییر رفتارام وزندگیم کم کم چیزهای دوست دارم به زندگیم میاد وهم چاقی الانم دوست داشته باشم که باعث این همه آگاهی کسب کنم ولاغری دوست داشته باشم که بهش برسم وروی رفتارهام کار کنم بی نهایت از شما سپاسگذارم شما فوق العاده اید

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار بهنوش ۱۳۴۸
      بهنوش ۱۳۴۸
      1397/03/18 15:40
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رهایی از چاقی
      محتوای دیدگاه: 190 کلمه

      باسلام خدمت استادعزیزو پرتلاشم و دوستان متناسبم طاعات و عبادادتون قبول باشه
      استاد آموزشهای این فایل مثل همیشه عالی و تاثیر گذار بود من حدودا دوساله که با دوره آشنا شدم و خیلی تغییرات رفتاری و جسمی داشتم البته هنوز تا ایده آلم یکم فاصله دارم ولی خیلی از طرف دوستان شبنم سازی میشم و این منو خیلی دلگرم میکنه اما چیزی که منو برای رسیدن به لاغری و متناسب شدن مشتاقتر میکنه گوش دادن به فایلهای شماست خیلی حالم خوب میشه یه حس عجیبی پیدا میکنم که میدونم دوستان دیگه هم اونو تجربه کردن اینگار آدم امید تازه میگیره اینگار بهداز اینهمه گوش دادن به فایلهای شما بازم نکات طلایی جدیدی به ذهن آدم میرسه راه جدیدی کشف میشه ودر کل اینکه فکروذهن آدم دوباره هوشیار میشه و دوست داره لذت لاغری رو بچشه نمیدونم چطوری دیگه احساس شادی و شعفم رو بگم ولی هرچی که هست یه حس مثبت و پراز انرژی از خوبیهاو لذتهای اطرافم هست که جذب میکنم استاد با تمام وجودواحساسم تشکر میکنم کلامتون برام آرامبخش هدایتگر و پراز امیدواری به زندگیه انشاالله زندگیتون پراز نشاط و موفقیت روزافزون شما رو از خدای مهربانم خواهانم

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      زهره
      1397/03/14 14:26
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رهایی از چاقی
      محتوای دیدگاه: 584 کلمه

      سلام.روزتون بخیر.
      نمیدونم وقت خوندن مطالب من رو داشته باشین یا نه.
      من 31 سالمه.منم مثل خیلیای دیگه از بچگی تپل بودم و با بزرگ شدن و اضافه شدن وزنم از تپلی به چاق بودن لقب پیدا کردم.
      بیشتر از همه از برادر خودم ضربه خودم و اعتماد به نفسمو از دست دادم.
      همیشه جلوی بقیه اقوام مسخرم میکرد.منم تو خونه موندن و به خوردن ادامه و تنها بودنو بیشتر یاد گرفتم.
      چند باری تصمیم گرفتم لاغر شم چون دوستای مدرسمو میدیدم که بخاطر خوشکلی و خوش اندامی خیلی مورد توجه قرار میگیرن مخصوصا از طرف پسرا.
      اما بعد از مدتی خسته میشدم و روز از نو روزی از نو.اعتماد به نفس اینکه انتخاب میشم واسه ازدواج نداشتم.بقیه انتخاب میکردن با کی ازدواج کنن اما من به خودم این باورو دادم که باید انتخاب بشم و بلاخره شدم.
      خدا رو شکر میکنم که همسر خیلی خوبی نصیبم شد اما مشکل چاقیم اذیتم میکرد.
      عروسی نگرفتم از ترس رفتن به آتلیه و عکس گرفتنم.بهونمم خرج کمتر اما حسرتش به دلم مونده.
      تا اینکه پیارسال عمل کردم.عمل باز شکم و سینه و بدون اغراق به دلیل عفونت شکمم که دکترم تشخیص نداد تا پای مرگ رفتم.
      اما بعد از گذروندن دوران نقاهتم بازم شروع کردم به خوردن جوری که بعد از مدتی وزنی که بخاطر عمل از دست داده بودم برگشت.
      مدتی بود خیلی با خودم کلنجار میرفتم.از اینکه این همه خرج کردم و تا پای مرگ رفتم اما هیچی عایدم نشده خیلی ناراحت بودم مخصوصا جلوی همسر و خانوادش.
      تا اینکه تصمیم گرفتم یه بار دیگه شروع کنم و تا تهش برم.تا ته لاغری.
      رژیمم شروع شد.
      سعی میکردم از تجربه های قبلم استفاده کنم.میوه و سبزیجات و پروتئین بخورم و در کنارش عرق تعادل(لاغری)،قهوه و چای سبز.
      هر روز توی سایت دنبال مطالب مختلف بودم که صبر در دژیمم بیشتر شه.دنبال مطالب کسایی بودم که لاغر شدن
      تا اینکه 7 روز از رژیمم میگذشت که اتفاقی وارد سایت شما شدم.
      کسی که خودش لاغر شده.
      واسم جالب شد.یه ویسی از شما که این خواست خدا بوده که با این سایت آشنا بشم منو ترقیب کرد که بقیه ویساتونو گوش کنم و 10 مرحلرو شنیدم.
      به تک تک سوالاتون جواب دادم و جالبه بدونین من خودم و بی ارادگی خودم جلوی خوراکیو مقصر میدونستم.
      اما نوشتم مقصر خودمم و امضا کردم.
      نوشتم که الان 88 کیلو هستم و میخوام 68 بشم.
      قبل از اینکه تکلیف نوشتن خوراکی های روزانتونو بنویسین من خودم از اول نوشته بودم.
      گوش کردن به ویس های شما بینهایت انگیزمو زیاد کرده.
      جوری که هر روز هنسفری میزارم و صدای شما رو گوش میکنم و راه میرم.
      هر روز به خودم میگم متناسب شدن ساده ترین کار دنیاست.
      و فایل خدای لاغری اشک منو در آورد.
      من تا چند روز پیش به خودم خیلی بد کردم اما تصمیم گرفتم خودمو خدای خودمو از این ناراحتی نجات بدم.
      شاید تا چند روز پیش رژیم واسم مثل زندان بود اما حالا از اینکه به خودم و بقیه میگم، نه مرسی میل ندارم لذت میبرم.
      واسم خیلی شیکه.
      مثل بقیه ی دوستای متناسبم رفتار میکنم.
      از همکارم که متناسب خواستم که به مدت یک هفته واسم تایم غذا خوردن و چیزایی که میخوررو بنویسه.الان فقط 11 روز از تصمیم به متناسبیم میگذره اما در همین چند روز خیلی حال و روحیم بهتره
      طبق برنامه ریزی که از قبل کردم یه هزینه جلوی راهمه و اون که اوکی شد حتما در دوره هاتون شرکت میکنم مخصوصا دوره شناخت خدا واسم خیلی خیلی جذاب هست.
      از اینکه یه همدرد نوشته هامو میخونه خوشحالم چون میدونم درکم میکنه و میفهمه چی میگم.
      من با خدای لاغری خودم آشتی کردم و حتما بعد از رسیدن به تناسبم واستون عکس میزارم.من میتونم مثل خیلیای دیگه
      .ببخشید خیلی نوشته هام طولانی شد.

      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار من میتوانم
        1399/01/01 17:01
        مدت عضویت: 1503 روز
        امتیاز کاربر: 8598 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 48 کلمه

        سلام دوست متناسبم من نوشته ی شما رو خوندم و خیلی خیلی لذت بردم از اینکه خداوند هرکس رو که واقعا بخواد هدایت میکنه. همگی ما به زودی در ایستگاه های متناسب خودمان خواهیم بود و از تجربه ی روزهای متناسب بودن باهم صحبت میکنیم به امید خدا.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 7 کلمه

      سلام .وقت به خیر.برندگان کی مشخص میشن؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار (M(rahil
      (M(rahil
      1397/02/03 18:09
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رهایی از چاقی
      محتوای دیدگاه: 603 کلمه

      به نام خدا خالق زیباییها
      سلام به استاد توانمندم خالق زیباییهای زندگیم

      چیزی که راغب شدم اینبارم از تجربه خودم صرفنظر نکنم

      اشتباهاتی بود که حدود یکسال پیش انجام دادم وجالبه یادم رفته بود

      هشت ماهی شده که توی این مسیر قرار گرفتم دوره رو با پشتیبانی استاد انجام دادم
      ذهنی که پراز افکار منفی و باورهای غلط بود با کمک استاد شروع به ساختن ذهنی نو وتازه
      واگاهی پیدا کردم که ذهنم چه قدرت فوق العاده ای دارد

      درست حدودا یکسال ونیم پیش هربار از هرجا روشی میشنیدم با کله به سمتش شیرجه میزدم بدون هیچ آگاهی شروع به انجام دادن اون کار میشدم تا به لاغری برسم

      غافل از اینکه شاید این روش برای من مضر و عوارض داره
      غافل از اینکه این فقط یه وسیله بود که خودم را از مسئولیت چاقیم رها کنم پرده ای به چشمانم زده بودم که نبینم خودم مقصرم من باید دنبال یه راه اساسی بودم
      پنهان میکردم مسئله ی اصلی زندگیمو
      از عزیزی شنیدم دکتری با علم طب سنتی به شهرمون اومده وفقط یک روز به شهرمون میاد

      طب سوزنی رو با تجربه تلخ انجام داده بودم اما فکر میکردم شاید این متفاوته شاید این روش بهتری داره
      جالبه دست به هرکاریم میزدم طفلی دختر خودمم با نارضایتی به دنبال خودم راش مینداختم

      یادم نبود چاقی رو یاد گرفته بودم وبه دخترم هم آموزش داده بودم

      خلاصه بعداز کلی سختی به مطب رسیدیم مطب توی یکی از محله های بد شهر بود وتوی یه زیر زمین مخوف وترسناک وکثیف
      جالبه منی که همه چی برام مهم بود چرا اینا به چشمم نمی اومد کثیفی نمور بودن
      جایی که از لحاظ بهداشتی صفر بود
      انقد برام لاغرشدن مهم بود که این نکته های منفی برام چشمگیر نبود به خودم میگفتم به نتیجه برسم به جهنم که جای مطبش کجاست
      بعداز کلی منتظر موندن نوبتم شد
      دکتر تجویز کرد که چربیهای من جاهای از جسمم که ور قلبمه ست باید بادکش بشه
      اولین بار میشنیدم که باد کش چیه دیگه
      هزینه رو دادم واز همون جلسه شروع کردم به شکستن به اصطلاح چربیهام

      بدن من ظریف بود با کوچکترین تحریک پوستی سریع کبود میشد جالبه کبودی از همون لحظه شروع شد
      وااای خدا من من با خودم چه کردم

      وقتی مادرم منو دید فکر کرده بود کتک خوردم اما از کی

      الان که فکر میکنم من از جهل ونادانی خودم چک ولگد خورده بودم

      به این امانت الهی چه بو امانتداری کردم
      من از اون روش شاید نتیجه ی کوتاه مدت گرفتم اما موندگار نبود خیلی سریع همه چی سر جای خودش برگشت

      الان که توی دوره هستم از خودم سوال میکنم چطور حاضر شدم با کسی که بعدا فهمیدیم دکتر قلابی بود تن دادم

      جای بسی تاسفه

      اما باید سجده ی شکر به جا بیارم که امروز توی دوره ای هستم با استادی آشنا شدم

      که عاشق خودم شدم امروز خودم رو بوسیدم وبه خودم قول دادم که از خودم مراقبت کنم تا به هدفم برسم

      سوال اینه چه اتفاقی برات افتاده

      جوابم اینه به شادی درونی رسیدم که هیچ روشی به من آموزش نداده بود

      درست توی این مدت هیچ روش سختی رو انجام ندادم کاهش وزنم به آسونی داره اتفاق می افته

      لاغرمیشم اما پراز امید وانگیزه ام گویی تولد دیگری برایم رخ داده

      این تولدم از زایش مادرم آگاهانه تر ولذت بخش تره تولدی باخنده نه گریه اینجا احساس حرف اول رو میزنه اینجا توانایی تورو موفق میکنه به اعتماد به نفس میرسی اعتماد به نفسی که هیچ دانشگاه ومدرسی آموزشم نداده بود

      سپاس که با شروع دوره ی پیشرفته اتفاقهای بسیار بسیار عالی برام داره میافته

      من عاق زندگی کردن در تناسبم من خوشبخت و موفقم

      این زندگی جدید مباررررررکم باشه

      سپاسگزارم استاد خوبم

      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره ابوطالبی
      زهره ابوطالبی
      1397/02/03 13:36
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رهایی از چاقی
      محتوای دیدگاه: 233 کلمه

      امروزه به دلایل مختلف گرفتار باورهای کذبی شده ایم که گمان میکنیم تنها از راه رژیم غذایی و سختی دادن به روح و جسممون میتونیم به تناسب اندام برسیم در حالیکه این راه با محرومیت شدید همراه است و فقط باعث استرس و صدمه زدن به جسم و روحمون میشه مبتلایان بجای اینکه به فکر لاغری باشند دایم به جاقی و اضافه وزن فکر میکنند در حالی که ما با روش ذهنی با شور و نشاط زندگی میکنیم و به فکر متناسب شدن هستیم نه جاقی و خیلی راحت و بدون دردسر و مثل اب خوردن به تناسب اندام میرسیم این خیلی مهمه که با یه حس خوب و شادی و نشاط و امیدواری به تناسب اندام برسی یا با استرس و دل نگرانی ازبرگشت وزن
      یا اینکه مواد غذایی رو ببینی و جلوی خودت رو بگیری یا به راحتی میل به خوردنشون نداشته باشی
      خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم که با این روش ذهنی و استاد ارجمندم اشنا شدم و خیلی راحت و بدون دردسر دارم به وزن دلخواهم میرسم با شادی و یه حس خیلی خوب بارها برای رژیم اقدام کردم ولی هرگز نتونستم از تنقلات و شیرینی و…. صرف نظر کنم ولی از وقتی تو دوره شرکت کردم با اینکه همه جی در دسترسم هست و جلوی جشمانم ولی اصلا میلی به خوردنشون نداشتم به راحتی دارم به هدفم میرسم خیلی خوشحالم
      خدایا شکرت و ممنون استاد بزرگوارم

      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پری بانو
      پری بانو
      1397/02/03 00:03
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رهایی از چاقی
      محتوای دیدگاه: 290 کلمه

      سلام دوستان خوب واستاد ارجمندم.
      اولین باری که اسم تناسب ذهنی و روش ذهنی به گوشم خورد منی که همه راههای رایج وموجود رو رفته بودم باناامیدی گفتم ای بابا این دیگه چه مدلشه…خواهرم که میدونست چقدر من پیگیر ومشتاق لاغری هستم ودرجریان همه روشهای انجام داده من بود بهم گفت حالا برو توی گروه ببین چیه ضرری نداره…منم از سر کنجکاوی وارد تالار شدم چند روزی پیامهای دوستان رو خوندم وترغیب شدم فایل های رایگان رو گوش بدم انگار یه حسی بهم میگفت پیش برو …شاید باورتون نشه ولی اون روز که من صبح شروع کردم فایلهای استاد رو گوش بدم دیگه نگاه ساعت نکردم و فقط گوش میدادم یه دفعه دیدم زنگ خونه به صدادر اومد وهمسرم وفرزندم از سرکار ومدرسه اومده بودند ومن انقدر محو شنیدن حرفای استاد شده بودم که حتی نهار نتونسته بودم تدارک ببینم…خلاصه دوستان همچنان ادامه دادم یه حسی بهم میگفت این همون چیزیه که تو دنبالش بودی انگار خود خدا داشت بهم میگفت ادامه بده …من فقط کارم شده بود گوش دادن حرفای استاد تایک ماه مدام گوش میدادم وتوی این یک ماه مبلغ دوره با وجودی که اصلا توان مالیش رو نداشتم به لطف خداوند جور شد وثبت نام کردم و توی دوره شرکت کردم …الان حدودا5ماه از شروع دوره ام میگذره و هر چقدر از تغییراتم بگم واقعا کم گفتم…از نظر روحی عالیییییییی ام خداروشکر…خیلی کم اشتها شدم خداروشکر….2سایز کم کردم وهمچنان دارم لاغر میشم وراهم رو دارم توی دوره پیشرفته ادامه میدم…..از نظر اراده خیلی قوی شدم الحمدا…
      دوستان مثبت اندیش خوبی پیداکردم …ودر یک جمله خودم روپیداکردم باخودم آشتی کردم الان دیگه خودمو دوست دارم ازخودم فرار نمیکنم به اندامم که امانت خداوند است بدوبیراه نمیگم و….خداروشکر میکنم وازاستاد واقعاتشکر میکنم که توی این مسیر واقعا منو همراهی کردند…باتشکر

      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار خاصترینم
      خاصترینم
      1397/02/02 22:08
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رهایی از چاقی
      محتوای دیدگاه: 298 کلمه

      سلام و درود
      نسرینم در این راه شگفت انگیز خاصترینم?
      یادم هیچ راهی برام نبود که نرفته باشم که حداقل۱۰کیلو کم‌کنم و برنگرده ذهنیتم داغون بود
      تا اینکه معجزه آشنایی با استادعطا روشن وراه همیشه سبزشون رخ داد بگم چقدر باهاشون کلنجار رفتم تعجب میکنین و الان میگم ای کاش یه لحظه هم دریغ نمیکرد
      الان دوره مقدماتی تمام شده و در دوره شگفت انگیز پیشرفته هستیم
      من در این راه نه تنها اندامم بلکه ذهنم و درونمم تناسب پیدا کرده چقدر راحت وسبکم و چقدر با انرژی و خوشحال?چند دقمی بیشتر وزن ۶۵ نمونده و مطمئنم آخرامسال من چقدر خوش اندامترهستم
      دراین مسیر برمیگردی به درونت و شگفتی هایت را پیدا میکنی…مثل دانه تازه کاشته شده همه چیز از ذهنت شروع میشه تو اون دانه را به درختی تنومندوقوی وشاداب و متناسب تبدیل میکنی
      آسانترین ولذتبخش ترین کار دنیا متناسب شدنه وقتی باخودت آشتی میکنی و خود درونتو که چقدر زیبا اندامه میبینی چقدرلذت بخش تره
      در این راه معجزه های درونتو خودت پیدا میکنی ومیبینی جز متناسب شدن‌چقدر شگفتی های دیگه ای داره?دقیق مثل من?
      این راه باعث میشه تعهدهای محکمی باخودت ببندی و سرهمه قولایی که به خودت دادی بمونی محکم واستوار…
      استادچیزای زیادی به من یاد دادن از جمله ذهن متناسب و میثاق نامه ای که هرلحظه اش یادت میاره که تو چقدر خوش اندام‌ومتناسبی
      عجله نداشتن خیلی در این راه مهمه ما باید فرمولهارا اینقدر تکرار کنیم تا در ذهنمون ثبت بشه…دقیق مثل جدول ضرب کلاس سوم دبستان
      باهمون شوق وانرژی…اصلاح باورهای نادرست وغلط که ماسالهاباهاشون اشتباه زندگی کردیم…وقتی اصلاح بشن چه معجزه هایی کشف میشه که حیرت میکنی??از خدای عزیزم سپاسگزارم‌که من در این راه قرار داده و بی نهایت ازاستاد بزرگوار متشکرم که هرلحظه همرام بودن باصبر وحوصله ومنو باخودم واندامی زیبا آشتی دادن…به امید روزی که تناسب ذهنی جهانی بشه ومن با افتخار داد بزنم دانش آموز چنین استادی بودم وهستم???

      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 6
      محتوای دیدگاه: 475 کلمه

      سلام خدمت دوستان و استاد گرامی
      خواستم از نتایجی که در این دوره کسب کردم بگم.اول از همه با توضیحاتی که در فایل ها گفته میشه فقط مختص به لاغری
      و تناسب اندام نیست و سایر جنبه های زندگی رو دربرمیگیره .در این دوره توضیح داده میشه که چطور به هر هدفی که میخواهیم
      با قدرت ذهن میشه رسید و چرا افراد با وجود تلاش های فراوان به هدفهاشون نمیرسن .و اگر بخوام در یک جمله بگم،این ذهن
      ماست که تمام زندگی ما رو پیش میبره .گرچه 99 درصد افراد جهان از این موضوع بی اطلاع هستند .
      قدرت ذهن در جاهای دیگه توضیح داده شده ،اما خوبی این دوره در این هست که قدرت ذهن ما با مثال های واقعی
      بیان میشه و ما متوجه افکار و رفتارهای روزانه خودمون میشیم.و با فکر کردن حتی موارد بیشتری رو پیدا میکنیم که قبلا از اون
      بی اطلاع بودیم.ذهن ما با حرف های درست و غلط هر روزه افراد برنامه ریزی شده و باید این حرف های غلط رو با افکار مناسب
      جایگزین کنیم.خودم که به این موضوع فکر میکنم که چقدر میشد در زندگی به همه چیز ساده و آسون رسید و خوشبختی طبیعی بود
      اگر ما از وقتی که به دنیا امدیم مراقب دیده ها و شنیده های خودمون بودیم.
      من زمانی که این دوره رو شرکت کردم پر از افکار منفی بودم و ذهنم پر از تشویش و نگرانی
      گفتگوهای ذهنی متعدد که سعی میکردم خلاصه کنم و با استاد در میون بذارم .و با راهنمایی های ایشون کم کم ذهنم آروم شد.
      برای خودم ارزش قائل شدم و کم کم اعتماد به نفسم بالا رفت.با حرف زدن در آینه به خودم آگاهی پیدا کردم و فهمیدم که چقدر
      از خودم دور بودم .عاشق جسم و روح خودم شدم و کم کم احساس سبکی در من شکل گرفت .شادی هایم بیشتر شد.
      شادی از درون پیدا کردم که ناخودآگاه برای تفریح به بیرون میرفتم در حالی قبلا در منزل بودم .
      انجام کارهای روزانه ام بیشتر شد و با لذت آنها رو انجام میدادم .ساعت خوابم کم شد و من در تعجب بودم که چطور کارهایی
      که همیشه برنامه ریزی میکردم ،خودم رو به سختی انداختم ،به راحتی انجام میدهم .
      از کودکی لقب تنبلی رو گرفته بودم و همیشه کتاب های اهمال کاری و ترک تنبلی رو مطالعه کردم ،اما هیچ کدام کوچکترین
      اثری برایم نداشت .به قول استاد ،بدون اینکه بخوای اتفاقات رخ میده .دنبال معجزه و فرمول خاصی در این دوره نباشین .
      فقط صبر و تلاش مستمر نیازه که شگفتی ساز تناسب اندام بشی.وقتی فاصله ذهن و روح ما از هم کم شد ،سلامتی جسمی هم
      پیدا میکنیم.وقتی که از وجود خودت لذت ببری ، احساس شادی و لذت به تمام سلول های بدنت منتقل میشه و جسم ناچار میشه
      سلول های سالم تولید کنه .و چقدر شگفت انگیزه که سلامتی در وجود ما هست اگر ازش اطلاع داشتیم ودر بیرون از خودمون
      جستجو نمیکردیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ن یوسفی
      ن یوسفی
      1397/01/30 19:22
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      رهایی از چاقی
      محتوای دیدگاه: 180 کلمه

      سلام به استاد گرامی
      سلام به همه دوستان
      من با شرکت در دوره ..
      احساس خیلی عالی دارم …ی احساس ارامش که قبلا نداشتم و با وجودی که ی رژیم ساده رو ادمه می دادم همچنان اصافه وزن پیدا می کردم از وقتی تو دوره شرکت کردم احساس خوبی دارم دیگه در موقع خوردن استرس ندارم ….ومطمینم که دارم راه درست زندگی و غذا خوردن را فرا می گیرم و به انصباط فکری دست پیدا می کنم و عادتها و باورهای غلط رو شناختم وسعی در رفع ان دارم
      ….از جملات میثاق نامه جمله من بهترین مخلوق خدا هستم و جمله من متناسب شدن رو مهم ترین هدف زندگی خودم می دانم خیلی جالبه والان تازه دارم متوجه می شوم که ذهن چه قدرتی دارد…و از مهم ترین اموزها مکتوب کردن هدف هست که فکر می کنم بر عزم و اراده ما می افزاید و به صورت معجزه اسایی کمک می کنه ما به تناسب برسیم. و به نطر من روش استاد کامل ترین روشه که ذهن اموزش دیده و بتورها و عادتها درست می شه و ما به هدفمون می رسیم

      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم